کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
 
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
{{جعبه اطلاعات هنرمند
| نام              = شیخ احمد تربتی
| رنگ پس‌زمینه =
| تصویر           = شیخ احمد تربتی؛3.jpg
| عنوان =  
| شرح تصویر       = شیخ احمد تربتی، روزنامه‌نگار و فعال مشروطه
| تصویر = جوانی ناصر تقوایی.jpg
| نام کامل        =  
| اندازه تصویر =
| زادروز          = ۱۲۵۹ خورشیدی
| توضیح تصویر = ناصر تقوایی در جوانی، کارگردان و مستندساز برجسته ایرانی
| شهر تولد         = تربت حیدریه
| نام اصلی =
| کشور تولد       =  
| نام = ناصر تقوایی
| تاریخ مرگ       = ۱۲۸۸ خورشیدی
| نام خانوادگی =  
| شهر مرگ         = تبریز
| تاریخ تولد = ۱۹ تیر ۱۳۲۰
| کشور مرگ         =  
| شهر تولد = آبادان
| تحصیلات          = فقه و اصول، حوزه‌های علمیه مشهد و نجف
| کشور تولد =  
| دین              =  
| تاریخ مرگ = ۲۲ مهر ۱۴۰۴
| حزب سیاسی        = مشروطه‌خواه، وابسته به انجمن ایالتی تبریز
| شهر مرگ = تهران
| سمت              = بنیان‌گذار و سردبیر روزنامه روح‌القدس
| کشور مرگ =  
| فعالیت‌ها        = روزنامه‌نگاری مبارز، حمایت از مشروطیت، سرودن دیوان شعر با تخلص «احمد»
| ملیت =  
|image_size=250پیکسل}}
| حوزه فعالیت = کارگردانی، نویسندگی، مستندسازی، عکاسی
'''شیخ احمد تربتی'''، (متولد سال ۱۲۵۹، تربت حیدریه درگذشته ۱۲۸۸ ه‍. ش، تبریز) روزنامه‌نگار، شاعر، و فعال سیاسی دوره [[جنبش مشروطه ایران]]، بنیان‌گذار روزنامه «روح‌القدس» و اولین شهید روزنامه‌نگار کشور بود. او در تربت حیدریه متولد شد و تحصیلاتش را در حوزه‌های علمیه مشهد و نجف گذراند، اما با اندیشه‌های تجددخواهانه آشنا شد و به تبریز مهاجرت کرد. شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۵، روزنامه روح‌القدس را تأسیس کرد که با لحن تند و انتقادی، استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] و نفوذ خارجی را افشا می‌کرد. در دوره [[استبداد صغیر]] (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، او به دلیل فعالیت‌هایش مورد سرکوب قرار گرفت و در سال ۱۲۸۸، در تبریز به قتل رسید. شیخ احمد تربتی با اشعار و مقالاتش، به بیداری افکار عمومی و حمایت از مشروطه کمک کرد، اما به دلیل مخالفت با دربار، قربانی خشونت شد. او از خاندانی مذهبی بود و برادرش، شیخ محمد تربتی، نیز در فعالیت‌های فرهنگی فعال بود. شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» شعرهایی در سبک کلاسیک سرود و در دیوانش از عدالت و آزادی سخن گفت. نقش روزنامه روح‌القدس در افشای جنایات استبداد، او را به نمادی از روزنامه‌نگاری مبارز تبدیل کرد. نقدهای مثبت او را به‌عنوان مبارز مشروطه و شهید رسانه ستایش می‌کنند، اما برخی منابع به تندروی در انتقاداتش اشاره دارند. میراث شیخ احمد تربتی در تاریخ ایران به‌عنوان بنیان‌گذار روزنامه‌نگاری تندرو و شهید مشروطه ماندگار است.<ref name=":0">[https://ensani.ir/file/download/article/20120326171011-3043-120.pdf کتاب «روزنامه‌نگاران مقتول: سلطان‌العلمای خراسانی»، تالف سید محمد صدری طباطبایی]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/268719/%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B3 روح‌القدوس - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">[https://rch.ac.ir/article/Details/14166 از روزنامه‌های تندرو دوره مشروطه - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":3">[https://www.torbat-h.ir/celebrities/sheykh-ahmad-torbati/ شیخ احمد تربتی، اولین شهید روزنامه‌نگار ایران - تربت شهر من]</ref><ref name=":4">کتاب «تاریخ مشروطه ایران»، تألیف [[احمد کسروی]]</ref>
| رشته = سینما و تلویزیون
| آموزش =  
| جنبش = موج نوی سینمای ایران
| سبک = واقع‌گرایی، نشانه‌شناسی، اقتباس ادبی
| آثار = آرامش در حضور دیگران، ناخدا خورشید، دایی‌جان ناپلئون، کاغذ بی‌خط، باد جن، تمرین آخر و...
| پشتیبانان =  
| تأثیرپذیرفته از = غلامحسین ساعدی، ارنست همینگوی، ایرج پزشکزاد، ابراهیم گلستان
| تأثیرگذاشته بر = نسل جدید فیلمسازان ایرانی
| جوایز = شیر نقره‌ای ونیز (۱۳۵۲، آرامش در حضور دیگران)، پلنگ برنزی لوکارنو (۱۳۶۶، ناخدا خورشید)، نامزد نخل طلایی کن (۱۳۷۷، کشتی یونانی)، تندیس زرین جشن خانه سینما (۱۳۸۱، کاغذ بی‌خط، نپذیرفت)
| وب‌گاه =
| ازدواج‌ها = شهرنوش پارسی‌پور، شهین‌دخت بهزادی، مرضیه وفامهر
| فرزندان = علی تقوایی
}}
'''ناصر تقوایی'''، (۱۹ تیر ۱۳۲۰، آبادان در گذشته ۲۲ مهر ۱۴۰۴، تهران) یکی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران، کارگردان، نویسنده، عکاس و مستندساز برجسته‌ای بود که با آثارش بر پایه ادبیات و واقع‌گرایی اجتماعی، هویت سینمایی معاصر ایران را شکل داد. او زاده آبادان در خانواده‌ای متوسط، تحصیلات دبیرستانی خود را در آنجا گذراند و از نوجوانی به سینما و ادبیات علاقه‌مند شد. فعالیت حرفه‌ای‌اش با دستیاری در فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان آغاز شد و با مستندسازی در دهه ۱۳۴۰ ادامه یافت. ناصر تقویی بنیان‌گذار موج نو بود و با اقتباس از نویسندگانی چون [[غلامحسین ساعدی]]، ارنست همینگوی و ایرج پزشکزاد، آثاری خلق کرد که به مسائل انسانی، اجتماعی و هجو اشرافیت می‌پرداختند. برجسته‌ترین آثارش شامل فیلم‌های «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹، اقتباس از ساعدی، توقیف چهارساله)، «صادق کرده» (۱۳۵۱)، «نفرین» (۱۳۵۲)، «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵، اقتباس از همینگوی)، «ای ایران» (۱۳۶۸)، «کشتی یونانی» (۱۳۷۷، نامزد نخل طلایی کن)، و «کاغذ بی‌خط» (۱۳۸۰، استعاره از [[قتل‌های زنجیره‌ای]]) است. سریال «دایی‌جان ناپلئون» (۱۳۵۴، هجو طنزآمیز اشرافیت) تنها اثر تلویزیونی اوست. مستندهایی چون «باد جن»، «[[فروغ فرخزاد]]» و «تمرین آخر» (درباره تعزیه) نیز از کارنامه‌اش هستند.
 
تقوایی جوایز متعددی دریافت کرد، از جمله شیر نقره ونیز برای «آرامش در حضور دیگران»، پلنگ برنزی لوکارنو برای «ناخدا خورشید»، و تندیس زرین بهترین فیلم جشن خانه سینما برای «کاغذ بی‌خط» (که نپذیرفت). او در برابر سانسور رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی مقاومت کرد؛ آثارش توقیف شدند و پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]، ۲۲ سال دوری اجباری از سینما داشت. پروژه‌هایی چون «چای تلخ» و «کوچک جنگلی» نیمه‌کاره ماندند به دلیل سانسور و عدم حمایت. زندگی شخصی‌اش شامل ازدواج با شهرنوش پارسی‌پور (۱۳۴۶–۱۳۵۲، حاصل یک پسر به نام علی)، شهین‌دخت بهزادی، و مرضیه وفامهر (همسر دوم یا سوم) بود. سال‌ها با بیماری ناشناخته دست‌وپنجه نرم کرد و در ۲۲ مهر ۱۴۰۴ در ۸۴ سالگی بر اثر عوارض آن در تهران درگذشت. ناصر تقوایی، با محبوبیت مردمی و استقلال هنری، نماد آزاده‌زیستی بود و آثارش همچنان الهام‌بخش است.<ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%AA%D9%82%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86 تسلیت به بستگان و دوستداران ناصر تقوایی و جامعه هنرمندان آزادهٔ میهن - سازمان مجاهدین خلق]</ref><ref name=":0">[https://namnak.com/nasser-taghvai-biography.p111553 بیماری ناصر تقوایی+ بیوگرافی - نمناک]</ref><ref name=":1">[https://www.filimo.com/shot/17096/%d9%86%d8%a7%d8%b5%d8%b1-%d8%aa%d9%82%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c/ نگاهی به کارنامه ناصر تقوایی - فیلیمو]</ref><ref name=":3">[https://www.radiofarda.com/a/nasser-taghvaei-dies-84-years-film/33559326.html ناصر تقوایی، کارگردان و خالق آثار شاخص سینمایی و تلویزیونی، درگذشت - رادیو فردا]</ref>  


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
== زندگی اولیه و تحصیلات ==
ناصر تقوایی در نوزدهمین روز از تیر ماه ۱۳۲۰ در روستای عرب‌نشین سعدونی در جنوب شرقی آبادان به دنیا آمد. پدرش، علی تقوایی، کارمند اداره گمرک بود و این شغل خانواده را ناگزیر به سفرهایی به بندر لنگه می‌کرد. تقوایی در توصیف دوران کودکی خود اظهار داشته است که به آدم‌های دانایی برخورد کرده، اما زندگی کودکی‌اش صحنه جالبی ندارد. محیط آبادان و جنوب ایران، با فرهنگ اقلیمی و اجتماعی غنی، بر سبک هنری او تأثیر عمیقی گذاشت و بعدها در آثارش منعکس شد.
شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۵۹ ش (۱۲۹۶ ق) در تربت حیدریه، از توابع خراسان، در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. پدرش، شیخ محمد تربتی، از علمای محلی بود و برادرش، شیخ محمد تربتی، نیز در فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی فعال بود. او از کودکی به علوم دینی علاقه‌مند بود و در محیطی سنتی پرورش یافت، اما با مهاجرت به مشهد، با اندیشه‌های نوین آشنا شد.<ref name=":1" /><ref name=":3" />
 
تقوایی تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان رازی آبادان به پایان رساند. از سال‌های نوجوانی به دنیای سینما و ادبیات علاقه‌مند شد و این علایق پایه‌ای برای ورودش به حرفه فیلمسازی فراهم کرد. او یکی از عوامل فنی فیلم سینمایی «خشت و آینه» ساخته ابراهیم گلستان بود که این تجربه، نخستین گام جدی او در عرصه سینما محسوب می‌شود. نزدیکی به ادبیات، به ویژه نویسندگانی چون ارنست همینگوی، از ویژگی‌های بارز او بود.<ref name=":0" />
 
== ورود به حرفه و فعالیت‌های اولیه ==
 
=== آغاز مستندسازی ===
ناصر تقوایی فعالیت حرفه‌ای خود را با ساخت مستند در اواسط دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد. او به عنوان مستندساز برای تلویزیون ملی ایران کار کرد و آثاری چون «نانخورهای بیسواد»، «آرایشگاه آفتاب»، «تاکسی متر»، «باد جن»، «نخل»، «پنج‌شنبه‌بازار میناب»، «موسیقی جنوب»، «اربعین»، «مشهد قالی» و «فروغ فرخزاد» را ساخت. این مستندها، با نگاهی جامعه‌شناختی و واقع‌گرایانه به فرهنگ و زندگی جنوب ایران، نشان‌دهنده دقت او در فضاسازی و نشانه‌شناسی بصری بودند.
 
=== ورود به فیلم بلند و موج نو ===
ناصر تقوایی به عنوان یکی از چهره‌های کلیدی موج نوی دوم سینمای ایران شناخته می‌شود که در تقابل با فیلم فارسی و ادامه رویکرد «خشت و آینه» شکل گرفت. او در میان سینماگران ایرانی به دلیل پیوند عمیق با ادبیات شهرت دارد و نامش در کنار مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و امیر نادری قرار می‌گیرد. اولین فیلم بلند او، «آرامش در حضور دیگران»، در سال ۱۳۴۹ ساخته شد و پس از چهار سال توقیف در ۱۳۵۲ اکران گردید. این فیلم، اقتباس از داستان غلامحسین ساعدی، به مسائل روان‌شناختی و اجتماعی می‌پردازد و پس از نمایش محدود در جشن هنر شیراز توقیف شد.<ref name=":1" /><ref name=":0" />  
 
== آثار برجسته و سبک سینمایی ==
 
=== فیلم‌های سینمایی ===
ناصر تقوایی با ساخت فیلم‌هایی که پیوند عمیقی با ادبیات داشتند، به یکی از پیشگامان سینمای هنری ایران تبدیل شد. پس از «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹)، او فیلم «صادق کرده» (۱۳۵۱) را بر اساس داستانی از غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد که به زندگی روستاییان جنوب ایران و مسائل اجتماعی آن‌ها می‌پرداخت. این فیلم، با سبک واقع‌گرایانه و توجه به جزئیات بصری، جایگاه تقوایی را در موج نوی سینمای ایران تثبیت کرد. در سال ۱۳۵۲، «نفرین» را ساخت که داستانی عاشقانه با زمینه‌ای روان‌شناختی داشت و به مسائل طبقاتی در جامعه ایران اشاره می‌کرد. برجسته‌ترین اثر سینمایی او، «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵)، اقتباسی از رمان «کلبه عمو تام» نوشته ارنست همینگوی بود. این فیلم، که در جنوب ایران روایت می‌شود، داستان ناخدایی است که در برابر ظلم و استعمار مقاومت می‌کند و به دلیل سبک بصری و روایت قدرتمندش، مورد تحسین قرار گرفت. دیگر آثار او شامل «ای ایران» (۱۳۶۸)، که به مسائل اجتماعی پس از انقلاب می‌پردازد، و «کاغذ بی‌خط» (۱۳۸۰)، که به عنوان استعاره‌ای از قتل‌های زنجیره‌ای و سانسور تفسیر شده، هستند. فیلم کوتاه «کشتی یونانی» (۱۳۷۷) نیز نامزد نخل طلایی جشنواره کن شد.
 
=== سریال و مستندها ===
تنها اثر تلویزیونی تقوایی، سریال «دایی‌جان ناپلئون» (۱۳۵۴)، اقتباسی از رمان ایرج پزشکزاد، یکی از ماندگارترین آثار تاریخ تلویزیون ایران است. این سریال، با طنزی هجوآمیز، زندگی اشرافی و فرهنگ سنتی را نقد می‌کند و به دلیل بازی‌های درخشان و کارگردانی دقیق، محبوبیت گسترده‌ای یافت. مستندهای تقوایی نیز بخش مهمی از کارنامه او هستند. او آثاری چون «باد جن» (درباره آیین‌های جنوب)، «فروغ فرخزاد» (پرتره‌ای از شاعر برجسته)، و «تمرین آخر» (درباره تعزیه) ساخت که نشان‌دهنده عمق نگاه او به فرهنگ و آیین‌های ایرانی بود. این آثار، با سبک نشانه‌شناسانه و توجه به جزئیات فرهنگی، به مستندسازی هویت جنوب ایران کمک کردند.
 
=== جدول آثار منتخب ===
{| class="wikitable"
!سال
!عنوان
!نوع
!توضیحات
|-
|۱۳۴۹
|آرامش در حضور دیگران
|فیلم بلند
|اقتباس از غلامحسین ساعدی، توقیف چهارساله
|-
|۱۳۵۱
|صادق کرده
|فیلم بلند
|اقتباس از ساعدی، روایت زندگی روستایی جنوب
|-
|۱۳۵۲
|نفرین
|فیلم بلند
|داستان عاشقانه با زمینه روان‌شناختی
|-
|۱۳۵۴
|دایی‌جان ناپلئون
|سریال
|اقتباس از ایرج پزشکزاد، هجو اشرافیت
|-
|۱۳۶۵
|ناخدا خورشید
|فیلم بلند
|اقتباس از همینگوی، برنده پلنگ برنزی لوکارنو
|-
|۱۳۶۸
|ای ایران
|فیلم بلند
|نقد مسائل اجتماعی پس از انقلاب
|-
|۱۳۷۷
|کشتی یونانی
|فیلم کوتاه
|نامزد نخل طلایی کن
|-
|۱۳۸۰
|کاغذ بی‌خط
|فیلم بلند
|استعاره از قتل‌های زنجیره‌ای، برنده تندیس زرین
|-
|دهه ۱۳۴۰–۵۰
|باد جن، فروغ فرخزاد، تمرین آخر
|مستند
|مستندهای فرهنگی و آیینی
|}<ref name=":1" /><ref name=":0" />
 
== جوایز و افتخارات ==


=== جوایز بین‌المللی و داخلی ===
=== تحصیلات و فعالیت‌های مذهبی ===
ناصر تقوایی به دلیل سبک نوآورانه و تأثیرگذارش در سینمای ایران، جوایز متعددی دریافت کرد. فیلم «آرامش در حضور دیگران» در سال ۱۳۵۲ برنده شیر نقره‌ای جشنواره ونیز شد، هرچند به دلیل توقیف در ایران، کمتر دیده شد. «ناخدا خورشید» در سال ۱۳۶۶ پلنگ برنزی جشنواره لوکارنو را کسب کرد و به عنوان یکی از شاهکارهای سینمای ایران شناخته می‌شود. فیلم کوتاه «کشتی یونانی» در سال ۱۳۷۷ نامزد نخل طلایی جشنواره کن شد که نشان‌دهنده جایگاه بین‌المللی تقوایی بود. «کاغذ بی‌خط» در سال ۱۳۸۱ تندیس زرین بهترین فیلم جشن خانه سینما را دریافت کرد، اما تقوایی به دلیل اعتراض به سانسور و شرایط سینمایی، این جایزه را نپذیرفت. این اقدام، نشانه‌ای از روحیه مستقل و آزاده او بود.  
شیخ احمد تربتی تحصیلات دینی را در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و سپس به نجف رفت و نزد علمای برجسته، مانند [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، فقه و اصول آموخت. او در نجف با جریان‌های تجددخواه آشنا شد و به تبریز مهاجرت کرد. در تبریز، به تدریس و فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و با روشنفکران مشروطه‌خواه، مانند [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]]، ارتباط برقرار کرد.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


=== جدول جوایز ===
== فعالیت‌های روزنامه‌نگاری ==
{| class="wikitable"
[[پرونده:روزنامه روح‌القدوس.jpg|جایگزین=روزنامه روح‌القدوس|بندانگشتی|330x330پیکسل|روزنامه روح‌القدوس]]
!سال
!جایزه
!اثر
!توضیحات
|-
|۱۳۵۲
|شیر نقره‌ای ونیز
|آرامش در حضور دیگران
|موفقیت بین‌المللی پس از توقیف
|-
|۱۳۶۶
|پلنگ برنزی لوکارنو
|ناخدا خورشید
|تحسین جهانی برای سبک بصری
|-
|۱۳۷۷
|نامزد نخل طلایی کن
|کشتی یونانی
|حضور در معتبرترین جشنواره جهانی
|-
|۱۳۸۱
|تندیس زرین جشن خانه سینما
|کاغذ بی‌خط
|جایزه‌ای که تقوایی نپذیرفت
|}<ref name=":1" /><ref name=":3" />


== سانسور و مقاومت در برابر حکومت ==
=== تأسیس روزنامه روح‌القدس ===
شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۵، روزنامه «روح‌القدس» را در تبریز تأسیس کرد. این روزنامه با لحن تند و انتقادی، به افشای سیاست‌های استبدادی دربار قاجار، به‌ویژه محمدعلی شاه، و نفوذ خارجی (روسیه و انگلیس) می‌پرداخت. روح‌القدس با چاپ مقالات و کاریکاتورهای سیاسی، به یکی از تأثیرگذارترین نشریات دوره مشروطه تبدیل شد و به بیداری افکار عمومی کمک کرد. تربتی خود سردبیری و نگارش بخش عمده مقالات را بر عهده داشت.<ref name=":1" /><ref name=":3" />


=== چالش‌ها در دوره پهلوی ===
=== ویژگی‌ها و تأثیرات روح‌القدس ===
ناصر تقوایی در طول فعالیت حرفه‌ای خود با موانع متعددی از سوی نظام‌های حاکم مواجه شد. در دوره [[محمدرضا پهلوی]]، اولین فیلم بلند او، «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹)، به دلیل مضمون روان‌شناختی و نقد اجتماعی‌اش به مدت چهار سال توقیف شد و تنها پس از نمایش محدود در جشن هنر شیراز در سال ۱۳۵۲ اکران عمومی یافت. این توقیف، که به دلیل حساسیت‌های سیاسی و اجتماعی رژیم پهلوی بود، نشان‌دهنده رویکرد تقوایی به موضوعات حساس و تابوشکنانه بود. او در کتاب «گفتن با نگفتن: سینما و سانسور به روایت ناصر تقوایی» به صراحت از فشارهای سانسور در این دوره سخن گفته و تأکید کرده که رژیم پهلوی تلاش داشت تا سینمای هنری را تحت کنترل درآورد. با این حال، تقوایی با ساخت آثاری چون «صادق کرده» و «نفرین» به فعالیت خود ادامه داد و نشان داد که تسلیم محدودیت‌ها نمی‌شود.<ref name=":0" />  
روزنامه روح‌القدس به دلیل سبک تند و صریحش در انتقاد از استبداد و فساد درباری، در میان مشروطه‌خواهان محبوبیت یافت. این روزنامه، با انتشار اخبار سرکوب مشروطه‌خواهان و حمایت از مجلس، نقش مهمی در تقویت جنبش مشروطیت ایفا کرد. با این حال، برخی منابع به تندروی تربتی در مقالاتش اشاره دارند که گاه به جنجال منجر شد، اما این سبک او را به چهره‌ای برجسته در روزنامه‌نگاری مبارز تبدیل کرد.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":4" />


=== موانع در نظام جمهوری اسلامی ===
=== محتوای سیاسی و فرهنگی روح‌القدس ===
پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، تقوایی با چالش‌های بیشتری مواجه شد. رژیم جمهوری اسلامی، با اعمال سانسور شدید، بسیاری از پروژه‌های او را متوقف کرد. سریال «دایی‌جان ناپلئون» (۱۳۵۴که پیش از انقلاب ساخته شده بود، به دلیل طنز انتقادی‌اش مورد استقبال مردم قرار گرفت، اما پس از انقلاب، تقوایی به مدت ۲۲ سال از ساخت فیلم بلند محروم شد. پروژه‌هایی مانند «چای تلخ» و «کوچک جنگلی» به دلیل عدم موافقت نهادهای حکومتی نیمه‌کاره ماندند. فیلم «کاغذ بی‌خط» (۱۳۸۰) نیز، که به مسائل اجتماعی و سیاسی مانند قتل‌های زنجیره‌ای اشاره داشت، با محدودیت‌های اکران مواجه شد. تقوایی در برابر این فشارها مقاومت کرد و هیچ‌گاه حاضر نشد آثارش را با خواست‌های حکومتی هماهنگ کند. [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در بیانیه تسلیت خود، تقوایی را به عنوان یکی از «هنرمندان آزاده میهن» ستود که در برابر دیکتاتوری تسلیم نشد و با آثارش به مبارزه با سانسور پرداخت.<ref name=":2" />
روزنامه روح‌القدس، به دلیل محتوای سیاسی و فرهنگی تندش شهرت داشت. این روزنامه با انتشار مقالات انتقادی علیه استبداد محمدعلی شاه، فساد درباری، و نفوذ خارجی (به‌ویژه روسیه)، به افشای جنایات دربار و حمایت از آرمان‌های مشروطه پرداخت. روح‌القدس همچنین کاریکاتورهایی منتشر می‌کرد که مقامات قاجار را به سخره می‌گرفت. بخش فرهنگی روزنامه شامل اشعار شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» بود که مضامین عدالت و آزادی را ترویج می‌کرد. این محتوا، به‌ویژه در تبریز، به بسیج افکار عمومی علیه استبداد کمک کرد، اما تندروی در برخی مقالات، خشم دربار را برانگیخت.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />


== زندگی شخصی ==
== نقش در انقلاب مشروطیت ==
[[پرونده:سید احمد تربتی؛1.jpg|جایگزین=شیخ احمد تربتی به همراه افراد دستگیر شده در واقعه به توپ بستن مجلس|بندانگشتی|شیخ احمد تربتی به همراه افراد دستگیر شده در واقعه به توپ بستن مجلس    ]]
در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، شیخ احمد تربتی از فعالان برجسته مشروطه‌خواه در تبریز بود. او با انتشار مقالات تند در روزنامه روح‌القدس، سرکوب مشروطه‌خواهان توسط محمدعلی شاه را افشا کرد و به سازماندهی مقاومت در تبریز کمک نمود. تربتی با همکاری انجمن ایالتی تبریز و چهره‌هایی مانند [[ستارخان]]، به ترویج آرمان‌های مشروطه پرداخت.<ref name=":0" /><ref name=":3" />


=== ازدواج‌ها و خانواده ===
=== همکاری با مشروطه‌خواهان ===
ناصر تقوایی در زندگی شخصی‌اش سه ازدواج داشت. در سال ۱۳۴۶ با شهرنوش پارسی‌پور، نویسنده برجسته ایرانی، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری به نام علی بود. این ازدواج در سال ۱۳۵۲ به جدایی انجامید. پس از آن، با شهین‌دخت بهزادی ازدواج کرد که جزئیات کمی درباره این دوره در دسترس است. همسر سوم او، مرضیه وفامهر، بازیگر و فیلمساز، در سال‌های پایانی عمرش همراه او بود. ناصر تقوایی در مصاحبه‌هایش کمتر به زندگی شخصی‌اش پرداخت و بیشتر بر آثار و دیدگاه‌های هنری‌اش تمرکز داشت. با این حال، روابط او با چهره‌های ادبی و هنری، مانند پارسی‌پور، نشان‌دهنده پیوند عمیق او با جامعه روشنفکری ایران بود.<ref name=":0" />  
شیخ احمد تربتی با روشنفکران مشروطه‌خواه، از جمله سید حسن تقی‌زاده و اعضای انجمن سعادت، ارتباط نزدیکی داشت. او از طریق سخنرانی‌ها و مقالاتش، مردم تبریز را به حمایت از مشروطه و مقاومت در برابر استبداد تشویق کرد. این فعالیت‌ها او را به هدفی برای دربار و نیروهای استبدادی تبدیل کرد، اما روحیه مبارزاتی‌اش را تقویت نمود.<ref name=":1" /><ref name=":4" />


=== بیماری و انزوا ===
== فعالیت‌های ادبی و شعر ==
در سال‌های پایانی زندگی، ناصر تقوایی با بیماری ناشناخته‌ای دست‌وپنجه نرم کرد که او را از نظر جسمی و روحی تحت فشار قرار داد. این بیماری، همراه با انزوای ناشی از محدودیت‌های حرفه‌ای، باعث شد که او در دهه‌های آخر کمتر در محافل عمومی ظاهر شود. با این حال، محبوبیت مردمی او کاهش نیافت و آثارش همچنان مورد توجه علاقه‌مندان به سینما بود. تقوایی در مصاحبه‌ای اظهار داشت که انزوای او نتیجه شرایطی بود که رژیم برای هنرمندان مستقل ایجاد کرده بود، اما او هرگز از اصولش عقب‌نشینی نکرد.<ref name=":3" />  
شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» دیوان شعری در سبک کلاسیک فارسی سرود. اشعار او که اغلب در قالب غزل و قصیده بودند، مضامین عاشقانه، اجتماعی، و سیاسی داشتند. تربتی در شعرهایش به عدالت، آزادی، و مبارزه با استبداد تأکید می‌کرد و از مشروطه‌خواهان ستایش می‌کرد. این اشعار گاه در روزنامه روح‌القدس منتشر می‌شد و به محبوبیت او در محافل ادبی تبریز افزود.<ref name=":1" /><ref name=":3" />


== وفات و میراث ==
=== تأثیر ادبی ===
ناصر تقوایی در ۲۲ مهر ۱۴۰۴، در سن ۸۴ سالگی، بر اثر عوارض بیماری ناشناخته‌ای در تهران درگذشت. خبر درگذشت او موجی از تأسف و واکنش‌های احساسی در میان مردم و جامعه هنری ایران ایجاد کرد. سازمان مجاهدین خلق در بیانیه خود، او را به عنوان هنرمندی آزاده توصیف کرد که با آثارش به مبارزه با دیکتاتوری پرداخت. رادیو فردا نیز گزارش داد که تقوایی تا آخرین لحظات عمرش به اصول هنری و استقلال خود پایبند ماند. درگذشت او، پایان دوره‌ای از سینمای هنری ایران بود که با نوآوری و تعهد به فرهنگ و هویت ایرانی شناخته می‌شد.  
فعالیت‌های ادبی شیخ احمد تربتی، به‌ویژه اشعار سیاسی‌اش، در دوره مشروطیت تأثیرگذار بود. اشعار او در گردهمایی‌های مشروطه‌خواهان خوانده می‌شد و به تقویت روحیه مبارزان کمک می‌کرد. سادگی سبک شعری او در مقایسه با شاعران برجسته قاجار تفاوت داشت، اما ارزش کار او در پیوند شعر با آرمان‌های مشروطه بود. دیوانش پس از مرگش به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش حفظ شد.<ref name=":0" /><ref name=":2" />


=== میراث هنری ===
== ترور و پایان زندگی ==
میراث ناصر تقوایی در سینمای ایران غیرقابل انکار است. او با پیوند ادبیات و سینما، خلق آثاری با سبک واقع‌گرایانه و نشانه‌شناسانه، و مقاومت در برابر سانسور، به یکی از نمادهای سینمای هنری ایران تبدیل شد. فیلم‌هایی چون «ناخدا خورشید» و سریال «دایی‌جان ناپلئون» همچنان در میان مخاطبان ایرانی و بین‌المللی محبوب هستند و به عنوان آثاری کلاسیک شناخته می‌شوند. مستندهای او، مانند «باد جن» و «تمرین آخر»، به حفظ و معرفی فرهنگ جنوب ایران و آیین‌های سنتی کمک کردند. تقوایی با تربیت نسل جدیدی از فیلمسازان و تأثیر بر سینمای موج نو، راه را برای سینمای هنری در ایران هموار کرد. کتاب «گفتن با نگفتن: سینما و سانسور به روایت ناصر تقوایی» نیز نشان‌دهنده دیدگاه او به هنر و مبارزه با محدودیت‌هاست. او به عنوان هنرمندی که هرگز تسلیم نشد، در تاریخ سینمای ایران جاودانه باقی خواهد ماند.<ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":1" />  
[[پرونده:سید احمد تربتی؛2.jpg|جایگزین=سید احمد تربتی، سمت راست، پس از دستگیری|بندانگشتی|227x227پیکسل|سید احمد تربتی، سمت راست، پس از دستگیری]]
شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۸ ش (۱۳۲۷ ق) در تبریز، در جریان استبداد صغیر، توسط نیروهای وابسته به دربار محمدعلی شاه به قتل رسید. او به دلیل مقالات تند روزنامه روح‌القدس علیه استبداد و افشای سرکوب مشروطه‌خواهان، هدف نیروهای درباری قرار گرفت. تربتی در محله‌ای در تبریز دستگیر و پس از شکنجه، اعدام شد. این رویداد او را به اولین شهید روزنامه‌نگار ایران تبدیل کرد.<ref name=":0" /><ref name=":3" />


== اهمیت تاریخی و جایگاه ==
=== پیامدهای ترور ===
ناصر تقوایی به عنوان یکی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران، جایگاهی برجسته در تاریخ هنر و فرهنگ ایران دارد. او با آثاری که پیوند عمیقی با ادبیات و فرهنگ ایرانی داشتند، به خلق سینمایی پرداخت که هم‌زمان واقع‌گرایانه، نشانه‌شناسانه، و انتقادی بود. فیلم‌هایی مانند «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵)، که با اقتباس از ارنست همینگوی به مسائل مقاومت و هویت در جنوب ایران می‌پرداخت، و سریال «دایی‌جان ناپلئون» (۱۳۵۴)، که با طنز هجوآمیز اشرافیت قاجاری را نقد کرد، به عنوان آثاری کلاسیک در سینمای ایران شناخته می‌شوند. مستندهای او، از جمله «باد جن» و «تمرین آخر»، با تمرکز بر آیین‌ها و فرهنگ جنوب، به حفظ و معرفی هویت فرهنگی ایران کمک کردند. این آثار، نه‌تنها در زمان خود بلکه برای نسل‌های بعدی نیز الهام‌بخش بودند و در محافل سینمایی داخل و خارج از ایران مورد تحسین قرار گرفتند.
ترور شیخ احمد تربتی واکنش‌های گسترده‌ای در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت. مرگ او به تقویت روحیه مقاومت در تبریز و تسریع فتح تهران (۱۲۸۸ ش) کمک کرد. روزنامه روح‌القدس پس از مرگ او به فعالیت ادامه نداد، اما تأثیرش در بیداری افکار عمومی ماندگار شد. برخی منابع به تندروی‌های تربتی به‌عنوان عاملی برای خشم دربار اشاره دارند، اما شهادتش او را به نمادی از مبارزه علیه استبداد تبدیل کرد.<ref name=":1" /><ref name=":4" />


تقوایی با مقاومت در برابر سانسور رژیم‌های پهلوی و جمهوری اسلامی، به نمادی از استقلال هنری تبدیل شد. توقیف فیلم «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) در دوره پهلوی و موانع متعدد پس از انقلاب، از جمله توقف پروژه‌هایی مانند «چای تلخ» و «کوچک جنگلی»، نشان‌دهنده چالش‌های او در برابر نظام‌های حاکم بود. او با امتناع از پذیرش جایزه جشن خانه سینما برای «کاغذ بی‌خط» (۱۳۸۱)، اعتراض خود به سانسور و محدودیت‌های سینمایی را نشان داد. این روحیه آزاده‌زیستی، او را در میان مردم و جامعه هنری به چهره‌ای محبوب و محترم تبدیل کرد.
== میراث ==
شیخ احمد تربتی با تأسیس روزنامه روح‌القدس، نقش مهمی در توسعه روزنامه‌نگاری مبارز در دوره مشروطیت ایفا کرد. منابع تأکید دارند که روح‌القدس با لحن انتقادی و افشاگرانه، الگویی برای نشریات بعدی، مانند صوراسرافیل، شد. تربتی با مقالاتش به بیداری افکار عمومی و حمایت از آرمان‌های مشروطه کمک کرد و به‌عنوان پیشگام روزنامه‌نگاری تندرو شناخته می‌شود.<ref name=":1" /><ref name=":2" />


تأثیر ناصر تقوایی بر سینمای ایران فراتر از آثارش بود. او با تربیت فیلمسازان جوان و تأثیر بر جریان موج نو، راه را برای سینمایی هنری و متعهد هموار کرد. نام او در کنار چهره‌هایی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، و علی حاتمی قرار می‌گیرد که سینمای ایران را از فیلمفارسی به سوی آثار تأمل‌برانگیز هدایت کردند. جوایز بین‌المللی او، مانند شیر نقره‌ای ونیز و پلنگ برنزی لوکارنو، جایگاه جهانی‌اش را تثبیت کرد. کتاب «گفتن با نگفتن: سینما و سانسور به روایت ناصر تقوایی» نیز دیدگاه‌های او درباره هنر و مبارزه با سانسور را مستند کرده و منبعی ارزشمند برای مطالعه سینمای ایران است. جایگاه تقوایی در تاریخ سینمای ایران، به دلیل نوآوری، تعهد به فرهنگ، و ایستادگی در برابر محدودیت‌ها، همچنان موضوع مطالعه و تحسین است.<ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />  
=== جایگاه در تاریخ ایران ===
شیخ احمد تربتی به‌عنوان اولین شهید روزنامه‌نگار ایران، در تاریخ مشروطه جایگاه ویژه‌ای دارد. شهادت او الهام‌بخش مبارزان مشروطه، به‌ویژه در تبریز، بود و به تقویت جنبش مشروطیت کمک کرد. دیوان شعر او با تخلص «احمد»، که مضامین عدالت و آزادی را دربرداشت، نیز به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش باقی ماند. با وجود انتقادات به تندروی در مقالاتش، تربتی به‌عنوان نمادی از شجاعت و مبارزه علیه استبداد در تاریخ ایران ماندگار است.<ref name=":0" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۴۸

برای صفحه تمرین.jpg
شیخ احمد تربتی
شیخ احمد تربتی؛3.jpg
شیخ احمد تربتی، روزنامه‌نگار و فعال مشروطه
شناسنامه
زادروز۱۲۵۹ خورشیدی
زادگاهتربت حیدریه،
تاریخ مرگ۱۲۸۸ خورشیدی
محل مرگتبریز،
تحصیلاتفقه و اصول، حوزه‌های علمیه مشهد و نجف
اطلاعات سیاسی
حزب سیاسیمشروطه‌خواه، وابسته به انجمن ایالتی تبریز
سمتبنیان‌گذار و سردبیر روزنامه روح‌القدس
فعالیت‌هاروزنامه‌نگاری مبارز، حمایت از مشروطیت، سرودن دیوان شعر با تخلص «احمد»

شیخ احمد تربتی، (متولد سال ۱۲۵۹، تربت حیدریه – درگذشته ۱۲۸۸ ه‍. ش، تبریز) روزنامه‌نگار، شاعر، و فعال سیاسی دوره جنبش مشروطه ایران، بنیان‌گذار روزنامه «روح‌القدس» و اولین شهید روزنامه‌نگار کشور بود. او در تربت حیدریه متولد شد و تحصیلاتش را در حوزه‌های علمیه مشهد و نجف گذراند، اما با اندیشه‌های تجددخواهانه آشنا شد و به تبریز مهاجرت کرد. شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۵، روزنامه روح‌القدس را تأسیس کرد که با لحن تند و انتقادی، استبداد محمدعلی شاه و نفوذ خارجی را افشا می‌کرد. در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، او به دلیل فعالیت‌هایش مورد سرکوب قرار گرفت و در سال ۱۲۸۸، در تبریز به قتل رسید. شیخ احمد تربتی با اشعار و مقالاتش، به بیداری افکار عمومی و حمایت از مشروطه کمک کرد، اما به دلیل مخالفت با دربار، قربانی خشونت شد. او از خاندانی مذهبی بود و برادرش، شیخ محمد تربتی، نیز در فعالیت‌های فرهنگی فعال بود. شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» شعرهایی در سبک کلاسیک سرود و در دیوانش از عدالت و آزادی سخن گفت. نقش روزنامه روح‌القدس در افشای جنایات استبداد، او را به نمادی از روزنامه‌نگاری مبارز تبدیل کرد. نقدهای مثبت او را به‌عنوان مبارز مشروطه و شهید رسانه ستایش می‌کنند، اما برخی منابع به تندروی در انتقاداتش اشاره دارند. میراث شیخ احمد تربتی در تاریخ ایران به‌عنوان بنیان‌گذار روزنامه‌نگاری تندرو و شهید مشروطه ماندگار است.[۱][۲][۳][۴][۵]

زندگی اولیه و تحصیلات

شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۵۹ ش (۱۲۹۶ ق) در تربت حیدریه، از توابع خراسان، در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. پدرش، شیخ محمد تربتی، از علمای محلی بود و برادرش، شیخ محمد تربتی، نیز در فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی فعال بود. او از کودکی به علوم دینی علاقه‌مند بود و در محیطی سنتی پرورش یافت، اما با مهاجرت به مشهد، با اندیشه‌های نوین آشنا شد.[۲][۴]

تحصیلات و فعالیت‌های مذهبی

شیخ احمد تربتی تحصیلات دینی را در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و سپس به نجف رفت و نزد علمای برجسته، مانند آخوند خراسانی، فقه و اصول آموخت. او در نجف با جریان‌های تجددخواه آشنا شد و به تبریز مهاجرت کرد. در تبریز، به تدریس و فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و با روشنفکران مشروطه‌خواه، مانند سید حسن تقی‌زاده، ارتباط برقرار کرد.[۱][۳]

فعالیت‌های روزنامه‌نگاری

 
روزنامه روح‌القدوس

تأسیس روزنامه روح‌القدس

شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۵، روزنامه «روح‌القدس» را در تبریز تأسیس کرد. این روزنامه با لحن تند و انتقادی، به افشای سیاست‌های استبدادی دربار قاجار، به‌ویژه محمدعلی شاه، و نفوذ خارجی (روسیه و انگلیس) می‌پرداخت. روح‌القدس با چاپ مقالات و کاریکاتورهای سیاسی، به یکی از تأثیرگذارترین نشریات دوره مشروطه تبدیل شد و به بیداری افکار عمومی کمک کرد. تربتی خود سردبیری و نگارش بخش عمده مقالات را بر عهده داشت.[۲][۴]

ویژگی‌ها و تأثیرات روح‌القدس

روزنامه روح‌القدس به دلیل سبک تند و صریحش در انتقاد از استبداد و فساد درباری، در میان مشروطه‌خواهان محبوبیت یافت. این روزنامه، با انتشار اخبار سرکوب مشروطه‌خواهان و حمایت از مجلس، نقش مهمی در تقویت جنبش مشروطیت ایفا کرد. با این حال، برخی منابع به تندروی تربتی در مقالاتش اشاره دارند که گاه به جنجال منجر شد، اما این سبک او را به چهره‌ای برجسته در روزنامه‌نگاری مبارز تبدیل کرد.[۱][۳][۵]

محتوای سیاسی و فرهنگی روح‌القدس

روزنامه روح‌القدس، به دلیل محتوای سیاسی و فرهنگی تندش شهرت داشت. این روزنامه با انتشار مقالات انتقادی علیه استبداد محمدعلی شاه، فساد درباری، و نفوذ خارجی (به‌ویژه روسیه)، به افشای جنایات دربار و حمایت از آرمان‌های مشروطه پرداخت. روح‌القدس همچنین کاریکاتورهایی منتشر می‌کرد که مقامات قاجار را به سخره می‌گرفت. بخش فرهنگی روزنامه شامل اشعار شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» بود که مضامین عدالت و آزادی را ترویج می‌کرد. این محتوا، به‌ویژه در تبریز، به بسیج افکار عمومی علیه استبداد کمک کرد، اما تندروی در برخی مقالات، خشم دربار را برانگیخت.[۱][۲][۳]

نقش در انقلاب مشروطیت

 
شیخ احمد تربتی به همراه افراد دستگیر شده در واقعه به توپ بستن مجلس

در دوره استبداد صغیر (۱۲۸۷–۱۲۸۸ ش)، شیخ احمد تربتی از فعالان برجسته مشروطه‌خواه در تبریز بود. او با انتشار مقالات تند در روزنامه روح‌القدس، سرکوب مشروطه‌خواهان توسط محمدعلی شاه را افشا کرد و به سازماندهی مقاومت در تبریز کمک نمود. تربتی با همکاری انجمن ایالتی تبریز و چهره‌هایی مانند ستارخان، به ترویج آرمان‌های مشروطه پرداخت.[۱][۴]

همکاری با مشروطه‌خواهان

شیخ احمد تربتی با روشنفکران مشروطه‌خواه، از جمله سید حسن تقی‌زاده و اعضای انجمن سعادت، ارتباط نزدیکی داشت. او از طریق سخنرانی‌ها و مقالاتش، مردم تبریز را به حمایت از مشروطه و مقاومت در برابر استبداد تشویق کرد. این فعالیت‌ها او را به هدفی برای دربار و نیروهای استبدادی تبدیل کرد، اما روحیه مبارزاتی‌اش را تقویت نمود.[۲][۵]

فعالیت‌های ادبی و شعر

شیخ احمد تربتی با تخلص «احمد» دیوان شعری در سبک کلاسیک فارسی سرود. اشعار او که اغلب در قالب غزل و قصیده بودند، مضامین عاشقانه، اجتماعی، و سیاسی داشتند. تربتی در شعرهایش به عدالت، آزادی، و مبارزه با استبداد تأکید می‌کرد و از مشروطه‌خواهان ستایش می‌کرد. این اشعار گاه در روزنامه روح‌القدس منتشر می‌شد و به محبوبیت او در محافل ادبی تبریز افزود.[۲][۴]

تأثیر ادبی

فعالیت‌های ادبی شیخ احمد تربتی، به‌ویژه اشعار سیاسی‌اش، در دوره مشروطیت تأثیرگذار بود. اشعار او در گردهمایی‌های مشروطه‌خواهان خوانده می‌شد و به تقویت روحیه مبارزان کمک می‌کرد. سادگی سبک شعری او در مقایسه با شاعران برجسته قاجار تفاوت داشت، اما ارزش کار او در پیوند شعر با آرمان‌های مشروطه بود. دیوانش پس از مرگش به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش حفظ شد.[۱][۳]

ترور و پایان زندگی

 
سید احمد تربتی، سمت راست، پس از دستگیری

شیخ احمد تربتی در سال ۱۲۸۸ ش (۱۳۲۷ ق) در تبریز، در جریان استبداد صغیر، توسط نیروهای وابسته به دربار محمدعلی شاه به قتل رسید. او به دلیل مقالات تند روزنامه روح‌القدس علیه استبداد و افشای سرکوب مشروطه‌خواهان، هدف نیروهای درباری قرار گرفت. تربتی در محله‌ای در تبریز دستگیر و پس از شکنجه، اعدام شد. این رویداد او را به اولین شهید روزنامه‌نگار ایران تبدیل کرد.[۱][۴]

پیامدهای ترور

ترور شیخ احمد تربتی واکنش‌های گسترده‌ای در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت. مرگ او به تقویت روحیه مقاومت در تبریز و تسریع فتح تهران (۱۲۸۸ ش) کمک کرد. روزنامه روح‌القدس پس از مرگ او به فعالیت ادامه نداد، اما تأثیرش در بیداری افکار عمومی ماندگار شد. برخی منابع به تندروی‌های تربتی به‌عنوان عاملی برای خشم دربار اشاره دارند، اما شهادتش او را به نمادی از مبارزه علیه استبداد تبدیل کرد.[۲][۵]

میراث

شیخ احمد تربتی با تأسیس روزنامه روح‌القدس، نقش مهمی در توسعه روزنامه‌نگاری مبارز در دوره مشروطیت ایفا کرد. منابع تأکید دارند که روح‌القدس با لحن انتقادی و افشاگرانه، الگویی برای نشریات بعدی، مانند صوراسرافیل، شد. تربتی با مقالاتش به بیداری افکار عمومی و حمایت از آرمان‌های مشروطه کمک کرد و به‌عنوان پیشگام روزنامه‌نگاری تندرو شناخته می‌شود.[۲][۳]

جایگاه در تاریخ ایران

شیخ احمد تربتی به‌عنوان اولین شهید روزنامه‌نگار ایران، در تاریخ مشروطه جایگاه ویژه‌ای دارد. شهادت او الهام‌بخش مبارزان مشروطه، به‌ویژه در تبریز، بود و به تقویت جنبش مشروطیت کمک کرد. دیوان شعر او با تخلص «احمد»، که مضامین عدالت و آزادی را دربرداشت، نیز به‌عنوان بخشی از میراث فرهنگی‌اش باقی ماند. با وجود انتقادات به تندروی در مقالاتش، تربتی به‌عنوان نمادی از شجاعت و مبارزه علیه استبداد در تاریخ ایران ماندگار است.[۱][۴][۵]

منابع