کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ایجاد صفحه تمرین فدریکو گارسیا لورکا
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه = ۳۰۰px
| اندازه جعبه = ۳۰۰px
| عنوان =  
| عنوان =  
| عنوان ۲ = شاعر، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر اسپانیایی
| عنوان ۲ = بنیان‌گذار آموزش ناشنوایان و کودکستان در ایران
| نام = فدریکو گارسیا لورکا
| نام = جبار باغچه‌بان (میرزا جبار عسکرزاده)
| تصویر = فدریکو گارسیا لورکا.jpg
| تصویر = جبار باغچه‌بان.jpg
| اندازه تصویر = ۲۵۰px
| اندازه تصویر = ۲۵۰px
| عنوان تصویر = فدریکو گارسیا لورکا در سال ۱۹۱۴، دوران جوانی. منبع: Wikimedia Commons.
| عنوان تصویر = جبار باغچه‌بان، بنیان‌گذار نخستین کودکستان و مدرسه ناشنوایان ایران
| زادروز = ۵ ژوئن ۱۸۹۸
| زادروز = ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ خورشیدی (۹ مه ۱۸۸۵ میلادی)
| زادگاه = فوئنته واکروس، نزدیک گرانادا، اسپانیا
| زادگاه = ایروان، قفقاز، امپراتوری روسیه (ارمنستان کنونی)
| تاریخ مرگ = ۱۹ اوت ۱۹۳۶ (۳۸ سال)
| تاریخ مرگ = ۴ آذر ۱۳۴۵ خورشیدی (۲۵ نوامبر ۱۹۶۶ میلادی)
| مکان مرگ = نزدیکی گرانادا، اسپانیا (اعدام توسط نیروهای ملی‌گرا)
| مکان مرگ = تهران، ایران
| علت مرگ = اعدام توسط جوخه آتش (در آغاز جنگ داخلی اسپانیا)
| علت مرگ = کهولت سن
| آرامگاه = گور ناشناخته در نزدیکی ویزنار یا آلفاکار، گرانادا (جسد یافت نشده)
| آرامگاه = نزدیکی ابن بابویه، شهر ری، تهران
| محل زندگی = فوئنته واکروس • گرانادا مادرید نیویورک بوئنوس آیرس
| محل زندگی = ایروان تبریز شیراز تهران
| ملیت = اسپانیایی
| ملیت = ایرانی
| نژاد = اسپانیایی (اندلسی)
| نژاد = ایرانی (تبار آذری-ایرانی)
| تابعیت = اسپانیایی
| تابعیت = ایرانی
| تحصیلات = حقوق و ادبیات در دانشگاه گرانادا (ناتمام)، خودآموخته در موسیقی و هنر
| تحصیلات = تحصیلات سنتی و خودآموخته
| دانشگاه = دانشگاه گرانادا
| دانشگاه = بدون تحصیلات دانشگاهی رسمی
| پیشه = شاعر، نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، نوازنده پیانو، نقاش
| پیشه = آموزگار، نویسنده، شاعر، مبتکر آموزشی
| سال‌های فعالیت = ۱۹۱۸–۱۹۳۶
| سال‌های فعالیت = ۱۳۰۳–۱۳۴۵ خورشیدی
| نهاد = نسل ۲۷، گروه تئاتر لا باراکا
| نهاد = باغچه اطفال تبریز • مدرسه ناشنوایان تهران
| شناخته‌شده برای = رومانسرو خیتانو (غزل‌های کولی)، عروسی خونین، یرما، خانه برناردا آلبا، شاعر در نیویورک، نماد نسل ۲۷
| شناخته‌شده برای = تأسیس نخستین کودکستان ایران، بنیان‌گذاری آموزش ناشنوایان، ابداع الفبای گویا و گوشی استخوانی، پیشگام ادبیات کودک
| نقش‌های برجسته = عضو نسل ۲۷، کارگردان لا باراکا، رهبر فرهنگی جمهوری دوم اسپانیا
| نقش‌های برجسته = بنیان‌گذار باغچه اطفال، مخترع روش‌های آموزشی برای ناشنوایان، نویسنده کتاب‌های کودک
| اتهام = همجنس‌گرایی، دیدگاه‌های چپ‌گرا و جمهوری‌خواه (در جنگ داخلی)
| مجازات = اعدام بدون محاکمه توسط نیروهای فرانکو
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''فدریکو گارسیا لورکا''' با نام کامل '''فدریکو دل ساگرادو کورازون ده خسوس گارسیا لورکا''' (۵ ژوئن ۱۸۹۸ – ۱۹ اوت ۱۹۳۶)، شاعر، نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فرهنگی اسپانیا در قرن بیستم بود. او عضو کلیدی نسل ۲۷ (Generación del 27) – گروهی از شاعران و هنرمندان آوانگارد اسپانیایی – بود که سنت‌های فولکلور اندلسی را با مدرنیسم، سوررئالیسم و سمبولیسم ترکیب کرد. لورکا با آثارش مانند مجموعه شعر رومانسرو خیتانو (غزل‌های کولی، ۱۹۲۸)، نمایشنامه‌های سه‌گانه روستایی عروسی خونین (۱۹۳۳)، یرما (۱۹۳۴) و خانه برناردا آلبا (۱۹۳۶)، و مجموعه شاعر در نیویورک (۱۹۴۰، پس از مرگ منتشر شد)، به شهرت جهانی رسید. لورکا تم‌های مرگ، عشق نافرجام، سرکوب زنان، هویت جنسی، طبیعت اندلسی و عدالت اجتماعی را با زبانی پر از تصاویر زنده، موسیقی فولکلور و نمادهای عمیق کاوش کرد. او گروه تئاتر دانشجویی لا باراکا را تأسیس کرد تا تئاتر کلاسیک اسپانیایی را به روستاها ببرد. در آغاز جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶)، لورکا به دلیل دیدگاه‌های لیبرال و شهرتش به عنوان نماد جمهوری، توسط نیروهای ملی‌گرای فرانکو در گرانادا اعدام شد؛ مرگ او یکی از نمادهای تراژدی جنگ داخلی و سرکوب فاشیستی گردید. لورکا تأثیر عمیقی بر ادبیات اسپانیایی و تئاتر جهانی  گذاشت. آثارش به ده‌ها زبان ترجمه شده و نمایشنامه‌هایش همچنان روی صحنه می‌روند. او نماد آزادی هنری، مبارزه با سرکوب و زیبایی اندلس است، و مرگ نابه‌هنگامش در ۳۸ سالگی، او را به اسطوره‌ای ابدی تبدیل کرد. زندگی و آثار لورکا نه تنها بازتاب فرهنگ غنی اسپانیا، بلکه کاوش عمیق در روان انسانی، عشق، مرگ و آزادی هستند؛ تم‌هایی که در شعرها و نمایشنامه‌هایش با شدت و زیبایی بی‌نظیری بیان شده‌اند. از کودکی در جلگه حاصلخیز گرانادا تا دوستی با دالی و بونوئل، سفر به نیویورک و بازگشت به اسپانیا، لورکا همیشه بین سنت و مدرنیته، روستا و شهر، عشق و مرگ در نوسان بود. مرگ او در آغاز جنگ داخلی، پایان تراژیکی برای یکی از درخشان‌ترین استعدادهای ادبی قرن بود، اما آثارش زنده ماندند و نسل‌های بعدی را الهام بخشیدند. لورکا نه تنها شاعر اندلس، بلکه صدای سرکوب‌شدگان، عاشقان نافرجام و کسانی بود که در جستجوی آزادی بودند.<ref name="britannica">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.britannica.com/biography/Federico-Garcia-Lorca|عنوان=Federico García Lorca|وبگاه=Encyclopædia Britannica|تاریخ بازبینی=۱۳ دسامبر ۲۰۲۵}}</ref><ref name="stanford">{{یادکرد وب|نشانی=https://plato.stanford.edu/entries/garcia-lorca/|عنوان=Federico García Lorca|وبگاه=Stanford Encyclopedia of Philosophy|تاریخ بازبینی=۱۳ دسامبر ۲۰۲۵}}</ref><ref name="gibson">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Gibson|نام=Ian|عنوان=Federico García Lorca: A Life|ناشر=Faber & Faber|سال=۱۹۸۹}}</ref><ref name="stainton">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Stainton|نام=Leslie|عنوان=Lorca: A Dream of Life|ناشر=Farrar, Straus and Giroux|سال=۱۹۹۹}}</ref>
[[پرونده:Federico García Lorca signature.svg|بندانگشتی|چپ|۲۰۰پیکسل|امضای فدریکو گارسیا لورکا. منبع: Wikimedia Commons.<ref name="britannica" />]]
== زندگی اولیه و کودکی در اندلس ==
فدریکو گارسیا لورکا در ۵ ژوئن ۱۸۹۸ در روستای فوئنته واکروس (Fuente Vaqueros)، نزدیک گرانادا، در خانواده‌ای متوسط متولد شد. پدرش فدریکو گارسیا رودریگز زمین‌دار مرفه و مادرش ویسنتا لورکا رومرو معلم مدرسه بود – زنی فرهنگی که عشق به موسیقی و ادبیات را به پسرش منتقل کرد. لورکا بزرگ‌ترین فرزند بود و سه خواهر و برادر داشت.
کودکی لورکا در جلگه حاصلخیز وگا ده گرانادا گذشت؛ مکانی پر از باغ‌های میوه، رودخانه‌ها، کولی‌ها و فولکلور اندلسی که بعدها منبع اصلی الهامش شد. او از کودکی به موسیقی علاقه نشان داد و پیانو نواخت، گیتار یاد گرفت و با آوازهای فلامنکو (کانته خوندو) آشنا شد. مادرش داستان‌های فولکلور و افسانه‌های محلی برایش می‌گفت و پدرش او را به طبیعت برد. در ۱۹۰۹ خانواده به گرانادا نقل مکان کرد و لورکا در مدرسه مقدس قلب تحصیل کرد. او دانش‌آموزی متوسط بود، اما در موسیقی و نقاشی استعداد داشت. در نوجوانی با مرگ برادر کوچکش روبرو شد – تجربه‌ای که تم مرگ را در آثارش عمیق کرد. لورکا به دانشگاه گرانادا رفت و حقوق و ادبیات خواند، اما بیشتر وقتش را به موسیقی، شعر و دوستی با هنرمندان صرف کرد.<ref name="gibson"/><ref name="stainton"/>
== دوران رزیدنسیا ده استودیانتس و ورود به مادرید (۱۹۱۹–۱۹۲۸) ==
در ۱۹۱۹، لورکا به مادرید رفت و در رزیدنسیا ده استودیانتس (اقامتگاه دانشجویی مشهور) ساکن شد – مرکزی برای روشنفکران جوان اسپانیا. آنجا با نسل درخشان هم‌عصرش آشنا شد: سالوادور دالی (نقاش)، لوئیس بونوئل (کارگردان)، رافائل آلبرتی، خورخه گیلن، پدرو سالیناس و داماسو آلونسو – گروهی که بعداً نسل ۲۷ نامیده شد. رزیدنسیا محیطی آزاد و خلاق بود: بحث‌های شبانه در مورد سوررئالیسم، فروید، مارکس و ادبیات کلاسیک اسپانیایی. لورکا با پیانو نواختن، شعر خواندن و داستان‌گویی، مرکز توجه بود. دوستی عمیق با دالی (که عشقی نافرجام بود) و بونوئل او را به آوانگارد سوق داد. لورکا در ۱۹۲۸ با دالی و بونوئل فیلم کوتاه تجربی کار کرد و تحت تأثیر سوررئالیسم قرار گرفت.<ref name="gibson"/><ref name="stainton"/><ref name="maurer">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Maurer|نام=Christopher|عنوان=Federico García Lorca y su generación|ناشر=Ediciones Akal|سال=۱۹۸۶}}</ref>
== نخستین آثار و شهرت اولیه ==
لورکا نخستین مجموعه شعرش کتاب شعرها (Libro de poemas, ۱۹۲۱) را منتشر کرد؛ شعرهایی رمانتیک با تأثیر گونگورا و روبن داریو. سپس شعر کانته خوندو (Poema del cante jondo, ۱۹۳۱، نوشته‌شده ۱۹۲۱) را نوشت که زیبایی و درد فلامنکو را جشن گرفت. در ۱۹۲۸، شاهکار رومانسرو خیتانو (Romancero gitano – غزل‌های کولی) منتشر شد؛ مجموعه‌ای از ۱۸ غزل که زندگی، عشق، مرگ و سرکوب کولی‌های اندلس را با تصاویر سوررئال و موسیقی فولکلور روایت می‌کند. کتاب موفقیت فوری داشت و لورکا را به شهرت رساند، اما او از تفسیر صرفاً فولکلوریک ناراحت بود و گفت: "کولی‌ها نماد تمام اندلس سرکوب‌شده هستند."
نمونه‌ای از "رومانسرو خیتانو" – غزل "رومانسه خوابگرد" (Romance sonámbulo):


سبز که دوستت دارم سبز
'''جبار باغچه‌بان''' با نام اصلی '''میرزا جبار عسکرزاده'''، (۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان – ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران)، آموزگار، نویسنده، شاعر و مبتکر آموزشی ایرانی بود که به عنوان پدر آموزش ناشنوایان و پیشگام آموزش پیش‌دبستانی در ایران شناخته می‌شود. او نخستین کودکستان ایران را با نام «باغچه اطفال» در تبریز (۱۳۰۳) تأسیس کرد و از همین رو نام خانوادگی «باغچه‌بان» را برگزید. باغچه‌بان نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در تبریز بنیان گذاشت و روش‌های نوینی برای آموزش آن‌ها ابداع کرد، از جمله الفبای گویا (الفبای دستی) و گوشی استخوانی (تلفن گنگ) که در جهان به نام او شناخته می‌شود.
 
باغچه‌بان با روش ترکیبی آموزش الفبا، تحول بزرگی در آموزش زبان فارسی ایجاد کرد و کتاب‌های کودک مانند «بابا برفی» (برگزیده شورای جهانی کتاب کودک)، «زندگی کودکان» و نمایشنامه‌های کودکانه نوشت – او نخستین ناشر و مؤلف کتاب کودک در ایران است. باغچه‌بان از خانواده‌ای معمار و شیرینی‌پز در ایروان برخاست، تحصیلات سنتی داشت و با مهاجرت به ایران پس از جنگ جهانی اول، به آموزش روی آورد.
 
زندگی باغچه‌بان پر از نوآوری و مبارزه با موانع بود: از تأسیس کودکستان در شرایط سخت تا آموزش ناشنوایان بدون تجربه قبلی، و ترویج آموزش مختلط و دختران. او با کارشکنی‌های اداری مقابله کرد و روش‌های آموزشی‌اش همچنان در ایران کاربرد دارد. فرزندانش ثمین، ثمینه و پروانه باغچه‌بان نیز در موسیقی و ادبیات کودک فعال بودند.
 
باغچه‌بان نماد انسان‌دوستی، نوآوری آموزشی و تعهد به کودکان محروم است – مردی که با دست خالی، آموزش را برای ناشنوایان ممکن کرد، کودکستان را رواج داد و ادبیات کودک را بنیان گذاشت. میراث او در مدارس ناشنوایان، کتاب‌های کودک و روش‌های آموزشی زنده است و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین خدمتگزاران تعلیم و تربیت ایران شناخته می‌شود. باغچه‌بان نه تنها معلم، بلکه مبتکر و شاعری بود که دنیای سکوت را به صدا درآورد و باغچه‌ای از امید برای کودکان کاشت – میراثی که نسل‌ها از آن بهره می‌برند.<ref name="wikipedia-fa">{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DA%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86|عنوان=جبار باغچه‌بان|وبگاه=ویکی‌پدیا فارسی}}</ref><ref name="beytoote">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-jabbar02-baghcheban.html|عنوان=بیوگرافی جبار باغچه بان|وبگاه=بیتوته}}</ref><ref name="magerta">{{یادکرد وب|نشانی=https://magerta.ir/culture/biography/research-on-biography-of-jabar-baghcheban/|عنوان=تحقیق درباره زندگینامه استاد جبار باغچه بان|وبگاه=ماگرتا}}</ref><ref name="tabnak">{{یادکرد وب|نشانی=https://www.tabnak.ir/fa/tags/166323/1/%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%86|عنوان=جبار باغچه‌بان|وبگاه=تابناک}}</ref>
 
== زندگی اولیه، مهاجرت به ایران و آغاز فعالیت آموزشی (۱۲۶۴–۱۳۰۳)==
 
میرزا جبار عسکرزاده در ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ خورشیدی در ایروان (قفقاز، امپراتوری روسیه) متولد شد. جدش از تبریز یا ارومیه بود و پدرش عسکر، معمار و شیرینی‌پز بود. باغچه‌بان تحصیلات سنتی در مسجد داشت و قرآن و فارسی آموخت، اما در ۱۵ سالگی به دلیل مشکلات مالی، مدرسه را ترک کرد و به حرفه پدر روی آورد.
 
در جوانی شعر می‌سرود و با نام "عاجز" آثار ترکی منتشر کرد. با جنگ جهانی اول و کشتار مسلمانان قفقاز توسط روس‌ها و ارمنی‌ها، همراه همسرش صفیه میر بابایی در ۱۲۹۸ از جلفا به ایران مهاجرت کرد و در مرند ساکن شد.
 
در مرند، باغچه‌بان آموزگار مدرسه احمدیه شد و ایرادات روش آموزش فارسی را دید. او روش نوینی ابداع کرد که موفقیت‌آمیز بود. در ۱۳۰۳ به تبریز رفت و نخستین کودکستان ایران را با نام «باغچه اطفال» تأسیس کرد – از همین رو نام «باغچه‌بان» را برگزید.<ref name="wikipedia-fa"/><ref name="beytoote"/><ref name="magerta"/>
 
== تأسیس نخستین مدرسه ناشنوایان ایران (۱۳۰۷) ==
در ۱۳۰۷، باغچه‌بان با مشاهده کودکی ناشنوا در محله، تصمیم گرفت به آموزش ناشنوایان بپردازد. او با کمک همسرش صفیه، نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در تبریز تأسیس کرد – ابتدا با ۳ دانش‌آموز و سپس گسترش به ده‌ها نفر.
 
باغچه‌بان بدون تجربه قبلی، روش‌های نوین ابداع کرد: الفبای دستی (الفبای گویا) که حروف را با شکل دست نشان می‌دهد، و "گوشی استخوانی" (تلفن گنگ) – دستگاهی که صدا را از طریق لرزش استخوان به گوش داخلی منتقل می‌کند. این اختراع در جهان به نام باغچه‌بان شناخته شد و در کنگره‌های بین‌المللی ارائه گردید.
 
او روش ترکیبی آموزش الفبا را ابداع کرد: ابتدا تصویر، سپس کلمه و جمله – روشی که تحول بزرگی در آموزش زبان فارسی بود و امروز کاربرد دارد. باغچه‌بان ناشنوایان را به حرف زدن آموخت و آن‌ها را به جامعه بازگرداند.<ref name="wikipedia-fa"/><ref name="beytoote"/><ref name="magerta"/>
 
== گسترش کودکستان‌ها و فعالیت در شیراز و تهران ==
باغچه‌بان کودکستان را به شهرهای دیگر برد: در شیراز (۱۳۱۲) و تهران (۱۳۱۴) شعبه‌هایی تأسیس کرد. او آموزش مختلط و دختران را ترویج کرد و با کارشکنی‌های اداری (مانند عدم مجوز رسمی) مقابله نمود.
 
در تهران، مدرسه ناشنوایان را گسترش داد. باغچه‌بان کتاب‌های آموزشی نوشت و نمایشنامه‌های کودکانه اجرا کرد – پیشگام تئاتر کودک در ایران بود.<ref name="tabnak"/><ref name="wikipedia-fa"/>
 
== ادبیات کودک و نوآوری‌های فرهنگی ==
باغچه‌بان نخستین ناشر و مؤلف کتاب کودک در ایران است: بابا برفی (۱۳۱۳، برگزیده شورای جهانی کتاب کودک)، زندگی کودکان، الفبای آسان و نمایشنامه‌هایی مانند خاله سوسکه. او با شعر و داستان، زبان کودکانه را رواج داد و آموزش را سرگرم‌کننده کرد.


باد سبز
باغچه‌بان مجله "کودک" منتشر کرد و با نویسندگان کودک همکاری داشت. فرزندانش ثمین (آهنگساز)، ثمینه و پروانه نیز در ادبیات کودک فعال شدند.<ref name="magerta"/><ref name="beytoote"/>


شاخه‌های سبز
== دوران پس از جنگ جهانی دوم و گسترش آموزش ناشنوایان (۱۳۲۰–۱۳۴۵) ==
پس از جنگ جهانی دوم، باغچه‌بان به تهران بازگشت و مدرسه ناشنوایان را گسترش داد. او با کمک همسر و فرزندان، شعبه‌هایی در شهرهای دیگر باز کرد و معلمان تربیت نمود. باغچه‌بان با وزارت فرهنگ همکاری کرد و روش‌هایش در برنامه‌های آموزشی رسمی وارد شد.


کشتی بر دریاو اسب بر کوه
او کتاب‌های آموزشی جدید نوشت و در کنگره‌های بین‌المللی شرکت کرد – اختراع گوشی استخوانی‌اش در جهان شناخته شد. باغچه‌بان آموزش دختران ناشنوا را اولویت داد و با پیش‌داوری‌ها مقابله کرد. فرزندانش ثمین (آهنگساز)، ثمینه (نویسنده کودک) و پروانه نیز در آموزش و هنر کودک فعال شدند – خانواده باغچه‌بان به "خاندان آموزش" معروف شد.<ref name="beytoote"/><ref name="magerta"/><ref name="tabnak"/>


این غزل با تکرار "سبز" (نماد مرگ و امید) و تصاویر سوررئال، عشق نافرجام و مرگ را روایت می‌کند.<ref name="gibson" /><ref name="britannica" />
== فعالیت‌های فرهنگی و ادبی نهایی ==
== تأسیس لا باراکا و فعالیت تئاتری اولیه ==
باغچه‌بان نمایشنامه‌های کودکانه اجرا کرد و تئاتر کودک را رواج داد. او شعر می‌سرود و با نام "عاجز" آثار منتشر کرد، اما بیشتر به نثر کودک پرداخت. کتاب بابا برفی (۱۳۱۳) با تصاویر ساده و داستان‌های اخلاقی، کلاسیک ادبیات کودک ایران شد.
در ۱۹۳۲، لورکا با کمک جمهوری دوم اسپانیا، گروه تئاتر دانشجویی لا باراکا را تأسیس کرد – گروه سیاری که نمایشنامه‌های کلاسیک اسپانیایی (لوپه ده وگا، کالدرون) را به روستاهای دورافتاده برد. لورکا کارگردان، طراح صحنه و بازیگر بود و هدفش "تئاتر برای مردم" بود.
نمایشنامه‌های اولیه مانند جادوی پروانه (El maleficio de la mariposa, ۱۹۲۰ – شکست تجاری) و ماریانا پیندا (۱۹۲۷) تم‌های عشق، سرکوب زنان و عدالت اجتماعی را کاوش کردند.<ref name="stainton"/><ref name="maurer"/>
== سفر به نیویورک و کوبا (۱۹۲۹–۱۹۳۰) و بحران وجودی ==
در ۱۹۲۹، لورکا با بحران عاطفی (جدایی از دالی و فشارهای اجتماعی به دلیل همجنس‌گرایی) روبرو شد و به نیویورک رفت – به دعوت دانشگاه کلمبیا برای سخنرانی. او انگلیسی بلد نبود، اما ۹ ماه در نیویورک و سپس ۳ ماه در کوبا ماند. نیویورک لورکا را شوکه کرد: وال استریت، آسمان‌خراش‌ها، نژادپرستی، فقر و سرمایه‌داری بی‌رحم. او شعرهای شاعر در نیویورک را نوشت – مجموعه‌ای سوررئال و خشمگین که مدرنیته را نقد می‌کند. شعرها پر از تصاویر کابوس‌وار هستند: "وال استریت مرده است"، "کودکان سیاه‌پوست در هارلم" و "فریاد علیه ماشین".
نمونه از "فریاد به سمت رم" (از برج کرایسلر):
ای شهر بدون خواب!
هیچ‌کس نمی‌خوابد در آسمان. هیچ‌کس، هیچ‌کس.
ماه می‌میرد، سگ‌ها پارس می‌کنند.
در کوبا، لورکا با موسیقی آفرو-کوبایی آشنا شد و شعرهای شادتری نوشت. سفر آمریکا لورکا را رادیکال‌تر کرد و از سمبولیسم به سوررئالیسم سوق داد.<ref name="gibson"/><ref name="stainton"/><ref name="maurer"/>
== بازگشت به اسپانیا و سه‌گانه روستایی (۱۹۳۱–۱۹۳۶) ==
با تأسیس جمهوری دوم اسپانیا (۱۹۳۱)، لورکا بازگشت و لا باراکا را گسترش داد. او نمایشنامه‌های سه‌گانه روستایی را نوشت – تراژدی‌های زنانه در جامعه سنتی اندلس:


عروسی خونین (Bodas de sangre, ۱۹۳۳): داستان عشق نافرجام، انتقام و مرگ بر اساس خبر واقعی قتل در آلمریا. نمایشنامه با موسیقی فلامنکو و نمادهای ماه و خون، تراژدی یونانی را با فولکلور اسپانیایی ترکیب کرد.
باغچه‌بان با نویسندگان مانند صادق هدایت و بزرگ علوی دوستی داشت و در انجمن‌های فرهنگی شرکت کرد. او آموزش را "باغچه امید" می‌دانست و تا آخر عمر به کودکان محروم کمک کرد.<ref name="wikipedia-fa"/><ref name="magerta"/>
یرما (Yerma, ۱۹۳۴): داستان زنی نابارور که از فشار جامعه برای مادر شدن رنج می‌برد و همسرش را می‌کشد. تم اصلی سرکوب زنان و باروری است.
خانه برناردا آلبا (La casa de Bernarda Alba, ۱۹۳۶): تراژدی مادرسالاری که پس از مرگ شوهر، دخترانش را در خانه حبس می‌کند و به خودکشی یکی منجر می‌شود. لورکا آن را "درام روستایی" نامید.


این سه‌گانه با زبان شعری، نمادها و موسیقی، سرکوب زنان، افتخار و مرگ در جامعه سنتی را کاوش کرد و شاهکارهای تئاتر اسپانیایی شدند.<ref name="stainton"/><ref name="britannica"/>
== مرگ و مراسم تشییع ==
== آخرین سال‌ها و فعالیت در جمهوری دوم (۱۹۳۱–۱۹۳۶) ==
جبار باغچه‌بان در ۴ آذر ۱۳۴۵ خورشیدی در تهران درگذشت. مراسم تشییع با حضور معلمان، دانش‌آموزان ناشنوا و فرهنگیان برگزار شد. او نزدیک ابن بابویه در شهر ری دفن شد؛ آرامگاهی ساده که امروز زیارتگاه علاقه‌مندان است.<ref name="tabnak"/><ref name="beytoote"/>
با تأسیس جمهوری دوم اسپانیا در ۱۹۳۱، لورکا به عنوان نماد فرهنگی چپ‌گرا مورد استقبال قرار گرفت. او لا باراکا را گسترش داد و به ده‌ها روستا سفر کرد تا تئاتر کلاسیک را برای مردم عادی اجرا کند. لورکا با مانوئل د فایا (آهنگساز) همکاری کرد و کنسرت‌های کانته خوندو برگزار نمود.
در ۱۹۳۴، به بوئنوس آیرس سفر کرد و نمایشنامه‌هایش با موفقیت اجرا شد – تجربه‌ای که او را به ستاره بین‌المللی تبدیل کرد. در بازگشت، لورکا با تنش‌های سیاسی روبرو بود: اسپانیا بین چپ (جبهه خلق) و راست (فالانژ و ارتش) تقسیم شده بود.
لورکا دیدگاه‌های لیبرال داشت، از جمهوری دفاع می‌کرد و با فاشیسم مخالف بود، اما مستقیماً به حزب خاصی نپیوست. او همجنس‌گرایی‌اش را پنهان می‌کرد، اما در محافل خصوصی آزاد بود. در تابستان ۱۹۳۶، با پیروزی جبهه خلق، لورکا به گرانادا رفت تا از خانواده دور باشد، اما این تصمیم سرنوشت‌ساز شد.<ref name="gibson"/><ref name="stainton"/>
== جنگ داخلی اسپانیا و مرگ تراژیک (۱۹۳۶) ==
در ۱۷–۱۸ ژوئیه ۱۹۳۶، کودتای نظامی علیه جمهوری آغاز شد و جنگ داخلی شروع گردید. گرانادا سریع به دست ملی‌گرایان (فرانکو) افتاد. لورکا به دلیل شهرت، دیدگاه‌های لیبرال، دوستی با چپ‌گرایان و همجنس‌گرایی، هدف بود.
در ۱۶ اوت ۱۹۳۶، نیروهای فالانژ خانه خانوادگی لورکا در گرانادا را محاصره کردند و او را دستگیر کردند. لورکا به زندان منتقل شد و در ۱۹ اوت (یا ۱۸) به همراه یک معلم و دو آنارشیست به نزدیکی ویزنار یا آلفاکار برده شد و توسط جوخه آتش اعدام گردید. جسدش در گور جمعی دفن شد و تاکنون یافت نشده.
مرگ لورکا نماد سرکوب فرهنگی فاشیستی شد. فرانکو نام او را ممنوع کرد، اما آثارش در تبعید زنده ماند. پابلو نرودا، رافائل آلبرتی و دیگران مرگ او را محکوم کردند.<ref name="gibson"/><ref name="britannica"/>
== میراث جهانی و تأثیر پایدار لورکا ==
مرگ نابه‌هنگام لورکا در ۳۸ سالگی، او را به اسطوره تبدیل کرد. آثارش پس از جنگ در تبعید منتشر شد و به ده‌ها زبان ترجمه گردید. رومانسرو خیتانو و سه‌گانه روستایی شاهکارهای ادبیات اسپانیایی هستند و روی صحنه‌های جهان اجرا می‌شوند.
لورکا بر شاعرانی مانند پابلو نرودا، اوکتاویو پاس و نسل بیت (جک کرواک) تأثیر گذاشت. در موسیقی، فلامنکو و آهنگسازانی مانند مایلز دیویس و پاکو د لوسیا از او الهام گرفتند. در تئاتر، کارگردانانی مانند پیتر بروک و اینگمار برگمان آثارش را اجرا کردند.
در قرن ۲۱، لورکا نماد حقوق همجنس‌گرایان و مبارزه با فاشیسم است. جستجو برای جسدش ادامه دارد و خانه‌هایش در گرانادا و مادرید موزه هستند. لورکا صدای اندلس، عشق، مرگ و آزادی باقی ماند – شاعری که با تصاویر زنده، موسیقی و درد انسانی، قلب میلیون‌ها نفر را تسخیر کرد.<ref name="stanford"/><ref name="maurer"/><ref name="britannica"/>
== منابع ==
=== بیوگرافی‌ها ===


Gibson, Ian. ''Federico García Lorca: A Life''. Faber & Faber, ۱۹۸۹.
== میراث جبار باغچه‌بان و تأثیر پایدار ==
Stainton, Leslie. ''Lorca: A Dream of Life''. Farrar, Straus and Giroux, ۱۹۹۹.
میراث باغچه‌بان عظیم است: او آموزش ناشنوایان را در ایران ممکن کرد، کودکستان را رواج داد و ادبیات کودک را بنیان گذاشت. روش‌های او (الفبای گویا، گوشی استخوانی، آموزش ترکیبی) همچنان کاربرد دارد و مدارس ناشنوایان ایران بر پایه کار او ساخته شده.


=== آثار تحلیلی ===
باغچه‌بان پیشگام آموزش مختلط، دختران و کودکان محروم بود و با نوآوری، آموزش را انسانی‌تر کرد. آثارش در ادبیات کودک کلاسیک هستند و خانواده‌اش ادامه‌دهنده راه او شد.


Maurer, Christopher (ed.). ''Federico García Lorca: Selected Poems''. Penguin Classics, ۲۰۰۷ (با ترجمه انگلیسی).
باغچه‌بان نماد انسان‌دوستی و نوآوری آموزشی است – مردی که از مهاجرت و فقر به خدمت به کودکان رسید و دنیای سکوت را به صدا درآورد. میراث او در هزاران دانش‌آموز ناشنوا، کودکستان‌ها و کتاب‌های کودک زنده است؛ پیشگامی که ایران مدرن آموزش را مدیون اوست.<ref name="wikipedia-fa"/><ref name="beytoote"/><ref name="magerta"/>


=== دانشنامه‌ها ===
== منابع ==
بیتوته. "بیوگرافی جبار باغچه بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-jabbar02-baghcheban.html.


"Federico García Lorca." ''Encyclopædia Britannica''. https://www.britannica.com/biography/Federico-Garcia-Lorca
ماگرتا. "تحقیق درباره زندگینامه استاد جبار باغچه بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://magerta.ir/culture/biography/research-on-biography-of-jabar-baghcheban/.
"Federico García Lorca." Stanford Encyclopedia of Philosophy. https://plato.stanford.edu/entries/garcia-lorca/


=== منابع تصویری ===
تابناک. "جبار باغچه‌بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://www.tabnak.ir/fa/tags/166323/1/جبار-باغچه-بان.
تصاویر از Wikimedia Commons: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Federico_García_Lorca
== پانویس ==
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۰۳

جبار باغچه‌بان (میرزا جبار عسکرزاده)
بنیان‌گذار آموزش ناشنوایان و کودکستان در ایران
جبار باغچه‌بان، بنیان‌گذار نخستین کودکستان و مدرسه ناشنوایان ایران
زادروز۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ خورشیدی (۹ مه ۱۸۸۵ میلادی)
ایروان، قفقاز، امپراتوری روسیه (ارمنستان کنونی)
درگذشت۴ آذر ۱۳۴۵ خورشیدی (۲۵ نوامبر ۱۹۶۶ میلادی)
تهران، ایران
علت مرگکهولت سن
آرامگاهنزدیکی ابن بابویه، شهر ری، تهران
محل زندگیایروان • تبریز • شیراز • تهران
ملیتایرانی
تبارایرانی (تبار آذری-ایرانی)
تابعیتایرانی
تحصیلاتتحصیلات سنتی و خودآموخته
از دانشگاهبدون تحصیلات دانشگاهی رسمی
پیشهآموزگار، نویسنده، شاعر، مبتکر آموزشی
سال‌های فعالیت۱۳۰۳–۱۳۴۵ خورشیدی
نهادباغچه اطفال تبریز • مدرسه ناشنوایان تهران
شناخته‌شده برایتأسیس نخستین کودکستان ایران، بنیان‌گذاری آموزش ناشنوایان، ابداع الفبای گویا و گوشی استخوانی، پیشگام ادبیات کودک
نقش‌های برجستهبنیان‌گذار باغچه اطفال، مخترع روش‌های آموزشی برای ناشنوایان، نویسنده کتاب‌های کودک

جبار باغچه‌بان با نام اصلی میرزا جبار عسکرزاده، (۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان – ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران)، آموزگار، نویسنده، شاعر و مبتکر آموزشی ایرانی بود که به عنوان پدر آموزش ناشنوایان و پیشگام آموزش پیش‌دبستانی در ایران شناخته می‌شود. او نخستین کودکستان ایران را با نام «باغچه اطفال» در تبریز (۱۳۰۳) تأسیس کرد و از همین رو نام خانوادگی «باغچه‌بان» را برگزید. باغچه‌بان نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در تبریز بنیان گذاشت و روش‌های نوینی برای آموزش آن‌ها ابداع کرد، از جمله الفبای گویا (الفبای دستی) و گوشی استخوانی (تلفن گنگ) که در جهان به نام او شناخته می‌شود.

باغچه‌بان با روش ترکیبی آموزش الفبا، تحول بزرگی در آموزش زبان فارسی ایجاد کرد و کتاب‌های کودک مانند «بابا برفی» (برگزیده شورای جهانی کتاب کودک)، «زندگی کودکان» و نمایشنامه‌های کودکانه نوشت – او نخستین ناشر و مؤلف کتاب کودک در ایران است. باغچه‌بان از خانواده‌ای معمار و شیرینی‌پز در ایروان برخاست، تحصیلات سنتی داشت و با مهاجرت به ایران پس از جنگ جهانی اول، به آموزش روی آورد.

زندگی باغچه‌بان پر از نوآوری و مبارزه با موانع بود: از تأسیس کودکستان در شرایط سخت تا آموزش ناشنوایان بدون تجربه قبلی، و ترویج آموزش مختلط و دختران. او با کارشکنی‌های اداری مقابله کرد و روش‌های آموزشی‌اش همچنان در ایران کاربرد دارد. فرزندانش ثمین، ثمینه و پروانه باغچه‌بان نیز در موسیقی و ادبیات کودک فعال بودند.

باغچه‌بان نماد انسان‌دوستی، نوآوری آموزشی و تعهد به کودکان محروم است – مردی که با دست خالی، آموزش را برای ناشنوایان ممکن کرد، کودکستان را رواج داد و ادبیات کودک را بنیان گذاشت. میراث او در مدارس ناشنوایان، کتاب‌های کودک و روش‌های آموزشی زنده است و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین خدمتگزاران تعلیم و تربیت ایران شناخته می‌شود. باغچه‌بان نه تنها معلم، بلکه مبتکر و شاعری بود که دنیای سکوت را به صدا درآورد و باغچه‌ای از امید برای کودکان کاشت – میراثی که نسل‌ها از آن بهره می‌برند.[۱][۲][۳][۴]

زندگی اولیه، مهاجرت به ایران و آغاز فعالیت آموزشی (۱۲۶۴–۱۳۰۳)

میرزا جبار عسکرزاده در ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ خورشیدی در ایروان (قفقاز، امپراتوری روسیه) متولد شد. جدش از تبریز یا ارومیه بود و پدرش عسکر، معمار و شیرینی‌پز بود. باغچه‌بان تحصیلات سنتی در مسجد داشت و قرآن و فارسی آموخت، اما در ۱۵ سالگی به دلیل مشکلات مالی، مدرسه را ترک کرد و به حرفه پدر روی آورد.

در جوانی شعر می‌سرود و با نام "عاجز" آثار ترکی منتشر کرد. با جنگ جهانی اول و کشتار مسلمانان قفقاز توسط روس‌ها و ارمنی‌ها، همراه همسرش صفیه میر بابایی در ۱۲۹۸ از جلفا به ایران مهاجرت کرد و در مرند ساکن شد.

در مرند، باغچه‌بان آموزگار مدرسه احمدیه شد و ایرادات روش آموزش فارسی را دید. او روش نوینی ابداع کرد که موفقیت‌آمیز بود. در ۱۳۰۳ به تبریز رفت و نخستین کودکستان ایران را با نام «باغچه اطفال» تأسیس کرد – از همین رو نام «باغچه‌بان» را برگزید.[۱][۲][۳]

تأسیس نخستین مدرسه ناشنوایان ایران (۱۳۰۷)

در ۱۳۰۷، باغچه‌بان با مشاهده کودکی ناشنوا در محله، تصمیم گرفت به آموزش ناشنوایان بپردازد. او با کمک همسرش صفیه، نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در تبریز تأسیس کرد – ابتدا با ۳ دانش‌آموز و سپس گسترش به ده‌ها نفر.

باغچه‌بان بدون تجربه قبلی، روش‌های نوین ابداع کرد: الفبای دستی (الفبای گویا) که حروف را با شکل دست نشان می‌دهد، و "گوشی استخوانی" (تلفن گنگ) – دستگاهی که صدا را از طریق لرزش استخوان به گوش داخلی منتقل می‌کند. این اختراع در جهان به نام باغچه‌بان شناخته شد و در کنگره‌های بین‌المللی ارائه گردید.

او روش ترکیبی آموزش الفبا را ابداع کرد: ابتدا تصویر، سپس کلمه و جمله – روشی که تحول بزرگی در آموزش زبان فارسی بود و امروز کاربرد دارد. باغچه‌بان ناشنوایان را به حرف زدن آموخت و آن‌ها را به جامعه بازگرداند.[۱][۲][۳]

گسترش کودکستان‌ها و فعالیت در شیراز و تهران

باغچه‌بان کودکستان را به شهرهای دیگر برد: در شیراز (۱۳۱۲) و تهران (۱۳۱۴) شعبه‌هایی تأسیس کرد. او آموزش مختلط و دختران را ترویج کرد و با کارشکنی‌های اداری (مانند عدم مجوز رسمی) مقابله نمود.

در تهران، مدرسه ناشنوایان را گسترش داد. باغچه‌بان کتاب‌های آموزشی نوشت و نمایشنامه‌های کودکانه اجرا کرد – پیشگام تئاتر کودک در ایران بود.[۴][۱]

ادبیات کودک و نوآوری‌های فرهنگی

باغچه‌بان نخستین ناشر و مؤلف کتاب کودک در ایران است: بابا برفی (۱۳۱۳، برگزیده شورای جهانی کتاب کودک)، زندگی کودکان، الفبای آسان و نمایشنامه‌هایی مانند خاله سوسکه. او با شعر و داستان، زبان کودکانه را رواج داد و آموزش را سرگرم‌کننده کرد.

باغچه‌بان مجله "کودک" منتشر کرد و با نویسندگان کودک همکاری داشت. فرزندانش ثمین (آهنگساز)، ثمینه و پروانه نیز در ادبیات کودک فعال شدند.[۳][۲]

دوران پس از جنگ جهانی دوم و گسترش آموزش ناشنوایان (۱۳۲۰–۱۳۴۵)

پس از جنگ جهانی دوم، باغچه‌بان به تهران بازگشت و مدرسه ناشنوایان را گسترش داد. او با کمک همسر و فرزندان، شعبه‌هایی در شهرهای دیگر باز کرد و معلمان تربیت نمود. باغچه‌بان با وزارت فرهنگ همکاری کرد و روش‌هایش در برنامه‌های آموزشی رسمی وارد شد.

او کتاب‌های آموزشی جدید نوشت و در کنگره‌های بین‌المللی شرکت کرد – اختراع گوشی استخوانی‌اش در جهان شناخته شد. باغچه‌بان آموزش دختران ناشنوا را اولویت داد و با پیش‌داوری‌ها مقابله کرد. فرزندانش ثمین (آهنگساز)، ثمینه (نویسنده کودک) و پروانه نیز در آموزش و هنر کودک فعال شدند – خانواده باغچه‌بان به "خاندان آموزش" معروف شد.[۲][۳][۴]

فعالیت‌های فرهنگی و ادبی نهایی

باغچه‌بان نمایشنامه‌های کودکانه اجرا کرد و تئاتر کودک را رواج داد. او شعر می‌سرود و با نام "عاجز" آثار منتشر کرد، اما بیشتر به نثر کودک پرداخت. کتاب بابا برفی (۱۳۱۳) با تصاویر ساده و داستان‌های اخلاقی، کلاسیک ادبیات کودک ایران شد.

باغچه‌بان با نویسندگان مانند صادق هدایت و بزرگ علوی دوستی داشت و در انجمن‌های فرهنگی شرکت کرد. او آموزش را "باغچه امید" می‌دانست و تا آخر عمر به کودکان محروم کمک کرد.[۱][۳]

مرگ و مراسم تشییع

جبار باغچه‌بان در ۴ آذر ۱۳۴۵ خورشیدی در تهران درگذشت. مراسم تشییع با حضور معلمان، دانش‌آموزان ناشنوا و فرهنگیان برگزار شد. او نزدیک ابن بابویه در شهر ری دفن شد؛ آرامگاهی ساده که امروز زیارتگاه علاقه‌مندان است.[۴][۲]

میراث جبار باغچه‌بان و تأثیر پایدار

میراث باغچه‌بان عظیم است: او آموزش ناشنوایان را در ایران ممکن کرد، کودکستان را رواج داد و ادبیات کودک را بنیان گذاشت. روش‌های او (الفبای گویا، گوشی استخوانی، آموزش ترکیبی) همچنان کاربرد دارد و مدارس ناشنوایان ایران بر پایه کار او ساخته شده.

باغچه‌بان پیشگام آموزش مختلط، دختران و کودکان محروم بود و با نوآوری، آموزش را انسانی‌تر کرد. آثارش در ادبیات کودک کلاسیک هستند و خانواده‌اش ادامه‌دهنده راه او شد.

باغچه‌بان نماد انسان‌دوستی و نوآوری آموزشی است – مردی که از مهاجرت و فقر به خدمت به کودکان رسید و دنیای سکوت را به صدا درآورد. میراث او در هزاران دانش‌آموز ناشنوا، کودکستان‌ها و کتاب‌های کودک زنده است؛ پیشگامی که ایران مدرن آموزش را مدیون اوست.[۱][۲][۳]

منابع

بیتوته. "بیوگرافی جبار باغچه بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-jabbar02-baghcheban.html.

ماگرتا. "تحقیق درباره زندگینامه استاد جبار باغچه بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://magerta.ir/culture/biography/research-on-biography-of-jabar-baghcheban/.

تابناک. "جبار باغچه‌بان." آخرین دسترسی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵. https://www.tabnak.ir/fa/tags/166323/1/جبار-باغچه-بان.