کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:محمدرضا مساوات؛1.jpg|بندانگشتی|221x221پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
'''سید محمدرضا مساوات'''، (متولد سال ۱۲۴۴، برازجان - درگذشته ۱۳۰۴، تهران) یکی از برجسته‌ترین سیاستمداران و روزنامه‌نگاران دوران [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه ایران]]، با نام مستعار «مساوات» شناخته می‌شود که از عنوان روزنامه انقلابی‌اش برگرفته شده است. او متولد برازجان در استان فارس بود و در اوایل جوانی به شیراز و سپس تهران مهاجرت کرد تا تحصیلات خود را در نزد اساتیدی چون میرزا نصرالله‌خان دبیرالملک و ابوالحسن جلوه حکیم پیگیری کند. مساوات از نخستین روزهای جنبش مشروطه، به عنوان یکی از بنیانگذاران انجمن‌های مخفی مانند مجمع آزادمردان تهران، انجمن ملی و کمیته انقلاب، نقش فعالی ایفا کرد. او با چهره‌هایی چون [[ملک‌المتکلمین]]، [[سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی|سید جمال‌الدین واعظ]]، [[جهانگیرخان صوراسرافیل|میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل]] و [[یحیی دولت‌آبادی]] همکاری نزدیک داشت و در رویدادهایی مانند تحصن علما در حرم عبدالعظیم و ماجرای مسجد آدینه شرکت جست، جایی که در درگیری با قزاق‌های دولتی، یکی از آن‌ها را به قتل رساند.
| نام                    = فریدون آدمیت
| تصویر                  = فریدون آدمیت؛1.jpg
| توضیح تصویر            = فریدون آدمیت، تاریخ‌نگار ایرانی
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          = تاریخ‌نگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            = ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی
| محل تولد                = تهران، ایران
| والدین                =
| تاریخ مرگ              = ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی
| محل مرگ                = تهران، ایران
| علت مرگ                =
| محل زندگی              =
| مدفن                  = بهشت زهرا، مقبره خانوادگی
| پیشه                  = تاریخ‌نگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            = تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک
|کتاب‌ها                = امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی و …
| علت شهرت              = پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران، بنیان‌گذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران
| تحصیلات                  = دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی
|دانشگاه                = دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)
| استاد                  =
| تأثیرگذاشته بر        =
| گفتاورد                =
|اندازه تصویر=260پیکسل}}
'''فریدون آدمیت'''، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخ‌نگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیت‌های سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در [[دارالفنون]] گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. پایان‌نامه او درباره [[امیرکبیر|میرزا تقی خان امیرکبیر]] بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در [[سازمان ملل متحد]]، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ [[جنبش مشروطه ایران]]، اندیشه‌های روشنفکران مانند [[میرزا آقاخان کرمانی]]، میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] تمرکز دارند. کتاب‌هایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید و بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیف‌های مذهبی، غیرمذهبی، چپ‌گرا و اقلیت‌هایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئه‌باوری متهم می‌کردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشته‌اند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.<ref name=":0">[https://anthropologyandculture.com/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A/ درباره فریدون آدمیت: وفادار به متن تاریخ - انسان‌شناسی و فرهنگ]</ref><ref name=":1">[https://www.naakojaaketab.com/post/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگینامه و معرفی سه عنوان از کتاب‌های فریدون آدمیت - ناکجا کتاب]</ref><ref name=":2">[https://ensani.ir/fa/article/9847/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگی و اندیشه فریدون آدمیت - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Article/View/84951/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA نگاهی منتقدانه به زندگی، تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی فریدون آدمیت - حوزه نت]</ref><ref name=":4">[https://bukharamag.com/1387.03.2954.html به یاد دکتر فریدون آدمیت - مجله بخارا]</ref><ref name=":5">[https://www.radiofarda.com/a/o2_admiyat/441291.html فريدون آدميت؛ مشروطه و تاریخ نگاری جدید - رادیو فردا]</ref><ref name=":6">[https://www.newslaw.net/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a278209 فریدون آدمیت پدر تاریخ نگاری نوین ایران کیست؟ - حقوق نیوز]</ref><ref name=":7">[https://www.movarekhan.com/blog/historiography_of_fereydoun_adamit/ نگاهی به تاریخ نگاری دکتر فریدون آدمیت - مورخان]</ref><ref name=":8">[https://negah.org/378 فریدون آدمیت و بهاییان - نگاه]</ref>


پس از صدور فرمان مشروطه در ۱۲۸۵ شمسی، محمدرضا مساوات روزنامه «مساوات» را در تهران راه‌اندازی کرد که به عنوان ارگان حزب دموکرات (اجتماعیون عامیون) عمل می‌کرد و بر اصول عدالت، [[آزادی]] و مبارزه با فساد اداری تأکید داشت. این روزنامه با مقالات تند و انتقادی، به ویژه در شماره ۲۱ با عنوان «شاه در چه حال است؟»، علیه [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار موضع‌گیری کرد و منجر به شکایت شاه و دادگاهی شدن مساوات شد، هرچند با میانجی‌گری عضدالدوله، مسئله خاتمه یافت. سید محمدرضا مساوات در شب‌نامه‌ها و صبح‌نامه‌های مخفی پیش از مشروطه، نقش کلیدی در آگاهی‌بخشی عمومی ایفا کرد و پس از بمباران مجلس در سال ۱۲۸۷ شمسی، به تبریز گریخت و روزنامه را در آنجا احیا نمود. او در دوره‌های دوم، سوم و چهارم مجلس شورای ملی از تبریز و در دوره پنجم از ساوجبلاغ نماینده بود و در حزب دموکرات بر جدایی قوه قضائیه از مجریه، آموزش مجانی و اجباری، و حقوق مدنی برابر تأکید ورزید.
== زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات ==
فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با [[میرزا ملکم‌خان]]، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعه‌ای تأثیرگذار از چهره‌های برجسته سیاسی تشکیل داد که ایده‌های لیبرال را ترویج می‌کرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانواده‌ای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانش‌اندوزی بود.<ref name=":0" /> 


فعالیت‌های مساوات فراتر از سیاست، به مبارزه با فساد اداری قاجارها معطوف بود؛ او فساد را ریشه استبداد می‌دانست و راه‌حل‌هایی چون تشکیل مجلس مؤثر، حاکمیت قانون، جایگزینی مدیران پاک‌دست و جوان، و انتقادپذیری هیئت حاکمه را پیشنهاد می‌داد. روزنامه مساوات با تمرکز بر فسادستیزی، واگذاری امتیازات به بیگانگان و ناکارآمدی دیوان‌سالاری را نقد می‌کرد و بر لزوم محاکم قضایی مستقل اصرار داشت. با این حال، تندروی‌های او، مانند مقالات طنزآمیز علیه شاه، گاه به انزوای مشروطه‌خواهان منجر شد. سید محمدرضا مساوات در سال ۱۳۰۴ شمسی درگذشت و میراث او در ترویج دموکراسی، مطبوعات آزاد و مبارزه با فساد، همچنان الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/10659 نگاهی به فراز و نشیب هایی از زندگی سید محمدرضا مساوات - اتحاد خبر]</ref><ref name=":1">[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/181 تحلیل محتوایی و تطبیقی روزنامه‌‌های مشروطه خواه تهران وشهرستان‌ها - مزدک‌نامه]</ref><ref name=":2">[https://jic.uk.ac.ir/article_3693_3f297803bfbc3c8989e0ae37b7545dc1.pdf انقالب مشروطه و فساد ستیزی روزنامه مساوات - پژوهش‌نامه تمدن ایرانی]</ref>
=== تحصیلات ===
فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغ‌التحصیل گردید. پایان‌نامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه [[محمود محمود]] منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبت‌نام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشان‌دهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرق‌شناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.<ref name=":1" />  


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
== حرفه دیپلماتیک ==
سید محمدرضا، معروف به مساوات، در سال ۱۲۴۴ ش، در برازجان (استان فارس) به دنیا آمد. او در اوایل عمر به شیراز رفت و مشغول تحصیلات ابتدایی شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و اغلب با میرزانصرالله‌خان دبیرالملک، پسر حاجی محمدحسین‌خان جبه‌دارباشی شیرازی ساکن تهران، امرار معاش می‌کرد. در این دوره، نزد ابوالحسن جلوه، حکیم معروف، به تحصیل علوم و معارف پرداخت.  
فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بین‌الملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوان‌ترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامه‌ای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. او دوران هشت‌ساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود می‌دانست.<ref name=":2" /> 


=== زندگی شخصی و خانواده ===
== فعالیت‌های پژوهشی و بازنشستگی ==
اطلاعات کمی از زندگی خصوصی مساوات موجود است. او از خانواده‌ای متوسط در برازجان بود و فرزندانش در فعالیت‌های سیاسی شرکت نداشتند. همسرش، از اهالی شیراز، در تهران زندگی می‌کرد و خانه‌شان محل جلسات مخفی بود. مساوات، ساده‌زیست بود و درآمد روزنامه را صرف مبارزه می‌کرد.  
پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیت‌های خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] در استوارنامه‌اش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کناره‌گیری کرد. فریدون آدمیت پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهره‌ای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سال‌های آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.<ref name=":3" /> 


در تبعیدهای داخلی، خانواده‌اش سختی کشیدند اما از او حمایت کردند. پس از بازگشت از تبعید، در محله‌های مرکزی تهران ساکن شد و با دوستانش مانند یحیی دولت‌آبادی معاشرت داشت.  
== فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی ==
فریدون آدمیت در سال‌های پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایسته‌ترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایت‌ها باعث شد برخی منتقدان چپ‌گرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" />


مهاجرت به تهران، محمدرضا مساوات را در کانون تحولات سیاسی قرار داد. در سال ۱۳۲۳ ه.ق (۱۲۸۲ شمسی)، هنگامی که علمای تهران برای اعتراض به عین‌الدوله و مطالبه اصلاحات اساسی، در زاویه حضرت عبدالعظیم متحصن شدند، محمدرضا مساوات نیز جزو متحصنین بود. این رویداد، نخستین گام جدی او در عرصه مبارزه سیاسی به شمار می‌رفت و نشان‌دهنده تعهد زودهنگامش به آرمان‌های عدالت‌طلبانه بود.
== آثار ==
[[پرونده:فکر آزادی و مقدمه مشروطیت.jpg|جایگزین=فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت|بندانگشتی|250x250پیکسل|فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت]]
آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتاب‌های کلیدی او عبارت است از:


پیش از استقرار رسمی مشروطه، مساوات به عنوان یکی از بنیانگذاران گروه‌های مخفی آزادی‌خواه عمل می‌کرد. او از سال ۱۳۲۱ قمری (۱۲۸۰ شمسی) به مجمع آزادمردان تهران پیوست و با رجال برجسته‌ای چون [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]]، ملک‌المتکلمین، میرزا یحیی دولت‌آبادی، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و سید جمال واعظ مراوده داشت. این ارتباطات، زمینه‌ساز فعالیت‌های بعدی او در انجمن‌های انقلابی شد.
* امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود)
* فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰)
* اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶)
* اندیشه‌های طالبوف تبریزی (۱۳۴۶)
* اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹)
* اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱)
* فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴)
* ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد)
* شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰)
* آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰)
* افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق)
* مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰)
* تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵)


در محرم ۱۳۲۲ قمری (اردیبهشت ۱۲۸۲ شمسی)، سید محمدرضا مساوات به انجمن ملی پیوست که تحت رهبری ملک‌المتکلمین تشکیل شده بود. این انجمن، با ۶۰ عضو اولیه، فعالیت‌های سازمان‌یافته‌تری نسبت به گروه‌های پیشین داشت و هدفش ایجاد همکاری میان مجتهدان برجسته مانند [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی]] بود. اعضای انجمن از طبقات مختلف اجتماعی، از مجتهدان و تجار تا مالکان و حتی یک زرتشتی، بودند.  
همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» (۱۹۵۵).<ref name=":6" /> 


انجمن ملی، جبهه‌ای گسترده علیه استبداد عین‌الدوله تشکیل داد. اعضا، از جمله مساوات، بر براندازی دستگاه ظلم و برقراری حکومت قانون مبتنی بر اراده ملت تأکید داشتند. در ربیع‌الاول ۱۳۲۲ قمری (خرداد ۱۲۸۲ شمسی)، در باغ میرزا سلیمان‌خان میکده، ۵۴ عضو انجمن سوگند یاد کردند که برای دستیابی به قانون و عدالت بجنگند. از این جمع، ۹ نفر، از جمله مساوات، به عنوان «کمیته انقلاب» برگزیده شدند.  
=== شرح یکی از آثار ===
کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطه‌خواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] می‌شود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت می‌پردازد و شامل فصل‌هایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسول‌زاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادی‌خواهی طبقه متوسط شهرنشین می‌داند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشن‌بین. این کتاب‌ها تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشت‌ها در مجموعه‌هایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شده‌اند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهی‌های تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران را تثبیت کردند.<ref name=":1" /> 


کمیته انقلاب، تشکل مخفی‌ای بود که نخستین اقدامش فرستادن نمایندگانی به حوزه‌های علمیه عتبات، به ویژه نجف، برای جلب نظر علما بود. این تمهید، راه را بر سوءاستفاده استبدادگران از دین بست و مشروطه را با پشتوانه مذهبی تقویت کرد. مساوات، به عنوان یکی از اعضای هیئت کوچک ۵ نفره کمیته، در اداره امور انقلابی نقش کلیدی داشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
== اندیشه‌ها و روش تاریخ‌نگاری ==
فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال می‌کرد: شناخت مقام حقیقی اندیشه‌گران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخ‌نگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران.  


== ورود به مبارزات مشروطه و نقش در انجمن‌ها ==
روش وی تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونه‌ای که رخ داده‌اند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی می‌دانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیده‌ها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل می‌دانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخ‌نویسی مدرن می‌شمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید می‌کرد و روحانیان را در مشروطه دنباله‌رو روشنفکران می‌دانست.<ref name=":7" /> 
سید محمدرضا مساوات در رویدادهای کلیدی مشروطه، حضوری فعال داشت. در ماجرای مسجد آدینه (حدود ۱۳۲۴ قمری/۱۲۸۳ شمسی)، که اعتراض به عین‌الدوله و کشته شدن سید عبدالحمید منجر به تجمع علما، بازاریان و مردم شد، مساوات جزو متحصنین بود. دولت هشدار داده بود که از تعطیلی بازار و اجتماع بپرهیزند، اما مردم به خیابان‌ها ریختند و مورد حمله قشون دولتی قرار گرفتند. مساوات، خشمگین از بی‌رحمی قزاق‌ها، وارد مبارزه مسلحانه شد و یکی از آن‌ها را به قتل رساند. این اقدام، او را به نمادی از مقاومت مسلحانه تبدیل کرد.  


پس از مهاجرت علما به قم و تحصن در سفارت انگلیس، شب‌نامه‌ها ابزار اصلی آگاهی‌بخشی شدند. محمدرضا مساوات، با چاپ ژلاتین، صبح‌نامه‌ای مخفی با عنوان «حریت عدالت و مساوات» منتشر کرد که ۱۸ یا ۱۹ شماره داشت. محل توزیع آن، کوچه عدالت‌خواهان و خانه آزادالمله بود، و بهای آن با شعارهایی چون «تهران: غیرت و حمیت»، «تبریز: رفع ظلم و ذلت» و «اصفهان: اتحاد جماعت» تعیین شده بود. این نشریه، آخرین شب‌نامه پیش از مشروطه بود و نقش مهمی در بسیج عمومی ایفا کرد.
== انتقادات ==
فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبی‌ها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیت‌هایی مانند [[بهائیان ایران|بهاییان]] به دلیل دیدگاه‌های او درباره بهاءالله، و چپ‌گرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملی‌گرایی شدید می‌دانست که اقلیت‌ها را با قدرت‌های خارجی مرتبط می‌کند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئه‌باوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بی‌دقتی متدولوژیک و زبان جدلی می‌دانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروه‌های دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر می‌دانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند [[ماشاءالله آجودانی]] کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمی‌دانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.<ref name=":8" />


در جریان بازگشت علما به تهران، مساوات پنهانی به شهر آمد و در خانه ملک‌المتکلمین، پیشنهاد داد تا مانع توافق میان عین‌الدوله و متحصنین شوند. این مداخله، از پراکندگی آزادی‌خواهان جلوگیری کرد. بعدها، با خودداری عین‌الدوله از اعطای حقوق مشروطه، انجمن‌ها احیا شدند و مساوات در تجمع برای آزادی شیخ محمد واعظ شرکت داشت.  
== مرگ و میراث ==
فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدت‌ها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسل‌های بعدی است. او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران شناخته می‌شود و آثارش در مطالعات آزادی‌خواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایع‌نگاری به علت‌شناسی می‌پردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجسته‌ترین مورخان تاریخ معاصر پس از [[احمد کسروی]] دانسته است. علی‌رغم انتقادات، جایگاه او در تاریخ‌نگاری ایران تثبیت شده است.<ref name=":5" />


پس از صدور فرمان مشروطه در ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ قمری (۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی)، مساوات در حمایت از تشکیل بانک ملی، به انتشار صبح‌نامه ادامه داد. این فعالیت‌ها، او را به چهره‌ای برجسته در میان مشروطه‌خواهان تبدیل کرد.
== منابع: ==
 
=== پیوستگی به حزب دموکرات ===
با تشکیل مجلس دوم، سید محمدرضا مساوات به حزب اجتماعیون عامیون (دموکرات) پیوست که از تشکل‌های مخفی به حزبی رسمی تبدیل شد. این حزب، با ۲۷ نماینده در مجلس، بر اصول مدرنیته تأکید داشت: مملکت قانونی با حکومت مرکزی قوی، حقوق مدنی برابر برای همه نژادها و مذاهب، آزادی کلام و مطبوعات، انتخابات عمومی و مخفی، جدایی قوه قضائیه از مجریه، جدایی سیاست از روحانیت، آموزش مجانی و اجباری (با توجه به تربیت زنان)، و خدمت نظام اجباری.
 
دموکرات‌ها، مخالفان روش ملایم اعتدالیون بودند و آن‌ها را ارتجاعی می‌خواندند. مساوات، با قلم توانایش، مقالات تند در روزنامه‌های حزب نوشت و به امپریالیسم بیگانگان حمله کرد. روزنامه «ایران نو» ارگان رسمی حزب شد و مساوات در آن نقش داشت..<ref name=":0" /><ref name=":1" /> 
 
== تأسیس و محتوای روزنامه مساوات ==
نام «مساوات» از روزنامه‌ای که سید محمدرضا مساوات در دوره اول مشروطه منتشر کرد، برگرفته شد. این روزنامه، ارگان مبارزاتی بود و بر عدالت و برابری تأکید داشت. پس از بمباران مجلس در سال ۱۳۲۶ قمری (۱۲۸۷ شمسی)، مساوات پنهانی از تهران به تبریز گریخت و با زحمات زیاد از راه مازندران و گیلان، به مشروطه‌خواهان تبریز پیوست. ادوارد براون در کتاب «انقلاب ایران» می‌نویسد: <blockquote>«از چهارتن باقی‌مانده، سید محمدرضا (مساوات) موفق به فرار شد و در گرسنگی و بینوایی طاقت‌فرسا در مازندران و گیلان گذراند، سپس به تبریز رسید و روزنامه مساوات را آنجا منتشر کرد.» </blockquote>در تبریز، روزنامه مساوات به صورت هفتگی در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شد. پس از بازگشت به تهران، مساوات با سید عبدالرحیم خلخالی، انتشار آن را از سر گرفت. محتوای روزنامه، بر فسادستیزی تمرکز داشت و فساد اداری قاجارها را ریشه بحران‌های اقتصادی می‌دانست. نویسندگان، واگذاری امتیازات به روس و انگلیس و اختلاس‌های درباریان را نقد می‌کردند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
=== موضع‌گیری علیه فساد و استبداد ===
روزنامه مساوات، فساد را سوءاستفاده از قدرت دولتی و ناکارآمدی قانون تعریف می‌کرد و آن را به دسته‌های سیاسی، اقتصادی، اداری و فرهنگی تقسیم می‌داشت. ریشه فساد را در فردگرایی، خویشاوندسالاری و انحصارگرایی می‌دید و تأکید داشت که بی‌اعتمادی عمومی به حکومت را افزایش می‌دهد. در دوره قاجار، شاهان امتیازات را به مزایده می‌گذاشتند و مالیات سنگین بر طبقات پایین تحمیل می‌کردند.
 
مساوات، حاکمیت قانون را کلید مبارزه با فساد می‌دانست. پس از مشروطه، بر اصلاح شاخه تقنینی اصرار ورزید و گفت تا مجلس تنظیم نشود، شاخه اجرایی و مالی اصلاح نمی‌شود. نقش علم و آگاهی را در مهار استبداد برجسته کرد و نبود وزارتخانه‌های منظم و مدیران شایسته را عامل فساد دانست. (پژوهش‌نامه تمدن ایرانی)
 
=== درگیری با محمدعلی شاه ===
شهرت سید محمدرضا مساوات، با مقاله «شاه در چه حال است؟» در شماره ۲۱ روزنامه (۲۴ ربیع‌الاول ۱۳۲۶ قمری) به اوج رسید. پیش از آن، استشهادیه‌ای برای گواهی بدکاره بودن ام‌الخاقان (شاهزاده) به بازار فرستاده بود. این تندروی، شاه را به روسیه نزدیک کرد.<ref>کتاب «تاریخ مشروطه ایران» - احمد کسروی</ref>
 
شاه به وزارت عدلیه شکایت کرد و مویدالسلطنه وکیل شد، اما مساوات به دادگاه نرفت و گفت اظهار رسمی دریافت نکرده. یحیی دولت‌آبادی نوشت: «ما قصد بهبود روابط با شاه داشتیم، اما مقاله مانع شد.»
 
بسیاری مشروطه‌خواهان، مساوات را شایسته مجازات می‌دانستند، اما ملک‌المتکلمین وکالت او را بر عهده گرفت. با پا در میانی عضدالدوله، شاه نامه‌ای نوشت: «تقصیرات مدیر مساوات هرقدر بزرگ، مقام شما بزرگتر است؛ توسط شما قبول کردیم، بعد بسپارید چنین نکند.» مساوات در شماره ۲۲ نوشت: «شاه با مساوات در جدال است چرا؟» و طنزی شش‌پرده‌ای سرود..<ref name=":0" /><ref name=":1" /> 
 
== نمایندگی مجلس و فعالیت‌های سیاسی ==
سید محمدرضا مساوات در دوره دوم مجلس از تبریز، و در دوره‌های سوم و چهارم از تهران نماینده شد. در دوره پنجم، از ساوجبلاغ وکیل گردید. به عنوان عضو حزب دموکرات، بر اعلام جمهوری و تغییر ساختار قدرت تأکید داشت. در مجلس، بر حقوق مدنی برابر و جدایی قوای سه‌گانه پافشاری کرد.
 
در سال ۱۳۳۴ قمری (۱۲۹۳ شمسی)، با مهاجرین از تهران به اسلامبول (استانبول) رفت و فعالیت‌هایش در خارج، ادامه مبارزه با استبداد بود.
 
=== تأکید بر فسادستیزی در مجلس ===
سید محمدرضا مساوات در مجلس، تشکیل محاکم قضایی مستقل را برای مبارزه با فساد ضروری می‌دانست. پیشنهاد داد جوانان پاک‌دست و دانشمند جایگزین اختلاس‌گران شوند. انتقادپذیری هیئت حاکمه و نمایندگان را پایه استقلال ایران خواند.
 
روزنامه مساوات، بر تخصص و تعهد نمایندگان اصرار ورزید و گفت بدون آن، آرمان‌های مشروطه محقق نمی‌شود. با بحران‌های داخلی و خارجی، فساد ادامه یافت، اما تلاش‌های مساوات، امید اولیه ایجاد کرد..<ref name=":0" /><ref name=":1" /> 
 
== فعالیت‌های روزنامه مساوات و تأثیر بر جامعه ==
روزنامه مساوات پس از فرار سید محمدرضا مساوات به تبریز، در شرایط سخت جنگی احیا شد. در تبریز، که مرکز مقاومت مشروطه‌خواهان در برابر نیروهای دولتی بود، مساوات با همکاری [[ستارخان]] و [[باقر خان|باقرخان]]، نشریه را به صورت هفتگی منتشر کرد. این نسخه‌های تبریزی، بر روحیه مبارزان افزود و اخبار تهران را با تحلیل‌های محلی ترکیب می‌کرد. پس از فتح تهران در سال ۱۳۲۷ قمری (۱۲۸۸ شمسی)، مساوات به پایتخت بازگشت و انتشار منظم روزنامه را از سر گرفت. شماره‌های اولیه تهرانی، بر جشن پیروزی مشروطه تمرکز داشتند و از مردم می‌خواستند هوشیار بمانند تا دستاوردهای انقلاب حفظ شود.
 
توزیع روزنامه مساوات گسترده بود؛ در تهران از طریق دکه‌های روزنامه‌فروشی، در شهرستان‌ها مانند اصفهان، شیراز و تبریز از طریق نمایندگان محلی، و حتی در خارج از کشور مانند عثمانی و روسیه به دست ایرانیان مقیم می‌رسید. بهای هر شماره یک قران بود، اما برای طبقات پایین‌تر، نسخه‌های رایگان توزیع می‌شد تا آگاهی عمومی افزایش یابد. مساوات شخصاً بر چاپ نظارت داشت و از دستگاه‌های ژلاتینی برای شب‌نامه‌های اضطراری استفاده می‌کرد.
 
=== محتوای انتقادی و طنز سیاسی ===
مقالات روزنامه مساوات، اغلب با زبان طنزآمیز نوشته می‌شدند تا پیام‌های جدی را به مردم عادی برسانند. برای مثال، در سری مقالات علیه درباریان، از شخصیت‌های خیالی برای نقد واقعی استفاده می‌کرد. یکی از معروف‌ترین آن‌ها، طنز شش‌پرده‌ای پس از ماجرای دادگاه بود که شاه را به عنوان شخصیتی ضعیف و تحت تأثیر بیگانگان نشان می‌داد. این طنزها، خوانندگان را به خنده وامی‌داشتند اما همزمان به فکر فرو می‌بردند. نویسندگان، از جمله خود مساوات، بر لزوم جایگزینی مدیران فاسد با افراد جوان و تحصیل‌کرده تأکید داشتند و مثال‌هایی از اختلاس در وزارتخانه‌های مالیه و داخله می‌آوردند.
 
روزنامه مساوات همچنین به مسائل اجتماعی می‌پرداخت؛ آموزش زنان، حقوق اقلیت‌ها و خدمت نظام اجباری را به عنوان راه‌های مدرنیزاسیون معرفی می‌کرد. در شماره‌های پس از مجلس دوم، بر نظارت مجلس بر بودجه دولت اصرار ورزید و گزارش‌هایی از واگذاری معادن به شرکت‌های خارجی منتشر کرد که منجر به اعتراضات عمومی شد.
 
=== تأثیر بر دیگر مطبوعات ===
روزنامه مساوات، الگویی برای نشریات دیگر شد. روزنامه‌هایی مانند [[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]] و ایران نو، از سبک انتقادی آن تقلید کردند. در شهرستان‌ها، نشریات محلی مانند انجمن تبریز و جهاد اکبر اصفهان، مقالات مساوات را بازنشر می‌دادند. این تأثیر، شبکه‌ای از مطبوعات مشروطه‌خواه ایجاد کرد که استبداد را از زوایای مختلف مورد حمله قرار می‌داد. ادوارد براون، شرق‌شناس انگلیسی، در کتاب خود به نقش مساوات در احیای مطبوعات پس از [[استبداد صغیر]] اشاره کرده و آن را عامل کلیدی پیروزی مشروطه می‌داند.
 
در دوره مهاجرت به استانبول ترکیه، مساوات با همکاری دیگر مهاجران، نشریه‌ای مخفی منتشر کرد که اخبار ایران را به اروپا می‌رساند و حمایت بین‌المللی جلب می‌کرد. این فعالیت‌ها، نشان‌دهنده تعهد مداوم او به روزنامه‌نگاری به عنوان ابزار مبارزه بود..<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /> 
 
== نقش در حزب دموکرات و اختلافات داخلی ==
حزب دموکرات (اجتماعیون عامیون)، با رهبری افرادی مانند سید محمدرضا مساوات، سلیمان میرزا و [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]]، بر برنامه‌ای رادیکال تأکید داشت. مساوات، به عنوان یکی از اعضای هیئت اجرایی، بر جدایی کامل دین از سیاست پافشاری می‌کرد تا روحانیت نتواند در امور دولتی دخالت کند. او آموزش را پایه پیشرفت می‌دانست و پیشنهاد داد مدارس مدرن در همه روستاها با تمرکز بر علوم طبیعی و حقوق شهروندی تأسیس شوند.
 
در کنگره‌های حزب، سید محمدرضا مساوات سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که بر برابری نژادی و مذهبی تأکید داشت. برای مثال، از حقوق زرتشتیان و ارامنه دفاع کرد و گفت ایران متعلق به همه ساکنانش است، نه فقط مسلمانان شیعه. این موضع، حزب را از اعتدالیون متمایز می‌کرد که رویکرد محافظه‌کارانه‌تری داشتند.
 
=== اختلاف با اعتدالیون و تندروی‌ها ===
تندروی مساوات، گاه به اختلافات داخلی منجر می‌شد. اعتدالیون، به رهبری سید محمد طباطبایی، او را متهم به تضعیف وحدت می‌کردند. در ماجرای مقاله «شاه در چه حال است؟»، بسیاری از مشروطه‌خواهان معتقد بودند که این اقدام، شاه را به سمت روسیه سوق داد و به استبداد صغیر کمک کرد. یحیی دولت‌آبادی در خاطراتش می‌نویسد که تلاش برای آشتی با دربار، با مقالات مساوات خنثی شد.
 
با این حال، محمدرضا مساوات دفاع می‌کرد که بدون انتقاد صریح، فساد ریشه‌کن نمی‌شود. او در مجلس، علیه قراردادهای استعماری اعتراض کرد و گفت واگذاری راه‌آهن به روس‌ها، استقلال را تهدید می‌کند. این اعتراضات، حمایت جوانان تحصیل‌کرده را جلب کرد اما درباریان را خشمگین ساخت.
 
در دوره چهارم مجلس، مساوات بر اصلاح قانون انتخابات تأکید داشت تا رأی‌دهندگان واقعی انتخاب شوند، نه افراد دست‌نشانده. او پیشنهاد داد سن رأی‌دهی کاهش یابد و زنان در آینده حق رأی بگیرند، که ایده‌ای پیشرو بود.
 
=== فعالیت در مهاجرت ===
در ۱۳۳۴ قمری، با اشغال ایران توسط روس‌ها، مساوات با گروه مهاجرین به قم و سپس اسلامبول رفت. در آنجا، کمیته ملیون را تشکیل دادند و علیه اشغالگران بیانیه صادر کردند. مساوات، مقالات انگلیسی‌زبان نوشت تا جهان را از وضعیت ایران آگاه کند. بازگشت او به ایران پس از جنگ جهانی اول، با تمرکز بر بازسازی مشروطه همراه بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== مبارزه با فساد اداری و پیشنهادهای اصلاحی ==
سید محمدرضا مساوات فساد اداری را به چهار دسته تقسیم می‌کرد: سیاسی (سوءاستفاده از قدرت برای منافع شخصی)، اقتصادی (اختلاس و رشوه)، اداری (خویشاوندسالاری و ناکارآمدی) و فرهنگی (ترویج بی‌اعتمادی). او ریشه آن را در نظام مطلقه قاجار می‌دید که شاهان امتیازات را به خارجی‌ها می‌فروختند تا بدهی‌های شخصی بپردازند. او مثال‌هایی مانند امتیاز رویترز و تنباکو را ذکر می‌کرد.
 
در مقالات، بر مالیات‌های سنگین بر کشاورزان و تجار تأکید داشت که منجر به فقر عمومی می‌شد، در حالی که دربار در تجمل غرق بود. مساوات گفت بدون حاکمیت قانون، فساد ادامه می‌یابد.<ref name=":2" />
 
=== پیشنهادهای عملی ===
برای مبارزه، سید محمدرضا مساوات تشکیل مجلس مؤثر را ضروری می‌دانست تا قوانین ضدفساد تصویب کند. او پیشنهاد داد مدیران جوان و پاک‌دست جایگزین شوند و حقوق آن‌ها کافی باشد تا رشوه نگیرند. بر محاکم مستقل اصرار ورزید تا مفسدان محاکمه شوند. همچنین، انتقادپذیری دولت را پایه استقلال خواند و گفت نمایندگان باید آزادانه سخن بگویند.
 
در روزنامه، کمپین‌هایی برای گزارش فساد راه انداخت و خوانندگان را تشویق به ارسال مدارک کرد. این اقدامات، فشار عمومی ایجاد کرد و برخی مدیران فاسد برکنار شدند.
 
=== تأثیر بر قوانین مشروطه ===
تلاش‌های مساوات، در متمم قانون اساسی منعکس شد که جدایی قوا و نظارت مجلس را تضمین می‌کرد. او بر آموزش اجباری تأکید داشت تا نسل جدیدی آگاه تربیت شود که فساد را تحمل نکند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /> 
 
== پایان زندگی و میراث ==
سید محمدرضا مساوات در اواخر عمر از بیماری‌های ناشی از سال‌ها مبارزه رنج برد. او در سال ۱۳۰۴ ش، در تهران درگذشت و در آرامگاهی ساده دفن شد. مراسم تشییع، با حضور مشروطه‌خواهان برگزار شد و سخنرانی‌هایی در ستایش مبارزه‌اش ایراد گردید. زندگی پرتلاطم او، از برازجان تا تبریز و استانبول، نماد تعهد به مشروطه بود.
 
=== میراث ===
میراث سید محمدرضا مساوات، در ترویج مطبوعات آزاد، حزب دموکرات و فسادستیزی است. روزنامه‌اش، الگویی برای رسانه‌های انتقادی شد. نقشش در انجمن‌ها و شب‌نامه‌ها، آگاهی عمومی را افزایش داد. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در «تاریخ بیداری ایرانیان» می‌گوید که چنین مبارزانی پایه‌گذار تحولات بودند و او را یکی از پیشگامان شب‌نامه‌ها می‌داند. همچنین، عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» به فعالیت‌های او اشاره دارد و فعالیت‌های روزنامه‌اش را ستوده است.<ref>[https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/10659 نگاهی به فراز و نشیب هایی از زندگی سید محمدرضا مساوات - اتحاد خبر]</ref><ref>[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/181 تحلیل محتوایی و تطبیقی روزنامه‌‌های مشروطه خواه تهران وشهرستان‌ها - مزدک‌نامه]</ref><ref>[https://jic.uk.ac.ir/article_3693_3f297803bfbc3c8989e0ae37b7545dc1.pdf انقالب مشروطه و فساد ستیزی روزنامه مساوات - پژوهش‌نامه تمدن ایرانی]</ref> 
 
منابع:

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۰۲

برای صفحه تمرین.jpg
فریدون آدمیت
فریدون آدمیت؛1.jpg
فریدون آدمیت، تاریخ‌نگار ایرانی
زمینهٔ کاری تاریخ‌نگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران
زادروز ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی
تهران، ایران
مرگ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی
تهران، ایران
جایگاه خاکسپاری بهشت زهرا، مقبره خانوادگی
پیشه تاریخ‌نگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت
سبک نوشتاری تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک
کتاب‌ها امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی و …
مدرک تحصیلی دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی
دانشگاه دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)
دلیل سرشناسی پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران، بنیان‌گذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران

فریدون آدمیت، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخ‌نگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیت‌های سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در دارالفنون گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. پایان‌نامه او درباره میرزا تقی خان امیرکبیر بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در سازمان ملل متحد، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ جنبش مشروطه ایران، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی تمرکز دارند. کتاب‌هایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید و بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیف‌های مذهبی، غیرمذهبی، چپ‌گرا و اقلیت‌هایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئه‌باوری متهم می‌کردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشته‌اند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]

زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات

فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با میرزا ملکم‌خان، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعه‌ای تأثیرگذار از چهره‌های برجسته سیاسی تشکیل داد که ایده‌های لیبرال را ترویج می‌کرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانواده‌ای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانش‌اندوزی بود.[۱]

تحصیلات

فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغ‌التحصیل گردید. پایان‌نامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه محمود محمود منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبت‌نام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشان‌دهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرق‌شناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.[۲]

حرفه دیپلماتیک

فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمت‌هایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بین‌الملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوان‌ترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامه‌ای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهش‌های تاریخی بپردازد. او دوران هشت‌ساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود می‌دانست.[۳]

فعالیت‌های پژوهشی و بازنشستگی

پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیت‌های خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، محمدرضا شاه در استوارنامه‌اش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کناره‌گیری کرد. فریدون آدمیت پس از انقلاب ضدسلطنتی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهره‌ای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سال‌های آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.[۴]

فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی

فریدون آدمیت در سال‌های پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایسته‌ترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایت‌ها باعث شد برخی منتقدان چپ‌گرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد ده‌ماده‌ای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.[۳][۵][۶]

آثار

 
فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت

آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشه‌های روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتاب‌های کلیدی او عبارت است از:

  • امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود)
  • فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰)
  • اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶)
  • اندیشه‌های طالبوف تبریزی (۱۳۴۶)
  • اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹)
  • اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱)
  • فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴)
  • ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد)
  • شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰)
  • آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰)
  • افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق)
  • مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰)
  • تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵)

همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل» (۱۹۵۵).[۷]

شرح یکی از آثار

کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطه‌خواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع محمدعلی شاه می‌شود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت می‌پردازد و شامل فصل‌هایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسول‌زاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادی‌خواهی طبقه متوسط شهرنشین می‌داند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشن‌بین. این کتاب‌ها تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشت‌ها در مجموعه‌هایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شده‌اند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهی‌های تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران را تثبیت کردند.[۲]

اندیشه‌ها و روش تاریخ‌نگاری

فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال می‌کرد: شناخت مقام حقیقی اندیشه‌گران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخ‌نگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران.

روش وی تاریخ‌نگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونه‌ای که رخ داده‌اند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی می‌دانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیده‌ها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل می‌دانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخ‌نویسی مدرن می‌شمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریان‌های اجتماعی می‌دید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزش‌های عقلی و آزادی تأکید می‌کرد و روحانیان را در مشروطه دنباله‌رو روشنفکران می‌دانست.[۸]

انتقادات

فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبی‌ها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیت‌هایی مانند بهاییان به دلیل دیدگاه‌های او درباره بهاءالله، و چپ‌گرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملی‌گرایی شدید می‌دانست که اقلیت‌ها را با قدرت‌های خارجی مرتبط می‌کند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئه‌باوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بی‌دقتی متدولوژیک و زبان جدلی می‌دانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروه‌های دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر می‌دانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند ماشاءالله آجودانی کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمی‌دانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.[۹]

مرگ و میراث

فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدت‌ها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخ‌نگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسل‌های بعدی است. او به عنوان پدر تاریخ‌نگاری نوین ایران شناخته می‌شود و آثارش در مطالعات آزادی‌خواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایع‌نگاری به علت‌شناسی می‌پردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجسته‌ترین مورخان تاریخ معاصر پس از احمد کسروی دانسته است. علی‌رغم انتقادات، جایگاه او در تاریخ‌نگاری ایران تثبیت شده است.[۶]

منابع: