کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی
{{جعبه زندگینامه
|نام                = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
| اندازه جعبه = ۳۰۰پیکسل
|تصویر             = امیرخیز2.jpg
| عنوان = آیت‌الله العظمی میرزای شیرازی (میرزای بزرگ)
|اندازه تصویر     = 300px
| نام = سید محمد حسن حسینی شیرازی
|عنوان             = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
| تصویر = میرزای شیرازی؛1.jpg
|محل                = تبریز، استان آذربایجان شرقی
| اندازه تصویر = ۲۴۰پیکسل
|کشور              = ایران
| عنوان تصویر = میرزای شیرازی
|منطقه              = شمال‌غربی تبریز
| زادروز = ۱۵ جمادی‌الاولی ۱۲۳۰ ه‍.ق (۱۲۹۴ خورشیدی / ۱۸۱۵ میلادی)
|مختصات            = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی
| زادگاه = شیراز، ایران
|تاریخ شروع        = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی)
| تاریخ مرگ = ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ ه‍.ق (۱۳۷۳ خورشیدی / ۲۰ فوریه ۱۸۹۵ میلادی)
|تاسیس              = نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
| مکان مرگ = سامرا، عراق عثمانی
|کاربری ۱          = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه
| محل دفن = نجف اشرف، صحن شریف حضرت علی(ع) کنار قبر شیخ مرتضی انصاری
|کاربری تاریخ ۱    = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
| محل زندگی = شیراز • اصفهان • نجف • سامرا
|۱ کاربری آزاد ۱نام  = رویداد مهم
| ملیت = ایرانی
|۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطه‌خواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه
| تابعیت = ایران (دوره قاجار)
|۱ کاربری آزاد ۲نام  = شخصیت‌های مشهور
| پیشه = فقیه، اصولی، مرجع تقلید شیعه
|۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)
| سال‌های فعالیت = حدود ۱۲۵۰–۱۳۱۲ ه‍.ق
|۱ کاربری آزاد ۳نام  = میراث فرهنگی
| شناخته‌شده برای = صدور فتوای تحریم تنباکو (سرآغاز جنبش مشروطه)
|۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز
| نقش‌های برجسته = مرجع مطلق شیعیان پس از شیخ انصاری • تأسیس حوزه علمیه سامرا • رهبر نهضت تنباکو
}}
| لقب = میرزای بزرگ • میرزای دوم • مجدّد شیرازی
'''امیرخیز'''، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref>
| جنبش = نهضت تحریم تنباکو
| دین = اسلام
| مذهب = شیعه اثناعشری
| منصب = مرجعیت عام شیعه (۱۲۸۱–۱۳۱۲ ه‍.ق)
| مکتب = اصولی (مکتب شیخ انصاری)
| آثار = ذخیرة العباد فی یوم المعاد • حاشیه بر مکاسب • رساله فی الرضاع • تقریرات اصول شیخ انصاری • صراط النجاة (استفتائات)
| خویشاوندان سرشناس = سید علی شیرازی (فرزند و ناشر استفتائات) • مجدالاشراف (دایی و سرپرست)
| پانویس = رهبر نهضت تحریم تنباکو و یکی از تأثیرگذارترین مراجع تقلید قرن نوزدهم میلادی
|image size=240پیکسل}}
'''میرزای شیرازی'''، با نام کامل سید محمدحسن حسینی شیرازی، (متولد ۱۵ جمادی‌الاولی ۱۲۳۰ هـ. ق، شیراز - درگذشته ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ هـ. ق، عراق، سامرا) یکی از برجسته‌ترین مراجع تقلید شیعه در قرن نوزدهم میلادی بود که نقش محوری در تحولات سیاسی و مذهبی ایران ایفا کرد. او در کودکی پدر خود را از دست داد، اما تحت سرپرستی دایی‌اش، مجدالاشراف، قرار گرفت و از هوش سرشاری برخوردار بود. تحصیلات مقدماتی را در شیراز آغاز کرد و در دوازده سالگی به فراگیری فقه پرداخت. در هجده سالگی به اصفهان مهاجرت کرد و از محضر علمایی چون شیخ محمدتقی اصفهانی و سید حسن بیدآبادی بهره برد و پیش از بیست سالگی اجازه اجتهاد دریافت کرد. پس از ده سال اقامت در اصفهان، در سال ۱۲۵۹ ه‍. ق، به عتبات عالیات رفت و در نجف از درس شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهر) و شیخ مرتضی انصاری استفاده کرد. پس از درگذشت شیخ انصاری در سال ۱۲۸۱ ه‍. ق، با اصرار شاگردان برجسته، مرجعیت عام شیعیان را پذیرفت و به مدت سی سال در این مقام ماند. میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ ه‍. ق، به سامرا مهاجرت کرد و حوزه علمیه‌ای تأسیس نمود که هدف آن اسکان شیعیان، تقویت حوزه‌های علمی و تقریب بین شیعه و سنی بود. وی فعالیت‌های اجتماعی گسترده‌ای داشت، از جمله تعمیر حرم امامین عسکریین، ساخت مدرسه، پل، حمام و رسیدگی به محرومان. میرزای شیرازی علاقه‌مند به شعر و ادب بود و فضایل اخلاقی همچون تواضع، سعه صدر و رفتار پدرانه با شاگردان را دارا بود. شاگردان برجسته‌ای چون [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، سید محمد کاظم یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی و همچنین [[شیخ فضل‌الله نوری]] تربیت کرد. آثار فقهی و اصولی متعددی از جمله کتاب طهارت، رساله در رضاع، حاشیه بر نجات‌العباد و تقریرات اصول شیخ انصاری از او برجای مانده‌است. مهم‌ترین اقدام سیاسی وی صدور فتوای تحریم تنباکو در سال ۱۳۰۸ هجری قمری بود که علیه قرارداد استعماری انگلیس با [[ناصرالدین شاه]] صادر شد. این فتوا، که استعمال تنباکو را محاربه با امام زمان دانست، منجر به قیام سراسری در شهرهایی چون شیراز، تبریز، اصفهان و تهران گردید و سرانجام شاه را وادار به لغو امتیاز کرد. این نهضت سرآغاز [[جنبش مشروطه ایران]] محسوب می‌شود و قدرت روحانیت شیعه در برابر استعمار را نشان داد. میرزای شیرازی در ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ هجری قمری در سن ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و پیکرش در نجف، کنار حرم امام علی (ع) دفن شد. زندگی او نمادی از وحدت، جهاد علمی و مقاومت سیاسی است.<ref name=":0">[https://rasekhoon.net/article/show/112689 آیت الله العظمی میرزای شیرازی - راسخون]</ref><ref name=":1">[https://de.wikishia.net/view/Seyyed_Muhammad_Hasan_Schirazi سید محمدحسن شیرازی - ویکی شیا]</ref><ref name=":2">[http://pajoohe.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C__a-47915.aspx سید محمد حسن میرزای شیرازی (میرزای شیرازی) - پژوهه]</ref><ref name=":3">[https://taqribstudies.ir/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C/ آیت الله میرزای شیرازی - پژوهشگاه مطالعات تقریبی]</ref><ref name=":4">[https://farhangziarat.hzrc.ac.ir/article_106654_79ff2dbe8d15eaff9288f0b858814664.pdf کتاب «وحدت در سیره میرزای شیرازی»، تألیف عبدالرحیم اباذری - فرهنگ زیارت]</ref>


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
== موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ==
سید محمدحسن حسینی شیرازی، معروف به میرزای شیرازی یا میرزای بزرگ، در صبح روز ۱۵ جمادی‌الاولی سال ۱۲۳۰ هجری قمری در خانواده‌ای متدین در شیراز چشم به جهان گشود. پدرش، سید محمود خوشنویس، عالمی دینی بود که در طفولیت میرزا درگذشت. سرپرستی او را دایی‌اش، سید میرزا حسین موسوی معروف به مجدالاشراف، بر عهده گرفت. از کودکی هوش و استعداد سرشاری نشان داد و دایی‌اش برنامه‌ای خاص برای تربیت وی تدارک دید، از جمله استخدام آموزگاری خوش‌نویس با حقوق ماهانه ده تومان برای آموزش نوشتاری.
[[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]]
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.<ref name=":0" />


میرزای شیرازی از چهار سالگی به مکتبخانه رفت و ظرف دو سال قرآن و کتاب‌های ادبیات فارسی را فرا گرفت. از شش سالگی صرف و نحو عربی را آغاز کرد و در هشت سالگی مطالعات مقدماتی را به پایان رساند. سپس تحت تعلیم میرزا ابراهیم شیرازی، به آیات قرآن، احادیث و هنر خطابه پرداخت. در هشت سالگی، به درخواست معلم، پس از نماز در مسجد وکیل شیراز بر منبر رفت و بخشی از کتاب اخلاقی ابواب‌الجنان را از حفظ خواند.
== صنایع و ویژگی‌های فرهنگی ==
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" />


در دوران نوجوانی، پیش از مهاجرت به اصفهان، به عنوان نویسنده اداری فعالیت کرد و راه پدر را ادامه داد. همچنین در پانزده سالگی کتاب شرح لمعه را در حوزه شیراز تدریس نمود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> '''(راسخون)(ویکی شیا)'''
== نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان ==
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" />


=== تحصیلات در شیراز و اصفهان ===
== ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه ==
میرزای شیرازی تحصیلات مقدماتی را در شیراز آغاز کرد و در دوازده سالگی فقه و اصول را نزد شیخ محمدتقی شیرازی، بزرگ‌ترین استاد شرح لمعه در شیراز، فرا گرفت. همیشه پیش از درس مطالعه می‌کرد و شرح‌ها را یادداشت می‌نمود. در ضمن تحصیل، خود به تدریس لمعه پرداخت و استاد به توان علمی‌اش پی برد.
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":2" />
 
در هجده سالگی، به توصیه استاد، به اصفهان مهاجرت کرد که آن زمان دارالعلم محسوب می‌شد. در مدرسه صدر ساکن شد و از محضر علمایی چون شیخ محمدتقی اصفهانی (صاحب هدایه المسترشدین)، سید حسن بیدآبادی (مدرس) و محمد ابراهیم کرباسی بهره برد. آموزش خصوصی نزد شیخ محمدتقی گرفت و پس از مرگ وی در پایان ۱۲۴۸ هجری قمری، به درس بیدآبادی پیوست و پیش از بیست سالگی اجازه اجتهاد دریافت کرد. ده سال در اصفهان ماند و اجازه دوم اجتهاد را نیز کسب نمود.
 
در این دوره، با دخترعمویش ازدواج کرد و صاحب دختری و پسری به نام علی شد. همسر اولش در سال ۱۳۰۳ هجری قمری درگذشت و از همسر دوم صاحب پسر و دختری گردید.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
 
== مهاجرت به عتبات و تکمیل مراتب علمی ==
میرزای شیرازی در سال ۱۲۵۹ ه‍. ق، اصفهان را به قصد زیارت عتبات ترک کرد و ابتدا به کاظمین و سپس به کربلا رفت. پس از زیارت، تصمیم به بازگشت گرفت اما در راه نجف بیمار شد و ناچار در نجف ماندگار شد. در نجف ابتدا از درس شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) بهره برد و سپس به حلقه درس شیخ مرتضی انصاری پیوست. میرزای شیرازی چنان در درس انصاری درخشید که شیخ او را «سلطان القرائح» (سلطان استعدادها) نامید.
 
پس از وفات شیخ انصاری در ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۲۸۱ ه‍. ق، شاگردان برجسته از جمله آخوند خراسانی، سید محمد فشارکی، میرزا محمدتقی شیرازی و دیگران با اصرار بسیار مرجعیت عام را به میرزای شیرازی واگذار کردند. وی ابتدا از پذیرش سرباز زد و حتی قصد ترک نجف کرد، اما به دلیل اصرار علما و مقلدان پذیرفت و تا پایان عمر مرجع مطلق شیعه باقی ماند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
=== مهاجرت تاریخی به سامرا و تأسیس حوزه علمیه جدید ===
میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ ه‍.ق به علل متعدد از جمله شیوع وبا در نجف، فشارهای سیاسی عثمانی، و مهم‌تر از همه، هدف بزرگ‌تر ایجاد حوزه‌ای مستقل و امن برای شیعیان، به همراه جمع کثیری از علما و طلاب به سامرا مهاجرت کرد. این مهاجرت جمعی یکی از بزرگ‌ترین جابه‌جایی‌های علمی تاریخ تشیع محسوب می‌شود.<ref name=":1" /><ref name=":3" />
 
در سامرا، میرزای شیرازی حوزه علمیه‌ای عظیم تأسیس کرد که در مدت کوتاهی بیش از پنج هزار طالب علم را در خود جای داد. او شخصاً نظارت بر ساخت مساجد، مدارس، پل‌ها، حمام‌های عمومی و بازار داشت و بخش زیادی از اموال خود و وجوهات شرعی را صرف آبادانی شهر کرد. هدف اصلی این حوزه، علاوه بر تربیت فقیه، تقویت موقعیت شیعه در برابر عثمانی و ایجاد فضای تقریب با اهل سنت بود.<ref name=":0" /><ref name=":4" />
 
== فعالیت‌های عمرانی و اجتماعی در سامرا ==
میرزای شیرازی در طول نوزده سال اقامت در سامرا خدمات اجتماعی گسترده‌ای انجام داد:
* بازسازی کامل حرم امامین عسکریین (ع) پس از ویرانی‌های پیشین
* احداث دو مدرسه بزرگ علمیه (یکی در جوار حرم و دیگری در بخش دیگر شهر)
* ساخت پل بزرگ بر رود دجله که هنوز به نام «جسر میرزای شیرازی» شناخته می‌شود.
* احداث قنات، حمام عمومی، بازار و کاروانسرا
* ایجاد صندوق قرض‌الحسنه برای فقرا و رسیدگی مستقیم به ایتام و بیوه‌زنان
* اختصاص بخشی از وجوهات برای درمان بیماران و تأمین دارو<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== ویژگی‌های اخلاقی و روش تربیتی ==
میرزای شیرازی دارای سجایای اخلاقی برجسته‌ای بود: تواضع بسیار، سعه صدر، شوخ‌طبعی ملایم، و رفتار پدرانه با شاگردان. هرگز کسی را با القاب فقهی خطاب نمی‌کرد و حتی به بزرگ‌ترین شاگردانش با نام کوچک و محبت سخن می‌گفت. در درس، با حوصله به شبهات پاسخ می‌داد و اگر طلبه‌ای اشتباه می‌کرد، با ملایمت اصلاح می‌نمود. علاقه زیادی به شعر فارسی و عربی داشت و خود اشعاری سروده بود.<ref name=":0" /><ref name=":3" />
 
== شاگردان برجسته ==
از حوزه درس میرزای شیرازی در نجف و سامرا، فقیهان و مراجع بزرگی برخاستند که برخی از آن‌ها عبارتند از:
* آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه و رهبر فتوایی مشروطه)
* سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه الوثقی)
* شیخ فضل‌الله نوری
* میرزا محمدتقی شیرازی (رهبر انقلاب عراق علیه انگلیس در ۱۹۲۰)
* [[میرزا محمدحسین نائینی]]
* سید اسماعیل صدر
* شیخ الشریعه اصفهانی
* آقا رضا همدانی
* محمدتقی آملی
 
این شاگردان بعدها ستون‌های فقاهت شیعه در قرن چهاردهم هجری شدند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== آثار علمی و فقهی ==
میرزای شیرازی با وجود مسئولیت سنگین مرجعیت و امور اجتماعی، تألیفات ارزشمندی از خود بر جای گذاشت که بیشتر آن‌ها در اصول فقه و فقه استدلالی است:
* حاشیه جامع بر کتاب «مصباح الفقاهة» شیخ انصاری (در باب طهارت)
* رساله عملیه «ذخیرةالعباد فی یوم‌المعاد» که تا زمان حیاتش بارها چاپ شد
* رساله فی‌الرضاع (مسئله رضاع و احکام آن)
* حاشیه بر رساله «نجاةالعباد» شیخ مرتضی انصاری
* تقریرات درس اصول شیخ مرتضی انصاری (دو جلد، به قلم شاگردانش ثبت شده)
* رساله در قاعده «لا ضرر و لا حرج»
* رساله در مسئله «تقلید میت»
* حاشیه بر «مکاسب» شیخ انصاری (به روایت برخی شاگردان)
* مجموعه استفتائات و فتاوای فقهی که بعدها در کتاب‌های «الفتاوی الشیرازیة» و «صراط النجاة» (توسط پسرش سید علی) گردآوری شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== فتوای تاریخی تحریم تنباکو ==
در سال ۱۳۰۶ ه‍.ق (۱۳۰۸ ه‍.ق به تقویم برخی منابع) ناصرالدین شاه امتیاز انحصاری خرید، فروش و کشت توتون و تنباکو در سراسر ایران را به مدت ۵۰ سال به شرکت انگلیسی «ریجی» (Regie) واگذار کرد. این قرارداد عملاً اقتصاد تنباکو را در دست بیگانگان قرار می‌داد و به کشاورزان و بازرگانان ایرانی زیان سنگین وارد می‌کرد. علما و بازرگانان تبریز و شیراز ابتدا اعتراض کردند و سپس موضوع به میرزای شیرازی در سامرا منتقل شد و او نیز فتوایی صادر کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":5">[https://iec-md.org/monasebatha/digar/tahrim_tanbaakoo_rohaaniyat.html آیت‌الله میرزای شیرازی (لغو تنباکو) - مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن]</ref>
 
=== متن دقیق فتوا ===
پس از بررسی دقیق قرارداد و مشورت با علمای همراه، میرزای شیرازی در اواخر سال ۱۳۰۸ ه‍.ق (ذیقعده یا رجب) فتوای معروف خود را صادر کرد:<blockquote>«بسم الله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون به بایّ نحو کان حرام و محاربه با امام زمان (عج) است. حرره العبد محمد حسن الحسینی»</blockquote>این فتوا ابتدا به صورت مکتوب برای علمای تهران و سپس به صورت اعلامیه در سراسر کشور پخش شد.<ref name=":5" /><ref name=":2" /><ref name=":1" />
 
==== آثار و نتایج فتوا ====
* مردم ایران بلافاصله استعمال قلیان و سیگار را ترک کردند؛ حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیان‌ها شکست و زنان دربار هم اطاعت کردند.
* بازارهای تنباکو در تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد و تهران تعطیل شد.
* اعتراضات مردمی به درگیری مسلحانه در برخی شهرها انجامید.
* دولت انگلیس و ناصرالدین شاه ابتدا فتوا را جعلی خواندند، اما میرزای شیرازی در پاسخ دوم اعلام کرد: «اگر فتوا جعلی است، چرا مردم اطاعت می‌کنند؟»
* سرانجام در جمادی‌الاول ۱۳۰۹ ه‍.ق شاه رسماً قرارداد را لغو کرد و ایران ۵۰۰ هزار لیره غرامت به شرکت انگلیسی پرداخت.
 
این نهضت اولین پیروزی سراسری ملت ایران علیه استعمار در دوره قاجار و سرآغاز جنبش مشروطه محسوب می‌شود.<ref name=":0" /><ref name=":5" /><ref name=":1" />
 
== وفات و محل دفن ==
میرزای شیرازی در سحرگاه سه‌شنبه ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ هجری قمری (برابر با ۲۰ فوریه ۱۸۹۵ میلادی) در سن ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت. پیکر مطهر ایشان را ابتدا در سامرا در جوار حرم عسکریین دفن کردند، اما طبق وصیت خودش و به درخواست علما و مردم، چند ماه بعد به نجف منتقل و در صحن شریف حضرت علی (ع) کنار قبر استادش شیخ مرتضی انصاری به خاک سپرده شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== جایگاه تاریخی و تأثیرات ماندگار میرزای شیرازی ==
میرزای شیرازی تنها مرجع تقلیدی بود که در تاریخ معاصر تشیع موفق شد همزمان سه حوزه بزرگ علمی (نجف، سامرا و کربلا) را تحت رهبری خود داشته باشد. مهاجرت او به سامرا در سال ۱۲۹۱ ه‍.ق و تأسیس حوزه‌ای با بیش از پنج هزار طلبه، بزرگ‌ترین جابه‌جایی علمی تاریخ حوزه‌های شیعه پس از تأسیس نجف به‌شمار می‌رود. حوزه سامرا تا زمان وفات او (۱۳۱۲ ه‍. ق) مرکز اصلی مرجعیت شیعه بود و پس از او نیز تا چندین دهه فعال ماند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":3" />
 
فتوای تحریم تنباکو در سال ۱۳۰۸ ه‍.ق اولین نمونه موفق از بسیج سراسری مردم ایران با فتوای یک مرجع تقلید بود. این حرکت ثابت کرد که مرجعیت شیعه قادر است در برابر قراردادهای استعماری دولت مرکزی ایستادگی کند و آن را ملغی نماید؛ تجربه‌ای که چهارده سال بعد در انقلاب مشروطه تکرار شد و بسیاری از رهبران مشروطه (مانند آخوند خراسانی، نائینی و شیخ فضل‌الله نوری) مستقیماً از شاگردان میرزای شیرازی بودند.<ref name=":5" /><ref name=":2" />
 
میرزای شیرازی با رفتار عملی خود نشان داد که مرجعیت شیعه می‌تواند همزمان سه نقش اساسی را ایفا کند:
# رهبری علمی و تربیت فقهای طراز اول
# آبادانی و خدمات اجتماعی گسترده
# ایستادگی سیاسی در برابر استعمار و استبداد بدون ورود مستقیم به ساختار قدرت.<ref name=":4" /><ref name=":0" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۲

امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
موقعیت: تبریز، استان آذربایجان شرقی
منطقه: شمال‌غربی تبریز
تاسیس شده: نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
ثبت شده در: ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)

امیرخیز، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۱][۲][۳]

موقعیت جغرافیایی و تاریخچه

 
عکس فعلی امیرخیز

محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.[۱]

صنایع و ویژگی‌های فرهنگی

از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]

نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان

امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:

«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم».

مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:

«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید».

این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]

ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه

امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۳]

منابع