کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]'''مرکز غیبی تبریز'''، به عنوان هسته مخفی و مرکزی از فرقه اجتماعیون عامیون ایران، در [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] نقش کلیدی در هدایت و سازماندهی مبارزان ایفا کرد. این مرکز، که حدود سال‌های ۱۳۱۶–۱۳۲۲ ه‍.ق (اواخر دوره قاجار) شکل گرفت، با رهبری کربلایی [[علی مسیو]] (معروف به علی مسیو) و اعضایی چون حاج رسول صدقیانی، حاج علی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علی‌نقی گنجه، میرعلی‌اکبر سراج، و حکاک‌باشی، به صورت کاملاً سری و در تاریکی جلسات برگزار می‌کرد تا هویت اعضا حفظ شود. مرکز غیبی با ارتباط با تشکل‌های مشابه در قفقاز و باکو، بر الگوی شوراهای تأثیر پذیرفته بود و هدفش ترویج دموکراسی، استقلال، و مبارزه با استبداد فئودال-استعماری بود.  
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات حزب سیاسی
| نام = اخوان‌المسلمین
| نام بومی = الاخوان المسلمون
| زبان ۱ = عربی
| نام زبان ۱ =
| آرم = [[پرونده:آرم اخوان المسلمین.jpg|جایگزین=اخوان‌المسلمین انگشتی|280x280پیکسل|اخوان‌المسلمین]]
| بنیانگذار = حسن البنا
| رهبر ۱ عنوان = مرشد عام اول
| رهبر ۱ نام = حسن البنا
| رهبر ۲ عنوان =مرشد عام دوم
| رهبر ۲ نام = حسن الهضیبی
| آرمان = احیای خلافت اسلامی و حاکمیت شریعت
| تأسیس = مارس ۱۹۲۸
| انحلال = غیرقانونی اعلام شده در مصر (۱۹۵۴ و مجدداً ۲۰۱۳)
| انشعاب = التنظیم الخاص (دستگاه ویژه)، گروه‌های جهادی متأثر از سید قطب، حماس (شاخه فلسطین)
| مرکز فرماندهی = قاهره، مصر (عملاً ممنوع)
| روزنامه =
| وابستگی ۱ عنوان = بازوی سیاسی سابق در مصر
| وابستگی ۱ = حزب آزادی و عدالت (منحل شده)
| ایدئولوژی = اسلام‌گرایی، اسلام سیاسی، سلفی‌گری اصلاح‌طلب
| مذهب = اسلام سنی
| کشور = مصر
| پانوشت = بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین جنبش اسلام‌گرای اهل سنت در جهان عرب.
|رهبر ۳ عنوان=مرشد عام سوم|رهبر ۳ نام=عمر التلمسانی}}
'''اخوان‌المسلمین'''، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلام‌گرا و بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایه‌گذاری شد. اخوان‌المسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزش‌های اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاه‌های این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهه‌های متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولت‌های عربی (به‌ویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخه‌های متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های منطقه‌ای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کرده‌است.<ref name=":0">[https://www.britannica.com/topic/Muslim-Brotherhood اخوان‌المسلمین - بریتانیکا]</ref><ref name=":1">[https://journals.shahed.ac.ir/article_3589_d1fd9fd893a72153aa08e8d933a55af0.pdf بررسی رویکردها و تحوالت اجتماعی و اندیشهای اخوانالمسلمین؛ از جنبش تا دولت - مجلات شاهد]</ref><ref name=":2">[https://eslahe.com/4110/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7 تاریخچه مبارزات اخوان المسلمین از آغاز تا بهار عربی - نوگرا]</ref>


تشکیل رسمی مرکز غیبی پس از تحصن مشروطه‌خواهان در کنسولگری انگلیس و مسجد صمصام‌خان در ۲۹ رجب ۱۳۲۴ ه‍.ق رخ داد و به سرعت به مغز متفکر انجمن ایالتی آذربایجان تبدیل شد. فعالیت‌های اصلی شامل عضوگیری دقیق با آزمایش‌های انفرادی، آموزش نظامی مجاهدان، انتشار شب‌نامه‌ها، و سازماندهی دفاع مسلحانه تبریز در برابر ارتش عین‌الدوله و صمد شجاع‌الدوله بود. مرکز غیبی با جذب روشنفکرانی چون [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]]، [[میرزا محمدعلی خان تربیت|محمدعلی تربیت]]، و حیدر خان عمواوغلی، و همکاری با [[ستارخان]] و [[باقر خان|باقرخان]]، در شکست نیروهای استبدادی و احیای مشروطه نقش اساسی داشت. عملیات متهورانه آن، مانند تأسیس گارد مسلح و نظارت بر انتخابات، تبریز را به پایگاه اصلی مقاومت تبدیل کرد.  
== مقدمه ==
اخوان‌المسلمین که گاهی با نام ساده‌تر «اخوان» نیز شناخته می‌شود، جنبشی است که در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایه‌گذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راه‌حلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوان‌المسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


در دوره [[استبداد صغیر]]، مرکز غیبی کمیسیون جنگی تشکیل داد و روزنامه‌های مخفی منتشر کرد، اما با ورود قوای روس در سال ۱۲۹۰ ه‍.ش، فعالیتش محدود شد. اعدام [[ثقة‌الاسلام تبریزی|ثقةالاسلام تبریزی]] و دو پسر علی مسیو (حسن و قدیر) در سال ۱۳۳۰ ه‍.ق نماد فداکاری مرکز بود. میراث مرکز غیبی در تربیت مجاهدان، الهام‌بخشی به جنبش‌های سوسیالیستی، و حفظ محرمانگی سازمانی ماندگار است. خانه تاریخی مرکز غیبی (ثبت ملی ۱۳۸۲) نماد این میراث است، هرچند در خطر تخریب قرار دارد.<ref name=":0">[https://bepish.org/fa/node/7844 سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی - به پیش]</ref><ref name=":1">[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225437/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D8%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86 تبریز، انجمن - مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":2">[https://www.asriran.com/fa/news/176076/%D8%BA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 غبار فراموشی بر چهره نامدار مشروطه - عصر ایران]</ref><ref name=":3">[https://22bahman.ir/show.php?page=post&id=13447 عملیات متهورانه مرکز غیبی تبریز - ۲۲بهمن]</ref><ref name=":4">کتاب «تاریخ مشروطه ایران»، تألیف احمد کسروی</ref><ref name=":5">کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان»، تألیف ناظم‌الاسلام کرمانی</ref> '''(به پیش)، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)(عصر ایران)، (۲۲بهمن)'''
اخوان‌المسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب می‌شد که در طول حیات خود از روش‌های مختلفی شامل فعالیت‌های پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونت‌آمیز استفاده کرده‌است. بررسی تاریخ اخوان‌المسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکاف‌های فکری (به‌ویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبش‌های اسلام‌گرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخه‌های بین‌المللی آن است.<ref name=":3">[https://www.zeitoons.com/7990 بررسی تحولات آرای اخوانی‌ها، از حسن البنا تا راشد الغنوشی - زیتون]</ref><ref name=":4">[https://www.cfr.org/backgrounder/does-muslim-brotherhood-have-ties-terrorism آیا اخوان المسلمین با تروریسم ارتباط دارد - CFR]</ref><ref name=":2" />


== زمینه‌های تاریخی و تشکیل مرکز غیبی ==
== زمینه پیدایش و دوران تأسیس ==
[[پرونده:حسن البنا.jpg|جایگزین=حسن البنا بنیانگذار اخوان‌المسلمین|بندانگشتی|220x220پیکسل|حسن البنا بنیانگذار اخوان‌المسلمین]]
اخوان‌المسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکل‌گیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیان‌گذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب می‌شد.<ref name=":0" /><ref name=":5">اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات - نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)</ref>


==== ریشه‌های فکری و سیاسی ====
حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راه‌حل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود.<ref name=":1" /><ref name=":2" />
مرکز غیبی تبریز بخشی از جنبش سوسیالیستی-دموکرات ایران در اوایل قرن بیستم بود و بر پایه الگوی شوراهای انقلابی روسی ۱۹۰۵ م، شکل گرفت. این مرکز مخفی، که به عنوان هسته اصلی فرقه اجتماعیون عامیون شناخته می‌شود، در آستانه انقلاب مشروطه برای هدایت نارضایتی‌ها و پیشبرد نهضت مشروطه‌خواهی تأسیس شد. گروه‌بندی‌های سری در تبریز سابقه‌ای طولانی داشت و سه گروه سیاسی اصلی شامل روشنفکرانی چون سید حسن تقی‌زاده، محمدعلی تربیت، و مبارزانی چون علی مسیو و رسول صدقیانی، زمینه‌ساز آن بودند.  


==== آغاز فعالیت‌های مخفی ====
=== ساختار سازمانی و گسترش سریع ===
طبق اسناد، جلسات اولیه مرکز غیبی از سال ۱۳۱۶ ه‍.ق در تبریز برگزار می‌شد، جایی که عده‌ای در اتاق‌های مخصوص، در ضمن عزاداری‌ها، درباره وضع قوانین بحث می‌کردند. در سال ۱۳۲۲ ه‍.ق، با وفات فاضل شربیانی و حوادث شهر، هیاتی انتخاب شد و اساسنامه اجتماعیون عامیون نوشته گردید. این مرکز کاملاً سری بود و نام "غیبی" به دلیل محرمانگی جلسات در تاریکی به آن داده شد.<ref name=":1" /><ref name=":3" />  
اخوان‌المسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکه‌ای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند.<ref name=":0" /><ref name=":6">ظهور و سقوط اخوان المسلمین - نویسنده: حسن حبنکه المیدانی</ref>


== رهبری و ساختار سازمانی ==
ساختار اخوان‌المسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسله‌مراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقه‌های کوچک‌تر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی می‌شدند تا آموزش‌های عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده می‌شود که اخوان‌المسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت.<ref name=":5" /><ref name=":1" />
کربلایی علی مسیو (۱۲۵۰–۱۳۱۳ ه‍.ش)، بنیانگذار و رهبر اصلی مرکز غیبی تبریز، از کارگران ساده تبریز بود که با سفر به قفقاز و آشنایی با جنبش‌های سوسیالیستی، ایده‌های دموکراتیک را به ایران آورد. او مرکز غیبی را به عنوان سازمان مخفی برای عضوگیری و آموزش مجاهدان هدایت کرد و با جذب روشنفکران، مرکز را به مغز متفکر مشروطه تبدیل نمود. مسیو در جلسات سری، با تأکید بر اتحاد کارگران و روشنفکران، اساسنامه فرقه اجتماعیون عامیون را تدوین کرد. [[احمد کسروی]] در «تاریخ مشروطه ایران» از علی مسیو به عنوان معمار اصلی مقاومت مسلحانه تبریز یاد می‌کند. '''(به پیش)، (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)'''


==== اعضا و نحوه عضوگیری ====
=== دستگاه ویژه و آغاز خشونت‌ها ===
اعضای مرکز غیبی تبریز شامل حاج رسول صدقیانی، حاج علی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علی‌نقی گنجه، میرعلی‌اکبر سراج، حکاک‌باشی، و روشنفکرانی چون سیدحسن تقی‌زاده، محمدعلی تربیت، و حیدر خان عمواوغلی بودند. عضوگیری با آزمایش‌های انفرادی و دقیق انجام می‌شد تا وفاداری تضمین گردد. جلسات در تاریکی مطلق برگزار می‌شد و اعضا یکدیگر را نمی‌شناختند، مگر رهبر که شناخته‌شده بود. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در «تاریخ بیداری ایرانیان» از این ساختار سری به عنوان عامل موفقیت مرکز در برابر نفوذ استبداد یاد می‌کند.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":2" />  
یکی از بحث‌برانگیزترین ابعاد اخوان‌المسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخه‌ای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند.<ref name=":2" /><ref name=":4" />


== فعالیت‌های مخفی و نقش در جنبش مشروطه ==
با این حال، فعالیت‌های دستگاه ویژه به خشونت‌های داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخست‌وزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را دربارهٔ عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دوره‌ای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید.<ref name=":0" /><ref name=":5" />


==== همکاری با انجمن ایالتی آذربایجان ====
== دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک ==
مرکز غیبی تبریز به عنوان هسته مرکزی انجمن ایالتی تبریز عمل می‌کرد و در نظارت بر انتخابات، تدوین نظامنامه، و سازماندهی دفاع مسلحانه نقش داشت. پس از تحصن در کنسولگری انگلیس (۲۹ رجب ۱۳۲۴ ه‍.ق)، مرکز غیبی با تشکیل کمیسیون جنگی، مجاهدان را مسلح کرد و با ستارخان و باقرخان همکاری نمود تا تبریز را در برابر محاصره یازده‌ماهه حفظ کند. مرکز شب‌نامه‌ها منتشر می‌کرد و روحیه مقاومت را تقویت می‌نمود.


==== عملیات متهورانه و انتشارات ====
=== انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر ===
عملیات مرکز غیبی شامل تأسیس گارد مسلح، آموزش نظامی، و انتشار روزنامه‌های مخفی بود. در دوره استبداد صغیر، مرکز با جذب نیروهای قفقازی، ارتش عین‌الدوله را دفع کرد و به پیروزی مشروطه‌خواهان کمک نمود. [[احمد کسروی]] از عملیات مرکز غیبی به عنوان عامل مهم شکست صمد شجاع‌الدوله و احیای مجلس نام برده است.<ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":4" />  
با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوان‌المسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آن‌ها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «[[جمال عبدالناصر]]»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلام‌گرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروه‌ها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد.<ref name=":0" /><ref name=":5" />


== نقش در مقاومت علیه استبداد صغیر ==
این تنش‌ها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوان‌المسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانه‌ای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد.<ref name=":6" />
مرکز غیبی تبریز در دوره استبداد صغیر، با تشکیل کمیسیون جنگی مخفی، آموزش نظامی مجاهدان را بر عهده گرفت و سلاح‌های لازم را از طریق ارتباط با قفقاز تأمین نمود. این مرکز با جذب مبارزان محلی و قفقازی، گروه‌های مسلح تشکیل داد و استراتژی‌های دفاعی را برنامه‌ریزی کرد. تمرکز اصلی بر تعلیم تاکتیک‌های چریکی و حفظ محرمانگی بود تا نیروهای دولتی را غافلگیر کند. احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» از نقش مرکز غیبی در تجهیز و آموزش این نیروها به عنوان عامل کلیدی موفقیت مقاومت یاد می‌کند. '''(۲۲بهمن)، (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)'''


==== هدایت عملیات مخفی ====
=== ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن» ===
مرکز غیبی تبریز عملیات‌های سری مانند شب‌نامه‌نویسی برای تقویت روحیه و هماهنگی با مبارزان دیگر شهرها را هدایت کرد. این فعالیت‌ها شامل برنامه‌ریزی برای مقابله با نفوذ نیروهای استبدادی در داخل شهر بود و بدون اشاره مستقیم به رهبران علنی، از طریق پیک‌های مخفی اجرا می‌شد. ناظم‌الاسلام کرمانی در «تاریخ بیداری ایرانیان» از این عملیات مخفی به عنوان پایه پیروزی نهایی مشروطه‌خواهان یاد می‌کند.  
[[پرونده:سید قطب1.jpg|جایگزین=سید قطب|بندانگشتی|211x211پیکسل|سید قطب]]
در دوران حبس و فشار شدید زندان‌های عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوان‌المسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریه‌پرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانه‌های راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکال‌تر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر می‌برند و مسلمان واقعی نیستند.<ref name=":3" /><ref name=":7">بنیادگرایی اسلامی: ریشه‌های ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین - نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)</ref>


=== درگیری با گروه‌های مخالف محلی ===
سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانون‌گذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشه‌ها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومت‌های داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوان‌المسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوت‌کنندگان نه قضاوت‌کنندگان) تلاش کرد از تندروی‌های قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشه‌های قطب موجب انشعاب‌های فکری عمیق شد و الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی رادیکال در دهه‌های بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد.<ref name=":0" /><ref name=":3" /><ref name=":7" />
مرکز غیبی تبریز در دوره فعالیت مخفی خود، با گروه‌های مخالف سوسیالیستی و طرفداران استبداد درگیری‌هایی داشت که بیشتر ایدئولوژیک بود. این درگیری‌ها با برخی علمای سنتی و گروه‌های محافظه‌کار محلی رخ داد که مرکز را به دلیل ایده‌های دموکراتیک و تأثیر روسی متهم به الحاد می‌کردند. مرکز غیبی با انتشار شب‌نامه‌ها و توضیح اساسنامه، سعی در کاهش تنش‌ها داشت، اما اختلافات گاهی به درگیری‌های خیابانی محدود منجر می‌شد. احمد کسروی در «تاریخ مشروطه ایران» از این تنش‌ها به عنوان چالش داخلی مرکز غیبی یاد می‌کند که با تمرکز بر وحدت مجاهدان مدیریت گردید.<ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />  


== پایان فعالیت و میراث ==
=== دوره انور سادات و بازگشت به جامعه ===
با ورود قوای روس به تبریز در ۲۸ آذر ۱۲۹۰ ه‍.ش، فعالیت مرکز غیبی محدود شد. اعدام ثقه‌الاسلام تبریزی و دو پسر علی مسیو (حسن و قدیر) در ۹ دی ۱۲۹۰ ه‍.ش (محرم ۱۳۳۰ ه‍.ق) ضربه سنگینی بود. بسیاری از اعضا به تهران مهاجرت کردند و در انجمن‌های دموکرات و مجلس دوم فعال شدند. مرکز غیبی رسماً منحل گردید، اما تأثیرش ادامه یافت.  
پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپ‌گراها و ناصریست‌ها، سیاست مصالحه با اسلام‌گراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوان‌المسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آن‌ها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروه‌های تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمت‌آمیز خود باقی ماند.<ref name=":1" /><ref name=":4" />


==== میراث تاریخی و فرهنگی ====
=== از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت ===
میراث مرکز غیبی تبریز در تربیت مجاهدان، الهام‌بخشی به جنبش‌های سوسیالیستی، و حفظ محرمانگی سازمانی ماندگار است. خانه تاریخی مرکز غیبی (ثبت ملی ۱۳۸۲) نماد این میراث است، هرچند در خطر تخریب قرار دارد. کسروی مرکز را الگویی از سازماندهی مخفی موفق می‌داند که به احیای قانون اساسی کمک کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":4" />  
در دوران سی‌ساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوان‌المسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیه‌های صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاه‌ها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوان‌المسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید.<ref name=":0" /><ref name=":1" />


== منابع: ==
=== انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت ===
با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوان‌المسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوان‌المسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد.
 
در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوان‌المسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخست‌وزیر سابق)، به عنوان اولین رئیس‌جمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوان‌المسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":3" />
[[پرونده:محمد مرسی1.jpg|جایگزین=محمد مرسی|بندانگشتی|213x213پیکسل|محمد مرسی]]
 
=== دوران ریاست‌جمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳) ===
دوران ریاست‌جمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالش‌های عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقی‌مانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بی‌اعتمادی سکولارها و لیبرال‌ها مواجه شد. صدور بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیس‌جمهور را فراتر از نظارت دادگاه‌ها قرار می‌داد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانی‌سازی» دولت متهم کردند.<ref name=":0" /><ref name=":3" />
 
نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدان‌های «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوان‌المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، دارایی‌های آن را مصادره نمود و فعالیت‌های آن را کاملاً ممنوع ساخت.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":8">[https://shouba.ir/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D8%9B-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2/ اخوانی‌های سابق؛ روایت‌های جدایی از اسلامگرایان اخوانی - شعوبنا]</ref>
 
== وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری ==
 
=== سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی ===
پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوان‌المسلمین در مصر وارد تاریک‌ترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانی‌مدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمان‌های خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوان‌المسلمین عملاً فعالیت‌های خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه می‌دهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکاف‌هایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روش‌های مبارزه اختلاف داشتند.<ref name=":4" />
 
=== اخوان فراملی و شاخه‌های منطقه‌ای ===
اخوان‌المسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبه‌ها و جنبش‌های همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخه‌ها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزه‌های حسن البنا پایبند هستند. از مهم‌ترین این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:<ref name=":6" />
* '''اردن و تونس:''' جنبش اخوان‌المسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشه‌دار باقی مانده‌است. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهام‌گرفته از اخوان‌المسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب می‌شود.
* '''فلسطین (حماس):''' [[جنبش حماس]]، در [[غزه]] و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوان‌المسلمین در فلسطین شناخته می‌شود و از ایدئولوژی‌های اولیه اخوان تغذیه می‌کند.
* '''سوریه و دیگر مناطق:''' اخوان‌المسلمین سوریه یکی از اصلی‌ترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت [[بشار اسد]] بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است.<ref name=":3" /><ref name=":0" /><ref name=":5" />
 
=== میراث فکری و تقسیم‌بندی‌های ایدئولوژیک ===
تاریخ فکری اخوان‌المسلمین را می‌توان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند:
* '''اصلاحیون (Reformists):''' این گروه بر فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
* '''قطبیون (Qutbists):''' این شاخه متأثر از اندیشه‌های سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولت‌های نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
* '''میانه‌روها:''' این گروه تلاش می‌کنند تعادلی میان ایدئولوژی‌های اسلام‌گرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس).<ref name=":3" /><ref name=":8" />
 
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۲۸

اخوان‌المسلمین
الاخوان المسلمون
بنیانگذارحسن البنا
مرشد عام اولحسن البنا
مرشد عام دومحسن الهضیبی
مرشد عام سومعمر التلمسانی
شعاراحیای خلافت اسلامی و حاکمیت شریعت
بنیانگذاریمارس ۱۹۲۸
انحلال و برچینشغیرقانونی اعلام شده در مصر (۱۹۵۴ و مجدداً ۲۰۱۳)
انشعابالتنظیم الخاص (دستگاه ویژه)، گروه‌های جهادی متأثر از سید قطب، حماس (شاخه فلسطین)
ستادقاهره، مصر (عملاً ممنوع)
مراماسلام‌گرایی، اسلام سیاسی، سلفی‌گری اصلاح‌طلب
بازوی سیاسی سابق در مصرحزب آزادی و عدالت (منحل شده)
کشورالگو:Country data مصر

بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین جنبش اسلام‌گرای اهل سنت در جهان عرب.

اخوان‌المسلمین، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلام‌گرا و بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایه‌گذاری شد. اخوان‌المسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزش‌های اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاه‌های این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهه‌های متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولت‌های عربی (به‌ویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخه‌های متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های منطقه‌ای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کرده‌است.[۱][۲][۳]

مقدمه

اخوان‌المسلمین که گاهی با نام ساده‌تر «اخوان» نیز شناخته می‌شود، جنبشی است که در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایه‌گذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راه‌حلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوان‌المسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید.[۱][۲]

اخوان‌المسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب می‌شد که در طول حیات خود از روش‌های مختلفی شامل فعالیت‌های پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونت‌آمیز استفاده کرده‌است. بررسی تاریخ اخوان‌المسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکاف‌های فکری (به‌ویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبش‌های اسلام‌گرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخه‌های بین‌المللی آن است.[۴][۵][۳]

زمینه پیدایش و دوران تأسیس

حسن البنا بنیانگذار اخوان‌المسلمین
حسن البنا بنیانگذار اخوان‌المسلمین

اخوان‌المسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکل‌گیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیان‌گذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب می‌شد.[۱][۶]

حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راه‌حل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود.[۲][۳]

ساختار سازمانی و گسترش سریع

اخوان‌المسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکه‌ای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند.[۱][۷]

ساختار اخوان‌المسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسله‌مراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقه‌های کوچک‌تر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی می‌شدند تا آموزش‌های عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده می‌شود که اخوان‌المسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت.[۶][۲]

دستگاه ویژه و آغاز خشونت‌ها

یکی از بحث‌برانگیزترین ابعاد اخوان‌المسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخه‌ای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند.[۳][۵]

با این حال، فعالیت‌های دستگاه ویژه به خشونت‌های داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخست‌وزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را دربارهٔ عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دوره‌ای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید.[۱][۶]

دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک

انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر

با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوان‌المسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آن‌ها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «جمال عبدالناصر»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلام‌گرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروه‌ها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد.[۱][۶]

این تنش‌ها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوان‌المسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانه‌ای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد.[۷]

ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن»

سید قطب
سید قطب

در دوران حبس و فشار شدید زندان‌های عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوان‌المسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریه‌پرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانه‌های راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکال‌تر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر می‌برند و مسلمان واقعی نیستند.[۴][۸]

سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانون‌گذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشه‌ها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومت‌های داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوان‌المسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوت‌کنندگان نه قضاوت‌کنندگان) تلاش کرد از تندروی‌های قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشه‌های قطب موجب انشعاب‌های فکری عمیق شد و الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی رادیکال در دهه‌های بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد.[۱][۴][۸]

دوره انور سادات و بازگشت به جامعه

پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپ‌گراها و ناصریست‌ها، سیاست مصالحه با اسلام‌گراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوان‌المسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آن‌ها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروه‌های تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمت‌آمیز خود باقی ماند.[۲][۵]

از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت

در دوران سی‌ساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوان‌المسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیه‌های صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاه‌ها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوان‌المسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید.[۱][۲]

انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت

با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوان‌المسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوان‌المسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوان‌المسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخست‌وزیر سابق)، به عنوان اولین رئیس‌جمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوان‌المسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود.[۱][۳][۴]

محمد مرسی
محمد مرسی

دوران ریاست‌جمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳)

دوران ریاست‌جمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالش‌های عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقی‌مانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بی‌اعتمادی سکولارها و لیبرال‌ها مواجه شد. صدور بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیس‌جمهور را فراتر از نظارت دادگاه‌ها قرار می‌داد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانی‌سازی» دولت متهم کردند.[۱][۴]

نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدان‌های «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوان‌المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، دارایی‌های آن را مصادره نمود و فعالیت‌های آن را کاملاً ممنوع ساخت.[۱][۵][۹]

وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری

سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی

پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوان‌المسلمین در مصر وارد تاریک‌ترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانی‌مدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمان‌های خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوان‌المسلمین عملاً فعالیت‌های خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه می‌دهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکاف‌هایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روش‌های مبارزه اختلاف داشتند.[۵]

اخوان فراملی و شاخه‌های منطقه‌ای

اخوان‌المسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبه‌ها و جنبش‌های همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخه‌ها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزه‌های حسن البنا پایبند هستند. از مهم‌ترین این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[۷]

  • اردن و تونس: جنبش اخوان‌المسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشه‌دار باقی مانده‌است. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهام‌گرفته از اخوان‌المسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب می‌شود.
  • فلسطین (حماس): جنبش حماس، در غزه و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوان‌المسلمین در فلسطین شناخته می‌شود و از ایدئولوژی‌های اولیه اخوان تغذیه می‌کند.
  • سوریه و دیگر مناطق: اخوان‌المسلمین سوریه یکی از اصلی‌ترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت بشار اسد بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است.[۴][۱][۶]

میراث فکری و تقسیم‌بندی‌های ایدئولوژیک

تاریخ فکری اخوان‌المسلمین را می‌توان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند:

  • اصلاحیون (Reformists): این گروه بر فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
  • قطبیون (Qutbists): این شاخه متأثر از اندیشه‌های سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولت‌های نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
  • میانه‌روها: این گروه تلاش می‌کنند تعادلی میان ایدئولوژی‌های اسلام‌گرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس).[۴][۹]

منابع