کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی
|نام_شخص=سید مهدی موسوی
|نام                = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
|تصویر=سید مهدی موسوی؛3.jpg
|تصویر             = امیرخیز2.jpg
|عرض_تصویر=260px
|اندازه تصویر      = 300px
|توضیح_تصویر= سید مهدی موسوی شهید قیام سراسری ۱۴۰۱
|عنوان              = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
|تاریخ_تولد=سال ۱۳۸۵
|محل                = تبریز، استان آذربایجان شرقی
|محل_تولد=زنجان
|کشور              = ایران
|تاریخ_مرگ=۳۰ شهریور ۱۴۰۱
|منطقه              = شمال‌غربی تبریز
|ملیت=  
|مختصات            = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی
|محل_مرگ= زنجان
|تاریخ شروع        = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی)
|مدفن= آرامستان بهشت زهرای زنجان
|تاسیس              = نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
|علت مرگ= شلیک مستقیم نیروهای حکومتی
|کاربری ۱          = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه
|شناخته‌شده برای=مردم زنجان و ایران
|کاربری تاریخ ۱    = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
|همسر=
|۱ کاربری آزاد ۱نام  = رویداد مهم
|والدین= }}
|۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطه‌خواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه
'''سید مهدی موسوی'''، (متولد ۱۳۸۵، زنجان - درگذشته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، زنجان) نوجوان ۱۶ ساله زنجانی، در ۳۰ شهریور در جریان [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰‍۱ ایران]] در خیابان صفا، مقابل کارخانه کبریت زنجان، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد. وی بر اثر اصابت پنج گلوله ساچمه‌ای به پشت و ضربات متعدد باتون به سر و بدنش جان باخت. اعتراضات از چهارراه سعدی آغاز شد و با سرکوب شدید مأموران همراه بود که از گاز اشک‌آور، باتون و شلیک مستقیم ساچمه استفاده کردند. پیکر مهدی بدون تحویل به خانواده، تحت فشار نهادهای امنیتی مستقیماً به بهشت زهرای زنجان منتقل و با حضور محدود خانواده دفن شد. تهدیدات امنیتی مانع افشای حقیقت توسط خانواده شد.<ref name=":0">[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DB%B3%DB%B0%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B4%D8%AF سیدمهدی موسوی (۱۶ساله)، دهه هشتادی که در ۳۰شهریور جاودانه شد - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/news-1/107898-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%DA%AF%D9%84%D9%88%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF/ «مهدی موسوی» در پی اصابت پنج گلوله در زنجان کشته شد - ایران وایر]</ref>
|۱ کاربری آزاد ۲نام  = شخصیت‌های مشهور
|۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)
|۱ کاربری آزاد ۳نام  = میراث فرهنگی
|۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز
}}
'''امیرخیز'''، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref>


== زمینه اعتراضات ==
== موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ==
همزمان با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران، که در پی کشته شدن [[مهسا امینی]] آغاز شد، شهر زنجان نیز در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ شاهد تجمعات اعتراضی بود. این تجمعات حدود ساعت ۱۸ از حوالی چهارراه سعدی شروع شد و به تدریج به سایر نقاط مرکزی شهر گسترش یافت. با افزایش تعداد معترضان، مأموران انتظامی و امنیتی به سرکوب خشونت‌آمیز روی آوردند. آن‌ها با استفاده از باتون، گاز اشک‌آور و شلیک مستقیم تفنگ‌های ساچمه‌ای، شهروندان را مورد ضرب‌وجرح قرار دادند که منجر به زخمی شدن و بازداشت تعدادی از معترضان شد.
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.<ref name=":0" />


=== کشته شدن مهدی موسوی ===
== صنایع و ویژگی‌های فرهنگی ==
سید مهدی موسوی، ۱۶ ساله و فرزند اسماعیل، در خیابان صفا، مقابل کارخانه کبریت زنجان، هدف خشونت نیروهای ضدشورش قرار گرفت. در حدود ساعت ۲۱، پس از پراکنده شدن معترضان از چهارراه سعدی، تجمعاتی در مناطق دیگر از جمله خیابان صفا شکل گرفت. مأموران با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای به سمت معترضان، پنج گلوله به پشت مهدی اصابت کردند. پس از افتادن وی، نیروهای امنیتی با باتون ضربات متعددی به سر و بدن او وارد کردند. مهدی پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت. مهدی در بیوگرافی صفحه اینستاگرامش نوشته بود: «و روزی به پایان می‌رسیم».
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" />


== سرکوب و فشار بر خانواده ==
== نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان ==
[[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]]
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" />


=== ممانعت از تحویل پیکر و خاکسپاری محدود ===
== ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه ==
در بامداد ۱ مهر ۱۴۰۱، نهادهای امنیتی از تحویل پیکر مهدی موسوی به خانواده‌اش جلوگیری کردند. پیکر او مستقیماً از بیمارستان به بهشت زهرای زنجان منتقل شد و تنها با حضور چند تن از اعضای خانواده، بدون مشارکت اقوام یا سایر شهروندان، به خاک سپرده شد. این محدودیت‌ها تحت فشار نیروهای امنیتی اعمال شد تا از گسترش اخبار مربوط به کشته شدن وی جلوگیری شود.
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":2" />
 
=== تهدیدات نهادهای امنیتی ===
نهادهای امنیتی خانواده مهدی را تهدید کردند که در صورت افشای نقش مأموران انتظامی در کشته شدن او، سایر اعضای خانواده بازداشت و «گم‌وگور» خواهند شد. مأموران ادعا کردند که مهدی توسط «[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]» و «گروه‌های کرد» کشته شده است. این اتهامات بخشی از تلاش برای سرپوش گذاشتن بر مسئولیت نیروهای امنیتی در مرگ وی بود.
 
== تأثیر و یادبود مهدی موسوی ==
مرگ مهدی موسوی، به‌عنوان یک نوجوان ۱۶ ساله، نمادی از خشونت سیستماتیک علیه معترضان در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ شد. شعار «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه» که در اعتراضات مطرح شد، نشان‌دهنده تأثیرگذاری مرگ او در انگیزه‌بخشی به دیگر معترضان است. برخی منابع محلی از کشته شدن سه تا پنج نفر دیگر در اعتراضات زنجان خبر داده‌اند، اما هویت سایر جان‌باختگان هنوز تأیید نشده است. مرگ مهدی، به گفته شاهدان، نه پایان، بلکه «آغازی شورانگیز» برای ادامه مبارزه برای آزادی و عدالت در ایران تلقی می‌شود.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۰

برای صفحه تمرین.jpg
امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
موقعیت: تبریز، استان آذربایجان شرقی
منطقه: شمال‌غربی تبریز
تاسیس شده: نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
ثبت شده در: ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)

امیرخیز، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۱][۲][۳]

موقعیت جغرافیایی و تاریخچه

محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.[۱]

صنایع و ویژگی‌های فرهنگی

از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]

نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان

 
عکس فعلی امیرخیز

امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:

«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم».

مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:

«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید».

این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]

ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه

امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۳]

منابع