|
|
| (۱۷۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|887x887پیکسل]]'''ابراهیم صفایی'''، (متولد ۳۰ آبان ۱۲۹۲، ملایر – درگذشته ۱۳۸۶)، نویسنده، تاریخنگار، روزنامهنگار و شاعر ایرانی، از چهرههای فرهنگی معاصر ایران بود که آثارش عمدتاً بر تاریخ قاجار و [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] تمرکز دارد. ابراهیم صفایی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش ملایر و متوسطه را در مدرسه آمریکایی همدان گذراند و علوم عربی مقدماتی آموخت. در تهران، با انجمن ادبی حکیم نظامی و تحت نظر وحید دستگردی دانش ادبیاش را گسترش داد. او در سال ۱۳۱۵ روزنامه خوزستان را در اهواز و سپس هفتهنامه عسس را در تهران منتشر کرد. پس از مشاغل اداری، قضایی و فرهنگی، از ۱۳۴۶ به پژوهش تاریخی پرداخت و بیش از ۴۰ کتاب معتبر بر اساس اسناد منتشر کرد. در سال ۱۳۴۷، ابراهیم صفایی انجمن تاریخ را تأسیس کرد و نشریه پژوهش انجمن را تا ۱۳۵۷، به صورت فصلی منتشر نمود. عضویت در کنگره تاریخ (۱۳۴۹)، کنگره تاریخ و فرهنگ ایران (۱۳۵۰) و انجمن تاریخ فرهنگستان (۱۳۵۱) از دستاوردهای ابراهیم صفایی بود. آثار اصلی او عبارتند از: «نهضت مشروطه ایران بر پایه اسناد وزارت خارجه» (۱۳۷۰)، «رهبران مشروطه» (۱۳۶۲، ۲۴ زندگینامه رهبران با تحلیل بر اساس اسناد)، «پنجاه نامه تاریخی» (۲۵۳۵ ش)، «اسناد سیاسی دوران قاجاریه» (۲۵۳۵ ش)، «گزارشهای سیاسی علاءالملک» (۱۳۶۲)، «خاطرههای تاریخی» (۱۳۶۸)، «چهل خاطره از چهل سال» (۱۳۷۳)، و بیش از ۲۰ عنوان دیگر در اسناد مشروطه، نامهها و خاطرات. ابرهیم صفایی شعر کلاسیک سرود و قبر صائب تبریزی را در سال ۱۳۱۷ کشف کرد. | | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]] |
| | {{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی |
| | |نام = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی) |
| | |تصویر = امیرخیز2.jpg |
| | |اندازه تصویر = 300px |
| | |عنوان = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه |
| | |محل = تبریز، استان آذربایجان شرقی |
| | |کشور = ایران |
| | |منطقه = شمالغربی تبریز |
| | |مختصات = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی |
| | |تاریخ شروع = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی) |
| | |تاسیس = نامشخص (از محلههای تاریخی تبریز) |
| | |کاربری ۱ = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه |
| | |کاربری تاریخ ۱ = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز) |
| | |۱ کاربری آزاد ۱نام = رویداد مهم |
| | |۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطهخواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه |
| | |۱ کاربری آزاد ۲نام = شخصیتهای مشهور |
| | |۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی) |
| | |۱ کاربری آزاد ۳نام = میراث فرهنگی |
| | |۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز |
| | }} |
| | '''امیرخیز'''، محلهای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته میشود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفهای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله میدانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالیبافی و کبریتسازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانهها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهامبخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref> |
|
| |
|
| نقدهای مثبتی که از ابراهیم صفایی شده است عبارتند از: کتاب «رهبران مشروطه» را «درستترین پژوهش» نهضت مشروطیت میدانند که بدون تعصب، خوبیها و بدیها، خدمتها و خیانتها را آشکار میکند و راه نوینی در تاریخنگاری میگشاید. آثارش مرجع محققان است و روایتهای مردمنگارانه مانند داستان فتحالله وزیرزاده، رنجهای مردم ناشناخته را ثبت میکند. نقدهای منفی او عبارتند از: رویکرد درباری، تمرکز بر سلاطین (مانند «شاه شهید» برای ناصرالدین شاه) و نادیده گرفتن مظالم حکومتی؛ جعل، تحریف و یکسویهنویسی؛ تکیه بر منابع رسمی بدون مستندات کافی؛ نسبتهای جاهطلبی، فراماسونری و پیمانشکنی به رهبران مشروطه که بدبینی ایجاد میکند. صفایی تاریخ را از دریچه روزنامهنگار میدید و به جای وزرا، درباره وزیرزادهها نوشت. او در سال ۱۳۸۶، درگذشت و میراث دوگانهی او، نوآوری در اسناد تاریخی و انتقاد از جهتگیری سلطنتطلبانه بود.
| | == موقعیت جغرافیایی و تاریخچه == |
| | محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده میشود، یکی از محلههای قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود میشود. نام آن ممکن است از طایفهای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله میدانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروفترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی میشود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قناتهای اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین میکنند.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| == زندگی و تحصیلات ابراهیم صفایی == | | == صنایع و ویژگیهای فرهنگی == |
| ابراهیم صفایی در ۳۰ آبان ۱۲۹۲، در ملایر زاده شد. او فرزند فخرالدین بود و در خانوادهای متوسط رشد کرد.
| | از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالیهای اعلا بافته میشده که به موزههای دنیا صادر میگردید. کارخانه کبریتسازی در شرق محله، معروفترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاههای جوراببافی نیز در خانهها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روسها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| او دوره دبستان را در ملایر گذراند و با خانواده به همدان مهاجرت کرد و سپس دوره متوسطه را در مدرسه آمریکایی همدان به پایان رساند و علوم عربی مقدماتی را فراگرفت.
| | == نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان == |
| | [[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]] |
| | امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقیمانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمیروم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادتهای او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگریها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محلههای دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| === تحصیلات عالی و فعالیتهای ادبی اولیه === | | == ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه == |
| ابراهیم صفایی پس از مهاجرت به تهران، در رشتههای حقوق و ادبیات تحصیل کرد. او در انجمن ادبی حکیم نظامی، تحت نظر وحید دستگردی، دانش ادبی خود را گسترش داد و با شعر کلاسیک و سبک سنتی آشنا شد. این دوره تأثیر عمیقی بر فعالیتهای ادبی و پژوهشی بعدی او گذاشت. '''(پارسی ویکی) (باشگاه ادبیات) (ایبنا)'''
| | امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانهها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانهنشین شدند و توطئههای روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهامبخش است.<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| == فعالیتهای حرفهای و روزنامهنگاری == | | == منابع == |
| ابراهیم صفایی در سال ۱۳۱۵، به اهواز رفت و روزنامه «خوزستان» را منتشر کرد. پس از بازگشت به تهران، هفتهنامه «عسس» را بنیان گذاشت که به مسائل اجتماعی و فرهنگی میپرداخت. این فعالیتها جایگاه او را بهعنوان روزنامهنگاری با دیدگاه انتقادی تثبیت کرد. او در کنار روزنامهنگاری، در وزارت فرهنگ استخدام شد و به پژوهش و همکاری با دیگر مطبوعات ادامه داد.
| |
| | |
| === کشف قبر صائب تبریزی ===
| |
| در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی، طی سفری به اصفهان، ابراهیم صفایی قبر صائب تبریزی، شاعر برجسته دوره صفوی، را شناسایی کرد. او شرح این کشف را در مجله «ارمغان» منتشر کرد که توجه محافل ادبی را جلب نمود و نشاندهنده علاقه او به تاریخ و ادبیات کلاسیک ایران بود.
| |
| | |
| === مشاغل اداری و قضایی ===
| |
| ابراهیم صفایی پس از تحصیل در تهران، در مشاغل اداری، قضایی و فرهنگی مشغول شد. او در این دوره به پژوهش تاریخی علاقهمند شد و زمینه را برای فعالیتهای بعدیاش فراهم کرد. این تجربهها دیدگاه روزنامهنگارانه او را به تاریخ تقویت کرد، بهویژه در بررسی اسناد و روایتهای تاریخی. '''(پارسی ویکی) (باشگاه ادبیات) (ایبنا)'''
| |
| | |
| == فعالیتهای پژوهشی و تأسیس انجمن تاریخ ==
| |
| از سال ۱۳۴۶، ابراهیم صفایی صفایی به گردآوری و انتشار اسناد تاریخی قرن اخیر پرداخت. در سال ۱۳۴۷، انجمن تاریخ را تأسیس کرد و نشریه «پژوهش انجمن» را تا خرداد ۱۳۵۷ بهصورت فصلی منتشر نمود. این نشریه بستری برای ارائه اسناد و تحلیلهای تاریخی بود و به پژوهشگران کمک کرد تا به منابع معتبر دسترسی یابند.
| |
| | |
| === عضویت در نهادهای فرهنگی ===
| |
| صفایی در سال ۱۳۴۹، به عضویت کنگره تاریخ درآمد و در سال ۱۳۵۰ در کنگره تاریخ و فرهنگ ایران شرکت کرد. او در سال ۱۳۵۱ به انجمن تاریخ فرهنگستان پیوست. این عضویتها جایگاه او را بهعنوان تاریخنگاری متعهد به اسناد رسمی تثبیت کرد. '''(پارسی ویکی) (باشگاه ادبیات)'''
| |
| | |
| == آثار ادبی و پژوهشی ==
| |
| | |
| === زیربخش ۴_۱: آثار تاریخی ===
| |
| ابراهیم صفایی بیش از ۴۰ کتاب معتبر بر اساس اسناد تاریخی منتشر کرد که عمدتاً بر دوره قاجار و مشروطه تمرکز دارند. آثار شاخص شامل:
| |
| | |
| نهضت مشروطه ایران بر پایه اسناد وزارت خارجه (۱۳۷۰، واحد نشر اسناد)
| |
| | |
| رهبران مشروطه (۱۳۶۲، انتشارات جاویدان، شامل ۲۴ زندگینامه با تحلیل اسنادی)
| |
| | |
| پنجاه نامه تاریخی (۲۵۳۵ ش، چاپ حیدری)
| |
| | |
| اسناد سیاسی دوران قاجاریه (۲۵۳۵ ش، چاپ حیدری)
| |
| | |
| اسناد نویافته (چاپ شرق)
| |
| | |
| برگهای تاریخ (۲۵۳۵ ش، چاپ حیدری)
| |
| | |
| اسناد برگزیده دوران قاجاریه (۲۵۳۵ ش، چاپ حیدری)
| |
| | |
| گزارشهای سیاسی علاءالملک (۱۳۶۲، چاپ پارت)
| |
| | |
| خاطرههای تاریخی (۱۳۶۸، چاپخانه سکه)
| |
| | |
| نخست وزیران، جلد ۱ (انجمن تاریخ)
| |
| | |
| ده نفر پیشتاز
| |
| | |
| چهل خاطره از چهل سال (۱۳۷۳، انتشارات علمی)
| |
| | |
| اسناد مشروطه
| |
| | |
| مدارک تاریخی
| |
| | |
| نامههای تاریخی
| |
| | |
| یکصد سند تاریخی
| |
| | |
| دودمان عمید
| |
| | |
| نهضت ادبی ایران در عصر قاجار
| |
| | |
| آیینه خاطرات
| |
| | |
| مرقعات
| |
| | |
| یادداشتهای سفر همدان
| |
| | |
| دوره مجله انجمن تاریخ
| |
| | |
| مرزهای ناآرام
| |
| | |
| آیینه تاریخ
| |
| | |
| تاریخچه هنرستان دختران و پسران
| |
| | |
| تاریخچه هنرستان موسیقی ملی
| |
| | |
| تاریخچه هنرستان عالی موسیقی
| |
| | |
| سفرنامه طوالش
| |
| | |
| ترجمه اپرای اُرفه و اُریدس
| |
| | |
| آشفتگی در دربار مظفرالدین شاه
| |
| | |
| پژوهشی در شناخت ریشه دودمان طباطبایی
| |
| | |
| سوگنامه
| |
| | |
| دوره دو ساله هفتهنامه عسس
| |
| | |
| این آثار بر اساس اسناد وزارت خارجه، گزارشهای سیاسی و خاطرات تنظیم شدهاند. '''(پارسی ویکی) (باشگاه ادبیات) (راسخون)'''
| |
| | |
| === شعر و فعالیت ادبی ===
| |
| صفایی به سرودن شعر کلاسیک با سبک سنتی پایبند بود. اشعارش در مطبوعات و مجموعههای ادبی منتشر شد و نشاندهنده تعهد او به ادبیات سنتی ایران بود. '''(باشگاه ادبیات)'''
| |
| | |
| == دیدگاههای ابراهیم صفایی ==
| |
| | |
| === دیدگاه درباره مشروطه و رهبران آن ===
| |
| ابراهیم صفایی دیدگاه انتقادی شدیدی نسبت به جنبش مشروطه و رهبران آن داشت. او در کتاب «رهبران مشروطه» (۱۳۶۲)، ۲۴ زندگینامه از رهبران مشروطه را با تحلیل اسنادی ارائه کرد، اما به گفته منتقدان، به برخی رهبران اتهاماتی چون «جاهطلبی»، «[[فراماسونری در ایران|فراماسونری]]»، «عدم اعتقاد به مشروطه»، «پیمانشکنی»، و «ندامت» وارد کرد. او معتقد بود که «مشروطهخواهان واقعی در نهضت حضور نداشتند و بسیاری از رهبران به دنبال منافع شخصی بودند». صفایی همچنین ادعا کرده است که «سید جمالالدین اسدآبادی ایرانی نبود» و نقش او را در بیداری مشروطه کماهمیت دانست. او پایه مشروطه را قتل [[ناصرالدین شاه]] دانست و این واقعه را نقطه شروع نهضت معرفی کرد، اما با دید منفی به آن نگریست. این دیدگاهها بدبینی به قیام ضداستبدادی را در آثارش تقویت کرد. با این حال، ناشر کتاب (انتشارات جاویدان) معتقد است که صفایی «راه نوینی در تاریخنگاری گشوده و پیشوایان [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی]] را آنگونه که بودهاند معرفی کرده و سیر نهضت را با انعطافها و انحرافها بازگو کرده است». او علل مشروطه را در ۱۵ بند برشمرد، از جمله «نابسامانیهای دوره ناصری»، «تأثیر مشروطه عثمانی»، «روزنامههای بیدارکننده»، «ضعف [[مظفرالدین شاه]]»، «قیام روحانیون»، «شکست روسیه از ژاپن»، «مداخله انگلیس»، و «شوق وطنخواهان».
| |
| | |
| === دیدگاه درباره قتل ناصرالدین شاه و قاجار ===
| |
| ابراهیم صفایی قاتل ناصرالدین شاه، [[میرزارضا کرمانی|میرزا رضا کرمانی]]، را «جنایتکار» توصیف کرد و قتل او را «غافلگیرانه» دانست که «مردم و روحانیون را متأثر کرد». او به دیکتاتوری شاهان قاجار نگاه مثبتی داشت و ناصرالدین شاه را «شاه شهید» نامید، که نشاندهنده رویکرد درباریاش است. در مقابل، اعدام روحانیون مشروطهخواه مانند [[شیخ فضلالله نوری]] و [[سید عبدالله بهبهانی]] را «قتل» خواند، که این انتخاب واژگان انتقاداتی را برانگیخت. او مظالم حکومتی دوره قاجار را کمرنگ جلوه داد و بر خدمات سلاطین تأکید کرد.
| |
| | |
| === دیدگاه درباره ملی شدن صنعت نفت ===
| |
| ابراهیم صفایی درباره [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] (دهه ۱۳۲۰) نیز دیدگاه منفی داشت. او این جنبش را «بینتیجه» و تحت تأثیر «نفوذ خارجی» توصیف کرد و معتقد بود که «رهبران نهضت ملی، مانند مشروطه، فاقد صداقت و برنامهریزی بودند». این موضع با انتقاداتی مواجه شد که او را به حمایت از منافع دربار و نادیده گرفتن خواست عمومی متهم کردند. '''(راسخون) (پارسی ویکی)'''
| |
| | |
| == نقدهای مثبت بر آثار ==
| |
| | |
| === نوآوری در تاریخنگاری ===
| |
| کتاب «رهبران مشروطه» بهعنوان «درستترین پژوهش» نهضت مشروطیت شناخته میشود که «بدون تعصب، خوبیها و بدیها، خدمتها و خیانتها را آشکار میکند». ناشر این کتاب میگوید: «حقایق را پس از نیم قرن آشکار کرده و راه نوینی در تاریخنگاری گشوده است». ساختار کتاب شامل زندگینامه، فعالیتهای سیاسی-اجتماعی، آثار، تحصیلات، عقاید مذهبی-سیاسی، و گزیده سخنرانیها با استناد به ۱۱۶ منبع و فهرست اعلام است. آثار صفایی به دلیل استفاده از اسناد وزارت خارجه و گزارشهای سیاسی، مرجع محققان تاریخ معاصر است. '''(راسخون) (پارسی ویکی)'''
| |
| | |
| === رویکرد مردمنگارانه ===
| |
| صفایی تاریخ را از دریچه روزنامهنگاری دید و به جای تمرکز بر وزرا، درباره «وزیرزادهها» نوشت. او در آثارش، مانند داستان فتحالله وزیرزاده، «رنجهای مردم ناشناخته» را ثبت کرد و «واقعیتهای فساد اداری و فقر سیستماتیک» را نشان داد. این رویکرد مردمنگارانه، بهویژه در «خاطرههای تاریخی» و «چهل خاطره از چهل سال»، از نقاط قوت او شمرده میشود. '''(ایبنا) (باشگاه ادبیات)'''
| |
| | |
| == نقدهای منفی بر آثار ==
| |
| | |
| === رویکرد درباری و تحریف ===
| |
| روش تاریخنگاری ابراهیم صفایی به دلیل «درباری بودن» مورد انتقاد است. او به سلاطین قاجار ارادت داشت و مظالم حکومتی را نادیده گرفته است. تمرکز بر «شاه شهید» (ناصرالدین شاه) و کمرنگ کردن جنایات حکومتی، تاریخنگاری او را یکسویه نشان میدهد. همچنین، او اعدام روحانیون مشروطهخواه را «قتل» خواند، اما قتل ناصرالدین شاه را جنایت دانست، که این تضاد انتقاداتی را برانگیخت. '''(راسخون) (پارسی ویکی)'''
| |
| | |
| === جعل و یکسویهنویسی ===
| |
| منتقدان صفایی را به «جعل»، «تحریف»، و «یکسویهنویسی» متهم میکنند. در «رهبران مشروطه»، برخی مطالب بدون مستندات کافی ارائه شده و تکیه بر منابع رسمی-دولتی است. او به رهبران مشروطه اتهاماتی چون «جاهطلبی»، «فراماسونری»، و «انحراف مذهبی» وارد کرد که «بدبینی به قیام ضداستبدادی» ایجاد میکند. ادعای غیرایرانی بودن سید جمالالدین اسدآبادی نیز از موارد بحثبرانگیز است. '''(راسخون) (پارسی ویکی) (ایبنا)'''
| |
| | |
| == درگذشت و میراث ==
| |
| | |
| === سالهای پایانی و درگذشت ===
| |
| ابراهیم صفایی در سالهای پایانی عمرش به پژوهش تاریخی و انتشار اسناد ادامه داد. او پس از تأسیس انجمن تاریخ در ۱۳۴۷، نشریه «پژوهش انجمن» را تا خرداد ۱۳۵۷ بهصورت فصلی منتشر کرد و در این دوره، عضویت در کنگره تاریخ (۱۳۴۹)، کنگره تاریخ و فرهنگ ایران (۱۳۵۰)، و انجمن تاریخ فرهنگستان (۱۳۵۱) را بر عهده داشت. این فعالیتها نشاندهنده تعهد او به مستندسازی تاریخ معاصر بود. صفایی در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی درگذشت. جزئیات بیشتری درباره محل یا شرایط درگذشت او در دست نیست، اما تأکید بر فعالیتهای مداوم او در سالهای آخر بر ثبت اسناد و خاطرات تاریخی است. '''(پارسی ویکی) (راسخون) (ایبنا) (باشگاه ادبیات)'''
| |
| | |
| === میراث فرهنگی و تأثیرات ===
| |
| میراث ابراهیم صفایی در تاریخنگاری معاصر ایران دوگانه است: از یک سو، او با بیش از ۴۰ کتاب معتبر بر اساس اسناد، مرجعی برای محققان ایجاد کرد و راه نوینی در بررسی نهضت مشروطه و دوره قاجار گشود. آثارش، بهویژه «رهبران مشروطه»، بهعنوان «درستترین پژوهش» درباره نهضت مشروطیت شناخته میشود که «بدون تعصب، خوبیها و بدیها، خدمتها و خیانتها را آشکار میکند». برخیها میگویند که «رهبران مشروطه، شاید درستترین پژوهشی است که درباره نهضت مشروطیت ایران نوشته شده» و «حقایق را پس از نیم قرن آشکار کرده و راه نوینی در تاریخنگاری گشوده است». رویکرد مردمنگارانه صفایی، که تاریخ را از دریچه روزنامهنگاری میدید، به ثبت رنجهای مردم ناشناخته مانند داستان فتحالله وزیرزاده کمک کرد و «واقعیتهای فساد اداری و فقر سیستماتیک» را نشان داد. او همچنین بهعنوان ترانهسرایی که برای مردم ناشناخته دغدغه داشت، شناخته میشود. تاریخپژوهی که ترانه هم میسرود. شاید برای مردمی که در تاریخنگاریهایش گاه و بیگاه دغدغه آنها را داشت. '''(راسخون) (ایبنا) (پارسی ویکی) (باشگاه ادبیات)'''
| |
| | |
| از سوی دیگر، میراث صفایی با انتقادهایی همراه است که رویکرد درباری و تحریفگر او را برجسته میکند. منتقدان معتقدند آثارش مظالم حکومتی قاجار را کمرنگ جلوه میدهد و به سلاطین ارادت نشان میدهد، که این جهتگیری سلطنتطلبانه به درک متعادل تاریخ آسیب میزند. با این حال، آثارش همچنان در پژوهشهای تاریخی استفاده میشود و بحثهای تازهای درباره تاریخنگاری اسنادی برانگیخته است. '''(راسخون) (پارسی ویکی)'''
| |
| | |
| == منابع: ==
| |
| امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
|
|
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
|
| موقعیت:
|
تبریز، استان آذربایجان شرقی
|
| منطقه:
|
شمالغربی تبریز
|
| تاسیس شده:
|
نامشخص (از محلههای تاریخی تبریز)
|
| ثبت شده در:
|
۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
|
امیرخیز، محلهای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته میشود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفهای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله میدانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالیبافی و کبریتسازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانهها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهامبخش است.[۱][۲][۳]
موقعیت جغرافیایی و تاریخچه
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده میشود، یکی از محلههای قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود میشود. نام آن ممکن است از طایفهای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله میدانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروفترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی میشود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قناتهای اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین میکنند.[۱]
صنایع و ویژگیهای فرهنگی
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالیهای اعلا بافته میشده که به موزههای دنیا صادر میگردید. کارخانه کبریتسازی در شرق محله، معروفترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاههای جوراببافی نیز در خانهها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روسها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]
نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقیمانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:
«من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمیروم».
مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادتهای او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:
«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگریها اطلاع دهید».
این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محلههای دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]
ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانهها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانهنشین شدند و توطئههای روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهامبخش است.[۳]
منابع