کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه زندگینامه| اندازه جعبه =| عنوان = زرین‌تاج قرةالعین (طاهره)| نام = فاطمه برغانی قزوینی ملقب به زرین‌تاج،| تصویر = قرة‌العین؛1.jpg| اندازه تصویر = ۲۴۰px| عنوان تصویر =زرین‌تاج قرةالعین| زادروز = ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ ه‍.ق| زادگاه = قزوین، ایران| تاریخ مرگ = ۱۲۶۸ ه‍.ق (۱۲۳۱ ش)| مکان مرگ = تهران| عرض جغرافیایی محل دفن =| طول جغرافیایی محل دفن =| latd =| latm =| lats =| latNS =| longd =| longm =| longs =| longEW =| محل زندگی = قزوین، کربلا، تهران| ملیت = | نژاد =| تابعیت = | تحصیلات = علوم دینی (فقه، اصول، حدیث، تفسیر قرآن)، ادبیات پارسی و عربی| دانشگاه =| پیشه = عالم دینی، شاعر، مبلغ جنبش بابی| سال‌های فعالیت = | کارفرما =| نهاد =| نماینده =| شناخته‌شده برای = پیشگامی در حقوق زنان، نقش در جنبش بابی، همایش بدشت| نقش‌های برجسته = حرف حی در جنبش بابی| سبک = شعر عرفانی و اجتماعی (غزل و قصیده)| تأثیرگذاران = سید علی‌محمد باب| تأثیرپذیرفتگان = فعالان حقوق زنان، پیروان بابی و بهائی| شهر خانگی = | تلویزیون =| لقب = قرةالعین، طاهره| حزب =| جنبش = جنبش بابی| مخالفان = علمای شیعه، مقامات حکومتی قاجار| هیئت =| دین =| مذهب = | منصب =| مکتب =| آثار = اشعار عرفانی و اجتماعی| خویشاوندان سرشناس = ملا محمدصالح قزوینی (پدر)، ملا محمدتقی برغانی (عمو)| فرزندان = سه فرزند| جوایز =| امضا =| اندازه امضا =| وبگاه =| پانویس =| اتهام‌ها = مشارکت در فعالیت‌های بابی، ارتباط با ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه| مجازات = اعدام (خفه کردن با روسری)| وضعیت پزشکی =| اقدامات اعتراضی = کنار گذاشتن حجاب در همایش بدشت| وضعیت خانواده = جدا شده از همسر| واکنش‌های بین‌المللی =}}
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
'''زرین‌تاج قزوینی'''، معروف به '''طاهره''' و '''قرةالعین'''، (متولد ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ هجری قمری، قزوین - درگذشته ۱۲۶۸ هجری قمری) یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخی ایران در دوره قاجار است که به دلیل نقش‌آفرینی در جنبش بابی، دفاع از حقوق زنان، و فعالیت‌های ادبی و دینی شهرت دارد. طاهره قرةالعین در قزوین در خانواده‌ای روحانی متولد شد. پدرش، ملا محمدصالح قزوینی، و عمویش، ملا محمدتقی برغانی، از علمای برجسته شیعه بودند. طاهره از کودکی با هوش سرشار خود در علوم دینی و ادبیات آموزش دید و در فقه، اصول، حدیث، تفسیر قرآن و ادبیات پارسی و عربی مهارت یافت. ازدواج او با پسرعمویش به جدایی انجامید و او با فشارهای خانوادگی و اجتماعی مواجه شد، به‌ویژه پس از پیوستن به جنبش بابی
| نام             = میرزا حسن مستوفی‌الممالک
| تصویر           = مستوفی الممالک؛2.jpg
| شرح تصویر       = میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی
| نام کامل        =  
| معروف به        = مستوفی‌الممالک
| نام مستعار      = آقا
| زادروز          = ۱۲۵۳ خورشیدی
| شهر تولد        = تهران
| کشور تولد        = ایران
| تاریخ مرگ        = ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی
| شهر مرگ          = تهران
| کشور مرگ        = ایران
| نام همسر        = عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین شاه قاجار)
| فرزندان          = فرزندان متعدد
| خویشاوندان سرشناس = میرزا یوسف مستوفی‌الممالک (پدر، صدراعظم ناصرالدین شاه)
| تحصیلات          = صرف و نحو عربی، ادبیات، شرعیات، زبان فرانسه
| دین              = اسلام (گرایش‌های صوفیانه)
| حزب سیاسی        =
| سمت              = نخست‌وزیر ایران (شش دوره: ۱۲۸۹–۱۳۰۶ خورشیدی)
وزیر مالیه
وزیر جنگ (چند دوره)
وزیر دربار احمد شاه
| پست‌های قبلی      = صدراعظم موقت، موسس و عضو مجمع انسانیت
| فعالیت‌ها        =  
| قبل از          =
| بعد از          =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =
}}
'''میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی'''، (متولد سال ۱۲۵۳، تهران - درگذشته ۶ شهریور ۱۳۱۱، تهران) یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی و دولتمردان دوران قاجار و اوایل پهلوی، نمادی از وطن‌دوستی، پاک‌دستی و تلاش برای اصلاحات اداری و سیاسی ایران بود. او سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک، صدراعظم [[ناصرالدین شاه]]، در رمضان ۱۲۹۱ هجری قمری (۱۲۵۳ خورشیدی) در تهران به دنیا آمد. خاندان مستوفی بیش از یک قرن مقام مستوفی‌الممالک (وزیر دارایی) را در اختیار داشتند و میرزا حسن در ده‌سالگی این لقب را از پدر به ارث برد. تحصیلات مقدماتی او تحت نظر معلم سرخانه و محمودخان ملک‌الشعرا، شامل صرف و نحو عربی، ادبیات و شرعیات بود. او زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست و گرایش‌های صوفیانه‌ای داشت که بر رفتار بزرگ‌منشانه‌اش تأثیر گذاشت. عموم مردم او را «آقا» خطاب می‌کردند که نشانه‌ای از احترام عمومی به شخصیت ملی‌اش بود.


طاهره قرةالعین پس از مطالعه آثار سید علی‌محمد باب و مکاتبه با او، به جنبش بابی پیوست و به‌عنوان یکی از حروف حی، هجده شاگرد اولیه باب، نقش کلیدی در ترویج این جنبش ایفا کرد. او در شهرهایی مانند قزوین و کربلا با سخنرانی و مناظره با علما، از تعالیم باب دفاع کرد و افراد زیادی را به این جنبش جذب نمود. یکی از مهم‌ترین اقدامات او در همایش بدشت در سال ۱۲۶۴ ه‍.ق بود، جایی که با کنار گذاشتن حجاب به‌صورت نمادین، به مبارزه با محدودیت‌های جنسیتی پرداخت و به‌عنوان پیشگام حقوق زنان شناخته شد. این اقدام جنجال‌برانگیز، همراه با همکاری با رهبران بابی مانند قدوس، به تبیین اصول جدید جنبش کمک کرد.  
میرزا حسن مستوفی‌الممالک در جوانی، پس از تضعیف موقعیت خانوادگی در دربار [[مظفرالدین شاه]]، به اروپا سفر کرد و پنج تا هفت سال اقامت داشت. این دوره بر افکار او تأثیر عمیقی گذاشت و ثروت پدری را در زندگی اشرافی از دست داد. بازگشت او در سال ۱۳۲۵ ق به ایران، همزمان با [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] بود و به اصرار [[میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم|اتابک]] اعظم، وارد سیاست شد. او مجمع انسانیت را تشکیل داد و با دکتر مصدق فعالیت کرد. او تا بمباران مجلس، وزیر جنگ بود و پس از فتح تهران، وزیر مالیه کابینه سپهدار و سپس وزیر دربار [[احمد شاه]] شد. مستوفی‌الممالک شش بار (از ۱۳۲۸ ق تا ۱۳۳۶ ق) نخست‌وزیر گردید و در دوره‌های مختلف، وزیر جنگ، داخله، مالیه و مشاور بود. دوره‌های نخست‌وزیری او با رویدادهای کلیدی همراه بود: ترور [[سید عبدالله بهبهانی]]، [[میرزا محمدعلی خان تربیت|محمدعلی تربیت]] و مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله؛ جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس، انگلیس و عثمانی؛ تهدید پایتخت توسط روس‌ها؛ مهاجرت به کرمانشاه و اسلامبول؛ تعطیلی مجلس سوم؛ قحطی بزرگ ۱۲۹۷؛ ترور نافرجام [[سید حسن مدرس]]؛ خلع سلاح مجاهدین؛ استخدام مستشاران خارجی؛ پاسخ به اولتیماتوم انگلیس؛ اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول؛ رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل؛ تأسیس ذوب‌آهن و کتابخانه ملی؛ قانون نظام وظیفه؛ اصلاح حقوق مستخدمین و کسر حقوق کارمندان.


فعالیت‌های طاهره در کربلا، از جمله سخنرانی و سازماندهی پیروان بابی، جایگاه او را به‌عنوان یک زن عالم و مبلغ تثبیت کرد. او با استفاده از دانش دینی و آیات قرآن، در مناظرات با علما استدلال‌هایی ارائه داد که حتی برخی مخالفان را به تحسین وا داشت. طاهره همچنین با آموزش زنان و تشویق آن‌ها به مشارکت در فعالیت‌های دینی و اجتماعی، به توانمندسازی زنان کمک کرد و الگویی برای برابری جنسیتی شد.  
میرزا حسن در دوره پنجم نخست‌وزیری (۵ بهمن ۱۳۰۱)، با مخالفت مدرس و سوسیالیست‌ها روبرو شد. مدرس او را «شمشیر مرصع» نامید و با [[احمد قوام|قوام‌السلطنه]] مقایسه کرد. مستوفی در نطق مشهور خود گفت: «نه آجیل می‌دهیم، نه آجیل می‌گیریم.» او پس از سه سال خانه‌نشینی، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ششمین بار نخست‌وزیر شد، اما در سال ۱۳۰۶ به دلیل اعتراض کارمندان به کسر حقوق، استعفا داد. او گرایش روسوفیلی داشت، اما وابستگی به روسیه نداشت. در عرصه فرهنگی، نیمی از ثروت را وقف کرد: باغ‌های ونک برای مدرسه عالی دختران (دانشگاه الزهرا) و در قحطی ۱۲۹۷، املاکی فروخت تا ۱۶۰ هزار نفر را نجات دهد. او ایده [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|ملی شدن صنعت نفت ایران]] را مطرح کرد و کاپیتولاسیون را لغو نمود. مستوفی‌الممالک در ۶ شهریور ۱۳۱۱ (۲۵ ربیع‌الثانی ۱۳۵۱ ق) بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی‌اش در ونک دفن شد. کارنامه او ترکیبی از موفقیت‌ها (مانند بی‌طرفی در جنگ) و ناکامی‌ها (مانند سهل‌انگاری در برابر [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]]) است، اما وجاهت ملی‌اش او را به آخرین سیاستمدار سنتی ایران تبدیل کرد.<ref name=":0">[https://www.iichs.ir/fa/news/947/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9 میرزا حسن خان مستوفی‌الممالک - پژوهشکده تاریخ معاصر] 1</ref><ref name=":1">[https://www.iichs.ir/fa/news/8262/%D8%B4%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%AF شمشیر جواهرنشانی که برای روزهای سلام به‌کار می‌آمد - پژوهشکده تاریخ معاصر] 2</ref><ref name=":2">[https://www.edub.ir/education/view/19837:%D8%A7%D8%AB%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C+%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9+%D8%AF%D8%B1+%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1+%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C+%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1 اثرگذاری مستوفی‌الممالک در سپهر سیاسی قاجار - بانک مقالات ایران]</ref><ref name=":3">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/387533/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C%7C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF مستوفی چگونه در دوران التهاب، کابینه نیم‌بند خود را تشکیل داد؟ - رویداد ۲۴]</ref><ref name=":4">[http://pajoohe.ir/%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9__a-39107.aspx حسن مستوفی (مستوفی الممالک) - پژوهه]</ref><ref name=":5">[https://www.ibna.ir/news/251479/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%88%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87 فراز و نشیب‌های زندگی مستوفی‌الممالک به روایت نوه ناصرالدین‌شاه - ایبنا]</ref>


فعالیت‌های ادبی طاهره قرةالعین نیز قابل‌توجه بود. او اشعاری با مضامین عرفانی و اجتماعی در قالب غزل و قصیده سرود که در محافل بابی برای ترویج تعالیم استفاده می‌شد. این اشعار، که تحت تأثیر ادبیات کلاسیک پارسی بودند، جایگاه او را به‌عنوان یک زن ادیب برجسته کرد. با این حال، فعالیت‌های او خشم علما و مقامات حکومتی را برانگیخت و منجر به بازداشت‌های متعدد در قزوین و تهران شد. در سال ۱۲۶۸ ه‍.ق طاهره به اتهام ارتباط با فعالیت‌های بابی اعدام شد و پیکرش در چاهی در باغ ایلخانی انداخته شد. او در لحظات پایانی با شجاعت بر اعتقاداتش پایبند ماند.  
== خاندان و زندگی اولیه ==
[[پرونده:کودکی مستوفی‌الممالک.jpg|جایگزین=کودکی مستوفی‌الممالک|بندانگشتی|کودکی مستوفی‌الممالک]]
خاندان آشتیانی از خاندان‌های برجسته و اثرگذار در ساختار دیوانی عصر قاجار بود که منصب مستوفی‌الممالکی – به معنای وزارت مالیه و نظارت بر دخل‌وخرج دولت – را برای بیش از یک قرن در اختیار داشت. ریشه این خاندان به آشتیان در استان مرکزی بازمی‌گردد و اعضای آن به سبب مهارت در امور مالی و اداری، در دربار ناصرالدین شاه و جانشینانش جایگاه ویژه‌ای یافتند.


میراث طاهره قرةالعین فراتر از دوره حیاتش بود. او به‌عنوان نمادی از مقاومت در برابر تحجر و دفاع از حقوق زنان، الهام‌بخش نسل‌های بعدی شد. نام او در آثار تاریخی و ادبی ثبت شده و در محافل فرهنگی به‌عنوان یک قهرمان آزادی و اصلاح‌طلبی گرامی داشته می‌شود.<ref name=":0">[https://wncri.org/fa/%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%b1%d9%87-%d8%b2%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%aa%d8%a7%d8%ac-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b9%db%8c%d9%86/ طاهره زرین تاج معروف به قره العین - زنان نیروی تغییر]</ref><ref name=":1">[https://www.tribunezamaneh.com/archives/188470 چهره های ماندگار: زرين تاج (طاهره، قرة العین) - تریبون زمانه]</ref><ref name=":2">[https://www.aasoo.org/fa/articles/4236 بردار پرده از میان؛ گوشه‌هایی از زندگی قرةالعین، زرّین‌تاج قزوینی - آسو]</ref><ref name=":3">[https://ensani.ir/fa/article/108562/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-1-%D9%82%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%DB%8C%D9%86 زنان در تاریخ معاصر؛ قرة العین - پژوهشگاه علوم انسانی]</ref><ref name=":4">[https://iranwire.com/fa/blogs/2537-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A9%D8%A7%D9%84%D8%B9%DB%8C%D9%86/ زنان تأثیرگذار ایران؛ طاهره قرةالعین - ایران وایر]</ref><ref name=":5">[https://www.newslaw.net/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%8A%D9%86-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%87.a275615 زندگی طاهره قرة العين، طاهره قرة العين و فرقه بابیه - حقوق نیوز]</ref><ref name=":6">[https://persianbahaimedia.org/%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%DB%B2-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%D9%86%D9%85%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AF/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D8%B5%D9%84-2/ طاهره هرگز نمی‌میرد - بهائیان ایران]</ref><ref name=":7">[https://tavaana.org/tahereh/ طاهره قره‌العین؛ چهره به چهره با تحجر روبرو - توانا]</ref>
میرزا حسن‌خان آشتیانی، معروف به مستوفی‌الممالک، از نسل سوم این خاندان بود که لقب مستوفی‌الممالکی را به صورت موروثی دریافت کرد. این منصب، تنها نماد اقتدار اقتصادی نبود، بلکه پلی میان سنت‌های دیوانی قدیم و تحولات مشروطه محسوب می‌شد و خاندان آشتیانی را در زمره نخبگان اداری و سیاسی قرار می‌داد.


== پیشینه خانوادگی و آموزش‌ها ==
میرزا حسن مستوفی‌الممالک در سال ۱۲۵۴ خورشیدی (۱۲۹۲ قمری) در آشتیان – گرچه برخی منابع محل تولد او را تهران دانسته‌اند – به دنیا آمد و سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک آشتیانی، صدراعظم ناصرالدین شاه، بود. میرزا یوسف، از دولتمردان برجسته عصر ناصری، افزون بر مدیریت امور مالی، در سیاست‌های کلان دولت نیز نقش محوری داشت و مورد اعتماد شاه بود. درگذشت او در سال ۱۳۰۳ قمری، زمانی رخ داد که حسن حدود ۱۱–۱۲ سال داشت؛ رخدادی که علی‌رغم تلخی، سرآغاز ورود جدی او به عرصه قدرت شد.
فاطمه برغانی قزوینی ملقب به زرین‌تاج، زَکیّه، اُمّ سَلَمَه و مشهور به طاهره و قُرَّةُالعَین، در سال ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ هجری قمری در شهر قزوین در خانواده‌ای روحانی و برجسته متولد شد. پدرش، ملا محمدصالح قزوینی، از علمای برجسته شیعه بود که به دلیل دانش گسترده‌اش در علوم دینی شهرت داشت. عموی او، ملا محمدتقی برغانی، نیز از روحانیون سرشناس قزوین بود. طاهره در محیطی پرورش یافت که به علوم دینی و ادبیات اهمیت ویژه‌ای داده می‌شد


طاهره از کودکی به دلیل هوش و استعداد سرشارش مورد توجه قرار گرفت و نزد پدر و عمویش آموزش دید. او در زمینه‌هایی مانند فقه، اصول، حدیث، تفسیر قرآن، و ادبیات عرب و پارسی مهارت کسب کرد. توانایی او در شعر و خطابه نیز از همان سنین جوانی آشکار بود. طاهره در سن چهارده‌سالگی با پسرعمویش، ملا محمد برغانی، ازدواج کرد و از این ازدواج سه فرزند داشت، اما این ازدواج به دلیل اختلافات فکری و مذهبی به جدایی انجامید.<ref name=":0" />
در سال ۱۳۰۱ قمری، ناصرالدین شاه به پاس خدمات میرزا یوسف، لقب مستوفی‌الممالک را به حسن اعطا کرد و تمام مشاغل پدری را به او واگذار نمود. به دلیل سن کم، نیابت اداره امور به میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر (پدر دکتر مصدق) سپرده شد. هدایت‌الله، که پیش‌تر چند سال از کار برکنار بود، بار دیگر به صحنه بازگشت و موظف شد امور دیوانی را اداره کند و در جلسات رسمی، حسن نوجوان را همراهی و راهنمایی نماید. نقل کرده‌اند که گاه او را «مانند عروس» جلو می‌انداخت و خود عقب می‌ایستاد تا شأن ظاهری مستوفی‌الممالک حفظ شود. این دوره، هرچند دشوار، حسن را با ظرایف دستگاه دیوانی آشنا ساخت و به تثبیت لقب «آقا» در میان مردم انجامید. او علاقه‌مند به شطرنج، شکار، تعدد همسر و فرزند بود و در جوانی با دختر ناصرالدین‌شاه (عصمت‌الدوله) ازدواج کرد و صاحب فرزندان متعدد شد.


== مواجهه با فشارهای خانوادگی و اجتماعی ==
تحصیلات و تربیت مستوفی‌الممالک در بستر همین محیط خانوادگی و دیوانی شکل گرفت. از حدود پنج‌سالگی، زیر نظر معلم سرخانه، به فراگیری صرف و نحو عربی، ادبیات فارسی و بخشی از علوم دینی روی آورد. نظارت بر تحصیل و تربیت او بر عهده محمودخان ملک‌الشعرا بود که نقشی فراتر از یک معلم صرف ایفا می‌کرد. در کنار این آموزش‌ها، او زبان فرانسه را نیز آموخت؛ مهارتی که بعدها در سفر اروپا و ارتباط با جهان جدید به کارش آمد.
زرین‌تاج قرةالعین در طول زندگی‌اش با فشارهای قابل‌توجهی از سوی خانواده و جامعه روبرو شد که نتیجه دیدگاه‌های پیشرو و فعالیت‌هایش در جنبش بابی بود. او در خانواده‌ای روحانی و سرشناس پرورش یافت، اما پس از پیوستن به جنبش بابی، با مخالفت شدید خانواده‌اش، به‌ویژه همسر و عمویش، ملا محمدتقی برغانی، مواجه شد. این مخالفت‌ها به دلیل اعتقادات جدید طاهره و فاصله گرفتن او از سنت‌های شیعی بود که خانواده‌اش به آن پایبند بودند. ازدواج او با پسرعمویش، ملا محمد برغانی، به دلیل اختلافات فکری و مذهبی به جدایی انجامید، و طاهره از فرزندانش نیز جدا شد که این امر فشار عاطفی سنگینی بر او وارد کرد. علاوه بر این، جامعه سنتی قاجار، که حضور زنان در عرصه‌های عمومی و دینی را نمی‌پذیرفت، با اقدامات طاهره، مانند سخنرانی در مجامع و کنار گذاشتن حجاب در همایش بدشت، به شدت مخالفت کرد. این فشارها از سوی علما و مقامات حکومتی تشدید شد و او را بارها مورد آزار و بازداشت قرار داد. با وجود این چالش‌ها، طاهره با شجاعت به فعالیت‌های خود ادامه داد و از اعتقاداتش دست نکشید، که نشان‌دهنده اراده قوی او در برابر موانع اجتماعی و خانوادگی بود. طاهره حتی در برابر تهدیدات علمای قزوین، که او را به ارتداد متهم می‌کردند، با استدلال و آرامش پاسخ می‌داد و از مواضع خود دفاع می‌کرد.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


== پیوستن به جنبش بابی ==
تربیت خانوادگی، او را به درویش‌مسلکی، احترام به شعائر ملی و مذهبی و احساس غرور ملی سوق داد و همین خصلت‌ها، در کنار رفتار بزرگ‌منشانه‌اش، بعدها به او سیمایی «ملی» بخشید. این تربیت سنتی، در جوانی و در جریان سفر طولانی‌اش به اروپا – حدود هفت تا هشت سال اقامت در فرانسه و ایتالیا – با تجربه مستقیم تمدن غرب تکمیل شد و او را برای ایفای نقش در عرصه سیاست مشروطه آماده کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />
[[پرونده:قرة العین؛4.jpg|جایگزین=زرین‌تاج قرة‌العین|بندانگشتی|231x231پیکسل|زرین‌تاج قرة‌العین]]
زرین‌تاج قرةالعین پس از مطالعه آثار سید علی‌محمد شیرازی، معروف به باب، و به‌ویژه کتاب «بیان»، به جنبش بابی علاقه‌مند شد. او از طریق مکاتبه با باب و بررسی تعالیم او، که بر تجدید دینی و اصلاحات اجتماعی تأکید داشت، به این جنبش پیوست. طاهره با تسلط بر علوم اسلامی، از جمله فقه و تفسیر، دریافت که تعالیم باب با دیدگاه‌های او درباره عدالت و برابری همخوانی دارد. این آشنایی از طریق مکاتبات با شیخ صالح کرباسی، یکی از پیروان اولیه باب، آغاز شد و طاهره را به یکی از شاگردان برجسته باب تبدیل کرد. او در این دوره، به مطالعه عمیق آثار باب پرداخت و با شوق و تعهد، خود را وقف تبلیغ این تعالیم کرد.  


=== نقش به‌عنوان حرف حی ===
== سفر به اروپا و بازگشت ==
طاهره به‌عنوان یکی از حروف حی، هجده شاگرد اولیه و برجسته سید علی‌محمد باب، انتخاب شد و نقش مهمی در ترویج جنبش بابی ایفا کرد. او با استفاده از دانش دینی و مهارت خطابی خود، در شهرهایی مانند قزوین و کربلا به تبلیغ عقاید بابی پرداخت. سخنرانی‌های او در مجامع عمومی و دینی، توجه بسیاری را جلب کرد و افراد جدیدی را به جنبش بابی جذب نمود. طاهره در این نقش، نه‌تنها به‌عنوان یک مبلغ، بلکه به‌عنوان یک رهبر فکری در جنبش ظاهر شد. او با شجاعت در برابر علمای شیعه که جنبش بابی را رد می‌کردند، ایستادگی کرد و با استدلال‌های کلامی، از تعالیم باب دفاع نمود. این فعالیت‌ها باعث شد که او به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش تبدیل شود، اما در عین حال، خشم مقامات حکومتی و علما را برانگیخت و او را در معرض آزار و بازداشت قرار داد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":8">[https://www.kvinnonet.org/essays/FA0016.html مروری بر زندگی طاهره قرّة العين مبارز آزادی‌خواه و اصلاح طلب - کوینونت]</ref>
در پی تضعیف موقعیت خانواده‌اش پس از جلوس مظفرالدین شاه و قدرت‌گیری اطرافیان آذربایجانی دربار، مستوفی در حدود ۲۶ سالگی، از مشاغل دولتی کناره گرفت و راهی اروپا شد. او حدود هفت تا هشت سال در کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا اقامت داشت، با نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب آشنا شد و زبان فرانسه‌اش را تکمیل کرد. هرچند بخش مهمی از ثروت پدری را در زندگی اشرافی و تفریحات اروپایی از دست داد، این سفر تأثیری عمیق بر افکارش گذاشت و او را با اندیشه‌های مشروطه‌خواهانه و دموکراتیک آشنا کرد. او در پاریس با مظفرالدین شاه ملاقات کرد، اما تا پس از مرگ شاه بازنگشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


== نقش در همایش بدشت ==
== دوران مشروطه و مناصب اولیه ==
[[پرونده:مستوفی‌الممالک؛1.jpg|جایگزین=مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست|بندانگشتی|231x231پیکسل|مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست]]
پس از صدور فرمان مشروطیت در ۱۲۸۵ ش، میرزا حسن به اصرار اتابک اعظم (امین‌السلطان) به ایران بازگشت. او جمعیتی به نام «مجمع انسانیت» تشکیل داد، همراه [[دکتر محمد مصدق]] به فعالیت سیاسی پرداخت و تا بمباران مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی، چند بار وزارت جنگ را بر عهده داشت. پس از فتح تهران و خلقع محمدعلی شاه نیز در کابینه‌های مختلف، از جمله کابینه سپهدار اعظم، به وزارت مالیه و سپس وزارت دربار احمد شاه منصوب شد. با اعمال قدرت دموکرات‌ها، پس از استعفای دولت سپهدار، مستوفی‌الممالک به نخست‌وزیری رسید.


=== سخنرانی و اقدامات انقلابی ===
مستوفی‌الممالک نماینده مجلس از تهران در ادوار اول تا چهارم بود و از لیدرهای جریان دموکرات با گرایش‌های سوسیالیستی به‌شمار می‌رفت. در مجموع، هشت بار رئیس‌الوزرا، شش بار وزیر جنگ، چهار بار وزیر داخله، دو بار وزیر مشاور و یک بار وزیر مالیه شد. انتصاب او به وزارت جنگ بدون سابقه نظامی بود، اما مهارت در تیراندازی و شکار، در آن دوران کافی تلقی می‌شد. او در کابینه‌های مشیرالسلطنه و ناصرالملک نیز وزیر جنگ بود.
زرین‌تاج قرةالعین در همایش بدشت در سال ۱۲۶۴ ه‍.ق (۱۲۲۷ ش) حضوری برجسته داشت و این رویداد به یکی از نقاط عطف زندگی او تبدیل شد. در این همایش، که در منطقه بدشت نزدیک شاهرود برگزار شد، طاهره با شجاعت سخنرانی کرد و به‌طور نمادین حجاب از چهره برداشت. این اقدام، که در جامعه سنتی قاجار عملی بی‌سابقه و انقلابی بود، به‌عنوان نشانه‌ای از رهایی زنان از قیود اجتماعی و سنتی تفسیر شد. طاهره در سخنرانی‌هایش بر لزوم تغییر در ساختارهای اجتماعی و دینی تأکید کرد و از پیروان بابی خواست تا از قوانین سنتی فاصله بگیرند. این اقدام او جنجال زیادی به پا کرد و توجه بسیاری را به جنبش بابی جلب نمود.  


=== تأثیر بر جنبش بابی ===
=== تشکیل مجمع انسانیت و فعالیت‌های اولیه ===
طاهره در همایش بدشت، همراه با دیگر رهبران بابی مانند ملا محمدعلی بارفروشی (قدوس)، به تبیین اصول جدید جنبش بابی پرداخت. او با تأکید بر استقلال جنبش از قوانین شرعی سنتی، نقش مهمی در شکل‌دهی به جهت‌گیری فکری بابیان ایفا کرد. سخنرانی‌های او در این همایش نه‌تنها به تقویت روحیه پیروان بابی کمک کرد، بلکه به‌عنوان یک زن، جایگاه رهبری او را در جنبش تثبیت نمود. این اقدامات، هرچند باعث تقویت جنبش شد، اما خشم علمای سنتی و مقامات حکومتی را برانگیخت و به بازداشت‌های بعدی او منجر شد. طاهره در این همایش با استفاده از استدلال‌های کلامی و شعر، توانست پیام جنبش را به‌گونه‌ای تأثیرگذار منتقل کند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" />  
پس از بازگشت از اروپا، میرزا حسن مستوفی‌الممالک به تشکیل انجمن‌های سیاسی و نظامی پرداخت. مجمع انسانیت یکی از نخستین سازمان‌های او بود که بر فعالیت‌های آزادی‌خواهانه تمرکز داشت. این فعالیت‌ها او را به سمت‌های کلیدی در دولت‌های مشروطه رساند و نقش واسطه بین دیوان‌سالاری قدیم و نظام جدید را ایفا کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />


== تأثیرات فرهنگی و اجتماعی ==
== دوره‌های نخست‌وزیری ==
[[پرونده:مجسمه قرة العین در باکو.jpg|جایگزین=مجسمه طاهره قرةالعین در باکو|بندانگشتی|285x285پیکسل|مجسمه طاهره قرةالعین در باکو]]
[[پرونده:میرزا حسن خان مستوفی الممالک.jpg|جایگزین=مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه|بندانگشتی|260x260پیکسل|مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه]]
میرزا حسن مستوفی‌الممالک شش بار نخست‌وزیر شد، که هر دوره با چالش‌های داخلی و خارجی همراه بود. دوره اول در ۱۷ اوت ۱۹۱۵ م (۱۳۲۸ ق / مرداد ۱۲۸۹ ش) پس از رد اولتیماتوم روسیه در مورد شوستر آغاز شد. کابینه او جوان و مشتاق بود و شامل قوام‌السلطنه و شهاب‌الدوله می‌شد. او برای نوسازی اداری، مستشار خارجی استخدام کرد، اما دخالت‌های داخلی و خارجی (مانند ترورها) کابینه را ظرف یک سال سرنگون کرد.


=== دفاع از حقوق زنان ===
دوره دوم نخست‌وزیری او در ۲۵ رمضان ۱۳۳۲ ق (اواخر ۱۲۹۳ ش / اوت ۱۹۱۴ م) مصادف با جنگ جهانی اول بود. مستوفی‌الممالک بی‌طرفی ایران را اعلام کرد، اما اشغال توسط روس، انگلیس و عثمانی، مهاجرت به کرمانشاه و قحطی، او را پس از شش ماه وادار به استعفا کرد. او با برکناری رجال وابسته به بیگانگان تلاش کرد، اما ناکام ماند.
زرین‌تاج قرةالعین با اقدامات پیشرو خود، به‌ویژه کنار گذاشتن حجاب در همایش بدشت در سال ۱۲۶۴ ه‍.ق (۱۲۲۷ ش)، به نمادی از مبارزه با محدودیت‌های جنسیتی در جامعه سنتی قاجار تبدیل شد. این اقدام او، که در آن زمان عملی انقلابی بود، بحث‌های گسترده‌ای درباره برابری جنسیتی به راه انداخت. طاهره با سخنرانی‌های خود در مجامع عمومی و دینی، نشان داد که زنان می‌توانند نقش‌های برجسته‌ای در حوزه‌های فکری و اجتماعی ایفا کنند. او با تأکید بر لزوم رهایی زنان از قیود سنتی، به ایجاد گفتمانی برای حقوق برابر کمک کرد. طاهره با آموزش زنان و تشویق آن‌ها به مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، پایه‌های اولیه جنبش زنان در ایران را تقویت کرد.  


=== الهام‌بخشی به نسل‌های بعدی ===
=== دوره سوم و چهارم: چالش‌های جنگ و قحطی ===
تأثیر طاهره قرةالعین فراتر از دوره حیاتش بود و او به‌عنوان یکی از پیشگامان جنبش زنان در ایران شناخته شد. شجاعت او در به چالش کشیدن سنت‌های محدودکننده، الهام‌بخش فعالان حقوق زنان در نسل‌های بعدی شد. طاهره به‌عنوان الگویی از یک زن عالم و سخنور، نشان داد که زنان می‌توانند در برابر تحجر و نابرابری مقاومت کنند. این میراث او در آثار تاریخی، ادبی و گفتمان‌های فرهنگی ایران انعکاس یافت و نام او به‌عنوان نمادی از آزادی و اصلاح‌طلبی در تاریخ ثبت شد. داستان زندگی و اقدامات طاهره در محافل فکری و ادبی معاصر همچنان مورد بحث و ستایش قرار می‌گیرد.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":7" />
در سال ۱۲۹۳ ش (دوره سوم)، کابینه با پیشروی روس‌ها و شورش نظام‌السلطنه مافی سقوط کرد. دوره چهارم در ۱۲۹۶ ش سه ماه دوام آورد و با قحطی و مشکلات جنگ همراه بود. مستوفی از درآمد شخصی حقوق وزرا را پرداخت و موفق به تخلیه نیروهای متفقین و برکناری حکام جابر شد. قوام‌السلطنه را به خراسان فرستاد و مقدمات انتخابات مجلس چهارم را فراهم کرد.


== فعالیت‌های ادبی و شعری ==
=== دوره پنجم: استیضاح مدرس و نطق مشهور ===
مستوفی‌الممالک در ۵ بهمن ۱۳۰۱ ش، پس از سقوط قوام، با حمایت سوسیالیست‌ها نخست‌وزیر شد. کابینه نیم‌بند او با مخالفت مدرس روبرو بود. مدرس در خرداد ۱۳۰۲ استیضاح کرد و مستوفی را «شمشیر مرصع» (برای روزهای بزم) و قوام را «شمشیر برنده» نامید. مستوفی در نطق پاسخ، گفت: «من نه آجیل می‌گیرم، نه آجیل می‌دهم» و استعفا داد. این دوره با مذاکرات تجاری با شوروی و اصلاح تعرفه‌ها همراه بود.


=== اشعار و سبک ادبی ===
=== دوره ششم: دوران پهلوی و استعفا ===
زرین‌تاج قرةالعین به دلیل تسلط بر ادبیات پارسی و عربی، یکی از معدود زنان ادیب در دوره قاجار بود که در شعر و نگارش مهارت داشت. اشعار او اغلب در قالب غزل و قصیده سروده شده‌اند و مضامینی عرفانی، دینی و اجتماعی را در بر می‌گیرند. این اشعار، که با زبانی شیوا و پر از تصاویر عرفانی سروده شده‌اند، نشان‌دهنده تأثیرپذیری او از ادبیات کلاسیک پارسی و همچنین عمق دانش و احساسات او بود. زرین‌تاج در اشعارش به موضوعاتی مانند حقیقت‌جویی، عشق به معرفت الهی و آزادی از قیود مادی پرداخته است. این آثار نه‌تنها از نظر ادبی ارزشمند بودند، بلکه به‌عنوان ابزاری برای بیان باورهای او و جذب مخاطبان به کار می‌رفتند. همچنین سبک شعری طاهره ترکیبی از عرفان و حماسه بود که در میان هم‌عصرانش تأثیر زیادی داشت.  
مستوفی‌الممالک در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ش، به اصرار [[عبدالحسین تیمورتاش]] و [[رضاشاه]]، ششمین بار نخست‌وزیر شد. او انتخابات مجلس ششم را آزاد برگزار کرد و شخصیت‌هایی چون مدرس، مصدق و بهار وارد مجلس شدند. کاپیتولاسیون را لغو کرد و مقدمات راه‌آهن سراسری را فراهم نمود. اما اختلاف با رضاشاه بر سر تمدید قرارداد میلسپو و اعتراض کارمندان به کسر حقوق، او را در سال ۱۳۰۶ به استعفا واداشت. او تا پایان عمر از سیاست کناره‌گیری کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />


=== کاربرد اشعار در جنبش بابی ===
== روابط سیاسی و شخصیت ==
اشعار زرین‌تاج قرةالعین نقش مهمی در ترویج تعالیم جنبش بابی ایفا کردند. او از شعر به‌عنوان ابزاری برای انتقال پیام‌های دینی و اجتماعی استفاده می‌کرد و در محافل بابی، اشعارش خوانده و تحلیل می‌شد. این اشعار به دلیل زبان تأثیرگذار و محتوای عمیق، به تقویت روحیه پیروان بابی کمک کرد و در جلسات تبلیغی و دینی به کار گرفته شد. طاهره همچنین در مکاتبات خود با پیروان بابی از زبان شاعرانه استفاده می‌کرد که این امر به قدرت بیان او می‌افزود و پیامش را جذاب‌تر می‌کرد. این کاربرد ادبی، او را به یکی از چهره‌های برجسته در جنبش بابی تبدیل کرد و جایگاهش را به‌عنوان یک زن ادیب و مبلغ تثبیت نمود.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" />
مستوفی‌الممالک محتاط و بدون موضع سیاسی ثابت بود. مخالفت با مدرس بر سر قرارداد تجاری با روسیه (ماده ترانزیت) و نفت شمال برجسته است. مدرس او را قاصر اما صالح می‌دانست. او با رضاخان همکاری کرد، اما سهل‌انگاری‌اش به دیکتاتوری رضاشاه کمک کرد. وجاهت ملی‌اش حتی در کودتای سال ۱۲۹۹ حفظ شد و از تعرض در امان ماند.


== فعالیت‌های طاهره در کربلا ==
شخصیت او رئوف، مهربان و ثابت در دوستی بود. حلم و گذشتش رقیبان را شرمنده می‌کرد. او از فساد دوری و مناعت داشت، اما کم‌اراده خوانده می‌شد. اراده‌اش در بی‌طرفی جنگ جهانی اول برجسته بود.<ref>اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار - تألیف فریدون آدمیت</ref><ref name=":5" />


=== سخنرانی و تبلیغ ===
== اقدامات و دستاوردها ==
زرین‌تاج قرةالعین پس از جدایی از خانواده و پیوستن به جنبش بابی، به کربلا سفر کرد و در این شهر مقدس شیعیان به تبلیغ تعالیم سید علی‌محمد باب پرداخت. او با تسلط بر علوم دینی و مهارت در خطابه، در مجامع عمومی و دینی سخنرانی کرد و از عقاید بابی دفاع نمود. کربلا، به‌عنوان مرکزی برای علما و زائران شیعه، محیطی چالش‌برانگیز برای فعالیت‌های طاهره بود، اما او با شجاعت در برابر علمای سنتی ایستاد و با استدلال‌های کلامی، تعالیم باب را تبیین کرد. سخنرانی‌های او توجه گروهی از مردم را جلب کرد و برخی را به جنبش بابی جذب نمود، اما در عین حال خشم علما و مقامات محلی را برانگیخت. طاهره در این سخنرانی‌ها از آیات قرآن و احادیث برای حمایت از مواضع خود استفاده می‌کرد، که نشان‌دهنده دانش عمیق او بود.  
[[پرونده:حسن مستوفی الممالک.jpg|جایگزین=میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک|بندانگشتی|200x200پیکسل|میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک]]
دستاوردها و اقدامات مستوفی‌الممالک عبارت بودند از: در سیاست خارجی، اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول، ایستادگی در برابر اولتیماتوم‌های روس و انگلیس، رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل و لغو کاپیتولاسیون که از نقاط برجسته کارنامه اوست. در سیاست داخلی، او در تصویب قانون نظام وظیفه، اصلاح حقوق مستخدمین، استفاده از کسر حقوق در دوره‌های بحرانی، حمایت از تأسیس صنایع زیربنایی (مانند ذوب‌آهن) و نهادهای فرهنگی (همچون کتابخانه ملی) نقش داشت و پیگیر استخدام مستشاران مالی برای سامان‌دادن به بودجه و مالیه کشور بود.


=== سازماندهی پیروان بابی ===
در بحران قحطی بزرگ، بخش چشمگیری از ثروت شخصی خود را صرف خرید غله و نجات جان مردم کرد و جان ۱۶۰ هزار نفر را نجات داد. او همچنین، نیمی از املاک خود را وقف امور عمومی نمود؛ از جمله باغ‌های ونک را برای تأسیس «مدرسه عالی دختران» – که بعدها به دانشگاه الزهرا تبدیل شد – و بخشی از اراضی و موقوفات را در اختیار نهادهای آموزشی و مذهبی، از جمله جامعه ارمنیان، قرار داد. در برخی منابع، طرح اولیه «ملی شدن نفت» به او نسبت داده شده و او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که به پیوند دین، جمهوریت و حاکمیت قانون اندیشیده‌است.<ref>انقلاب مشروطه ایران- تألیف عباس میرزا معزالسلطنه</ref><ref>تاریخ بیداری ایرانیان - تألیف ناظم‌الاسلام کرمانی</ref>
زرین‌تاج در کربلا نه‌تنها به تبلیغ مشغول بود، بلکه به سازماندهی پیروان بابی نیز کمک کرد. او در خانه‌ای که به محل تجمع بابیان تبدیل شده بود اقامت داشت و از آنجا فعالیت‌های جنبش را هماهنگ می‌کرد. طاهره از طریق مکاتبات با سید علی‌محمد باب و دیگر رهبران بابی، به تقویت شبکه پیروان کمک کرد و نقش مهمی در گسترش جنبش در کربلا ایفا نمود. این فعالیت‌ها، با وجود فشارهای مقامات دینی و حکومتی، نشان‌دهنده تعهد او به جنبش بابی و توانایی‌اش در رهبری بود. حضور او در کربلا جایگاهش را به‌عنوان یک زن عالم و مبلغ در محیطی مردسالار تثبیت کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />  


== نقش در مناظرات دینی ==
== درگذشت و میراث ==
زرین‌تاج قرةالعین به دلیل تسلط بر علوم دینی، از جمله فقه، اصول، حدیث و تفسیر قرآن، در مناظرات دینی با علمای شیعه در شهرهایی مانند قزوین، کربلا و تهران نقش برجسته‌ای داشت. او با شجاعت در برابر علمایی که جنبش بابی را رد می‌کردند، ایستاد و با استدلال‌های کلامی از تعالیم سید علی‌محمد باب دفاع کرد. این مناظرات، که در دوره‌ای مردسالار برگزار می‌شد، حضور یک زن به‌عنوان طرف مناظره را به امری غیرمعمول و جسورانه تبدیل کرده بود. طاهره با استفاده از دانش گسترده خود، استدلال‌هایی ارائه می‌داد که اغلب مخالفانش را به چالش می‌کشید و برخی را به تحسین وا می‌داشت. او در این مناظرات از آیات قرآن و احادیث به‌گونه‌ای ماهرانه استفاده می‌کرد که توانایی‌اش در بحث‌های دینی را به نمایش می‌گذاشت.  
مستوفی‌الممالک پس از استعفای سال ۱۳۰۶ و کنارگذاشتن کامل مشاغل حکومتی، در انزوای سیاسی و با حفظ احترام اجتماعی زیست. سرانجام در ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان مستوفی در ونک تهران به خاک سپرده شد.


=== تأثیرگذاری بر مخاطبان ===
میراث او، ترکیبی است از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها: از یک‌سو، حفظ نوعی تعادل در سال‌های بحرانی مشروطه و جنگ جهانی اول، مقاومت در برابر فشارهای خارجی، تلاش برای اصلاح ساختار اداری و خدمات عام‌المنفعه گسترده؛ و از سوی دیگر، ناتوانی در مهار روند تمرکز قدرت در دست رضاخان و جلوگیری از استقرار دیکتاتوری. با وجود ابهام‌آفرینی‌ها و روایت‌های گاه متناقض تاریخی، تصویر غالب از او، سیاستمداری رئوف، کم‌تکلف، ملی‌گرا و پایبند به استقلال کشور است که حلقه واسط میان دیوان‌سالاری قدیم و دولت مدرن ایران به‌شمار می‌رود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
مناظرات طاهره نه‌تنها به ترویج عقاید بابی کمک کرد، بلکه جایگاه او را به‌عنوان یک زن عالم و سخنور در جامعه تثبیت نمود. سخنرانی‌های او در این مناظرات، که با بیانی شیوا و استدلال‌هایی منطقی همراه بود، توجه بسیاری از مردم، از جمله برخی علما، را جلب کرد. این امر به جذب افراد جدید به جنبش بابی کمک کرد، اما در عین حال خشم مقامات دینی و حکومتی را برانگیخت و به بازداشت‌های بعدی او منجر شد. طاهره با حضور در این مناظرات، نشان داد که زنان می‌توانند در حوزه‌های فکری و دینی نقش‌های مهمی ایفا کنند، و این اقدام او به‌عنوان یک الگوی پیشرو برای زنان در جامعه سنتی قاجار مطرح شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
 
== نقش در آموزش و تأثیرگذاری بر زنان ==
زرین‌تاج قرةالعین با تأکید بر اهمیت آموزش زنان، نقش مهمی در آگاهی‌بخشی و توانمندسازی آن‌ها ایفا کرد. او در جلسات و گردهمایی‌های بابی، به‌ویژه در کربلا و تهران، به زنان آموزش می‌داد و آن‌ها را به مشارکت در مباحث دینی و اجتماعی تشویق می‌کرد. طاهره معتقد بود که زنان باید به دانش و معرفت مجهز شوند تا بتوانند نقش فعالی در جامعه داشته باشند. این دیدگاه در دوره قاجار، که زنان عمدتاً از دسترسی به آموزش و حضور در عرصه‌های عمومی محروم بودند، بسیار پیشرو بود. او از طریق جلسات آموزشی، زنان را با تعالیم جنبش بابی آشنا کرد و آن‌ها را به مطالعه آثار باب و دیگر متون دینی تشویق نمود. طاهره با برگزاری این جلسات، به زنان کمک کرد تا اعتمادبه‌نفس لازم برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی را پیدا کنند.
 
=== ایجاد الگوی اجتماعی ===
فعالیت‌های طاهره در آموزش و تشویق زنان، او را به الگویی برای زنان ایرانی تبدیل کرد که به دنبال حقوق برابر و فرصت‌های آموزشی بودند. او با حضور فعال در مجامع عمومی و دینی، نشان داد که زنان می‌توانند در حوزه‌های فکری و اجتماعی نقش‌های برجسته‌ای ایفا کنند. این اقدامات او الهام‌بخش زنانی شد که در برابر محدودیت‌های سنتی مقاومت می‌کردند. طاهره با تأکید بر استقلال فکری زنان، به ایجاد گفتمانی برای برابری جنسیتی کمک کرد که تأثیر آن در جنبش‌های بعدی زنان در ایران دیده شد. طاهره از طریق مکاتبات و سخنرانی‌هایش، زنان را به مشارکت فعال در جنبش بابی و فعالیت‌های اجتماعی ترغیب می‌کرد، که این امر به تقویت جایگاه زنان در این جنبش کمک کرد.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":8" />
 
== بازداشت‌ها و پایان زندگی ==
فعالیت‌های زرین‌تاج قرةالعین در ترویج جنبش بابی و سخنرانی‌های جسورانه‌اش، به‌ویژه در همایش بدشت، باعث شد که او بارها مورد آزار و بازداشت قرار گیرد. پس از همایش بدشت، طاهره در قزوین به دلیل تبلیغ تعالیم بابی زندانی شد. این بازداشت‌ها نتوانست مانع فعالیت‌های او شود، و او همچنان به تبلیغ و آموزش ادامه داد. در سال ۱۲۶۶ ه‍.ق (۱۲۲۹ ش)، طاهره به تهران منتقل شد و در خانه‌ای تحت نظارت شدید قرار گرفت. در این دوره، او با محدودیت‌های زیادی روبرو بود، اما از طریق مکاتبات و جلسات محدود، ارتباط خود با پیروان بابی را حفظ کرد. او در این مدت با شجاعت در برابر فشارهای حکومتی ایستادگی کرد و حتی در شرایط بازداشت، به ترویج عقاید خود ادامه داد.
 
=== اعدام و شهادت ===
در سال ۱۲۶۸ ه‍.ق (۱۲۳۱ ش)، زرین‌تاج قرةالعین به اتهام مشارکت در فعالیت‌های بابی و ارتباط با حوادث مرتبط با جنبش، مانند ترور نافرجام [[ناصرالدین شاه|ناصرالدین‌شاه]]، محکوم به اعدام شد. او در تهران به‌وسیله خفه کردن با روسری اعدام شد و پیکرش در چاهی در باغ ایلخانی انداخته شد. طاهره در لحظات پایانی زندگی‌اش با آرامش و شجاعت با سرنوشتش روبرو شد و بر اعتقاداتش پایبند ماند. مرگ او پایان زندگی جسمانی‌اش بود، اما تأثیرات فکری و اجتماعی او در تاریخ ایران ادامه یافت. اعدام طاهره به دلیل نقش برجسته‌اش در جنبش بابی و تأثیرش بر جامعه، به‌ویژه زنان، با واکنش‌های گسترده‌ای همراه بود و او را به نمادی از مقاومت تبدیل کرد.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":6" />
 
== میراث و یادبود ==
زرین‌تاج قرةالعین، با وجود اعدامش در سال ۱۲۶۸ ه‍.ق (۱۲۳۱ ش)، میراثی ماندگار در تاریخ و فرهنگ ایران بر جای گذاشت. داستان زندگی، شجاعت و اقدامات او در آثار تاریخی و ادبی متعددی ثبت شده است. اشعار و سخنرانی‌های او، که ترکیبی از عرفان، اصلاح‌طلبی و دفاع از حقوق زنان بود، در محافل ادبی و فکری ایران مورد توجه قرار گرفت. طاهره به‌عنوان یکی از زنان برجسته دوره قاجار، در منابع تاریخی به‌عنوان نمادی از مقاومت در برابر تحجر و محدودیت‌های اجتماعی شناخته می‌شود. نام او در میان پیروان بهائی و دیگر گروه‌های اجتماعی به‌عنوان یک قهرمان آزادی و برابری گرامی داشته می‌شود. داستان زندگی طاهره در شعر و نثر معاصر ایران انعکاس یافته و او به‌عنوان یک شخصیت الهام‌بخش در ادبیات تاریخی مورد ستایش قرار گرفته است.
 
=== نماد آزادی و اصلاح‌طلبی ===
طاهره به دلیل اقدامات انقلابی‌اش، مانند کنار گذاشتن حجاب در همایش بدشت و مناظره با علما، به نمادی از آزادی و اصلاح‌طلبی در ایران تبدیل شد. او با به چالش کشیدن سنت‌های محدودکننده، راه را برای گفتمان برابری جنسیتی و حقوق زنان هموار کرد. تأثیر او در جنبش‌های اجتماعی بعدی، به‌ویژه در زمینه حقوق زنان، قابل‌توجه بود و الهام‌بخش فعالان زن در نسل‌های بعدی شد. طاهره به‌عنوان یک زن عالم، شاعر و رهبر فکری، نشان داد که زنان می‌توانند در برابر ساختارهای مردسالار ایستادگی کنند و تغییر ایجاد کنند. این میراث او همچنان در محافل فرهنگی و اجتماعی ایران مورد بحث و ارج‌گذاری است.<ref name=":0" /><ref name=":6" /><ref name=":7" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۲۵

برای صفحه تمرین.jpg
میرزا حسن مستوفی‌الممالک
مستوفی الممالک؛2.jpg
میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی
شناسنامه
معروف بهمستوفی‌الممالک
نام مستعارآقا
زادروز۱۲۵۳ خورشیدی
زادگاهتهران، ایران
تاریخ مرگ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی
محل مرگتهران، ایران
همسر(ان)عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین شاه قاجار)
فرزندانفرزندان متعدد
خویشاوندان سرشناسمیرزا یوسف مستوفی‌الممالک (پدر، صدراعظم ناصرالدین شاه)
تحصیلاتصرف و نحو عربی، ادبیات، شرعیات، زبان فرانسه
دیناسلام (گرایش‌های صوفیانه)
اطلاعات سیاسی
سمتنخست‌وزیر ایران (شش دوره: ۱۲۸۹–۱۳۰۶ خورشیدی)

وزیر مالیه وزیر جنگ (چند دوره)

وزیر دربار احمد شاه
سمت‌های پیشینصدراعظم موقت، موسس و عضو مجمع انسانیت

میرزا حسن مستوفی‌الممالک آشتیانی، (متولد سال ۱۲۵۳، تهران - درگذشته ۶ شهریور ۱۳۱۱، تهران) یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی و دولتمردان دوران قاجار و اوایل پهلوی، نمادی از وطن‌دوستی، پاک‌دستی و تلاش برای اصلاحات اداری و سیاسی ایران بود. او سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک، صدراعظم ناصرالدین شاه، در رمضان ۱۲۹۱ هجری قمری (۱۲۵۳ خورشیدی) در تهران به دنیا آمد. خاندان مستوفی بیش از یک قرن مقام مستوفی‌الممالک (وزیر دارایی) را در اختیار داشتند و میرزا حسن در ده‌سالگی این لقب را از پدر به ارث برد. تحصیلات مقدماتی او تحت نظر معلم سرخانه و محمودخان ملک‌الشعرا، شامل صرف و نحو عربی، ادبیات و شرعیات بود. او زبان فرانسه را به خوبی می‌دانست و گرایش‌های صوفیانه‌ای داشت که بر رفتار بزرگ‌منشانه‌اش تأثیر گذاشت. عموم مردم او را «آقا» خطاب می‌کردند که نشانه‌ای از احترام عمومی به شخصیت ملی‌اش بود.

میرزا حسن مستوفی‌الممالک در جوانی، پس از تضعیف موقعیت خانوادگی در دربار مظفرالدین شاه، به اروپا سفر کرد و پنج تا هفت سال اقامت داشت. این دوره بر افکار او تأثیر عمیقی گذاشت و ثروت پدری را در زندگی اشرافی از دست داد. بازگشت او در سال ۱۳۲۵ ق به ایران، همزمان با جنبش مشروطه بود و به اصرار اتابک اعظم، وارد سیاست شد. او مجمع انسانیت را تشکیل داد و با دکتر مصدق فعالیت کرد. او تا بمباران مجلس، وزیر جنگ بود و پس از فتح تهران، وزیر مالیه کابینه سپهدار و سپس وزیر دربار احمد شاه شد. مستوفی‌الممالک شش بار (از ۱۳۲۸ ق تا ۱۳۳۶ ق) نخست‌وزیر گردید و در دوره‌های مختلف، وزیر جنگ، داخله، مالیه و مشاور بود. دوره‌های نخست‌وزیری او با رویدادهای کلیدی همراه بود: ترور سید عبدالله بهبهانی، محمدعلی تربیت و مرتضی قلی‌خان صنیع‌الدوله؛ جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس، انگلیس و عثمانی؛ تهدید پایتخت توسط روس‌ها؛ مهاجرت به کرمانشاه و اسلامبول؛ تعطیلی مجلس سوم؛ قحطی بزرگ ۱۲۹۷؛ ترور نافرجام سید حسن مدرس؛ خلع سلاح مجاهدین؛ استخدام مستشاران خارجی؛ پاسخ به اولتیماتوم انگلیس؛ اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول؛ رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل؛ تأسیس ذوب‌آهن و کتابخانه ملی؛ قانون نظام وظیفه؛ اصلاح حقوق مستخدمین و کسر حقوق کارمندان.

میرزا حسن در دوره پنجم نخست‌وزیری (۵ بهمن ۱۳۰۱)، با مخالفت مدرس و سوسیالیست‌ها روبرو شد. مدرس او را «شمشیر مرصع» نامید و با قوام‌السلطنه مقایسه کرد. مستوفی در نطق مشهور خود گفت: «نه آجیل می‌دهیم، نه آجیل می‌گیریم.» او پس از سه سال خانه‌نشینی، در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ششمین بار نخست‌وزیر شد، اما در سال ۱۳۰۶ به دلیل اعتراض کارمندان به کسر حقوق، استعفا داد. او گرایش روسوفیلی داشت، اما وابستگی به روسیه نداشت. در عرصه فرهنگی، نیمی از ثروت را وقف کرد: باغ‌های ونک برای مدرسه عالی دختران (دانشگاه الزهرا) و در قحطی ۱۲۹۷، املاکی فروخت تا ۱۶۰ هزار نفر را نجات دهد. او ایده ملی شدن صنعت نفت ایران را مطرح کرد و کاپیتولاسیون را لغو نمود. مستوفی‌الممالک در ۶ شهریور ۱۳۱۱ (۲۵ ربیع‌الثانی ۱۳۵۱ ق) بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی‌اش در ونک دفن شد. کارنامه او ترکیبی از موفقیت‌ها (مانند بی‌طرفی در جنگ) و ناکامی‌ها (مانند سهل‌انگاری در برابر رضاخان) است، اما وجاهت ملی‌اش او را به آخرین سیاستمدار سنتی ایران تبدیل کرد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

خاندان و زندگی اولیه

کودکی مستوفی‌الممالک
کودکی مستوفی‌الممالک

خاندان آشتیانی از خاندان‌های برجسته و اثرگذار در ساختار دیوانی عصر قاجار بود که منصب مستوفی‌الممالکی – به معنای وزارت مالیه و نظارت بر دخل‌وخرج دولت – را برای بیش از یک قرن در اختیار داشت. ریشه این خاندان به آشتیان در استان مرکزی بازمی‌گردد و اعضای آن به سبب مهارت در امور مالی و اداری، در دربار ناصرالدین شاه و جانشینانش جایگاه ویژه‌ای یافتند.

میرزا حسن‌خان آشتیانی، معروف به مستوفی‌الممالک، از نسل سوم این خاندان بود که لقب مستوفی‌الممالکی را به صورت موروثی دریافت کرد. این منصب، تنها نماد اقتدار اقتصادی نبود، بلکه پلی میان سنت‌های دیوانی قدیم و تحولات مشروطه محسوب می‌شد و خاندان آشتیانی را در زمره نخبگان اداری و سیاسی قرار می‌داد.

میرزا حسن مستوفی‌الممالک در سال ۱۲۵۴ خورشیدی (۱۲۹۲ قمری) در آشتیان – گرچه برخی منابع محل تولد او را تهران دانسته‌اند – به دنیا آمد و سومین پسر میرزا یوسف مستوفی‌الممالک آشتیانی، صدراعظم ناصرالدین شاه، بود. میرزا یوسف، از دولتمردان برجسته عصر ناصری، افزون بر مدیریت امور مالی، در سیاست‌های کلان دولت نیز نقش محوری داشت و مورد اعتماد شاه بود. درگذشت او در سال ۱۳۰۳ قمری، زمانی رخ داد که حسن حدود ۱۱–۱۲ سال داشت؛ رخدادی که علی‌رغم تلخی، سرآغاز ورود جدی او به عرصه قدرت شد.

در سال ۱۳۰۱ قمری، ناصرالدین شاه به پاس خدمات میرزا یوسف، لقب مستوفی‌الممالک را به حسن اعطا کرد و تمام مشاغل پدری را به او واگذار نمود. به دلیل سن کم، نیابت اداره امور به میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر (پدر دکتر مصدق) سپرده شد. هدایت‌الله، که پیش‌تر چند سال از کار برکنار بود، بار دیگر به صحنه بازگشت و موظف شد امور دیوانی را اداره کند و در جلسات رسمی، حسن نوجوان را همراهی و راهنمایی نماید. نقل کرده‌اند که گاه او را «مانند عروس» جلو می‌انداخت و خود عقب می‌ایستاد تا شأن ظاهری مستوفی‌الممالک حفظ شود. این دوره، هرچند دشوار، حسن را با ظرایف دستگاه دیوانی آشنا ساخت و به تثبیت لقب «آقا» در میان مردم انجامید. او علاقه‌مند به شطرنج، شکار، تعدد همسر و فرزند بود و در جوانی با دختر ناصرالدین‌شاه (عصمت‌الدوله) ازدواج کرد و صاحب فرزندان متعدد شد.

تحصیلات و تربیت مستوفی‌الممالک در بستر همین محیط خانوادگی و دیوانی شکل گرفت. از حدود پنج‌سالگی، زیر نظر معلم سرخانه، به فراگیری صرف و نحو عربی، ادبیات فارسی و بخشی از علوم دینی روی آورد. نظارت بر تحصیل و تربیت او بر عهده محمودخان ملک‌الشعرا بود که نقشی فراتر از یک معلم صرف ایفا می‌کرد. در کنار این آموزش‌ها، او زبان فرانسه را نیز آموخت؛ مهارتی که بعدها در سفر اروپا و ارتباط با جهان جدید به کارش آمد.

تربیت خانوادگی، او را به درویش‌مسلکی، احترام به شعائر ملی و مذهبی و احساس غرور ملی سوق داد و همین خصلت‌ها، در کنار رفتار بزرگ‌منشانه‌اش، بعدها به او سیمایی «ملی» بخشید. این تربیت سنتی، در جوانی و در جریان سفر طولانی‌اش به اروپا – حدود هفت تا هشت سال اقامت در فرانسه و ایتالیا – با تجربه مستقیم تمدن غرب تکمیل شد و او را برای ایفای نقش در عرصه سیاست مشروطه آماده کرد.[۱][۲][۳][۴]

سفر به اروپا و بازگشت

در پی تضعیف موقعیت خانواده‌اش پس از جلوس مظفرالدین شاه و قدرت‌گیری اطرافیان آذربایجانی دربار، مستوفی در حدود ۲۶ سالگی، از مشاغل دولتی کناره گرفت و راهی اروپا شد. او حدود هفت تا هشت سال در کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا اقامت داشت، با نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب آشنا شد و زبان فرانسه‌اش را تکمیل کرد. هرچند بخش مهمی از ثروت پدری را در زندگی اشرافی و تفریحات اروپایی از دست داد، این سفر تأثیری عمیق بر افکارش گذاشت و او را با اندیشه‌های مشروطه‌خواهانه و دموکراتیک آشنا کرد. او در پاریس با مظفرالدین شاه ملاقات کرد، اما تا پس از مرگ شاه بازنگشت.[۱][۲][۳]

دوران مشروطه و مناصب اولیه

مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست
مستوفی‌الممالک، نفر اول سمت راست

پس از صدور فرمان مشروطیت در ۱۲۸۵ ش، میرزا حسن به اصرار اتابک اعظم (امین‌السلطان) به ایران بازگشت. او جمعیتی به نام «مجمع انسانیت» تشکیل داد، همراه دکتر محمد مصدق به فعالیت سیاسی پرداخت و تا بمباران مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی، چند بار وزارت جنگ را بر عهده داشت. پس از فتح تهران و خلقع محمدعلی شاه نیز در کابینه‌های مختلف، از جمله کابینه سپهدار اعظم، به وزارت مالیه و سپس وزارت دربار احمد شاه منصوب شد. با اعمال قدرت دموکرات‌ها، پس از استعفای دولت سپهدار، مستوفی‌الممالک به نخست‌وزیری رسید.

مستوفی‌الممالک نماینده مجلس از تهران در ادوار اول تا چهارم بود و از لیدرهای جریان دموکرات با گرایش‌های سوسیالیستی به‌شمار می‌رفت. در مجموع، هشت بار رئیس‌الوزرا، شش بار وزیر جنگ، چهار بار وزیر داخله، دو بار وزیر مشاور و یک بار وزیر مالیه شد. انتصاب او به وزارت جنگ بدون سابقه نظامی بود، اما مهارت در تیراندازی و شکار، در آن دوران کافی تلقی می‌شد. او در کابینه‌های مشیرالسلطنه و ناصرالملک نیز وزیر جنگ بود.

تشکیل مجمع انسانیت و فعالیت‌های اولیه

پس از بازگشت از اروپا، میرزا حسن مستوفی‌الممالک به تشکیل انجمن‌های سیاسی و نظامی پرداخت. مجمع انسانیت یکی از نخستین سازمان‌های او بود که بر فعالیت‌های آزادی‌خواهانه تمرکز داشت. این فعالیت‌ها او را به سمت‌های کلیدی در دولت‌های مشروطه رساند و نقش واسطه بین دیوان‌سالاری قدیم و نظام جدید را ایفا کرد.[۱][۲][۳][۴]

دوره‌های نخست‌وزیری

مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه
مستوفی‌الممالک در میان جمعی از رجال سیاسی دوران مشروطه

میرزا حسن مستوفی‌الممالک شش بار نخست‌وزیر شد، که هر دوره با چالش‌های داخلی و خارجی همراه بود. دوره اول در ۱۷ اوت ۱۹۱۵ م (۱۳۲۸ ق / مرداد ۱۲۸۹ ش) پس از رد اولتیماتوم روسیه در مورد شوستر آغاز شد. کابینه او جوان و مشتاق بود و شامل قوام‌السلطنه و شهاب‌الدوله می‌شد. او برای نوسازی اداری، مستشار خارجی استخدام کرد، اما دخالت‌های داخلی و خارجی (مانند ترورها) کابینه را ظرف یک سال سرنگون کرد.

دوره دوم نخست‌وزیری او در ۲۵ رمضان ۱۳۳۲ ق (اواخر ۱۲۹۳ ش / اوت ۱۹۱۴ م) مصادف با جنگ جهانی اول بود. مستوفی‌الممالک بی‌طرفی ایران را اعلام کرد، اما اشغال توسط روس، انگلیس و عثمانی، مهاجرت به کرمانشاه و قحطی، او را پس از شش ماه وادار به استعفا کرد. او با برکناری رجال وابسته به بیگانگان تلاش کرد، اما ناکام ماند.

دوره سوم و چهارم: چالش‌های جنگ و قحطی

در سال ۱۲۹۳ ش (دوره سوم)، کابینه با پیشروی روس‌ها و شورش نظام‌السلطنه مافی سقوط کرد. دوره چهارم در ۱۲۹۶ ش سه ماه دوام آورد و با قحطی و مشکلات جنگ همراه بود. مستوفی از درآمد شخصی حقوق وزرا را پرداخت و موفق به تخلیه نیروهای متفقین و برکناری حکام جابر شد. قوام‌السلطنه را به خراسان فرستاد و مقدمات انتخابات مجلس چهارم را فراهم کرد.

دوره پنجم: استیضاح مدرس و نطق مشهور

مستوفی‌الممالک در ۵ بهمن ۱۳۰۱ ش، پس از سقوط قوام، با حمایت سوسیالیست‌ها نخست‌وزیر شد. کابینه نیم‌بند او با مخالفت مدرس روبرو بود. مدرس در خرداد ۱۳۰۲ استیضاح کرد و مستوفی را «شمشیر مرصع» (برای روزهای بزم) و قوام را «شمشیر برنده» نامید. مستوفی در نطق پاسخ، گفت: «من نه آجیل می‌گیرم، نه آجیل می‌دهم» و استعفا داد. این دوره با مذاکرات تجاری با شوروی و اصلاح تعرفه‌ها همراه بود.

دوره ششم: دوران پهلوی و استعفا

مستوفی‌الممالک در ۱۶ خرداد ۱۳۰۵ ش، به اصرار عبدالحسین تیمورتاش و رضاشاه، ششمین بار نخست‌وزیر شد. او انتخابات مجلس ششم را آزاد برگزار کرد و شخصیت‌هایی چون مدرس، مصدق و بهار وارد مجلس شدند. کاپیتولاسیون را لغو کرد و مقدمات راه‌آهن سراسری را فراهم نمود. اما اختلاف با رضاشاه بر سر تمدید قرارداد میلسپو و اعتراض کارمندان به کسر حقوق، او را در سال ۱۳۰۶ به استعفا واداشت. او تا پایان عمر از سیاست کناره‌گیری کرد.[۱][۲][۳][۴][۵]

روابط سیاسی و شخصیت

مستوفی‌الممالک محتاط و بدون موضع سیاسی ثابت بود. مخالفت با مدرس بر سر قرارداد تجاری با روسیه (ماده ترانزیت) و نفت شمال برجسته است. مدرس او را قاصر اما صالح می‌دانست. او با رضاخان همکاری کرد، اما سهل‌انگاری‌اش به دیکتاتوری رضاشاه کمک کرد. وجاهت ملی‌اش حتی در کودتای سال ۱۲۹۹ حفظ شد و از تعرض در امان ماند.

شخصیت او رئوف، مهربان و ثابت در دوستی بود. حلم و گذشتش رقیبان را شرمنده می‌کرد. او از فساد دوری و مناعت داشت، اما کم‌اراده خوانده می‌شد. اراده‌اش در بی‌طرفی جنگ جهانی اول برجسته بود.[۷][۶]

اقدامات و دستاوردها

میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک
میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک

دستاوردها و اقدامات مستوفی‌الممالک عبارت بودند از: در سیاست خارجی، اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی اول، ایستادگی در برابر اولتیماتوم‌های روس و انگلیس، رد پیشنهاد انگلیس برای قوای متحدالشکل و لغو کاپیتولاسیون که از نقاط برجسته کارنامه اوست. در سیاست داخلی، او در تصویب قانون نظام وظیفه، اصلاح حقوق مستخدمین، استفاده از کسر حقوق در دوره‌های بحرانی، حمایت از تأسیس صنایع زیربنایی (مانند ذوب‌آهن) و نهادهای فرهنگی (همچون کتابخانه ملی) نقش داشت و پیگیر استخدام مستشاران مالی برای سامان‌دادن به بودجه و مالیه کشور بود.

در بحران قحطی بزرگ، بخش چشمگیری از ثروت شخصی خود را صرف خرید غله و نجات جان مردم کرد و جان ۱۶۰ هزار نفر را نجات داد. او همچنین، نیمی از املاک خود را وقف امور عمومی نمود؛ از جمله باغ‌های ونک را برای تأسیس «مدرسه عالی دختران» – که بعدها به دانشگاه الزهرا تبدیل شد – و بخشی از اراضی و موقوفات را در اختیار نهادهای آموزشی و مذهبی، از جمله جامعه ارمنیان، قرار داد. در برخی منابع، طرح اولیه «ملی شدن نفت» به او نسبت داده شده و او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که به پیوند دین، جمهوریت و حاکمیت قانون اندیشیده‌است.[۸][۹]

درگذشت و میراث

مستوفی‌الممالک پس از استعفای سال ۱۳۰۶ و کنارگذاشتن کامل مشاغل حکومتی، در انزوای سیاسی و با حفظ احترام اجتماعی زیست. سرانجام در ۶ شهریور ۱۳۱۱ خورشیدی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان مستوفی در ونک تهران به خاک سپرده شد.

میراث او، ترکیبی است از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها: از یک‌سو، حفظ نوعی تعادل در سال‌های بحرانی مشروطه و جنگ جهانی اول، مقاومت در برابر فشارهای خارجی، تلاش برای اصلاح ساختار اداری و خدمات عام‌المنفعه گسترده؛ و از سوی دیگر، ناتوانی در مهار روند تمرکز قدرت در دست رضاخان و جلوگیری از استقرار دیکتاتوری. با وجود ابهام‌آفرینی‌ها و روایت‌های گاه متناقض تاریخی، تصویر غالب از او، سیاستمداری رئوف، کم‌تکلف، ملی‌گرا و پایبند به استقلال کشور است که حلقه واسط میان دیوان‌سالاری قدیم و دولت مدرن ایران به‌شمار می‌رود.[۱][۲][۳]

منابع