کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{Infobox civil conflict
| نام = سید جمال‌الدین اسدآبادی
| title = استبداد صغیر
| تصویر = سید جمال‌الدین اسدآبادی.jpg
| partof = جنبش مشروطه ایران
| توضیح تصویر = پرتره سید جمال‌الدین اسدآبادی، مصلح و اندیشمند سیاسی جهان اسلام
| image = استبداد صغیر.jpg
| نام اصلی = سید جمال‌الدین حسینی
| caption =  
| زمینه فعالیت = اصلاح دینی، سیاست، نویسندگی
| date = ۲ تیر ۱۲۸۷ تا ۲۵ تیر ۱۲۸۸ (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق)
| ملیت = ایرانی یا افغانی (مورد مناقشه)
| place = تهران، تبریز، رشت، اصفهان، ایران
| تاریخ تولد = ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش)
| causes = مخالفت محمدعلی شاه با مشروطیت، حمایت روسیه از استبداد
| محل تولد = اسدآباد همدان، ایران یا کنر، افغانستان (مورد مناقشه)
| methods = سرکوب سیاسی، بمباران مجلس، قیام‌های مردمی، مبارزه مسلحانه
| والدین = سید صفی‌الدین (پدر)، سکینه بیگم (مادر)
| result = فتح تهران، خلع محمدعلی شاه، تاجگذاری احمدشاه، احیای مشروطیت
| تاریخ مرگ = ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)
| side1 = مشروطه‌خواهان {{سخ}} توده مردم {{سخ}} مجاهدان تبریز، رشت، و اصفهان {{سخ}} علمای عتبات (آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی) {{سخ}} روشنفکران (تقی‌زاده)
| محل مرگ = استانبول، عثمانی
| side2 = طرفداران استبداد {{سخ}} محمدعلی شاه {{سخ}} نیروهای قزاق {{سخ}} برخی علما (شیخ فضل‌الله نوری)
| علت مرگ = مسمومیت (مشکوک) یا بیماری
| leadfigures1 = ستارخان {{سخ}} باقرخان {{سخ}} صمصام‌السلطنه {{سخ}} محمدولی خان تنکابنی {{سخ}} آخوند خراسانی
| محل زندگی = قزوین، تهران، نجف، هند، مصر، عثمانی، پاریس، لندن
| leadfigures2 = محمدعلی شاه
| مختصات محل زندگی =
| casualties1 = صدها کشته از مشروطه‌خواهان
| مدفن = دانشگاه کابل، افغانستان
| casualties2 = کشته‌شدگان نیروهای دولتی و قزاق
| در زمان حکومت = قاجار، عثمانی، خدیو مصر
| image_size = 270 پیکسل
| اتفاقات مهم = جنبش تنباکو، انتشار العروة الوثقی، بیداری اسلامی
| نام دیگر = سید جمال‌الدین افغانی
| لقب =
| بنیانگذار =  
| پیشه = مصلح دینی، فعال سیاسی، نویسنده
| سال‌های نویسندگی = ۱۲۸۰–۱۲۷۵ ق
| سبک نوشتاری = اصلاح‌طلبانه، سیاسی، دانشنامه‌ای
| کتاب‌ها = الرد علی الدهریین
| مقاله‌ها = مقالات العروة الوثقی
| نمایشنامه‌ها =
| فیلم‌نامه‌ها =
| دیوان اشعار =
| تخلص =
| فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها) =
| همسر =
| شریک زندگی =  
| فرزندان =  
| تحصیلات = فقه، کلام، فلسفه، علوم سیاسی
| دانشگاه =  
| حوزه = اصلاح دینی، وحدت اسلامی
| شاگرد = محمد عبده
| استاد = شیخ مرتضی انصاری
| علت شهرت = بیداری اسلامی، جنبش تنباکو، وحدت اسلامی
| تأثیرگذاشته بر = محمد عبده، جنبش مشروطیت، نهضت الازهر
| تأثیرپذیرفته از = ملاصدرا، جان لاک، ژان ژاک روسو
| وبگاه =
| imdb_id =
| جوایز =
| گفتاورد =  
| امضا =  
}}
}}
'''سید جمال‌الدین اسدآبادی'''، (متولد سال ۱۲۱۷ ه.ش، اسدآباد همدان یا افغانستان – درگذشته ۱۲۷۶ ش)، یکی از برجسته‌ترین مصلحان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام در قرن نوزدهم، نقشی محوری در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد ایفا کرد. منشأ او محل مناقشه است؛ منابع ایرانی او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند، در حالی که برخی منابع افغانی، با استناد به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. این اختلاف، که ریشه در اسناد متناقض و استراتژی سیاسی او دارد، بخشی از پیچیدگی شخصیتش را نشان می‌دهد. او از کودکی نزد پدرش، سید صفی‌الدین، علوم دینی آموخت و در قزوین، تهران، نجف، و هند تحصیلات خود را در فقه، کلام، و علوم غربی گسترش داد. این آموزش‌ها، پایه‌ای برای اندیشه‌های اصلاح‌طلبانه او فراهم کرد.
'''استبداد صغیر'''، (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش، ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق) دوره‌ای بحرانی در تاریخ مشروطیت ایران بود که با تلاش [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار برای بازگرداندن قدرت مطلقه و انحلال مجلس شورای ملی آغاز شد. این دوره با به توپ بستن مجلس در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م) شروع شد و با سرکوب گسترده آزادی‌خواهان، تبعید نمایندگان، و اعدام برخی علما ادامه یافت. محمدعلی شاه، با حمایت نیروهای قزاق و روسیه، حکومتی استبدادی تشکیل داد، اما مقاومت‌های مردمی در تبریز، رشت، و اصفهان، به رهبری چهره‌هایی چون [[ستارخان]] و صمصام‌السلطنه، این استبداد را به چالش کشید. علمای عتبات، مانند [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، با فتواهای جهاد، و مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، به بسیج مردم کمک کردند. نقش خارجی‌ها، به‌ویژه حمایت روسیه از شاه و موضع دوگانه انگلیس، بحران را پیچیده کرد. این دوره با فتح تهران در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م) پایان یافت که به خلع محمدعلی شاه و تاجگذاری [[احمد شاه]] منجر شد. نقدهای مثبت این دوره را پیروزی مقاومت مردمی می‌دانند، در حالی که منتقدان به دخالت خارجی و رادیکالیسم پس از فتح اشاره دارند. استبداد صغیر [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] را احیا کرد و آگاهی سیاسی مردم را تقویت نمود.<ref name=":0">[https://mashruteh.org/wiki/index.php?title=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_-_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1_%D8%AA%D8%A7_%D9%81%D8%AA%D8%AD_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 انقلاب مشروطه - از استبداد صغیر تا فتح تهران - مشروطه]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/266471/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1 استبداد صغیر - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">کتاب «تاریخ مشروطه ایران» - احمد کسروی</ref>


سید جمال در کشورهای متعددی، از جمله افغانستان، هند، مصر، عثمانی، ایران، و اروپا، فعالیت کرد. در افغانستان، به دربار شیرعلی‌خان مشاوره داد و در هند، با نقد استعمار بریتانیا، به بیداری اسلامی کمک کرد. در مصر، طی هشت سال اقامت، با سخنرانی در الازهر و تربیت شاگردانی مانند محمد عبده، اصلاحات دینی و آموزشی را ترویج داد. در عثمانی، مجله «العروة الوثقی» را با محمد عبده منتشر کرد که به وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما به دلیل محتوای انتقادی توقیف شد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو (۱۳۰۶–۱۳۰۸ ق)، از جمله نامه به میرزای شیرازی و تحریک فتوای تحریم تنباکو، به لغو قرارداد استعماری با بریتانیا منجر شد. این حرکت، او را به چهره‌ای کلیدی در مقاومت مردمی تبدیل کرد.
== زمینه‌های استبداد صغیر ==
انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ش، با فرمان [[مظفرالدین شاه]]، مجلس شورای ملی و قانون اساسی را تأسیس کرد. این تحول، نوید دموکراسی می‌داد، اما محمدعلی شاه، که در ۱۲۸۵ ش به تخت نشست، از ابتدا مخالف مشروطه بود و خواستار قدرت مطلقه بود. او با حمایت روسیه، که به دنبال حفظ منافع خود بود، علیه مجلس توطئه کرد. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، با فتواهای حمایتی، مشروطه را تقویت کردند. مطبوعات، مانند حبل‌المتین، توطئه‌های شاه را افشا کردند و افکار عمومی را بسیج نمودند.<ref name=":1" /><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4693/4711/37502/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1 داستان استبداد صغیر - حوزه]</ref><ref name=":2" />


اندیشه‌های او بر وحدت اسلامی، اصلاح دینی، و مبارزه با استعمار و استبداد متمرکز بود. در کتاب «الرد علی الدهریین»، از سازگاری اسلام با علم و عقل دفاع کرد و در مقالات و سخنرانی‌هایش، آموزش مدرن و بازگشت به اصول اولیه اسلام را تبلیغ نمود. او استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست و از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و عبدالحمید دوم، انتقاد کرد. این ایده‌ها، او را به «پدر بیداری اسلامی» تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند برنامه عملی مشخصی ارائه نکرد.
=== آغاز بحران ===
[[پرونده:بمباران مجلس.jpg|جایگزین=به توپ‌بستن مجلس|بندانگشتی|269x269پیکسل|به توپ‌بستن مجلس]]
در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م)، محمدعلی شاه با نیروهای قزاق و حمایت روسیه، مجلس را بمباران کرد. این اقدام ده‌ها نفر را کشت و نمایندگان را تبعید یا زندانی کرد. شاه حکومتی استبدادی تشکیل داد و آزادی‌خواهان را سرکوب نمود. انگلیس، با موضعی دوگانه، از شاه حمایت کرد تا نفوذ روسیه را تعدیل کند. خاطرات [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]] نشان می‌دهد که روشنفکران، مانند خودش، در این دوره به تبعید رفتند و مقاومت را از خارج سازماندهی کردند.<ref name=":0" /><ref name=":4">[http://tarikhirani.ir/fa/news/7564/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85 خاطرات تقی‌زاده از دوران استبداد صغیر - تاریخ ایرانی]</ref><ref name=":5">کتاب «انقلاب مشروطه ایران» - عباس میرزا معزالسلطنه</ref>


نقدهای مثبت، او را به دلیل بیداری ملت‌ها، ترویج وحدت شیعه و سنی، و تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی در ایران (مشروطیت)، مصر (نهضت الازهر)، و عثمانی ستایش می‌کنند. با این حال، انتقاداتی نیز وجود دارد؛ برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدرک قوی است. دیگران، نقش او در جنبش‌ها را بزرگ‌نمایی‌شده و ایده‌هایش را فاقد نظام‌مندی می‌دانند. برخی منابع، او را به تندروی و ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» متهم کرده‌اند.
== رویدادهای کلیدی ==


سید جمال در ۱۲۷۵ ق در استانبول درگذشت، احتمالاً به دلیل مسمومیت به دستور عبدالحمید دوم، هرچند برخی بیماری سرطان را علت مرگ می‌دانند. پیکرش ابتدا در استانبول دفن شد و در ۱۳۲۳ ش به کابل منتقل گردید، جایی که مقبره‌اش در دانشگاه سید جمال‌الدین نمادی از میراث اوست. این انتقال، به مناقشه هویت دامن زد. میراث او در جنبش‌های اصلاحی، وحدت اسلامی، و مقاومت ضداستعماری همچنان مورد مطالعه است و جایگاهش به عنوان یکی از پیشگامان اصلاح در جهان اسلام غیرقابل انکار است. این مقاله، با استناد به منابع معتبر، زندگی، اندیشه‌ها، و نقدهای مثبت و منفی او را به‌صورت بی‌طرفانه بررسی می‌کند. (۷۹۵ کلمه)
=== سرکوب و مقاومت ===
محمدعلی شاه سرکوب گسترده‌ای را آغاز کرد و صدها نفر در تهران کشته یا زندانی شدند. در تبریز، ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] با کمیته‌های مخفی مقاومت کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، این قیام‌ها را مشروع دانست. مطبوعات تبعیدی، مانند صور اسرافیل، روحیه مقاومت را حفظ کردند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


== بخش ۱: زندگی اولیه و منشأ (گسترش‌یافته) ==
=== نقش خارجی‌ها ===
روسیه با اعزام نیرو از محمدعلی شاه حمایت کرد. قرارداد ۱۹۰۷، که ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد، این دخالت را تسهیل نمود. انگلیس ابتدا از شاه حمایت کرد، اما بعدها به مشروطه‌خواهان نزدیک شد. بر اساس خاطرات حسن تقی‌زاده، روشنفکران تبعیدی از طریق مطبوعات، مانند حبل‌المتین، دخالت خارجی را افشا کردند. این پیچیدگی‌ها بحران را بین‌المللی کرد.<ref name=":4" /><ref name=":5" />


=== زیربخش ۱٫۱: تولد و مناقشه هویت ===
== پایان استبداد صغیر ==
سید جمال‌الدین اسدآبادی در سال ۱۲۵۴ ق (۱۲۱۷ ش) به دنیا آمد، اما محل تولد او موضوع مناقشه‌ای تاریخی است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، او را زاده اسدآباد همدان و از خانواده‌ای شیعه معرفی می‌کنند، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌هایی که به ریشه ایرانی اشاره دارند. در مقابل، برخی منابع افغانی، مانند همصنفی، با تأکید بر فعالیت‌های او در کابل و استفاده از لقب «افغانی»، او را متولد منطقه کنر افغانستان و سنی‌مذهب می‌دانند. بریتانیکا پیشنهاد می‌کند که استفاده او از نام «افغانی» استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین بود، بدون انکار قطعی ریشه ایرانی. برخی مورخان، مانند محمد محیط طباطبایی در کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی»، معتقدند که او به عمد هویت خود را مبهم نگه داشت تا در کشورهای مختلف اسلامی نفوذ کند. این ابهام، نه‌تنها به پیچیدگی شخصیت او افزوده، بلکه بحث‌های ملی‌گرایانه را نیز دامن زده است. (روایت، دانشگاه سید جمال‌الدین، بریتانیکا)


=== زیربخش ۱٫۲: کودکی و محیط خانوادگی ===
=== قیام‌های محلی ===
سید جمال در خانواده‌ای مذهبی و دانش‌دوست پرورش یافت. پدرش، سید صفی‌الدین، از سادات اسدآباد و فردی آگاه به علوم دینی بود که از کودکی به آموزش فرزندش اهمیت داد. مادرش، سکینه بیگم، زنی باسواد و آشنا با متون دینی بود که نقش مهمی در تربیت فکری او داشت. از پنج‌سالگی، سید جمال نزد پدرش فقه، اصول، منطق، و کلام را آموخت و با متون کلاسیک اسلامی، از جمله قرآن و احادیث، آشنا شد. در هفت‌سالگی به قزوین نقل مکان کرد، جایی که در مکتب‌خانه‌های محلی و تحت نظر اساتیدی مانند شیخ محمدتقی قزوینی، به مطالعه علوم سنتی ادامه داد. بعدها در تهران، با علمایی مانند آقا سید صادق طباطبایی آشنا شد که بر دیدگاه‌های مذهبی و اجتماعی او تأثیر گذاشت. این محیط، روحیه اصلاح‌طلبی و تعهد به عدالت را در او تقویت کرد و او را برای فعالیت‌های بعدی آماده ساخت. (راسخون، دانشگاه سید جمال‌الدین)
در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، مقاومت‌های مردمی در شهرهای مختلف گسترش یافت. در تبریز، ستارخان و باقرخان با تشکیل کمیته‌های مخفی، در برابر نیروهای قزاق ایستادگی کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، این قیام‌ها را مشروع دانستند و به اتحاد مشروطه‌خواهان کمک کردند. مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، با افشای سرکوب‌ها، روحیه مقاومت را تقویت کردند. این قیام‌ها پایه‌های استبداد را سست نمودند.<ref name=":3" /><ref name=":0" /><ref name=":2" />


== بخش ۲: تحصیلات و شکل‌گیری اندیشه‌ها (گسترش‌یافته) ==
=== فتح تهران ===
در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م)، نیروهای مشروطه‌خواه از تبریز، رشت، و اصفهان تهران را فتح کردند. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد و از سلطنت خلع شد. احمدشاه، پسر ۱۲ساله او، تاجگذاری کرد و نایب‌السلطنه‌ای برای اداره کشور تعیین شد. عباس میرزا معزالسلطنه، این پیروزی را نتیجه اتحاد مردم و گروه‌های محلی می‌داند. فتح تهران مشروطیت را احیا کرد، هرچند مذاکرات پس از فتح تحت تأثیر دخالت‌های خارجی، به‌ویژه روسیه، قرار داشت.<ref name=":5" /><ref name=":1" />


=== زیربخش ۲٫۱: تحصیلات دینی در نجف ===
== دیدگاه مورخان ==
سید جمال در ۱۲سالگی به نجف سفر کرد و در محضر شیخ مرتضی انصاری، یکی از برجسته‌ترین مراجع شیعه، به تحصیل فقه، اصول، و کلام پرداخت. این دوره، که حدود چهار سال طول کشید، دانش عمیقی از فقه شیعی و روش‌های اجتهاد به او بخشید. او همچنین با آثار فلسفی اسلامی، مانند نوشته‌های ملاصدرا و ابن‌سینا، آشنا شد که بعدها در استدلال‌هایش برای سازگاری اسلام با عقلانیت به کار گرفت. محیط نجف، با حضور علمای برجسته، او را با مسائل جهان اسلام، از جمله تفرقه مذهبی و ضعف سیاسی، مواجه کرد و پرسشگری درباره انحطاط امت اسلامی را در او برانگیخت. این تجربه، پایه‌ای برای ایده‌های وحدت‌گرایانه او شد. (راسخون)
استبداد صغیر نقطه عطفی در تاریخ مشروطیت بود. برخی منابع مقاومت‌های مردمی و فتواهای علما را عامل احیای مشروطه می‌دانند. اما احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» معتقد است که اعدام‌هایی مانند [[شیخ فضل‌الله نوری]]، که از استبداد حمایت کرد، به رادیکالیسم سیاسی و شکاف اجتماعی منجر شد. دخالت روسیه، که از محمدعلی شاه حمایت کرد، و موضع دوگانه انگلیس بحران را تشدید نمود. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که اختلافات میان علما و روشنفکران، مانند شیخ فضل‌الله و آخوند خراسانی، به پیچیدگی‌ها افزود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


=== زیربخش ۲٫۲: تحصیلات در هند و تأثیرات غربی ===
=== میراث ===
در ۱۷سالگی، سید جمال به هند سفر کرد و در شهرهایی مانند بمبئی و کلکته با علوم غربی، از جمله فلسفه، علوم سیاسی، و ریاضیات، آشنا شد. او در هند با آثار فلاسفه‌ای مانند جان لاک و ژان ژاک روسو آشنا شد که بر دیدگاه‌هایش درباره آزادی و حاکمیت مردمی تأثیر گذاشت. مواجهه با استعمار بریتانیا در هند، به‌ویژه پس از قیام ۱۲۷۳ ق (۱۲۳۶ ش)، او را به نقد استعمار و بررسی علل عقب‌ماندگی جوامع اسلامی سوق داد. او در این دوره، زبان انگلیسی را آموخت و با مطالعه نشریات غربی، درک عمیقی از نظام‌های سیاسی مدرن پیدا کرد. این تجربه، او را به این باور رساند که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای علمی غرب استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی خود را از دست بدهند. (مزدک‌نامه، بریتانیکا)
فتح تهران در سا ۱۲۸۸ ش، مجلس دوم را تشکیل داد و قانون اساسی را تقویت کرد. عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» این دوره را نماد قدرت مردم می‌داند. نقش علما و مطبوعات، مانند حبل‌المتین، الگویی برای مبارزات بعدی شد. اما نفوذ خارجی، به‌ویژه روسیه، ضعف استقلال ایران را نشان داد. با این حال اختلافات داخلی میان مشروطه‌خواهان چالش‌هایی برای دموکراسی ایجاد کرد. استبداد صغیر با نمایش مقاومت و محدودیت‌ها، آگاهی سیاسی مردم را افزایش داد و بر تاریخ ایران اثر گذاشت.<ref name=":3" /><ref name=":5" />


== بخش ۳: سفرها و فعالیت‌های بین‌المللی ==
== منابع ==
 
=== زیربخش ۳٫۱: فعالیت‌ها در پاریس و لندن ===
سید جمال در دهه ۱۲۹۰ ق به اروپا، به‌ویژه پاریس و لندن، سفر کرد و با روشنفکران غربی و مهاجران شرقی تعامل داشت. در پاریس، او با همکاری محمد عبده، مجله «العروة الوثقی» را در سال ۱۲۹۰ ق منتشر کرد که به نقد استعمار و ترویج وحدت اسلامی می‌پرداخت. او در سخنرانی‌هایش در پاریس، از جمله در محافل دانشگاهی، از ضرورت اصلاحات در جهان اسلام دفاع کرد و با شخصیت‌هایی مانند ارنست رنان، فیلسوف فرانسوی، درباره رابطه دین و علم مناظره کرد. در لندن، با دیپلمات‌های بریتانیایی و فعالان ضداستعماری دیدار کرد و تلاش کرد حمایت آن‌ها را برای جنبش‌های اسلامی جلب کند. این سفرها، دیدگاه جهانی او را تقویت کرد و او را به یکی از اولین اندیشمندان اسلامی تبدیل کرد که در سطح بین‌المللی فعالیت کرد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)
 
=== زیربخش ۳٫۲: فعالیت‌ها در روسیه ===
در اواخر دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به روسیه سفر کرد تا با مقامات این کشور درباره مقابله با نفوذ بریتانیا در منطقه گفت‌وگو کند. او معتقد بود که رقابت میان قدرت‌های استعماری، مانند روسیه و بریتانیا، می‌تواند فرصتی برای تقویت استقلال کشورهای اسلامی باشد. در سن‌پترزبورگ، او با دیپلمات‌ها و روشنفکران دیدار کرد و مقالاتی در نشریات محلی منتشر نمود که به نقد سیاست‌های استعماری بریتانیا در هند و خاورمیانه می‌پرداخت. این فعالیت‌ها، هرچند کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده تلاش او برای استفاده از دیپلماسی بین‌المللی در راستای اهداف ضداستعماری بود. با این حال، برخی منابع، مانند رویداد۲۴، این اقدامات را نشانه‌ای از عمل‌گرایی بیش از حد یا حتی همکاری با قدرت‌های خارجی می‌دانند که به اعتبار او آسیب زده است. (رویداد۲۴)
 
== بخش ۳: فعالیت‌های سیاسی و اصلاحی ==
 
=== زیربخش ۳٫۱: آغاز فعالیت‌های سیاسی در افغانستان و هند ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی فعالیت‌های سیاسی خود را از دهه ۱۲۸۰ ق (حدود ۱۲۴۰ ش) آغاز کرد. در ۱۲۸۴ ق به کابل سفر کرد و به دربار امیر شیرعلی‌خان راه یافت. او با ارائه مشاوره‌های سیاسی، به‌ویژه در زمینه تقویت استقلال افغانستان در برابر نفوذ بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات حکومتی را ترویج دهد. با این حال، پس از تغییر قدرت در کابل و روی کار آمدن محمداعظم‌خان، او به دلیل مواضع سیاسی‌اش از افغانستان اخراج شد. در هند، که تحت سلطه استعمار بریتانیا بود، سید جمال با مشاهده ضعف‌های جوامع اسلامی و تأثیرات استعمار، به سخنرانی و نگارش مقالاتی پرداخت که بر بیداری اسلامی و مقاومت در برابر نفوذ خارجی تأکید داشت. او در هند با علما و روشنفکران محلی ارتباط برقرار کرد و ایده‌های وحدت اسلامی را مطرح نمود، هرچند این فعالیت‌ها باعث حساسیت مقامات بریتانیایی و اخراج او از هند شد. این دوره، پایه‌ای برای فعالیت‌های بعدی او در کشورهای اسلامی و اروپا شد. (راسخون)
 
=== زیربخش ۳٫۲: نقش در مصر و عثمانی ===
در دهه ۱۲۹۰ ق، سید جمال به مصر سفر کرد و به مدت هشت سال (۱۲۹۴–۱۳۰۲ ق) در قاهره اقامت داشت. او در دانشگاه الازهر و محافل روشنفکری مصر سخنرانی‌هایی ایراد کرد که بر اصلاح دینی، آموزش مدرن، و مبارزه با استبداد خدیو مصر متمرکز بود. او شاگردانی مانند محمد عبده را تربیت کرد که بعدها از رهبران اصلاح دینی شدند. فعالیت‌هایش در مصر، از جمله تأسیس انجمن‌های مخفی برای ترویج آزادی‌خواهی، باعث شد خدیو اسماعیل او را در ۱۲۹۶ ق اخراج کند. پس از مصر، به استانبول رفت و در دربار عثمانی مورد استقبال قرار گرفت، اما سخنرانی‌هایش علیه استبداد و ترویج اصلاحات، حساسیت سلطان عبدالحمید دوم را برانگیخت و منجر به محدودیت فعالیت‌هایش شد. او در این دوره، مجله «العروة الوثقی» را با همکاری محمد عبده منتشر کرد که به ترویج وحدت اسلامی و نقد استعمار می‌پرداخت، اما این نشریه نیز پس از چند شماره توقیف شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)
 
=== زیربخش ۳٫۳: نقش در جنبش تنباکو در ایران ===
بازگشت سید جمال به ایران در ۱۳۰۶ ق، نقطه عطفی در فعالیت‌های سیاسی او بود. او با سخنرانی‌های آتشین در تهران و شهرهای دیگر، علیه استبداد ناصرالدین شاه قاجار و قراردادهای استعماری، به‌ویژه قرارداد تنباکو با بریتانیا، اعتراض کرد. نامه او به میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعه، نقش مهمی در صدور فتوای تحریم تنباکو داشت که به لغو قرارداد منجر شد. این حرکت، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های موفق مقاومت مردمی علیه استعمار در ایران شناخته می‌شود. با این حال، مواضع تند او علیه دربار قاجار، باعث تبعیدش به عثمانی در ۱۳۰۸ ق شد. این دوره، او را به چهره‌ای محوری در جنبش‌های ضداستعماری ایران تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند نقش او در این جنبش بیش از حد برجسته شده است. (دانشگاه سید جمال‌الدین)
 
== بخش ۴: اندیشه‌ها و آثار ==
 
=== زیربخش ۴٫۱: وحدت اسلامی و اصلاح دینی ===
اندیشه محوری سید جمال، وحدت اسلامی بود که به دنبال اتحاد شیعه و سنی برای مقابله با استعمار و احیای تمدن اسلامی بود. او معتقد بود که انحطاط جوامع اسلامی نتیجه دوری از اصول اولیه اسلام، نفوذ استعمار، و استبداد حکام است. در کتاب «الرد علی الدهریین»، او به نقد مادی‌گرایی و دفاع از عقلانیت اسلامی پرداخت و استدلال کرد که اسلام با علم و پیشرفت سازگار است. او همچنین از آموزش مدرن، به‌ویژه علوم طبیعی و سیاسی، حمایت می‌کرد و معتقد بود که جوامع اسلامی باید از دستاوردهای غرب برای تقویت خود استفاده کنند، بدون آنکه هویت دینی‌شان را از دست بدهند. این دیدگاه، در سخنرانی‌هایش در مصر، هند، و عثمانی و در مقالات «العروة الوثقی» بازتاب یافت. (مزدک‌نامه)
 
=== زیربخش ۴٫۲: مبارزه با استعمار و استبداد ===
سید جمال استعمار بریتانیا و روس را بزرگ‌ترین تهدید برای جهان اسلام می‌دانست. او در آثار و سخنرانی‌هایش، به نقد قراردادهای استعماری، مانند امتیاز تنباکو، و نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب پرداخت. او همچنین از حکام مستبد، مانند ناصرالدین شاه و سلطان عبدالحمید، انتقاد کرد و خواستار اصلاحات حکومتی و مشارکت مردم در اداره امور شد. این ایده‌ها، او را به یکی از پیشگامان جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام تبدیل کرد، هرچند برخی معتقدند او در عمل نتوانست ساختارهای منسجمی برای تحقق این ایده‌ها ایجاد کند. (دبیری مهر)
 
== بخش ۵: آثار و فعالیت‌های فکری ==
 
=== زیربخش ۵٫۱: مجله العروة الوثقی و تأثیرات آن ===
یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فکری سید جمال‌الدین اسدآبادی، انتشار مجله «العروة الوثقی» در سال ۱۲۹۰ ق (۱۲۵۲ ش) در پاریس بود. این مجله، که با همکاری محمد عبده منتشر شد، به عنوان یکی از اولین نشریات جهان اسلام شناخته می‌شود که به‌طور خاص به مسائل سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداخت. هدف اصلی مجله، ترویج وحدت اسلامی میان شیعه و سنی، نقد استعمار غرب، و بیداری ملت‌های اسلامی در برابر استبداد حکام بود. مقالات آن، که به زبان عربی منتشر می‌شد، به موضوعاتی مانند اصلاح نظام‌های حکومتی، آموزش مدرن، و احیای تمدن اسلامی می‌پرداخت. العروة الوثقی در کشورهای اسلامی، از جمله مصر، ایران، و عثمانی، توزیع شد، اما به دلیل محتوای انتقادی‌اش، پس از ۱۸ شماره توسط مقامات استعماری و عثمانی توقیف گردید. این نشریه، تأثیر عمیقی بر روشنفکران معاصر، از جمله در ایران و مصر، گذاشت و به عنوان منبعی برای جنبش‌های اصلاحی بعدی شناخته شد. با وجود توقیف، نسخه‌های مخفیانه آن همچنان در میان فعالان سیاسی دست به دست می‌شد. (مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)
 
=== زیربخش ۵٫۲: کتاب «الرد علی الدهریین» ===
کتاب «الرد علی الدهریین» (نقد مادی‌گرایان) یکی از آثار کلیدی سید جمال است که در پاسخ به ایده‌های مادی‌گرایانه و الحادی برخی روشنفکران زمانه‌اش نوشته شد. این کتاب، که در اصل به عربی نگاشته و بعدها به فارسی ترجمه شد، استدلال می‌کند که اسلام نه‌تنها با علم و عقلانیت سازگار است، بلکه می‌تواند پایه‌ای برای پیشرفت جوامع اسلامی باشد. سید جمال در این اثر، به نقد دیدگاه‌هایی پرداخت که دین را مانع ترقی می‌دانستند و تأکید کرد که اصول اسلامی، مانند عقل و عدالت، با دستاوردهای علمی غرب همخوانی دارد. او همچنین از تمدن اسلامی به عنوان نیرویی برای مقابله با استعمار دفاع کرد. این کتاب، به دلیل سبک استدلالی و زبان روشن، در میان علما و روشنفکران جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت و به ترویج گفتمان اصلاح دینی کمک کرد. (مزدک‌نامه)
 
=== زیربخش ۵٫۳: دیگر آثار و سخنرانی‌ها ===
سید جمال علاوه بر «الرد علی الدهریین» و «العروة الوثقی»، مقالات و سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف ارائه کرد. سخنرانی‌های او در مصر، به‌ویژه در دانشگاه الازهر، بر آموزش مدرن و اصلاح نظام‌های دینی و سیاسی متمرکز بود. او همچنین در هند، عثمانی، و اروپا مقالاتی در نشریات محلی منتشر کرد که به موضوعاتی مانند ضرورت وحدت اسلامی، نقد استعمار، و اصلاحات اجتماعی می‌پرداخت. بسیاری از این آثار به دلیل شرایط سیاسی زمان، به‌صورت پراکنده منتشر شدند و برخی از آن‌ها بعدها توسط شاگردانش، مانند محمد عبده، گردآوری شد. این فعالیت‌های فکری، او را به یکی از پیشگامان جنبش بیداری اسلامی تبدیل کرد، هرچند برخی منتقدان معتقدند که آثارش فاقد نظام‌مندی کافی برای ارائه یک برنامه عملی جامع بود. (دبیری مهر)
 
== بخش ۶: نقدها و ارزیابی‌ها ==
 
=== زیربخش ۶٫۱: نقدهای مثبت ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی به دلیل نقشش در بیداری اسلامی و مبارزه با استعمار، از سوی بسیاری از مورخان و روشنفکران ستایش شده است. او به عنوان «شیپور بیداری مسلمانان» شناخته می‌شود، زیرا با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، آگاهی سیاسی و اجتماعی را در جوامع اسلامی گسترش داد. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، تربیت شاگردانی مانند محمد عبده در مصر، و تأثیرگذاری بر جنبش‌های اصلاحی در عثمانی، از دستاوردهای برجسته‌اش است. او همچنین به دلیل تأکید بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان یکی از اولین اندیشمندانی شناخته می‌شود که این ایده را در سطح جهانی مطرح کرد. منابع متعدد، از جمله کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی، او را به عنوان یک مصلح پیشرو معرفی می‌کنند که با ترکیب عقلانیت اسلامی و علوم مدرن، راهی برای احیای تمدن اسلامی گشود. (ایبنا)
 
=== زیربخش ۶٫۲: نقدهای منفی و مناقشات ===
با وجود ستایش‌ها، سید جمال با انتقاداتی نیز مواجه بوده است. برخی او را به وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند، هرچند این اتهامات اغلب بدون مدارک قوی مطرح شده‌اند. دیگر منتقدان، مانند برخی مورخان غربی، معتقدند که نقش او در جنبش‌های اصلاحی بیش از حد بزرگ‌نمایی شده و او در عمل نتوانست ساختارهای پایداری برای تحقق ایده‌هایش ایجاد کند. مناقشه هویت (ایرانی یا افغانی بودن) نیز به انتقادات دامن زده است؛ برخی منابع افغانی، مانند آنچه در وب‌سایت همصنفی آمده، تأکید دارند که او از کنر افغانستان بود و استفاده از نام «اسدآبادی» را تاکتیکی برای فعالیت در ایران می‌دانند. همچنین، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، او را به دلیل ترویج «اسلام‌گرایی رادیکال» مورد نقد قرار داده‌اند، و معتقدند که ایده‌هایش گاهی به تندروی منجر شده است. این انتقادات، پیچیدگی شخصیت و تأثیر او را نشان می‌دهد. (رویداد۲۴، همصنفی)
 
== بخش ۷: وفات و پایان زندگی ==
 
=== زیربخش ۷٫۱: تبعید به عثمانی و مرگ مشکوک ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی پس از فعالیت‌های گسترده در ایران، به‌ویژه نقشش در جنبش تنباکو، در سال ۱۳۰۸ ق (۱۲۷۰ ش) به دستور ناصرالدین شاه قاجار از ایران تبعید شد و به عثمانی بازگشت. در استانبول، ابتدا مورد استقبال سلطان عبدالحمید دوم قرار گرفت، اما به دلیل مواضع انتقادی‌اش علیه استبداد و نفوذ استعمار، به تدریج تحت نظارت شدید قرار گرفت. او در سال‌های پایانی عمرش، عملاً در حصر خانگی بود و اجازه فعالیت سیاسی نداشت. در ۱۲۷۵ ق (۱۲۷۶ ش)، در سن ۵۸ سالگی در استانبول درگذشت. منابع متعدد، از جمله تبیان، مرگ او را مشکوک و احتمالاً ناشی از مسمومیت به دستور سلطان عبدالحمید دوم می‌دانند، که از نفوذ فکری سید جمال هراس داشت. برخی دیگر معتقدند که او به دلیل بیماری سرطان فک درگذشت، اما شواهد قطعی برای این ادعا وجود ندارد. این ابهام، به پیچیدگی شخصیت و تأثیرات سیاسی او افزوده است. (تبیان)
 
=== زیربخش ۷٫۲: مقبره و یادبود ===
پس از مرگ، پیکر سید جمال ابتدا در قبرستان شیخ‌لر استانبول دفن شد. در سال ۱۳۲۳ ش (۱۹۴۴ م)، به درخواست دولت افغانستان، بقایای او به کابل منتقل شد و در محوطه دانشگاه کابل، که اکنون دانشگاه سید جمال‌الدین نام دارد، دفن گردید. مقبره او به عنوان نمادی از میراث فکری‌اش در افغانستان حفظ شده و مورد احترام است. این انتقال، به مناقشه هویت او دامن زد، زیرا برخی آن را نشانه‌ای از ریشه افغانی او دانستند، در حالی که منابع ایرانی تأکید دارند که این اقدام صرفاً به دلیل فعالیت‌هایش در افغانستان بود. آرامگاه او امروز به عنوان مکانی برای بزرگداشت ایده‌های وحدت اسلامی و مبارزه با استعمار شناخته می‌شود. (همصنفی)
 
== بخش ۸: میراث و تأثیرات ==
 
=== زیربخش ۸٫۱: تأثیر بر جنبش‌های اصلاحی ===
سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان یکی از پیشگامان بیداری اسلامی، تأثیر عمیقی بر جنبش‌های اصلاحی در جهان اسلام گذاشت. در مصر، شاگردش محمد عبده ایده‌های او را در اصلاح دینی و آموزش مدرن پیش برد و نهضت الازهر را تحت تأثیر قرار داد. در ایران، نقش او در جنبش تنباکو به عنوان نقطه عطفی در مقاومت مردمی علیه استعمار شناخته می‌شود و الهام‌بخش جنبش مشروطیت بود. در عثمانی، ایده‌های وحدت اسلامی او بر جوانان ترک تأثیر گذاشت، هرچند با مقاومت دربار مواجه شد. کتاب «زندگی و اندیشه‌های سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی» نوشته محمد محیط طباطبایی تأکید دارد که او با ترویج عقلانیت و وحدت، پایه‌گذار گفتمان مدرن اسلامی بود. تأثیر او در هند نیز بر جنبش‌های ضداستعماری، مانند نهضت علیگره، قابل مشاهده است. (ایبنا)
 
=== زیربخش ۸٫۲: مناقشه هویت و تأثیرات آن ===
مناقشه بر سر هویت سید جمال (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان ادامه دارد و بر میراث او سایه افکنده است. منابع ایرانی، مانند دانشگاه سید جمال‌الدین، با استناد به اسناد خانوادگی و دست‌نوشته‌ها، او را زاده اسدآباد همدان و شیعه می‌دانند. در مقابل، منابع افغانی، مانند همصنفی، با اشاره به فعالیت‌هایش در کابل و استفاده از نام «افغانی»، او را از کنر افغانستان و سنی‌مذهب معرفی می‌کنند. برخی مورخان، مانند آنچه در بریتانیکا آمده، معتقدند که او از نام «افغانی» به‌صورت استراتژیک برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین استفاده کرد، بدون آنکه این لزوماً به معنای انکار ریشه ایرانی‌اش باشد. این مناقشه، نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیت او و تلاشش برای ایجاد وحدت در جهان اسلام است، اما گاهی به سوءتفاهم‌ها و جدل‌های ملی‌گرایانه منجر شده است. (روایت، بریتانیکا)
 
== بخش ۹: ارزیابی کلی و اهمیت تاریخی ==
سید جمال‌الدین اسدآبادی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های قرن نوزدهم جهان اسلام، جایگاهی منحصربه‌فرد در تاریخ جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی دارد. فعالیت‌های او در کشورهای مختلف، از جمله ایران، مصر، عثمانی، هند، و افغانستان، نشان‌دهنده تلاشی گسترده برای احیای عزت و قدرت جوامع اسلامی در برابر استعمار و استبداد بود. نقش او در جنبش تنباکو در ایران، به عنوان یکی از اولین نمونه‌های مقاومت مردمی علیه قراردادهای استعماری، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ضداستعماری ایران محسوب می‌شود. انتشار مجله «العروة الوثقی» و نگارش «الرد علی الدهریین» نیز از او چهره‌ای پیشرو در گفتمان اصلاح دینی و وحدت اسلامی ساخت. این آثار، با ترویج عقلانیت و نقد انحطاط، الهام‌بخش روشنفکران و فعالان سیاسی در سراسر جهان اسلام شدند.
 
تأثیر او بر شاگردانش، مانند محمد عبده در مصر، و بر جنبش‌هایی مانند مشروطیت در ایران و نهضت‌های اصلاحی در عثمانی و هند، نشان‌دهنده عمق نفوذ فکری اوست. تأکید او بر وحدت شیعه و سنی، به عنوان راهی برای مقابله با تفرقه و نفوذ استعمار، یکی از نوآورانه‌ترین جنبه‌های اندیشه‌اش بود. همچنین، حمایت او از آموزش مدرن و سازگاری اسلام با علم، دیدگاه‌های سنتی در جوامع اسلامی را به چالش کشید و راه را برای گفتمان‌های بعدی هموار کرد.
 
با این حال، شخصیت و فعالیت‌های او بدون حاشیه نبودند. مناقشه بر سر هویت او (ایرانی یا افغانی بودن) همچنان موضوع بحث است و برخی منابع، استفاده او از نام «افغانی» را استراتژی سیاسی برای جلب حمایت در مناطق سنی‌نشین می‌دانند. انتقاداتی مانند اتهام وابستگی به فراماسونری، نبود برنامه عملی مشخص، یا تندروی در ایده‌ها نیز بخشی از ارزیابی‌های تاریخی او را تشکیل می‌دهند. این جنبه‌ها، پیچیدگی شخصیت او را نشان می‌دهند و بر نیاز به مطالعه دقیق‌تر اسناد تاریخی تأکید دارند.
 
اهمیت تاریخی سید جمال در توانایی او برای پیوند دادن عقلانیت اسلامی با نیازهای عصر مدرن نهفته است. او به عنوان پلی میان سنت و تجدد، و میان شرق و غرب، شناخته می‌شود که تلاش کرد جوامع اسلامی را از انحطاط به سوی پیشرفت هدایت کند. جایگاه او در تاریخ، به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر جنبش‌های اصلاحی و بیداری اسلامی، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است، هرچند نیازمند بررسی بی‌طرفانه برای درک کامل تأثیرات و محدودیت‌هایش است. (دانشگاه سید جمال‌الدین، ایبنا)
 
=== زیربخش ۸٫۳: ارزیابی کلی ===
میراث سید جمال در سه حوزه کلیدی خلاصه می‌شود: وحدت اسلامی، مبارزه با استعمار، و اصلاح دینی. او با سخنرانی‌ها، آثار، و فعالیت‌های سیاسی‌اش، به آگاهی‌بخشی در جوامع اسلامی کمک کرد و الهام‌بخش نسل‌های بعدی، از جمله روشنفکران مشروطه در ایران و اصلاح‌گران مصری، شد. با این حال، برخی منتقدان، مانند منبع رویداد۲۴، معتقدند که ایده‌های او گاهی به تندروی منجر شد و نبود برنامه عملی مشخص، از تأثیرگذاری پایدار ایده‌هایش کاست. همچنین، اتهاماتی مانند وابستگی به فراماسونری یا همکاری با قدرت‌های خارجی، هرچند بدون مدارک قوی، به شهرت او آسیب زده است. با این وجود، نقش او به عنوان «پدر بیداری اسلامی» غیرقابل انکار است و آثارش همچنان موضوع مطالعه در تاریخ و فلسفه سیاسی است. (رویداد۲۴، مزدک‌نامه)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۲۹

برای صفحه تمرین.jpg
استبداد صغیر
بخشی از جنبش مشروطه ایران
استبداد صغیر.jpg
تاریخ۲ تیر ۱۲۸۷ تا ۲۵ تیر ۱۲۸۸ (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق)
مکانتهران، تبریز، رشت، اصفهان، ایران
علت‌هامخالفت محمدعلی شاه با مشروطیت، حمایت روسیه از استبداد
روش‌هاسرکوب سیاسی، بمباران مجلس، قیام‌های مردمی، مبارزه مسلحانه
نتیجهفتح تهران، خلع محمدعلی شاه، تاجگذاری احمدشاه، احیای مشروطیت
طرف‌های درگیری مدنی
مشروطه‌خواهان
توده مردم
مجاهدان تبریز، رشت، و اصفهان
علمای عتبات (آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی)
روشنفکران (تقی‌زاده)
طرفداران استبداد
محمدعلی شاه
نیروهای قزاق
برخی علما (شیخ فضل‌الله نوری)
چهره‌های شاخص
ستارخان
باقرخان
صمصام‌السلطنه
محمدولی خان تنکابنی
آخوند خراسانی
محمدعلی شاه
تلفات
صدها کشته از مشروطه‌خواهان
کشته‌شدگان نیروهای دولتی و قزاق

استبداد صغیر، (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش، ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق) دوره‌ای بحرانی در تاریخ مشروطیت ایران بود که با تلاش محمدعلی شاه قاجار برای بازگرداندن قدرت مطلقه و انحلال مجلس شورای ملی آغاز شد. این دوره با به توپ بستن مجلس در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م) شروع شد و با سرکوب گسترده آزادی‌خواهان، تبعید نمایندگان، و اعدام برخی علما ادامه یافت. محمدعلی شاه، با حمایت نیروهای قزاق و روسیه، حکومتی استبدادی تشکیل داد، اما مقاومت‌های مردمی در تبریز، رشت، و اصفهان، به رهبری چهره‌هایی چون ستارخان و صمصام‌السلطنه، این استبداد را به چالش کشید. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، با فتواهای جهاد، و مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، به بسیج مردم کمک کردند. نقش خارجی‌ها، به‌ویژه حمایت روسیه از شاه و موضع دوگانه انگلیس، بحران را پیچیده کرد. این دوره با فتح تهران در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م) پایان یافت که به خلع محمدعلی شاه و تاجگذاری احمد شاه منجر شد. نقدهای مثبت این دوره را پیروزی مقاومت مردمی می‌دانند، در حالی که منتقدان به دخالت خارجی و رادیکالیسم پس از فتح اشاره دارند. استبداد صغیر جنبش مشروطه را احیا کرد و آگاهی سیاسی مردم را تقویت نمود.[۱][۲][۳]

زمینه‌های استبداد صغیر

انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ش، با فرمان مظفرالدین شاه، مجلس شورای ملی و قانون اساسی را تأسیس کرد. این تحول، نوید دموکراسی می‌داد، اما محمدعلی شاه، که در ۱۲۸۵ ش به تخت نشست، از ابتدا مخالف مشروطه بود و خواستار قدرت مطلقه بود. او با حمایت روسیه، که به دنبال حفظ منافع خود بود، علیه مجلس توطئه کرد. علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، با فتواهای حمایتی، مشروطه را تقویت کردند. مطبوعات، مانند حبل‌المتین، توطئه‌های شاه را افشا کردند و افکار عمومی را بسیج نمودند.[۲][۴][۳]

آغاز بحران

به توپ‌بستن مجلس
به توپ‌بستن مجلس

در ۲ ذی‌القعده ۱۳۲۶ ق (۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ م)، محمدعلی شاه با نیروهای قزاق و حمایت روسیه، مجلس را بمباران کرد. این اقدام ده‌ها نفر را کشت و نمایندگان را تبعید یا زندانی کرد. شاه حکومتی استبدادی تشکیل داد و آزادی‌خواهان را سرکوب نمود. انگلیس، با موضعی دوگانه، از شاه حمایت کرد تا نفوذ روسیه را تعدیل کند. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکران، مانند خودش، در این دوره به تبعید رفتند و مقاومت را از خارج سازماندهی کردند.[۱][۵][۶]

رویدادهای کلیدی

سرکوب و مقاومت

محمدعلی شاه سرکوب گسترده‌ای را آغاز کرد و صدها نفر در تهران کشته یا زندانی شدند. در تبریز، ستارخان و باقرخان با کمیته‌های مخفی مقاومت کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی، این قیام‌ها را مشروع دانست. مطبوعات تبعیدی، مانند صور اسرافیل، روحیه مقاومت را حفظ کردند.[۱][۳]

نقش خارجی‌ها

روسیه با اعزام نیرو از محمدعلی شاه حمایت کرد. قرارداد ۱۹۰۷، که ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد، این دخالت را تسهیل نمود. انگلیس ابتدا از شاه حمایت کرد، اما بعدها به مشروطه‌خواهان نزدیک شد. بر اساس خاطرات حسن تقی‌زاده، روشنفکران تبعیدی از طریق مطبوعات، مانند حبل‌المتین، دخالت خارجی را افشا کردند. این پیچیدگی‌ها بحران را بین‌المللی کرد.[۵][۶]

پایان استبداد صغیر

قیام‌های محلی

در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، مقاومت‌های مردمی در شهرهای مختلف گسترش یافت. در تبریز، ستارخان و باقرخان با تشکیل کمیته‌های مخفی، در برابر نیروهای قزاق ایستادگی کردند. در رشت، جنگلی‌ها به رهبری سپهدار تنکابنی و در اصفهان، بختیاری‌ها به رهبری صمصام‌السلطنه قیام کردند. فتواهای علمای عتبات، مانند آخوند خراسانی و میرزا حسین نائینی، این قیام‌ها را مشروع دانستند و به اتحاد مشروطه‌خواهان کمک کردند. مطبوعات تبعیدی، مانند حبل‌المتین، با افشای سرکوب‌ها، روحیه مقاومت را تقویت کردند. این قیام‌ها پایه‌های استبداد را سست نمودند.[۴][۱][۳]

فتح تهران

در ۲۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ ق (۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ م)، نیروهای مشروطه‌خواه از تبریز، رشت، و اصفهان تهران را فتح کردند. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناه برد و از سلطنت خلع شد. احمدشاه، پسر ۱۲ساله او، تاجگذاری کرد و نایب‌السلطنه‌ای برای اداره کشور تعیین شد. عباس میرزا معزالسلطنه، این پیروزی را نتیجه اتحاد مردم و گروه‌های محلی می‌داند. فتح تهران مشروطیت را احیا کرد، هرچند مذاکرات پس از فتح تحت تأثیر دخالت‌های خارجی، به‌ویژه روسیه، قرار داشت.[۶][۲]

دیدگاه مورخان

استبداد صغیر نقطه عطفی در تاریخ مشروطیت بود. برخی منابع مقاومت‌های مردمی و فتواهای علما را عامل احیای مشروطه می‌دانند. اما احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» معتقد است که اعدام‌هایی مانند شیخ فضل‌الله نوری، که از استبداد حمایت کرد، به رادیکالیسم سیاسی و شکاف اجتماعی منجر شد. دخالت روسیه، که از محمدعلی شاه حمایت کرد، و موضع دوگانه انگلیس بحران را تشدید نمود. خاطرات سید حسن تقی‌زاده نشان می‌دهد که اختلافات میان علما و روشنفکران، مانند شیخ فضل‌الله و آخوند خراسانی، به پیچیدگی‌ها افزود.[۱][۲][۳]

میراث

فتح تهران در سا ۱۲۸۸ ش، مجلس دوم را تشکیل داد و قانون اساسی را تقویت کرد. عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» این دوره را نماد قدرت مردم می‌داند. نقش علما و مطبوعات، مانند حبل‌المتین، الگویی برای مبارزات بعدی شد. اما نفوذ خارجی، به‌ویژه روسیه، ضعف استقلال ایران را نشان داد. با این حال اختلافات داخلی میان مشروطه‌خواهان چالش‌هایی برای دموکراسی ایجاد کرد. استبداد صغیر با نمایش مقاومت و محدودیت‌ها، آگاهی سیاسی مردم را افزایش داد و بر تاریخ ایران اثر گذاشت.[۴][۶]

منابع