کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Alireza k h (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۱۴۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه | {{جعبه زندگینامه | ||
| | | اندازه جعبه = ۳۰۰px | ||
|عنوان | | عنوان = | ||
|تصویر | | عنوان ۲ = نخستین رئیسجمهور اندونزی | ||
|اندازه تصویر | | نام = احمد سوکارنو | ||
| | | تصویر = احمد سوکارنو.jpg | ||
| | | اندازه تصویر = ۲۵۰px | ||
| | | عنوان تصویر = احمد سوکارنو، رئیسجمهور اندونزی، حدود دهه ۱۹۶۰ | ||
| | | زادروز = ۶ ژوئن ۱۹۰۱ | ||
| | | زادگاه = سورابایا، جاوا شرقی، هند شرقی هلند | ||
| | | تاریخ مرگ = ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰ (۶۹ سال) | ||
| | | مکان مرگ = جاکارتا، اندونزی | ||
| | | علت مرگ = نارسایی کلیه (در حبس خانگی) | ||
| | | آرامگاه = بليتار، جاوا شرقی، اندونزی | ||
| | | محل زندگی = سورابایا • باندونگ • جاکارتا • بنگکونگ • اندونزی | ||
| | | ملیت = اندونزیایی | ||
| | | نژاد = جاوهای (پدر) و بالیایی (مادر) | ||
| تابعیت = اندونزیایی | |||
| تحصیلات = مهندسی عمران | |||
| دانشگاه = موسسه فناوری باندونگ (فارغالتحصیل ۱۹۲۶) | |||
| پیشه = سیاستمدار، انقلابی، رئیسجمهور | |||
| سالهای فعالیت = ۱۹۲۷–۱۹۶۷ | |||
| نهاد = حزب ملی اندونزی (PNI) • دولت اندونزی | |||
| شناختهشده برای = رهبری مبارزه استقلال از هلند، اعلام استقلال ۱۹۴۵، دموکراسی هدایتشده، جنبش عدم تعهد، ناسیومالیسم-مذهب-کمونیسم (ناساکوم) | |||
| نقشهای برجسته = بنیانگذار حزب ملی اندونزی، نخستین رئیسجمهور اندونزی (۱۹۴۵–۱۹۶۷)، رهبر جنبش عدم تعهد | |||
| اتهام = | |||
| مجازات = حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰) | |||
| پانویس = | |||
}} | }} | ||
'''احمد سوکارنو''' (۶ ژوئن ۱۹۰۱ – ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰)، معروف به بونگ کارنو (برادر کارنو)، سیاستمدار، انقلابی و نخستین رئیسجمهور اندونزی بود. او رهبر اصلی مبارزه برای استقلال از استعمار هلند، اعلامکننده استقلال در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ و رئیسجمهور از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷ بود. سوکارنو ایدئولوژی پانچاسیلا (پنج اصل) را بنیان گذاشت و اندونزی را به عنوان کشور غیرمتعهد در جنگ سرد موقعیتیابی کرد. سوکارنو با کاریزمای بینظیر، ناسیونالیسم، اسلام و مارکسیسم را در ایدئولوژی ناساکوم (Nasakom) ترکیب کرد و جنبش عدم تعهد را با نهرو و تیتو رهبری نمود. دوران او با "دموکراسی هدایتشده" (۱۹۵۷–۱۹۶۵)، کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) و کنفرانتاسی با مالزی همراه بود. اما مشکلات اقتصادی، فساد و تعادل میان ارتش و کمونیستها (PKI) به کودتای ۱۹۶۵ و سقوط او منجر شد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار باقی مانده است.<ref name="britannica">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.britannica.com/biography/Sukarno|عنوان=Sukarno|وبگاه=Encyclopædia Britannica|تاریخ بازبینی=۱۳ دسامبر ۲۰۲۵}}</ref><ref name="legge">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Legge|نام=John D.|عنوان=Sukarno: A Political Biography|ناشر=Archipelago Press|سال=۲۰۰۳}}</ref><ref name="adams">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Adams|نام=Cindy|عنوان=Sukarno: An Autobiography|ناشر=Bobbs-Merrill|سال=۱۹۶۵}}</ref> | |||
== زندگی اولیه و تحصیلات == | |||
احمد سوکارنو در ۶ ژوئن ۱۹۰۱ در سورابایا، جاوا شرقی (هند شرقی هلند) متولد شد. نام تولدش کوسنو سوسرودیهارجو بود، اما پس از بیماریهای کودکی به سوکارنو تغییر یافت (به معنای "جنگجوی خوب" در سانسکریت). پدرش رادن سوکمی سوسرودیهارجو معلم جاوهای و مادرش ایدا آیو نیومان رای از اشراف بالیایی بود – ترکیبی که سوکارنو را با فرهنگهای جاوه و بالی آشنا کرد. کودکی سوکارنو در خانوادهای متوسط گذشت و به مدارس هلندی رفت. در ۱۹۱۵ به سورابایا نقل مکان کرد و در خانه عمر سعید چوکرامینوتو (رهبر ساركات اسلام) زندگی کرد؛ تجربهای که او را با ناسیونالیسم اسلامی آشنا کرد. سوکارنو در ۱۹۲۱ به موسسه فناوری باندونگ وارد شد و در ۱۹۲۶ مهندسی عمران گرفت. در باندونگ با روشنفکران ملیگرا آشنا شد و به سیاست روی آورد.<ref name="legge"/><ref name="britannica"/> | |||
== فعالیت ملیگرایانه اولیه و تأسیس حزب ملی اندونزی (۱۹۲۷–۱۹۳۱) == | |||
پس از فارغالتحصیلی در ۱۹۲۶، سوکارنو به باندونگ بازگشت و به سرعت به رهبر جنبش ملیگرا تبدیل شد. او با روشنفکران مانند محمد حتا، سوتان شاریر و چوکرامینوتو همکاری کرد و ایدئولوژی ناسیونالیسم سکولار را پیش برد. در ۴ ژوئیه ۱۹۲۷، سوکارنو حزب ملی اندونزی (PNI – Partai Nasional Indonesia) را تأسیس کرد؛ نخستین حزب با هدف استقلال کامل از هلند. شعار حزب "اندونزی واحد، مستقل و آزاد" بود و سوکارنو با سخنرانیهای آتشین، تودهها را بسیج کرد. او مفهوم مارهایسم (Marhaenism) را ابداع کرد: سوسیالیسم بومی برای "مارهاین" (دهقان فقیر اندونزیایی). | |||
PNI سریع رشد کرد، اما هلندیها آن را تهدید دیدند. در دسامبر ۱۹۲۹، سوکارنو و رهبران PNI دستگیر شدند و در دادگاه مشهور باندونگ (۱۹۳۰)، سوکارنو دفاعیه تاریخی "اندونزی متهم میکند" را ایراد کرد که استعمار هلند را محاکمه نمود. او به ۴ سال زندان محکوم شد، اما در ۱۹۳۱ آزاد گردید. PNI منحل شد، اما سوکارنو حزبهای جدیدی مانند Partindo (۱۹۳۱) تأسیس کرد.<ref name="legge"/><ref name="britannica"/><ref name="ricklefs">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Ricklefs|نام=M.C.|عنوان=A History of Modern Indonesia since c. 1200|ناشر=Stanford University Press|سال=۲۰۰۸}}</ref> | |||
== دوران تبعید و اشغال ژاپن (۱۹۳۳–۱۹۴۵) == | |||
هلندیها سوکارنو را خطرناک دانستند و در ۱۹۳۳ دوباره دستگیر و به تبعید داخلی در اندونگ (فلورس) و سپس بنگکونگ (سوماترا) فرستادند. در تبعید، سوکارنو مطالعه کرد، نامه نوشت و ایدئولوژی پانچاسیلا را شکل داد: پنج اصل (باور به خدا، انسانیت، وحدت، دموکراسی، عدالت اجتماعی). با اشغال ژاپن در ۱۹۴۲، سوکارنو آزاد شد و با ژاپنیها همکاری کرد تا تودهها را علیه هلند بسیج کند. او در سازمانهای ژاپنی مانند Jawa Hokokai فعالیت کرد و رادیو سخنرانی نمود. منتقدان این را "همکاری" میدانند، اما سوکارنو آن را تاکتیک برای استقلال میخواند. در ۱۹۴۵، ژاپن شکست خورد و سوکارنو فرصت را غنیمت شمرد.<ref name="ricklefs"/><ref name="legge"/> | |||
== اعلام استقلال و انقلاب ملی (۱۹۴۵–۱۹۴۹) == | |||
در ۱۷ اوت ۱۹۴۵، دو روز پس از تسلیم ژاپن، سوکارنو و محمد حتا استقلال اندونزی را اعلام کردند – لحظهای تاریخی. سوکارنو رئیسجمهور و حتا معاون شد. قانون اساسی ۱۹۴۵ پانچاسیلا را پایه گذاشت. | |||
هلندیها بازگشتند و جنگ استقلال (انقلاب ملی اندونزی) آغاز شد. سوکارنو دیپلماسی و مبارزه مسلحانه را ترکیب کرد. در ۱۹۴۸، کمونیستها قیام مادئون کردند که سرکوب شد. فشار بینالمللی (آمریکا تهدید قطع کمک مارشال به هلند کرد) به کنفرانس میز گرد لاهه (۱۹۴۹) منجر شد و هلند استقلال را به رسمیت شناخت. | |||
سوکارنو قهرمان استقلال شد و اندونزی به جمهوری واحد تبدیل گردید.<ref name="britannica"/><ref name="ricklefs"/> | |||
== ریاستجمهوری اولیه و دموکراسی پارلمانی (۱۹۴۹–۱۹۵۷) == | |||
پس از به رسمیت شناختن استقلال در ۱۹۴۹، سوکارنو رئیسجمهور تشریفاتی شد و سیستم پارلمانی برقرار گردید. اما دولتهای متعدد (۷ کابینه در ۸ سال) ناپایدار بودند و با فساد، جداییطلبی (در سوماترا و سولاوسی) و اختلافات حزبی روبرو شدند. | |||
سوکارنو با کاریزمای شخصی، سخنرانیهای پرشور و سفرهای داخلی، وحدت ملی را حفظ کرد. او پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی دولتی تثبیت کرد و از چندفرهنگی اندونزی دفاع نمود. در سیاست خارجی، سوکارنو عدم تعهد را پیش برد و با نهرو و تیتو همکاری کرد.<ref name="ricklefs"/><ref name="britannica"/> | |||
== دموکراسی هدایتشده و ایدئولوژی ناساکوم (۱۹۵۷–۱۹۶۵) == | |||
در ۱۹۵۷، با بحرانهای سیاسی و شورشهای منطقهای، سوکارنو قانون اساسی ۱۹۴۵ را احیا کرد و "دموکراسی هدایتشده" اعلام نمود: قدرت اجرایی به رئیسجمهور منتقل شد، پارلمان محدود گردید و احزاب مخالف سرکوب شدند. | |||
سوکارنو ایدئولوژی ناساکوم (Nasionalisme – ناسیونالیسم، Agama – مذهب، Komunisme – کمونیسم) را پیش برد تا ملیگرایان، مسلمانان و کمونیستها (PKI، بزرگترین حزب کمونیست غیرحاکم جهان) را متحد کند. PKI رشد کرد و ارتش (به رهبری ناسوتیون) مخالف بود. | |||
در سیاست خارجی، سوکارنو ضداستعماری شد: ایريان بارات (غرب نیوگینی) را از هلند گرفت (۱۹۶۲)، از کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) جنبش عدم تعهد را رهبری کرد و کنفرانتاسی (مواجهه) با مالزی (۱۹۶۳–۱۹۶۶) را آغاز کرد. او شعار "زنده باد انقلاب جهانی!" داد و از ویتنام و کوبا حمایت کرد.<ref name="legge"/><ref name="ricklefs"/> | |||
== بحران اقتصادی، کودتای ۱۹۶۵ و سقوط (۱۹۶۵–۱۹۶۷) == | |||
دهه ۱۹۶۰ با تورم شدید، بدهی خارجی و فساد همراه بود. تعادل ناساکوم شکست: PKI قدرتمند شد و ارتش مخالف بود. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، کودتای ناکام (گستاپو) رخ داد که افسران چپگرا رهبران ارتش را کشتند و سوکارنو را متهم کردند. ژنرال سوهارتو کودتا را سرکوب کرد و کشتار گسترده کمونیستها (۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون کشته) آغاز شد. سوکارنو قدرت را از دست داد و در مارس ۱۹۶۷، مجلس او را عزل و سوهارتو را رئیسجمهور موقت کرد. سوکارنو در حبس خانگی ماند تا مرگ.<ref name="ricklefs"/><ref name="britannica"/> | |||
== آخرین سالها و حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰) == | |||
پس از انتقال قدرت به سوهارتو در مارس ۱۹۶۷، سوکارنو در کاخ بوگور و سپس جاکارتا در حبس خانگی قرار گرفت. او از سیاست دور نگه داشته شد، کتابهایش ممنوع گردید و نامش از تاریخ رسمی حذف شد. سلامت سوکارنو به دلیل بیماری کلیه رو به وخامت گذاشت و پزشکان خارجی اجازه درمان نداشتند. سوکارنو زندگی سادهای گذراند، با همسران و فرزندانش (او ۹ همسر داشت، از جمله هارتینی و دوی سری) وقت میگذراند و خاطراتش را دیکته میکرد (که بعداً توسط سیندی آدامز منتشر شد). او تا آخر به پانچاسیلا و استقلال پایبند بود، اما از سوهارتو انتقاد نکرد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، سوکارنو در بیمارستان ارتش جاکارتا درگذشت. مراسم تشییع ساده بود و سوهارتو اجازه تجمع بزرگ نداد. او در بليتار (جاوا شرقی) کنار مادرش دفن شد؛ مکانی که امروز زیارتگاه ملیگرایان است.<ref name="legge"/><ref name="ricklefs"/> | |||
== میراث و تأثیر پایدار سوکارنو == | |||
سوکارنو پدر استقلال اندونزی و نماد ضداستعماری جهان سوم است. او بزرگترین مجمعالجزایر جهان را متحد کرد، پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی چندفرهنگی تثبیت نمود و جنبش عدم تعهد را با کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) بنیان گذاشت – رویدادی که ۲۹ کشور آسیایی-آفریقایی را گرد آورد و پایه سازمان عدم تعهد شد. میراث او دوگانه است: برای بسیاری قهرمان استقلال و کاریزماتیک، برای منتقدان اقتدارگرا، پوپولیست و مسئول بحران اقتصادی و کشتار ۱۹۶۵ (هرچند مستقیماً مسئول نبود). در دوران سوهارتو (نظم نو)، سوکارنو سانسور شد، اما پس از اصلاحات ۱۹۹۸، بازسازی گردید: نام فرودگاهها، دانشگاهها و خیابانها به او بازگشت و مگاندی (دخترش) رئیسجمهور شد (۲۰۰۱–۲۰۰۴). سوکارنو همچنان محبوب است: نظرسنجیها او را یکی از بزرگترین اندونزیاییها میدانند. ایدئولوژیاش در قانون اساسی و وحدت ملی زنده است، هرچند ناساکوم شکست خورد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار و امپریالیسم باقی مانده است.<ref name="britannica"/><ref name="ricklefs"/><ref name="legge"/> | |||
== منابع == | |||
=== بیوگرافیها === | |||
Legge, John D. ''Sukarno: A Political Biography''. Archipelago Press, ۲۰۰۳ (ویرایش سوم). | |||
Adams, Cindy. ''Sukarno: An Autobiography''. Bobbs-Merrill, ۱۹۶۵ (بر اساس مصاحبههای سوکارنو). | |||
=== آثار تاریخی === | |||
Ricklefs, M.C. ''A History of Modern Indonesia since c. 1200''. Stanford University Press, ۲۰۰۸ (ویرایش چهارم). | |||
==== | === دانشنامهها === | ||
"Sukarno." ''Encyclopædia Britannica''. https://www.britannica.com/biography/Sukarno | |||
=== | === منابع تصویری === | ||
تصاویر از Wikimedia Commons: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Sukarno | |||
== پانویس == | |||
== | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۱۴
احمد سوکارنو (۶ ژوئن ۱۹۰۱ – ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰)، معروف به بونگ کارنو (برادر کارنو)، سیاستمدار، انقلابی و نخستین رئیسجمهور اندونزی بود. او رهبر اصلی مبارزه برای استقلال از استعمار هلند، اعلامکننده استقلال در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ و رئیسجمهور از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷ بود. سوکارنو ایدئولوژی پانچاسیلا (پنج اصل) را بنیان گذاشت و اندونزی را به عنوان کشور غیرمتعهد در جنگ سرد موقعیتیابی کرد. سوکارنو با کاریزمای بینظیر، ناسیونالیسم، اسلام و مارکسیسم را در ایدئولوژی ناساکوم (Nasakom) ترکیب کرد و جنبش عدم تعهد را با نهرو و تیتو رهبری نمود. دوران او با "دموکراسی هدایتشده" (۱۹۵۷–۱۹۶۵)، کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) و کنفرانتاسی با مالزی همراه بود. اما مشکلات اقتصادی، فساد و تعادل میان ارتش و کمونیستها (PKI) به کودتای ۱۹۶۵ و سقوط او منجر شد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار باقی مانده است.[۱][۲][۳]
زندگی اولیه و تحصیلات
احمد سوکارنو در ۶ ژوئن ۱۹۰۱ در سورابایا، جاوا شرقی (هند شرقی هلند) متولد شد. نام تولدش کوسنو سوسرودیهارجو بود، اما پس از بیماریهای کودکی به سوکارنو تغییر یافت (به معنای "جنگجوی خوب" در سانسکریت). پدرش رادن سوکمی سوسرودیهارجو معلم جاوهای و مادرش ایدا آیو نیومان رای از اشراف بالیایی بود – ترکیبی که سوکارنو را با فرهنگهای جاوه و بالی آشنا کرد. کودکی سوکارنو در خانوادهای متوسط گذشت و به مدارس هلندی رفت. در ۱۹۱۵ به سورابایا نقل مکان کرد و در خانه عمر سعید چوکرامینوتو (رهبر ساركات اسلام) زندگی کرد؛ تجربهای که او را با ناسیونالیسم اسلامی آشنا کرد. سوکارنو در ۱۹۲۱ به موسسه فناوری باندونگ وارد شد و در ۱۹۲۶ مهندسی عمران گرفت. در باندونگ با روشنفکران ملیگرا آشنا شد و به سیاست روی آورد.[۲][۱]
فعالیت ملیگرایانه اولیه و تأسیس حزب ملی اندونزی (۱۹۲۷–۱۹۳۱)
پس از فارغالتحصیلی در ۱۹۲۶، سوکارنو به باندونگ بازگشت و به سرعت به رهبر جنبش ملیگرا تبدیل شد. او با روشنفکران مانند محمد حتا، سوتان شاریر و چوکرامینوتو همکاری کرد و ایدئولوژی ناسیونالیسم سکولار را پیش برد. در ۴ ژوئیه ۱۹۲۷، سوکارنو حزب ملی اندونزی (PNI – Partai Nasional Indonesia) را تأسیس کرد؛ نخستین حزب با هدف استقلال کامل از هلند. شعار حزب "اندونزی واحد، مستقل و آزاد" بود و سوکارنو با سخنرانیهای آتشین، تودهها را بسیج کرد. او مفهوم مارهایسم (Marhaenism) را ابداع کرد: سوسیالیسم بومی برای "مارهاین" (دهقان فقیر اندونزیایی). PNI سریع رشد کرد، اما هلندیها آن را تهدید دیدند. در دسامبر ۱۹۲۹، سوکارنو و رهبران PNI دستگیر شدند و در دادگاه مشهور باندونگ (۱۹۳۰)، سوکارنو دفاعیه تاریخی "اندونزی متهم میکند" را ایراد کرد که استعمار هلند را محاکمه نمود. او به ۴ سال زندان محکوم شد، اما در ۱۹۳۱ آزاد گردید. PNI منحل شد، اما سوکارنو حزبهای جدیدی مانند Partindo (۱۹۳۱) تأسیس کرد.[۲][۱][۴]
دوران تبعید و اشغال ژاپن (۱۹۳۳–۱۹۴۵)
هلندیها سوکارنو را خطرناک دانستند و در ۱۹۳۳ دوباره دستگیر و به تبعید داخلی در اندونگ (فلورس) و سپس بنگکونگ (سوماترا) فرستادند. در تبعید، سوکارنو مطالعه کرد، نامه نوشت و ایدئولوژی پانچاسیلا را شکل داد: پنج اصل (باور به خدا، انسانیت، وحدت، دموکراسی، عدالت اجتماعی). با اشغال ژاپن در ۱۹۴۲، سوکارنو آزاد شد و با ژاپنیها همکاری کرد تا تودهها را علیه هلند بسیج کند. او در سازمانهای ژاپنی مانند Jawa Hokokai فعالیت کرد و رادیو سخنرانی نمود. منتقدان این را "همکاری" میدانند، اما سوکارنو آن را تاکتیک برای استقلال میخواند. در ۱۹۴۵، ژاپن شکست خورد و سوکارنو فرصت را غنیمت شمرد.[۴][۲]
اعلام استقلال و انقلاب ملی (۱۹۴۵–۱۹۴۹)
در ۱۷ اوت ۱۹۴۵، دو روز پس از تسلیم ژاپن، سوکارنو و محمد حتا استقلال اندونزی را اعلام کردند – لحظهای تاریخی. سوکارنو رئیسجمهور و حتا معاون شد. قانون اساسی ۱۹۴۵ پانچاسیلا را پایه گذاشت. هلندیها بازگشتند و جنگ استقلال (انقلاب ملی اندونزی) آغاز شد. سوکارنو دیپلماسی و مبارزه مسلحانه را ترکیب کرد. در ۱۹۴۸، کمونیستها قیام مادئون کردند که سرکوب شد. فشار بینالمللی (آمریکا تهدید قطع کمک مارشال به هلند کرد) به کنفرانس میز گرد لاهه (۱۹۴۹) منجر شد و هلند استقلال را به رسمیت شناخت. سوکارنو قهرمان استقلال شد و اندونزی به جمهوری واحد تبدیل گردید.[۱][۴]
ریاستجمهوری اولیه و دموکراسی پارلمانی (۱۹۴۹–۱۹۵۷)
پس از به رسمیت شناختن استقلال در ۱۹۴۹، سوکارنو رئیسجمهور تشریفاتی شد و سیستم پارلمانی برقرار گردید. اما دولتهای متعدد (۷ کابینه در ۸ سال) ناپایدار بودند و با فساد، جداییطلبی (در سوماترا و سولاوسی) و اختلافات حزبی روبرو شدند. سوکارنو با کاریزمای شخصی، سخنرانیهای پرشور و سفرهای داخلی، وحدت ملی را حفظ کرد. او پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی دولتی تثبیت کرد و از چندفرهنگی اندونزی دفاع نمود. در سیاست خارجی، سوکارنو عدم تعهد را پیش برد و با نهرو و تیتو همکاری کرد.[۴][۱]
دموکراسی هدایتشده و ایدئولوژی ناساکوم (۱۹۵۷–۱۹۶۵)
در ۱۹۵۷، با بحرانهای سیاسی و شورشهای منطقهای، سوکارنو قانون اساسی ۱۹۴۵ را احیا کرد و "دموکراسی هدایتشده" اعلام نمود: قدرت اجرایی به رئیسجمهور منتقل شد، پارلمان محدود گردید و احزاب مخالف سرکوب شدند. سوکارنو ایدئولوژی ناساکوم (Nasionalisme – ناسیونالیسم، Agama – مذهب، Komunisme – کمونیسم) را پیش برد تا ملیگرایان، مسلمانان و کمونیستها (PKI، بزرگترین حزب کمونیست غیرحاکم جهان) را متحد کند. PKI رشد کرد و ارتش (به رهبری ناسوتیون) مخالف بود. در سیاست خارجی، سوکارنو ضداستعماری شد: ایريان بارات (غرب نیوگینی) را از هلند گرفت (۱۹۶۲)، از کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) جنبش عدم تعهد را رهبری کرد و کنفرانتاسی (مواجهه) با مالزی (۱۹۶۳–۱۹۶۶) را آغاز کرد. او شعار "زنده باد انقلاب جهانی!" داد و از ویتنام و کوبا حمایت کرد.[۲][۴]
بحران اقتصادی، کودتای ۱۹۶۵ و سقوط (۱۹۶۵–۱۹۶۷)
دهه ۱۹۶۰ با تورم شدید، بدهی خارجی و فساد همراه بود. تعادل ناساکوم شکست: PKI قدرتمند شد و ارتش مخالف بود. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، کودتای ناکام (گستاپو) رخ داد که افسران چپگرا رهبران ارتش را کشتند و سوکارنو را متهم کردند. ژنرال سوهارتو کودتا را سرکوب کرد و کشتار گسترده کمونیستها (۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون کشته) آغاز شد. سوکارنو قدرت را از دست داد و در مارس ۱۹۶۷، مجلس او را عزل و سوهارتو را رئیسجمهور موقت کرد. سوکارنو در حبس خانگی ماند تا مرگ.[۴][۱]
آخرین سالها و حبس خانگی (۱۹۶۷–۱۹۷۰)
پس از انتقال قدرت به سوهارتو در مارس ۱۹۶۷، سوکارنو در کاخ بوگور و سپس جاکارتا در حبس خانگی قرار گرفت. او از سیاست دور نگه داشته شد، کتابهایش ممنوع گردید و نامش از تاریخ رسمی حذف شد. سلامت سوکارنو به دلیل بیماری کلیه رو به وخامت گذاشت و پزشکان خارجی اجازه درمان نداشتند. سوکارنو زندگی سادهای گذراند، با همسران و فرزندانش (او ۹ همسر داشت، از جمله هارتینی و دوی سری) وقت میگذراند و خاطراتش را دیکته میکرد (که بعداً توسط سیندی آدامز منتشر شد). او تا آخر به پانچاسیلا و استقلال پایبند بود، اما از سوهارتو انتقاد نکرد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰، سوکارنو در بیمارستان ارتش جاکارتا درگذشت. مراسم تشییع ساده بود و سوهارتو اجازه تجمع بزرگ نداد. او در بليتار (جاوا شرقی) کنار مادرش دفن شد؛ مکانی که امروز زیارتگاه ملیگرایان است.[۲][۴]
میراث و تأثیر پایدار سوکارنو
سوکارنو پدر استقلال اندونزی و نماد ضداستعماری جهان سوم است. او بزرگترین مجمعالجزایر جهان را متحد کرد، پانچاسیلا را به عنوان ایدئولوژی چندفرهنگی تثبیت نمود و جنبش عدم تعهد را با کنفرانس باندونگ (۱۹۵۵) بنیان گذاشت – رویدادی که ۲۹ کشور آسیایی-آفریقایی را گرد آورد و پایه سازمان عدم تعهد شد. میراث او دوگانه است: برای بسیاری قهرمان استقلال و کاریزماتیک، برای منتقدان اقتدارگرا، پوپولیست و مسئول بحران اقتصادی و کشتار ۱۹۶۵ (هرچند مستقیماً مسئول نبود). در دوران سوهارتو (نظم نو)، سوکارنو سانسور شد، اما پس از اصلاحات ۱۹۹۸، بازسازی گردید: نام فرودگاهها، دانشگاهها و خیابانها به او بازگشت و مگاندی (دخترش) رئیسجمهور شد (۲۰۰۱–۲۰۰۴). سوکارنو همچنان محبوب است: نظرسنجیها او را یکی از بزرگترین اندونزیاییها میدانند. ایدئولوژیاش در قانون اساسی و وحدت ملی زنده است، هرچند ناساکوم شکست خورد. سوکارنو نماد مبارزه جهان سوم علیه استعمار و امپریالیسم باقی مانده است.[۱][۴][۲]
منابع
بیوگرافیها
Legge, John D. Sukarno: A Political Biography. Archipelago Press, ۲۰۰۳ (ویرایش سوم). Adams, Cindy. Sukarno: An Autobiography. Bobbs-Merrill, ۱۹۶۵ (بر اساس مصاحبههای سوکارنو).
آثار تاریخی
Ricklefs, M.C. A History of Modern Indonesia since c. 1200. Stanford University Press, ۲۰۰۸ (ویرایش چهارم).
دانشنامهها
"Sukarno." Encyclopædia Britannica. https://www.britannica.com/biography/Sukarno
منابع تصویری
تصاویر از Wikimedia Commons: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Sukarno
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ «Sukarno». بازبینیشده در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Legge، John D.. Sukarno: A Political Biography. Archipelago Press، ۲۰۰۳.
- ↑ Adams، Cindy. Sukarno: An Autobiography. Bobbs-Merrill، ۱۹۶۵.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ Ricklefs، M.C.. A History of Modern Indonesia since c. 1200. Stanford University Press، ۲۰۰۸.