کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]'''حافظ فروحی'''، (متولد ۱۳۷۴، رشت) از زندانیان سیاسی محبوس در [[زندان لاکان رشت]] است که در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در دی‌ماه همان سال در رشت بازداشت شد. او به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ۲ سال و ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این محاکمه فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا فروحی از دسترسی به وکیل انتخابی و فرصت دفاع محروم ماند. با وجود اتمام دوره محکومیتش در بهار ۱۴۰۴، او همچنان به‌صورت غیرقانونی در زندان نگهداری می‌شود و با پرونده‌ای جدید و مبهم مواجه است که اطلاعات آن به او و خانواده‌اش ارائه نشده. فروحی در اعتراض به این وضعیت، بارها دست به اعتصاب غذا زده، از جمله اعتصاب غذای خشک در تابستان ۱۴۰۳، که منجر به وخامت حال جسمانی‌اش شد. او در این اقدامات خواستار آزادی فوری و توقف فشارهای سیستماتیک شده است. شرایط زندان لاکان رشت، از جمله کمبود امکانات پزشکی و محدودیت تماس با خانواده، سلامت جسمی و روانی او را به خطر انداخته. بلاتکلیفی حقوقی و بازداشت غیرقانونی فشارهای روانی و اقتصادی شدیدی بر خانواده فروحی وارد کرده است. سازمان‌های حقوق بشری مانند کانون حقوق بشر ایران و مانیتورینگ حقوق بشر ایران این پرونده را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و خواستار آزادی فوری او شدند. این مقاله به بررسی پیشینه، بازداشت، اتهامات، محکومیت، اقدامات اعتراضی، و وضعیت کنونی حافظ فروحی می‌پردازد و نشان‌دهنده فشارهای سیستماتیک بر زندانیان سیاسی در ایران است. ''(کانون حقوق بشر ایران)۱'' ''(کانون حقوق بشر ایران)۲'' ''(کانون حقوق بشر ایران)۳'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۱'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۲'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۱'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۲'' ''(حقوق بشر در ایران)''
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
{{Infobox civil conflict
| title = استبداد صغیر
| partof = جنبش مشروطه ایران
| image = استبداد صغیر.jpg
| caption =
| date = ۲ تیر ۱۲۸۷ تا ۲۵ تیر ۱۲۸۸ (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق)
| place = تهران، تبریز، رشت، اصفهان، ایران
| causes = مخالفت محمدعلی شاه با مشروطیت، حمایت روسیه از استبداد
| methods = سرکوب سیاسی، بمباران مجلس، قیام‌های مردمی، مبارزه مسلحانه
| result = فتح تهران، خلع محمدعلی شاه، تاجگذاری احمدشاه، احیای مشروطیت
| side1 = مشروطه‌خواهان {{سخ}} توده مردم {{سخ}} مجاهدان تبریز، رشت، و اصفهان {{سخ}} علمای عتبات (آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی) {{سخ}} روشنفکران (تقی‌زاده)
| side2 = طرفداران استبداد {{سخ}} محمدعلی شاه {{سخ}} نیروهای قزاق {{سخ}} برخی علما (شیخ فضل‌الله نوری)
| leadfigures1 = ستارخان {{سخ}} باقرخان {{سخ}} صمصام‌السلطنه {{سخ}} محمدولی خان تنکابنی {{سخ}} آخوند خراسانی
| leadfigures2 = محمدعلی شاه
| casualties1 = صدها کشته از مشروطه‌خواهان
| casualties2 = کشته‌شدگان نیروهای دولتی و قزاق
| image_size = 270 پیکسل
}}
'''استبداد صغیر'''، (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش، ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق) دوره‌ای بحرانی در تاریخ مشروطیت ایران بود که با تلاش [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار برای بازگرداندن قدرت مطلقه و انحلال مجلس شورای ملی آغاز شد. این دوره با به توپ بستن مجلس در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م) شروع شد و با سرکوب گسترده آزادی‌خواهان، تبعید نمایندگان، و اعدام برخی علما ادامه یافت. محمدعلی شاه، با حمایت نیروهای قزاق و روسیه، حکومتی استبدادی تشکیل داد، اما مقاومت‌های مردمی در تبریز، رشت، و اصفهان، به رهبری چهره‌هایی چون [[ستارخان]] و صمصام‌السلطنه، این استبداد را به چالش کشید. علمای عتبات، مانند [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، با فتواهای جهاد، و مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، به بسیج مردم کمک کردند. نقش خارجی‌ها، به‌ویژه حمایت روسیه از شاه و موضع دوگانه انگلیس، بحران را پیچیده کرد. این دوره با فتح تهران در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م) پایان یافت که به خلع محمدعلی شاه و تاجگذاری [[احمد شاه]] منجر شد. نقدهای مثبت این دوره را پیروزی مقاومت مردمی می‌دانند، در حالی که منتقدان به دخالت خارجی و رادیکالیسم پس از فتح اشاره دارند. استبداد صغیر [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] را احیا کرد و آگاهی سیاسی مردم را تقویت نمود.<ref name=":0">[https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_-_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1_%D8%AA%D8%A7_%D9%81%D8%AA%D8%AD_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 انقلاب مشروطه - از استبداد صغیر تا فتح تهران - مشروطه]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/266471/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1 استبداد صغیر - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">کتاب «تاریخ مشروطه ایران» - احمد کسروی</ref>


= بخش اول: پیشینه و بازداشت =
== زمینه‌های استبداد صغیر ==
انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ش، با فرمان [[مظفرالدین شاه]]، مجلس شورای ملی و قانون اساسی را تأسیس کرد. این تحول، نوید دموکراسی می‌داد، اما محمدعلی شاه، که در ۱۲۸۵ ش به تخت نشست، از ابتدا مخالف مشروطه بود و خواستار قدرت مطلقه بود. او با حمایت روسیه، که به دنبال حفظ منافع خود بود، علیه مجلس توطئه کرد. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، با فتواهای حمایتی، مشروطه را تقویت کردند. مطبوعات، مانند حبل‌المتین، توطئه‌های شاه را افشا کردند و افکار عمومی را بسیج نمودند.<ref name=":1" /><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4693/4711/37502/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1 داستان استبداد صغیر - حوزه]</ref><ref name=":2" />


== ۱.۱: پیشینه ==
=== آغاز بحران ===
حافظ فروحی، متولد ۱۳۷۴، شهروند اهل رشت است. او پیش از بازداشت در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ به دلیل فعالیت‌های اجتماعی و انتقاد از سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی شناخته شده بود. فروحی به دلیل حمایت از جنبش‌های اعتراضی در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه نیروهای امنیتی قرار گرفت. ''(کانون حقوق بشر ایران)۱'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۱''
[[پرونده:بمباران مجلس.jpg|جایگزین=به توپ‌بستن مجلس|بندانگشتی|269x269پیکسل|به توپ‌بستن مجلس]]
در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م)، محمدعلی شاه با نیروهای قزاق و حمایت روسیه، مجلس را بمباران کرد. این اقدام ده‌ها نفر را کشت و نمایندگان را تبعید یا زندانی کرد. شاه حکومتی استبدادی تشکیل داد و آزادی‌خواهان را سرکوب نمود. انگلیس، با موضعی دوگانه، از شاه حمایت کرد تا نفوذ روسیه را تعدیل کند. خاطرات [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]] نشان می‌دهد که روشنفکران، مانند خودش، در این دوره به تبعید رفتند و مقاومت را از خارج سازماندهی کردند.<ref name=":0" /><ref name=":4">[http://tarikhirani.ir/fa/news/7564/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85 خاطرات تقی‌زاده از دوران استبداد صغیر - تاریخ ایرانی]</ref><ref name=":5">کتاب «انقلاب مشروطه ایران» - عباس میرزا معزالسلطنه</ref>


== ۱.۲: بازداشت در دی ۱۴۰۱ ==
== رویدادهای کلیدی ==
حافظ فروحی در دی‌ماه ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت شد. او پس از بازداشت ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات رشت منتقل شد و سپس به زندان لاکان رشت انتقال یافت. در این مدت، او تحت بازجویی‌های شدید قرار گرفت و از دسترسی به وکیل محروم بود. ''(کانون حقوق بشر ایران)۱'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۱''


= بخش دوم: اتهامات و محکومیت =
=== سرکوب و مقاومت ===
محمدعلی شاه سرکوب گسترده‌ای را آغاز کرد و صدها نفر در تهران کشته یا زندانی شدند. در تبریز، ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] با کمیته‌های مخفی مقاومت کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، این قیام‌ها را مشروع دانست. مطبوعات تبعیدی، مانند صور اسرافیل، روحیه مقاومت را حفظ کردند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


== ۲.۱: اتهامات ==
=== نقش خارجی‌ها ===
حافظ فروحی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به دلیل مشارکت در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و فعالیت‌های انتقادی در شبکه‌های اجتماعی بازداشت شد. این اتهامات بر اساس گزارش‌های نیروهای امنیتی و بدون ارائه مدارک معتبر مطرح شدند. فروحی متهم شد که با انتشار مطالب اعتراضی، امنیت عمومی را به خطر انداخته است. ''(کانون حقوق بشر ایران)۱'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۱''
روسیه با اعزام نیرو از محمدعلی شاه حمایت کرد. قرارداد ۱۹۰۷، که ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد، این دخالت را تسهیل نمود. انگلیس ابتدا از شاه حمایت کرد، اما بعدها به مشروطه‌خواهان نزدیک شد. بر اساس خاطرات حسن تقی‌زاده، روشنفکران تبعیدی از طریق مطبوعات، مانند حبل‌المتین، دخالت خارجی را افشا کردند. این پیچیدگی‌ها بحران را بین‌المللی کرد.<ref name=":4" /><ref name=":5" />


== ۲.۲: روند دادرسی و محکومیت ==
== پایان استبداد صغیر ==
فروحی در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت محاکمه شد و به ۲ سال و ۳ ماه حبس تعزیری محکوم گردید. این محاکمه فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا او از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود و فرصت کافی برای دفاع از خود نداشت. محکومیت او در بهار ۱۴۰۴ به پایان رسید، اما او همچنان در زندان نگهداری می‌شود. ''(کانون حقوق بشر ایران)۲'' ''(حقوق بشر در ایران)''


= بخش سوم: اعتصاب غذا و اقدامات اعتراضی =
=== قیام‌های محلی ===
در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، مقاومت‌های مردمی در شهرهای مختلف گسترش یافت. در تبریز، ستارخان و باقرخان با تشکیل کمیته‌های مخفی، در برابر نیروهای قزاق ایستادگی کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، این قیام‌ها را مشروع دانستند و به اتحاد مشروطه‌خواهان کمک کردند. مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، با افشای سرکوب‌ها، روحیه مقاومت را تقویت کردند. این قیام‌ها پایه‌های استبداد را سست نمودند.<ref name=":3" /><ref name=":0" /><ref name=":2" />


== ۳.۱: اعتصاب غذای خشک ==
=== فتح تهران ===
حافظ فروحی در تابستان ۱۴۰۳ در اعتراض به ادامه بازداشت غیرقانونی خود پس از اتمام دوره محکومیتش، دست به اعتصاب غذای خشک زد. این اقدام منجر به وخامت شدید حال جسمانی او شد و خطر جدی برای سلامتی‌اش ایجاد کرد. او خواستار آزادی فوری و توقف فشارهای سیستماتیک شد. ''(کانون حقوق بشر ایران)۳'' ''(حقوق بشر در ایران)''
در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م)، نیروهای مشروطه‌خواه از تبریز، رشت، و اصفهان تهران را فتح کردند. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد و از سلطنت خلع شد. احمدشاه، پسر ۱۲ساله او، تاجگذاری کرد و نایب‌السلطنه‌ای برای اداره کشور تعیین شد. عباس میرزا معزالسلطنه، این پیروزی را نتیجه اتحاد مردم و گروه‌های محلی می‌داند. فتح تهران مشروطیت را احیا کرد، هرچند مذاکرات پس از فتح تحت تأثیر دخالت‌های خارجی، به‌ویژه روسیه، قرار داشت.<ref name=":5" /><ref name=":1" />


== ۳.۲: مشارکت در کارزارهای اعتراضی ==
== دیدگاه مورخان ==
فروحی در کنار دیگر زندانیان سیاسی، از جمله منوچهر فلاح، در کارزارهای اعتراضی داخل زندان لاکان رشت مشارکت داشت. او با اعتصاب غذای جمعی به بازداشت غیرقانونی و شرایط غیرانسانی زندان اعتراض کرد. این اقدامات شجاعانه او را به نمادی از مقاومت در برابر سرکوب تبدیل کرد. ''(صدای بازداشت‌شدگان)۲'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۲''
استبداد صغیر نقطه عطفی در تاریخ مشروطیت بود. برخی منابع مقاومت‌های مردمی و فتواهای علما را عامل احیای مشروطه می‌دانند. اما احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» معتقد است که اعدام‌هایی مانند [[شیخ فضل‌الله نوری]]، که از استبداد حمایت کرد، به رادیکالیسم سیاسی و شکاف اجتماعی منجر شد. دخالت روسیه، که از محمدعلی شاه حمایت کرد، و موضع دوگانه انگلیس بحران را تشدید نمود. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که اختلافات میان علما و روشنفکران، مانند شیخ فضل‌الله و آخوند خراسانی، به پیچیدگی‌ها افزود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


== ۳.۳: پیام‌های اعتراضی ==
=== میراث ===
فروحی از داخل زندان پیام‌هایی برای آگاهی‌رسانی درباره وضعیت خود و دیگر زندانیان سیاسی منتشر کرد. او در این پیام‌ها بر بی‌گناهی خود تأکید کرد و از جامعه خواست تا به نقض حقوق بشر در ایران توجه کنند. این پیام‌ها توجه فعالان حقوق بشر را به پرونده او جلب کرد. ''(کانون حقوق بشر ایران)۲'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۱''
فتح تهران در سا ۱۲۸۸ ش، مجلس دوم را تشکیل داد و قانون اساسی را تقویت کرد. عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» این دوره را نماد قدرت مردم می‌داند. نقش علما و مطبوعات، مانند حبل‌المتین، الگویی برای مبارزات بعدی شد. اما نفوذ خارجی، به‌ویژه روسیه، ضعف استقلال ایران را نشان داد. با این حال اختلافات داخلی میان مشروطه‌خواهان چالش‌هایی برای دموکراسی ایجاد کرد. استبداد صغیر با نمایش مقاومت و محدودیت‌ها، آگاهی سیاسی مردم را افزایش داد و بر تاریخ ایران اثر گذاشت.<ref name=":3" /><ref name=":5" />


= بخش چهارم: وضعیت کنونی و بلاتکلیفی =
== منابع ==
 
== ۴.۱: ادامه بازداشت غیرقانونی ==
حافظ فروحی با وجود اتمام دوره محکومیت ۲ سال و ۳ ماهه خود در بهار ۱۴۰۴، همچنان به‌صورت غیرقانونی در زندان لاکان رشت نگهداری می‌شود. مقامات قضایی از آزادی او خودداری کرده و هیچ توضیح رسمی درباره دلایل ادامه بازداشت ارائه نداده‌اند. این وضعیت نقض آشکار حقوق قانونی اوست. ''(کانون حقوق بشر ایران)۲'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۱''
 
== ۴.۲: پرونده جدید و بلاتکلیفی حقوقی ==
پس از اتمام محکومیت، پرونده جدیدی علیه فروحی گشوده شده که جزئیات آن مبهم است. مقامات قضایی از ارائه اطلاعات درباره اتهامات این پرونده به او و خانواده‌اش خودداری کرده‌اند. این بلاتکلیفی فشار روانی شدیدی بر فروحی وارد کرده و او را در وضعیت نامشخصی نگه داشته است. ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۲'' ''(حقوق بشر در ایران)''
 
== ۴.۳: فشار بر خانواده ==
خانواده فروحی به دلیل بازداشت غیرقانونی و بلاتکلیفی حقوقی او تحت فشارهای روانی و اقتصادی قرار دارند. محدودیت‌های اعمال‌شده بر تماس‌های تلفنی و ملاقات‌های حضوری، ارتباط خانواده با او را به حداقل رسانده و بی‌خبری از وضعیتش شرایط را برای آن‌ها دشوارتر کرده است. ''(کانون حقوق بشر ایران)۲'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۱''
 
= بخش پنجم: شرایط زندان لاکان رشت =
 
== ۵.۱: وضعیت غیرانسانی زندان ==
حافظ فروحی در زندان لاکان رشت تحت شرایط غیرانسانی نگهداری می‌شود. این زندان با کمبود امکانات اولیه، مانند تهویه مناسب و دسترسی به خدمات پزشکی، مواجه است. این شرایط سلامت جسمی و روانی فروحی را به خطر انداخته و به‌ویژه پس از اعتصاب غذای خشک او در تابستان ۱۴۰۳، وضعیت جسمانی‌اش وخیم‌تر شده است. ''(کانون حقوق بشر ایران)۳'' ''(حقوق بشر در ایران)''
 
== ۵.۲: محدودیت‌های ارتباطی ==
فروحی از تماس‌های تلفنی و ملاقات‌های منظم با خانواده محروم است. این محدودیت‌ها ارتباط او با دنیای بیرون را به حداقل رسانده و فشار روانی مضاعفی بر او وارد کرده است. مقامات زندان به‌طور سیستماتیک ملاقات‌های حضوری را محدود کرده‌اند، که این امر نقض حقوق اولیه زندانیان است. ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۲'' ''(کانون حقوق بشر ایران)۲''
 
== ۵.۳: تأثیرات جسمی و روانی ==
اعتصاب غذای خشک و شرایط سخت زندان تأثیرات شدیدی بر سلامت جسمی و روانی فروحی گذاشته است. وخامت حال او پس از اعتصاب غذا نیازمند مراقبت پزشکی فوری بود، اما مقامات زندان از ارائه خدمات درمانی مناسب خودداری کردند. این وضعیت او را در شرایط بحرانی قرار داده است. ''(کانون حقوق بشر ایران)۳'' ''(صدای بازداشت‌شدگان)۲''
 
= بخش ششم: واکنش‌های حقوق بشری و تأثیر پرونده =
 
== ۶.۱: مواضع سازمان‌های حقوق بشری ==
سازمان‌های حقوق بشری، از جمله کانون حقوق بشر ایران و مانیتورینگ حقوق بشر ایران، پرونده حافظ فروحی را مصداق نقض آشکار حقوق بشر دانستند. آن‌ها بازداشت غیرقانونی او پس از اتمام محکومیت، محاکمه ناعادلانه، و فشارهای جسمی و روانی در زندان را محکوم کردند و خواستار آزادی فوری او شدند. ''(کانون حقوق بشر ایران)۱'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۱''
 
== ۶.۲: تأثیر پرونده بر آگاهی عمومی ==
پرونده فروحی به دلیل تداوم بازداشت غیرقانونی و اعتصاب غذای او توجه فعالان حقوق بشر را جلب کرده است. پیام‌های اعتراضی او از زندان و مقاومتش در برابر سرکوب، به نمادی از مبارزه زندانیان سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده و بر آگاهی‌رسانی درباره وضعیت زندانیان سیاسی در ایران تأثیر گذاشته است. ''(حقوق بشر در ایران)'' ''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران)۲''

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۲۹

برای صفحه تمرین.jpg
استبداد صغیر
بخشی از جنبش مشروطه ایران
استبداد صغیر.jpg
تاریخ۲ تیر ۱۲۸۷ تا ۲۵ تیر ۱۲۸۸ (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق)
مکانتهران، تبریز، رشت، اصفهان، ایران
علت‌هامخالفت محمدعلی شاه با مشروطیت، حمایت روسیه از استبداد
روش‌هاسرکوب سیاسی، بمباران مجلس، قیام‌های مردمی، مبارزه مسلحانه
نتیجهفتح تهران، خلع محمدعلی شاه، تاجگذاری احمدشاه، احیای مشروطیت
طرف‌های درگیری مدنی
مشروطه‌خواهان
توده مردم
مجاهدان تبریز، رشت، و اصفهان
علمای عتبات (آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی)
روشنفکران (تقی‌زاده)
طرفداران استبداد
محمدعلی شاه
نیروهای قزاق
برخی علما (شیخ فضل‌الله نوری)
چهره‌های شاخص
ستارخان
باقرخان
صمصام‌السلطنه
محمدولی خان تنکابنی
آخوند خراسانی
محمدعلی شاه
تلفات
صدها کشته از مشروطه‌خواهان
کشته‌شدگان نیروهای دولتی و قزاق

استبداد صغیر، (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش، ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق) دوره‌ای بحرانی در تاریخ مشروطیت ایران بود که با تلاش محمدعلی شاه قاجار برای بازگرداندن قدرت مطلقه و انحلال مجلس شورای ملی آغاز شد. این دوره با به توپ بستن مجلس در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م) شروع شد و با سرکوب گسترده آزادی‌خواهان، تبعید نمایندگان، و اعدام برخی علما ادامه یافت. محمدعلی شاه، با حمایت نیروهای قزاق و روسیه، حکومتی استبدادی تشکیل داد، اما مقاومت‌های مردمی در تبریز، رشت، و اصفهان، به رهبری چهره‌هایی چون ستارخان و صمصام‌السلطنه، این استبداد را به چالش کشید. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، با فتواهای جهاد، و مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، به بسیج مردم کمک کردند. نقش خارجی‌ها، به‌ویژه حمایت روسیه از شاه و موضع دوگانه انگلیس، بحران را پیچیده کرد. این دوره با فتح تهران در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م) پایان یافت که به خلع محمدعلی شاه و تاجگذاری احمد شاه منجر شد. نقدهای مثبت این دوره را پیروزی مقاومت مردمی می‌دانند، در حالی که منتقدان به دخالت خارجی و رادیکالیسم پس از فتح اشاره دارند. استبداد صغیر جنبش مشروطه را احیا کرد و آگاهی سیاسی مردم را تقویت نمود.[۱][۲][۳]

زمینه‌های استبداد صغیر

انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ش، با فرمان مظفرالدین شاه، مجلس شورای ملی و قانون اساسی را تأسیس کرد. این تحول، نوید دموکراسی می‌داد، اما محمدعلی شاه، که در ۱۲۸۵ ش به تخت نشست، از ابتدا مخالف مشروطه بود و خواستار قدرت مطلقه بود. او با حمایت روسیه، که به دنبال حفظ منافع خود بود، علیه مجلس توطئه کرد. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، با فتواهای حمایتی، مشروطه را تقویت کردند. مطبوعات، مانند حبل‌المتین، توطئه‌های شاه را افشا کردند و افکار عمومی را بسیج نمودند.[۲][۴][۳]

آغاز بحران

 
به توپ‌بستن مجلس

در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م)، محمدعلی شاه با نیروهای قزاق و حمایت روسیه، مجلس را بمباران کرد. این اقدام ده‌ها نفر را کشت و نمایندگان را تبعید یا زندانی کرد. شاه حکومتی استبدادی تشکیل داد و آزادی‌خواهان را سرکوب نمود. انگلیس، با موضعی دوگانه، از شاه حمایت کرد تا نفوذ روسیه را تعدیل کند. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکران، مانند خودش، در این دوره به تبعید رفتند و مقاومت را از خارج سازماندهی کردند.[۱][۵][۶]

رویدادهای کلیدی

سرکوب و مقاومت

محمدعلی شاه سرکوب گسترده‌ای را آغاز کرد و صدها نفر در تهران کشته یا زندانی شدند. در تبریز، ستارخان و باقرخان با کمیته‌های مخفی مقاومت کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، این قیام‌ها را مشروع دانست. مطبوعات تبعیدی، مانند صور اسرافیل، روحیه مقاومت را حفظ کردند.[۱][۳]

نقش خارجی‌ها

روسیه با اعزام نیرو از محمدعلی شاه حمایت کرد. قرارداد ۱۹۰۷، که ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد، این دخالت را تسهیل نمود. انگلیس ابتدا از شاه حمایت کرد، اما بعدها به مشروطه‌خواهان نزدیک شد. بر اساس خاطرات حسن تقی‌زاده، روشنفکران تبعیدی از طریق مطبوعات، مانند حبل‌المتین، دخالت خارجی را افشا کردند. این پیچیدگی‌ها بحران را بین‌المللی کرد.[۵][۶]

پایان استبداد صغیر

قیام‌های محلی

در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، مقاومت‌های مردمی در شهرهای مختلف گسترش یافت. در تبریز، ستارخان و باقرخان با تشکیل کمیته‌های مخفی، در برابر نیروهای قزاق ایستادگی کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، این قیام‌ها را مشروع دانستند و به اتحاد مشروطه‌خواهان کمک کردند. مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، با افشای سرکوب‌ها، روحیه مقاومت را تقویت کردند. این قیام‌ها پایه‌های استبداد را سست نمودند.[۴][۱][۳]

فتح تهران

در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م)، نیروهای مشروطه‌خواه از تبریز، رشت، و اصفهان تهران را فتح کردند. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد و از سلطنت خلع شد. احمدشاه، پسر ۱۲ساله او، تاجگذاری کرد و نایب‌السلطنه‌ای برای اداره کشور تعیین شد. عباس میرزا معزالسلطنه، این پیروزی را نتیجه اتحاد مردم و گروه‌های محلی می‌داند. فتح تهران مشروطیت را احیا کرد، هرچند مذاکرات پس از فتح تحت تأثیر دخالت‌های خارجی، به‌ویژه روسیه، قرار داشت.[۶][۲]

دیدگاه مورخان

استبداد صغیر نقطه عطفی در تاریخ مشروطیت بود. برخی منابع مقاومت‌های مردمی و فتواهای علما را عامل احیای مشروطه می‌دانند. اما احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» معتقد است که اعدام‌هایی مانند شیخ فضل‌الله نوری، که از استبداد حمایت کرد، به رادیکالیسم سیاسی و شکاف اجتماعی منجر شد. دخالت روسیه، که از محمدعلی شاه حمایت کرد، و موضع دوگانه انگلیس بحران را تشدید نمود. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که اختلافات میان علما و روشنفکران، مانند شیخ فضل‌الله و آخوند خراسانی، به پیچیدگی‌ها افزود.[۱][۲][۳]

میراث

فتح تهران در سا ۱۲۸۸ ش، مجلس دوم را تشکیل داد و قانون اساسی را تقویت کرد. عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» این دوره را نماد قدرت مردم می‌داند. نقش علما و مطبوعات، مانند حبل‌المتین، الگویی برای مبارزات بعدی شد. اما نفوذ خارجی، به‌ویژه روسیه، ضعف استقلال ایران را نشان داد. با این حال اختلافات داخلی میان مشروطه‌خواهان چالش‌هایی برای دموکراسی ایجاد کرد. استبداد صغیر با نمایش مقاومت و محدودیت‌ها، آگاهی سیاسی مردم را افزایش داد و بر تاریخ ایران اثر گذاشت.[۴][۶]

منابع