کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| اندازه جعبه      =
| نام = سید جمال‌الدین اسدآبادی
| عنوان            =  
| تصویر = سید جمال الدین اسدآبادی.jpg
| تصویر             = اسماعیل امیرخیزی.jpg
| توضیح تصویر = سید جمال‌الدین اسدآبادی، مصلح و اندیشمند سیاسی جهان اسلام
| اندازه تصویر     =  
| نام اصلی =  
| عنوان تصویر      =محمد اسماعیل امیرخیزی
| زمینه فعالیت = اصلاح دینی، سیاست، نویسندگی
| تاریخ مرگ        = ۲۷ بهمن ۱۳۴۴
| ملیت =  
| مکان مرگ          = تهران
| تاریخ تولد = سال ۱۲۱۷ ش
| عرض جغرافیایی محل دفن =  
| محل تولد = اسدآباد همدان، ایران یا کنر، افغانستان (مورد مناقشه)
| طول جغرافیایی محل دفن =  
| والدین = سید صفی‌الدین، سکینه بیگم
| latd =  
| تاریخ مرگ = ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)
| latm =  
| محل مرگ = استانبول
| lats =  
| علت مرگ = مسمومیت (مشکوک) یا بیماری
| latNS =  
| محل زندگی =  
| longd =  
| مختصات محل زندگی =  
| longm =  
| مدفن = دانشگاه کابل، افغانستان
| longs =  
| در زمان حکومت =  
| longEW =  
| اتفاقات مهم =  
| محل زندگی        = تبریز، تهران، استانبول، برلین، بغداد
| نام دیگر =  
| ملیت              =  
| لقب =  
| نژاد              =  
| بنیانگذار =  
| تابعیت            =
| پیشه =  
| تحصیلات          = مکتب‌خانه‌های تبریز (ادب فارسی و عربی)
| سال‌های نویسندگی =  
| دانشگاه          =  
| سبک نوشتاری = اصلاح‌طلبانه، سیاسی، دانشنامه‌ای
| پیشه             = نویسنده، شاعر، مورخ، ادیب، معلم
| کتاب‌ها = الرد علی الدهریین
| سال‌های فعالیت    = ۱۲۸۲–۱۳۴۴
| مقاله‌ها = مقالات العروة الوثقی
| کارفرما          = وزارت معارف
| نمایشنامه‌ها =  
| نهاد              = انجمن ایالتی آذربایجان، کمیته میلیون ایرانی
| فیلم‌نامه‌ها =  
| نماینده          = نماینده اردبیل در انجمن ایالتی آذربایجان
| دیوان اشعار =  
| شناخته‌شده برای    = نقش در نهضت مشروطیت، همکاری با ستارخان و خیابانی، آثار تاریخی و ادبی
| تخلص =  
| نقش‌های برجسته    = منشی و مستشار ستارخان، عضو هیئت مدیره قیام آزادیستان
| فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها) =  
| سبک              = قصیده‌سرایی، نثر تاریخی
| همسر =  
| تأثیرگذاران      = ستارخان، شیخ محمد خیابانی، سیدحسن تقی‌زاده
| شریک زندگی =  
| تأثیرپذیرفتگان    = محمدحسین شهریار
| فرزندان =  
| شهر خانگی        =  
| تحصیلات = فقه، کلام، فلسفه، علوم سیاسی
| تلویزیون          =  
| دانشگاه =  
| لقب              = هنر، گرامی
| حوزه =  
| حزب              =  
| شاگرد = محمد عبده
| جنبش              = نهضت مشروطیت، قیام آزادیستان
| استاد = شیخ مرتضی انصاری
| مخالفان          =  
| علت شهرت = بیداری اسلامی، جنبش تنباکو، وحدت اسلامی
| هیئت              =  
| تأثیرگذاشته بر = محمد عبده، جنبش مشروطیت، نهضت الازهر
| دین              =اسلام
| تأثیرپذیرفته از = ملاصدرا، جان لاک، ژان ژاک روسو
| مذهب              =  
| وبگاه =  
| منصب              = رئیس دارالفنون، رئیس فرهنگ آذربایجان
| imdb_id =  
| مکتب              =  
| جوایز =  
| آثار              = قیام آذربایجان و ستارخان، تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان، تصحیح بوستان سعدی، تصحیح دیوان عنصری، قطعات منتخبه زبان فارسی
| گفتاورد =  
| خویشاوندان سرشناس =
| امضا =  
| فرزندان          =  
}}
| جوایز             =  
'''سید جمال‌الدین اسدآبادی'''، (متولد سال ۱۲۱۷ ه.ش، اسدآباد همدان یا افغانستان – درگذشته ۱۹ اسفند ۱۲۷۵ ه.ش)، یکی از برجسته‌ترین مصلحان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام در قرن نوزدهم، نقشی محوری در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد ایفا کرد. درباره منشأ و محل تولد او مناقشه است؛ منابع ایرانی او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند، در حالی که برخی منابع افغانی، با استناد به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. این اختلاف، که ریشه در اسناد متناقض و استراتژی سیاسی او دارد، بخشی از پیچیدگی شخصیتش را نشان می‌دهد. او از کودکی نزد پدرش، سید صفی‌الدین، علوم دینی آموخت و در قزوین، تهران، نجف، و هند تحصیلات خود را در فقه، کلام، و علوم غربی گسترش داد. این آموزش‌ها، پایه‌ای برای اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه او فراهم کرد.
| امضا              =  
| اندازه امضا       =
| وبگاه            =
| پانویس            =
| اتهام‌ها        =
| مجازات            =  
|نام=محمد اسماعیل امیرخیزی|تاریخ تولد=۱۹ آذر ۱۲۵۵|مکان تولد=تبریز، محله امیرخیز}}
'''محمد اسماعیل امیرخیزی'''، (متولد ۱۹ آذر ۱۲۵۵، تبریز - درگذشته ۲۷ بهمن ۱۳۳۴، تهران) متخلص به هنر و گرامی، فرزند محمدتقی، نویسنده، شاعر، پژوهشگر، ادیب، محقق، مورخ و از رجال برجسته [[جنبش مشروطه ایران|نهضت مشروطیت ایران]]، در محله امیرخیز تبریز زاده شد. او تا ۱۴ سالگی مقدمات ادب فارسی و عربی را در مکتب‌خانه‌های تبریز فرا گرفت و سپس در تجارتخانه پدرش (دکان بزازی) مشغول به کار شد. اسماعیل امیرخیزی در سن ۲۷ سالگی به حج رفت و در استانبول با مفاهیم مشروطه و جمهوری از طریق جراید و گفتگوها آشنا شد. از آغاز نهضت مشروطیت به آزادی‌خواهان پیوست و به عنوان نماینده اردبیل در انجمن ایالتی آذربایجان شرکت کرد. پس از اعتبار یافتن سردار ملّی [[ستارخان]]، به عنوان منشی ظاهری و مستشار باطنی او منصوب شد و در دستگاه او عاملی مؤثر بود.


پس از افتتاح مجلس شورای ملی دوره دوم، همراه ستارخان به تهران رفت، اما پس از حادثه پارک اتابک (تیرخوردن ستارخان)، با اجازه او به تبریز بازگشت. در ۱۳۳۰ قمری/۱۹۱۲ میلادی به دلیل تجاوز روس‌ها و فشار استبداديان به استانبول هجرت کرد، سپس به دعوت [[سیّدحسن تقی‌زاده|سیدحسن تقی‌زاده]] به برلین رفت و در کمیته میلیون ایرانی فعالیت کرد. در ۱۳۳۳ قمری/۱۹۱۵ میلادی برای کمک به میلیون به بغداد رفت، اما پس از سقوط بغداد به دست انگلیس، به استانبول بازگشت و دو سال ماند. پس از ۷ سال دوری، با خروج روس‌ها از آذربایجان، به تبریز بازگشت و در ۱۲۹۸ شمسی به وزارت معارف پیوست و در دبیرستان محمودیه تدریس کرد. محمداسماعیل امیرخیزی به [[شیخ محمد خیابانی]] پیوست و با پیشنهاد او به هیئت مدیره قیام درآمد؛ پیشنهاد تغییر نام آذربایجان به آزادیستان از او بود. از یاران و مشاوران شیخ بود و در انتخاب ریاست گارد ملی، کلنل [[محمدتقی‌ پسیان|محمدتقی خان پسیان]] را پیشنهاد داد (هرچند سید مرتضی دیبا منصوب شد). او در فرستادن مجاهدان به اهر، پیشنهاد نگهداشتن نیروها در پل آجی را داد. پس از قتل خیابانی، از سیاست کناره گرفت و به امور فرهنگی روی آورد.
سید جمال‌الدین اسدآبادی در کشورهای متعددی، از جمله افغانستان، هند، مصر، عثمانی، ایران، و اروپا، فعالیت کرد. در افغانستان، به دربار شیرعلی‌خان مشاوره داد و در هند، با نقد استعمار بریتانیا، به بیداری اسلامی کمک کرد. در مصر، طی هشت سال اقامت، با سخنرانی در الازهر و تربیت شاگردانی مانند محمد عبده، اصلاحات دینی و آموزشی را ترویج داد. در عثمانی، مجله «العروة الوثقی» را با محمد عبده منتشر کرد که به وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما به دلیل محتوای انتقادی توقیف شد. در ایران، نقش او در [[جنبش تنباکو]] (۱۳۰۶–۱۳۰۸ ق)، از جمله نامه به میرزای شیرازی و تحریک فتوای تحریم تنباکو، به لغو قرارداد استعماری با بریتانیا منجر شد. این حرکت، او را به چهره‌ای کلیدی در مقاومت مردمی تبدیل کرد.


تا ۱۳۱۴ شمسی، اسماعیل امیرخیزی اداره مدرسه فردوسی را بر عهده داشت، سپس به تهران رفت و ریاست دارالفنون را عهده‌دار شد. در ۱۳۲۱ شمسی به تبریز بازگشت و ریاست فرهنگ آذربایجان را بر عهده گرفت، اما دو سال بعد به تهران آمد و از ۱۳۲۵ شمسی دوباره ریاست دارالفنون را بر عهده داشت. در ۱۳۲۸ شمسی بازنشسته شد و در ۲۷ بهمن ۱۳۴۴ شمسی، در تهران درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. آثارش شامل تصحیح بوستان [[سعدی]]، تصحیح دیوان عنصری، قیام آذربایجان و ستارخان، تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان، قطعات منتخبه زبان فارسی و اشعار و مقالات متعدد در جراید است. اسماعیل امیرخیزی معلم شهریار بود و تأثیرگذار بر ادبیات آذربایجان؛ تأکید بر حفظ زبان فارسی، تعلیم دختران، تشکیل شورای فرهنگ، و آموزش بزرگسالان داشت. با وجود مجاهدات، قربانی توطئه سکوت شد و نامش در سایه ستارخان و خیابانی قرار گرفت.
اندیشه‌های او بر وحدت اسلامی، اصلاح دینی، و مبارزه با استعمار و استبداد متمرکز بود. در کتاب «الرد علی الدهریین»، از سازگاری اسلام با علم و عقل دفاع کرد و در مقالات و سخنرانی‌هایش، آموزش مدرن و بازگشت به اصول اولیه اسلام را تبلیغ نمود. او استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست و از حکام مستبد، مانند [[ناصرالدین شاه]] و عبدالحمید دوم، انتقاد کرد. این ایده‌ها، او را به «پدر بیداری اسلامی» تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند برنامه عملی مشخصی ارائه نکرد.


== زندگی و تحصیلات ==
نقدهای مثبت، او را به دلیل بیداری ملت‌ها، ترویج وحدت شیعه و سنی، و تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی در ایران ([[جنبش مشروطه ایران|مشروطیت]])، مصر (نهضت الازهر)، و عثمانی ستایش می‌کنند. با این حال، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برخی او را به وابستگی به [[فراماسونری در ایران|فراماسونری]] یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدرک قوی است. دیگران، نقش او در جنبش‌ها را بزرگ‌نمایی‌شده و ایده‌هایش را فاقد نظام‌مندی می‌دانند. برخی نیز او را به تندروی و ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» متهم کرده‌اند.
محمد اسماعیل امیرخیزی، متخلص به هنر و گرامی، در ۱۹ آذر ۱۲۵۵ شمسی (۵ ذی‌الحجه ۱۲۹۴ قمری) در محله تاریخی امیرخیز تبریز، از محله‌های قدیمی و معروف این شهر، به دنیا آمد. پدرش، محمدتقی، تاجر بزازی بود و دکانی در بازار تبریز داشت. خانواده او از طبقه متوسط بودند و در محیطی فرهنگی و تجاری رشد کردند. محمد اسماعیل تا ۱۴ سالگی، به دلیل شرایط خانوادگی، در تجارتخانه پدرش مشغول به کار شد و در کنار آن به تحصیل پرداخت. این تجربه اولیه در بازار تبریز او را با فرهنگ و اجتماع شهر آشنا کرد و زمینه‌ساز گرایش‌های بعدی‌اش به مسائل اجتماعی و سیاسی شد. تبریز در آن دوره مرکز فعالیت‌های فکری و سیاسی بود که تأثیر زیادی بر شکل‌گیری شخصیت او داشت. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (شانجان)'''


=== تحصیلات و رشد ادبی ===
سید جمال‌الدین  در سال ۱۲۷۵، در استانبول درگذشت، احتمالاً به دلیل مسمومیت به دستور عبدالحمید دوم، هرچند برخی بیماری سرطان را علت مرگ می‌دانند. پیکرش ابتدا در استانبول دفن شد و در سال ۱۳۲۳، به کابل منتقل گردید، جایی که مقبره‌اش در دانشگاه سید جمال‌الدین نمادی از میراث اوست. این انتقال، به مناقشه هویت دامن زد. میراث او در جنبش‌های اصلاحی، وحدت اسلامی، و مقاومت ضداستعماری همچنان مورد مطالعه است و جایگاهش به عنوان یکی از پیشگامان اصلاح در جهان اسلام غیرقابل انکار است.<ref name=":0">[https://www.sjau.ac.ir/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C درباره سید جمال الدین اسدآبادی - دانشگاه سید جمال ‌الدین اسدآبادی]</ref><ref name=":1">[https://revayataf.com/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7/ سید جمال الدین افغانی «اسدآبادی» از افغانستان بود یا ایران؟ - روایت]</ref><ref name=":2">[https://rasekhoon.net/article/show/646025 زندگی نامه سیّد جمال الدّین اسدآبادی - راسخون]</ref><ref name=":3">[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/218 تاریخ و فلسفه در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی - مزدک‌نامه]</ref><ref name=":4">[https://www.tebyan.net/news/5755/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C شهادت سید جمال الدین اسدآبادی - تبیان]</ref><ref name=":5">[https://psri.ir/?id=6h31chic سید جمال الدین اسدآبادی - موسسه مطالعات و پژهشهای سیاسی]</ref><ref name=":6">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/281712/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84 سیدجمال الدین اسد آبادی ؛ پدر اسلامگرایی رادیکال - رویداد۲۴]</ref><ref name=":7">[https://www.dabirimehr.ir/?p=2273 بررسی اندیشه‌های سید جمال الدین اسد آبادی - دبیری مهر]</ref><ref name=":8">[https://hamsenfi.com/%D9%85%D9%82%D8%A8%D8%B1%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D9%88%D9%87%D9%86%D8%AA.html مقبره سید جمال الدین اسد آبادی در پوهنتون کابل - همصنفی]</ref><ref name=":9">[https://www.ibna.ir/news/217888/%D8%B4%DB%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8-%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85-%D8%B3-%D9%84-%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D9%88-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C شیپور ب‍ی‍داری‌ م‍س‍ل‍م‍انان‌ در غریو یک مصلح - ایبنا]</ref><ref name=":10">[https://www.britannica.com/biography/Jamal-al-Din-al-Afghani جمال‌الدین افغانی - بریتانیکا]</ref><ref name=":11">کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، تالیف محمد محیط طباطبایی</ref>
محمد اسماعیل امیرخیزی در سال ۱۲۶۲ ش، در سن ۷ سالگی، وارد مکتب‌خانه‌ای در تبریز شد و مقدمات ادب فارسی و عربی را آموخت. در سال ۱۲۶۵ ش، به مکتب سید حسین زنوزی، یکی از برجسته‌ترین مکتب‌خانه‌های تبریز، رفت و در آنجا علوم ادبی و دینی را فراگرفت. این مکتب به دلیل حضور اساتید برجسته، نقش مهمی در تربیت ادیبان داشت. پس از اتمام دوره مکتب، او به تکمیل معلومات خود نزد اساتید بزرگ ادامه داد. استعداد فطری‌اش در شعر و ادب او را به یکی از ادیبان جوان و بنام آذربایجان تبدیل کرد. توانایی او در قصیده‌سرایی و نثر ادبی از همان جوانی مورد توجه قرار گرفت. این پایه ادبی بعدها در آثارش، مانند تصحیح متون کهن و نگارش تاریخ، نمود یافت. محیط فرهنگی تبریز، که در آن زمان مرکز نشر جراید و فعالیت‌های روشنفکری بود، به رشد فکری او کمک کرد. '''(هم‌نوا) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (شانجان)'''


=== سفر حج و آشنایی با ایده‌های مشروطه ===
== زندگی اولیه و منشأ ==
در سال ۱۲۸۲ ش، در سن ۲۷ سالگی، محمد اسماعیل به سفر حج رفت. در بازگشت، چند روز در استانبول اقامت کرد و از طریق مطالعه جراید عثمانی و گفتگو با روشنفکران، با مفاهیم مشروطه و جمهوری آشنا شد. این تجربه نقطه عطفی در زندگی او بود، زیرا او را با اندیشه‌های آزادی‌خواهی و اصلاحات سیاسی آشنا کرد. این آشنایی زمینه پیوستن او به نهضت مشروطیت را فراهم کرد و دیدگاهش را نسبت به استبداد قاجاری تغییر داد. بازگشت او به تبریز با انگیزه مشارکت در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (هم‌نوا) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (شانجان)'''


== نقش در نهضت مشروطیت ==
=== تولد و مناقشه هویت ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی در سال۱۲۱۷ ه.ش به دنیا آمد، اما محل تولد او موضوع مناقشه‌ای تاریخی است. منابع ایرانی، او را زاده اسدآباد همدان و از خانواده‌ای شیعه معرفی می‌کنند، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌هایی که به ریشه ایرانی اشاره دارند. در مقابل، برخی منابع، به ویژه منابع افغانی، با تأکید بر فعالیت‌های او در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را متولد منطقه کنر افغانستان و سنی‌مذهب می‌دانند. برخی منابع هم می‌گویند که استفاده او از نام «افغانی» استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین بود، بدون انکار قطعی ریشه ایرانی. برخی مورخان، مانند محمد محیط طباطبایی در کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، معتقدند که او به عمد هویت خود را مبهم نگه داشت تا در کشورهای مختلف اسلامی نفوذ کند. این ابهام، نه‌تنها به پیچیدگی شخصیت او افزوده، بلکه بحث‌های ملی‌گرایانه را نیز دامن زده است.<ref name=":1" /><ref name=":0" /><ref name=":10" /><ref name=":11" />


=== پیوستن به مشروطه‌خواهان و همکاری با ستارخان ===
=== کودکی و محیط خانوادگی ===
محمد اسماعیل امیرخیزی از آغاز نهضت مشروطیت به جمع آزادی‌خواهان پیوست. در سال۱۲۸۶ ش، به طور رسمی به طرفداران مشروطیت ملحق شد و به عنوان نماینده اردبیل در انجمن ایالتی آذربایجان، که نهادی کلیدی برای هماهنگی مشروطه‌خواهان بود، شرکت کرد. پس از شهرت یافتن ستارخان به دلیل شجاعتش در دفاع از مشروطه، انجمن ایالتی او را به عنوان منشی ظاهری و مستشار باطنی ستارخان منصوب کرد. در دستگاه سردار ملی، نقش مشورتی او بسیار برجسته بود و ستارخان در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها به نظرات او تکیه می‌کرد. امیرخیزی با دانش ادبی و سیاسی خود، به تنظیم مکاتبات، هماهنگی فعالیت‌ها، و ارائه راهبردهای سیاسی کمک کرد. او در حفظ انسجام نیروهای مشروطه‌خواه در تبریز نقش مهمی داشت و به عنوان حلقه اتصال بین انجمن ایالتی و ستارخان عمل کرد. این همکاری نشان‌دهنده تعهد عمیق او به آرمان‌های مشروطیت بود. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (آذرپژوه) (شانجان)'''
سید جمال‌الدین اسدآبادی در خانواده‌ای مذهبی و دانش‌دوست پرورش یافت. پدرش، سید صفی‌الدین، از سادات اسدآباد و فردی آگاه به علوم دینی بود که از کودکی به آموزش فرزندش اهمیت داد. مادرش، سکینه بیگم، زنی باسواد و آشنا با متون دینی بود که نقش مهمی در تربیت فکری او داشت. از پنج‌سالگی، سید جمال نزد پدرش فقه، اصول، منطق، و کلام را آموخت و با متون کلاسیک اسلامی، از جمله قرآن و احادیث، آشنا شد. در هفت‌سالگی به قزوین نقل مکان کرد، جایی که در مکتب‌خانه‌های محلی و تحت نظر اساتیدی مانند شیخ محمدتقی قزوینی، به مطالعه علوم سنتی ادامه داد. بعدها در تهران، با علمایی مانند آقا سید صادق طباطبایی آشنا شد که بر دیدگاه‌های مذهبی و اجتماعی او تأثیر گذاشت. این محیط، روحیه اصلاح‌طلبی و تعهد به عدالت را در او تقویت کرد و او را برای فعالیت‌های بعدی آماده ساخت.<ref name=":2" /><ref name=":0" />


=== سفر به تهران و بازگشت به تبریز ===
== تحصیلات و شکل‌گیری اندیشه‌ها ==
پس از افتتاح مجلس شورای ملی دوره دوم در سال ۱۲۸۸ ش، محمد اسماعیل همراه ستارخان به تهران رفت تا در استقرار نظام مشروطه مشارکت کند. اما پس از حادثه پارک اتابک (۱۲۸۹ شمسی)، که در آن ستارخان تیر خورد و زخمی شد، امیرخیزی با اجازه او به تبریز بازگشت. این بازگشت به دلیل ناامنی‌های سیاسی و نیاز به ادامه فعالیت‌های مشروطه‌خواهانه در آذربایجان بود. او در تبریز به سازماندهی نیروهای محلی و حفظ روحیه آزادی‌خواهان کمک کرد. این دوره نشان‌دهنده وفاداری او به آرمان‌های مشروطه و رابطه نزدیکش با ستارخان بود. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز)'''


=== هجرت به خارج و فعالیت‌های ملی ===
=== تحصیلات دینی در نجف ===
در سال ۱۳۳۰ قمری (۱۲۹۱ شمسی/۱۹۱۲ میلادی)، به دلیل تجاوز روس‌ها به آذربایجان و فشار استبداديان، محمد اسماعیل به استانبول هجرت کرد. در آنجا به دعوت سیدحسن تقی‌زاده به برلین رفت و در کمیته میلیون ایرانی، که گروهی از فعالان مشروطه‌خواه بود، فعالیت کرد. در سال ۱۳۳۳ قمری (۱۲۹۴ شمسی/۱۹۱۵ میلادی)، برای کمک به میلیون به بغداد سفر کرد، اما پس از سقوط بغداد به دست نیروهای انگلیسی، به استانبول بازگشت و دو سال در آنجا ماند. پس از خروج روس‌ها از آذربایجان در سال ۱۲۹۷ شمسی، پس از ۷ سال دوری، به تبریز بازگشت. این دوره هجرت نشان‌دهنده تعهد او به مبارزه برای آزادی و استقلال ایران در سطح بین‌المللی بود. (پژوهشکده تاریخ معاصر) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (شانجان) '''محل قرارگیری در پیوستار تاریخی''': این زیربخش به دوره هجرت (۱۲۹۱–۱۲۹۷ شمسی) مربوط است.
سید جمال در ۱۲سالگی به نجف سفر کرد و در محضر شیخ مرتضی انصاری، یکی از برجسته‌ترین مراجع شیعه، به تحصیل فقه، اصول، و کلام پرداخت. این دوره، که حدود چهار سال طول کشید، دانش عمیقی از فقه شیعی و روش‌های اجتهاد به او بخشید. او همچنین با آثار فلسفی اسلامی، مانند نوشته‌های ملاصدرا و [[ابوعلی سینا|ابن‌سینا]]، آشنا شد که بعدها در استدلال‌هایش برای سازگاری اسلام با عقلانیت به کار گرفت. محیط نجف، با حضور علمای برجسته، او را با مسائل جهان اسلام، از جمله تفرقه مذهبی و ضعف سیاسی، مواجه کرد و پرسشگری درباره انحطاط امت اسلامی را در او برانگیخت. این تجربه، پایه‌ای برای ایده‌های وحدت‌گرایانه او شد.<ref name=":2" />


== قیام خیابانی و فعالیت‌های سیاسی بعدی ==
=== تحصیلات در هند و تأثیرات غربی ===
در ۱۷سالگی، سید جمال‌الدین اسدآبادی به هند سفر کرد و در شهرهایی مانند بمبئی و کلکته با علوم غربی، از جمله فلسفه، علوم سیاسی، و ریاضیات، آشنا شد. او در هند با آثار فلاسفه‌ای مانند جان لاک و ژان ژاک روسو آشنا شد که بر دیدگاه‌هایش درباره آزادی و حاکمیت مردمی تأثیر گذاشت. مواجهه با استعمار بریتانیا در هند، به‌ویژه پس از قیام ۱۲۷۳ ق (۱۲۳۶ ش)، او را به نقد استعمار و بررسی علل عقب‌ماندگی جوامع اسلامی سوق داد. او در این دوره، زبان انگلیسی را آموخت و با مطالعه نشریات غربی، درک عمیقی از نظام‌های سیاسی مدرن پیدا کرد. این تجربه، او را به این باور رساند که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای علمی غرب استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی خود را از دست بدهند.<ref name=":3" /><ref name=":10" />


=== پیوستن به شیخ محمد خیابانی و نقش در قیام آزادیستان ===
== سفرها و فعالیت‌های بین‌المللی ==
محمد اسماعیل امیرخیزی در سال ۱۲۹۹ ش، به شیخ محمد خیابانی، رهبر قیام آزادیستان، پیوست. این قیام از ۱۷ فروردین تا ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ ش، با هدف اصلاحات سیاسی و استقلال آذربایجان از سلطه خارجی شکل گرفت. با پیشنهاد خیابانی، امیرخیزی به هیئت مدیره قیام ملحق شد و نقش مشورتی کلیدی ایفا کرد. او پیشنهاد تغییر نام آذربایجان به «آزادیستان» را مطرح کرد که نشان‌دهنده اعتقادش به آرمان‌های آزادی‌خواهی بود. در انتخاب رئیس گارد ملی، او کلنل محمدتقی خان پسیان را پیشنهاد داد، اما شیخ، سید مرتضی دیبا را منصوب کرد. هنگام اعزام ۲۰۰ مجاهد به اهر برای مقابله با نیروهای مخالف، امیرخیزی پیشنهاد کرد نیروها در پل آجی (محل استراتژیک نزدیک تبریز) نگه داشته شوند تا از پراکندگی جلوگیری شود. این پیشنهاد نشان‌دهنده هوش استراتژیک او بود. او در تنظیم مکاتبات و هماهنگی فعالیت‌های قیام نیز نقش داشت. پس از سرکوب قیام و قتل خیابانی در شهریور ۱۲۹۹، امیرخیزی از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت و به امور فرهنگی و آموزشی روی آورد. این تصمیم احتمالاً به دلیل فشارهای سیاسی و ناامیدی از شکست قیام بود. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (آذرپژوه) (شانجان)'''
[[پرونده:سید جمال الدین در پاریس.jpg|جایگزین=سید جمال الدین در دوران اقامت در پاریس|بندانگشتی|300x300پیکسل|سید جمال الدین در دوران اقامت در پاریس]]


=== کناره‌گیری از سیاست و تمرکز بر فرهنگ ===
=== فعالیت‌ها در پاریس و لندن ===
پس از قتل شیخ محمد خیابانی، محمد اسماعیل امیرخیزی به دلیل فضای سنگین سیاسی و سرکوب آزادی‌خواهان، از فعالیت‌های سیاسی فاصله گرفت. او تصمیم گرفت انرژی خود را صرف امور فرهنگی و آموزشی کند. این تغییر جهت نشان‌دهنده انعطاف او در حفظ آرمان‌هایش از طریق آموزش و ادبیات بود. در سال ۱۲۹۸ ش، پیش از قیام، به وزارت معارف پیوسته بود و این زمینه را برای فعالیت‌های بعدی‌اش فراهم کرد. او معتقد بود که آموزش و ترویج فرهنگ می‌تواند به تقویت هویت ملی و بیداری اجتماعی کمک کند، به‌ویژه در آذربایجان که تحت تأثیر تهاجمات خارجی و استبداد داخلی بود. این دوره نشان‌دهنده گذار او از مبارزه سیاسی به نقش‌آفرینی فرهنگی بود که بعدها در تدریس و نگارش آثارش نمود یافت. '''(پژوهشکده تاریخ معاصر) (نصرنیوز) (آذری‌ها) (شانجان''')
سید جمال‌الدین اسدآبادی در دهه ۱۲۹۰ ه.ق به اروپا، به‌ویژه پاریس و لندن، سفر کرد و با روشنفکران غربی و مهاجران شرقی تعامل داشت. در پاریس، او با همکاری محمد عبده، مجله «العروة الوثقی» را در سال ۱۲۹۰ ق منتشر کرد که به نقد استعمار و ترویج وحدت اسلامی می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش در پاریس، از جمله در محافل دانشگاهی، از ضرورت اصلاحات در جهان اسلام دفاع کرد و با شخصیت‌هایی مانند ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی، درباره رابطه دین و علم مناظره کرد. در لندن، با دیپلمات‌های بریتانیایی و فعالان ضداستعماری دیدار کرد و تلاش کرد حمایت آن‌ها را برای جنبش‌های اسلامی جلب کند. این سفرها، دیدگاه جهانی او را تقویت کرد و او را به یکی از اولین اندیشمندان اسلامی تبدیل کرد که در سطح بین‌المللی فعالیت کرد.<ref name=":5" />


== فعالیت‌های آموزشی و مدیریت فرهنگی ==
=== فعالیت‌ها در روسیه ===
در اواخر دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال‌الدین اسدآبادی به روسیه سفر کرد تا با مقامات این کشور درباره مقابله با نفوذ بریتانیا در منطقه گفت‌وگو کند. او معتقد بود که رقابت میان قدرت‌های استعماری، مانند روسیه و بریتانیا، می‌تواند فرصتی برای تقویت استقلال کشورهای اسلامی باشد. در سن‌پترزبورگ، او با دیپلمات‌ها و روشنفکران دیدار کرد و مقالاتی در نشریات محلی منتشر نمود که به نقد سیاست‌های استعماری بریتانیا در هند و خاورمیانه می‌پرداخت. این فعالیت‌ها، هرچند کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده تلاش او برای استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در راستای اهداف ضداستعماری بود. با این حال، برخی منابع، این اقدامات را نشانه‌ای از عمل‌گرایی بیش از حد یا حتی همکاری با قدرت‌های خارجی می‌دانند که به اعتبار او آسیب زده است.<ref name=":6" />


=== تدریس و مدیریت مدرسه فردوسی ===
== فعالیت‌های سیاسی و اصلاحی ==
محمد اسماعیل امیرخیزی در سال ۱۲۹۸ ش، به وزارت معارف پیوست و در دبیرستان محمودیه (بعدها فردوسی) تبریز به تدریس ادبیات فارسی پرداخت. تا سال ۱۳۱۴ ش، اداره این مدرسه را بر عهده داشت و به تربیت نسل جدیدی از دانش‌آموزان کمک کرد. او به آموزش ادبیات کلاسیک و مدرن اهتمام داشت و با روش‌های نوین تدریس، دانش‌آموزان را به مطالعه متون کهن فارسی تشویق می‌کرد. یکی از شاگردان برجسته او محمدحسین شهریار، شاعر نامدار، بود که تا سال ۱۲۹۹ در این مدرسه درس خواند و خود را مدیون آموزش‌های امیرخیزی می‌دانست. او با وساطت نزد [[محمدتقی بهار|ملک‌الشعرای بهار]]، مقدمه‌ای برای دیوان شهریار فراهم کرد. مدیریت او در مدرسه فردوسی به تقویت آموزش در تبریز کمک کرد و این دوره به عنوان یکی از نقاط اوج فعالیت‌های آموزشی‌اش شناخته می‌شود. '''(مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (آذری‌ها) (شانجان)'''


=== ریاست فرهنگ آذربایجان و دارالفنون ===
=== آغاز فعالیت‌های سیاسی در افغانستان و هند ===
در سال ۱۳۱۴ ش، امیرخیزی به تهران نقل مکان کرد و ریاست دارالفنون، یکی از معتبرترین مراکز آموزشی ایران، را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۲۱ ش، به تبریز بازگشت و به عنوان رئیس فرهنگ آذربایجان منصوب شد. در این سمت، او به توسعه آموزش در منطقه اهتمام ورزید. او به تعلیم دختران و تأسیس مدارس دخترانه اهمیت زیادی داد و شورای فرهنگ را برای بحث در مسائل آموزشی تشکیل داد. همچنین، در آموزش بزرگسالان تلاش کرد و انجمنی از علاقه‌مندان فرهنگ تأسیس نمود تا زبان فارسی را ترویج کند و مسائل فرهنگی را بررسی نماید. در جلسات حزبی، او گفتگوها را به زبان فارسی مصوب کرد تا هویت ملی تقویت شود. در سال ۱۳۲۳ ش، به تهران بازگشت و از ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸، دوباره ریاست دارالفنون را بر عهده داشت. در ۱۳۲۸ بازنشسته شد، اما تأثیراتش در نظام آموزشی باقی ماند. این دوره نشان‌دهنده تعهد او به پیشرفت فرهنگی و آموزشی ایران بود. '''(مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (آذری‌ها) (هم‌نوا)'''
سید جمال‌الدین اسدآبادی فعالیت‌های سیاسی خود را از دهه ۱۲۸۰ ق (حدود ۱۲۴۰ ش) آغاز کرد. در ۱۲۸۴ ق به کابل سفر کرد و به دربار امیر شیرعلی‌خان راه یافت. او با ارائه مشاوره‌های سیاسی، به‌ویژه در زمینه تقویت استقلال افغانستان در برابر نفوذ بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات حکومتی را ترویج دهد. با این حال، پس از تغییر قدرت در کابل و روی کار آمدن محمداعظم‌خان، او به دلیل مواضع سیاسی‌اش از افغانستان اخراج شد. در هند، که تحت سلطه استعمار بریتانیا بود، سید جمال‌الدین با مشاهده ضعف‌های جوامع اسلامی و تأثیرات استعمار، به سخنرانی و نگارش مقالاتی پرداخت که بر بیداری اسلامی و مقاومت در برابر نفوذ خارجی تأکید داشت. او در هند با علما و روشنفکران محلی ارتباط برقرار کرد و ایده‌های وحدت اسلامی را مطرح نمود، هرچند این فعالیت‌ها باعث حساسیت مقامات بریتانیایی و اخراج او از هند شد. این دوره، پایه‌ای برای فعالیت‌های بعدی او در کشورهای اسلامی و اروپا شد.<ref name=":2" />


== آثار و میراث تاریخی و ادبی-فرهنگی ==
=== نقش در مصر و عثمانی ===
[[پرونده:محمد اسماعیل امیرخیزی.jpg|جایگزین=قیام آذربایجان و ستارخان، اثر اسماعیل امیرخیزی|بندانگشتی|240x240پیکسل|قیام آذربایجان و ستارخان، اثر اسماعیل امیرخیزی]]
در دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال‌الدین به مصر سفر کرد و به مدت هشت سال (۱۲۹۴–۱۳۰۲ ق) در قاهره اقامت داشت. او در دانشگاه الازهر و محافل روشنفکری مصر سخنرانی‌هایی ایراد کرد که بر اصلاح دینی، آموزش مدرن، و مبارزه با استبداد خدیو مصر متمرکز بود. او شاگردانی مانند محمد عبده را تربیت کرد که بعدها از رهبران اصلاح دینی شدند. فعالیت‌هایش در مصر، از جمله تأسیس انجمن‌های مخفی برای ترویج آزادی‌خواهی، باعث شد خدیو اسماعیل او را در ۱۲۹۶ ق اخراج کند. پس از مصر، به استانبول رفت و در دربار عثمانی مورد استقبال قرار گرفت، اما سخنرانی‌هایش علیه استبداد و ترویج اصلاحات، حساسیت سلطان عبدالحمید دوم را برانگیخت و منجر به محدودیت فعالیت‌هایش شد. او در این دوره، مجله «العروة الوثقی» را با همکاری محمد عبده منتشر کرد که به ترویج وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما این نشریه نیز پس از چند شماره توقیف شد.<ref name=":5" />
محمد اسماعیل امیرخیزی آثار متعددی در حوزه ادبیات و تاریخ از خود به جا گذاشت. او تصحیح بوستان سعدی را در سال‌های ۱۳۱۰ و ۱۳۱۲ ش، در تبریز منتشر کرد که نشان‌دهنده تسلط او بر متون کلاسیک فارسی بود. همچنین، دیوان عنصری را تصحیح کرد که یکی از کارهای برجسته او در احیای متون کهن است. کتاب «قیام آذربایجان و ستارخان» از مهم‌ترین آثار اوست که به شرح نقش مشروطه‌خواهان و سردار ملی در نهضت مشروطیت می‌پردازد و سندی ارزشمند از تاریخ معاصر ایران است. دیگر اثر او، «تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان»، به بررسی سیر تحولات فرهنگی و ادبی منطقه پرداخت و منبعی مهم برای مطالعات منطقه‌ای است. او همچنین «قطعات منتخبه زبان فارسی (نظم و نثر)» را تدوین کرد که گزیده‌ای از آثار ادبی فارسی بود. اشعار و مقالات او در جراید مختلف منتشر شد و مجموعه خطی آثارش در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می‌شود. او قصیده‌سرای برجسته‌ای بود و یک شعر به سبک سانِت‌های اروپایی سرود که نشان‌دهنده نوآوری او در شعر بود. این آثار نقش او را به عنوان ادیب و مورخ تثبیت کرد. '''(مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (آذرپژوه) (آذری‌ها)'''


=== تأثیر بر ادبیات و آموزش ===
=== نقش در جنبش تنباکو در ایران ===
اسماعیل امیرخیزی تأثیر عمیقی بر ادبیات و آموزش آذربایجان گذاشت. او معلم محمدحسین شهریار در مدرسه فردوسی بود و با آموزش ادبیات کلاسیک، بر سبک شاعری او اثر گذاشت. شهریار خود را مدیون او می‌دانست و مقدمه دیوانش با وساطت امیرخیزی توسط ملک‌الشعرای بهار نوشته شد. او بر حفظ و ترویج زبان فارسی تأکید داشت و در جلسات حزبی، گفتگوها را به فارسی مصوب کرد تا هویت ملی تقویت شود. فعالیت‌های او در شورای فرهنگ و آموزش بزرگسالان به توسعه سواد و فرهنگ در آذربایجان کمک کرد. تأسیس انجمن علاقه‌مندان فرهنگ نیز فضایی برای بحث‌های ادبی و فرهنگی فراهم کرد. او با احیای متون کهن و نگارش تاریخ مشروطیت، به حفظ میراث ادبی و تاریخی ایران کمک کرد. با این حال، به دلیل قرار گرفتن در سایه شخصیت‌هایی مانند ستارخان و خیابانی، نامش کمتر مورد توجه قرار گرفت و قربانی «توطئه سکوت» شد. '''(آذری‌ها) (هم‌نوا) (نصرنیوز)'''
بازگشت سید جمال‌الدین اسدآبادی به ایران در ۱۳۰۶ ق، نقطه عطفی در فعالیت‌های سیاسی او بود. او با سخنرانی‌های آتشین در تهران و شهرهای دیگر، علیه استبداد ناصرالدین شاه قاجار و قراردادهای استعماری، به‌ویژه قرارداد تنباکو با بریتانیا، اعتراض کرد. نامه او به میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، نقش مهمی در صدور فتوای تحریم تنباکو داشت که به لغو قرارداد منجر شد. این حرکت، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های موفق مقاومت مردمی علیه استعمار در ایران شناخته می‌شود. با این حال، مواضع تند او علیه دربار قاجار، باعث تبعیدش به عثمانی در سال ۱۳۰۸ ق شد. این دوره، او را به چهره‌ای محوری در جنبش‌های ضداستعماری ایران تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند نقش او در این جنبش بیش از حد برجسته شده است.<ref name=":0" />


== درگذشت و ارزیابی میراث ==
== اندیشه‌ها و آثار ==
محمد اسماعیل امیرخیزی در ۲۷ بهمن ۱۳۴۴ شمسی (۲۵ شوال ۱۳۸۵ قمری) در تهران درگذشت و در بهشت زهرا دفن شد. با وجود نقش برجسته‌اش در مشروطیت، قیام خیابانی، و آموزش، نام او در تاریخ معاصر ایران کمتر شناخته شده است. برخی او را قربانی «توطئه سکوت» می‌دانند، زیرا فعالیت‌هایش در سایه شخصیت‌های بزرگی مانند ستارخان و خیابانی قرار گرفت. با این حال، آثار تاریخی و ادبی او، به‌ویژه «قیام آذربایجان و ستارخان»، سندی ارزشمند از تاریخ مشروطیت است و نقش او در ترویج فرهنگ و آموزش غیرقابل انکار است. او به عنوان ادیب، مورخ، و معلم، به حفظ هویت فرهنگی و ادبی ایران کمک کرد و میراثش در کتابخانه مجلس و آثار شاگردانش مانند شهریار باقی مانده است. '''(مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) (نصرنیوز) (آذری‌ها) (آذرپژوه)'''


== منابع ==
=== وحدت اسلامی و اصلاح دینی ===
اندیشه محوری سید جمال‌الدین اسدآبادی، وحدت اسلامی بود که به دنبال اتحاد شیعه و سنی برای مقابله با استعمار و احیای تمدن اسلامی بود. او معتقد بود که انحطاط جوامع اسلامی نتیجه دوری از اصول اولیه اسلام، نفوذ استعمار، و استبداد حکام است. در کتاب «الرد علی الدهریین»، او به نقد مادی‌گرایی و دفاع از عقلانیت اسلامی پرداخت و استدلال کرد که اسلام با علم و پیشرفت سازگار است. او همچنین از آموزش مدرن، به‌ویژه علوم طبیعی و سیاسی، حمایت می‌کرد و معتقد بود که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای غرب برای تقویت خود استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی‌شان را از دست بدهند. این دیدگاه، در سخنرانی‌هایش در مصر، هند، و عثمانی و در مقالات «العروة الوثقی» بازتاب یافت.<ref name=":3" />
 
=== مبارزه با استعمار و استبداد ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست. او در آثار و سخنرانی‌هایش، به نقد قراردادهای استعماری، مانند امتیاز تنباکو، و نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب پرداخت. او همچنین از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و سلطان عبدالحمید، انتقاد کرد و خواستار اصلاحات حکومتی و مشارکت مردم در اداره امور شد. این ایده‌ها، او را به یکی از پیشگامان جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند او در عمل نتوانست ساختارهای منسجمی برای تحقق این ایده‌ها ایجاد کند.<ref name=":7" />
 
== آثار و فعالیت‌های فکری ==
 
=== مجله العروة الوثقی و تأثیرات آن ===
یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فکری سید جمال‌الدین اسدآبادی، انتشار مجله «العروة الوثقی» در سال ۱۲۹۰ ق (۱۲۵۲ ش) در پاریس بود. این مجله، که با همکاری محمد عبده منتشر شد، به عنوان یکی از اولین نشریات جهان اسلام شناخته می‌شود که به‌طور خاص به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداخت. هدف اصلی مجله، ترویج وحدت اسلامی میان شیعه و سنی، نقد استعمار غرب، و بیداری ملت‌های اسلامی در برابر استبداد حکام بود. مقالات آن، که به زبان عربی منتشر می‌شد، به موضوعاتی مانند اصلاح نظام‌های حکومتی، آموزش مدرن، و احیای تمدن اسلامی می‌پرداخت. العروة الوثقی در کشورهای اسلامی، از جمله مصر، ایران، و عثمانی، توزیع شد، اما به دلیل محتوای انتقادی‌اش، پس از ۱۸ شماره توسط مقامات استعماری و عثمانی توقیف گردید. این نشریه، تأثیر عمیقی بر روشنفکران معاصر، از جمله در ایران و مصر، گذاشت و به عنوان منبعی برای جنبش‌های اصلاحی بعدی شناخته شد. با وجود توقیف، نسخه‌های مخفیانه آن همچنان در میان فعالان سیاسی دست به دست می‌شد.<ref name=":5" />
 
=== کتاب «الرد علی الدهریین» ===
کتاب «الرد علی الدهریین» (نقد مادی‌گرایان) یکی از آثار کلیدی سید جمال‌الدین است که در پاسخ به ایده‌های مادی‌گرایانه و الحادی برخی روشنفکران زمانه‌اش نوشته شد. این کتاب، که در اصل به عربی نگاشته و بعدها به فارسی ترجمه شد، استدلال می‌کند که اسلام نه‌تنها با علم و عقلانیت سازگار است، بلکه می‌تواند پایه‌ای برای پیشرفت جوامع اسلامی باشد. سید جمال در این اثر، به نقد دیدگاه‌هایی پرداخت که دین را مانع ترقی می‌دانستند و تأکید کرد که اصول اسلامی، مانند عقل و عدالت، با دستاوردهای علمی غرب همخوانی دارد. او همچنین از تمدن اسلامی به عنوان نیرویی برای مقابله با استعمار دفاع کرد. این کتاب، به دلیل سبک استدلالی و زبان روشن، در میان علما و روشنفکران جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت و به ترویج گفتمان اصلاح دینی کمک کرد.<ref name=":3" />
 
=== دیگر آثار و سخنرانی‌ها ===
سید جمال علاوه بر «الرد علی الدهریین» و «العروة الوثقی»، مقالات و سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف ارائه کرد. سخنرانی‌های او در مصر، به‌ویژه در دانشگاه الازهر، بر آموزش مدرن و اصلاح نظام‌های دینی و سیاسی متمرکز بود. او همچنین در هند، عثمانی، و اروپا مقالاتی در نشریات محلی منتشر کرد که به موضوعاتی مانند ضرورت وحدت اسلامی، نقد استعمار، و اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت. بسیاری از این آثار به دلیل شرایط سیاسی زمان، به‌صورت پراکنده منتشر شدند و برخی از آن‌ها بعدها توسط شاگردانش، مانند محمد عبده، گردآوری شد. این فعالیت‌های فکری، او را به یکی از پیشگامان جنبش بیداری اسلامی تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان بر این باورند که آثارش فاقد نظام‌مندی کافی برای ارائه یک برنامه عملی جامع بود.<ref name=":7" />
 
== نقدها و ارزیابی‌ها ==
 
=== نقدهای مثبت ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی به دلیل نقشش در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار، از سوی بسیاری از مورخان و روشنفکران ستایش شده است. او به عنوان «شیپور بیداری مسلمانان» شناخته می‌شود، زیرا با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، آگاهی سیاسی و اجتماعی را در جوامع اسلامی گسترش داد. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، تربیت شاگردانی مانند محمد عبده در مصر، و تأثیرگذاری بر جنبش‌های اصلاحی در عثمانی، از دستاوردهای برجسته‌اش است. او همچنین به دلیل تأکید بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان یکی از اولین اندیشمندانی شناخته می‌شود که این ایده را در سطح جهانی مطرح کرد. منابع متعدد، از جمله کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی، او را به عنوان یک مصلح پیشرو معرفی می‌کنند که با ترکیب عقلانیت اسلامی و علوم مدرن، راهی برای احیای تمدن اسلامی گشود.<ref name=":9" /><ref name=":11" />
 
=== نقدهای منفی و مناقشات ===
با وجود ستایش‌ها، سید جمال‌الدین با انتقاداتی نیز مواجه بوده است. برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدارک قوی مطرح شده‌اند. دیگر منتقدان، مانند برخی مورخان غربی، معتقدند که نقش او در جنبش‌های اصلاحی بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و او در عمل نتوانست ساختارهای پایداری برای تحقق ایده‌هایش ایجاد کند. مناقشه هویت (ایرانی یا افغانی بودن) نیز به انتقادات دامن زده است؛ برخی منابع افغانی، تأکید دارند که او از کنر افغانستان بود و استفاده از نام «اسدآبادی» را تاکتیکی برای فعالیت در ایران می‌دانند. همچنین، برخی منتقدان، مانند او را به دلیل ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» مورد نقد قرار داده‌اند، و معتقدند که ایده‌هایش گاهی به تندروی منجر شده است. این انتقادات، پیچیدگی شخصیت و تأثیر او را نشان می‌دهد.<ref name=":6" /><ref name=":8" />
 
== وفات و پایان زندگی ==
 
=== تبعید به عثمانی و مرگ مشکوک ===
[[پرونده:مقبره سید جمال‌الدین،پوهنتون کابل.jpg|جایگزین=مقبره سید جمال‌الدین در پوهنتون کابل، افغانستان|بندانگشتی|247x247پیکسل|مقبره سید جمال‌الدین در پوهنتون کابل، افغانستان]]
سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از فعالیت‌های گسترده در ایران، به‌ویژه نقشش در جنبش تنباکو، در سال ۱۳۰۸ ق (۱۲۷۰ ش) به دستور ناصرالدین شاه قاجار از ایران تبعید شد و به عثمانی بازگشت. در استانبول، ابتدا مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم قرار گرفت، اما به دلیل مواضع انتقادی‌اش علیه استبداد و نفوذ استعمار، به تدریج تحت نظارت شدید قرار گرفت. او در سال‌های پایانی عمرش، عملاً در حصر خانگی بود و اجازه فعالیت سیاسی نداشت. در سال ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۵ ش)، در سن ۵۸ سالگی در استانبول درگذشت. منابع متعدد، مرگ او را مشکوک و احتمالاً ناشی از مسمومیت به دستور سلطان عبدالحمید دوم می‌دانند، که از نفوذ فکری سید جمال هراس داشت. برخی دیگر معتقدند که او به دلیل بیماری سرطان فک درگذشت، اما شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد. این ابهام، به پیچیدگی شخصیت و تأثیرات سیاسی او افزوده است.<ref name=":4" />
 
=== مقبره و یادبود ===
پس از مرگ، پیکر سید جمال‌الدین اسدآبادی ابتدا در قبرستان شیخ‌لر استانبول دفن شد. در سال ۱۳۲۳ ش (۱۹۴۴ م)، به درخواست دولت افغانستان، بقایای او به کابل منتقل شد و در محوطه دانشگاه کابل، که اکنون دانشگاه سید جمال‌الدین نام دارد، دفن گردید. مقبره او به عنوان نمادی از میراث فکری‌اش در افغانستان حفظ شده و مورد احترام است. این انتقال، به مناقشه هویت او دامن زد، زیرا برخی آن را نشانه‌ای از ریشه افغانی او دانستند، در حالی که منابع ایرانی تأکید دارند که این اقدام صرفاً به دلیل فعالیت‌هایش در افغانستان بود. آرامگاه او امروز به عنوان مکانی برای بزرگداشت ایده‌های وحدت اسلامی و مبارزه با استعمار شناخته می‌شود.<ref name=":8" />
 
== میراث و تأثیرات ==
سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان یکی از پیشگامان بیداری اسلامی، تأثیر عمیقی بر جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام گذاشت. در مصر، شاگردش محمد عبده ایده‌های او را در اصلاح دینی و آموزش مدرن پیش برد و نهضت الازهر را تحت تأثیر قرار داد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو به عنوان نقطه عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار شناخته می‌شود و الهام‌بخش جنبش مشروطیت بود. در عثمانی، ایده‌های وحدت اسلامی او بر جوانان ترک تأثیر گذاشت، هرچند با مقاومت دربار مواجه شد. کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی تأکید دارد که او با ترویج عقلانیت و وحدت، پایه‌گذار گفتمان مدرن اسلامی بود. تأثیر او در هند نیز بر جنبش‌های ضداستعماری، مانند نهضت علیگره، قابل مشاهده است.<ref name=":9" /><ref name=":11" />
 
=== مناقشه هویت و تأثیرات آن ===
مناقشه بر سر هویت سید جمال‌الدین (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان ادامه دارد و بر میراث او سایه افکنده است. منابع ایرانی، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌ها، او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند. در مقابل، منابع افغانی، با اشاره به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از نام «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. برخی مورخان، مانند آنچه در بریتانیکا آمده، معتقدند که او از نام «افغانی» به‌صورت استراتژیک برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین استفاده کرد، بدون آنکه این لزوماً به معنای انکار ریشه ایرانی‌اش باشد. این مناقشه، نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیت او و تلاشش برای ایجاد وحدت در جهان اسلام است، اما گاهی به سوءتفاهم‌ها و جدل‌های ملی‌گرایانه منجر شده است.<ref name=":1" /><ref name=":10" />
 
== ارزیابی کلی و اهمیت تاریخی ==
سید جمال‌الدین اسدآبادی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های قرن نوزدهم جهان اسلام، جایگاهی منحصربه‌فرد در تاریخ جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی دارد. فعالیت‌های او در کشورهای مختلف، از جمله ایران، مصر، عثمانی، هند، و افغانستان، نشان‌دهنده تلاشی گسترده برای احیای عزت و قدرت جوامع اسلامی در برابر استعمار و استبداد بود. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های مقاومت مردمی علیه قراردادهای استعماری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ضداستعماری ایران محسوب می‌شود. انتشار مجله «العروة الوثقی» و نگارش «الرد علی الدهریین» نیز از او چهره‌ای پیشرو در گفتمان اصلاح دینی و وحدت اسلامی ساخت. این آثار، با ترویج عقلانیت و نقد انحطاط، الهام‌بخش روشنفکران و فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام شدند.
 
تأثیر او بر شاگردانش، مانند محمد عبده در مصر، و بر جنبش‌هایی مانند مشروطیت در ایران و نهضت‌های اصلاحی در عثمانی و هند، نشان‌دهنده عمق نفوذ فکری اوست. تأکید او بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان راهی برای مقابله با تفرقه و نفوذ استعمار، یکی از نوآورانه‌ترین جنبه‌های اندیشه‌اش بود. همچنین، حمایت او از آموزش مدرن و سازگاری اسلام با علم، دیدگاه‌های سنتی در جوامع اسلامی را به چالش کشید و راه را برای گفتمان‌های بعدی هموار کرد.
 
با این حال، شخصیت و فعالیت‌های او بدون حاشیه نبودند. مناقشه بر سر هویت او (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان موضوع بحث است و برخی منابع، استفاده او از نام «افغانی» را استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین می‌دانند. انتقاداتی مانند اتهام وابستگی به فراماسونری، نبود برنامه عملی مشخص، یا تندروی در ایده‌ها نیز بخشی از ارزیابی‌های تاریخی او را تشکیل می‌دهند. این جنبه‌ها، پیچیدگی شخصیت او را نشان می‌دهند و بر نیاز به مطالعه دقیق‌تر اسناد تاریخی تأکید دارند.
 
میراث سید جمال در سه حوزه کلیدی خلاصه می‌شود: وحدت اسلامی، مبارزه با استعمار، و اصلاح دینی. او با سخنرانی‌ها، آثار، و فعالیت‌های سیاسی‌اش، به آگاهی‌بخشی در جوامع اسلامی کمک کرد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی، از جمله روشنفکران مشروطه در ایران و اصلاح‌گران مصری، شد. اهمیت تاریخی سید جمال در توانایی او برای پیوند دادن عقلانیت اسلامی با نیازهای عصر مدرن نهفته است. او به عنوان پلی میان سنت و تجدد، و میان شرق و غرب، شناخته می‌شود که تلاش کرد جوامع اسلامی را از انحطاط به سوی پیشرفت هدایت کند. جایگاه او در تاریخ، به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است، هرچند نیازمند بررسی بی‌طرفانه برای درک کامل تأثیرات و محدودیت‌هایش است.<ref name=":0" /><ref name=":9" /><ref name=":3" />
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۳۷

برای صفحه تمرین.jpg
سید جمال‌الدین اسدآبادی
سید جمال الدین اسدآبادی.jpg
سید جمال‌الدین اسدآبادی، مصلح و اندیشمند سیاسی جهان اسلام
زمینهٔ کاری اصلاح دینی، سیاست، نویسندگی
زادروز سال ۱۲۱۷ ش
اسدآباد همدان، ایران یا کنر، افغانستان (مورد مناقشه)
پدر و مادر سید صفی‌الدین، سکینه بیگم
مرگ ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)
استانبول
علت مرگ مسمومیت (مشکوک) یا بیماری
جایگاه خاکسپاری دانشگاه کابل، افغانستان
سبک نوشتاری اصلاح‌طلبانه، سیاسی، دانشنامه‌ای
کتاب‌ها الرد علی الدهریین
نوشتارها مقالات العروة الوثقی
مدرک تحصیلی فقه، کلام، فلسفه، علوم سیاسی
شاگرد محمد عبده
استاد شیخ مرتضی انصاری
دلیل سرشناسی بیداری اسلامی، جنبش تنباکو، وحدت اسلامی
اثرگذاشته بر محمد عبده، جنبش مشروطیت، نهضت الازهر
اثرپذیرفته از ملاصدرا، جان لاک، ژان ژاک روسو

سید جمال‌الدین اسدآبادی، (متولد سال ۱۲۱۷ ه.ش، اسدآباد همدان یا افغانستان – درگذشته ۱۹ اسفند ۱۲۷۵ ه.ش)، یکی از برجسته‌ترین مصلحان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام در قرن نوزدهم، نقشی محوری در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد ایفا کرد. درباره منشأ و محل تولد او مناقشه است؛ منابع ایرانی او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند، در حالی که برخی منابع افغانی، با استناد به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. این اختلاف، که ریشه در اسناد متناقض و استراتژی سیاسی او دارد، بخشی از پیچیدگی شخصیتش را نشان می‌دهد. او از کودکی نزد پدرش، سید صفی‌الدین، علوم دینی آموخت و در قزوین، تهران، نجف، و هند تحصیلات خود را در فقه، کلام، و علوم غربی گسترش داد. این آموزش‌ها، پایه‌ای برای اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه او فراهم کرد.

سید جمال‌الدین اسدآبادی در کشورهای متعددی، از جمله افغانستان، هند، مصر، عثمانی، ایران، و اروپا، فعالیت کرد. در افغانستان، به دربار شیرعلی‌خان مشاوره داد و در هند، با نقد استعمار بریتانیا، به بیداری اسلامی کمک کرد. در مصر، طی هشت سال اقامت، با سخنرانی در الازهر و تربیت شاگردانی مانند محمد عبده، اصلاحات دینی و آموزشی را ترویج داد. در عثمانی، مجله «العروة الوثقی» را با محمد عبده منتشر کرد که به وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما به دلیل محتوای انتقادی توقیف شد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو (۱۳۰۶–۱۳۰۸ ق)، از جمله نامه به میرزای شیرازی و تحریک فتوای تحریم تنباکو، به لغو قرارداد استعماری با بریتانیا منجر شد. این حرکت، او را به چهره‌ای کلیدی در مقاومت مردمی تبدیل کرد.

اندیشه‌های او بر وحدت اسلامی، اصلاح دینی، و مبارزه با استعمار و استبداد متمرکز بود. در کتاب «الرد علی الدهریین»، از سازگاری اسلام با علم و عقل دفاع کرد و در مقالات و سخنرانی‌هایش، آموزش مدرن و بازگشت به اصول اولیه اسلام را تبلیغ نمود. او استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست و از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و عبدالحمید دوم، انتقاد کرد. این ایده‌ها، او را به «پدر بیداری اسلامی» تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند برنامه عملی مشخصی ارائه نکرد.

نقدهای مثبت، او را به دلیل بیداری ملت‌ها، ترویج وحدت شیعه و سنی، و تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی در ایران (مشروطیت)، مصر (نهضت الازهر)، و عثمانی ستایش می‌کنند. با این حال، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدرک قوی است. دیگران، نقش او در جنبش‌ها را بزرگ‌نمایی‌شده و ایده‌هایش را فاقد نظام‌مندی می‌دانند. برخی نیز او را به تندروی و ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» متهم کرده‌اند.

سید جمال‌الدین در سال ۱۲۷۵، در استانبول درگذشت، احتمالاً به دلیل مسمومیت به دستور عبدالحمید دوم، هرچند برخی بیماری سرطان را علت مرگ می‌دانند. پیکرش ابتدا در استانبول دفن شد و در سال ۱۳۲۳، به کابل منتقل گردید، جایی که مقبره‌اش در دانشگاه سید جمال‌الدین نمادی از میراث اوست. این انتقال، به مناقشه هویت دامن زد. میراث او در جنبش‌های اصلاحی، وحدت اسلامی، و مقاومت ضداستعماری همچنان مورد مطالعه است و جایگاهش به عنوان یکی از پیشگامان اصلاح در جهان اسلام غیرقابل انکار است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

زندگی اولیه و منشأ

تولد و مناقشه هویت

سید جمال‌الدین اسدآبادی در سال۱۲۱۷ ه.ش به دنیا آمد، اما محل تولد او موضوع مناقشه‌ای تاریخی است. منابع ایرانی، او را زاده اسدآباد همدان و از خانواده‌ای شیعه معرفی می‌کنند، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌هایی که به ریشه ایرانی اشاره دارند. در مقابل، برخی منابع، به ویژه منابع افغانی، با تأکید بر فعالیت‌های او در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را متولد منطقه کنر افغانستان و سنی‌مذهب می‌دانند. برخی منابع هم می‌گویند که استفاده او از نام «افغانی» استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین بود، بدون انکار قطعی ریشه ایرانی. برخی مورخان، مانند محمد محیط طباطبایی در کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، معتقدند که او به عمد هویت خود را مبهم نگه داشت تا در کشورهای مختلف اسلامی نفوذ کند. این ابهام، نه‌تنها به پیچیدگی شخصیت او افزوده، بلکه بحث‌های ملی‌گرایانه را نیز دامن زده است.[۲][۱][۱۱][۱۲]

کودکی و محیط خانوادگی

سید جمال‌الدین اسدآبادی در خانواده‌ای مذهبی و دانش‌دوست پرورش یافت. پدرش، سید صفی‌الدین، از سادات اسدآباد و فردی آگاه به علوم دینی بود که از کودکی به آموزش فرزندش اهمیت داد. مادرش، سکینه بیگم، زنی باسواد و آشنا با متون دینی بود که نقش مهمی در تربیت فکری او داشت. از پنج‌سالگی، سید جمال نزد پدرش فقه، اصول، منطق، و کلام را آموخت و با متون کلاسیک اسلامی، از جمله قرآن و احادیث، آشنا شد. در هفت‌سالگی به قزوین نقل مکان کرد، جایی که در مکتب‌خانه‌های محلی و تحت نظر اساتیدی مانند شیخ محمدتقی قزوینی، به مطالعه علوم سنتی ادامه داد. بعدها در تهران، با علمایی مانند آقا سید صادق طباطبایی آشنا شد که بر دیدگاه‌های مذهبی و اجتماعی او تأثیر گذاشت. این محیط، روحیه اصلاح‌طلبی و تعهد به عدالت را در او تقویت کرد و او را برای فعالیت‌های بعدی آماده ساخت.[۳][۱]

تحصیلات و شکل‌گیری اندیشه‌ها

تحصیلات دینی در نجف

سید جمال در ۱۲سالگی به نجف سفر کرد و در محضر شیخ مرتضی انصاری، یکی از برجسته‌ترین مراجع شیعه، به تحصیل فقه، اصول، و کلام پرداخت. این دوره، که حدود چهار سال طول کشید، دانش عمیقی از فقه شیعی و روش‌های اجتهاد به او بخشید. او همچنین با آثار فلسفی اسلامی، مانند نوشته‌های ملاصدرا و ابن‌سینا، آشنا شد که بعدها در استدلال‌هایش برای سازگاری اسلام با عقلانیت به کار گرفت. محیط نجف، با حضور علمای برجسته، او را با مسائل جهان اسلام، از جمله تفرقه مذهبی و ضعف سیاسی، مواجه کرد و پرسشگری درباره انحطاط امت اسلامی را در او برانگیخت. این تجربه، پایه‌ای برای ایده‌های وحدت‌گرایانه او شد.[۳]

تحصیلات در هند و تأثیرات غربی

در ۱۷سالگی، سید جمال‌الدین اسدآبادی به هند سفر کرد و در شهرهایی مانند بمبئی و کلکته با علوم غربی، از جمله فلسفه، علوم سیاسی، و ریاضیات، آشنا شد. او در هند با آثار فلاسفه‌ای مانند جان لاک و ژان ژاک روسو آشنا شد که بر دیدگاه‌هایش درباره آزادی و حاکمیت مردمی تأثیر گذاشت. مواجهه با استعمار بریتانیا در هند، به‌ویژه پس از قیام ۱۲۷۳ ق (۱۲۳۶ ش)، او را به نقد استعمار و بررسی علل عقب‌ماندگی جوامع اسلامی سوق داد. او در این دوره، زبان انگلیسی را آموخت و با مطالعه نشریات غربی، درک عمیقی از نظام‌های سیاسی مدرن پیدا کرد. این تجربه، او را به این باور رساند که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای علمی غرب استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی خود را از دست بدهند.[۴][۱۱]

سفرها و فعالیت‌های بین‌المللی

 
سید جمال الدین در دوران اقامت در پاریس

فعالیت‌ها در پاریس و لندن

سید جمال‌الدین اسدآبادی در دهه ۱۲۹۰ ه.ق به اروپا، به‌ویژه پاریس و لندن، سفر کرد و با روشنفکران غربی و مهاجران شرقی تعامل داشت. در پاریس، او با همکاری محمد عبده، مجله «العروة الوثقی» را در سال ۱۲۹۰ ق منتشر کرد که به نقد استعمار و ترویج وحدت اسلامی می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش در پاریس، از جمله در محافل دانشگاهی، از ضرورت اصلاحات در جهان اسلام دفاع کرد و با شخصیت‌هایی مانند ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی، درباره رابطه دین و علم مناظره کرد. در لندن، با دیپلمات‌های بریتانیایی و فعالان ضداستعماری دیدار کرد و تلاش کرد حمایت آن‌ها را برای جنبش‌های اسلامی جلب کند. این سفرها، دیدگاه جهانی او را تقویت کرد و او را به یکی از اولین اندیشمندان اسلامی تبدیل کرد که در سطح بین‌المللی فعالیت کرد.[۶]

فعالیت‌ها در روسیه

در اواخر دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال‌الدین اسدآبادی به روسیه سفر کرد تا با مقامات این کشور درباره مقابله با نفوذ بریتانیا در منطقه گفت‌وگو کند. او معتقد بود که رقابت میان قدرت‌های استعماری، مانند روسیه و بریتانیا، می‌تواند فرصتی برای تقویت استقلال کشورهای اسلامی باشد. در سن‌پترزبورگ، او با دیپلمات‌ها و روشنفکران دیدار کرد و مقالاتی در نشریات محلی منتشر نمود که به نقد سیاست‌های استعماری بریتانیا در هند و خاورمیانه می‌پرداخت. این فعالیت‌ها، هرچند کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده تلاش او برای استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در راستای اهداف ضداستعماری بود. با این حال، برخی منابع، این اقدامات را نشانه‌ای از عمل‌گرایی بیش از حد یا حتی همکاری با قدرت‌های خارجی می‌دانند که به اعتبار او آسیب زده است.[۷]

فعالیت‌های سیاسی و اصلاحی

آغاز فعالیت‌های سیاسی در افغانستان و هند

سید جمال‌الدین اسدآبادی فعالیت‌های سیاسی خود را از دهه ۱۲۸۰ ق (حدود ۱۲۴۰ ش) آغاز کرد. در ۱۲۸۴ ق به کابل سفر کرد و به دربار امیر شیرعلی‌خان راه یافت. او با ارائه مشاوره‌های سیاسی، به‌ویژه در زمینه تقویت استقلال افغانستان در برابر نفوذ بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات حکومتی را ترویج دهد. با این حال، پس از تغییر قدرت در کابل و روی کار آمدن محمداعظم‌خان، او به دلیل مواضع سیاسی‌اش از افغانستان اخراج شد. در هند، که تحت سلطه استعمار بریتانیا بود، سید جمال‌الدین با مشاهده ضعف‌های جوامع اسلامی و تأثیرات استعمار، به سخنرانی و نگارش مقالاتی پرداخت که بر بیداری اسلامی و مقاومت در برابر نفوذ خارجی تأکید داشت. او در هند با علما و روشنفکران محلی ارتباط برقرار کرد و ایده‌های وحدت اسلامی را مطرح نمود، هرچند این فعالیت‌ها باعث حساسیت مقامات بریتانیایی و اخراج او از هند شد. این دوره، پایه‌ای برای فعالیت‌های بعدی او در کشورهای اسلامی و اروپا شد.[۳]

نقش در مصر و عثمانی

در دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال‌الدین به مصر سفر کرد و به مدت هشت سال (۱۲۹۴–۱۳۰۲ ق) در قاهره اقامت داشت. او در دانشگاه الازهر و محافل روشنفکری مصر سخنرانی‌هایی ایراد کرد که بر اصلاح دینی، آموزش مدرن، و مبارزه با استبداد خدیو مصر متمرکز بود. او شاگردانی مانند محمد عبده را تربیت کرد که بعدها از رهبران اصلاح دینی شدند. فعالیت‌هایش در مصر، از جمله تأسیس انجمن‌های مخفی برای ترویج آزادی‌خواهی، باعث شد خدیو اسماعیل او را در ۱۲۹۶ ق اخراج کند. پس از مصر، به استانبول رفت و در دربار عثمانی مورد استقبال قرار گرفت، اما سخنرانی‌هایش علیه استبداد و ترویج اصلاحات، حساسیت سلطان عبدالحمید دوم را برانگیخت و منجر به محدودیت فعالیت‌هایش شد. او در این دوره، مجله «العروة الوثقی» را با همکاری محمد عبده منتشر کرد که به ترویج وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما این نشریه نیز پس از چند شماره توقیف شد.[۶]

نقش در جنبش تنباکو در ایران

بازگشت سید جمال‌الدین اسدآبادی به ایران در ۱۳۰۶ ق، نقطه عطفی در فعالیت‌های سیاسی او بود. او با سخنرانی‌های آتشین در تهران و شهرهای دیگر، علیه استبداد ناصرالدین شاه قاجار و قراردادهای استعماری، به‌ویژه قرارداد تنباکو با بریتانیا، اعتراض کرد. نامه او به میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، نقش مهمی در صدور فتوای تحریم تنباکو داشت که به لغو قرارداد منجر شد. این حرکت، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های موفق مقاومت مردمی علیه استعمار در ایران شناخته می‌شود. با این حال، مواضع تند او علیه دربار قاجار، باعث تبعیدش به عثمانی در سال ۱۳۰۸ ق شد. این دوره، او را به چهره‌ای محوری در جنبش‌های ضداستعماری ایران تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند نقش او در این جنبش بیش از حد برجسته شده است.[۱]

اندیشه‌ها و آثار

وحدت اسلامی و اصلاح دینی

اندیشه محوری سید جمال‌الدین اسدآبادی، وحدت اسلامی بود که به دنبال اتحاد شیعه و سنی برای مقابله با استعمار و احیای تمدن اسلامی بود. او معتقد بود که انحطاط جوامع اسلامی نتیجه دوری از اصول اولیه اسلام، نفوذ استعمار، و استبداد حکام است. در کتاب «الرد علی الدهریین»، او به نقد مادی‌گرایی و دفاع از عقلانیت اسلامی پرداخت و استدلال کرد که اسلام با علم و پیشرفت سازگار است. او همچنین از آموزش مدرن، به‌ویژه علوم طبیعی و سیاسی، حمایت می‌کرد و معتقد بود که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای غرب برای تقویت خود استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی‌شان را از دست بدهند. این دیدگاه، در سخنرانی‌هایش در مصر، هند، و عثمانی و در مقالات «العروة الوثقی» بازتاب یافت.[۴]

مبارزه با استعمار و استبداد

سید جمال‌الدین اسدآبادی استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست. او در آثار و سخنرانی‌هایش، به نقد قراردادهای استعماری، مانند امتیاز تنباکو، و نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب پرداخت. او همچنین از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و سلطان عبدالحمید، انتقاد کرد و خواستار اصلاحات حکومتی و مشارکت مردم در اداره امور شد. این ایده‌ها، او را به یکی از پیشگامان جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند او در عمل نتوانست ساختارهای منسجمی برای تحقق این ایده‌ها ایجاد کند.[۸]

آثار و فعالیت‌های فکری

مجله العروة الوثقی و تأثیرات آن

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فکری سید جمال‌الدین اسدآبادی، انتشار مجله «العروة الوثقی» در سال ۱۲۹۰ ق (۱۲۵۲ ش) در پاریس بود. این مجله، که با همکاری محمد عبده منتشر شد، به عنوان یکی از اولین نشریات جهان اسلام شناخته می‌شود که به‌طور خاص به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداخت. هدف اصلی مجله، ترویج وحدت اسلامی میان شیعه و سنی، نقد استعمار غرب، و بیداری ملت‌های اسلامی در برابر استبداد حکام بود. مقالات آن، که به زبان عربی منتشر می‌شد، به موضوعاتی مانند اصلاح نظام‌های حکومتی، آموزش مدرن، و احیای تمدن اسلامی می‌پرداخت. العروة الوثقی در کشورهای اسلامی، از جمله مصر، ایران، و عثمانی، توزیع شد، اما به دلیل محتوای انتقادی‌اش، پس از ۱۸ شماره توسط مقامات استعماری و عثمانی توقیف گردید. این نشریه، تأثیر عمیقی بر روشنفکران معاصر، از جمله در ایران و مصر، گذاشت و به عنوان منبعی برای جنبش‌های اصلاحی بعدی شناخته شد. با وجود توقیف، نسخه‌های مخفیانه آن همچنان در میان فعالان سیاسی دست به دست می‌شد.[۶]

کتاب «الرد علی الدهریین»

کتاب «الرد علی الدهریین» (نقد مادی‌گرایان) یکی از آثار کلیدی سید جمال‌الدین است که در پاسخ به ایده‌های مادی‌گرایانه و الحادی برخی روشنفکران زمانه‌اش نوشته شد. این کتاب، که در اصل به عربی نگاشته و بعدها به فارسی ترجمه شد، استدلال می‌کند که اسلام نه‌تنها با علم و عقلانیت سازگار است، بلکه می‌تواند پایه‌ای برای پیشرفت جوامع اسلامی باشد. سید جمال در این اثر، به نقد دیدگاه‌هایی پرداخت که دین را مانع ترقی می‌دانستند و تأکید کرد که اصول اسلامی، مانند عقل و عدالت، با دستاوردهای علمی غرب همخوانی دارد. او همچنین از تمدن اسلامی به عنوان نیرویی برای مقابله با استعمار دفاع کرد. این کتاب، به دلیل سبک استدلالی و زبان روشن، در میان علما و روشنفکران جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت و به ترویج گفتمان اصلاح دینی کمک کرد.[۴]

دیگر آثار و سخنرانی‌ها

سید جمال علاوه بر «الرد علی الدهریین» و «العروة الوثقی»، مقالات و سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف ارائه کرد. سخنرانی‌های او در مصر، به‌ویژه در دانشگاه الازهر، بر آموزش مدرن و اصلاح نظام‌های دینی و سیاسی متمرکز بود. او همچنین در هند، عثمانی، و اروپا مقالاتی در نشریات محلی منتشر کرد که به موضوعاتی مانند ضرورت وحدت اسلامی، نقد استعمار، و اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت. بسیاری از این آثار به دلیل شرایط سیاسی زمان، به‌صورت پراکنده منتشر شدند و برخی از آن‌ها بعدها توسط شاگردانش، مانند محمد عبده، گردآوری شد. این فعالیت‌های فکری، او را به یکی از پیشگامان جنبش بیداری اسلامی تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان بر این باورند که آثارش فاقد نظام‌مندی کافی برای ارائه یک برنامه عملی جامع بود.[۸]

نقدها و ارزیابی‌ها

نقدهای مثبت

سید جمال‌الدین اسدآبادی به دلیل نقشش در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار، از سوی بسیاری از مورخان و روشنفکران ستایش شده است. او به عنوان «شیپور بیداری مسلمانان» شناخته می‌شود، زیرا با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، آگاهی سیاسی و اجتماعی را در جوامع اسلامی گسترش داد. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، تربیت شاگردانی مانند محمد عبده در مصر، و تأثیرگذاری بر جنبش‌های اصلاحی در عثمانی، از دستاوردهای برجسته‌اش است. او همچنین به دلیل تأکید بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان یکی از اولین اندیشمندانی شناخته می‌شود که این ایده را در سطح جهانی مطرح کرد. منابع متعدد، از جمله کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی، او را به عنوان یک مصلح پیشرو معرفی می‌کنند که با ترکیب عقلانیت اسلامی و علوم مدرن، راهی برای احیای تمدن اسلامی گشود.[۱۰][۱۲]

نقدهای منفی و مناقشات

با وجود ستایش‌ها، سید جمال‌الدین با انتقاداتی نیز مواجه بوده است. برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدارک قوی مطرح شده‌اند. دیگر منتقدان، مانند برخی مورخان غربی، معتقدند که نقش او در جنبش‌های اصلاحی بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و او در عمل نتوانست ساختارهای پایداری برای تحقق ایده‌هایش ایجاد کند. مناقشه هویت (ایرانی یا افغانی بودن) نیز به انتقادات دامن زده است؛ برخی منابع افغانی، تأکید دارند که او از کنر افغانستان بود و استفاده از نام «اسدآبادی» را تاکتیکی برای فعالیت در ایران می‌دانند. همچنین، برخی منتقدان، مانند او را به دلیل ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» مورد نقد قرار داده‌اند، و معتقدند که ایده‌هایش گاهی به تندروی منجر شده است. این انتقادات، پیچیدگی شخصیت و تأثیر او را نشان می‌دهد.[۷][۹]

وفات و پایان زندگی

تبعید به عثمانی و مرگ مشکوک

 
مقبره سید جمال‌الدین در پوهنتون کابل، افغانستان

سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از فعالیت‌های گسترده در ایران، به‌ویژه نقشش در جنبش تنباکو، در سال ۱۳۰۸ ق (۱۲۷۰ ش) به دستور ناصرالدین شاه قاجار از ایران تبعید شد و به عثمانی بازگشت. در استانبول، ابتدا مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم قرار گرفت، اما به دلیل مواضع انتقادی‌اش علیه استبداد و نفوذ استعمار، به تدریج تحت نظارت شدید قرار گرفت. او در سال‌های پایانی عمرش، عملاً در حصر خانگی بود و اجازه فعالیت سیاسی نداشت. در سال ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۵ ش)، در سن ۵۸ سالگی در استانبول درگذشت. منابع متعدد، مرگ او را مشکوک و احتمالاً ناشی از مسمومیت به دستور سلطان عبدالحمید دوم می‌دانند، که از نفوذ فکری سید جمال هراس داشت. برخی دیگر معتقدند که او به دلیل بیماری سرطان فک درگذشت، اما شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد. این ابهام، به پیچیدگی شخصیت و تأثیرات سیاسی او افزوده است.[۵]

مقبره و یادبود

پس از مرگ، پیکر سید جمال‌الدین اسدآبادی ابتدا در قبرستان شیخ‌لر استانبول دفن شد. در سال ۱۳۲۳ ش (۱۹۴۴ م)، به درخواست دولت افغانستان، بقایای او به کابل منتقل شد و در محوطه دانشگاه کابل، که اکنون دانشگاه سید جمال‌الدین نام دارد، دفن گردید. مقبره او به عنوان نمادی از میراث فکری‌اش در افغانستان حفظ شده و مورد احترام است. این انتقال، به مناقشه هویت او دامن زد، زیرا برخی آن را نشانه‌ای از ریشه افغانی او دانستند، در حالی که منابع ایرانی تأکید دارند که این اقدام صرفاً به دلیل فعالیت‌هایش در افغانستان بود. آرامگاه او امروز به عنوان مکانی برای بزرگداشت ایده‌های وحدت اسلامی و مبارزه با استعمار شناخته می‌شود.[۹]

میراث و تأثیرات

سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان یکی از پیشگامان بیداری اسلامی، تأثیر عمیقی بر جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام گذاشت. در مصر، شاگردش محمد عبده ایده‌های او را در اصلاح دینی و آموزش مدرن پیش برد و نهضت الازهر را تحت تأثیر قرار داد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو به عنوان نقطه عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار شناخته می‌شود و الهام‌بخش جنبش مشروطیت بود. در عثمانی، ایده‌های وحدت اسلامی او بر جوانان ترک تأثیر گذاشت، هرچند با مقاومت دربار مواجه شد. کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی تأکید دارد که او با ترویج عقلانیت و وحدت، پایه‌گذار گفتمان مدرن اسلامی بود. تأثیر او در هند نیز بر جنبش‌های ضداستعماری، مانند نهضت علیگره، قابل مشاهده است.[۱۰][۱۲]

مناقشه هویت و تأثیرات آن

مناقشه بر سر هویت سید جمال‌الدین (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان ادامه دارد و بر میراث او سایه افکنده است. منابع ایرانی، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌ها، او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند. در مقابل، منابع افغانی، با اشاره به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از نام «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. برخی مورخان، مانند آنچه در بریتانیکا آمده، معتقدند که او از نام «افغانی» به‌صورت استراتژیک برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین استفاده کرد، بدون آنکه این لزوماً به معنای انکار ریشه ایرانی‌اش باشد. این مناقشه، نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیت او و تلاشش برای ایجاد وحدت در جهان اسلام است، اما گاهی به سوءتفاهم‌ها و جدل‌های ملی‌گرایانه منجر شده است.[۲][۱۱]

ارزیابی کلی و اهمیت تاریخی

سید جمال‌الدین اسدآبادی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های قرن نوزدهم جهان اسلام، جایگاهی منحصربه‌فرد در تاریخ جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی دارد. فعالیت‌های او در کشورهای مختلف، از جمله ایران، مصر، عثمانی، هند، و افغانستان، نشان‌دهنده تلاشی گسترده برای احیای عزت و قدرت جوامع اسلامی در برابر استعمار و استبداد بود. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های مقاومت مردمی علیه قراردادهای استعماری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ضداستعماری ایران محسوب می‌شود. انتشار مجله «العروة الوثقی» و نگارش «الرد علی الدهریین» نیز از او چهره‌ای پیشرو در گفتمان اصلاح دینی و وحدت اسلامی ساخت. این آثار، با ترویج عقلانیت و نقد انحطاط، الهام‌بخش روشنفکران و فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام شدند.

تأثیر او بر شاگردانش، مانند محمد عبده در مصر، و بر جنبش‌هایی مانند مشروطیت در ایران و نهضت‌های اصلاحی در عثمانی و هند، نشان‌دهنده عمق نفوذ فکری اوست. تأکید او بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان راهی برای مقابله با تفرقه و نفوذ استعمار، یکی از نوآورانه‌ترین جنبه‌های اندیشه‌اش بود. همچنین، حمایت او از آموزش مدرن و سازگاری اسلام با علم، دیدگاه‌های سنتی در جوامع اسلامی را به چالش کشید و راه را برای گفتمان‌های بعدی هموار کرد.

با این حال، شخصیت و فعالیت‌های او بدون حاشیه نبودند. مناقشه بر سر هویت او (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان موضوع بحث است و برخی منابع، استفاده او از نام «افغانی» را استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین می‌دانند. انتقاداتی مانند اتهام وابستگی به فراماسونری، نبود برنامه عملی مشخص، یا تندروی در ایده‌ها نیز بخشی از ارزیابی‌های تاریخی او را تشکیل می‌دهند. این جنبه‌ها، پیچیدگی شخصیت او را نشان می‌دهند و بر نیاز به مطالعه دقیق‌تر اسناد تاریخی تأکید دارند.

میراث سید جمال در سه حوزه کلیدی خلاصه می‌شود: وحدت اسلامی، مبارزه با استعمار، و اصلاح دینی. او با سخنرانی‌ها، آثار، و فعالیت‌های سیاسی‌اش، به آگاهی‌بخشی در جوامع اسلامی کمک کرد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی، از جمله روشنفکران مشروطه در ایران و اصلاح‌گران مصری، شد. اهمیت تاریخی سید جمال در توانایی او برای پیوند دادن عقلانیت اسلامی با نیازهای عصر مدرن نهفته است. او به عنوان پلی میان سنت و تجدد، و میان شرق و غرب، شناخته می‌شود که تلاش کرد جوامع اسلامی را از انحطاط به سوی پیشرفت هدایت کند. جایگاه او در تاریخ، به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است، هرچند نیازمند بررسی بی‌طرفانه برای درک کامل تأثیرات و محدودیت‌هایش است.[۱][۱۰][۴]

منابع:

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ درباره سید جمال الدین اسدآبادی - دانشگاه سید جمال ‌الدین اسدآبادی
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ سید جمال الدین افغانی «اسدآبادی» از افغانستان بود یا ایران؟ - روایت
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ زندگی نامه سیّد جمال الدّین اسدآبادی - راسخون
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ تاریخ و فلسفه در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی - مزدک‌نامه
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ شهادت سید جمال الدین اسدآبادی - تبیان
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ سید جمال الدین اسدآبادی - موسسه مطالعات و پژهشهای سیاسی
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ سیدجمال الدین اسد آبادی ؛ پدر اسلامگرایی رادیکال - رویداد۲۴
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ بررسی اندیشه‌های سید جمال الدین اسد آبادی - دبیری مهر
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ مقبره سید جمال الدین اسد آبادی در پوهنتون کابل - همصنفی
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ شیپور ب‍ی‍داری‌ م‍س‍ل‍م‍انان‌ در غریو یک مصلح - ایبنا
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ جمال‌الدین افغانی - بریتانیکا
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، تالیف محمد محیط طباطبایی