کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه زندگینامه
|نام کتاب            = ایران در شرف دگرگونی: نقش اجتماعی زنان و تجربیات شخصی من
| اندازه جعبه = ۳۰۰px
|عنوان اصلی          = Iran im Umbruch: Die soziale Rolle der Frauen und meine persönlichen Erfahrungen
| عنوان =  
|تصویر               = پرونده:کتاب «ایران در شرف دگرگونی، نقش اجتماعی زنان و تجربیات شخصی من» به‌قمل پرفسور ریتا زوسموت.jpg
| عنوان ۲ = نخستین رئیس‌جمهور اندونزی
|اندازه تصویر         = 500px
| نام = احمد سوکارنو
|توضیح تصویر         = جلد کتاب
| تصویر = احمد سوکارنو.jpg
|نویسنده              = پروفسور ریتا زوسموت
| اندازه تصویر = ۲۵۰px
|کشور                = آلمان
| عنوان تصویر = احمد سوکارنو، رئیس‌جمهور اندونزی، حدود دهه ۱۹۶۰
|زبان اصلی            = آلمانی
| زادروز = ۶ ژوئن ۱۹۰۱
|موضوع                = نقش اجتماعی زنان در مقاومت ایران، خاطرات سیاسی
| زادگاه = سورابایا، جاوا شرقی، هند شرقی هلند
|سبک                  = گزارش اجتماعی، خاطرات سیاسی
| تاریخ مرگ = ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰ (۶۹ سال)
|انتشار              =  
| مکان مرگ = جاکارتا، اندونزی
|ناشر                =
| علت مرگ = نارسایی کلیه (در حبس خانگی)
|تاریخ نشر            = ۱۳ اوت ۲۰۲۵
| آرامگاه = بليتار، جاوا شرقی، اندونزی
|نوع رسانه            = چاپی
| محل زندگی = سورابایا • باندونگ • جاکارتا • بنگکونگ • اندونزی
|تعداد_صفحات          = ۱۲۸
| ملیت = اندونزیایی
|پانویس              = کتاب شامل یک مقدمه و ۹ فصل است و پیشگفتار آن توسط کریستینا-ماریا بامل و تقریظ توسطهرتا دویبلر-گملین نوشته شده است.
| نژاد = جاوه‌ای (پدر) و بالیایی (مادر)
| تابعیت = اندونزیایی
| تحصیلات = مهندسی عمران
| دانشگاه = موسسه فناوری باندونگ (فارغ‌التحصیل ۱۹۲۶)
| پیشه = سیاستمدار، انقلابی، رئیس‌جمهور
| سال‌های فعالیت = ۱۹۲۷–۱۹۶۷
| نهاد = حزب ملی اندونزی (PNI) • دولت اندونزی
| شناخته‌شده برای = رهبری مبارزه استقلال از هلند، اعلام استقلال ۱۹۴۵، دموکراسی هدایت‌شده، جنبش عدم تعهد، ناسیومالیسم-مذهب-کمونیسم (ناساکوم)
| نقش‌های برجسته = بنیان‌گذار حزب ملی اندونزی، نخستین رئیس‌جمهور اندونزی (۱۹۴۵–۱۹۶۷)، رهبر جنبش عدم تعهد
| اتهام =
| مجازات = حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰)
| پانویس =
}}
}}
'''احمد سوکارنو''' (۶ ژوئن ۱۹۰۱ – ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰)، معروف به بونگ کارنو (برادر کارنو)، سیاستمدار، انقلابی و نخستین رئیس‌جمهور اندونزی بود. او رهبر اصلی مبارزه برای استقلال از استعمار هلند، اعلام‌کننده استقلال در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ و رئیس‌جمهور از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷ بود. سوکارنو ایدئولوژی پانچاسیلا (پنج اصل) را بنیان گذاشت و اندونزی را به عنوان کشور غیرمتعهد در جنگ سرد موقعیت‌یابی کرد. سوکارنو با کاریزمای بی‌نظیر، ناسیونالیسم، اسلام و مارکسیسم را در ایدئولوژی ناساکوم (Nasakom) ترکیب کرد و جنبش عدم تعهد را با نهرو و تیتو رهبری نمود. دوران او با "دموکراسی هدایت‌شده" (۱۹۵۷–۱۹۶۵)، کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) و کنفرانتاسی با مالزی همراه بود. اما مشکلات اقتصادی، فساد و تعادل میان ارتش و کمونیست‌ها (PKI) به کودتای ۱۹۶۵ و سقوط او منجر شد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار باقی مانده است.<ref name="britannica">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.britannica.com/biography/Sukarno|عنوان=Sukarno|وبگاه=Encyclopædia Britannica|تاریخ بازبینی=۱۳ دسامبر ۲۰۲۵}}</ref><ref name="legge">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Legge|نام=John D.|عنوان=Sukarno: A Political Biography|ناشر=Archipelago Press|سال=۲۰۰۳}}</ref><ref name="adams">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Adams|نام=Cindy|عنوان=Sukarno: An Autobiography|ناشر=Bobbs-Merrill|سال=۱۹۶۵}}</ref>
== زندگی اولیه و تحصیلات ==
احمد سوکارنو در ۶ ژوئن ۱۹۰۱ در سورابایا، جاوا شرقی (هند شرقی هلند) متولد شد. نام تولدش کوسنو سوسرودیهارجو بود، اما پس از بیماری‌های کودکی به سوکارنو تغییر یافت (به معنای "جنگجوی خوب" در سانسکریت). پدرش رادن سوکمی سوسرودیهارجو معلم جاوه‌ای و مادرش ایدا آیو نیومان رای از اشراف بالیایی بود – ترکیبی که سوکارنو را با فرهنگ‌های جاوه و بالی آشنا کرد. کودکی سوکارنو در خانواده‌ای متوسط گذشت و به مدارس هلندی رفت. در ۱۹۱۵ به سورابایا نقل مکان کرد و در خانه عمر سعید چوکرامینوتو (رهبر ساركات اسلام) زندگی کرد؛ تجربه‌ای که او را با ناسیونالیسم اسلامی آشنا کرد. سوکارنو در ۱۹۲۱ به موسسه فناوری باندونگ وارد شد و در ۱۹۲۶ مهندسی عمران گرفت. در باندونگ با روشنفکران ملی‌گرا آشنا شد و به سیاست روی آورد.<ref name="legge"/><ref name="britannica"/>
== فعالیت ملی‌گرایانه اولیه و تأسیس حزب ملی اندونزی (۱۹۲۷–۱۹۳۱) ==
پس از فارغ‌التحصیلی در ۱۹۲۶، سوکارنو به باندونگ بازگشت و به سرعت به رهبر جنبش ملی‌گرا تبدیل شد. او با روشنفکران مانند محمد حتا، سوتان شاریر و چوکرامینوتو همکاری کرد و ایدئولوژی ناسیونالیسم سکولار را پیش برد. در ۴ ژوئیه ۱۹۲۷، سوکارنو حزب ملی اندونزی (PNI – Partai Nasional Indonesia) را تأسیس کرد؛ نخستین حزب با هدف استقلال کامل از هلند. شعار حزب "اندونزی واحد، مستقل و آزاد" بود و سوکارنو با سخنرانی‌های آتشین، توده‌ها را بسیج کرد. او مفهوم مارهایسم (Marhaenism) را ابداع کرد: سوسیالیسم بومی برای "مارهاین" (دهقان فقیر اندونزیایی).
PNI سریع رشد کرد، اما هلندی‌ها آن را تهدید دیدند. در دسامبر ۱۹۲۹، سوکارنو و رهبران PNI دستگیر شدند و در دادگاه مشهور باندونگ (۱۹۳۰)، سوکارنو دفاعیه تاریخی "اندونزی متهم می‌کند" را ایراد کرد که استعمار هلند را محاکمه نمود. او به ۴ سال زندان محکوم شد، اما در ۱۹۳۱ آزاد گردید. PNI منحل شد، اما سوکارنو حزب‌های جدیدی مانند Partindo (۱۹۳۱) تأسیس کرد.<ref name="legge"/><ref name="britannica"/><ref name="ricklefs">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Ricklefs|نام=M.C.|عنوان=A History of Modern Indonesia since c. 1200|ناشر=Stanford University Press|سال=۲۰۰۸}}</ref>
== دوران تبعید و اشغال ژاپن (۱۹۳۳–۱۹۴۵) ==
هلندی‌ها سوکارنو را خطرناک دانستند و در ۱۹۳۳ دوباره دستگیر و به تبعید داخلی در اندونگ (فلورس) و سپس بنگکونگ (سوماترا) فرستادند. در تبعید، سوکارنو مطالعه کرد، نامه نوشت و ایدئولوژی پانچاسیلا را شکل داد: پنج اصل (باور به خدا، انسانیت، وحدت، دموکراسی، عدالت اجتماعی). با اشغال ژاپن در ۱۹۴۲، سوکارنو آزاد شد و با ژاپنی‌ها همکاری کرد تا توده‌ها را علیه هلند بسیج کند. او در سازمان‌های ژاپنی مانند Jawa Hokokai فعالیت کرد و رادیو سخنرانی نمود. منتقدان این را "همکاری" می‌دانند، اما سوکارنو آن را تاکتیک برای استقلال می‌خواند. در ۱۹۴۵، ژاپن شکست خورد و سوکارنو فرصت را غنیمت شمرد.<ref name="ricklefs"/><ref name="legge"/>
== اعلام استقلال و انقلاب ملی (۱۹۴۵–۱۹۴۹) ==
در ۱۷ اوت ۱۹۴۵، دو روز پس از تسلیم ژاپن، سوکارنو و محمد حتا استقلال اندونزی را اعلام کردند – لحظه‌ای تاریخی. سوکارنو رئیس‌جمهور و حتا معاون شد. قانون اساسی ۱۹۴۵ پانچاسیلا را پایه گذاشت.
هلندی‌ها بازگشتند و جنگ استقلال (انقلاب ملی اندونزی) آغاز شد. سوکارنو دیپلماسی و مبارزه مسلحانه را ترکیب کرد. در ۱۹۴۸، کمونیست‌ها قیام مادئون کردند که سرکوب شد. فشار بین‌المللی (آمریکا تهدید قطع کمک مارشال به هلند کرد) به کنفرانس میز گرد لاهه (۱۹۴۹) منجر شد و هلند استقلال را به رسمیت شناخت.
سوکارنو قهرمان استقلال شد و اندونزی به جمهوری واحد تبدیل گردید.<ref name="britannica"/><ref name="ricklefs"/>
== ریاست‌جمهوری اولیه و دموکراسی پارلمانی (۱۹۴۹–۱۹۵۷) ==
پس از به رسمیت شناختن استقلال در ۱۹۴۹، سوکارنو رئیس‌جمهور تشریفاتی شد و سیستم پارلمانی برقرار گردید. اما دولت‌های متعدد (۷ کابینه در ۸ سال) ناپایدار بودند و با فساد، جدایی‌طلبی (در سوماترا و سولاوسی) و اختلافات حزبی روبرو شدند.
سوکارنو با کاریزمای شخصی، سخنرانی‌های پرشور و سفرهای داخلی، وحدت ملی را حفظ کرد. او پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی دولتی تثبیت کرد و از چندفرهنگی اندونزی دفاع نمود. در سیاست خارجی، سوکارنو عدم تعهد را پیش برد و با نهرو و تیتو همکاری کرد.<ref name="ricklefs"/><ref name="britannica"/>
== دموکراسی هدایت‌شده و ایدئولوژی ناساکوم (۱۹۵۷–۱۹۶۵) ==
در ۱۹۵۷، با بحران‌های سیاسی و شورش‌های منطقه‌ای، سوکارنو قانون اساسی ۱۹۴۵ را احیا کرد و "دموکراسی هدایت‌شده" اعلام نمود: قدرت اجرایی به رئیس‌جمهور منتقل شد، پارلمان محدود گردید و احزاب مخالف سرکوب شدند.
سوکارنو ایدئولوژی ناساکوم (Nasionalisme – ناسیونالیسم، Agama – مذهب، Komunisme – کمونیسم) را پیش برد تا ملی‌گرایان، مسلمانان و کمونیست‌ها (PKI، بزرگ‌ترین حزب کمونیست غیرحاکم جهان) را متحد کند. PKI رشد کرد و ارتش (به رهبری ناسوتیون) مخالف بود.
در سیاست خارجی، سوکارنو ضداستعماری شد: ایريان بارات (غرب نیوگینی) را از هلند گرفت (۱۹۶۲)، از کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) جنبش عدم تعهد را رهبری کرد و کنفرانتاسی (مواجهه) با مالزی (۱۹۶۳–۱۹۶۶) را آغاز کرد. او شعار "زنده باد انقلاب جهانی!" داد و از ویتنام و کوبا حمایت کرد.<ref name="legge"/><ref name="ricklefs"/>
== بحران اقتصادی، کودتای ۱۹۶۵ و سقوط (۱۹۶۵–۱۹۶۷) ==
دهه ۱۹۶۰ با تورم شدید، بدهی خارجی و فساد همراه بود. تعادل ناساکوم شکست: PKI قدرتمند شد و ارتش مخالف بود. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، کودتای ناکام (گستاپو) رخ داد که افسران چپ‌گرا رهبران ارتش را کشتند و سوکارنو را متهم کردند. ژنرال سوهارتو کودتا را سرکوب کرد و کشتار گسترده کمونیست‌ها (۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون کشته) آغاز شد. سوکارنو قدرت را از دست داد و در مارس ۱۹۶۷، مجلس او را عزل و سوهارتو را رئیس‌جمهور موقت کرد. سوکارنو در حبس خانگی ماند تا مرگ.<ref name="ricklefs"/><ref name="britannica"/>
== آخرین سال‌ها و حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰) ==
پس از انتقال قدرت به سوهارتو در مارس ۱۹۶۷، سوکارنو در کاخ بوگور و سپس جاکارتا در حبس خانگی قرار گرفت. او از سیاست دور نگه داشته شد، کتاب‌هایش ممنوع گردید و نامش از تاریخ رسمی حذف شد. سلامت سوکارنو به دلیل بیماری کلیه رو به وخامت گذاشت و پزشکان خارجی اجازه درمان نداشتند. سوکارنو زندگی ساده‌ای گذراند، با همسران و فرزندانش (او ۹ همسر داشت، از جمله هارتینی و دوی سری) وقت می‌گذراند و خاطراتش را دیکته می‌کرد (که بعداً توسط سیندی آدامز منتشر شد). او تا آخر به پانچاسیلا و استقلال پایبند بود، اما از سوهارتو انتقاد نکرد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، سوکارنو در بیمارستان ارتش جاکارتا درگذشت. مراسم تشییع ساده بود و سوهارتو اجازه تجمع بزرگ نداد. او در بليتار (جاوا شرقی) کنار مادرش دفن شد؛ مکانی که امروز زیارتگاه ملی‌گرایان است.<ref name="legge"/><ref name="ricklefs"/>
== میراث و تأثیر پایدار سوکارنو ==
سوکارنو پدر استقلال اندونزی و نماد ضداستعماری جهان سوم است. او بزرگ‌ترین مجمع‌الجزایر جهان را متحد کرد، پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی چندفرهنگی تثبیت نمود و جنبش عدم تعهد را با کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) بنیان گذاشت – رویدادی که ۲۹ کشور آسیایی-آفریقایی را گرد آورد و پایه سازمان عدم تعهد شد. میراث او دوگانه است: برای بسیاری قهرمان استقلال و کاریزماتیک، برای منتقدان اقتدارگرا، پوپولیست و مسئول بحران اقتصادی و کشتار ۱۹۶۵ (هرچند مستقیماً مسئول نبود). در دوران سوهارتو (نظم نو)، سوکارنو سانسور شد، اما پس از اصلاحات ۱۹۹۸، بازسازی گردید: نام فرودگاه‌ها، دانشگاه‌ها و خیابان‌ها به او بازگشت و مگاندی (دخترش) رئیس‌جمهور شد (۲۰۰۱–۲۰۰۴). سوکارنو همچنان محبوب است: نظرسنجی‌ها او را یکی از بزرگ‌ترین اندونزیایی‌ها می‌دانند. ایدئولوژی‌اش در قانون اساسی و وحدت ملی زنده است، هرچند ناساکوم شکست خورد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار و امپریالیسم باقی مانده است.<ref name="britannica"/><ref name="ricklefs"/><ref name="legge"/>
== منابع ==
=== بیوگرافی‌ها ===


Legge, John D. ''Sukarno: A Political Biography''. Archipelago Press, ۲۰۰۳ (ویرایش سوم).
Adams, Cindy. ''Sukarno: An Autobiography''. Bobbs-Merrill, ۱۹۶۵ (بر اساس مصاحبه‌های سوکارنو).


=== آثار تاریخی ===


'''کتاب ''ایران در شرف دگرگونی: نقش اجتماعی زنان و تجربیات شخصی من،''''' نوشته پروفسور ریتا زوسموت، رئیس پیشین پارلمان فدرال آلمان (بوندستاگ)، گزارشی است از ۱۸ سال همراهی نویسنده با مقاومت ایران و نقش زنان در این جنبش. زوسموت در ۱۲۸ صفحه و ۹ فصل، مسیر سیاسی خود، نخستین مواجهه با مقاومت ایران، تجربه‌های مستقیم از اشرف و اشرف ۳، دیدارها و همکاری با شورای ملی مقاومت و مریم رجوی را روایت می‌کند. او مقاومت ایران را نه فقط یک جنبش سیاسی بلکه مبارزه‌ای برای آزادی و بقا معرفی می‌کند و زنان را موتور محرک این حرکت می‌داند. این کتاب، که با پیشگفتاری از کشیش اعظم برلین و تقریظ وزیر پیشین دادگستری آلمان همراه است، هم تجربه‌ای شخصی و انسانی و هم سندی تاریخی درباره جایگاه زنان در مبارزه برای آزادی ایران به‌شمار می‌رود. زوسموت در پایان، آینده‌ای روشن‌تر برای ایران و منطقه را ممکن می‌داند و امید را «آخرین چیزی که می‌میرد» معرفی می‌کند.
Ricklefs, M.C. ''A History of Modern Indonesia since c. 1200''. Stanford University Press, ۲۰۰۸ (ویرایش چهارم).
 
== معرفی کتاب ==
کتاب ''ایران در شرف دگرگونی: نقش اجتماعی زنان و تجربیات شخصی من'' به قلم پروفسور ریتا زوسموت، سیاستمدار برجسته آلمانی و رئیس پیشین بوندستاگ (۱۹۸۸–۱۹۹۸)، در اوت ۲۰۲۵ منتشر شد. این اثر ۱۲۸ صفحه‌ای شامل یک مقدمه و ۹ فصل است و حاصل نزدیک به دو دهه همراهی نویسنده با مقاومت سازمان‌یافته ایران و سازمان مجاهدین خلق است. کتاب از تجربه‌های شخصی، مشاهدات و دیدگاه‌های نویسنده درباره نقش زنان در این مبارزه سخن می‌گوید و همزمان سندی تاریخی درباره مقاومت ایران است.
 
== درباره نویسنده ==
ریتا زوسموت (متولد ۱۹۳۷) یکی از چهره‌های تأثیرگذار سیاسی آلمان است که علاوه بر ریاست پارلمان فدرال، سابقه وزارت جوانان، خانواده و بهداشت را در کارنامه دارد. او در رشته‌های فلسفه، جامعه‌شناسی و تاریخ تحصیل کرده و پیش از ورود به سیاست، کرسی استادی دانشگاهی داشته است. زوسموت به دلیل مواضع قاطع خود در زمینه دموکراسی، حقوق‌بشر و حمایت از زنان شناخته می‌شود.
 
== محتوای کتاب ==
 
==== مقدمه ====
زوسموت در مقدمه کتاب تصریح می‌کند که می‌خواهد صدای زنانی باشد که در برابر «یکی از زن‌ستیزترین دیکتاتوری‌های جهان» ایستاده‌اند. او به رابطه عاطفی و سیاسی خود با مقاومت ایران اشاره می‌کند و از مریم رجوی به‌عنوان شخصیتی الهام‌بخش یاد می‌کند که فراتر از یک رهبر سیاسی، نماد امید و آزادی است.
 
==== فصل اول: راه من به دنیای سیاست ====
در این فصل، نویسنده به مسیر طولانی خود در سیاست آلمان و چالش‌های شخصی‌اش اشاره کرده و حمایت از مقاومت ایران را یکی از مهم‌ترین تجربه‌های زندگی خود می‌داند.
 
==== فصل دوم: مسیر من به سوی جنبش مقاومت ایران ====
او نخستین آشنایی خود با مقاومت را در سال ۲۰۰۸ و از طریق دیدار با یک فعال زن ایرانی روایت می‌کند. این مواجهه به نقطه عطفی در زندگی سیاسی او بدل شد و سبب شد ارتباطی پایدار با شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق برقرار کند.
 
==== فصل سوم: آزادی به بهای جان ====
این فصل به بررسی قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ اختصاص دارد و زوسموت آن را به‌عنوان یکی از سیاه‌ترین جنایت‌های جمهوری اسلامی تحلیل می‌کند.
 
==== فصل چهارم: کار من با شورای ملی مقاومت ====
او تلاش‌های خود برای حذف نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی و فشارهای سیاسی و رسانه‌ای مرتبط با آن را شرح می‌دهد. به باور او، این مبارزه نمادین نشانگر مشروعیت مقاومت ایران بود.
 
==== فصل پنجم: تجربه‌های من با اشرف ====
این بخش شرح مفصل دیدارهای نویسنده از اردوگاه‌های اشرف و اشرف ۳ است. زوسموت ضمن اشاره به فشارها و حملات علیه اعضای مقاومت در عراق، انتقال آنان به آلبانی را «نمادی از امید» می‌داند. در این فصل، او به روایت زندگی پنج زن مجاهد از اشرف ۳ پرداخته و آنان را نمادهای شجاعت و ایستادگی معرفی می‌کند.


==== فصل ششم: آشنایی با مریم رجوی ====
=== دانشنامه‌ها ===
در این فصل، زوسموت شخصیت مریم رجوی را با رهبرانی چون نلسون ماندلا مقایسه می‌کند و برنامه ۱۰ ماده‌ای او برای آینده ایران را «نقشه راهی دموکراتیک» می‌خواند.


==== فصل‌های پایانی ====
"Sukarno." ''Encyclopædia Britannica''. https://www.britannica.com/biography/Sukarno
فصل هشتم به همبستگی جهانی با ایرانیان اختصاص دارد و فصل نهم، با عنوان «آیا دوران جمهوری اسلامی به پایان خود نزدیک می‌شود»، به چشم‌انداز آینده ایران می‌پردازد. نویسنده در پایان از امید به آزادی و ضرورت ایستادگی جهانی در کنار مردم ایران سخن می‌گوید.


=== پیشگفتار و تقریظ ===
=== منابع تصویری ===
کتاب با پیشگفتار '''کریستینا-ماریا بامل'''، کشیش اعظم کلیسای پروتستان برلین-براندنبورگ، آغاز می‌شود و تقریظ آن به قلم '''هرتا دویبلر-گملین'''، وزیر پیشین دادگستری آلمان، نوشته شده است. هر دو مقدمه بر اهمیت نقش زنان و ضرورت حمایت جهانی از مقاومت ایران تأکید دارند.
تصاویر از Wikimedia Commons: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Sukarno
 
== پانویس ==
== بازتاب رسانه‌ای ==
{{پانویس}}
خبرگزاری رویترز در ۱۳ اوت ۲۰۲۵ انتشار این کتاب را بازتاب داد و آن را اثری دانست که نقش زنان در مقاومت ایران و دیدارهای زوسموت با مریم رجوی را برجسته می‌کند.
 
کتاب ''ایران در شرف دگرگونی'' نه تنها خاطرات شخصی یک سیاستمدار برجسته اروپایی است، بلکه سندی تاریخی درباره پیوند میان سیاست جهانی و مقاومت ایران محسوب می‌شود. زوسموت با قلمی صریح، نقش زنان در این مبارزه را برجسته کرده و تصویری روشن از آینده‌ای دموکراتیک برای ایران ارائه می‌دهد.
 
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۱۴

احمد سوکارنو
نخستین رئیس‌جمهور اندونزی
احمد سوکارنو.jpg
احمد سوکارنو، رئیس‌جمهور اندونزی، حدود دهه ۱۹۶۰
زادروز۶ ژوئن ۱۹۰۱
سورابایا، جاوا شرقی، هند شرقی هلند
درگذشت۲۱ ژوئن ۱۹۷۰ (۶۹ سال)
جاکارتا، اندونزی
علت مرگنارسایی کلیه (در حبس خانگی)
آرامگاهبليتار، جاوا شرقی، اندونزی
محل زندگیسورابایا • باندونگ • جاکارتا • بنگکونگ • اندونزی
ملیتاندونزیایی
تبارجاوه‌ای (پدر) و بالیایی (مادر)
تابعیتاندونزیایی
تحصیلاتمهندسی عمران
از دانشگاهموسسه فناوری باندونگ (فارغ‌التحصیل ۱۹۲۶)
پیشهسیاستمدار، انقلابی، رئیس‌جمهور
سال‌های فعالیت۱۹۲۷–۱۹۶۷
نهادحزب ملی اندونزی (PNI) • دولت اندونزی
شناخته‌شده برایرهبری مبارزه استقلال از هلند، اعلام استقلال ۱۹۴۵، دموکراسی هدایت‌شده، جنبش عدم تعهد، ناسیومالیسم-مذهب-کمونیسم (ناساکوم)
نقش‌های برجستهبنیان‌گذار حزب ملی اندونزی، نخستین رئیس‌جمهور اندونزی (۱۹۴۵–۱۹۶۷)، رهبر جنبش عدم تعهد
مجازات‌هاحبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰)

احمد سوکارنو (۶ ژوئن ۱۹۰۱ – ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰)، معروف به بونگ کارنو (برادر کارنو)، سیاستمدار، انقلابی و نخستین رئیس‌جمهور اندونزی بود. او رهبر اصلی مبارزه برای استقلال از استعمار هلند، اعلام‌کننده استقلال در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ و رئیس‌جمهور از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷ بود. سوکارنو ایدئولوژی پانچاسیلا (پنج اصل) را بنیان گذاشت و اندونزی را به عنوان کشور غیرمتعهد در جنگ سرد موقعیت‌یابی کرد. سوکارنو با کاریزمای بی‌نظیر، ناسیونالیسم، اسلام و مارکسیسم را در ایدئولوژی ناساکوم (Nasakom) ترکیب کرد و جنبش عدم تعهد را با نهرو و تیتو رهبری نمود. دوران او با "دموکراسی هدایت‌شده" (۱۹۵۷–۱۹۶۵)، کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) و کنفرانتاسی با مالزی همراه بود. اما مشکلات اقتصادی، فساد و تعادل میان ارتش و کمونیست‌ها (PKI) به کودتای ۱۹۶۵ و سقوط او منجر شد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار باقی مانده است.[۱][۲][۳]

زندگی اولیه و تحصیلات

احمد سوکارنو در ۶ ژوئن ۱۹۰۱ در سورابایا، جاوا شرقی (هند شرقی هلند) متولد شد. نام تولدش کوسنو سوسرودیهارجو بود، اما پس از بیماری‌های کودکی به سوکارنو تغییر یافت (به معنای "جنگجوی خوب" در سانسکریت). پدرش رادن سوکمی سوسرودیهارجو معلم جاوه‌ای و مادرش ایدا آیو نیومان رای از اشراف بالیایی بود – ترکیبی که سوکارنو را با فرهنگ‌های جاوه و بالی آشنا کرد. کودکی سوکارنو در خانواده‌ای متوسط گذشت و به مدارس هلندی رفت. در ۱۹۱۵ به سورابایا نقل مکان کرد و در خانه عمر سعید چوکرامینوتو (رهبر ساركات اسلام) زندگی کرد؛ تجربه‌ای که او را با ناسیونالیسم اسلامی آشنا کرد. سوکارنو در ۱۹۲۱ به موسسه فناوری باندونگ وارد شد و در ۱۹۲۶ مهندسی عمران گرفت. در باندونگ با روشنفکران ملی‌گرا آشنا شد و به سیاست روی آورد.[۲][۱]

فعالیت ملی‌گرایانه اولیه و تأسیس حزب ملی اندونزی (۱۹۲۷–۱۹۳۱)

پس از فارغ‌التحصیلی در ۱۹۲۶، سوکارنو به باندونگ بازگشت و به سرعت به رهبر جنبش ملی‌گرا تبدیل شد. او با روشنفکران مانند محمد حتا، سوتان شاریر و چوکرامینوتو همکاری کرد و ایدئولوژی ناسیونالیسم سکولار را پیش برد. در ۴ ژوئیه ۱۹۲۷، سوکارنو حزب ملی اندونزی (PNI – Partai Nasional Indonesia) را تأسیس کرد؛ نخستین حزب با هدف استقلال کامل از هلند. شعار حزب "اندونزی واحد، مستقل و آزاد" بود و سوکارنو با سخنرانی‌های آتشین، توده‌ها را بسیج کرد. او مفهوم مارهایسم (Marhaenism) را ابداع کرد: سوسیالیسم بومی برای "مارهاین" (دهقان فقیر اندونزیایی). PNI سریع رشد کرد، اما هلندی‌ها آن را تهدید دیدند. در دسامبر ۱۹۲۹، سوکارنو و رهبران PNI دستگیر شدند و در دادگاه مشهور باندونگ (۱۹۳۰)، سوکارنو دفاعیه تاریخی "اندونزی متهم می‌کند" را ایراد کرد که استعمار هلند را محاکمه نمود. او به ۴ سال زندان محکوم شد، اما در ۱۹۳۱ آزاد گردید. PNI منحل شد، اما سوکارنو حزب‌های جدیدی مانند Partindo (۱۹۳۱) تأسیس کرد.[۲][۱][۴]

دوران تبعید و اشغال ژاپن (۱۹۳۳–۱۹۴۵)

هلندی‌ها سوکارنو را خطرناک دانستند و در ۱۹۳۳ دوباره دستگیر و به تبعید داخلی در اندونگ (فلورس) و سپس بنگکونگ (سوماترا) فرستادند. در تبعید، سوکارنو مطالعه کرد، نامه نوشت و ایدئولوژی پانچاسیلا را شکل داد: پنج اصل (باور به خدا، انسانیت، وحدت، دموکراسی، عدالت اجتماعی). با اشغال ژاپن در ۱۹۴۲، سوکارنو آزاد شد و با ژاپنی‌ها همکاری کرد تا توده‌ها را علیه هلند بسیج کند. او در سازمان‌های ژاپنی مانند Jawa Hokokai فعالیت کرد و رادیو سخنرانی نمود. منتقدان این را "همکاری" می‌دانند، اما سوکارنو آن را تاکتیک برای استقلال می‌خواند. در ۱۹۴۵، ژاپن شکست خورد و سوکارنو فرصت را غنیمت شمرد.[۴][۲]

اعلام استقلال و انقلاب ملی (۱۹۴۵–۱۹۴۹)

در ۱۷ اوت ۱۹۴۵، دو روز پس از تسلیم ژاپن، سوکارنو و محمد حتا استقلال اندونزی را اعلام کردند – لحظه‌ای تاریخی. سوکارنو رئیس‌جمهور و حتا معاون شد. قانون اساسی ۱۹۴۵ پانچاسیلا را پایه گذاشت. هلندی‌ها بازگشتند و جنگ استقلال (انقلاب ملی اندونزی) آغاز شد. سوکارنو دیپلماسی و مبارزه مسلحانه را ترکیب کرد. در ۱۹۴۸، کمونیست‌ها قیام مادئون کردند که سرکوب شد. فشار بین‌المللی (آمریکا تهدید قطع کمک مارشال به هلند کرد) به کنفرانس میز گرد لاهه (۱۹۴۹) منجر شد و هلند استقلال را به رسمیت شناخت. سوکارنو قهرمان استقلال شد و اندونزی به جمهوری واحد تبدیل گردید.[۱][۴]

ریاست‌جمهوری اولیه و دموکراسی پارلمانی (۱۹۴۹–۱۹۵۷)

پس از به رسمیت شناختن استقلال در ۱۹۴۹، سوکارنو رئیس‌جمهور تشریفاتی شد و سیستم پارلمانی برقرار گردید. اما دولت‌های متعدد (۷ کابینه در ۸ سال) ناپایدار بودند و با فساد، جدایی‌طلبی (در سوماترا و سولاوسی) و اختلافات حزبی روبرو شدند. سوکارنو با کاریزمای شخصی، سخنرانی‌های پرشور و سفرهای داخلی، وحدت ملی را حفظ کرد. او پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی دولتی تثبیت کرد و از چندفرهنگی اندونزی دفاع نمود. در سیاست خارجی، سوکارنو عدم تعهد را پیش برد و با نهرو و تیتو همکاری کرد.[۴][۱]

دموکراسی هدایت‌شده و ایدئولوژی ناساکوم (۱۹۵۷–۱۹۶۵)

در ۱۹۵۷، با بحران‌های سیاسی و شورش‌های منطقه‌ای، سوکارنو قانون اساسی ۱۹۴۵ را احیا کرد و "دموکراسی هدایت‌شده" اعلام نمود: قدرت اجرایی به رئیس‌جمهور منتقل شد، پارلمان محدود گردید و احزاب مخالف سرکوب شدند. سوکارنو ایدئولوژی ناساکوم (Nasionalisme – ناسیونالیسم، Agama – مذهب، Komunisme – کمونیسم) را پیش برد تا ملی‌گرایان، مسلمانان و کمونیست‌ها (PKI، بزرگ‌ترین حزب کمونیست غیرحاکم جهان) را متحد کند. PKI رشد کرد و ارتش (به رهبری ناسوتیون) مخالف بود. در سیاست خارجی، سوکارنو ضداستعماری شد: ایريان بارات (غرب نیوگینی) را از هلند گرفت (۱۹۶۲)، از کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) جنبش عدم تعهد را رهبری کرد و کنفرانتاسی (مواجهه) با مالزی (۱۹۶۳–۱۹۶۶) را آغاز کرد. او شعار "زنده باد انقلاب جهانی!" داد و از ویتنام و کوبا حمایت کرد.[۲][۴]

بحران اقتصادی، کودتای ۱۹۶۵ و سقوط (۱۹۶۵–۱۹۶۷)

دهه ۱۹۶۰ با تورم شدید، بدهی خارجی و فساد همراه بود. تعادل ناساکوم شکست: PKI قدرتمند شد و ارتش مخالف بود. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، کودتای ناکام (گستاپو) رخ داد که افسران چپ‌گرا رهبران ارتش را کشتند و سوکارنو را متهم کردند. ژنرال سوهارتو کودتا را سرکوب کرد و کشتار گسترده کمونیست‌ها (۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون کشته) آغاز شد. سوکارنو قدرت را از دست داد و در مارس ۱۹۶۷، مجلس او را عزل و سوهارتو را رئیس‌جمهور موقت کرد. سوکارنو در حبس خانگی ماند تا مرگ.[۴][۱]

آخرین سال‌ها و حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰)

پس از انتقال قدرت به سوهارتو در مارس ۱۹۶۷، سوکارنو در کاخ بوگور و سپس جاکارتا در حبس خانگی قرار گرفت. او از سیاست دور نگه داشته شد، کتاب‌هایش ممنوع گردید و نامش از تاریخ رسمی حذف شد. سلامت سوکارنو به دلیل بیماری کلیه رو به وخامت گذاشت و پزشکان خارجی اجازه درمان نداشتند. سوکارنو زندگی ساده‌ای گذراند، با همسران و فرزندانش (او ۹ همسر داشت، از جمله هارتینی و دوی سری) وقت می‌گذراند و خاطراتش را دیکته می‌کرد (که بعداً توسط سیندی آدامز منتشر شد). او تا آخر به پانچاسیلا و استقلال پایبند بود، اما از سوهارتو انتقاد نکرد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، سوکارنو در بیمارستان ارتش جاکارتا درگذشت. مراسم تشییع ساده بود و سوهارتو اجازه تجمع بزرگ نداد. او در بليتار (جاوا شرقی) کنار مادرش دفن شد؛ مکانی که امروز زیارتگاه ملی‌گرایان است.[۲][۴]

میراث و تأثیر پایدار سوکارنو

سوکارنو پدر استقلال اندونزی و نماد ضداستعماری جهان سوم است. او بزرگ‌ترین مجمع‌الجزایر جهان را متحد کرد، پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی چندفرهنگی تثبیت نمود و جنبش عدم تعهد را با کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) بنیان گذاشت – رویدادی که ۲۹ کشور آسیایی-آفریقایی را گرد آورد و پایه سازمان عدم تعهد شد. میراث او دوگانه است: برای بسیاری قهرمان استقلال و کاریزماتیک، برای منتقدان اقتدارگرا، پوپولیست و مسئول بحران اقتصادی و کشتار ۱۹۶۵ (هرچند مستقیماً مسئول نبود). در دوران سوهارتو (نظم نو)، سوکارنو سانسور شد، اما پس از اصلاحات ۱۹۹۸، بازسازی گردید: نام فرودگاه‌ها، دانشگاه‌ها و خیابان‌ها به او بازگشت و مگاندی (دخترش) رئیس‌جمهور شد (۲۰۰۱–۲۰۰۴). سوکارنو همچنان محبوب است: نظرسنجی‌ها او را یکی از بزرگ‌ترین اندونزیایی‌ها می‌دانند. ایدئولوژی‌اش در قانون اساسی و وحدت ملی زنده است، هرچند ناساکوم شکست خورد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار و امپریالیسم باقی مانده است.[۱][۴][۲]

منابع

بیوگرافی‌ها

Legge, John D. Sukarno: A Political Biography. Archipelago Press, ۲۰۰۳ (ویرایش سوم). Adams, Cindy. Sukarno: An Autobiography. Bobbs-Merrill, ۱۹۶۵ (بر اساس مصاحبه‌های سوکارنو).

آثار تاریخی

Ricklefs, M.C. A History of Modern Indonesia since c. 1200. Stanford University Press, ۲۰۰۸ (ویرایش چهارم).

دانشنامه‌ها

"Sukarno." Encyclopædia Britannica. https://www.britannica.com/biography/Sukarno

منابع تصویری

تصاویر از Wikimedia Commons: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Sukarno

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ «Sukarno». بازبینی‌شده در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵. 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Legge، John D.. Sukarno: A Political Biography. Archipelago Press، ۲۰۰۳. 
  3. Adams، Cindy. Sukarno: An Autobiography. Bobbs-Merrill، ۱۹۶۵. 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ Ricklefs، M.C.. A History of Modern Indonesia since c. 1200. Stanford University Press، ۲۰۰۸.