کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | نام = ماشاءالله آجودانی | تصویر =ماشاءالله آجودانی.jpg | توضیح تصویر =ماشاءالله آجودانی | نام اصلی | زمینه فعالیت = نویسندگی، تاریخ‌نگاری، نقد ادبی | ملیت = | تاریخ تولد = ۱۳۲۹ | محل تولد = آمل، مازندران | والدین = | تاریخ مرگ = | محل مرگ = | علت مرگ = | محل زندگی = ایران، انگلستان | مختصات محل زندگی = | مدفن = | در زمان حکومت =  | اتفاقات مهم = | نام دیگر = | لقب = | بنیانگذار = کتابخانه مطالعات ایرانی لندن | پیشه =  | سال‌های نویسندگی = | سبک نوشتاری = آکادمیک، تاریخی، نقد ادبی | کتاب‌ها = «مشروطه ایرانی و پیش‌زمینه‌های نظریه ولایت فقیه»، یا مرگ یا تجدد»، «هدایت، بوف کور و ناسیونالیسم»، «ایران، ناسیونالیسم و تجدد» | مقاله‌ها = | نمایشنامه‌ها = | فیلم‌نامه‌ها = | دیوان اشعار = | تخلص = | فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها) = | همسر = | شریک زندگی = | فرزندان = | تحصیلات = دکتری زبان و ادبیات فارسی | دانشگاه = دانشگاه تهران | حوزه = | شاگرد = | استاد =  | علت شهرت =  | تأثیرگذاشته بر =  | تأثیرپذیرفته از =  | وبگاه = | imdb_id = | جوایز =  | گفتاورد = | امضا =}}
{{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی
'''ماشاءالله آجودانی'''، (متولد سال ۱۳۲۹، آمل) نویسنده، مورخ و پژوهشگر ادبیات فارسی، یکی از روشنفکران معاصر ایران است که آثارش عمدتاً بر تاریخ [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]]، تجدد و ناسیونالیسم ایرانی تمرکز دارد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آمل گذراند و در ۱۳۵۰ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد، جایی که در رشته زبان و ادبیات فارسی دکترا گرفت. رساله دکتری‌اش با عنوان «بررسی سبک‌های شعر مشروطه» زیر نظر [[محمدرضا شفیعی کدکنی]] بود. آجودانی هفت سال به عنوان مدرس ادبیات فارسی در دانشگاه اصفهان تدریس کرد و در بهمن ۱۳۶۵ به لندن مهاجرت کرد. از آن زمان، سردبیری مجله «فصل کتاب» را بر عهده گرفت و از ۱۳۷۰ رئیس کتابخانه مطالعات ایرانی لندن است، مرکزی با بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب و نشریه که رویدادهای فرهنگی میزبانی می‌کند.
|نام               = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
|تصویر             = امیرخیز2.jpg
|اندازه تصویر     = 300px
|عنوان              = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
|محل                = تبریز، استان آذربایجان شرقی
|کشور              = ایران
|منطقه              = شمال‌غربی تبریز
|مختصات            = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی
|تاریخ شروع        = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی)
|تاسیس              = نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
|کاربری ۱          = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه
|کاربری تاریخ ۱    = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
|۱ کاربری آزاد ۱نام = رویداد مهم
|۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطه‌خواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه
|۱ کاربری آزاد ۲نام = شخصیت‌های مشهور
|۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)
|۱ کاربری آزاد ۳نام  = میراث فرهنگی
|۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز
}}
'''امیرخیز'''، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref>


آثار اصلی ماشاءالله آجودانی شامل «مشروطه ایرانی و پیش‌زمینه‌های نظریه [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]]»، «یا مرگ یا تجدد»، «هدایت، بوف کور و ناسیونالیسم» و «ایران، ناسیونالیسم و تجدد» است. او حدود ۵۰ مقاله در نشریاتی چون «آینده»، «ایران‌نامه»، و «دایرةالمعارف ایرانیکا» منتشر کرده است. آجودانی مهاجرت خود را به دلیل شرایط سیاسی پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]] توصیف می‌کند و بر نقد تجدد به جای سنت تأکید دارد، با این باور که مدرنیته تحمیلی ایران را به بحران‌های فرهنگی کشانده است.
== موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ==
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.<ref name=":0" />


در مواضع سیاسی، مشاءالله آجودانی مشروطه را انقلابی ناتمام می‌داند که مفاهیم دموکراسی و عدالت را به دلیل ترس از استبداد دوگانه (سیاسی و مذهبی) تقلیل داد؛ او علما و روشنفکران مشروطه‌خواه را هر دو مسئول این تقلیل می‌بیند. در مورد نظام جمهوری اسلامی، آن را «نقض آشکار حاکمیت ملی» و ادامه تکه‌تکه کردن تاریخ می‌خواند که فرهنگ را به خرافه تقلیل داده و سانسور را تحمیل کرده است. او تغییرات سیاسی را ناکافی می‌داند و بر اصلاح فرهنگی اولویت می‌دهد، با انتقاد از تمرکز بیش از حد بر سیاست که به ظهور جمهوری اسلامی و بحران‌های منطقه‌ای مانند طالبان منجر شد. آجودانی پهلوی را «درخشان‌ترین دولت‌های معاصر ایران» توصیف می‌کند، اما شکست آن را به عدم حل مسائل انسانی عمیق نسبت می‌دهد و [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] را قهرمان مشروطه می‌نامد که تکامل اندیشه اسلامی را متوقف کرد – موضعی که نقدهایی را برانگیخته است.
== صنایع و ویژگی‌های فرهنگی ==
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" />


نقدهای مثبت، آجودانی را به عنوان نوآور در تاریخ‌نگاری مدرن و نقد ادبی ستایش می‌کنند، مانند جایزه نوروز بنیاد پاسارگاد در ۱۴۰۰ به عنوان شخصیت سال در میراث فرهنگی. نقدهای منفی، روش او را ایدئولوژیک، نخبه‌گرا و تحریف‌کننده تاریخ می‌دانند، با اتهام تحمیل تز از پیش تعیین‌شده و توجیه دیکتاتوری رضاشاه. او در گفت‌وگوهایش بر ضرورت نقد مدرنیته تحمیلی و بازخوانی سنت تأکید دارد و بدون قضاوت نهایی، خواننده را به تفسیر وا می‌گذارد. زندگی آجودانی، از آمل تا لندن، نمادی از پیوند سنت ایرانی با نقد جهانی است، با تمرکز بر هویت فرهنگی در برابر سیاست.<ref name=":0">[https://savepasargad.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A2%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/ زندگی‌نامه دکتر ماشاالله آجودانی - بنیاد میراث پاسارگاد]</ref><ref name=":1">[https://amoltourism.ir/1401/07/15/%d9%85%d8%a7%d8%b4%d8%a7%d8%a1%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%a2%d8%ac%d9%88%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c/ ماشاءالله آجودانی - آمل توریسم]</ref><ref name=":2">[https://ketabrah.com/author/63509-%D9%85%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%A1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A2%D8%AC%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C معرفی بهترین کتاب‌های ماشاءالله آجودانی - کتابراه]</ref><ref name=":3">[https://www.aasoo.org/fa/articles/1981 برای اصلاح ایران، باید از اصلاح فرهنگی شروع کنیم - آسو]</ref><ref name=":4">[https://ir.voanews.com/a/iran-last-page/3955825.html سقوط فرهنگی در تحولات سیاسی ایران - صدای آمریکا]</ref><ref name=":5">[https://www.nilgoon.org/articles/Mashallah_Adjudani_Interview_Shargh.html ما بايد منتقد تجددمان باشيم - نیلگون]</ref><ref name=":6">[https://isdmovement.com/2021/0721/073021/073021-M.Ajudani-Interview-Revoution-without-history.htm انقلابِ بدون تاریخ، گفتگو با ماشاءالله آجودنی - جنبش سکولار دموکراسی ایران]</ref><ref name=":7">[https://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2008/okt/mashrute-1.html نقدی بر "مشروطه ایرانی" ماشاء الله آجودانی - راه توده]</ref><ref name=":8">[https://worldculturalheritagevoices.org/nowruz-awards-mr-5/#:~:text=Mashallah%20Ajoudani-,Dr.,study%20Persian%20language%20and%20literature. '''Dr. Mashallah Ajoudani - World Cultural Heritage Voices''']</ref>  
== نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان ==
[[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]]
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" />


== زندگی و تحصیلات ماشاءالله آجودانی ==
== ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه ==
ماشاءالله آجودانی در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ میلادی) در آمل، مازندران، زاده شد. آمل در آن زمان منطقه‌ای نسبتاً بازتر از سایر نقاط ایران بود. خانواده او زمینه فرهنگی داشت و بیشتر برادرانش در فعالیت‌های فرهنگی شرکت داشتند.
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":2" />
 
=== تحصیلات ابتدایی و متوسطه ===
ماشاءالله آجودانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آمل گذراند. در جوانی، تحت تأثیر معلمان تأثیرگذاری چون آقای عالی و لاریجانی قرار گرفت که او را با متون کلاسیک ادبی مانند گلستان [[سعدی]]، بوستان، کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه، سیاست‌نامه و چهار مقاله آشنا کردند. همچنین، اصول صرف و نحو عربی را نزد این معلمان و معلمان خصوصی مانند آقای روحانی آموخت.
 
=== تحصیلات دانشگاهی ===
در سال ۱۳۵۰، آجودانی وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و رشته زبان و ادبیات فارسی را برگزید، با گرایش زبان و ادبیات عربی به عنوان رشته فرعی. در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، با منابع فارسی و عربی عمیق‌تر درگیر شد و از تدریس استادانی چون احمد مهدوی دامغانی و سید جعفر شهیدی بهره برد. در سال ۱۳۶۵، دکترای خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد؛ رساله دکتری‌اش با عنوان «بررسی سبک‌های شعر مشروطه» زیر نظر محمدرضا شفیعی کدکنی بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":8" /><ref name=":5" />
 
== فعالیت‌های حرفه‌ای و مهاجرت ==
 
=== تدریس در دانشگاه اصفهان ===
ماشاءالله آجودانی حدود هفت سال عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بود و به عنوان مربی گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی تدریس می‌کرد. او متونی چون [[شاهنامه]]، [[حافظ]]، و ادبیات مشروطه و معاصر را آموزش داد.
 
=== مهاجرت به لندن و فعالیت‌های فرهنگی ===
در بهمن ۱۳۶۵ (ژانویه ۱۹۸۷)، آجودانی همراه خانواده به لندن مهاجرت کرد. اولین فعالیت او در خارج، همکاری با منوچهر محجوبی در ویرایش مجله «فصل کتاب» بود که از ابتدا سردبیری آن را بر عهده گرفت. او از آبان ۱۳۷۰، ریاست کتابخانه مطالعات ایرانی لندن را بر عهده دارد. این کتابخانه، مرکزی با بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب، مجله و سند که جلسات سخنرانی، میزگرد و نقد کتاب برگزار می‌کند و عضو هیئت امنا است. مهاجرت او را به بازاندیشی انتقادی در مورد فرهنگ غربی و زبان انگلیسی واداشت.
 
=== انتشار مقالات ===
ماشاءالله آجودانی حدود ۵۰ مقاله در نشریات معتبر منتشر کرده است، از جمله «آینده»، «نشر دانش»، «ایران‌نامه»، «ایران‌شناسی» (آمریکا)، «گلستان» (آمریکای شمالی)، «فصل کتاب» (لندن)، و «دایرةالمعارف ایرانیکا» (نیویورک). این مقالات بر ادبیات فارسی و تاریخ ایران تمرکز دارند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":8" />
 
== آثار ادبی و پژوهشی ==
اولین کتاب ماشاءالله آجودانی، «مشروطه ایرانی و پیش‌زمینه‌های نظریه ولایت فقیه: نقد و بررسی تاریخ مشروطه و تاریخ‌نگاری آن» در سال ۱۳۷۶ در لندن منتشر شد و ۱۲ بار در ایران تجدید چاپ گردید.
 
دومین کتاب، «یا مرگ یا تجدد: دفتری در شعر و ادب مشروطه» در سال ۱۳۸۱ در لندن چاپ شد و ۵ بار در ایران تجدید شد؛ این اثر بر اساس رساله دکتری و مقالاتش بر شعر مشروطه تمرکز دارد.
 
سومین کتاب، «هدایت، بوف کور و ناسیونالیسم: در نقد ادبی، نقد بوف کور و ساختار آن» در ۱۳۸۵ منتشر شد و ۳ بار تجدید چاپ گردید.
 
دیگر آثار ماشاءالله آجودانی عبارتند از: «ایران، ناسیونالیسم و تجدد»
 
=== تمرکز پژوهشی ===
آجودانی در آثارش بر تاریخ مشروطه، تجدد، ناسیونالیسم و نقد ادبی تمرکز دارد. کتاب «مشروطه ایرانی» تاریخ و تاریخ‌نگاری مشروطه را بررسی می‌کند و «یا مرگ یا تجدد» دیدگاه‌های مدرنیستی شاعران مشروطه را کاوش می‌نماید.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":6" />
 
== مواضع سیاسی و فکری ==
 
=== دیدگاه نسبت به جنبش مشروطه ===
ماشاءالله آجودانی مشروطه را انقلابی ناتمام می‌داند که مفاهیم دموکراسی، عدالت و آزادی را به دلیل ترس از استبداد دوگانه (سیاسی و مذهبی) تقلیل داد. او علمای مخالف مشروطه مانند [[شیخ فضل‌الله نوری]] و مشروطه‌خواهانی مانند میرزای نائینی و همچنین روشنفکران را مسئول این تقلیل می‌بیند، زیرا تلاش برای تطبیق اسلام با مدرنیته را تقلیل مفاهیم غربی می‌خواند. او استقلال را بر دموکراسی و آزادی‌های فردی اولویت داد و انقلاب را نتیجه تحولات درونی تاریخی نمی‌داند، بلکه اقتباس از غرب تلقی میکند. ماشاءالله آجودانی رضاشاه را «قهرمان مشروطه» می‌نامد که تکامل اندیشه اسلامی را متوقف کرد.
 
=== مواضع نسبت به نظام جمهوری اسلامی ===
ماشاءالله آجودانی نظام جمهوری اسلامی را «نقض آشکار حاکمیت ملی ایرانیان» توصیف می‌کند که به هویت و فکر مردم تجاوز کرده، تاریخ را سانسور نموده و فرهنگ را به خرافه تقلیل داده است. آن را نتیجه تکه‌تکه کردن تاریخ و جامعه می‌داند که گروه‌هایی چون سنی‌ها و شیعیان سکولار را حذف کرد. او تغییرات سیاسی را ناکافی می‌بیند و بر اصلاح فرهنگی تأکید دارد، با انتقاد از تمرکز بر سیاست که به انقلاب اسلامی و بحران‌های منطقه‌ای مانند داعش و طالبان منجر شد.
 
=== دیدگاه نسبت به سلطنت پهلوی ===
ماشاءالله آجودانی پهلوی را «درخشان‌ترین دولت‌های معاصر ایران» می‌خواند، اما شکست آن را به عدم حل مسائل انسانی عمیق نسبت می‌دهد. دوره پهلوی را با تمرکز بر بازگشت به عصر طلایی ایران باستان توصیف می‌کند و رضاشاه را برای توقف تکامل اندیشه اسلامی ستایش می‌نماید – موضعی که به عنوان توجیه دیکتاتوری نقد شده است.
 
'''نقد تجدد و سنت'''
 
آجودانی بر نقد تجدد به جای سنت تأکید دارد، زیرا به عقیده‌ی او مدرنیته تحمیلی ایران را به بحران کشانده و درک سنت را تحریف کرده است. پدیده‌هایی چون طالبان و القاعده را محصول تناقضات مدرنیته می‌داند و نه سنت. او همچنین روشنفکرانی چون [[میرزا آقاخان کرمانی]] و [[صادق هدایت]] را به تکه‌تکه کردن تاریخ با اولویت دوران پیش از اسلام متهم می‌کند.<ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":6" /><ref name=":7" />
 
== نقدها و تأثیرات ==
 
=== نقدهای مثبت ===
ماشاءالله آجودانی در سال ۱۴۰۰، جایزه نوروز بنیاد پاسارگاد را به عنوان شخصیت سال در میراث فرهنگی و تاریخ دریافت کرد، با توصیف «تلاش مادام‌العمر و روشنگری در تاریخ و فرهنگ ایران، توجه به تاریخ‌نگاری مدرن و نقد ادبی، و ارائه نظریه‌های جدی و نوآورانه». برخی روشنفکران کتاب «مشروطه ایرانی» را از «بزرگ‌ترین آثار» می‌دانند و روش‌شناسی آن را ستایش می‌کنند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":8" />
 
=== نقدهای منفی ===
منتقدان روش آجودانی را ایدئولوژیک، نخبه‌گرا و تحریف‌کننده می‌دانند؛ او را متهم به تحمیل تز از پیش تعیین‌شده، استفاده گزینشی از نقل‌قول‌ها، جداسازی شخصیت‌ها از زمینه تاریخی، و دیدن مشروطه به عنوان اقتباس غربی به جای تحول درونی می‌کنند. اتهاماتی چون نخبه‌گرایی (نسبت دادن تاریخ به علما و روشنفکران نه توده‌ها)، توجیه دیکتاتوری [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] و رضاشاه، و دیدن دین به عنوان ثابت و غیرتاریخی وارد شده است.<ref name=":7" /><ref name=":4" />
 
=== تأثیرات فرهنگی ===
ماشاءالله آجودانی با تأسیس کتابخانه مطالعات ایرانی، به ترویج فرهنگ ایرانی در خارج کمک کرده و آثارش بحث‌های تازه‌ای در تاریخ‌نگاری مشروطه و نقد تجدد برانگیخته است.<ref name=":1" /><ref name=":8" />  


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۰

برای صفحه تمرین.jpg
امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
موقعیت: تبریز، استان آذربایجان شرقی
منطقه: شمال‌غربی تبریز
تاسیس شده: نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
ثبت شده در: ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)

امیرخیز، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۱][۲][۳]

موقعیت جغرافیایی و تاریخچه

محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.[۱]

صنایع و ویژگی‌های فرهنگی

از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]

نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان

 
عکس فعلی امیرخیز

امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:

«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم».

مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:

«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید».

این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]

ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه

امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۳]

منابع