کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام، اصلاح نویسه، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی)
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام = کریم طاهرزاده بهزاد | تصویر = کریم طاهرزاده بهزاد؛1.jpg | توضیح تصویر = پرتره کریم طاهرزاده بهزاد، معمار و تاریخ‌نگار ایرانی | نام اصلی = کریم طاهرزاده بهزاد | زمینه فعالیت = معماری، تاریخ‌نگاری، نویسندگی | ملیت = ایرانی | تاریخ تولد = ۱۲۶۷ هجری شمسی | محل تولد = تبریز، ایران | والدین = ملا محمد طاهر طاهرزاده بهزاد | تاریخ مرگ = ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ | محل مرگ = تهران، ایران | علت مرگ = | محل زندگی = تبریز، استانبول، برلین، تهران، مشهد | مختصات محل زندگی = | مدفن = امامزاده قاسم، شمیران، تهران | در زمان حکومت = قاجار، پهلوی اول | اتفاقات مهم = مشارکت در جنبش مشروطه، طراحی آرامگاه فردوسی، تأسیس آموزش آکادمیک معماری در ایران | نام دیگر = | لقب = | بنیانگذار = آموزش آکادمیک معماری در ایران (همراه با دیگران) | پیشه = معمار، تاریخ‌نگار، نویسنده | سال‌های نویسندگی = ۱۳۰۲–۱۳۴۶ | سبک نوشتاری = آکادمیک، تاریخی | کتاب‌ها = سرآمدان هنر (۱۳۰۲)، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران (۱۳۳۴)، سرگذشت لوله‌کشی تهران (۱۳۴۱)، نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی (منتشرنشده)، کوروش، فرمانروای جهان (ترجمه، ۱۳۴۶) | مقاله‌ها = مقالات در روزنامه‌های کاوه و ایرانشهر | نمایشنامه‌ها = | فیلم‌نامه‌ها = | دیوان اشعار = | تخلص = | فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها) = | همسر = رایزناخ | شریک زندگی = | فرزندان = فیروز، هوما | تحصیلات = معماری، نقاشی، مهندسی عمران | دانشگاه = مدرسه هنرهای زیبا (استانبولآکادمی معماری برلین | حوزه = | شاگرد = | استاد = | علت شهرت = طراحی آرامگاه فردوسی، تاریخ‌نگاری مشروطه، بنیان‌گذاری آموزش معماری در ایران | تأثیرگذاشته بر = معماران نسل بعد، دانشکده هنرهای زیبا | تأثیرپذیرفته از = معماری هخامنشی، هنر دکو، روشنفکران مشروطه‌خواه | وبگاه = | imdb_id = | جوایز = کتاب سال برای «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران» (۱۳۳۴) | گفتاورد = | امضا =}}
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
'''کریم طاهرزاده بهزاد'''، (متولد سال ۱۲۶۷، تبریز - درگذشته ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ ه‍. ش، تهران)، یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره [[رضاشاه پهلوی]]، به عنوان معمار، تاریخ‌نگار و مبارز مشروطه‌خواه شناخته می‌شود. او زاده تبریز، از سویی با نقش فعال در [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] و از سوی دیگر با دستاوردهای ماندگار در معماری و نویسندگی، نمادی از پیوند مبارزه سیاسی با حفظ میراث فرهنگی ایران است. کریم طاهرزاده بهزاد در جوانی، به عنوان یکی از اعضای اولیه دموکرات‌های اجتماعی تبریز و فداییان، رهبری دفاع محله چرنداب را بر عهده گرفت و پس از سقوط محله‌ها، به گروه [[ستارخان]] در امیرخیز پیوست. با شدت گرفتن سرکوب‌ها و اشغال تبریز توسط روس، در سال ۱۲۸۷ به اجبار به استانبول مهاجرت کرد و همزمان با تحصیل معماری، به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت. این مهاجرت ۱۸ ساله، او را به برلین کشاند، جایی که در آکادمی معماری برلین تحصیل کرد، با روشنفکران ایرانی مانند کاظم‌زاده ایرانشهر، جمال‌زاده و [[سیّدحسن تقی‌زاده|حسن تقی‌زاده]] در نشریات «ایرانشهر» و «کاوه» همکاری نمود و کتاب «سرآمدان هنر» را در ۱۳۰۲ منتشر کرد – اثری پژوهشی نخستین‌گونه بر هنر و معماری ایرانی.
| نام             = زین‌العابدین مراغه‌ای
| تصویر           = زین العابدین مراغه ای؛1.jpg
| شرح تصویر       = زین‌العابدین مراغه‌ای، نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
| نام کامل        = حاج زین‌العابدین بن مشهدی علی مراغه‌ای
| معروف به        = نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
| نام مستعار      =  
| زادروز          = حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ ه‍.ق
| شهر تولد         = مراغه
| کشور تولد       = ایران (دوره قاجار)
| تاریخ مرگ       = ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ ه‍.ق
| شهر مرگ         = استانبول
| کشور مرگ         = عثمانی
| نام همسر        =  
| فرزندان          = سه فرزند
| خویشاوندان سرشناس = مشهدی علی (پدر، تاجر سرشناس مراغه)
| تحصیلات          = مکتب‌خانه (سواد ابتدایی فارسی و عربی)
| دین              = اسلام
| حزب سیاسی        =  
| سمت              = نایب‌کنسول ایران در کتائیس (قفقاز) (دوره کوتاه)
| پست‌های قبلی      = تاجر و بازرگان در قفقاز، کریمه و یالتا
| فعالیت‌ها        = نویسندگی، روزنامه‌نگاری (همکاری با حبل‌المتین و شمسمصلح اجتماعی، روشنفکری مشروطه‌خواه
| قبل از          =  
| بعد از           =  
| وب‌گاه رسمی      =  
| امضا            =  
| زیرنویس          =  
}}
'''زین‌العابدین مراغه‌ای'''، (متولد حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هـ.ق، مراغه - درگذشته ۱۳۲۸ هـ.ق، استانبول) نویسنده‌ای برجسته در ادبیات انتقادی ایران اواخر دوره قاجار و یکی از پیشگامان رمان‌نویسی فارسی بود که در شهر مراغه متولد شد. نیاکان وی از کردهای منطقه ساوجبلاغ مکری، که امروزه مهاباد نامیده می‌شود، بودند و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند، اما پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع گرویدند و به تجارت روی آوردند. این خانواده با کسب ثروت قابل توجه به «روچیلدهای مراغه» معروف شدند. پدرش مشهدی علی از تاجران شناخته‌شده مراغه بود. زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی تحصیلات را رها کرد و به حجره پدر پیوست تا در امور تجاری کمک کند. در بیست سالگی برای گسترش تجارت به اردبیل سفر کرد، اما در آنجا سرمایه خود را از دست داد و مجبور شد همراه برادرش در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری به قفقاز مهاجرت کند. ابتدا در شهر کوتائیسی ساکن شد که ایرانیان کمی در آن زندگی می‌کردند، و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. سپس به تفلیس رفت و از سوی کنسولگری ایران به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب گردید، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس به آنجا آمده بودند. او با کمک به هموطنان نیازمند، اندوخته خود را از دست داد و به کریمه مهاجرت کرد. در کریمه با واردات کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ میان روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری، به شهر یالتا نقل مکان کرد که شهری خوش آب و هوا بود و امپراتور روسیه الکساندر دوم به توسعه آن پرداخته بود. در یالتا تجارت وی رونق گرفت و به عنوان «تاجر راستگوی ایرانی» شهرت یافت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان ثابت مغازه او بود و وی را به ملکه روسیه معرفی کرد. به دلیل نارضایتی از عملکرد کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. در استانبول ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. با وجود زندگی مرفه در یالتا، دوری فرزندان از زبان و فرهنگ فارسی و مذهب تشیع او را ناراحت کرد. سرانجام اموال خود در یالتا را فروخت، خانواده را به استانبول منتقل کرد و حج را به جا آورد. زین‌العابدین مراغه‌ای با کمک علاءالملک، سفیر ایران در عثمانی، و ارفع‌الدوله، وزیرمختار ایران در روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر سال ۱۳۲۱ هجری قمری، که همزمان با آغاز جنگ روسیه و ژاپن بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول اقامت گزید. او در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. او در دوران اقامت طولانی در روسیه و عثمانی، با زبان روسی و ادبیات ترکی آشنا شد و مطبوعات فارسی‌زبانی مانند شمس استانبول و [[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]] کلکته را مطالعه کرد. از اندیشه‌های متفکرانی چون [[میرزا ملکم‌خان]]، میرزا علی‌خان امین‌الدوله و [[میرزا آقاخان کرمانی]] تأثیر پذیرفت و با [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|عبدالرحیم طالبوف]] آشنا بود و از کتاب احمد او الهام گرفت. [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]] و [[علی‌اکبر دهخدا]] با وی دیدار کردند. مهم‌ترین اثر وی سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ در سه جلد است که جلد اول بدون نام نویسنده در ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۵ هجری قمری منتشر شد و تا دوازده سال نویسنده آن ناشناخته ماند. این کتاب تصویر جامعی از اوضاع اجتماعی ایران ارائه می‌دهد و در بیداری سیاسی پیش از [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] تأثیرگذار بود.<ref name=":0">[https://rch.ac.ir/article/Details?id=14940 زین‌العابدین مراغه‌ای - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":1">[https://farabiasl.ir/index.php?newsid=81 حاج زین‌العابدین مراغه‌ای - جاذبه‌های مراغه]</ref><ref name=":2">[https://jpolitic.com/fa/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D9%87%D8%A7%DB%8C/ اندیشه سیاسی زین‌العابدین مراغه‌ای - جی پالیتیکال]</ref><ref name=":3">[https://www.iranketab.ir/profile/5061-zeyn-al-abedin-maraghei زین‌العابدین مراغه‌ای - ایران کتاب]</ref><ref name=":4">[https://www.cgie.org.ir/fa/news/142424/%D9%85%D9%8F%D9%84%D9%80%DA%A9%D9%90-%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D9%80%D8%B4%D8%A7%D9%86--%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA مُلـکِ پریـشان/ نقدی که یک مصلح اجتماعی بر جامعه ایران عصر قاجار نگاشت - مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":5">[https://bahariran.com/%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%DB%8C-%D8%A7/ زین العابدین مراغه ای : سیاحت‌ نامه‌ی ابراهیم بیگ - بهار ایران]</ref>


بازگشت به ایران در آذر ۱۳۰۵، آغاز دوران حرفه‌ای کریم طاهرزاده بهزاد را رقم زد. به عنوان معمار، تحت تأثیر سبک‌های باستانی ایرانی (به ویژه هخامنشی) و هنر دکو اروپایی، بناهای ماندگاری چون آرامگاه [[فردوسی]] (۱۳۰۷–۱۳۱۳) در توس را طراحی کرد که علی‌رغم مشکلات فنی اولیه مانند نشست بنا به دلیل عدم بررسی خاک، نمادی از احیای معماری ملی شد. دیگر آثار برجسته‌اش شامل بیمارستان و دبیرستان شهرضا، تئاتر [[شیر و خورشید]] در مشهد، دانشگاه جنگ، مدرسه راه‌آهن و ایستگاه سمنان در تهران است. این بناها، با تلفیق عناصر سنتی ایرانی و مدرنیته، نقش کلیدی در نوسازی زیرساخت‌های پهلوی اول ایفا کردند. کریم طاهرزاده بهزاد به عنوان تاریخ‌نگار، بر اساس تجربیات مستقیم، کتاب «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران» (۱۳۳۴) را نگاشت که به عنوان کتاب سال انتخاب شد و روایتی بی‌طرفانه از شجاعت تبریزیان علیه استبداد قاجار ارائه داد. همچنین، «سَرگذشت لوله‌کشی تهران» (۱۳۴۱) و دو جلد منتشرنشده «نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی» از دیگر آثارش است. ترجمه «کوروش، فرمانروای جهان» از آلمانی به فارسی (۱۳۴۶) نیز نشان‌دهنده علاقه عمیقش به تاریخ باستانی ایران است.
== خاندان و زادگاه و تحصیلات ==
زین‌العابدین مراغه‌ای در حدود سال ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هجری قمری در شهر مراغه به دنیا آمد. نیاکان او از کردهای ناحیه ساوجبلاغ مکری بودند که امروزه به مهاباد معروف است و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند. آنان پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع روی آوردند و به تجارت مشغول شدند. این ترکیب قومی، مذهبی و تجاری بر شکل‌گیری شخصیت وی تأثیر گذاشت. خانواده زین‌العابدین با اندوختن ثروت زیاد به «روچیلدهای مراغه» شهرت یافتند.  


بهزاد، برادر حسین طاهرزاده بهزاد (بنیان‌گذار اداره هنرهای زیبا)، از خانواده‌ای هنری بود و پدرش، ملا محمد طاهر، از علمای سراب. او بنیان‌گذار آموزش آکادمیک معماری در ایران بود و در تدوین برنامه درسی دانشکده هنرهای زیبا با مهندس فروغی و دیگران همکاری کرد. زندگی‌اش، از فرماندهی مشروطه‌خواهان تا طراحی بناهای ملی، بازتاب تعهد به آزادی، آبادانی و هویت فرهنگی است. کریم طاهرزاده بهزاد در مرداد ۱۳۴۲ درگذشت و در امامزاده قاسم تهران خاکسپاری شد که پایان دوره‌ای از تلاش بی‌وقفه برای ایران مدرن بود. مبارزه، خلق و ثبت تاریخ، کریم طاهرزاده بهزاد را به یکی از ماندگارترین چهره‌های عصر مشروطه و پهلوی تبدیل کرده‌است.<ref name=":0">[https://www.caoi.ir/fa/architects/item/699-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF.html کریم طاهرزاده بهزاد - معماری معاصر ایران]</ref><ref name=":1">[https://asianews.ir/%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C طاهرزاده بهزاد از فرماندهی مشروطه‌خواهان تا طراحی آرامگاه فردوسی - آسیا نیوز]</ref><ref name=":2">[https://shahraranews.ir/fa/news/352838/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%86%D8%A7%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF-%7C-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%B4%D8%B4%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1 نگاهی به زندگی کریم طاهرزاده - شهرآرا نیوز]</ref><ref name=":3">[https://www.iranketab.ir/book/138292-azerbaijan-uprising#:~:text=%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%20%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF,%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%8C%20%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%20%D8%A8%D9%88%D8%AF. معرفی کتاب قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران - ایران کتاب]</ref><ref name=":4">[https://azariha.org/2456/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B9%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/ گزارشی از وقایع‌نگاری و تاریخ‌نگاری‌های عصر مشروطه:سه نسل از تاریخ‌نگاران مشروطه - آذری‌ها]</ref><ref name=":5">[https://www.1saze.com/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF/ کریم طاهرزاده بهزاد - علی امامیانفر]</ref>
اجداد زین‌العابدین از خوانین منطقه ساوجبلاغ بودند و طریقه تسنن و مذهب شافعی داشتند، اما بعدها به کیش تشیع گرویدند و در مراغه به کسب و کار پرداختند. پدرش مشهدی علی از تاجران ثروتمند مراغه بود و وی را به اردوی آزادی‌خواهان و اصلاح‌طلبان ملحق کرد.  


== زندگی‌نامه کریم طاهرزاده بهزاد ==
نسب خانوادگی مراغه‌ای به خاندانی با پیشینه تجاری بازمی‌گردد و پدرش مشهدی علی از تاجران مراغه بود. گفته می‌شود که اجدادش از کردهای ساوجبلاغ و از خوانین آنجا بودند.
=== تحصیلات ===
زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی درس را رها کرد و در حجره پدر مشغول به کار شد. او در کودکی سواد ابتدایی را در مکتب آموخت و سپس وارد عرصه تجارت خانوادگی گردید.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /> 


=== تولد و خانواده ===
== فعالیت‌های تجاری اولیه و مهاجرت ==
کریم طاهرزاده بهزاد در سال ۱۲۶۷ هجری شمسی در تبریز زاده شد. طبق برخی منابع، تاریخ تولد او ۱۲۶۵ است، اما اکثراً بر ۱۲۶۷ اتفاق نظر دارند. او فرزند ملا محمد طاهر طاهرزاده بهزاد، رئیس قوای دولتی در سراب و بعدها عالم دینی، بود. پدرش پنج پسر داشت که همگی به نوعی در هنرها فعالیت می‌کردند. کریم، تحت تأثیر برادر بزرگ‌ترش، حسین طاهرزاده بهزاد – بنیان‌گذار و رئیس اداره هنرهای زیبا در ایران – قرار گرفت و این خانواده هنری، زمینه‌ساز علاقه او به معماری و هنر شد.
زین‌العابدین مراغه‌ای در بیست سالگی برای تجارت به اردبیل رفت، اما سرمایه خود را از دست داد و ناچار همراه برادرش به قفقاز مهاجرت کرد. مدت اقامت در اردبیل حدود سه سال بود و مهاجرت به قفقاز در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری و در سن بیست و سه سالگی رخ داد. او در اردبیل و مراغه بنای اعیانی ساخت و اسب و نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از پرداخت مالیات خودداری کرد. اما سرمایه‌اش را از دست داد و مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان با اندک مایه‌ای راهی قفقاز شد. او پس از مهاجرت به قفقاز در تفلیس اقامت گزید و در عرض سه چهار سال چند هزار منات از بقالی به دست آورد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> 


=== دوران جوانی و ورود به جنبش مشروطه ===
== اقامت در قفقاز و فعالیت‌های کنسولی ==
در سن ۱۹ سالگی، یعنی اواسط ۱۲۸۶ هجری شمسی، همزمان با بمباران مجلس توسط [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]]، کریم طاهرزاده به مشروطه‌خواهان پیوست. او عضو دموکرات‌های اجتماعی تبریز (اجتماعیون عامیه) و فداییان تبریز شد و مسئولیت رهبری مدافعان محله چرنداب را بر عهده گرفت. این گروه اولیه فداییان، متشکل از ۱۴ نفر، تحت فرماندهی او مقاومت می‌کرد. پس از سقوط محله‌های دیگر شهر به دست نیروهای قاجار، او به گروه امیرخیز، تحت رهبری ستارخان، ملحق شد. توصیف ملاقات او با ستارخان نشان‌دهنده تعهد عمیقش به مبارزه است؛ ستارخان از حمایت او استقبال کرد و پیش‌بینی کرد که در آینده به یاری‌اش خواهد آمد. با تشکیل حزب دموکرات در تبریز، شاخه نظامی به نام گارد ملی تأسیس شد که تحت فرماندهی رضا تربیت، از مشروطه‌خواهان برجسته تبریز، قرار گرفت. کریم طاهرزاده به این گارد پیوست که متشکل از افراد تحصیل‌کرده و بازوی نظامی حزب دموکرات، همسو با اجتماعیون، بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
زین‌العابدین مراغه‌ای به همراه برادرش در شهر کوتائیسی قفقاز اقامت کرد که ایرانیان کمی در آنجا بودند و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. در این زمان کنسولگری ایران در تفلیس او را به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب کرد، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس آمده بودند. مراغه‌ای با بخشندگی به هموطنان تهی‌دست کمک کرد و اندوخته خود را از دست داد و به کریمه رفت.


== نقش در جنبش مشروطه و مهاجرت ==
=== مهاجرت به کریمه و رونق تجارت ===
'''مقاومت در محاصره تبریز'''
زین‌العابدین مراغه‌ای در کریمه با وارد کردن کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری به شهر یالتا نقل مکان کرد. این شهر خوش آب و هوا بود و امپراتور الکساندر دوم به نوسازی آن پرداخته بود. در یالتا کار و اعتبار وی رونق گرفت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان دائم مغازه برادران مراغه‌ای بود و زین‌العابدین را به ملکه روسیه معرفی کرد. وی در این دوره به تاجر راستگوی ایرانی شهرت یافت. او گاهی به استانبول می‌رفت و کالا خریداری می‌کرد و در کریمه به قیمت بالاتر می‌فروخت تا سرمایه جمع کند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> 


در جریان محاصره ۱۰ ماهه تبریز، کریم طاهرزاده بهزاد به عنوان فرمانده مواضع گارد ملی در شمس‌العملاء و ساری‌داغ، در کنار پسر حاج علی قنّاد، شرکت داشت. نبردهای شمس‌العملاء به ویژه خونین بود و منجر به شهادت پسرعموی او و دیگر مشروطه‌خواهان شد. پس از اشغال تبریز توسط روس‌ها و تهدید مشروطه‌خواهان، برادرش حسین طاهرزاده و محمدعلی تربیت، که در استانبول بودند، او را به مهاجرت ترغیب کردند. در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی، به دلیل کشتار گسترده مشروطه‌خواهان، از جمله اعدام سقةالاسلام توسط روس‌ها، مجبور به ترک ایران شد. او از راه زمینی به تفلیس و سپس با کشتی به استانبول رفت. این مهاجرت، آغاز دوره ۱۸ ساله غربت او بود.
== پذیرش تابعیت روسیه و زندگی خانوادگی ==
زین‌العابدین مراغه‌ای به دلیل رنجش از کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. چند سال بعد در استانبول ازدواج کرد و همسرش را به یالتا برد و صاحب سه فرزند شد. او پس از گذشت مدتی از تابعیت روسیه، تصمیم به ترک آن گرفت و دوباره تابعیت ایران را به دست آورد.  


=== تحصیلات در استانبول و برلین ===
=== نارضایتی و بازگشت به تابعیت ایرانی ===
کریم طاهرزاده بهزاد در استانبول، تحت تأثیر برادرش حسین، به مدرسه هنرهای زیبا وارد شد و در رشته‌های نقاشی، معماری و مهندسی عمران تحصیل کرد. او و برادرش، نخستین دانشجویان ایرانی در این رشته‌ها بودند و پس از پنج سال، در سال ۱۲۹۶ با درجه عالی فارغ‌التحصیل شدند. در این دوره، در کتابخانه وقف استانبول، بر روی نسخ خطی نادر اسلامی تحقیق کرد که تأثیر ماندگاری بر او گذاشت. پس از فارغ‌التحصیلی، حدود ۹ سال در وزارت وقف استانبول کار کرد. در سال ۱۲۹۷، به دعوت وابسته سفارت عثمانی در آلمان، به برلین رفت، اما سقوط دولت آلمان، کمک‌هزینه‌اش را قطع کرد و زندگی سختی را تجربه نمود. با این حال، موفقیت‌هایی کسب کرد: طراحی چندین بنای مهم، عضویت در انجمن مهندسان و معماران برلین، و دعوت به همکاری با آکادمی هنر برلین. او سخنرانی‌هایی در مورد هنرهای زیبا ایرانی ایراد کرد و از سوی پروفسور زاره در موزه کایزر فریدریش، برای تحقیق و مستندسازی آثار ایرانی دعوت شد. در سال ۱۳۰۰، طرح‌های معماری‌اش در آکادمی معماری برلین پذیرفته شد و در سال ۱۳۰۵، امتحان دکترای مدرسه عالی فنی برلین را با موفقیت گذراند، هرچند ابتدا علاقه‌ای به عنوان دکترا نداشت ولی بعدها برای اعتبار در ایران پیگیری کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
زین‌العابدین مراغه‌ای با وجود زندگی مرفه و تجارت سودآور در یالتا و رعایت آداب ملی و مذهبی، دوری خود و فرزندان از مرکز زبان و فرهنگ فارسی و ترکی و مذهب تشیع باعث نارضایتی وی شد و درصدد بازگرداندن تابعیت و حفظ مذهب برآمد. سرانجام اموالش در یالتا را فروخت و خانه‌ای در استانبول خرید و خانواده را منتقل کرد و حج را به جا آورد. با کمک علاءالملک سفیر ایران در عثمانی و ارفع‌الدوله وزیرمختار ایران در روسیه و یاری ملکه روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر ۱۳۲۱ هجری قمری که با آغاز جنگ روسیه و ژاپن همزمان بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول زیست. عشق به میهن او را آرام نمی‌گذاشت و خود را به خیانت متهم می‌کرد. تصمیم گرفت مغازه را بفروشد و به استانبول برود و خانواده را آنجا بگذارد و برای حج به مکه رود. سال‌ها با تابعیت روس در استانبول زیست تا با کمک علاءالملک تقاضای ترک تابعیت کرد و در نهم فوریه ۱۹۰۴ میلادی که روز اول جنگ ژاپن و روسیه بود، پذیرفته شد. برای همیشه در ترکیه ماند و از راه قلم به مبارزات سیاسی پرداخت. او در استانبول به نگارش و مطبوعات پرداخت و با روزنامه‌هایی مانند شمس همکاری کرد.<ref name=":2" /><ref name=":0" /><ref name=":3" />


== فعالیت‌های فرهنگی در غربت ==
== آشنایی‌های فکری و ادبی ==
زین‌العابدین مراغه‌ای در دوران چهل ساله اقامت در قلمرو روسیه از حدود ۱۲۷۷ تا ۱۳۱۷ هجری قمری، با زبان و ادبیات روسی آشنا شد. با رفت و آمد به استانبول، زبان و ادبیات ترکی را آموخت و با مطبوعات فارسی‌زبان داخل و خارج ایران مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته آشنا گردید. از آثار و اندیشه‌های ایرانیانی مانند میرزامالکم خان، میرزاعلی خان امین‌الدوله و میرزاآقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت. با متفکرانی از قفقاز و عثمانی دوستی داشت و از آنان الهام گرفت. سیدحسن تقی‌زاده که در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ هجری قمری از راه قفقاز به عثمانی سفر کرده بود، در استانبول به منزل وی رفت و با او گفتگو کرد. علی‌اکبر دهخدا نیز در اواخر عمر مراغه‌ای با وی دیدار کرد و حکایاتی نقل می‌کند که نشان‌دهنده وطن‌پرستی وی است. مراغه‌ای با [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|عبدالرحیم طالبوف]] آشنا بود و از کتاب احمد وی که دو یا سه سال پیش از جلد اول سیاحت‌نامه منتشر شد، تأثیر گرفت و در سیاحت‌نامه از آن یاد کرده است. به اعتراف خود، معانی و بیان و منطق برهان نخوانده و علوم و ادبیات ندیده اما مرد با سواد و کتاب‌خوانده و آشنا به اوضاع زمان و عصر آزادی‌خواهی بود. در اقامت عثمانی با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و مقالات سودمندی در آن و حبل‌المتین کلکته نوشت.<ref name=":0" /><ref name=":3" /> 


=== همکاری با روشنفکران ایرانی ===
== سبک ادبی و نقش در ادبیات ==
در برلین، با کاظم‌زاده ایرانشهر، مدیر روزنامه ایرانشهر، همخانه بود و با محمدعلی جمال‌زاده، رضا تربیت، سید حسن تقی‌زاده و ایرانشهر در انتشار مجله کاوه همکاری کرد. او گالری بهزاد را در برلین تأسیس نمود که بر هنرهای زیبا معاصر تمرکز داشت و خدمات معماری‌اش را از طریق آتلیه بهزاد تبلیغ می‌کرد. همچنین، با زنی آلمانی به نام رایزناخ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند، فیروز (پسر) و هوما (دختر) شد. کریم طاهرزاده بهزاد و برادرش تعهد دادند که به ایران بازگردند تا هنرهای زیبا، به ویژه نقاشی و معماری، را با تلفیق عناصر اروپایی و ایرانی پیش ببرند.
حاج زین‌العابدین مراغه‌ای بنیانگذار رمان سیاسی-انتقادی در ادبیات ایران و قفقاز به شمار می‌آید. نادر محمدوف در مقاله‌ای وی را بنیانگذار نثر نوین فارسی معرفی کرده است. خود شعر می‌سرود و بر التزام شاعر و نویسنده ایرانی به خلق آثار با مضمون وطن‌پرستانه تأکید داشت. روش وی در ادبیات و تاریخ بیان واقعیت‌ها و پرهیز از خیال‌بافی و اغراق بود. وی ساده‌نویس بود و بر نثرهای مسجع و مقفا انتقاد می‌کرد. او از نخستین کسانی است که نثر خود را به زبان ساده و نزدیک به محاوره مردم نزدیک کرد و تعبیرات و اصطلاحات آنان را به کار گرفت.<ref name=":0" /> 


=== آغاز نویسندگی ===
== سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ ==
کریم طاهرزاده بهزاد در این دوره، کتاب «سرآمدان هنر» را در ۱۳۰۲ در چاپخانه ایرانشهر برلین منتشر کرد. این کتاب، یکی از نخستین آثار پژوهشی ایرانی بر هنر و معماری، به بررسی هنر پیش از اسلام و پس از اسلام، نگارگری و معماری می‌پردازد و با تصاویر آثار خود او همراه است.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
[[پرونده:سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ؛2.jpg|جایگزین=سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ|بندانگشتی|265x265پیکسل|سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ]]
مهم‌ترین اثر زین‌العابدین مراغه‌ای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ است که در سه جلد مستقل نوشته شد. جلد اول بدون نام مؤلف منتشر گردید و تا دوازده سال نویسنده‌اش ناشناخته ماند تا در مقدمه جلد سوم نام حاج زین‌العابدین مراغه‌ای آشکار شد. این کتاب با شور و صمیمیت و لطف زبان در ادبیات عصر بیداری جایگاه ممتازی دارد و طراوت خود را حفظ کرده است. سیاحت‌نامه دایره‌المعارفی جامع از اوضاع اجتماعی ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری است که با قلمی تند و بی‌پروا نوشته شده است. در پایان کتاب مثلی آورده و از نویسندگان می‌خواهد به این نگارش روح ببخشند.<ref name=":1" />


== بازگشت به ایران و فعالیت‌های حرفه‌ای ==
=== ساختار و انتشار ===
سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ سفرنامه‌ای درباره شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در میانه دوره قاجار است که در حدود سال ۱۳۲۱ هجری قمری منتشر شد، سه سال پیش از پیروزی مشروطه. ادوارد براون آن را در تحریک نفرت از حکومت [[مظفرالدین شاه]] مؤثر می‌داند. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] می‌گوید رهبران روحانی مشروطه آن را در انجمن‌های مخفی می‌خواندند. داستان ابراهیم بیگ، تاجرزاده ایرانی بزرگ‌شده در مصر، که در بازگشت با واقعیت‌های تلخ روبرو می‌شود. یحیی آرین‌پور آن را نخستین رمان اصیل اجتماعی فارسی می‌داند که زندگی مردم را توصیف کرده است. سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ تنها اثر وی است. مورخان به تأثیر عظیم آن در آگاهی و تهییج مردم اشاره کرده‌اند. سراسر کتاب نقد است که گاه توصیفی و گاه به نقل از دیگری بیان می‌شود. سفرنامه را دستمایه نقد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی قرار داده. در حدود ۱۳۲۱ هجری قمری در استانبول منتشر شد و تأثیر زیادی در آگاهی جامعه داشت. جلد اول با عنوان فرعی بلای تعصب او، جلد دوم نتیجه تعصب او، جلد سوم ثمره تعصب او. کتاب آیینه تمام‌قدی از ایران قاجار است.<ref name=":4" /><ref name=":5" />


=== پروژه‌های اولیه در تهران ===
==== محتوای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ ====
در آذرماه ۱۳۰۵ هجری شمسی، پس از سقوط قاجار و آغاز سلطنت رضاشاه، به ایران بازگشت و نخستین پروژه‌اش، کاشی‌کاری «سر درب سنگی» بود. او نظارت بر ساخت‌وسازهای تپه علی‌خان در سعادت‌آباد را بر عهده گرفت و تزئینات یکی از بناهای آن را طراحی کرد. در ۱۵ فروردین ۱۳۰۶، به بلدیه (شهرداری) تهران پیوست و از عملکرد آن انتقاد کرد؛ این انتقادها در کتاب «سرگذشت لوله‌کشی تهران» مستند شده‌است. او مقررات ساختمانی تهران را بر اساس مطالعات در استانبول، برلین و پاریس تدوین کرد که پس از بحث‌های طولانی تصویب شد. از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۶، به مدت ۲۰ سال بر سیستم لوله‌کشی تهران کار کرد و با موانع بسیاری روبرو شد؛ مقالاتی نوشت و کتابی در این باره نگاشت. در سال ۱۳۰۶، رئیس اداره ساختمان ارتش شد و پروژه‌هایی مانند آشیانه هواپیما را نظارت کرد.
نویسنده در آغاز سفر در باطوم بسیاری از ایرانیان را با لباس‌های کهنه و چهره‌های زرد می‌بیند و علت را در نبود کار و غفلت دولت و تنبلی ملت می‌جوید که مردم به روسیه، عثمانی و هند می‌روند و در مذلت زندگی می‌کنند. وابستگی ایران به کشورهای دیگر را پدیده‌ای می‌داند که دامن ایران را گرفته در حالی که همه چیز در کشور هست اما هیچ‌کس زحمت تولید نمی‌دهد. وزیر داخله را سرزنش می‌کند که به تکالیفش عمل نمی‌کند و اسباب مهاجرت ایرانیان را بررسی نکرده. در اثنای مسافرت دلش خون شده از ملک پریشان، ملت پریشان و غیره و علت را بی‌کفایتی وزیران می‌داند. به سفرهای هیات وزیران به خارجه اشاره می‌کند که پول مملکت را خرج می‌کنند اما چیزی مفید نمی‌آورند. در زمینه قانون می‌گوید قانون داریم اما آن را حبس کرده‌اند و علت بی‌قانونی را در این می‌بیند که اگر قانون باشد وزیران درآمدهای خود را از دست می‌دهند. دارای‌های کشور به تاراج رفته مانند بلوچستان و هرات. خوش‌گذرانی شاهان و شخصیت وزیران را مؤثر می‌داند. وزرا را فرومایه و چاپلوس و رشوه‌خوار می‌خواند که خیانت می‌کنند. پول حلال همه مشکلات است. در مشهد از نبود کمپانی و شراکت افسوس می‌خورد با وجود ثروت و محصولات. در تهران نیز کمپانی برای ترویج محصولات تشکیل نشده چون امنیت ندارند و در غفلت عمر می‌گذرانند.<ref name=":4" /> 


=== فعالیت در آموزش معماری ===
=== اندیشه‌های سیاسی در سیاحت‌نامه ===
کریم طاهرزاده بهزاد یکی از بنیان‌گذاران آموزش آکادمیک معماری در ایران بود و در تأسیس رشته مهندسی و معماری در دانشکده هنرهای زیبا همکاری کرد. او با مهندس فروغی، صادقی و مهندس فرانسوی دوبرو، برنامه درسی معماری را تدوین نمود.<ref name=":2" /><ref name=":5" /><ref name=":0" />
زین‌العابدین مراغه‌ای وطن‌دوستی را نه احساسی بلکه اخلاقی و سیاسی می‌داند. در سیاحت‌نامه عشق به وطن ابراهیم بیگ را به کنش سوق می‌دهد. انسان وطن‌دوست باید معایب وطن را سکوت نکند. وطن‌پرستی تعهد مسئولانه است. به آسیب‌های جامعه مانند فساد اداری، رشوه‌خواری، بی‌عدالتی، ضعف آموزش و عدم آزادی مطبوعات می‌پردازد. نقد اجتماعی برای برانگیختن آگاهی عمومی است. به نقش اجتماع مدنی و مشارکت مردم باور دارد. آزادی و آگاهی ضرورت تحول‌اند. وظیفه روشنفکران فراهم کردن بیداری عمومی است. از چاپ، روزنامه‌نگاری و مباحث عمومی برای گسترش آگاهی نام می‌برد. خطر تعصب، سانسور و خمودی فرهنگی را می‌بیند. حکومت اگر به عدالت و حقوق عمل نکند مشروعیت از دست می‌دهد. رابطه دوسویه بین قدرت و پاسخگویی قائل است. به امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی تأکید دارد. تلاش برای عبور از تضاد سنت و نوگرایی دارد و ارکان مشروع هر دو را ترکیب می‌کند. ارزش‌ها و هویت دینی را حفظ می‌کند اما به ابزار نو مانند مطبوعات و آموزش مدرن نیاز دارد.<ref name=":2" />  


== دوران فعالیت در مشهد ==
== مرگ و میراث ==
زین‌العابدین مراغه‌ای در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی در استانبول درگذشت. وی در رشد اندیشه روشنگرانه و ترقی‌خواهانه در آذربایجان و ایران نقش داشت. مواجهه با وطن و فراملی‌گرایی، بازخوانی سنت و مواجهه با تجدد زمینه فکری وی بود. اثر وی در قالب سفرنامه داستانی نقد اجتماعی، بازنمایی وضعیت ایران و دعوت به بیداری سیاسی است.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


=== دعوت به طراحی آرامگاه فردوسی ===
== منابع: ==
در سال ۱۳۰۷، انجمن آثار ملی کریم طاهرزاده بهزاد را برای طراحی آرامگاه فردوسی دعوت کرد و به مشهد رفت؛ این اقامت ۶/۵ ساله بود. او در سوم شهریور ۱۳۰۷ وارد مشهد شد و بر اساس طرحی که انجمن قبلاً انتخاب کرده بود، کار را آغاز نمود. طرح اولیه‌اش رد شد، سپس در مسابقه، طرح دومش برنده شد اما به دلیل مخالفت عمومی متوقف گردید. سرانجام، طرح سومش با تغییرات جزئی توسط لورزاده اجرا شد. آرامگاه فردوسی (۱۳۰۷–۱۳۱۳) همزمان با جشن هزاره فردوسی تکمیل شد، اما از سال‌های اولیه به دلیل عدم بررسی خاک و آب زیرزمینی، نشست کرد. پس از ۳۰ سال، هوشنگ سیحون پیشنهاد بازسازی داد و نمای اصلی را حفظ کرد اما تغییرات داخلی عمده‌ای اعمال نمود. سبک معماری بهزاد، تحت تأثیر معماری باستانی ایرانی (به ویژه هخامنشی) و هنر دکو، با انتخاب آزاد نقوش و عناصر، بود.
 
=== سایر بناها در مشهد ===
کریم طاهرزاده بهزاد در مشهد، بناهایی چون ساختمان اداری بیمارستان شهرضا (۱۳۰۸–۱۳۱۳)، دبیرستان شهرضا (۱۳۱۰)، تئاتر شیر و خورشید (۱۳۰۸–۱۳۱۳) و کوشک‌هایی در خیابان فلکه را طراحی و ساخت. این بناها، با تلفیق عناصر محلی و مدرنیته، نقش مهمی در نوسازی شهر ایفا کردند.<ref name=":1" /><ref name=":5" /><ref name=":2" /><ref name=":0" />
 
== آثار معماری در تهران و سایر شهرها ==
کریم طاهرزاده بهزاد پس از بازگشت از مشهد، نمای شمالی مجلس شورای را طراحی کرد، طرح دانشگاه جنگ (۱۳۱۴) را آماده نمود و ساختمان ناتمام بیمارستان راه‌آهن را اصلاح کرد. دیگر آثار او عبارتند از: مدرسه راه‌آهن تهران (۱۳۱۹–۱۳۲۰)، ساختمان اداری راه‌آهن تهران (۱۳۱۹–۱۳۲۵)، ساختمان اداری پلیس راه‌آهن (۱۳۱۹)، ایستگاه راه‌آهن سمنان (۱۳۱۷)، ساختمان اداری کارخانه چیت‌سازی بهشهر (۱۳۱۴–۱۳۱۷). این بناها، بازتاب علاقه او به احیای هویت ملی از طریق معماری بودند.
 
=== تأثیرات و چالش‌ها ===
آثار کریم طاهرزاده بهزاد، با الهام از معماری تاریخی اروپا و ایرانی، گاه با طعم محلی، در سبک هنر دکو قرار می‌گیرد. چالش‌هایی مانند مشکلات فنی در آرامگاه فردوسی، نشان‌دهنده محدودیت‌های اولیه در مهندسی مدرن ایران است.<ref name=":0" /><ref name=":5" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== فعالیت‌های نویسندگی و تاریخ‌نگاری ==
کریم طاهرزاده بهزاد پس از بازنشستگی، بر نویسندگی تمرکز کرد. کتاب «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران» (۱۳۳۴، تهران) بر اساس مشاهدات مستقیم، شجاعت ساکنان تبریز علیه استبداد قاجار را توصیف می‌کند و به عنوان کتاب سال انتخاب شد. «سرگذشت لوله‌کشی تهران» (۱۳۴۱، تهران) تجربیاتش در شهرداری را مستند می‌سازد. دو جلد «نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی» منتشرنشده ماند.
 
=== ترجمه‌ها و علایق تاریخی ===
کریم طاهرزاده بهزاد کتاب «کوروش، فرمانروای جهان» اثر دکتر ولفگانگ ویلهلم را از آلمانی به فارسی ترجمه کرد که در سال۱۳۴۶، به چاپ رسید. او در مقدمهٔ این کتاب، تجربیات خود را در برلین توصیف می‌کند، از جمله تماشای نمایشنامه «پارسیان» آیسخولوس که احساس غرور به تاریخ باستانی ایران برانگیخت، و صحنه‌ای که ملکه آتوسا (توسا) به افول شکوه ایران اشاره دارد. علاقه عمیقش به تاریخ پیش از اسلام، مشابه دیگر مشروطه‌خواهان تبریزی، در نوشته‌هایش برای روزنامه‌ها مشهود است.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
 
== درگذشت و میراث ==
کریم طاهرزاده بهزاد در ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ هجری شمسی در تهران درگذشت. او در زمان مرگ ۷۵ ساله بود و در امامزاده قاسم، واقع در شمال شمیران (ده علیا)، به خاک سپرده شد. برخی منابع اشاره دارند که درگذشت او در حالی رخ داد که همچنان به فعالیت‌های فرهنگی و نگارش مشغول بود، هرچند بیماری و کهولت سن مانع از تکمیل برخی آثارش، از جمله دو جلد منتشرنشده «نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی»، شد. این کتاب قرار بود به نقش او و دیگر هنرمندان در نوسازی فرهنگی ایران بپردازد، اما به دلیل مرگش، ناتمام ماند.
 
=== میراث فرهنگی و تأثیرات ماندگار ===
میراث کریم طاهرزاده بهزاد به‌عنوان یکی از پیشگامان معماری مدرن ایران، در تلفیق عناصر سنتی ایرانی با سبک‌های نوگرا، به‌ویژه در بناهایی چون آرامگاه فردوسی، نمود بارزی دارد. این آرامگاه، با وجود مشکلات فنی اولیه مانند نشست بنا، به نمادی از هویت ملی ایران تبدیل شد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی معماران بود. فعالیت‌های او در آموزش معماری نیز تأثیر عمیقی گذاشت؛ همکاری‌اش در تدوین برنامه درسی دانشکده هنرهای زیبا، به همراه مهندس فروغی و دیگران، پایه‌های آموزش آکادمیک معماری در ایران را بنا نهاد. این تلاش‌ها به تربیت نسل جدیدی از مهندسان و معماران کمک کرد که در توسعه زیرساخت‌های ایران نقش داشتند.
 
به‌عنوان تاریخ‌نگار، کتاب «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران» او نه‌تنها سندی ارزشمند از مبارزات مشروطه‌خواهان تبریز است، بلکه به دلیل انتخابش به‌عنوان کتاب سال در ۱۳۳۴، جایگاه او را به‌عنوان یک مورخ بی‌طرف تثبیت کرد. این اثر، با تکیه بر مشاهدات مستقیم، به تحلیل شجاعت و مقاومت مردم تبریز در برابر استبداد قاجار پرداخت و به منبعی معتبر برای مطالعه تاریخ مشروطه تبدیل شد. همچنین، ترجمه «کوروش، فرمانروای جهان» نشان‌دهنده تعهد او به احیای افتخارات تاریخی ایران بود که در نوشته‌هایش برای روزنامه‌ها نیز منعکس شده‌است.
 
طاهرزاده بهزاد با تأسیس گالری بهزاد در برلین و همکاری با روشنفکران ایرانی مانند کاظم‌زاده ایرانشهر و تقی‌زاده، نقشی کلیدی در معرفی هنر و فرهنگ ایرانی به جهان ایفا کرد. این فعالیت‌ها، همراه با کتاب «سرآمدان هنر»، به‌عنوان یکی از اولین پژوهش‌های ایرانی در زمینه هنر و معماری، به ترویج هویت فرهنگی ایران در خارج از کشور کمک کرد. بناهای او، از جمله بیمارستان و دبیرستان شهرضا، تئاتر شیر و خورشید در مشهد، و ایستگاه راه‌آهن سمنان، به دلیل استفاده از عناصر بومی و در عین حال مدرن، به‌عنوان نمونه‌هایی از معماری ملی‌گرا شناخته می‌شوند. این آثار، به‌رغم چالش‌هایی مانند محدودیت‌های فنی و مالی در زمان پهلوی اول، نشان‌دهنده تعهد او به آبادانی و پیشرفت ایران بودند.
 
میراث کریم طاهرزاده، فراتر از آثار مادی، در روحیه مبارزه برای آزادی و تعهد به فرهنگ ایرانی نهفته‌است. او با پیوند زدن فعالیت‌های سیاسی، هنری و تاریخی، به‌عنوان یکی از چهره‌های چندوجهی عصر مشروطه و پهلوی اول، جایگاهی ویژه در تاریخ ایران دارد. تأثیر او در معماری، آموزش و تاریخ‌نگاری، همچنان در مطالعات فرهنگی و تاریخی ایران مورد توجه قرار می‌گیرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />
 
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۱۵

برای صفحه تمرین.jpg
زین‌العابدین مراغه‌ای
زین العابدین مراغه ای؛1.jpg
زین‌العابدین مراغه‌ای، نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
شناسنامه
نام کاملحاج زین‌العابدین بن مشهدی علی مراغه‌ای
معروف بهنویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
زادروزحدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ ه‍.ق
زادگاهمراغه، ایران (دوره قاجار)
تاریخ مرگربیع‌الآخر ۱۳۲۸ ه‍.ق
محل مرگاستانبول، عثمانی
فرزندانسه فرزند
خویشاوندان سرشناسمشهدی علی (پدر، تاجر سرشناس مراغه)
تحصیلاتمکتب‌خانه (سواد ابتدایی فارسی و عربی)
دیناسلام
اطلاعات سیاسی
سمتنایب‌کنسول ایران در کتائیس (قفقاز) (دوره کوتاه)
سمت‌های پیشینتاجر و بازرگان در قفقاز، کریمه و یالتا
فعالیت‌هانویسندگی، روزنامه‌نگاری (همکاری با حبل‌المتین و شمس)، مصلح اجتماعی، روشنفکری مشروطه‌خواه

زین‌العابدین مراغه‌ای، (متولد حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هـ.ق، مراغه - درگذشته ۱۳۲۸ هـ.ق، استانبول) نویسنده‌ای برجسته در ادبیات انتقادی ایران اواخر دوره قاجار و یکی از پیشگامان رمان‌نویسی فارسی بود که در شهر مراغه متولد شد. نیاکان وی از کردهای منطقه ساوجبلاغ مکری، که امروزه مهاباد نامیده می‌شود، بودند و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند، اما پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع گرویدند و به تجارت روی آوردند. این خانواده با کسب ثروت قابل توجه به «روچیلدهای مراغه» معروف شدند. پدرش مشهدی علی از تاجران شناخته‌شده مراغه بود. زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی تحصیلات را رها کرد و به حجره پدر پیوست تا در امور تجاری کمک کند. در بیست سالگی برای گسترش تجارت به اردبیل سفر کرد، اما در آنجا سرمایه خود را از دست داد و مجبور شد همراه برادرش در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری به قفقاز مهاجرت کند. ابتدا در شهر کوتائیسی ساکن شد که ایرانیان کمی در آن زندگی می‌کردند، و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. سپس به تفلیس رفت و از سوی کنسولگری ایران به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب گردید، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس به آنجا آمده بودند. او با کمک به هموطنان نیازمند، اندوخته خود را از دست داد و به کریمه مهاجرت کرد. در کریمه با واردات کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ میان روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری، به شهر یالتا نقل مکان کرد که شهری خوش آب و هوا بود و امپراتور روسیه الکساندر دوم به توسعه آن پرداخته بود. در یالتا تجارت وی رونق گرفت و به عنوان «تاجر راستگوی ایرانی» شهرت یافت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان ثابت مغازه او بود و وی را به ملکه روسیه معرفی کرد. به دلیل نارضایتی از عملکرد کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. در استانبول ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. با وجود زندگی مرفه در یالتا، دوری فرزندان از زبان و فرهنگ فارسی و مذهب تشیع او را ناراحت کرد. سرانجام اموال خود در یالتا را فروخت، خانواده را به استانبول منتقل کرد و حج را به جا آورد. زین‌العابدین مراغه‌ای با کمک علاءالملک، سفیر ایران در عثمانی، و ارفع‌الدوله، وزیرمختار ایران در روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر سال ۱۳۲۱ هجری قمری، که همزمان با آغاز جنگ روسیه و ژاپن بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول اقامت گزید. او در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. او در دوران اقامت طولانی در روسیه و عثمانی، با زبان روسی و ادبیات ترکی آشنا شد و مطبوعات فارسی‌زبانی مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته را مطالعه کرد. از اندیشه‌های متفکرانی چون میرزا ملکم‌خان، میرزا علی‌خان امین‌الدوله و میرزا آقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت و با عبدالرحیم طالبوف آشنا بود و از کتاب احمد او الهام گرفت. سید حسن تقی‌زاده و علی‌اکبر دهخدا با وی دیدار کردند. مهم‌ترین اثر وی سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ در سه جلد است که جلد اول بدون نام نویسنده در ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۵ هجری قمری منتشر شد و تا دوازده سال نویسنده آن ناشناخته ماند. این کتاب تصویر جامعی از اوضاع اجتماعی ایران ارائه می‌دهد و در بیداری سیاسی پیش از جنبش مشروطه تأثیرگذار بود.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

خاندان و زادگاه و تحصیلات

زین‌العابدین مراغه‌ای در حدود سال ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هجری قمری در شهر مراغه به دنیا آمد. نیاکان او از کردهای ناحیه ساوجبلاغ مکری بودند که امروزه به مهاباد معروف است و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند. آنان پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع روی آوردند و به تجارت مشغول شدند. این ترکیب قومی، مذهبی و تجاری بر شکل‌گیری شخصیت وی تأثیر گذاشت. خانواده زین‌العابدین با اندوختن ثروت زیاد به «روچیلدهای مراغه» شهرت یافتند.

اجداد زین‌العابدین از خوانین منطقه ساوجبلاغ بودند و طریقه تسنن و مذهب شافعی داشتند، اما بعدها به کیش تشیع گرویدند و در مراغه به کسب و کار پرداختند. پدرش مشهدی علی از تاجران ثروتمند مراغه بود و وی را به اردوی آزادی‌خواهان و اصلاح‌طلبان ملحق کرد.

نسب خانوادگی مراغه‌ای به خاندانی با پیشینه تجاری بازمی‌گردد و پدرش مشهدی علی از تاجران مراغه بود. گفته می‌شود که اجدادش از کردهای ساوجبلاغ و از خوانین آنجا بودند.

تحصیلات

زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی درس را رها کرد و در حجره پدر مشغول به کار شد. او در کودکی سواد ابتدایی را در مکتب آموخت و سپس وارد عرصه تجارت خانوادگی گردید.[۱][۲][۳]

فعالیت‌های تجاری اولیه و مهاجرت

زین‌العابدین مراغه‌ای در بیست سالگی برای تجارت به اردبیل رفت، اما سرمایه خود را از دست داد و ناچار همراه برادرش به قفقاز مهاجرت کرد. مدت اقامت در اردبیل حدود سه سال بود و مهاجرت به قفقاز در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری و در سن بیست و سه سالگی رخ داد. او در اردبیل و مراغه بنای اعیانی ساخت و اسب و نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از پرداخت مالیات خودداری کرد. اما سرمایه‌اش را از دست داد و مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان با اندک مایه‌ای راهی قفقاز شد. او پس از مهاجرت به قفقاز در تفلیس اقامت گزید و در عرض سه چهار سال چند هزار منات از بقالی به دست آورد.[۱][۲]

اقامت در قفقاز و فعالیت‌های کنسولی

زین‌العابدین مراغه‌ای به همراه برادرش در شهر کوتائیسی قفقاز اقامت کرد که ایرانیان کمی در آنجا بودند و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. در این زمان کنسولگری ایران در تفلیس او را به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب کرد، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس آمده بودند. مراغه‌ای با بخشندگی به هموطنان تهی‌دست کمک کرد و اندوخته خود را از دست داد و به کریمه رفت.

مهاجرت به کریمه و رونق تجارت

زین‌العابدین مراغه‌ای در کریمه با وارد کردن کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری به شهر یالتا نقل مکان کرد. این شهر خوش آب و هوا بود و امپراتور الکساندر دوم به نوسازی آن پرداخته بود. در یالتا کار و اعتبار وی رونق گرفت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان دائم مغازه برادران مراغه‌ای بود و زین‌العابدین را به ملکه روسیه معرفی کرد. وی در این دوره به تاجر راستگوی ایرانی شهرت یافت. او گاهی به استانبول می‌رفت و کالا خریداری می‌کرد و در کریمه به قیمت بالاتر می‌فروخت تا سرمایه جمع کند.[۱][۳][۴]

پذیرش تابعیت روسیه و زندگی خانوادگی

زین‌العابدین مراغه‌ای به دلیل رنجش از کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. چند سال بعد در استانبول ازدواج کرد و همسرش را به یالتا برد و صاحب سه فرزند شد. او پس از گذشت مدتی از تابعیت روسیه، تصمیم به ترک آن گرفت و دوباره تابعیت ایران را به دست آورد.

نارضایتی و بازگشت به تابعیت ایرانی

زین‌العابدین مراغه‌ای با وجود زندگی مرفه و تجارت سودآور در یالتا و رعایت آداب ملی و مذهبی، دوری خود و فرزندان از مرکز زبان و فرهنگ فارسی و ترکی و مذهب تشیع باعث نارضایتی وی شد و درصدد بازگرداندن تابعیت و حفظ مذهب برآمد. سرانجام اموالش در یالتا را فروخت و خانه‌ای در استانبول خرید و خانواده را منتقل کرد و حج را به جا آورد. با کمک علاءالملک سفیر ایران در عثمانی و ارفع‌الدوله وزیرمختار ایران در روسیه و یاری ملکه روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر ۱۳۲۱ هجری قمری که با آغاز جنگ روسیه و ژاپن همزمان بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول زیست. عشق به میهن او را آرام نمی‌گذاشت و خود را به خیانت متهم می‌کرد. تصمیم گرفت مغازه را بفروشد و به استانبول برود و خانواده را آنجا بگذارد و برای حج به مکه رود. سال‌ها با تابعیت روس در استانبول زیست تا با کمک علاءالملک تقاضای ترک تابعیت کرد و در نهم فوریه ۱۹۰۴ میلادی که روز اول جنگ ژاپن و روسیه بود، پذیرفته شد. برای همیشه در ترکیه ماند و از راه قلم به مبارزات سیاسی پرداخت. او در استانبول به نگارش و مطبوعات پرداخت و با روزنامه‌هایی مانند شمس همکاری کرد.[۳][۱][۴]

آشنایی‌های فکری و ادبی

زین‌العابدین مراغه‌ای در دوران چهل ساله اقامت در قلمرو روسیه از حدود ۱۲۷۷ تا ۱۳۱۷ هجری قمری، با زبان و ادبیات روسی آشنا شد. با رفت و آمد به استانبول، زبان و ادبیات ترکی را آموخت و با مطبوعات فارسی‌زبان داخل و خارج ایران مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته آشنا گردید. از آثار و اندیشه‌های ایرانیانی مانند میرزامالکم خان، میرزاعلی خان امین‌الدوله و میرزاآقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت. با متفکرانی از قفقاز و عثمانی دوستی داشت و از آنان الهام گرفت. سیدحسن تقی‌زاده که در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ هجری قمری از راه قفقاز به عثمانی سفر کرده بود، در استانبول به منزل وی رفت و با او گفتگو کرد. علی‌اکبر دهخدا نیز در اواخر عمر مراغه‌ای با وی دیدار کرد و حکایاتی نقل می‌کند که نشان‌دهنده وطن‌پرستی وی است. مراغه‌ای با عبدالرحیم طالبوف آشنا بود و از کتاب احمد وی که دو یا سه سال پیش از جلد اول سیاحت‌نامه منتشر شد، تأثیر گرفت و در سیاحت‌نامه از آن یاد کرده است. به اعتراف خود، معانی و بیان و منطق برهان نخوانده و علوم و ادبیات ندیده اما مرد با سواد و کتاب‌خوانده و آشنا به اوضاع زمان و عصر آزادی‌خواهی بود. در اقامت عثمانی با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و مقالات سودمندی در آن و حبل‌المتین کلکته نوشت.[۱][۴]

سبک ادبی و نقش در ادبیات

حاج زین‌العابدین مراغه‌ای بنیانگذار رمان سیاسی-انتقادی در ادبیات ایران و قفقاز به شمار می‌آید. نادر محمدوف در مقاله‌ای وی را بنیانگذار نثر نوین فارسی معرفی کرده است. خود شعر می‌سرود و بر التزام شاعر و نویسنده ایرانی به خلق آثار با مضمون وطن‌پرستانه تأکید داشت. روش وی در ادبیات و تاریخ بیان واقعیت‌ها و پرهیز از خیال‌بافی و اغراق بود. وی ساده‌نویس بود و بر نثرهای مسجع و مقفا انتقاد می‌کرد. او از نخستین کسانی است که نثر خود را به زبان ساده و نزدیک به محاوره مردم نزدیک کرد و تعبیرات و اصطلاحات آنان را به کار گرفت.[۱]

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

 
سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

مهم‌ترین اثر زین‌العابدین مراغه‌ای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ است که در سه جلد مستقل نوشته شد. جلد اول بدون نام مؤلف منتشر گردید و تا دوازده سال نویسنده‌اش ناشناخته ماند تا در مقدمه جلد سوم نام حاج زین‌العابدین مراغه‌ای آشکار شد. این کتاب با شور و صمیمیت و لطف زبان در ادبیات عصر بیداری جایگاه ممتازی دارد و طراوت خود را حفظ کرده است. سیاحت‌نامه دایره‌المعارفی جامع از اوضاع اجتماعی ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری است که با قلمی تند و بی‌پروا نوشته شده است. در پایان کتاب مثلی آورده و از نویسندگان می‌خواهد به این نگارش روح ببخشند.[۲]

ساختار و انتشار

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ سفرنامه‌ای درباره شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در میانه دوره قاجار است که در حدود سال ۱۳۲۱ هجری قمری منتشر شد، سه سال پیش از پیروزی مشروطه. ادوارد براون آن را در تحریک نفرت از حکومت مظفرالدین شاه مؤثر می‌داند. ناظم‌الاسلام کرمانی می‌گوید رهبران روحانی مشروطه آن را در انجمن‌های مخفی می‌خواندند. داستان ابراهیم بیگ، تاجرزاده ایرانی بزرگ‌شده در مصر، که در بازگشت با واقعیت‌های تلخ روبرو می‌شود. یحیی آرین‌پور آن را نخستین رمان اصیل اجتماعی فارسی می‌داند که زندگی مردم را توصیف کرده است. سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ تنها اثر وی است. مورخان به تأثیر عظیم آن در آگاهی و تهییج مردم اشاره کرده‌اند. سراسر کتاب نقد است که گاه توصیفی و گاه به نقل از دیگری بیان می‌شود. سفرنامه را دستمایه نقد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی قرار داده. در حدود ۱۳۲۱ هجری قمری در استانبول منتشر شد و تأثیر زیادی در آگاهی جامعه داشت. جلد اول با عنوان فرعی بلای تعصب او، جلد دوم نتیجه تعصب او، جلد سوم ثمره تعصب او. کتاب آیینه تمام‌قدی از ایران قاجار است.[۵][۶]

محتوای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

نویسنده در آغاز سفر در باطوم بسیاری از ایرانیان را با لباس‌های کهنه و چهره‌های زرد می‌بیند و علت را در نبود کار و غفلت دولت و تنبلی ملت می‌جوید که مردم به روسیه، عثمانی و هند می‌روند و در مذلت زندگی می‌کنند. وابستگی ایران به کشورهای دیگر را پدیده‌ای می‌داند که دامن ایران را گرفته در حالی که همه چیز در کشور هست اما هیچ‌کس زحمت تولید نمی‌دهد. وزیر داخله را سرزنش می‌کند که به تکالیفش عمل نمی‌کند و اسباب مهاجرت ایرانیان را بررسی نکرده. در اثنای مسافرت دلش خون شده از ملک پریشان، ملت پریشان و غیره و علت را بی‌کفایتی وزیران می‌داند. به سفرهای هیات وزیران به خارجه اشاره می‌کند که پول مملکت را خرج می‌کنند اما چیزی مفید نمی‌آورند. در زمینه قانون می‌گوید قانون داریم اما آن را حبس کرده‌اند و علت بی‌قانونی را در این می‌بیند که اگر قانون باشد وزیران درآمدهای خود را از دست می‌دهند. دارای‌های کشور به تاراج رفته مانند بلوچستان و هرات. خوش‌گذرانی شاهان و شخصیت وزیران را مؤثر می‌داند. وزرا را فرومایه و چاپلوس و رشوه‌خوار می‌خواند که خیانت می‌کنند. پول حلال همه مشکلات است. در مشهد از نبود کمپانی و شراکت افسوس می‌خورد با وجود ثروت و محصولات. در تهران نیز کمپانی برای ترویج محصولات تشکیل نشده چون امنیت ندارند و در غفلت عمر می‌گذرانند.[۵]

اندیشه‌های سیاسی در سیاحت‌نامه

زین‌العابدین مراغه‌ای وطن‌دوستی را نه احساسی بلکه اخلاقی و سیاسی می‌داند. در سیاحت‌نامه عشق به وطن ابراهیم بیگ را به کنش سوق می‌دهد. انسان وطن‌دوست باید معایب وطن را سکوت نکند. وطن‌پرستی تعهد مسئولانه است. به آسیب‌های جامعه مانند فساد اداری، رشوه‌خواری، بی‌عدالتی، ضعف آموزش و عدم آزادی مطبوعات می‌پردازد. نقد اجتماعی برای برانگیختن آگاهی عمومی است. به نقش اجتماع مدنی و مشارکت مردم باور دارد. آزادی و آگاهی ضرورت تحول‌اند. وظیفه روشنفکران فراهم کردن بیداری عمومی است. از چاپ، روزنامه‌نگاری و مباحث عمومی برای گسترش آگاهی نام می‌برد. خطر تعصب، سانسور و خمودی فرهنگی را می‌بیند. حکومت اگر به عدالت و حقوق عمل نکند مشروعیت از دست می‌دهد. رابطه دوسویه بین قدرت و پاسخگویی قائل است. به امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی تأکید دارد. تلاش برای عبور از تضاد سنت و نوگرایی دارد و ارکان مشروع هر دو را ترکیب می‌کند. ارزش‌ها و هویت دینی را حفظ می‌کند اما به ابزار نو مانند مطبوعات و آموزش مدرن نیاز دارد.[۳]

مرگ و میراث

زین‌العابدین مراغه‌ای در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی در استانبول درگذشت. وی در رشد اندیشه روشنگرانه و ترقی‌خواهانه در آذربایجان و ایران نقش داشت. مواجهه با وطن و فراملی‌گرایی، بازخوانی سنت و مواجهه با تجدد زمینه فکری وی بود. اثر وی در قالب سفرنامه داستانی نقد اجتماعی، بازنمایی وضعیت ایران و دعوت به بیداری سیاسی است.[۱][۳]

منابع: