کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]'''حسن سرخوش'''، (۱۳۴۲-۱۳۶۰)، فعال سیاسی و عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، در جریان مبارزات علیه رژیم جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ اعدام شد. وی در تبریز متولد شد و پس از مرگ پدر، تحت سرپرستی مادرش بزرگ شد. در نوجوانی به قیام ضدسلطنتی پیوست و پس از [[انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، به دلیل مخالفت با سیاست‌های رژیم جدید، به [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] ملحق شد. او فرمانده یکی از واحدهای عملیاتی گردان [[مهدی رضایی]] بود و در [[تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰]]، پس از درگیری با نیروهای حکومتی، دستگیر، شکنجه و سپس اعدام شد. وصیت‌نامه او بر تعهدش به آرمان‌های سازمان مجاهدین تأکید دارد.<ref name=":0">[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/17552 نگذارید که شهر خاموش بماند مجاهد شهید حسن (سعید) سرخوش - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی
|نام                = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
|تصویر              = امیرخیز2.jpg
|اندازه تصویر      = 300px
|عنوان              = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
|محل                = تبریز، استان آذربایجان شرقی
|کشور              = ایران
|منطقه              = شمال‌غربی تبریز
|مختصات            = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی
|تاریخ شروع        = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی)
|تاسیس              = نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
|کاربری ۱          = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه
|کاربری تاریخ ۱    = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
|۱ کاربری آزاد ۱نام  = رویداد مهم
|۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطه‌خواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه
|۱ کاربری آزاد ۲نام  = شخصیت‌های مشهور
|۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)
|۱ کاربری آزاد ۳نام  = میراث فرهنگی
|۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز
}}
'''امیرخیز'''، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref>


== زندگی‌نامه اولیه ==
== موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ==
حسن سرخوش در سال ۱۳۴۲ در تبریز، در خانواده‌ای کم‌درآمد به دنیا آمد. در کودکی پدر خود را از دست داد و مادرش سرپرستی او و برادرش، محسن سرخوش، را بر عهده گرفت. اطلاعات بیشتری درباره جزئیات زندگی خانوادگی یا تحصیلات اولیه او در دسترس نیست.
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.<ref name=":0" />


=== ورود به فعالیت‌های سیاسی ===
== صنایع و ویژگی‌های فرهنگی ==
حسن سرخوش در نوجوانی، در آستانه انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، به جنبش ضدسلطنتی پیوست. او که در آن زمان ۱۴ سال داشت، با آرمان‌های سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و پس از پیروزی انقلاب، با درک آنچه او «ماهیت انحصارطلب» رژیم جمهوری اسلامی می‌نامید، به صفوف این سازمان پیوست. وی آموزش‌های سیاسی و ایدئولوژیک را در این سازمان آغاز کرد و به سرعت به یکی از اعضای فعال تبدیل شد.  
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" />


== فعالیت‌های انقلابی و فرماندهی ==
== نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان ==
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و شکل‌گیری [[میلیشیا|میلیشیای]] سازمان مجاهدین خلق ایران، حسن سرخوش به‌عنوان مسئول یکی از تیم‌های عملیاتی این سازمان انتخاب شد. او توانایی خود را در انجام وظایف محوله نشان داد و توانست دیدگاه‌های سیاسی بسیاری از هم‌رزمانش را به خط مشی سازمان هدایت کند. سرخوش در گفت‌وگویی با دوستانش اظهار داشت: <blockquote>«تنها نیرویی که در مقابل رژیم جمهوری اسلامی ایستاده و ضربات نیرومندی بر آن وارد کرده و با اتکاء به ایدئولوژی خود قصد سرنگونی آن را دارد، مجاهدین خلق هستند». </blockquote>
[[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]]
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" />


=== فعالیت‌های پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ===
== ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه ==
پس از رویدادهای [[۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]، حسن سرخوش فعالیت‌های خود را به‌صورت مستمر ادامه داد و مسئولیت یکی از واحدهای عملیاتی گردان مهدی رضایی، که به نام یکی از شهدای دوران پهلوی نام‌گذاری شده بود، به او سپرده شد. او در این جایگاه به هم‌رزمان خود تأکید می‌کرد: <blockquote>«هرگز، هرگز نگذارید شهر به خاموشی فرو رود. دشمنان خدا و خلق را امان ندهید». </blockquote>حسن سرخوش در فاصله ۳۰ خرداد تا زمان دستگیری‌اش، در بیش از ۲۰ عملیات علیه نیروهای حکومتی مشارکت داشت و کارنامه‌ای برجسته در این گردان به جا گذاشت. این عملیات‌ها اغلب علیه افرادی بود که در سرکوب و اعدام فعالان سیاسی نقش داشتند.
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":2" />


== وصیت‌نامه و شهادت ==
== منابع ==
حسن سرخوش در بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰، پیش از شرکت در تظاهرات بزرگ تهران، وصیت‌نامه خود را نوشت و به تظاهراتی اشاره کرد که به گفته او، برای مقابله با رژیم جمهوری اسلامی طراحی شده بود. او در وصیت‌نامه‌اش به برادرش، محسن سرخوش، که پیش‌تر در تیرماه ۱۳۶۰ اعدام شده بود، اشاره کرد. متن کامل وصیت‌نامه او به این شرح است:<blockquote>«فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما. بنام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران.
 
(یوم المظلوم علی الظالم اشد من یوم الظالم علی المظلوم) روز ستم‌کشیده بر ستمگر بسی سخت‌تر از روز ستمگر بر ستم‌کشیده است.
 
و به‌نام شهدای عزیزی که بی‌باکانه از جان خود گذشتند و خون‌هایشان هموارکننده راه آزادی خلق‌ها شد. چیزی به سپیده صبح، به آزادی توده‌ها، به پاره شدن زنجیرهای اسارت نمانده است. این نیکی‌ها و هموار شدن راه مبارزه را مدیون شهدایی هستیم که با جان خود رژیم را چند قدم به زباله‌دانی تاریخ نزدیک‌تر نمودند. راه شهدای عزیزی همچون سید سعادتی‌ها، محسن سرخوش‌ها و... راه این فرزندان غیور خلق ایران. فردا یکشنبه (۵ مهر ۱۳۶۰) روزی است تا انسان‌های آزاده و حق‌طلب ضربات خود را بر پیکر رژیم بزنند و آن را در هم بریزند. فردا عاشورایی دگر است، انقلابی تکاملی‌تر از انقلابات جهان، عصیان خلقی دربند.
 
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
 
به امید پیروزی. جاودان باد راه شهدای پرافتخار خدا و خلق. نابود باد رژیم. پاینده باد راه سرخ مجاهدین خلق ایران.
 
حسن سرخوش. ساعت ۰۴:۳۰ صبح یکشنبه ۵ مهر ۱۳۶۰». </blockquote>
 
=== دستگیری و شهادت ===
در تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰، حسن سرخوش پس از درگیری مسلحانه با نیروهای حکومتی، مجروح و دستگیر شد. او به [[زندان اوین]] منتقل شد و تحت شکنجه قرار گرفت. سرخوش در برابر این فشارها مقاومت کرد و سرانجام در ۶ مهرماه ۱۳۶۰ اعدام شد. برادرش، محسن سرخوش، نیز چند ماه پیش‌تر در تیرماه ۱۳۶۰ به دست نیروهای حکومتی اعدام شده بود.<ref name=":0" />
 
منابع:

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۰

برای صفحه تمرین.jpg
امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
موقعیت: تبریز، استان آذربایجان شرقی
منطقه: شمال‌غربی تبریز
تاسیس شده: نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
ثبت شده در: ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)

امیرخیز، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۱][۲][۳]

موقعیت جغرافیایی و تاریخچه

محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.[۱]

صنایع و ویژگی‌های فرهنگی

از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]

نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان

عکس فعلی امیرخیز
عکس فعلی امیرخیز

امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:

«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم».

مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:

«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید».

این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]

ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه

امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۳]

منابع