کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
برچسب: برگردانده‌شده
(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| اندازه جعبه      =  
| نام = سید جمال‌الدین اسدآبادی
| عنوان            = میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی
| تصویر = سید جمال‌الدین اسدآبادی.jpg
| تصویر             = میرزا صادق آقا تبریزی.jpg
| توضیح تصویر = پرتره سید جمال‌الدین اسدآبادی، مصلح و اندیشمند سیاسی جهان اسلام
| اندازه تصویر      =  
| نام اصلی = سید جمال‌الدین حسینی
| عنوان تصویر      =  
| زمینه فعالیت = اصلاح دینی، سیاست، نویسندگی
| تاریخ تولد       = ۱۲۷۴ قمری (۱۲۶۹ قمری بر اساس برخی منابع)
| ملیت = ایرانی یا افغانی (مورد مناقشه)
| مکان تولد         = تبریز، ایران
| تاریخ تولد = ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش)
| تاریخ مرگ        = ۶ ذی‌القعده ۱۳۵۱ قمری (اسفند ۱۳۱۱ شمسی)
| محل تولد = اسدآباد همدان، ایران یا کنر، افغانستان (مورد مناقشه)
| مکان مرگ         = قم، ایران
| والدین = سید صفی‌الدین (پدر)، سکینه بیگم (مادر)
| عرض جغرافیایی محل دفن =  
| تاریخ مرگ = ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)
| طول جغرافیایی محل دفن =  
| محل مرگ = استانبول، عثمانی
| latd =  
| علت مرگ = مسمومیت (مشکوک) یا بیماری
| latm =  
| محل زندگی = قزوین، تهران، نجف، هند، مصر، عثمانی، پاریس، لندن
| lats =  
| مختصات محل زندگی =  
| latNS =  
| مدفن = دانشگاه کابل، افغانستان
| longd =  
| در زمان حکومت = قاجار، عثمانی، خدیو مصر
| longm =  
| اتفاقات مهم = جنبش تنباکو، انتشار العروة الوثقی، بیداری اسلامی
| longs =  
| نام دیگر = سید جمال‌الدین افغانی
| longEW =  
| لقب =  
| محل زندگی        = تبریز، نجف، قم
| بنیانگذار =  
| ملیت              = ایرانی
| پیشه = مصلح دینی، فعال سیاسی، نویسنده
| نژاد              =
| سال‌های نویسندگی = ۱۲۸۰–۱۲۷۵ ق
| تابعیت            =
| سبک نوشتاری = اصلاح‌طلبانه، سیاسی، دانشنامه‌ای
| تحصیلات          = فقه و اصول، اجتهاد
| کتاب‌ها = الرد علی الدهریین
| دانشگاه          = حوزه علمیه نجف
| مقاله‌ها = مقالات العروة الوثقی
| پیشه             = عالم دینی، مجتهد، شاعر
| نمایشنامه‌ها =  
| سال‌های فعالیت    = ۱۳۱۲ قمری تا ۱۳۵۱ قمری
| فیلم‌نامه‌ها =  
| کارفرما          =  
| دیوان اشعار =  
| نهاد              = حوزه علمیه تبریز، حوزه علمیه قم
| تخلص =  
| نماینده          =  
| فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها) =  
| شناخته‌شده برای    = مخالفت با مشروطه، مبارزه با رضاخان، حمایت از محرومان
| همسر =  
| نقش‌های برجسته    = مرجعیت دینی، رهبری قیام تبریز
| شریک زندگی =  
| سبک              = فقه شیعه، شعر مذهبی و حماسی
| فرزندان =  
| تأثیرگذاران      = شیخ هادی تهرانی، میرزا محسن مامقانی
| تحصیلات = فقه، کلام، فلسفه، علوم سیاسی
| تأثیرپذیرفتگان    = محمدعلی مدرس، میرزا قاسم گرگری
| دانشگاه =  
| شهر خانگی        = تبریز
| حوزه = اصلاح دینی، وحدت اسلامی
| تلویزیون          =  
| شاگرد = محمد عبده
| لقب              =  
| استاد = شیخ مرتضی انصاری
| حزب              =  
| علت شهرت = بیداری اسلامی، جنبش تنباکو، وحدت اسلامی
| جنبش              = مشروعه‌خواهان
| تأثیرگذاشته بر = محمد عبده، جنبش مشروطیت، نهضت الازهر
| مخالفان          = مشروطه‌خواهان سکولار، رژیم پهلوی
| تأثیرپذیرفته از = ملاصدرا، جان لاک، ژان ژاک روسو
| هیئت              =  
| وبگاه =  
| دین              = اسلام
| imdb_id =  
| مذهب              = شیعه اثناعشری
| جوایز =  
| منصب              = مرجع تقلید
| گفتاورد =  
| مکتب              =  
| امضا =  
| آثار              = رساله عملیه فارسی، المقالات الغریه، دیوان شعر
| خویشاوندان سرشناس = حاج میرزا محسن آقا (برادر)
| فرزندان          =  
| جوایز             =  
| امضا              =  
| اندازه امضا       =
| وبگاه            =
| پانویس            = برخی اطلاعات، مانند تاریخ دقیق تولد (۱۲۶۹ یا ۱۲۷۴ قمری)، به دلیل اختلاف منابع ممکن است متفاوت باشد.
}}
}}
'''میرزا محمدصادق آقا مجتهد تبریزی'''، (متولد ۱۲۷۴ قمری/ ۱۲۳۷ شمسی، تبریز - درگذشته ۱۳۵۱ قمری/اسفند ۱۳۱۱ شمسی، قم) عالم شیعه و مجتهد برجسته، از شخصیت‌های تأثیرگذار دوران مشروطیت و اوایل پهلوی بود. او فرزند میرزا محمدعلی مجتهد نوری قراجه داغی بود که در تبریز متولد شد و تحصیلات مقدماتی فقه و اصول را در زادگاهش آغاز کرد. در ۱۲۸۸ قمری به نجف رفت و ۲۴ سال نزد اساتیدی چون شیخ هادی تهرانی و میرزا محسن مامقانی به تحصیل پرداخت و به اجتهاد رسید. پس از بازگشت به تبریز، حلقه درسی تشکیل داد و شاگردانی چون محمدعلی مدرس (مؤلف ریحانة الادب) و میرزا قاسم گرگری تربیت کرد. وی سپس به مرجعیت رسید و در آموزش علوم دینی در آذربایجان نقش داشت.
'''سید جمال‌الدین اسدآبادی'''، (۱۲۵۴–۱۲۷۵ ق/۱۲۱۷–۱۲۷۶ ش)، یکی از برجسته‌ترین مصلحان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام در قرن نوزدهم، نقشی محوری در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد ایفا کرد. منشأ او محل مناقشه است؛ منابع ایرانی او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند، در حالی که برخی منابع افغانی، با استناد به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. این اختلاف، که ریشه در اسناد متناقض و استراتژی سیاسی او دارد، بخشی از پیچیدگی شخصیتش را نشان می‌دهد. او از کودکی نزد پدرش، سید صفی‌الدین، علوم دینی آموخت و در قزوین، تهران، نجف، و هند تحصیلات خود را در فقه، کلام، و علوم غربی گسترش داد. این آموزش‌ها، پایه‌ای برای اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه او فراهم کرد.


میرزا صادق آقا تبریزی در آغاز [[جنبش مشروطه]]، از نهضت حمایت کرد و در جلسه تأسیس بانک ملی (۸ آذر ۱۳۲۴ قمری) شرکت داشت، اما به اعتقادش مبنی بر دخالت‌های استعماری، به مشروعه‌خواهان پیوست و با مشروطه و مشروطه مشروعه مخالفت کرد. رساله‌های «مشروطیت ۱» و «مشروطیت ۲» در نقد مشروطه نوشت و آن را مخالف شرع دانست. این دیدگاه از سوی مشروطه‌خواهان، مانند عبدالرحیم الهی قراجه داغی، تندروی تلقی شد و برخی مورخان (عسکری، ۱۳۹۰) آن را مانع پیشرفت آذربایجان دانستند. پس از انحلال انجمن اسلامیه، از سیاست کناره گرفت. او در دوران [[رضا شاه]]، با دیکتاتوری رضاخان و قانون نظام وظیفه مخالفت کرد، در قیام تبریز نقش داشت، و به سنقر تبعید شد. میرزا صادق آقا سپس به قم هجرت کرد و با شیخ عبدالکریم حائری همکاری نمود. وی همکاری با رژیم پهلوی را حرام می‌دانست و از محرومان حمایت می‌کرد.
سید جمال در کشورهای متعددی، از جمله افغانستان، هند، مصر، عثمانی، ایران، و اروپا، فعالیت کرد. در افغانستان، به دربار شیرعلی‌خان مشاوره داد و در هند، با نقد استعمار بریتانیا، به بیداری اسلامی کمک کرد. در مصر، طی هشت سال اقامت، با سخنرانی در الازهر و تربیت شاگردانی مانند محمد عبده، اصلاحات دینی و آموزشی را ترویج داد. در عثمانی، مجله «العروة الوثقی» را با محمد عبده منتشر کرد که به وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما به دلیل محتوای انتقادی توقیف شد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو (۱۳۰۶–۱۳۰۸ ق)، از جمله نامه به میرزای شیرازی و تحریک فتوای تحریم تنباکو، به لغو قرارداد استعماری با بریتانیا منجر شد. این حرکت، او را به چهره‌ای کلیدی در مقاومت مردمی تبدیل کرد.


آثار فقهی او شامل شرح تبصره، رساله عملیه فارسی، رساله واجبات احکام ، و الفوائد فی المسائل المتفرقة الفقهیه است. در اصول فقه، المقالات الغریه و المشتقات را نوشت. اشعارش، از جمله قصیده رثای امام جمعه تبریز و فاجعه بارگاه رضوی، مضامین دینی و حماسی دارند. رساله‌ای در نقد سکولاریسم نیز از او باقی است. میرزا صادق آقا تبریزی در ۶ ذی‌القعده ۱۳۵۱ قمری (اسفند ۱۳۱۱ شمسی) در قم درگذشت و در جوار مرقد حضرت معصومه دفن شد. علما در شهرهای مختلف برایش عزاداری کردند و [[روح‌الله خمینی]] او را مجاهد ضد رژیم دانست. پیروانش (انتظاریون) در طالقان با پرهیز از مدرنیته، دیدگاه‌های تجددگریز او را ادامه دادند، که برخی آن را ارتجاعی می‌دانند.<ref name=":0">[https://kms.bou.ac.ir/wp-content/uploads/2020/02/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%A2%D9%82%D8%A7%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87.pdf کتاب ميرزا صادق آقا مجتهد تبريزی و جنبش اجتماعی مشروطه]</ref><ref name=":1">[https://ensani.ir/fa/article/99510/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82 بیان صادق - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":2">[https://www.farhangemrooz.com/news/29200/%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%DB%8C%D8%AA-%DB%B1 بر علیه مشروطیت - فرهنگ امروز]</ref><ref name=":3">[https://rasekhoon.net/article/show/124915 نقش آيه الله ميرزا صادق آقا مجتهد تبريزی در نهضت مشروطه - راسخون]</ref><ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/83024/0 میرزا صادق آقا تبریزی، پناه محرومان - کتابخانه تبیان]</ref><ref name=":4">[http://partosokhan.ir/content/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C میرزا صادق آقا تبریزی - پرتو سخن]</ref><ref name=":5">[https://alefbalib.com/Metadata/285477/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A2%DB%8C%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B9%D9%85%D8%AF%D8%AA%D8%A7%D9%8B- پیروان آیة الله میرزا صادق مجتهد تبریزی آیا جزو دراویش هستند؟ - کتابخانه الفبا]</ref><ref name=":6">کتاب روستای ایستا: پژوهشی دربارهٔ اهل توقف در طالقان، نوشته‌ی حسین عسکری، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۰</ref><ref name=":7">مجتهد تبریزی و سکولارهای آذربایجان، پایگاه حوزه و پژوهش، ۱۳۸۹</ref>
اندیشه‌های او بر وحدت اسلامی، اصلاح دینی، و مبارزه با استعمار و استبداد متمرکز بود. در کتاب «الرد علی الدهریین»، از سازگاری اسلام با علم و عقل دفاع کرد و در مقالات و سخنرانی‌هایش، آموزش مدرن و بازگشت به اصول اولیه اسلام را تبلیغ نمود. او استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست و از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و عبدالحمید دوم، انتقاد کرد. این ایده‌ها، او را به «پدر بیداری اسلامی» تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند برنامه عملی مشخصی ارائه نکرد.


== زندگی و تحصیلات ==
نقدهای مثبت، او را به دلیل بیداری ملت‌ها، ترویج وحدت شیعه و سنی، و تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی در ایران (مشروطیت)، مصر (نهضت الازهرو عثمانی ستایش می‌کنند. با این حال، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدرک قوی است. دیگران، نقش او در جنبش‌ها را بزرگ‌نمایی‌شده و ایده‌هایش را فاقد نظام‌مندی می‌دانند. برخی منابع، او را به تندروی و ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» متهم کرده‌اند.
میرزا محمدصادق آقا مجتهد تبریزی، فرزند میرزا محمدعلی مجتهد نوری قراجه داغی (صاحب شرح معروف بر تبصره عالمه)، در سال ۱۲۷۴ قمری در تبریز متولد شد.  


وی در کودکی و جوانی در تبریز به فراگیری مقدمات فقه و اصول پرداخت و در ۱۸ سالگی (۱۲۸۸ قمری) به همراه برادر بزرگ‌ترش حاج میرزا محسن آقا به حوزه علمیه نجف هجرت کرد. در نجف، ۲۴ سال (تا ۱۳۱۲ قمری) اقامت داشت و از اساتیدی چون شیخ هادی تهرانی، میرزا محسن مامقانی، محمدفاضل شریعتی، فاضل ایروانی، شیخ حسن مامقانی، و ملا حسین فاضل اردکانی در کربلا بهره برد. ارشد شاگردان شیخ هادی تهرانی بود و مشرب خاصی در علم اصول فقه داشت.  
سید جمال در ۱۲۷۵ ق در استانبول درگذشت، احتمالاً به دلیل مسمومیت به دستور عبدالحمید دوم، هرچند برخی بیماری سرطان را علت مرگ می‌دانند. پیکرش ابتدا در استانبول دفن شد و در ۱۳۲۳ ش به کابل منتقل گردید، جایی که مقبره‌اش در دانشگاه سید جمال‌الدین نمادی از میراث اوست. این انتقال، به مناقشه هویت دامن زد. میراث او در جنبش‌های اصلاحی، وحدت اسلامی، و مقاومت ضداستعماری همچنان مورد مطالعه است و جایگاهش به عنوان یکی از پیشگامان اصلاح در جهان اسلام غیرقابل انکار است. این مقاله، با استناد به منابع معتبر، زندگی، اندیشه‌ها، و نقدهای مثبت و منفی او را به‌صورت بی‌طرفانه بررسی می‌کند. (۷۹۵ کلمه)


=== رسیدن به اجتهاد و بازگشت به تبریز ===
== بخش ۱: زندگی اولیه و منشأ (گسترش‌یافته) ==
پس از ۲۴ سال اقامت در اعتاب مقدسه و رسیدن به اجتهاد و فقاهت، در سال ۱۳۱۲ قمری به تبریز بازگشت و به تدریس فقه و اصول پرداخت. حلقه درسی تشکیل داد و شاگردانی چون محمدعلی مدرس (مؤلف ریحانة الادب) و میرزا قاسم گرگری (درگذشت ۱۳۴۸ شمسی) تربیت کرد.


او با روش تدریس خاص خود در فقه و اصول، تأثیر عمیقی بر شاگردانش گذاشت و به ترویج علوم دینی در تبریز کمک کرد. حلقه درسی او به دلیل عمق علمی و تسلط بر مباحث فقهی، از شهرت برخوردار بود. شاگردانش بعدها در حوزه‌های علمیه تبریز و دیگر شهرها به تدریس و تبلیغ علوم دینی پرداختند. این فعالیت‌های آموزشی، جایگاه او را به‌عنوان یکی از مراجع برجسته تثبیت کرد و در حفظ سنت‌های حوزوی در آذربایجان نقش داشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":5" />
=== زیربخش ۱٫۱: تولد و مناقشه هویت ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی در سال ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش) به دنیا آمد، اما محل تولد او موضوع مناقشه‌ای تاریخی است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، او را زاده اسدآباد همدان و از خانواده‌ای شیعه معرفی می‌کنند، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌هایی که به ریشه ایرانی اشاره دارند. در مقابل، برخی منابع افغانی، مانند همصنفی، با تأکید بر فعالیت‌های او در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را متولد منطقه کنر افغانستان و سنی‌مذهب می‌دانند. بریتانیکا پیشنهاد می‌کند که استفاده او از نام «افغانی» استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین بود، بدون انکار قطعی ریشه ایرانی. برخی مورخان، مانند محمد محیط طباطبایی در کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، معتقدند که او به عمد هویت خود را مبهم نگه داشت تا در کشورهای مختلف اسلامی نفوذ کند. این ابهام، نه‌تنها به پیچیدگی شخصیت او افزوده، بلکه بحث‌های ملی‌گرایانه را نیز دامن زده است. (روایت، دانشگاه سید جمال‌الدین، بریتانیکا)


== فعالیت‌های سیاسی در مشروطیت ==
=== زیربخش ۱٫۲: کودکی و محیط خانوادگی ===
سید جمال در خانواده‌ای مذهبی و دانش‌دوست پرورش یافت. پدرش، سید صفی‌الدین، از سادات اسدآباد و فردی آگاه به علوم دینی بود که از کودکی به آموزش فرزندش اهمیت داد. مادرش، سکینه بیگم، زنی باسواد و آشنا با متون دینی بود که نقش مهمی در تربیت فکری او داشت. از پنج‌سالگی، سید جمال نزد پدرش فقه، اصول، منطق، و کلام را آموخت و با متون کلاسیک اسلامی، از جمله قرآن و احادیث، آشنا شد. در هفت‌سالگی به قزوین نقل مکان کرد، جایی که در مکتب‌خانه‌های محلی و تحت نظر اساتیدی مانند شیخ محمدتقی قزوینی، به مطالعه علوم سنتی ادامه داد. بعدها در تهران، با علمایی مانند آقا سید صادق طباطبایی آشنا شد که بر دیدگاه‌های مذهبی و اجتماعی او تأثیر گذاشت. این محیط، روحیه اصلاح‌طلبی و تعهد به عدالت را در او تقویت کرد و او را برای فعالیت‌های بعدی آماده ساخت. (راسخون، دانشگاه سید جمال‌الدین)


=== حمایت اولیه از مشروطه و تأسیس بانک ملی ===
== بخش ۲: تحصیلات و شکل‌گیری اندیشه‌ها (گسترش‌یافته) ==
میرزا صادق آقا در آغاز نهضت مشروطه به عنوان یکی از علمای طراز اول تبریز با مشروطه همکاری داشت. در جلسات اولیه مانند نشست منزل حاج مهدی کوزه‌کنانی (۸ آذر ۱۳۲۴ قمری) برای تأسیس بانک ملی شرکت کرد و موافقت نمود. او همراه برادرش حاج میرزا محسن آقا به اسلامیه رفت و در امور اجتماعی حضور فعال داشت.


'''مخالفت با مشروطه و رساله‌های نقدی'''
=== زیربخش ۲٫۱: تحصیلات دینی در نجف ===
سید جمال در ۱۲سالگی به نجف سفر کرد و در محضر شیخ مرتضی انصاری، یکی از برجسته‌ترین مراجع شیعه، به تحصیل فقه، اصول، و کلام پرداخت. این دوره، که حدود چهار سال طول کشید، دانش عمیقی از فقه شیعی و روش‌های اجتهاد به او بخشید. او همچنین با آثار فلسفی اسلامی، مانند نوشته‌های ملاصدرا و ابن‌سینا، آشنا شد که بعدها در استدلال‌هایش برای سازگاری اسلام با عقلانیت به کار گرفت. محیط نجف، با حضور علمای برجسته، او را با مسائل جهان اسلام، از جمله تفرقه مذهبی و ضعف سیاسی، مواجه کرد و پرسشگری درباره انحطاط امت اسلامی را در او برانگیخت. این تجربه، پایه‌ای برای ایده‌های وحدت‌گرایانه او شد. (راسخون)


میرزا صادق آقا تبریزی بر این باور بود که مشروطه ماهیت استعماری دارد و به همین خاطر به مخالفان، یعنی مشروعه‌خواهان پیوست و با «مشروطه» و «[[مشروطه و مشروعه|مشروطه مشروعه]]» مخالفت کرد. او در سال ۱۲۹۲ ش، با دیگر علما تلگرام به [[محمدعلی شاه]] فرستاد و لغو مشروطیت را خواست. وی دو رساله «مشروطیت ۱» (نقد رساله شورای آسمانی عبدالرحیم الهی قراجه داغی) و «مشروطیت ۲» (نقد رساله فوائد مجلس شورای ملی سید نصرالله تقوی) نوشت. مشروطه را مخالف شرع و محدودکننده سلطنت الهی دانست.  
=== زیربخش ۲٫۲: تحصیلات در هند و تأثیرات غربی ===
در ۱۷سالگی، سید جمال به هند سفر کرد و در شهرهایی مانند بمبئی و کلکته با علوم غربی، از جمله فلسفه، علوم سیاسی، و ریاضیات، آشنا شد. او در هند با آثار فلاسفه‌ای مانند جان لاک و ژان ژاک روسو آشنا شد که بر دیدگاه‌هایش درباره آزادی و حاکمیت مردمی تأثیر گذاشت. مواجهه با استعمار بریتانیا در هند، به‌ویژه پس از قیام ۱۲۷۳ ق (۱۲۳۶ ش)، او را به نقد استعمار و بررسی علل عقب‌ماندگی جوامع اسلامی سوق داد. او در این دوره، زبان انگلیسی را آموخت و با مطالعه نشریات غربی، درک عمیقی از نظام‌های سیاسی مدرن پیدا کرد. این تجربه، او را به این باور رساند که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای علمی غرب استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی خود را از دست بدهند. (مزدک‌نامه، بریتانیکا)


=== کناره‌گیری از سیاست و عزلت ===
== بخش ۳: سفرها و فعالیت‌های بین‌المللی ==
میرزا صادق آقا پس از انحلال انجمن اسلامیه، از امور سیاسی کناره گرفت و عزلت گزید. او با استبداد قاجار و توطئه‌های بیگانگان مخالفت داشت، اما در مسائل سیاسی مداخله نکرد. وی همچنین از صدور فتوا در مسائل شرعی خودداری نمود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


== نقش در دوران پهلوی و مخالفت با رضاخان ==
=== زیربخش ۳٫۱: فعالیت‌ها در پاریس و لندن ===
در دوران پهلوی، میرزا صادق آقا با دیکتاتوری رضاخان و اقدامات ضد روحانیت مخالفت کرد. در تصویب قانون نظام وظیفه، رهبری تظاهرات مردم تبریز را بر عهده داشت و در قیام آذربایجان علیه رضاخان نقش داشت و به تبعید در شهرستان سنقر (از توابع استان کرمانشاه) رفت. پس از ۲۰ روز اقامت در سنقر، به قم هجرت کرد و مقیم آنجا شد.
سید جمال در دهه ۱۲۹۰ ق به اروپا، به‌ویژه پاریس و لندن، سفر کرد و با روشنفکران غربی و مهاجران شرقی تعامل داشت. در پاریس، او با همکاری محمد عبده، مجله «العروة الوثقی» را در سال ۱۲۹۰ ق منتشر کرد که به نقد استعمار و ترویج وحدت اسلامی می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش در پاریس، از جمله در محافل دانشگاهی، از ضرورت اصلاحات در جهان اسلام دفاع کرد و با شخصیت‌هایی مانند ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی، درباره رابطه دین و علم مناظره کرد. در لندن، با دیپلمات‌های بریتانیایی و فعالان ضداستعماری دیدار کرد و تلاش کرد حمایت آن‌ها را برای جنبش‌های اسلامی جلب کند. این سفرها، دیدگاه جهانی او را تقویت کرد و او را به یکی از اولین اندیشمندان اسلامی تبدیل کرد که در سطح بین‌المللی فعالیت کرد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)


=== هجرت به قم و همکاری با علما ===
=== زیربخش ۳٫۲: فعالیت‌ها در روسیه ===
میرزا صادق آقا در قم، با شیخ عبدالکریم حائری یزدی و علما همکاری کرد. از هجوم به مدارس علمی و دستگیری طلاب انتقاد نمود و از رفتار حکومت ابراز انزجار کرد. او با رژیم پهلوی مخالف بود و همکاری با آن را حرام می‌دانست.<ref name=":3" /><ref name=":1" /><ref name=":5" />
در اواخر دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به روسیه سفر کرد تا با مقامات این کشور درباره مقابله با نفوذ بریتانیا در منطقه گفت‌وگو کند. او معتقد بود که رقابت میان قدرت‌های استعماری، مانند روسیه و بریتانیا، می‌تواند فرصتی برای تقویت استقلال کشورهای اسلامی باشد. در سن‌پترزبورگ، او با دیپلمات‌ها و روشنفکران دیدار کرد و مقالاتی در نشریات محلی منتشر نمود که به نقد سیاست‌های استعماری بریتانیا در هند و خاورمیانه می‌پرداخت. این فعالیت‌ها، هرچند کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده تلاش او برای استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در راستای اهداف ضداستعماری بود. با این حال، برخی منابع، مانند رویداد۲۴، این اقدامات را نشانه‌ای از عمل‌گرایی بیش از حد یا حتی همکاری با قدرت‌های خارجی می‌دانند که به اعتبار او آسیب زده است. (رویداد۲۴)


== آثار و دیدگاه‌ها ==
== بخش ۳: فعالیت‌های سیاسی و اصلاحی ==


=== آثار فقهی و اصولی ===
=== زیربخش ۳٫۱: آغاز فعالیت‌های سیاسی در افغانستان و هند ===
آثار فقهی میرزا صادق آقا تبریزی شامل شرح تبصره (طهارت تا احکام سلس)، رساله عملیه فارسی (۱۳۲۳ قمری، اصول دین تا مصارف خمس)، رساله عملیه واجبات احکام (۱۳۴۵ قمری، طهارت تا دیات)، رساله شرائط عوضین، رساله در ربا، رساله در انتصاف المهر بالموت، حاشیه بر وسائل النجاة، رساله فی بعض مسائل الصلوة، رساله مختصرة (قم)، و الفوائد فی المسائل المتفرقة الفقهیه (۱۳۵۱ قمری، شرح ۱۱ قاعده فقهی) است. در اصول فقه: المقالات الغریه فی مباحث الالفاظ (۱۳۱۷ قمری) و المشتقات (۱۳۱۹ قمری) است.
سید جمال‌الدین اسدآبادی فعالیت‌های سیاسی خود را از دهه ۱۲۸۰ ق (حدود ۱۲۴۰ ش) آغاز کرد. در ۱۲۸۴ ق به کابل سفر کرد و به دربار امیر شیرعلی‌خان راه یافت. او با ارائه مشاوره‌های سیاسی، به‌ویژه در زمینه تقویت استقلال افغانستان در برابر نفوذ بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات حکومتی را ترویج دهد. با این حال، پس از تغییر قدرت در کابل و روی کار آمدن محمداعظم‌خان، او به دلیل مواضع سیاسی‌اش از افغانستان اخراج شد. در هند، که تحت سلطه استعمار بریتانیا بود، سید جمال با مشاهده ضعف‌های جوامع اسلامی و تأثیرات استعمار، به سخنرانی و نگارش مقالاتی پرداخت که بر بیداری اسلامی و مقاومت در برابر نفوذ خارجی تأکید داشت. او در هند با علما و روشنفکران محلی ارتباط برقرار کرد و ایده‌های وحدت اسلامی را مطرح نمود، هرچند این فعالیت‌ها باعث حساسیت مقامات بریتانیایی و اخراج او از هند شد. این دوره، پایه‌ای برای فعالیت‌های بعدی او در کشورهای اسلامی و اروپا شد. (راسخون)


=== آثار سیاسی و سروده‌ها ===
=== زیربخش ۳٫۲: نقش در مصر و عثمانی ===
میرزا صادق آقا دو رساله «مشروطیت ۱» و «مشروطیت ۲» در نقد مشروطه نوشت. سروده‌های او عبارتند از قصیده رثای امام جمعه شهید تبریز، قصیده نهضت حسینی، رثای حضرت علی اکبر، فاجعه توپ بستن بارگاه رضوی، و کرامت باهره اردبیل. وی همچنین دیوان شعر و رساله خطی در نقد سکولاریسم دارد.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":1" />
در دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به مصر سفر کرد و به مدت هشت سال (۱۲۹۴–۱۳۰۲ ق) در قاهره اقامت داشت. او در دانشگاه الازهر و محافل روشنفکری مصر سخنرانی‌هایی ایراد کرد که بر اصلاح دینی، آموزش مدرن، و مبارزه با استبداد خدیو مصر متمرکز بود. او شاگردانی مانند محمد عبده را تربیت کرد که بعدها از رهبران اصلاح دینی شدند. فعالیت‌هایش در مصر، از جمله تأسیس انجمن‌های مخفی برای ترویج آزادی‌خواهی، باعث شد خدیو اسماعیل او را در ۱۲۹۶ ق اخراج کند. پس از مصر، به استانبول رفت و در دربار عثمانی مورد استقبال قرار گرفت، اما سخنرانی‌هایش علیه استبداد و ترویج اصلاحات، حساسیت سلطان عبدالحمید دوم را برانگیخت و منجر به محدودیت فعالیت‌هایش شد. او در این دوره، مجله «العروة الوثقی» را با همکاری محمد عبده منتشر کرد که به ترویج وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما این نشریه نیز پس از چند شماره توقیف شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)


== نقد دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی ==
=== زیربخش ۳٫۳: نقش در جنبش تنباکو در ایران ===
میرزا صادق آقا تبریزی، مشروطه را مخالف اسلام و شرع دانست و دخالت مردم در امور حکومتی، مجلس شورا، و قوانین موضوعه را هادم (نابودکننده) شرع تلقی کرد. او اعتقاد داشت عدل و داد منحصر به سلطنت الهی است و قوانین باید به دست مباشران منصوب از جانب خدا اجرا شود. وی توجیهات علما برای مشروطه مشروعه را بی‌اساس می‌دانست و با استبداد قاجار و پهلوی مخالفت داشت و از محرومان حمایت می‌کرد. او همکاری با رژیم پهلوی را حرام می‌دانست.  
بازگشت سید جمال به ایران در ۱۳۰۶ ق، نقطه عطفی در فعالیت‌های سیاسی او بود. او با سخنرانی‌های آتشین در تهران و شهرهای دیگر، علیه استبداد ناصرالدین شاه قاجار و قراردادهای استعماری، به‌ویژه قرارداد تنباکو با بریتانیا، اعتراض کرد. نامه او به میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، نقش مهمی در صدور فتوای تحریم تنباکو داشت که به لغو قرارداد منجر شد. این حرکت، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های موفق مقاومت مردمی علیه استعمار در ایران شناخته می‌شود. با این حال، مواضع تند او علیه دربار قاجار، باعث تبعیدش به عثمانی در ۱۳۰۸ ق شد. این دوره، او را به چهره‌ای محوری در جنبش‌های ضداستعماری ایران تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند نقش او در این جنبش بیش از حد برجسته شده است. (دانشگاه سید جمال‌الدین)


دیدگاه‌های میرزا صادق آقا درباره مشروطیت، به‌ویژه مخالفتش با مشروطه غربی و حتی مشروطه مشروعه، از سوی برخی مشروطه‌خواهان و مورخان مورد انتقاد قرار گرفت. او در رساله‌های «مشروطیت ۱» و «مشروطیت ۲» استدلال کرد که مشروطه، به دلیل دخالت مردم در امور حکومتی و وضع قوانین موضوعه، با شرع و سلطنت الهی مغایرت دارد. این دیدگاه از نظر علمایی مانند عبدالرحیم الهی قراجه داغی و سید نصرالله تقوی، که سعی در تلفیق مشروطه با شرع داشتند، تندروی تلقی شد. کناره‌گیری او از سیاست پس از انحلال انجمن اسلامیه نیز نقدی دیگر را برانگیخت، زیرا برخی معتقد بودند در مقطع حساس مشروطه، حضور فعال علما ضروری بود.
== بخش ۴: اندیشه‌ها و آثار ==


در برخی منابع، این دیدگاه‌ها به‌عنوان ارتجاعی و مخالف تجدد نقد شده‌اند. پیروان میرزا صادق آقا (انتظاریون) با پرهیز از مدرنیته (مثل برق و مدرسه)، دیدگاه‌های او را به‌عنوان طرد مطلق تجدد بازتاب می‌دهند، که این امر فرصت‌های پیشرفت آذربایجان را محدود کرد. برخی نیز تضاد او با مشروطه‌خواهان سکولار مانند [[حسن تقی‌زاده]] را برجسته کرده و مخالفتش را عامل تضعیف جنبش مشروطه در تبریز می‌داند. برخی منابع هم به مخالفت مطلق او با مشروطه و پیامدهایش اشاره داردند و آن را تندروی می‌شمارند. با این حال، حامیانش استدلال می‌کردند که کناره‌گیری او به دلیل نگرانی از نفوذ استعمار و حفظ استقلال شرعی بود. این تضاد دیدگاه‌ها نشان‌دهنده پیچیدگی نقش او در جنبش مشروطه است.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":1" /><ref name=":5" /><ref name=":3" /><ref name=":6" /><ref name=":7" />
=== زیربخش ۴٫۱: وحدت اسلامی و اصلاح دینی ===
اندیشه محوری سید جمال، وحدت اسلامی بود که به دنبال اتحاد شیعه و سنی برای مقابله با استعمار و احیای تمدن اسلامی بود. او معتقد بود که انحطاط جوامع اسلامی نتیجه دوری از اصول اولیه اسلام، نفوذ استعمار، و استبداد حکام است. در کتاب «الرد علی الدهریین»، او به نقد مادی‌گرایی و دفاع از عقلانیت اسلامی پرداخت و استدلال کرد که اسلام با علم و پیشرفت سازگار است. او همچنین از آموزش مدرن، به‌ویژه علوم طبیعی و سیاسی، حمایت می‌کرد و معتقد بود که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای غرب برای تقویت خود استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی‌شان را از دست بدهند. این دیدگاه، در سخنرانی‌هایش در مصر، هند، و عثمانی و در مقالات «العروة الوثقی» بازتاب یافت. (مزدک‌نامه)


== سال‌های پایانی و درگذشت ==
=== زیربخش ۴٫۲: مبارزه با استعمار و استبداد ===
میرزا صادق آقا تبریزی پس از هجرت به قم، در ۶ ذی‌القعده ۱۳۵۱ قمری (اسفند ۱۳۱۱ شمسی) درگذشت و در جوار مرقد حضرت معصومه دفن شد. نمازش را شیخ عبدالکریم حائری خواند. در تبریز بازار تعطیل شد و مجالس عزاداری برپا گردید. همچنین علما در اردبیل، مراغه، اهر، ارومیه، قم، و نجف مجالس عزا و بزرگداشت گرفتند و رژیم پهلوی از مجالس بزرگداشت جلوگیری کرد. خمینی او را از مجاهدین ضد رژیم دانست.  
سید جمال استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست. او در آثار و سخنرانی‌هایش، به نقد قراردادهای استعماری، مانند امتیاز تنباکو، و نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب پرداخت. او همچنین از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و سلطان عبدالحمید، انتقاد کرد و خواستار اصلاحات حکومتی و مشارکت مردم در اداره امور شد. این ایده‌ها، او را به یکی از پیشگامان جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند او در عمل نتوانست ساختارهای منسجمی برای تحقق این ایده‌ها ایجاد کند. (دبیری مهر)


=== پیروان و میراث ===
== بخش ۵: آثار و فعالیت‌های فکری ==
پیروان میرزا صادق آقا تبریزی در طالقان (امام زمان‌چی‌ها یا انتظاریون) از گرفتن شناسنامه، مدرسه، برق، وسایل نقلیه، و پزشک پرهیز می‌کنند و مشروطیت را نامشروع می‌دانند. او رهبر کنونی فرقه، امام زمان‌چی‌هاست. میراث او در آثار فقهی، اصول، و مخالفت با مشروطیت و مشروطه مشروعه و با استبداد است.<ref name=":5" /><ref name=":4" /><ref name=":1" />


منابع:
=== زیربخش ۵٫۱: مجله العروة الوثقی و تأثیرات آن ===
یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فکری سید جمال‌الدین اسدآبادی، انتشار مجله «العروة الوثقی» در سال ۱۲۹۰ ق (۱۲۵۲ ش) در پاریس بود. این مجله، که با همکاری محمد عبده منتشر شد، به عنوان یکی از اولین نشریات جهان اسلام شناخته می‌شود که به‌طور خاص به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداخت. هدف اصلی مجله، ترویج وحدت اسلامی میان شیعه و سنی، نقد استعمار غرب، و بیداری ملت‌های اسلامی در برابر استبداد حکام بود. مقالات آن، که به زبان عربی منتشر می‌شد، به موضوعاتی مانند اصلاح نظام‌های حکومتی، آموزش مدرن، و احیای تمدن اسلامی می‌پرداخت. العروة الوثقی در کشورهای اسلامی، از جمله مصر، ایران، و عثمانی، توزیع شد، اما به دلیل محتوای انتقادی‌اش، پس از ۱۸ شماره توسط مقامات استعماری و عثمانی توقیف گردید. این نشریه، تأثیر عمیقی بر روشنفکران معاصر، از جمله در ایران و مصر، گذاشت و به عنوان منبعی برای جنبش‌های اصلاحی بعدی شناخته شد. با وجود توقیف، نسخه‌های مخفیانه آن همچنان در میان فعالان سیاسی دست به دست می‌شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)
 
=== زیربخش ۵٫۲: کتاب «الرد علی الدهریین» ===
کتاب «الرد علی الدهریین» (نقد مادی‌گرایان) یکی از آثار کلیدی سید جمال است که در پاسخ به ایده‌های مادی‌گرایانه و الحادی برخی روشنفکران زمانه‌اش نوشته شد. این کتاب، که در اصل به عربی نگاشته و بعدها به فارسی ترجمه شد، استدلال می‌کند که اسلام نه‌تنها با علم و عقلانیت سازگار است، بلکه می‌تواند پایه‌ای برای پیشرفت جوامع اسلامی باشد. سید جمال در این اثر، به نقد دیدگاه‌هایی پرداخت که دین را مانع ترقی می‌دانستند و تأکید کرد که اصول اسلامی، مانند عقل و عدالت، با دستاوردهای علمی غرب همخوانی دارد. او همچنین از تمدن اسلامی به عنوان نیرویی برای مقابله با استعمار دفاع کرد. این کتاب، به دلیل سبک استدلالی و زبان روشن، در میان علما و روشنفکران جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت و به ترویج گفتمان اصلاح دینی کمک کرد. (مزدک‌نامه)
 
=== زیربخش ۵٫۳: دیگر آثار و سخنرانی‌ها ===
سید جمال علاوه بر «الرد علی الدهریین» و «العروة الوثقی»، مقالات و سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف ارائه کرد. سخنرانی‌های او در مصر، به‌ویژه در دانشگاه الازهر، بر آموزش مدرن و اصلاح نظام‌های دینی و سیاسی متمرکز بود. او همچنین در هند، عثمانی، و اروپا مقالاتی در نشریات محلی منتشر کرد که به موضوعاتی مانند ضرورت وحدت اسلامی، نقد استعمار، و اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت. بسیاری از این آثار به دلیل شرایط سیاسی زمان، به‌صورت پراکنده منتشر شدند و برخی از آن‌ها بعدها توسط شاگردانش، مانند محمد عبده، گردآوری شد. این فعالیت‌های فکری، او را به یکی از پیشگامان جنبش بیداری اسلامی تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند که آثارش فاقد نظام‌مندی کافی برای ارائه یک برنامه عملی جامع بود. (دبیری مهر)
 
== بخش ۶: نقدها و ارزیابی‌ها ==
 
=== زیربخش ۶٫۱: نقدهای مثبت ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی به دلیل نقشش در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار، از سوی بسیاری از مورخان و روشنفکران ستایش شده است. او به عنوان «شیپور بیداری مسلمانان» شناخته می‌شود، زیرا با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، آگاهی سیاسی و اجتماعی را در جوامع اسلامی گسترش داد. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، تربیت شاگردانی مانند محمد عبده در مصر، و تأثیرگذاری بر جنبش‌های اصلاحی در عثمانی، از دستاوردهای برجسته‌اش است. او همچنین به دلیل تأکید بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان یکی از اولین اندیشمندانی شناخته می‌شود که این ایده را در سطح جهانی مطرح کرد. منابع متعدد، از جمله کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی، او را به عنوان یک مصلح پیشرو معرفی می‌کنند که با ترکیب عقلانیت اسلامی و علوم مدرن، راهی برای احیای تمدن اسلامی گشود. (ایبنا)
 
=== زیربخش ۶٫۲: نقدهای منفی و مناقشات ===
با وجود ستایش‌ها، سید جمال با انتقاداتی نیز مواجه بوده است. برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدارک قوی مطرح شده‌اند. دیگر منتقدان، مانند برخی مورخان غربی، معتقدند که نقش او در جنبش‌های اصلاحی بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و او در عمل نتوانست ساختارهای پایداری برای تحقق ایده‌هایش ایجاد کند. مناقشه هویت (ایرانی یا افغانی بودن) نیز به انتقادات دامن زده است؛ برخی منابع افغانی، مانند آنچه در وب‌سایت همصنفی آمده، تأکید دارند که او از کنر افغانستان بود و استفاده از نام «اسدآبادی» را تاکتیکی برای فعالیت در ایران می‌دانند. همچنین، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، او را به دلیل ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» مورد نقد قرار داده‌اند، و معتقدند که ایده‌هایش گاهی به تندروی منجر شده است. این انتقادات، پیچیدگی شخصیت و تأثیر او را نشان می‌دهد. (رویداد۲۴، همصنفی)
 
== بخش ۷: وفات و پایان زندگی ==
 
=== زیربخش ۷٫۱: تبعید به عثمانی و مرگ مشکوک ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از فعالیت‌های گسترده در ایران، به‌ویژه نقشش در جنبش تنباکو، در سال ۱۳۰۸ ق (۱۲۷۰ ش) به دستور ناصرالدین شاه قاجار از ایران تبعید شد و به عثمانی بازگشت. در استانبول، ابتدا مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم قرار گرفت، اما به دلیل مواضع انتقادی‌اش علیه استبداد و نفوذ استعمار، به تدریج تحت نظارت شدید قرار گرفت. او در سال‌های پایانی عمرش، عملاً در حصر خانگی بود و اجازه فعالیت سیاسی نداشت. در ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)، در سن ۵۸ سالگی در استانبول درگذشت. منابع متعدد، از جمله تبیان، مرگ او را مشکوک و احتمالاً ناشی از مسمومیت به دستور سلطان عبدالحمید دوم می‌دانند، که از نفوذ فکری سید جمال هراس داشت. برخی دیگر معتقدند که او به دلیل بیماری سرطان فک درگذشت، اما شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد. این ابهام، به پیچیدگی شخصیت و تأثیرات سیاسی او افزوده است. (تبیان)
 
=== زیربخش ۷٫۲: مقبره و یادبود ===
پس از مرگ، پیکر سید جمال ابتدا در قبرستان شیخ‌لر استانبول دفن شد. در سال ۱۳۲۳ ش (۱۹۴۴ م)، به درخواست دولت افغانستان، بقایای او به کابل منتقل شد و در محوطه دانشگاه کابل، که اکنون دانشگاه سید جمال‌الدین نام دارد، دفن گردید. مقبره او به عنوان نمادی از میراث فکری‌اش در افغانستان حفظ شده و مورد احترام است. این انتقال، به مناقشه هویت او دامن زد، زیرا برخی آن را نشانه‌ای از ریشه افغانی او دانستند، در حالی که منابع ایرانی تأکید دارند که این اقدام صرفاً به دلیل فعالیت‌هایش در افغانستان بود. آرامگاه او امروز به عنوان مکانی برای بزرگداشت ایده‌های وحدت اسلامی و مبارزه با استعمار شناخته می‌شود. (همصنفی)
 
== بخش ۸: میراث و تأثیرات ==
 
=== زیربخش ۸٫۱: تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان یکی از پیشگامان بیداری اسلامی، تأثیر عمیقی بر جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام گذاشت. در مصر، شاگردش محمد عبده ایده‌های او را در اصلاح دینی و آموزش مدرن پیش برد و نهضت الازهر را تحت تأثیر قرار داد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو به عنوان نقطه عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار شناخته می‌شود و الهام‌بخش جنبش مشروطیت بود. در عثمانی، ایده‌های وحدت اسلامی او بر جوانان ترک تأثیر گذاشت، هرچند با مقاومت دربار مواجه شد. کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی تأکید دارد که او با ترویج عقلانیت و وحدت، پایه‌گذار گفتمان مدرن اسلامی بود. تأثیر او در هند نیز بر جنبش‌های ضداستعماری، مانند نهضت علیگره، قابل مشاهده است. (ایبنا)
 
=== زیربخش ۸٫۲: مناقشه هویت و تأثیرات آن ===
مناقشه بر سر هویت سید جمال (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان ادامه دارد و بر میراث او سایه افکنده است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌ها، او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند. در مقابل، منابع افغانی، مانند همصنفی، با اشاره به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از نام «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. برخی مورخان، مانند آنچه در بریتانیکا آمده، معتقدند که او از نام «افغانی» به‌صورت استراتژیک برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین استفاده کرد، بدون آنکه این لزوماً به معنای انکار ریشه ایرانی‌اش باشد. این مناقشه، نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیت او و تلاشش برای ایجاد وحدت در جهان اسلام است، اما گاهی به سوءتفاهم‌ها و جدل‌های ملی‌گرایانه منجر شده است. (روایت، بریتانیکا)
 
== بخش ۹: ارزیابی کلی و اهمیت تاریخی ==
سید جمال‌الدین اسدآبادی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های قرن نوزدهم جهان اسلام، جایگاهی منحصربه‌فرد در تاریخ جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی دارد. فعالیت‌های او در کشورهای مختلف، از جمله ایران، مصر، عثمانی، هند، و افغانستان، نشان‌دهنده تلاشی گسترده برای احیای عزت و قدرت جوامع اسلامی در برابر استعمار و استبداد بود. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های مقاومت مردمی علیه قراردادهای استعماری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ضداستعماری ایران محسوب می‌شود. انتشار مجله «العروة الوثقی» و نگارش «الرد علی الدهریین» نیز از او چهره‌ای پیشرو در گفتمان اصلاح دینی و وحدت اسلامی ساخت. این آثار، با ترویج عقلانیت و نقد انحطاط، الهام‌بخش روشنفکران و فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام شدند.
 
تأثیر او بر شاگردانش، مانند محمد عبده در مصر، و بر جنبش‌هایی مانند مشروطیت در ایران و نهضت‌های اصلاحی در عثمانی و هند، نشان‌دهنده عمق نفوذ فکری اوست. تأکید او بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان راهی برای مقابله با تفرقه و نفوذ استعمار، یکی از نوآورانه‌ترین جنبه‌های اندیشه‌اش بود. همچنین، حمایت او از آموزش مدرن و سازگاری اسلام با علم، دیدگاه‌های سنتی در جوامع اسلامی را به چالش کشید و راه را برای گفتمان‌های بعدی هموار کرد.
 
با این حال، شخصیت و فعالیت‌های او بدون حاشیه نبودند. مناقشه بر سر هویت او (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان موضوع بحث است و برخی منابع، استفاده او از نام «افغانی» را استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین می‌دانند. انتقاداتی مانند اتهام وابستگی به فراماسونری، نبود برنامه عملی مشخص، یا تندروی در ایده‌ها نیز بخشی از ارزیابی‌های تاریخی او را تشکیل می‌دهند. این جنبه‌ها، پیچیدگی شخصیت او را نشان می‌دهند و بر نیاز به مطالعه دقیق‌تر اسناد تاریخی تأکید دارند.
 
اهمیت تاریخی سید جمال در توانایی او برای پیوند دادن عقلانیت اسلامی با نیازهای عصر مدرن نهفته است. او به عنوان پلی میان سنت و تجدد، و میان شرق و غرب، شناخته می‌شود که تلاش کرد جوامع اسلامی را از انحطاط به سوی پیشرفت هدایت کند. جایگاه او در تاریخ، به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است، هرچند نیازمند بررسی بی‌طرفانه برای درک کامل تأثیرات و محدودیت‌هایش است. (دانشگاه سید جمال‌الدین، ایبنا)
 
=== زیربخش ۸٫۳: ارزیابی کلی ===
میراث سید جمال در سه حوزه کلیدی خلاصه می‌شود: وحدت اسلامی، مبارزه با استعمار، و اصلاح دینی. او با سخنرانی‌ها، آثار، و فعالیت‌های سیاسی‌اش، به آگاهی‌بخشی در جوامع اسلامی کمک کرد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی، از جمله روشنفکران مشروطه در ایران و اصلاح‌گران مصری، شد. با این حال، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، معتقدند که ایده‌های او گاهی به تندروی منجر شد و نبود برنامه عملی مشخص، از تأثیرگذاری پایدار ایده‌هایش کاست. همچنین، اتهاماتی مانند وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی، هرچند بدون مدارک قوی، به شهرت او آسیب زده است. با این وجود، نقش او به عنوان «پدر بیداری اسلامی» غیرقابل انکار است و آثارش همچنان موضوع مطالعه در تاریخ و فلسفه سیاسی است. (رویداد۲۴، مزدک‌نامه)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۵۷

برای صفحه تمرین.jpg
سید جمال‌الدین اسدآبادی
پرونده:سید جمال‌الدین اسدآبادی.jpg
پرتره سید جمال‌الدین اسدآبادی، مصلح و اندیشمند سیاسی جهان اسلام
نام اصلی سید جمال‌الدین حسینی
زمینهٔ کاری اصلاح دینی، سیاست، نویسندگی
زادروز ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش)
اسدآباد همدان، ایران یا کنر، افغانستان (مورد مناقشه)
پدر و مادر سید صفی‌الدین (پدر)، سکینه بیگم (مادر)
مرگ ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)
استانبول، عثمانی
ملیت ایرانی یا افغانی (مورد مناقشه)
محل زندگی قزوین، تهران، نجف، هند، مصر، عثمانی، پاریس، لندن
علت مرگ مسمومیت (مشکوک) یا بیماری
جایگاه خاکسپاری دانشگاه کابل، افغانستان
در زمان حکومت قاجار، عثمانی، خدیو مصر
رویدادهای مهم جنبش تنباکو، انتشار العروة الوثقی، بیداری اسلامی
نام(های)
دیگر
سید جمال‌الدین افغانی
پیشه مصلح دینی، فعال سیاسی، نویسنده
سال‌های نویسندگی ۱۲۸۰–۱۲۷۵ ق
سبک نوشتاری اصلاح‌طلبانه، سیاسی، دانشنامه‌ای
کتاب‌ها الرد علی الدهریین
نوشتارها مقالات العروة الوثقی
مدرک تحصیلی فقه، کلام، فلسفه، علوم سیاسی
حوزه اصلاح دینی، وحدت اسلامی
شاگرد محمد عبده
استاد شیخ مرتضی انصاری
دلیل سرشناسی بیداری اسلامی، جنبش تنباکو، وحدت اسلامی
اثرگذاشته بر محمد عبده، جنبش مشروطیت، نهضت الازهر
اثرپذیرفته از ملاصدرا، جان لاک، ژان ژاک روسو

سید جمال‌الدین اسدآبادی، (۱۲۵۴–۱۲۷۵ ق/۱۲۱۷–۱۲۷۶ ش)، یکی از برجسته‌ترین مصلحان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام در قرن نوزدهم، نقشی محوری در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد ایفا کرد. منشأ او محل مناقشه است؛ منابع ایرانی او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند، در حالی که برخی منابع افغانی، با استناد به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. این اختلاف، که ریشه در اسناد متناقض و استراتژی سیاسی او دارد، بخشی از پیچیدگی شخصیتش را نشان می‌دهد. او از کودکی نزد پدرش، سید صفی‌الدین، علوم دینی آموخت و در قزوین، تهران، نجف، و هند تحصیلات خود را در فقه، کلام، و علوم غربی گسترش داد. این آموزش‌ها، پایه‌ای برای اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه او فراهم کرد.

سید جمال در کشورهای متعددی، از جمله افغانستان، هند، مصر، عثمانی، ایران، و اروپا، فعالیت کرد. در افغانستان، به دربار شیرعلی‌خان مشاوره داد و در هند، با نقد استعمار بریتانیا، به بیداری اسلامی کمک کرد. در مصر، طی هشت سال اقامت، با سخنرانی در الازهر و تربیت شاگردانی مانند محمد عبده، اصلاحات دینی و آموزشی را ترویج داد. در عثمانی، مجله «العروة الوثقی» را با محمد عبده منتشر کرد که به وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما به دلیل محتوای انتقادی توقیف شد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو (۱۳۰۶–۱۳۰۸ ق)، از جمله نامه به میرزای شیرازی و تحریک فتوای تحریم تنباکو، به لغو قرارداد استعماری با بریتانیا منجر شد. این حرکت، او را به چهره‌ای کلیدی در مقاومت مردمی تبدیل کرد.

اندیشه‌های او بر وحدت اسلامی، اصلاح دینی، و مبارزه با استعمار و استبداد متمرکز بود. در کتاب «الرد علی الدهریین»، از سازگاری اسلام با علم و عقل دفاع کرد و در مقالات و سخنرانی‌هایش، آموزش مدرن و بازگشت به اصول اولیه اسلام را تبلیغ نمود. او استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست و از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و عبدالحمید دوم، انتقاد کرد. این ایده‌ها، او را به «پدر بیداری اسلامی» تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند برنامه عملی مشخصی ارائه نکرد.

نقدهای مثبت، او را به دلیل بیداری ملت‌ها، ترویج وحدت شیعه و سنی، و تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی در ایران (مشروطیت)، مصر (نهضت الازهر)، و عثمانی ستایش می‌کنند. با این حال، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدرک قوی است. دیگران، نقش او در جنبش‌ها را بزرگ‌نمایی‌شده و ایده‌هایش را فاقد نظام‌مندی می‌دانند. برخی منابع، او را به تندروی و ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» متهم کرده‌اند.

سید جمال در ۱۲۷۵ ق در استانبول درگذشت، احتمالاً به دلیل مسمومیت به دستور عبدالحمید دوم، هرچند برخی بیماری سرطان را علت مرگ می‌دانند. پیکرش ابتدا در استانبول دفن شد و در ۱۳۲۳ ش به کابل منتقل گردید، جایی که مقبره‌اش در دانشگاه سید جمال‌الدین نمادی از میراث اوست. این انتقال، به مناقشه هویت دامن زد. میراث او در جنبش‌های اصلاحی، وحدت اسلامی، و مقاومت ضداستعماری همچنان مورد مطالعه است و جایگاهش به عنوان یکی از پیشگامان اصلاح در جهان اسلام غیرقابل انکار است. این مقاله، با استناد به منابع معتبر، زندگی، اندیشه‌ها، و نقدهای مثبت و منفی او را به‌صورت بی‌طرفانه بررسی می‌کند. (۷۹۵ کلمه)

بخش ۱: زندگی اولیه و منشأ (گسترش‌یافته)

زیربخش ۱٫۱: تولد و مناقشه هویت

سید جمال‌الدین اسدآبادی در سال ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش) به دنیا آمد، اما محل تولد او موضوع مناقشه‌ای تاریخی است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، او را زاده اسدآباد همدان و از خانواده‌ای شیعه معرفی می‌کنند، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌هایی که به ریشه ایرانی اشاره دارند. در مقابل، برخی منابع افغانی، مانند همصنفی، با تأکید بر فعالیت‌های او در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را متولد منطقه کنر افغانستان و سنی‌مذهب می‌دانند. بریتانیکا پیشنهاد می‌کند که استفاده او از نام «افغانی» استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین بود، بدون انکار قطعی ریشه ایرانی. برخی مورخان، مانند محمد محیط طباطبایی در کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، معتقدند که او به عمد هویت خود را مبهم نگه داشت تا در کشورهای مختلف اسلامی نفوذ کند. این ابهام، نه‌تنها به پیچیدگی شخصیت او افزوده، بلکه بحث‌های ملی‌گرایانه را نیز دامن زده است. (روایت، دانشگاه سید جمال‌الدین، بریتانیکا)

زیربخش ۱٫۲: کودکی و محیط خانوادگی

سید جمال در خانواده‌ای مذهبی و دانش‌دوست پرورش یافت. پدرش، سید صفی‌الدین، از سادات اسدآباد و فردی آگاه به علوم دینی بود که از کودکی به آموزش فرزندش اهمیت داد. مادرش، سکینه بیگم، زنی باسواد و آشنا با متون دینی بود که نقش مهمی در تربیت فکری او داشت. از پنج‌سالگی، سید جمال نزد پدرش فقه، اصول، منطق، و کلام را آموخت و با متون کلاسیک اسلامی، از جمله قرآن و احادیث، آشنا شد. در هفت‌سالگی به قزوین نقل مکان کرد، جایی که در مکتب‌خانه‌های محلی و تحت نظر اساتیدی مانند شیخ محمدتقی قزوینی، به مطالعه علوم سنتی ادامه داد. بعدها در تهران، با علمایی مانند آقا سید صادق طباطبایی آشنا شد که بر دیدگاه‌های مذهبی و اجتماعی او تأثیر گذاشت. این محیط، روحیه اصلاح‌طلبی و تعهد به عدالت را در او تقویت کرد و او را برای فعالیت‌های بعدی آماده ساخت. (راسخون، دانشگاه سید جمال‌الدین)

بخش ۲: تحصیلات و شکل‌گیری اندیشه‌ها (گسترش‌یافته)

زیربخش ۲٫۱: تحصیلات دینی در نجف

سید جمال در ۱۲سالگی به نجف سفر کرد و در محضر شیخ مرتضی انصاری، یکی از برجسته‌ترین مراجع شیعه، به تحصیل فقه، اصول، و کلام پرداخت. این دوره، که حدود چهار سال طول کشید، دانش عمیقی از فقه شیعی و روش‌های اجتهاد به او بخشید. او همچنین با آثار فلسفی اسلامی، مانند نوشته‌های ملاصدرا و ابن‌سینا، آشنا شد که بعدها در استدلال‌هایش برای سازگاری اسلام با عقلانیت به کار گرفت. محیط نجف، با حضور علمای برجسته، او را با مسائل جهان اسلام، از جمله تفرقه مذهبی و ضعف سیاسی، مواجه کرد و پرسشگری درباره انحطاط امت اسلامی را در او برانگیخت. این تجربه، پایه‌ای برای ایده‌های وحدت‌گرایانه او شد. (راسخون)

زیربخش ۲٫۲: تحصیلات در هند و تأثیرات غربی

در ۱۷سالگی، سید جمال به هند سفر کرد و در شهرهایی مانند بمبئی و کلکته با علوم غربی، از جمله فلسفه، علوم سیاسی، و ریاضیات، آشنا شد. او در هند با آثار فلاسفه‌ای مانند جان لاک و ژان ژاک روسو آشنا شد که بر دیدگاه‌هایش درباره آزادی و حاکمیت مردمی تأثیر گذاشت. مواجهه با استعمار بریتانیا در هند، به‌ویژه پس از قیام ۱۲۷۳ ق (۱۲۳۶ ش)، او را به نقد استعمار و بررسی علل عقب‌ماندگی جوامع اسلامی سوق داد. او در این دوره، زبان انگلیسی را آموخت و با مطالعه نشریات غربی، درک عمیقی از نظام‌های سیاسی مدرن پیدا کرد. این تجربه، او را به این باور رساند که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای علمی غرب استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی خود را از دست بدهند. (مزدک‌نامه، بریتانیکا)

بخش ۳: سفرها و فعالیت‌های بین‌المللی

زیربخش ۳٫۱: فعالیت‌ها در پاریس و لندن

سید جمال در دهه ۱۲۹۰ ق به اروپا، به‌ویژه پاریس و لندن، سفر کرد و با روشنفکران غربی و مهاجران شرقی تعامل داشت. در پاریس، او با همکاری محمد عبده، مجله «العروة الوثقی» را در سال ۱۲۹۰ ق منتشر کرد که به نقد استعمار و ترویج وحدت اسلامی می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش در پاریس، از جمله در محافل دانشگاهی، از ضرورت اصلاحات در جهان اسلام دفاع کرد و با شخصیت‌هایی مانند ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی، درباره رابطه دین و علم مناظره کرد. در لندن، با دیپلمات‌های بریتانیایی و فعالان ضداستعماری دیدار کرد و تلاش کرد حمایت آن‌ها را برای جنبش‌های اسلامی جلب کند. این سفرها، دیدگاه جهانی او را تقویت کرد و او را به یکی از اولین اندیشمندان اسلامی تبدیل کرد که در سطح بین‌المللی فعالیت کرد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)

زیربخش ۳٫۲: فعالیت‌ها در روسیه

در اواخر دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به روسیه سفر کرد تا با مقامات این کشور درباره مقابله با نفوذ بریتانیا در منطقه گفت‌وگو کند. او معتقد بود که رقابت میان قدرت‌های استعماری، مانند روسیه و بریتانیا، می‌تواند فرصتی برای تقویت استقلال کشورهای اسلامی باشد. در سن‌پترزبورگ، او با دیپلمات‌ها و روشنفکران دیدار کرد و مقالاتی در نشریات محلی منتشر نمود که به نقد سیاست‌های استعماری بریتانیا در هند و خاورمیانه می‌پرداخت. این فعالیت‌ها، هرچند کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده تلاش او برای استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در راستای اهداف ضداستعماری بود. با این حال، برخی منابع، مانند رویداد۲۴، این اقدامات را نشانه‌ای از عمل‌گرایی بیش از حد یا حتی همکاری با قدرت‌های خارجی می‌دانند که به اعتبار او آسیب زده است. (رویداد۲۴)

بخش ۳: فعالیت‌های سیاسی و اصلاحی

زیربخش ۳٫۱: آغاز فعالیت‌های سیاسی در افغانستان و هند

سید جمال‌الدین اسدآبادی فعالیت‌های سیاسی خود را از دهه ۱۲۸۰ ق (حدود ۱۲۴۰ ش) آغاز کرد. در ۱۲۸۴ ق به کابل سفر کرد و به دربار امیر شیرعلی‌خان راه یافت. او با ارائه مشاوره‌های سیاسی، به‌ویژه در زمینه تقویت استقلال افغانستان در برابر نفوذ بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات حکومتی را ترویج دهد. با این حال، پس از تغییر قدرت در کابل و روی کار آمدن محمداعظم‌خان، او به دلیل مواضع سیاسی‌اش از افغانستان اخراج شد. در هند، که تحت سلطه استعمار بریتانیا بود، سید جمال با مشاهده ضعف‌های جوامع اسلامی و تأثیرات استعمار، به سخنرانی و نگارش مقالاتی پرداخت که بر بیداری اسلامی و مقاومت در برابر نفوذ خارجی تأکید داشت. او در هند با علما و روشنفکران محلی ارتباط برقرار کرد و ایده‌های وحدت اسلامی را مطرح نمود، هرچند این فعالیت‌ها باعث حساسیت مقامات بریتانیایی و اخراج او از هند شد. این دوره، پایه‌ای برای فعالیت‌های بعدی او در کشورهای اسلامی و اروپا شد. (راسخون)

زیربخش ۳٫۲: نقش در مصر و عثمانی

در دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به مصر سفر کرد و به مدت هشت سال (۱۲۹۴–۱۳۰۲ ق) در قاهره اقامت داشت. او در دانشگاه الازهر و محافل روشنفکری مصر سخنرانی‌هایی ایراد کرد که بر اصلاح دینی، آموزش مدرن، و مبارزه با استبداد خدیو مصر متمرکز بود. او شاگردانی مانند محمد عبده را تربیت کرد که بعدها از رهبران اصلاح دینی شدند. فعالیت‌هایش در مصر، از جمله تأسیس انجمن‌های مخفی برای ترویج آزادی‌خواهی، باعث شد خدیو اسماعیل او را در ۱۲۹۶ ق اخراج کند. پس از مصر، به استانبول رفت و در دربار عثمانی مورد استقبال قرار گرفت، اما سخنرانی‌هایش علیه استبداد و ترویج اصلاحات، حساسیت سلطان عبدالحمید دوم را برانگیخت و منجر به محدودیت فعالیت‌هایش شد. او در این دوره، مجله «العروة الوثقی» را با همکاری محمد عبده منتشر کرد که به ترویج وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما این نشریه نیز پس از چند شماره توقیف شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)

زیربخش ۳٫۳: نقش در جنبش تنباکو در ایران

بازگشت سید جمال به ایران در ۱۳۰۶ ق، نقطه عطفی در فعالیت‌های سیاسی او بود. او با سخنرانی‌های آتشین در تهران و شهرهای دیگر، علیه استبداد ناصرالدین شاه قاجار و قراردادهای استعماری، به‌ویژه قرارداد تنباکو با بریتانیا، اعتراض کرد. نامه او به میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، نقش مهمی در صدور فتوای تحریم تنباکو داشت که به لغو قرارداد منجر شد. این حرکت، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های موفق مقاومت مردمی علیه استعمار در ایران شناخته می‌شود. با این حال، مواضع تند او علیه دربار قاجار، باعث تبعیدش به عثمانی در ۱۳۰۸ ق شد. این دوره، او را به چهره‌ای محوری در جنبش‌های ضداستعماری ایران تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند نقش او در این جنبش بیش از حد برجسته شده است. (دانشگاه سید جمال‌الدین)

بخش ۴: اندیشه‌ها و آثار

زیربخش ۴٫۱: وحدت اسلامی و اصلاح دینی

اندیشه محوری سید جمال، وحدت اسلامی بود که به دنبال اتحاد شیعه و سنی برای مقابله با استعمار و احیای تمدن اسلامی بود. او معتقد بود که انحطاط جوامع اسلامی نتیجه دوری از اصول اولیه اسلام، نفوذ استعمار، و استبداد حکام است. در کتاب «الرد علی الدهریین»، او به نقد مادی‌گرایی و دفاع از عقلانیت اسلامی پرداخت و استدلال کرد که اسلام با علم و پیشرفت سازگار است. او همچنین از آموزش مدرن، به‌ویژه علوم طبیعی و سیاسی، حمایت می‌کرد و معتقد بود که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای غرب برای تقویت خود استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی‌شان را از دست بدهند. این دیدگاه، در سخنرانی‌هایش در مصر، هند، و عثمانی و در مقالات «العروة الوثقی» بازتاب یافت. (مزدک‌نامه)

زیربخش ۴٫۲: مبارزه با استعمار و استبداد

سید جمال استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست. او در آثار و سخنرانی‌هایش، به نقد قراردادهای استعماری، مانند امتیاز تنباکو، و نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب پرداخت. او همچنین از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و سلطان عبدالحمید، انتقاد کرد و خواستار اصلاحات حکومتی و مشارکت مردم در اداره امور شد. این ایده‌ها، او را به یکی از پیشگامان جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند او در عمل نتوانست ساختارهای منسجمی برای تحقق این ایده‌ها ایجاد کند. (دبیری مهر)

بخش ۵: آثار و فعالیت‌های فکری

زیربخش ۵٫۱: مجله العروة الوثقی و تأثیرات آن

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فکری سید جمال‌الدین اسدآبادی، انتشار مجله «العروة الوثقی» در سال ۱۲۹۰ ق (۱۲۵۲ ش) در پاریس بود. این مجله، که با همکاری محمد عبده منتشر شد، به عنوان یکی از اولین نشریات جهان اسلام شناخته می‌شود که به‌طور خاص به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداخت. هدف اصلی مجله، ترویج وحدت اسلامی میان شیعه و سنی، نقد استعمار غرب، و بیداری ملت‌های اسلامی در برابر استبداد حکام بود. مقالات آن، که به زبان عربی منتشر می‌شد، به موضوعاتی مانند اصلاح نظام‌های حکومتی، آموزش مدرن، و احیای تمدن اسلامی می‌پرداخت. العروة الوثقی در کشورهای اسلامی، از جمله مصر، ایران، و عثمانی، توزیع شد، اما به دلیل محتوای انتقادی‌اش، پس از ۱۸ شماره توسط مقامات استعماری و عثمانی توقیف گردید. این نشریه، تأثیر عمیقی بر روشنفکران معاصر، از جمله در ایران و مصر، گذاشت و به عنوان منبعی برای جنبش‌های اصلاحی بعدی شناخته شد. با وجود توقیف، نسخه‌های مخفیانه آن همچنان در میان فعالان سیاسی دست به دست می‌شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)

زیربخش ۵٫۲: کتاب «الرد علی الدهریین»

کتاب «الرد علی الدهریین» (نقد مادی‌گرایان) یکی از آثار کلیدی سید جمال است که در پاسخ به ایده‌های مادی‌گرایانه و الحادی برخی روشنفکران زمانه‌اش نوشته شد. این کتاب، که در اصل به عربی نگاشته و بعدها به فارسی ترجمه شد، استدلال می‌کند که اسلام نه‌تنها با علم و عقلانیت سازگار است، بلکه می‌تواند پایه‌ای برای پیشرفت جوامع اسلامی باشد. سید جمال در این اثر، به نقد دیدگاه‌هایی پرداخت که دین را مانع ترقی می‌دانستند و تأکید کرد که اصول اسلامی، مانند عقل و عدالت، با دستاوردهای علمی غرب همخوانی دارد. او همچنین از تمدن اسلامی به عنوان نیرویی برای مقابله با استعمار دفاع کرد. این کتاب، به دلیل سبک استدلالی و زبان روشن، در میان علما و روشنفکران جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت و به ترویج گفتمان اصلاح دینی کمک کرد. (مزدک‌نامه)

زیربخش ۵٫۳: دیگر آثار و سخنرانی‌ها

سید جمال علاوه بر «الرد علی الدهریین» و «العروة الوثقی»، مقالات و سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف ارائه کرد. سخنرانی‌های او در مصر، به‌ویژه در دانشگاه الازهر، بر آموزش مدرن و اصلاح نظام‌های دینی و سیاسی متمرکز بود. او همچنین در هند، عثمانی، و اروپا مقالاتی در نشریات محلی منتشر کرد که به موضوعاتی مانند ضرورت وحدت اسلامی، نقد استعمار، و اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت. بسیاری از این آثار به دلیل شرایط سیاسی زمان، به‌صورت پراکنده منتشر شدند و برخی از آن‌ها بعدها توسط شاگردانش، مانند محمد عبده، گردآوری شد. این فعالیت‌های فکری، او را به یکی از پیشگامان جنبش بیداری اسلامی تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند که آثارش فاقد نظام‌مندی کافی برای ارائه یک برنامه عملی جامع بود. (دبیری مهر)

بخش ۶: نقدها و ارزیابی‌ها

زیربخش ۶٫۱: نقدهای مثبت

سید جمال‌الدین اسدآبادی به دلیل نقشش در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار، از سوی بسیاری از مورخان و روشنفکران ستایش شده است. او به عنوان «شیپور بیداری مسلمانان» شناخته می‌شود، زیرا با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، آگاهی سیاسی و اجتماعی را در جوامع اسلامی گسترش داد. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، تربیت شاگردانی مانند محمد عبده در مصر، و تأثیرگذاری بر جنبش‌های اصلاحی در عثمانی، از دستاوردهای برجسته‌اش است. او همچنین به دلیل تأکید بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان یکی از اولین اندیشمندانی شناخته می‌شود که این ایده را در سطح جهانی مطرح کرد. منابع متعدد، از جمله کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی، او را به عنوان یک مصلح پیشرو معرفی می‌کنند که با ترکیب عقلانیت اسلامی و علوم مدرن، راهی برای احیای تمدن اسلامی گشود. (ایبنا)

زیربخش ۶٫۲: نقدهای منفی و مناقشات

با وجود ستایش‌ها، سید جمال با انتقاداتی نیز مواجه بوده است. برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدارک قوی مطرح شده‌اند. دیگر منتقدان، مانند برخی مورخان غربی، معتقدند که نقش او در جنبش‌های اصلاحی بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و او در عمل نتوانست ساختارهای پایداری برای تحقق ایده‌هایش ایجاد کند. مناقشه هویت (ایرانی یا افغانی بودن) نیز به انتقادات دامن زده است؛ برخی منابع افغانی، مانند آنچه در وب‌سایت همصنفی آمده، تأکید دارند که او از کنر افغانستان بود و استفاده از نام «اسدآبادی» را تاکتیکی برای فعالیت در ایران می‌دانند. همچنین، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، او را به دلیل ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» مورد نقد قرار داده‌اند، و معتقدند که ایده‌هایش گاهی به تندروی منجر شده است. این انتقادات، پیچیدگی شخصیت و تأثیر او را نشان می‌دهد. (رویداد۲۴، همصنفی)

بخش ۷: وفات و پایان زندگی

زیربخش ۷٫۱: تبعید به عثمانی و مرگ مشکوک

سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از فعالیت‌های گسترده در ایران، به‌ویژه نقشش در جنبش تنباکو، در سال ۱۳۰۸ ق (۱۲۷۰ ش) به دستور ناصرالدین شاه قاجار از ایران تبعید شد و به عثمانی بازگشت. در استانبول، ابتدا مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم قرار گرفت، اما به دلیل مواضع انتقادی‌اش علیه استبداد و نفوذ استعمار، به تدریج تحت نظارت شدید قرار گرفت. او در سال‌های پایانی عمرش، عملاً در حصر خانگی بود و اجازه فعالیت سیاسی نداشت. در ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)، در سن ۵۸ سالگی در استانبول درگذشت. منابع متعدد، از جمله تبیان، مرگ او را مشکوک و احتمالاً ناشی از مسمومیت به دستور سلطان عبدالحمید دوم می‌دانند، که از نفوذ فکری سید جمال هراس داشت. برخی دیگر معتقدند که او به دلیل بیماری سرطان فک درگذشت، اما شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد. این ابهام، به پیچیدگی شخصیت و تأثیرات سیاسی او افزوده است. (تبیان)

زیربخش ۷٫۲: مقبره و یادبود

پس از مرگ، پیکر سید جمال ابتدا در قبرستان شیخ‌لر استانبول دفن شد. در سال ۱۳۲۳ ش (۱۹۴۴ م)، به درخواست دولت افغانستان، بقایای او به کابل منتقل شد و در محوطه دانشگاه کابل، که اکنون دانشگاه سید جمال‌الدین نام دارد، دفن گردید. مقبره او به عنوان نمادی از میراث فکری‌اش در افغانستان حفظ شده و مورد احترام است. این انتقال، به مناقشه هویت او دامن زد، زیرا برخی آن را نشانه‌ای از ریشه افغانی او دانستند، در حالی که منابع ایرانی تأکید دارند که این اقدام صرفاً به دلیل فعالیت‌هایش در افغانستان بود. آرامگاه او امروز به عنوان مکانی برای بزرگداشت ایده‌های وحدت اسلامی و مبارزه با استعمار شناخته می‌شود. (همصنفی)

بخش ۸: میراث و تأثیرات

زیربخش ۸٫۱: تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی

سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان یکی از پیشگامان بیداری اسلامی، تأثیر عمیقی بر جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام گذاشت. در مصر، شاگردش محمد عبده ایده‌های او را در اصلاح دینی و آموزش مدرن پیش برد و نهضت الازهر را تحت تأثیر قرار داد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو به عنوان نقطه عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار شناخته می‌شود و الهام‌بخش جنبش مشروطیت بود. در عثمانی، ایده‌های وحدت اسلامی او بر جوانان ترک تأثیر گذاشت، هرچند با مقاومت دربار مواجه شد. کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی تأکید دارد که او با ترویج عقلانیت و وحدت، پایه‌گذار گفتمان مدرن اسلامی بود. تأثیر او در هند نیز بر جنبش‌های ضداستعماری، مانند نهضت علیگره، قابل مشاهده است. (ایبنا)

زیربخش ۸٫۲: مناقشه هویت و تأثیرات آن

مناقشه بر سر هویت سید جمال (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان ادامه دارد و بر میراث او سایه افکنده است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌ها، او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند. در مقابل، منابع افغانی، مانند همصنفی، با اشاره به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از نام «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. برخی مورخان، مانند آنچه در بریتانیکا آمده، معتقدند که او از نام «افغانی» به‌صورت استراتژیک برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین استفاده کرد، بدون آنکه این لزوماً به معنای انکار ریشه ایرانی‌اش باشد. این مناقشه، نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیت او و تلاشش برای ایجاد وحدت در جهان اسلام است، اما گاهی به سوءتفاهم‌ها و جدل‌های ملی‌گرایانه منجر شده است. (روایت، بریتانیکا)

بخش ۹: ارزیابی کلی و اهمیت تاریخی

سید جمال‌الدین اسدآبادی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های قرن نوزدهم جهان اسلام، جایگاهی منحصربه‌فرد در تاریخ جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی دارد. فعالیت‌های او در کشورهای مختلف، از جمله ایران، مصر، عثمانی، هند، و افغانستان، نشان‌دهنده تلاشی گسترده برای احیای عزت و قدرت جوامع اسلامی در برابر استعمار و استبداد بود. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های مقاومت مردمی علیه قراردادهای استعماری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ضداستعماری ایران محسوب می‌شود. انتشار مجله «العروة الوثقی» و نگارش «الرد علی الدهریین» نیز از او چهره‌ای پیشرو در گفتمان اصلاح دینی و وحدت اسلامی ساخت. این آثار، با ترویج عقلانیت و نقد انحطاط، الهام‌بخش روشنفکران و فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام شدند.

تأثیر او بر شاگردانش، مانند محمد عبده در مصر، و بر جنبش‌هایی مانند مشروطیت در ایران و نهضت‌های اصلاحی در عثمانی و هند، نشان‌دهنده عمق نفوذ فکری اوست. تأکید او بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان راهی برای مقابله با تفرقه و نفوذ استعمار، یکی از نوآورانه‌ترین جنبه‌های اندیشه‌اش بود. همچنین، حمایت او از آموزش مدرن و سازگاری اسلام با علم، دیدگاه‌های سنتی در جوامع اسلامی را به چالش کشید و راه را برای گفتمان‌های بعدی هموار کرد.

با این حال، شخصیت و فعالیت‌های او بدون حاشیه نبودند. مناقشه بر سر هویت او (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان موضوع بحث است و برخی منابع، استفاده او از نام «افغانی» را استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین می‌دانند. انتقاداتی مانند اتهام وابستگی به فراماسونری، نبود برنامه عملی مشخص، یا تندروی در ایده‌ها نیز بخشی از ارزیابی‌های تاریخی او را تشکیل می‌دهند. این جنبه‌ها، پیچیدگی شخصیت او را نشان می‌دهند و بر نیاز به مطالعه دقیق‌تر اسناد تاریخی تأکید دارند.

اهمیت تاریخی سید جمال در توانایی او برای پیوند دادن عقلانیت اسلامی با نیازهای عصر مدرن نهفته است. او به عنوان پلی میان سنت و تجدد، و میان شرق و غرب، شناخته می‌شود که تلاش کرد جوامع اسلامی را از انحطاط به سوی پیشرفت هدایت کند. جایگاه او در تاریخ، به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است، هرچند نیازمند بررسی بی‌طرفانه برای درک کامل تأثیرات و محدودیت‌هایش است. (دانشگاه سید جمال‌الدین، ایبنا)

زیربخش ۸٫۳: ارزیابی کلی

میراث سید جمال در سه حوزه کلیدی خلاصه می‌شود: وحدت اسلامی، مبارزه با استعمار، و اصلاح دینی. او با سخنرانی‌ها، آثار، و فعالیت‌های سیاسی‌اش، به آگاهی‌بخشی در جوامع اسلامی کمک کرد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی، از جمله روشنفکران مشروطه در ایران و اصلاح‌گران مصری، شد. با این حال، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، معتقدند که ایده‌های او گاهی به تندروی منجر شد و نبود برنامه عملی مشخص، از تأثیرگذاری پایدار ایده‌هایش کاست. همچنین، اتهاماتی مانند وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی، هرچند بدون مدارک قوی، به شهرت او آسیب زده است. با این وجود، نقش او به عنوان «پدر بیداری اسلامی» غیرقابل انکار است و آثارش همچنان موضوع مطالعه در تاریخ و فلسفه سیاسی است. (رویداد۲۴، مزدک‌نامه)