کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


== تروریسم جمهوری اسلامی ==
== تروریسم جمهوری اسلامی ==
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم:  در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از 1979 تروريسم همواره بخش لاینفکی از سياست ايران بوده است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگيري و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سياست خارجي و داخلي بشمار ميروند». در بخش دیگری از این کتاب آمده است «حتي ”باز شدن دروازه هاي“ ايران بعد از مرگ خميني و در دوران نخستوزیری [رياست جمهوري] رفسنجاني به روی كشورهاي صنعتي غربی مانع از اين نشد كه رژيم ایران به تعقيب مخالفين در خاک كشورهاي شريك تجاري خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشي میگردد كه ايران مبارزه بامخالفين خود را در ورای مرزها به عنوان يك موضوع داخلي تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته است، برخورد نمیکند. به همين دليل ايران هرگونه دخالت كشورهاي خارجي را در اين موضوع ممنوع ميسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم:  در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از 1979 تروريسم همواره بخش لاینفکی از سياست ايران بوده است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگيري و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سياست خارجي و داخلي بشمار ميروند». در بخش دیگری از این کتاب با  اشاره به دوران رفسنجانی آمده است «هیج نشانهيی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتي ”باز شدن دروازه هاي“ ايران بعد از مرگ خميني و در دوران نخستوزیری [رياست جمهوري] رفسنجاني به روی كشورهاي صنعتي غربی مانع از اين نشد كه رژيم ایران به تعقيب مخالفين در خاک كشورهاي شريك تجاري خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشي میگردد كه ايران مبارزه بامخالفين خود را در ورای مرزها به عنوان يك موضوع داخلي تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته است، برخورد نمیکند. به همين دليل ايران هرگونه دخالت كشورهاي خارجي را در اين موضوع ممنوع ميسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism
</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده است: «بخش حراست و امنییت كشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که:«مشکلات موجود در راستای مبارزه با اين پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشي از آن است كه درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1. </ref> و اضافه ميكند:«در پشت تمام اين گونه عمليات يك كشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هيچكدام از کارگزاران رژيم ايران انجام يك ترور سياسي در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان) </ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتي ايران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده است. «اداره حراست از قانون اساسي آلمان» اطلاعات و داده‌های خود را در اختیار اداره‌ها و مراجع آلمانی قرار میدهد: «بعد از انقلاب سال 1979 در ايران دستگاههاي مختلف جاسوسی و ارگانهای كنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشكيلات رسمی زير از مهمترين آنها بشمار میآیند:
</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده است: «بخش حراست و امنییت كشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که:«مشکلات موجود در راستای مبارزه با اين پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشي از آن است كه درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1. </ref> و اضافه ميكند:«در پشت تمام اين گونه عمليات يك كشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هيچكدام از کارگزاران رژيم ايران انجام يك ترور سياسي در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان) </ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتي ايران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده است. «اداره حراست از قانون اساسي آلمان» اطلاعات و داده‌های خود را در اختیار اداره‌ها و مراجع آلمانی قرار میدهد: «بعد از انقلاب سال 1979 در ايران دستگاههاي مختلف جاسوسی و ارگانهای كنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشكيلات رسمی زير از مهمترين آنها بشمار میآیند:


خط ۱٬۰۵۲: خط ۱٬۰۵۲:
 '''ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران'''
 '''ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران'''


در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.<ref>قاسملو به خود مختاري در چهارچوب ايران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جداييطلبي را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهاي چپگرا خواستار خودمختاري سازنده هستند». اما براي خميني بین خودمختاري و جداييطلبي هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.(پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272.. )</ref>
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.<ref>قاسملو به خود مختاري در چهارچوب ايران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جداييطلبي را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهاي چپگرا خواستار خودمختاري سازنده هستند». اما براي خميني بین خودمختاري و جداييطلبي هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.(پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272.. )</ref>تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئيس جمهور علي اكبر هاشمي رفسنجاني، رهبر مذهبي علي خامنه‌اي، وزير اطلاعات علي فلاحيان، وزير سپاه شمخاني و وزير امور خارجه علي اكبر ولايتي. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد كه از ايران براي اجراي عمليات به وين اعزام شد. این تیم در شمار زبده‌ترین و پیچیده‌ترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برون‌مرزی مأموریت یافته بود. از طرف كميته امنيت سه نفر براي اين منظور انتخاب میگردند. مركز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود. اين يكي از 16 پادگاني است كه مستقيماً زير نظر رفسنجاني اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عمليات عليه عراق، سرکوب كردهای ایرانی و اجراي عمليات تروريستي در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر كرمانشاه و در حاشيه منطقه كردنشين مسقر است. محمود جعفري صحرارودي به عنوان فرد مورد اطمينان رئيس جمهور رفسنجاني فرماندهي اين قراگاه را به‌عهده داشت. اين شخص در كردستان بسرعت مراحل ترقي را طي نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعمليات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وي را به فرماندهي قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهي پادگان شماره 15 پاسداران در كرمانشاه منتقل گرديد. قرارگاه «فتح» مسئول كنترل فعاليتهاي كردها در خارج از مرزهای ايران ميباشد.<ref>دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».<ref>«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref>«شاهد C» در دادگاه ميكونوس چنين اظهار داشت:«سلول اطلاعاتي پاسداران خبر داد كه قاسملو بعنوان سخنگوي حزب دمكرات كردستان ايران میخواهد مذاكراتي را به منظور آرامكردن جو سياسي انجام دهد. اين مذاكرات ميتوانند به عنوان يك فاکتور جدی سياسي مطرح گردند. به همين دليل او ميبايست در فاز اوليه چنين فعاليتهايي از سر راه برداشته شود».<ref>نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس». </ref>


'''ترور بختيار با استفاده از نفوذی'''
'''ترور بختيار با استفاده از نفوذی'''