کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۵۲: خط ۳۵۲:
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>


===== نقش معاونت خارجی وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه =====
===== ترورهای عمده وزارت اطلاعات =====
 
====== ترور مسعود رجوی ======
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref>سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد».  
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref>سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد».  
یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود. 
یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود.
 
'''طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس'''


====== طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس ======
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.


خط ۴۷۱: خط ۴۷۴:


یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
====== اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری ======
'''1 - در پاریس علیه مقر اقامت مریم رجوی'''
مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در 30مهر72 از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.
اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب
همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.
طرح تروریستی در دورتموند آلمان
یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح ، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر74 با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاههای مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.<ref>بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.
 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو
وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود، داد. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.
ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس
شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در جلسهٌ 6آبان1374 به‌ریاست رفسنجانی با اعضای اصلی به‌علاوهٌ سعید امامی و احمد وحیدی تشکیل شد، سعید امامی در این جلسه گزارشی از اتمام ساخت 20فروند موشک تاشو و خصوصیات آن داد. طرح کلی «ضربه به رأس» که در تیرماه74 تصویب شده بود، دوباره مورد بازبینی قرار گرفت و تصویب کرد که از موشک تاشو هم در بغداد و هم پاریس استفاده شود.
ارسال توپ 320میلیمتری به بندر آنتورپ بلژیک
در روز 23اسفند74 مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی369 پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ 320م.م. همراه با گلوله جاسازی شده بود. مأموران 3جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند. در جعبهٌ شمارهٌ1 بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره2 نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند. این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:
 شمارهٌ کانتینر: CU288626
بار: 1225کارتن سیرترشی و خیارشور
صادرکننده: جمهوری اسلامی ایران - کشتیرانی
بندر صادره: بندرعباس خلیج‌فارس"
بندره مقصد: آنتورپ (Antwerpen)
گیرنده: مغازهٌ پارسا -مونیخ - آلمان
کشتی: کلاهدوز
موضعگیری سفیر جمهوری اسلامی در بن
روزنامهٌ فرانکفورت آلگمانیه در 4اردیبشهت75 گزارشی در مورد این سلاح داد و نوشت: «در روز 14مارس حین بازرسی کشتی ایرانی «ایران - کلاهدوز» سلاحی با 250کیلوگرم مواد منفجره با شتاب بالا و مکانیسم چاشنی تأخیری که در سه‌جعبه به آدرس یک ایرانی ساکن مونیخ بارگیری شده بود، کشف گردید. در تحقیقات پلیس مشخص شد که از آدرس مجیدمجیدزاده گیرندهٌ محموله به‌عنوان رد گم‌کردن استفاده شده‌است...» حسین موسویان سفیر جمهوری اسلامی در آلمان در پاسخ به مقالهٌ روزنامه، نامه‌یی برای فرانکفورتر آلگماینه فرستاد که در آن آمده است: «گفته شده که در بندر آنتورپ یک سلاح پیدا شده است... آن‌طور که ادعا گردیده سلاح کشف شده خیلی سنگین نبوده. ... مقامات آلمانی بایستی پیشنهاد ما را در مورد روشن شدن این موضوع بپذیرند ... سازمان امنیت این کشورها می‌خواهند هم‌آوا با سازمان مجاهدین روابط آلمان و ایران را در همهٌ زمینه‌ها مخدوش کنند و حالا با رد و بدل کردن اطلاعات برای نیل به این مقصود تلاش می‌کنند...»
جزئیات ارسال محموله
فرستندهٌ محموله شرکت صنایع غذایی جیرفت از شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات به‌ریاست پاسدار حاج احمد شجاعی بود. محموله در دو نوبت به کشتی کلاهدوز تحویل داده شد. نوبت اول در تاریخ 14بهمن74 و محمولهٌ دوم (که شامل سلاح بود) در 4اسفند74 در بندرعباس تحویل حسین دانشمند، نمایندهٌ شرکت حمل واردات شد. حسین دانشمند این دومحموله را در یک کانتینر روز 5اسفند74 تحویل کشتی کلاهدوز داد و همان روز کشتی به سمت هامبورک حرکت کرد. محموله شامل 725کارتن خیارشور و 500 کارتن سیرترشی بود. اولین محموله به شمارهٌ سند گمرگی 604195 در تاریخ 5دی74 به‌نام بازرگانی محمد خرسندی به آدرس، کرمان - خیابان سرباز - مقابل خیابان آبشار ثبت شده و محمولهٌ دوم به‌شمارهٌ سند گمرگی604410 در تاریخ 14بهمن74 به‌نام شرکت ریسندگی سعید، واقع در جادهٌ قم - دلیجان ثبت شده بود. کارهای گمرگی محموله توسط بازرگانی صادق به‌شمارهٌ305224 انجام پذیرفته و بار به‌نام شرکت پارسا لادن در مونیخ  به‌شماره تلفن 089593536 ارسال شده است. بازرگانی محمد خرسندی و ریسندگی سعید که بار به‌نام آنها ثبت شده از این محموله هیچ اطلاعی نداشتند و ظاهراً وزارت اطلاعات از نام آنها استفاده کرده بود. یک مأمور وزارت اطلاعات به‌نام ابراهیمی قرار بود که بار را از بندرآنتورپ بلژیک تحویل بگیرد و با کامیون به فرانسه ببرد، بعداز این‌که بار در بندر توقیف شد، متواری شد. رئیس شرکت صنایع غذایی جیرفت پاسدار حاج‌احمد شجاعی که از کادرهای سپاه پاسداران می‌باشد، به اتفاق اویسی و کریمی که آنها نیز از نفرات سپاه بودند، مسئولیت رساندن سلاح و تجهیزات را از ایران به هامبورگ برعهده داشتند.
قطعات کشف‌شدهٌ سلاح
مجموعاً سلاحها و تجهیزات در سه جعبه قرار داشت. جعبهٌ شمارهٌ1 شامل یک لولهٌ آهنی که در آن قطعات انفجاری و غیرانفجاری را قرار داده بودند. در جعبهٌ دیگر قطعات انفجاری، شامل 2عدد چاشنی غیرالکتریکی که هر دو با یک لولهٌ مسی کوچک به‌طور غیراستاندارد چسبانده شده بودند، و پر از مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ بود. هم‌چنین یک بسته شبیه به سوسیس که دور آن با چسب کرم‌رنگ پیچیده شده بود و دو سیم برق سفید رنگ از داخل آن بیرون آمده بود و ته آنها نیز با چسب سبز ایزوله شده بود. طول این بسته حدود 230میلیمتر، عرض 70میلیمتر و طول سیمهای سفید آن حدود 1260میلیمتر بود. جعبهٌ شماره2 شامل قطعاتی از گلوله بود که در یک لایهٌ غلیظ گریس و در یک پلاستیک پوشیده شده بود. جعبهٌ شماره3 نیز شامل یکی از قطعات بدنهٌ موشک و لوازم و بستهای مورد نیاز برای نصب آن بود.
ارزیابی متخصصین اروپایی
سخنگوی دادستانی بلژیک گفته بود: سلاح خمپاره‌یی است با برد 700متر که گلوله‌های آن حاوی مواد انفجاری معادل 125کیلو تی.ان.تی است و شعاع ترکش و امواج آن 650متر می‌باشد. گلوله‌های خمپارهٌ کشف شده از نوع زمانی است که بالای هدف منفجر می‌شود. در نتیجهٌ انفجار، بدنهٌ موشک به ترکشهای زیادی تقسیم می‌شود. این ترکشها با سرعت خیلی بالا از نقطهٌ انفجار پرتاب شده و دامنهٌ ترکش آن 650متر است و افرادی که در مسیر این ترکشها قرار داشته باشند، کشته و یا شدیداً زخمی می‌شوند. اگر موشک در محیط شهری منفجر شود صدمات زیادی به ساختمانهای اطراف وارد می‌کند و می‌تواند با خراب کردن خانه‌ها، اتصالات برقی، نشت لولهٌ گاز و… آتش سوزی و خطرات جدی بوجود بیاورد.
جدول مشخصات سلاح کشف شده در بلژیک
کالیبر گلوله: حدود 318میلیمتر
طول (با کلاهک و سرپوش) :حدود 1440میلیمتر
طول قسمت گرد: حدود 1000میلیمتر
بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود 404میلیمتر
 وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود 190کیلو گرم
میزان مواد منفجره: حدود 11.45 کیلوگرم
مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ
TNT: حدود 110کیلوگرم
سیستم آتش: 2عدد چاشنی غیرالکتریکی دستکاری شده
اقرار جمهوری اسلامی
در جریان قتلهای زنجیره‌یی ، بسیاری از طرحهای تروریستی از جمله ارسال این موشکها به آلمان و بلژیک افشا شد.
روزنامهٌ خرداد در تاریخ 22شهریور78 در مقاله‌یی تحت عنوان «تفضلی، زندگی پربرکت، قتل مشکوک» با اشاره به موشکهایی که از طریق آلمان - بلژیک به اروپا وارد کردند می‌نویسد: «البته آلمان در بدو ورود کشتی حامل این موشکها در بندر هامبورگ، آن را توقیف کرد و با خویشتنداری قضیه را مخفی نگاه‌داشت و تنها دولت بن با اعزام نماینده‌یی عالیرتبه به ایران نزد رئیس‌جمهور وقت، خواستار توضیح تهران شده بود».
علی ربیعی دبیر اجرایی شورای عالی امنیت و مشاور امنیتی خاتمی و از معاونان سابق وزارت اطلاعات و عضو کمیتهٌ 3نفرهٌ بررسی قتلهای زنجیره‌یی در مصاحبه با روزنامهٌ انتخاب در بارهٌ موشک کلاهدوز و انتقال آن به آلمان و بلژیک نوشت: «موشکی که قرار بود به آلمان فرستاده شود و از مقر ناتو در بلژیک به‌دست آمد، توسط همین باند سعید امامی فرستاده شده بود».
روزنامهٌ همشهری در تاریخ 20دی78 می‌نویسد:... دربارهٌ باند سعید اسلامی، در دوران من (رفسنجانی) برای ما مشخص شد که با سیاستهای جاری کشور از جمله تشنج‌زدایی مخالف هستند. اینها موشک بردند به یک کشور خارجی و آنها پیدا کردند. از داخل وزارت اطلاعات قضیه را پیگیری کردیم ثابت شد.
اکبر گنجی در روزنامهٌ عصر آزادگان 26بهمن78 در پاسخ به فلاحیان می‌نویسد:«…آقای فلاحیان حتماً سخن دوست هم‌فکر و هم مدرسه‌یی خود، روح‌الله حسینیان، را دروغ و داستان نمی‌داند که گفته است سعید امامی صدها عملیات موفق در خارج از کشور داشته است و معتقد بود که مخالفان را باید از دم تیغ گذارند. از طرف دیگر آقای فلاحیان این سخن آقای هاشمی رفسنجانی که سعید امامی موشک به بلژیک برد تا روابط ایران و اروپا را تخریب کند را نیز دروغ نمی‌دانند. آقای هاشمی رفسنجانی آن دوران را تمیزترین دوران وزارت اطلاعات خوانده‌اند و آقای فلاحیان می‌گویند:زمانی که من رأس کار بودم امامی آدم بدی نبود».
هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ 11دی79، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال75 را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال68 مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن29 یا 30سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال75 که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ 106میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».
'''2 - در بغداد علیه دفتر مرکزی مجاهدین'''
به‌کارگیری توپ 320میلیمتری در بغداد
هم‌زمان با ساخت این سلاح، وزارت اطلاعات از طریق عناصرش در بغداد اقدام به تهیهٌ خانه‌یی برای استقرار آن کرد. به‌همین منظور وزارت اطلاعات در مرداد74 یک فرد به‌نام حمید خنجر ساعدی را با نام مستعار حمید خلاف که به‌مدت 8سال با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همکاری داشت، برای تهیهٌ خانه مناسب در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد به‌عراق اعزام کرد. در بدو ورود به عراق  وی برادرش حسن و پسر عمویش رضا را نیز به استخدام شبکهٌ وزارت اطلاعات درآورد و به‌کمک آنها دو مغازهٌ فتوکپی و خیاطی در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در میدان اندلس تهیه کرد. وی خانه‌یی به‌مبلغ 14میلیون دینار در همین محل خریداری کرد. حمید خلاف متعاقباً برای ارائهٌ گزارش از پیشرفت کار و یادگیری به‌کارگیری توپ 320میلیمتری به تهران احضار شد. در شورای عالی امنیت طرح وزارت اطلاعات برای استفاده از توپ 320میلیمتری علیه دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد تصویب شد. ارزیابی وزارت اطلاعات این بود که در ماه مبارک رمضان (بهمن سال74) محتمل است که مسعود رجوی جلساتی با مجاهدین در این دفتر داشته باشد و از همین رو خود را برای عملیات در این ماه آماده می‌کرد.
انتقال سلاح به بغداد
طبق طرح وزارت اطلاعات، قطعات مختلف این توپ با وانت‌بارهای مخصوص حمل سبزیجات از طریق هورالهویزه در استان میسان عراق از مرز عبور داده شد. این قطعات در خانه‌یی که در آندلس بغداد خریداری شده بود، در داخل کانال کولر جاسازی شد. برای دقت شلیک تروریستها سکوی پرتاب ثابت در خانه ساختند تا سلاح مزبور را روی آن سوار کنند. در آخرین مرحله نیز قرار بود که گلوله‌های این موشک به بغداد منتقل شود.
فرماندهی عملیات
فرماندهی این عملیات را سعید امامی در تهران به‌عهده داشت. کارهای تدارکاتی و حل و فصل مسائل اجرایی به‌عهدهٌ سه عامل وزارت اطلاعات به‌نامهای مهدوی، ربانی و احمدی بود. در عراق دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی به‌نام نادر یاراحمدی مسئولیت هدایت شبکهٌ تروریستی در بغداد و  هماهنگی با سعید امامی در تهران و حل و فصل مسائل دست اندرکاران در عراق را به‌عهده داشت. نفرات عراقی استخدامی وزارت اطلاعات به‌نامهای کاظم جابر نجفی با نام مستعار ابو تیسر و هدا کربلایی و مهاجر مسائل پشتییبانی این طرح را در بغداد تحت مسئولیت نادر یاراحمدی دنبال می‌کردند.
طرحهای مکمل
تروریستها قصد داشتند بلافاصله پس از شلیک توپ موردنظر، یک خودرو بمبگذاری شده را نیز به‌هنگام تجمع مجاهدین، با استفاده از دستگاه کنترل از راه دور، منفجر کنند. این خودرو با استفاده از خرجهای استاندارد جهت‌دار بمبگذاری شده بود و می‌توانست از فاصلهٌ دور موج انفجاری خود را به‌سمت هدف هدایت نماید.  ماشین انفجاری مورد نظر یک خودرو برازیلی سفید متعلق به عامل وزارت اطلاعات در بغداد به‌نام رضا امیری بود که در این شبکهٌ ترور فعالیت داشت. تروریستهای جمهوری اسلامی قصد داشتند همزمان با استفاده از یک دستگاه وانت‌بار نیز که پشت آن سکوی پرتاب موشکهای 107میلیمتری نصب شده بود، ساختمان دفتر مجاهدین در بغداد را هدف قرار دهند و درصدد بودند تا این خودرو را در نزدیکی ساختمان پارک کرده و با استفاده از مدارهای زمانبندی شده، موشکها را به‌سمت ساختمان شلیک نمایند.این شبکه نیز تحت فرماندهی و کنترل «دیپلومات»های سفارت جمهوری اسلامی در بغداد قرار داشت.
شبکهٌ عملیات تروریستی موشک 320میلیمتری
حمید خلاف همراه برادرش حسن و پسر عمویش رضا، مسئول تأمین امکانات این عملیات تروریستی بودند. تیم عملیات از 5تروریست تشکیل شده بود که انتقال و نصب سلاح در محل و اجرای عملیات را به‌عهده داشتند. اعضای تیم ترور مستقیماً توسط فرماندهی عملیات در تهران توجیه شدند. مسیر تردد عاملان به ایران از هورهای جنوب عراق بود و در بغداد نادر یاراحمدی عملیات را زیرنظر داشت. نادر یاراحمدی شخصاً برای شناسایی به منطقهٌ آندلس بغداد و مغازهٌ فتوکپی که حمید خلاف تهیه کرده بود، تردد داشت.
آموزش تروریستها
نفرات این شبکهٌ تروریستی در پادگان علی‌آباد قم آموزش دیدند. پادگان علی‌آباد قم وابسته به تیپ 23نوهد ارتش است که وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی آن منطقه‌یی را با خاکریز و سیم‌خاردار برای آموزش تروریستها اختصاص داده است. تروریستها علاوه بر آموزش کار با توپهای 320میلیمتری، دوره‌هایی نیز  دربارهٌ شیوهٌ برقراری ارتباط در عراق، اجرای قرار خیابانی، استفاده از تاکسی، آموزش سلاحهای مختلف و آموزش خاص انفجاری، گذراندند.
لورفتن شبکه و دستگیر شدن تروریستها
در 16بهمن سال74 شبکهٌ تروریستها در حالی‌که در جریان آماده‌سازیهای نهایی بودند، لو رفت. به‌هنگام دستگیری تروریستها با مأموران عراق درگیر شدند. در جریان درگیری حسن کشته و حمید دستگیر شد. سپس خودرو سفیدرنگ برزیلی هم که به‌عنوان ماشین انفجاری آماده کرده بودند کشف شد. همهٌ آماده‌سازیها انجام شده بود ولی هنوز گلولهٌ این سلاح از تهران به بغداد نرسیده بود.
مشخصات سلاح کشف شده
مشخصات سلاحی که در بغداد کشف شد به‌شرح زیر است:
1- لولهٌ خمپاره شامل سه قطعه به‌علاوه ده‌پیچ نمره12 برای اتصال قطعهٌ دوم و سوم و یک آچار آلن.
قسمت بالایی لوله به‌طول 80/5 سانتیمتر، - ضخامت لوله 14میلیمتر، کالیبر 320م م، وزن 98/5کیلوگرم.
 قسمت میانی به‌طول 69/5سانتی متر، - ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن 86کیلوگرم  قسمت تحتانی طول 12سانتیمتر
- ضخامت کف 3سانتیمتر،
طول قسمت رزوه‌شده 9سانتیمتر، وزن 26/5 کیلو
2- چهار خرج استاندارد انفجاری هدایت‌شونده 15پوندی
3-پنج چاشنی الکتریکی
4-مقداری مواد خمیری انفجاری از نوع RDX که برای تثبیت چاشنی در خرجهای استاندارد بکار می‌رود
5-سیم رابط اتصال چهار چاشنی به خرجهای استاندارد که به یک فیوز وصل بود
علاوه بر توپ 320میلیمتری، سلاحهای انفرادی نظیر مسلسل و کلت و انواع کارتها و برگه‌های هویت و مقادیری اسکناس دلار، دو خودرو برازیلی و تاکسی کرونا از تروریستها به‌دست آمد.
برای سهولت در حمل و نقل و ایجاد پوشش مناسب برای انتقال این سلاح به مقصد نهایی، آن‌را در سه قطعهٌ مجزا ساخته بودند. به‌نحوی که در ظاهر مشابه لوله‌های قطور آب به‌نظر می‌رسید.
محل تعبیهٌ این توپ در 600متری دفتر مجاهدین در بغداد بود.
تهاجم با توپهای 320میلیمتری غول‌پیکر به دفتر مجاهدین در بغداد
شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب کرد که یک‌بار دیگر به دفتر مجاهدین با  توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری حمله شود.<ref>مجاهدین معتقدند این به دلیل بازگشت مریم رجوی به عراق بود</ref>
وزارت اطلاعات با توجه به شکست طرح قبلی در بغداد، این بار از سکوی متحرک یعنی از کامیون برای شلیک استفاده کرد. این بار برخلاف تجربهٌ قبلی همهٌ آماده‌سازیها در تهران انجام شده و کامیون توسط عوامل جمهوری اسلامی به بغداد منتقل شد.
تهیهٌ کامیون
با توجه به این‌که بعداز شلیک، کامیون در محل باقی می‌ماند و از روی مشخصات آن رد جمهوری اسلامی مشخص می‌شد، وزارت اطلاعات کامیون موردنظر را از طریق یکی از عوامل خود به‌نام حاجی محمود از عراق خریداری کرد. این کامیون که یک دستگاه «مان» قرمزرنگ نمرهٌ عراق بود که از کردستان عراق خریداری و به ایران منتقل شد. کامیون توسط فردی به‌نام علیرضا کریمی تحویل گرفته شد و سه توپ 320میلیمتری روی آن سوار کردند و اطراف آنها را با آجر فشاری پوشاندند تا چنین به‌نظر برسد که کامیون آجر حمل می‌کند.  در روز 17دیماه75 مأموران وزارت اطلاعات کامیون را به نقطهٌ مرزی نفت‌شهر - مندلی آورده و تحویل 4نفر از تروریستها به‌نامهای فاضل، محمدکریم، حاجی جاسم و علی تمیمی دادند. افراد وزارت اطلاعات که ماشین را به مرز آورده بودند در عبور دادن ماشین از مرز، تروریستها را تا رسیدن به جادهٌ مندلی همراهی کردند. برای عبور از مرز ماشین را از جادهٌ آسفالت مرزی به‌داخل وادی پرسنگلاخ انداخته و به سمت جادهٌ آسفالت مرزی مندلی عراق حرکت کردند. نفرات پیاده، جلو و عقب کامیون حرکت می‌کردند. در مسیر ، یک‌بار کامیون در شن گیر کرده بود که به‌زحمت آن‌را بیرون کشیده بودند. نزدیک ساعت 5صبح 18دیماه کامیون به جادهٌ آسفالت مرزی مندلی رسید. از این‌جا به بعد همهٌ همراهان باز می‌گردند و 4تروریست کامیون را روی جادهٌ آسفالت آورده و همان روز به بغداد رساندند. در بغداد تروریستها کامیون را در در فاصلهٌ 700متری شمال دفتر مرکزی مجاهدین واقع در تقاطع جوازات و خیابان حارث بن شیبانی پارک کردند. بعداز فعال‌کردن تایمر توپها، همهٌ تروریستها سوار یک کرونای سواری که از قبل آماده بود شدند و به‌سمت بعقوبه گریختند.
ساعت22 و 20دقیقهٌ سه‌شنبه‌شب 18دیماه، جمهوری اسلامی، با 3قبضه توپ غول‌پیکر 320میلیمتری (که یک سلاح نوظهور، با کارکرد مشابه توپ و خمپاره و دارای گلوله‌های 200کیلویی است) به دفتر مرکزی مجاهدین در یکی از مناطق پرجمعیت بغداد تهاجم کرد. در کف کامیون یک صفحهٌ فلزی به قطر 4سانتی متر تعبیه شده و توپها به‌طور موازی با تیر آهن روی این صفحهٌ آهنی تثبیت شده بودند.  هم‌چنین برای تایمرها یک باطری ویژهٌ ساخت ایران با آرم شرکت نیرو قرار داده شده بود و برای این‌که توپها از بیرون دیده نشود دیواره‌های کامیون را بلند کرده بود و آجرها را نیز از داخل خاک ایران بار زده بودند. سه موشک یکی پس از دیگری شلیک شد و صدای آن در بخش وسیعی از بغداد به‌گوش رسید.
نخستین خمپاره در فاصله 160متری کامیون در مقابل آزمایشگاه بهداشت مرکزی در خیابان شیبانی منفجر شد و حفره‌یی به عمق 3متر و قطر 5متر ایجاد نمود و باعث تخریب  آزمایشگاه شد. خودروهای مربوط به آزمایشگاه نیز منهدم و شیشه‌ها و پنجره‌های ساختمانها و منازل مسکونی اطراف درهم‌شکستند. دومین و سومین انفجار، ساختمان اتحادیهٌ نویسندگان و شعرای عراق را منهدم کرد و حفرهٌ بزرگ دیگری با همان ابعاد بر جای گذاشت و به بیمارستان حیدری، که روبروی ساختمان اتحادیه قرار داشت، خسارتهای زیادی وارد شد. شمار زیادی از شهروندان از جمله چند کودک مجروح شدند و دست یک شهروند عراقی و پای یک شهروند دیگر قطع شد. اما جز شکستن چند شیشه، خسارت دیگری به مجاهدین وارد نیاورد. در این تهاجم کامیون و خمپاره‌اندازهای به‌جامانده از تروریستها توسط مجاهدین ضبط گردید.
تروریستها نیز همگی از مرز مندلی به ایران فرار کردند.
شبکهٌ تروریستی
شماری از دست‌اندرکاران این عملیات عبارت بودند از:
1) سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات
2) مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التقاط وزارت اطلاعات
3) علیرضا کریمی از  افسران عملیات برون‌مرزی وزارت اطلاعات مستقر در ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه و رابط وزارت اطلاعات با  تروریستهای استخدامی عراقی
4) حاجی حامد از اطلاعات تهران
5) ربانی از اطلاعات تهران ،
6) مؤمنی از ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه،
7) باقری از ادارهٌ اطلاعات ایلام
8) نعمت کوه‌پیکر از اطلاعات گیلانغرب
9) احمدی، از مربیان تروریستها در پادگان علی‌آباد قم
10) مهدوی و امیر از اطلاعات
11) حسن عامری فرماندهٌ تروریستها در محور غرب
12) محمداحمد حسن با نام مستعار ابوذر خالصی فرماندهٌ محور موسوم به مصطفی در قصرشیرین
13) انفال معاون ابوذر خالصی
این اطلاعات می‌افزاید توجیه تروریستها در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ 259 در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.


===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====
===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====
خط ۸۰۳: خط ۱٬۰۰۱:
  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)
  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)


'''اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری علیه مقر اقامت مریم رجوی و دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد'''
'''انفجارهای پاریس'''
 
مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در 30مهر72 از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.
 
اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب
 
همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.
 
طرح تروریستی در دورتموند آلمان
 
یکی از طرحهای وزارت اطلاعات برای زمانی درنظر گرفته شده بود که قرار بود مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در دورتموند آلمان سخنرانی کند. این طرح قبل از این‌که وارد مراحل اجرایی بشود، لو رفت و دو دیپلومات جمهوری اسلامی به‌نامهای علی اصولی و جلال عباسی به‌خاطر دخالتشان در این طرح از آلمان اخراج شدند. بعد از شکست این طرح ، شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در اوایل تیر74 با حضور اعضای ثابت و با شرکت سعید امامی و احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس) تشکیل جلسه داد. در این جلسه مطرح شد که هر چند ما تاکنون توانسته‌ایم ضربات زیادی به مجاهدین در خارج از کشور بزنیم، اما در زدن «ضربه به رأس» ناموفق بوده‌ایم. نه در پاریس و نه در بغداد و نه در قرارگاههای مختلف مجاهدین نتوانسته‌ایم ضربهٌ کیفی به بالای دستگاه آنها بزنیم.<ref>بنا به منابع مجاهدین وزارت اطلاعات طی گزارشی مقر خانم رجوی در اورسوراواز را یک دژ تسخیرناپذیر توصیف کرد که در مدت 1.5سال اقامت مریم رجوی نتوانسته‌اند هیچ شکافی برای نفوذ به آن پیدا کنند و امکان استفاده از عوامل نفوذی نیز ندارند. امکان استفاده از ماشین انفجاری شبیه به آن‌چه در بیروت به‌کار بردند، نیز به‌دلیل موانع فیزیکی و هشیاری نگهبانان اقامتگاه مؤثر نخواهد بود.</ref> در این جلسه پیشنهاد ساخت و به‌کارگیری سلاحی شد که هم بتواند از فاصلهٌ دور به‌مقر موردنظر شلیک کند، هم این‌که قدرت تخریب آن زیاد باشد و هم این‌که ابعاد آن طوری باشد که در شهر قابل حمل و نقل و استفاده باشد. طرح ساخت چنین سلاحی از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفته بود.
 
 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو
 
وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود، داد. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.
 
به‌کارگیری توپ 320میلیمتری در بغداد
 
هم‌زمان با ساخت این سلاح، وزارت اطلاعات از طریق عناصرش در بغداد اقدام به تهیهٌ خانه‌یی برای استقرار آن کرد. به‌همین منظور وزارت اطلاعات در مرداد74 یک فرد به‌نام حمید خنجر ساعدی را با نام مستعار حمید خلاف که به‌مدت 8سال با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همکاری داشت، برای تهیهٌ خانه مناسب در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد به‌عراق اعزام کرد. در بدو ورود به عراق  وی برادرش حسن و پسر عمویش رضا را نیز به استخدام شبکهٌ وزارت اطلاعات درآورد و به‌کمک آنها دو مغازهٌ فتوکپی و خیاطی در اطراف دفتر مرکزی مجاهدین در میدان اندلس تهیه کرد. وی خانه‌یی به‌مبلغ 14میلیون دینار در همین محل خریداری کرد. حمید خلاف متعاقباً برای ارائهٌ گزارش از پیشرفت کار و یادگیری به‌کارگیری توپ 320میلیمتری به تهران احضار شد. در شورای عالی امنیت طرح وزارت اطلاعات برای استفاده از توپ 320میلیمتری علیه دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد تصویب شد. ارزیابی وزارت اطلاعات این بود که در ماه مبارک رمضان (بهمن سال74) محتمل است که مسعود رجوی جلساتی با مجاهدین در این دفتر داشته باشد و از همین رو خود را برای عملیات در این ماه آماده می‌کرد.
 
انتقال سلاح به بغداد
 
طبق طرح وزارت اطلاعات، قطعات مختلف این توپ با وانت‌بارهای مخصوص حمل سبزیجات از طریق هورالهویزه در استان میسان عراق از مرز عبور داده شد. این قطعات در خانه‌یی که در آندلس بغداد خریداری شده بود، در داخل کانال کولر جاسازی شد. برای دقت شلیک تروریستها سکوی پرتاب ثابت در خانه ساختند تا سلاح مزبور را روی آن سوار کنند. در آخرین مرحله نیز قرار بود که گلوله‌های این موشک به بغداد منتقل شود.
 
فرماندهی عملیات
 
فرماندهی این عملیات را سعید امامی در تهران به‌عهده داشت. کارهای تدارکاتی و حل و فصل مسائل اجرایی به‌عهدهٌ سه عامل وزارت اطلاعات به‌نامهای مهدوی، ربانی و احمدی بود. در عراق دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی به‌نام نادر یاراحمدی مسئولیت هدایت شبکهٌ تروریستی در بغداد و  هماهنگی با سعید امامی در تهران و حل و فصل مسائل دست اندرکاران در عراق را به‌عهده داشت. نفرات عراقی استخدامی وزارت اطلاعات به‌نامهای کاظم جابر نجفی با نام مستعار ابو تیسر و هدا کربلایی و مهاجر مسائل پشتییبانی این طرح را در بغداد تحت مسئولیت نادر یاراحمدی دنبال می‌کردند.
 
طرحهای مکمل
 
تروریستها قصد داشتند بلافاصله پس از شلیک توپ موردنظر، یک خودرو بمبگذاری شده را نیز به‌هنگام تجمع مجاهدین، با استفاده از دستگاه کنترل از راه دور، منفجر کنند. این خودرو با استفاده از خرجهای استاندارد جهت‌دار بمبگذاری شده بود و می‌توانست از فاصلهٌ دور موج انفجاری خود را به‌سمت هدف هدایت نماید.  ماشین انفجاری مورد نظر یک خودرو برازیلی سفید متعلق به عامل وزارت اطلاعات در بغداد به‌نام رضا امیری بود که در این شبکهٌ ترور فعالیت داشت. تروریستهای جمهوری اسلامی قصد داشتند همزمان با استفاده از یک دستگاه وانت‌بار نیز که پشت آن سکوی پرتاب موشکهای 107میلیمتری نصب شده بود، ساختمان دفتر مجاهدین در بغداد را هدف قرار دهند و درصدد بودند تا این خودرو را در نزدیکی ساختمان پارک کرده و با استفاده از مدارهای زمانبندی شده، موشکها را به‌سمت ساختمان شلیک نمایند.این شبکه نیز تحت فرماندهی و کنترل «دیپلومات»های سفارت جمهوری اسلامی در بغداد قرار داشت.
 
شبکهٌ عملیات تروریستی موشک 320میلیمتری
 
حمید خلاف همراه برادرش حسن و پسر عمویش رضا، مسئول تأمین امکانات این عملیات تروریستی بودند. تیم عملیات از 5تروریست تشکیل شده بود که انتقال و نصب سلاح در محل و اجرای عملیات را به‌عهده داشتند. اعضای تیم ترور مستقیماً توسط فرماندهی عملیات در تهران توجیه شدند. مسیر تردد عاملان به ایران از هورهای جنوب عراق بود و در بغداد نادر یاراحمدی عملیات را زیرنظر داشت. نادر یاراحمدی شخصاً برای شناسایی به منطقهٌ آندلس بغداد و مغازهٌ فتوکپی که حمید خلاف تهیه کرده بود، تردد داشت.
 
آموزش تروریستها
 
نفرات این شبکهٌ تروریستی در پادگان علی‌آباد قم آموزش دیدند. پادگان علی‌آباد قم وابسته به تیپ 23نوهد ارتش است که وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی آن منطقه‌یی را با خاکریز و سیم‌خاردار برای آموزش تروریستها اختصاص داده است. تروریستها علاوه بر آموزش کار با توپهای 320میلیمتری، دوره‌هایی نیز  دربارهٌ شیوهٌ برقراری ارتباط در عراق، اجرای قرار خیابانی، استفاده از تاکسی، آموزش سلاحهای مختلف و آموزش خاص انفجاری، گذراندند.
 
لورفتن شبکه و دستگیر شدن تروریستها
 
در 16بهمن سال74 شبکهٌ تروریستها در حالی‌که در جریان آماده‌سازیهای نهایی بودند، لو رفت. به‌هنگام دستگیری تروریستها با مأموران عراق درگیر شدند. در جریان درگیری حسن کشته و حمید دستگیر شد. سپس خودرو سفیدرنگ برزیلی هم که به‌عنوان ماشین انفجاری آماده کرده بودند کشف شد. همهٌ آماده‌سازیها انجام شده بود ولی هنوز گلولهٌ این سلاح از تهران به بغداد نرسیده بود.
 
مشخصات سلاح کشف شده
 
مشخصات سلاحی که در بغداد کشف شد به‌شرح زیر است:
 
1- لولهٌ خمپاره شامل سه قطعه به‌علاوه ده‌پیچ نمره12 برای اتصال قطعهٌ دوم و سوم و یک آچار آلن.
 
قسمت بالایی لوله به‌طول 80/5 سانتیمتر، - ضخامت لوله 14میلیمتر، کالیبر 320م م، وزن 98/5کیلوگرم.
 
 قسمت میانی به‌طول 69/5سانتی متر، - ضخامت و کالیبر مشابه بالا، وزن 86کیلوگرم  قسمت تحتانی طول 12سانتیمتر
 
- ضخامت کف 3سانتیمتر،
 
طول قسمت رزوه‌شده 9سانتیمتر، وزن 26/5 کیلو
 
2- چهار خرج استاندارد انفجاری هدایت‌شونده 15پوندی
 
3-پنج چاشنی الکتریکی
 
4-مقداری مواد خمیری انفجاری از نوع RDX که برای تثبیت چاشنی در خرجهای استاندارد بکار می‌رود
 
5-سیم رابط اتصال چهار چاشنی به خرجهای استاندارد که به یک فیوز وصل بود
 
علاوه بر توپ 320میلیمتری، سلاحهای انفرادی نظیر مسلسل و کلت و انواع کارتها و برگه‌های هویت و مقادیری اسکناس دلار، دو خودرو برازیلی و تاکسی کرونا از تروریستها به‌دست آمد.
 
برای سهولت در حمل و نقل و ایجاد پوشش مناسب برای انتقال این سلاح به مقصد نهایی، آن‌را در سه قطعهٌ مجزا ساخته بودند. به‌نحوی که در ظاهر مشابه لوله‌های قطور آب به‌نظر می‌رسید.
 
محل تعبیهٌ این توپ در 600متری دفتر مجاهدین در بغداد بود.
 
ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس
 
شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی در جلسهٌ 6آبان1374 به‌ریاست رفسنجانی با اعضای اصلی به‌علاوهٌ سعید امامی و احمد وحیدی تشکیل شد، سعید امامی در این جلسه گزارشی از اتمام ساخت 20فروند موشک تاشو و خصوصیات آن داد. طرح کلی «ضربه به رأس» که در تیرماه74 تصویب شده بود، دوباره مورد بازبینی قرار گرفت و تصویب کرد که از موشک تاشو هم در بغداد و هم پاریس استفاده شود.
 
ارسال توپ 320میلیمتری به بندر آنتورپ بلژیک
 
در روز 23اسفند74 مأموران گمرگ بندر آنتورپ بلژیک به کانتینرهای کشتی کلاهدوز که مستقیماً از بندرعباس آمده بود، مشکوک شدند. این کشتی فقط یکی از کانتینرهای خود را در بندر آنتورپ در سکوی369 پیاده کرد. در این کانتینر که ظاهراً از ترشی، زیتون و چیزهای دیگر پرشده بود، یک قبضه توپ 320م.م. همراه با گلوله جاسازی شده بود. مأموران 3جعبهٌ چوبی کشف کردند که پشت جعبه‌هایی بود که به ظاهر جعبهٌ حمل‌ونقل سیرترشی و خیارشور بودند. در جعبهٌ شمارهٌ1 بعداز کنارزدن وسایل بسته‌بندی، یک لولهٌ آهنی پیدا شد که در آن به‌جز ابزارهای مختلف، مواد منفجره هم وجود داشت. در جعبهٌ شماره2 نیز بعداز کنار زدن وسایل بسته‌بندی شده، یک لولهٌ آهنی دیگر یافتند. این درحالی بود که در بارنامه قید شده بود:
 
 شمارهٌ کانتینر: CU288626
 
بار: 1225کارتن سیرترشی و خیارشور
 
صادرکننده: جمهوری اسلامی ایران - کشتیرانی
 
بندر صادره: بندرعباس خلیج‌فارس"
 
بندره مقصد: آنتورپ (Antwerpen)
 
گیرنده: مغازهٌ پارسا -مونیخ - آلمان
 
کشتی: کلاهدوز
 
موضعگیری سفیر جمهوری اسلامی در بن
 
روزنامهٌ فرانکفورت آلگمانیه در 4اردیبشهت75 گزارشی در مورد این سلاح داد و نوشت: «در روز 14مارس حین بازرسی کشتی ایرانی «ایران - کلاهدوز» سلاحی با 250کیلوگرم مواد منفجره با شتاب بالا و مکانیسم چاشنی تأخیری که در سه‌جعبه به آدرس یک ایرانی ساکن مونیخ بارگیری شده بود، کشف گردید. در تحقیقات پلیس مشخص شد که از آدرس مجیدمجیدزاده گیرندهٌ محموله به‌عنوان رد گم‌کردن استفاده شده‌است...» حسین موسویان سفیر جمهوری اسلامی در آلمان در پاسخ به مقالهٌ روزنامه، نامه‌یی برای فرانکفورتر آلگماینه فرستاد که در آن آمده است: «گفته شده که در بندر آنتورپ یک سلاح پیدا شده است... آن‌طور که ادعا گردیده سلاح کشف شده خیلی سنگین نبوده. ... مقامات آلمانی بایستی پیشنهاد ما را در مورد روشن شدن این موضوع بپذیرند ... سازمان امنیت این کشورها می‌خواهند هم‌آوا با سازمان مجاهدین روابط آلمان و ایران را در همهٌ زمینه‌ها مخدوش کنند و حالا با رد و بدل کردن اطلاعات برای نیل به این مقصود تلاش می‌کنند...»
 
جزئیات ارسال محموله
 
فرستندهٌ محموله شرکت صنایع غذایی جیرفت از شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات به‌ریاست پاسدار حاج احمد شجاعی بود. محموله در دو نوبت به کشتی کلاهدوز تحویل داده شد. نوبت اول در تاریخ 14بهمن74 و محمولهٌ دوم (که شامل سلاح بود) در 4اسفند74 در بندرعباس تحویل حسین دانشمند، نمایندهٌ شرکت حمل واردات شد. حسین دانشمند این دومحموله را در یک کانتینر روز 5اسفند74 تحویل کشتی کلاهدوز داد و همان روز کشتی به سمت هامبورک حرکت کرد. محموله شامل 725کارتن خیارشور و 500 کارتن سیرترشی بود. اولین محموله به شمارهٌ سند گمرگی 604195 در تاریخ 5دی74 به‌نام بازرگانی محمد خرسندی به آدرس، کرمان - خیابان سرباز - مقابل خیابان آبشار ثبت شده و محمولهٌ دوم به‌شمارهٌ سند گمرگی604410 در تاریخ 14بهمن74 به‌نام شرکت ریسندگی سعید، واقع در جادهٌ قم - دلیجان ثبت شده بود. کارهای گمرگی محموله توسط بازرگانی صادق به‌شمارهٌ305224 انجام پذیرفته و بار به‌نام شرکت پارسا لادن در مونیخ  به‌شماره تلفن 089593536 ارسال شده است. بازرگانی محمد خرسندی و ریسندگی سعید که بار به‌نام آنها ثبت شده از این محموله هیچ اطلاعی نداشتند و ظاهراً وزارت اطلاعات از نام آنها استفاده کرده بود. یک مأمور وزارت اطلاعات به‌نام ابراهیمی قرار بود که بار را از بندرآنتورپ بلژیک تحویل بگیرد و با کامیون به فرانسه ببرد، بعداز این‌که بار در بندر توقیف شد، متواری شد. رئیس شرکت صنایع غذایی جیرفت پاسدار حاج‌احمد شجاعی که از کادرهای سپاه پاسداران می‌باشد، به اتفاق اویسی و کریمی که آنها نیز از نفرات سپاه بودند، مسئولیت رساندن سلاح و تجهیزات را از ایران به هامبورگ برعهده داشتند.
 
قطعات کشف‌شدهٌ سلاح
 
مجموعاً سلاحها و تجهیزات در سه جعبه قرار داشت. جعبهٌ شمارهٌ1 شامل یک لولهٌ آهنی که در آن قطعات انفجاری و غیرانفجاری را قرار داده بودند. در جعبهٌ دیگر قطعات انفجاری، شامل 2عدد چاشنی غیرالکتریکی که هر دو با یک لولهٌ مسی کوچک به‌طور غیراستاندارد چسبانده شده بودند، و پر از مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ بود. هم‌چنین یک بسته شبیه به سوسیس که دور آن با چسب کرم‌رنگ پیچیده شده بود و دو سیم برق سفید رنگ از داخل آن بیرون آمده بود و ته آنها نیز با چسب سبز ایزوله شده بود. طول این بسته حدود 230میلیمتر، عرض 70میلیمتر و طول سیمهای سفید آن حدود 1260میلیمتر بود. جعبهٌ شماره2 شامل قطعاتی از گلوله بود که در یک لایهٌ غلیظ گریس و در یک پلاستیک پوشیده شده بود. جعبهٌ شماره3 نیز شامل یکی از قطعات بدنهٌ موشک و لوازم و بستهای مورد نیاز برای نصب آن بود.
 
ارزیابی متخصصین اروپایی
 
سخنگوی دادستانی بلژیک گفته بود: سلاح خمپاره‌یی است با برد 700متر که گلوله‌های آن حاوی مواد انفجاری معادل 125کیلو تی.ان.تی است و شعاع ترکش و امواج آن 650متر می‌باشد. گلوله‌های خمپارهٌ کشف شده از نوع زمانی است که بالای هدف منفجر می‌شود. در نتیجهٌ انفجار، بدنهٌ موشک به ترکشهای زیادی تقسیم می‌شود. این ترکشها با سرعت خیلی بالا از نقطهٌ انفجار پرتاب شده و دامنهٌ ترکش آن 650متر است و افرادی که در مسیر این ترکشها قرار داشته باشند، کشته و یا شدیداً زخمی می‌شوند. اگر موشک در محیط شهری منفجر شود صدمات زیادی به ساختمانهای اطراف وارد می‌کند و می‌تواند با خراب کردن خانه‌ها، اتصالات برقی، نشت لولهٌ گاز و… آتش سوزی و خطرات جدی بوجود بیاورد.
 
جدول مشخصات سلاح کشف شده در بلژیک
 
کالیبر گلوله: حدود 318میلیمتر
 
طول (با کلاهک و سرپوش) :حدود 1440میلیمتر
 
طول قسمت گرد: حدود 1000میلیمتر
 
بلندی مخروط (با شیارهای پیچ): حدود 404میلیمتر
 
 وزن گلوله با پوستهٌ چدنی آن: حدود 190کیلو گرم
 
میزان مواد منفجره: حدود 11.45 کیلوگرم
 
مواد منفجرهٌ نرم سفیدرنگ
 
TNT: حدود 110کیلوگرم
 
سیستم آتش: 2عدد چاشنی غیرالکتریکی دستکاری شده
 
اقرار جمهوری اسلامی
 
در جریان قتلهای زنجیره‌یی ، بسیاری از طرحهای تروریستی از جمله ارسال این موشکها به آلمان و بلژیک افشا شد.
 
روزنامهٌ خرداد در تاریخ 22شهریور78 در مقاله‌یی تحت عنوان «تفضلی، زندگی پربرکت، قتل مشکوک» با اشاره به موشکهایی که از طریق آلمان - بلژیک به اروپا وارد کردند می‌نویسد: «البته آلمان در بدو ورود کشتی حامل این موشکها در بندر هامبورگ، آن را توقیف کرد و با خویشتنداری قضیه را مخفی نگاه‌داشت و تنها دولت بن با اعزام نماینده‌یی عالیرتبه به ایران نزد رئیس‌جمهور وقت، خواستار توضیح تهران شده بود».
 
علی ربیعی دبیر اجرایی شورای عالی امنیت و مشاور امنیتی خاتمی و از معاونان سابق وزارت اطلاعات و عضو کمیتهٌ 3نفرهٌ بررسی قتلهای زنجیره‌یی در مصاحبه با روزنامهٌ انتخاب در بارهٌ موشک کلاهدوز و انتقال آن به آلمان و بلژیک نوشت: «موشکی که قرار بود به آلمان فرستاده شود و از مقر ناتو در بلژیک به‌دست آمد، توسط همین باند سعید امامی فرستاده شده بود».
 
روزنامهٌ همشهری در تاریخ 20دی78 می‌نویسد:... دربارهٌ باند سعید اسلامی، در دوران من (رفسنجانی) برای ما مشخص شد که با سیاستهای جاری کشور از جمله تشنج‌زدایی مخالف هستند. اینها موشک بردند به یک کشور خارجی و آنها پیدا کردند. از داخل وزارت اطلاعات قضیه را پیگیری کردیم ثابت شد.
 
اکبر گنجی در روزنامهٌ عصر آزادگان 26بهمن78 در پاسخ به فلاحیان می‌نویسد:«…آقای فلاحیان حتماً سخن دوست هم‌فکر و هم مدرسه‌یی خود، روح‌الله حسینیان، را دروغ و داستان نمی‌داند که گفته است سعید امامی صدها عملیات موفق در خارج از کشور داشته است و معتقد بود که مخالفان را باید از دم تیغ گذارند. از طرف دیگر آقای فلاحیان این سخن آقای هاشمی رفسنجانی که سعید امامی موشک به بلژیک برد تا روابط ایران و اروپا را تخریب کند را نیز دروغ نمی‌دانند. آقای هاشمی رفسنجانی آن دوران را تمیزترین دوران وزارت اطلاعات خوانده‌اند و آقای فلاحیان می‌گویند:زمانی که من رأس کار بودم امامی آدم بدی نبود».
 
هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ 11دی79، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال75 را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال68 مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن29 یا 30سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال75 که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ 106میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».
 
تهاجم با توپهای 320میلیمتری غول‌پیکر به دفتر مجاهدین در بغداد
 
شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب کرد که یک‌بار دیگر به دفتر مجاهدین با  توپهای غول‌پیکر 320میلیمتری حمله شود.<ref>مجاهدین معتقدند این به دلیل بازگشت مریم رجوی به عراق بود</ref>
 
وزارت اطلاعات با توجه به شکست طرح قبلی در بغداد، این بار از سکوی متحرک یعنی از کامیون برای شلیک استفاده کرد. این بار برخلاف تجربهٌ قبلی همهٌ آماده‌سازیها در تهران انجام شده و کامیون توسط عوامل جمهوری اسلامی به بغداد منتقل شد.
 
تهیهٌ کامیون
 
با توجه به این‌که بعداز شلیک، کامیون در محل باقی می‌ماند و از روی مشخصات آن رد جمهوری اسلامی مشخص می‌شد، وزارت اطلاعات کامیون موردنظر را از طریق یکی از عوامل خود به‌نام حاجی محمود از عراق خریداری کرد. این کامیون که یک دستگاه «مان» قرمزرنگ نمرهٌ عراق بود که از کردستان عراق خریداری و به ایران منتقل شد. کامیون توسط فردی به‌نام علیرضا کریمی تحویل گرفته شد و سه توپ 320میلیمتری روی آن سوار کردند و اطراف آنها را با آجر فشاری پوشاندند تا چنین به‌نظر برسد که کامیون آجر حمل می‌کند.  در روز 17دیماه75 مأموران وزارت اطلاعات کامیون را به نقطهٌ مرزی نفت‌شهر - مندلی آورده و تحویل 4نفر از تروریستها به‌نامهای فاضل، محمدکریم، حاجی جاسم و علی تمیمی دادند. افراد وزارت اطلاعات که ماشین را به مرز آورده بودند در عبور دادن ماشین از مرز، تروریستها را تا رسیدن به جادهٌ مندلی همراهی کردند. برای عبور از مرز ماشین را از جادهٌ آسفالت مرزی به‌داخل وادی پرسنگلاخ انداخته و به سمت جادهٌ آسفالت مرزی مندلی عراق حرکت کردند. نفرات پیاده، جلو و عقب کامیون حرکت می‌کردند. در مسیر ، یک‌بار کامیون در شن گیر کرده بود که به‌زحمت آن‌را بیرون کشیده بودند. نزدیک ساعت 5صبح 18دیماه کامیون به جادهٌ آسفالت مرزی مندلی رسید. از این‌جا به بعد همهٌ همراهان باز می‌گردند و 4تروریست کامیون را روی جادهٌ آسفالت آورده و همان روز به بغداد رساندند. در بغداد تروریستها کامیون را در در فاصلهٌ 700متری شمال دفتر مرکزی مجاهدین واقع در تقاطع جوازات و خیابان حارث بن شیبانی پارک کردند. بعداز فعال‌کردن تایمر توپها، همهٌ تروریستها سوار یک کرونای سواری که از قبل آماده بود شدند و به‌سمت بعقوبه گریختند.
 
ساعت22 و 20دقیقهٌ سه‌شنبه‌شب 18دیماه، جمهوری اسلامی، با 3قبضه توپ غول‌پیکر 320میلیمتری (که یک سلاح نوظهور، با کارکرد مشابه توپ و خمپاره و دارای گلوله‌های 200کیلویی است) به دفتر مرکزی مجاهدین در یکی از مناطق پرجمعیت بغداد تهاجم کرد. در کف کامیون یک صفحهٌ فلزی به قطر 4سانتی متر تعبیه شده و توپها به‌طور موازی با تیر آهن روی این صفحهٌ آهنی تثبیت شده بودند.  هم‌چنین برای تایمرها یک باطری ویژهٌ ساخت ایران با آرم شرکت نیرو قرار داده شده بود و برای این‌که توپها از بیرون دیده نشود دیواره‌های کامیون را بلند کرده بود و آجرها را نیز از داخل خاک ایران بار زده بودند. سه موشک یکی پس از دیگری شلیک شد و صدای آن در بخش وسیعی از بغداد به‌گوش رسید.
 
نخستین خمپاره در فاصله 160متری کامیون در مقابل آزمایشگاه بهداشت مرکزی در خیابان شیبانی منفجر شد و حفره‌یی به عمق 3متر و قطر 5متر ایجاد نمود و باعث تخریب  آزمایشگاه شد. خودروهای مربوط به آزمایشگاه نیز منهدم و شیشه‌ها و پنجره‌های ساختمانها و منازل مسکونی اطراف درهم‌شکستند. دومین و سومین انفجار، ساختمان اتحادیهٌ نویسندگان و شعرای عراق را منهدم کرد و حفرهٌ بزرگ دیگری با همان ابعاد بر جای گذاشت و به بیمارستان حیدری، که روبروی ساختمان اتحادیه قرار داشت، خسارتهای زیادی وارد شد. شمار زیادی از شهروندان از جمله چند کودک مجروح شدند و دست یک شهروند عراقی و پای یک شهروند دیگر قطع شد. اما جز شکستن چند شیشه، خسارت دیگری به مجاهدین وارد نیاورد. در این تهاجم کامیون و خمپاره‌اندازهای به‌جامانده از تروریستها توسط مجاهدین ضبط گردید.
 
تروریستها نیز همگی از مرز مندلی به ایران فرار کردند.
 
شبکهٌ تروریستی
 
شماری از دست‌اندرکاران این عملیات عبارت بودند از:
 
1) سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات
 
2) مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التقاط وزارت اطلاعات
 
3) علیرضا کریمی از  افسران عملیات برون‌مرزی وزارت اطلاعات مستقر در ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه و رابط وزارت اطلاعات با  تروریستهای استخدامی عراقی
 
4) حاجی حامد از اطلاعات تهران
 
5) ربانی از اطلاعات تهران ،
 
6) مؤمنی از ادارهٌ اطلاعات کرمانشاه،
 
7) باقری از ادارهٌ اطلاعات ایلام
 
8) نعمت کوه‌پیکر از اطلاعات گیلانغرب
 
9) احمدی، از مربیان تروریستها در پادگان علی‌آباد قم
 
10) مهدوی و امیر از اطلاعات
 
11) حسن عامری فرماندهٌ تروریستها در محور غرب
 
12) محمداحمد حسن با نام مستعار ابوذر خالصی فرماندهٌ محور موسوم به مصطفی در قصرشیرین
 
13) انفال معاون ابوذر خالصی
 
این اطلاعات می‌افزارد توجیه تروریستها در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ 259 در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.
 
'''انفجارهای پاریس'''  


در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.
در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.