آریایی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد.jpg|بندانگشتی|402x402پیکسل|گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد]]'''آریایی''' یا به تعبیری دیگر '''هندوایرانی''' شاخهٔ شرقی قوم بزرگی‌ست به نام «هندواروپایی» که در هزارهٔ سوم پیش از میلاد از سرزمین‌های واقع در دشت‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و فرودست رود دنیپر، شمال قفقاز و غرب اورال برخاستند و به تدریج بخش‌های گسترده‌ای از اروپا و آسیا را به دست آوردند.<ref name=":3" />
[[پرونده:گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد.jpg|بندانگشتی|402x402پیکسل|گستره تقریبی نژاد آریایی با رنگ زرد]]'''آریایی''' یا به تعبیری دیگر '''هندوایرانی''' شاخهٔ شرقی قوم بزرگی‌ست به نام «هندواروپایی» که در هزارهٔ سوم پیش از میلاد از سرزمین‌های واقع در دشت‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و فرودست رود دنیپر، شمال قفقاز و غرب اورال برخاستند و به تدریج بخش‌های گسترده‌ای از اروپا و آسیا را به دست آوردند.<ref name=":3" />


در این مسئله که آریایی‌ها چه کسانی بودند و از چه راه‌هایی به ایران و هند آمدند عقاید مختلف می‌باشد.<ref name=":2" />
درباره این موضوع که آریایی‌ها چه کسانی بودند و از چه راه‌هایی به [[ایران]] و هند آمدند عقاید مختلفی مطرح شده است.<ref name=":2" />


== پیدایش قوم آریایی ==
== دربارهٔ کلمه آریا ==
کهن‌ترین سند تاریخی در مورد مهاجرت و پیدایش اقوام آریایی، کتاب مقدس اوستاست که به شرح مندرج در آغاز کتاب حاضر، قریب ۶۵۰۰ سال پیش از میلاد به وسیلهٔ زرتشت پیامبر ایرانی و با الهام از اهورامزدا آورده شده‌است. بنا به روایت آغاز وندیداد اوستا، اهورا مزدا سرزمین آریاویج (Arya Vej) را در بهترین مکانها آفرید. اما اهریمن بر ضد او قیام کرده سرمای سختی در آن سرزمین پدیدآورد و چون به سبب سرمای شدید و انبوهی جمعیت سکونت در آن دیار سخت و ناگوار بود، شهرها و مکانهای زیبای دیگری پدیدآورد.<ref>فارس فیس - [http://www.iran-forum.ir/thread-73364.html?highlight=آريايي‌ خداوند، سرزمین آریا را بهترین سرزمینها آفرید]</ref>
آریا، نامی است که نیاکان مشترک اقوام ایرانی و هندی (مردمان شمال هند) (آنان که به زبانهای هند و ایرانی سخن می‌گفتند) خود را بدان معرفی می‌کردند و آن را به معنی شریف، اصیل و آزاده دانسته‌اند. کسی که وابسته و از تبار قوم آریا باشد آریایی، آرین یا آریان می‌نامند.


دربارهٔ خاستگاه آریاییان – که در نوشته‌های کهن اوستا از آن با نام ایرانویج یاد شده – چند دیدگاه آریا، نامی است که نیاکان مشترک اقوام ایرانی و هندی (مردمان شمال هند) (آنان که به زبانهای هند و ایرانی سخن می‌گفتند) خود را بدان معرفی می‌کردند و آن را به معنی شریف، اصیل و آزاده دانستهاند. کسی که وابسته و از تبار قوم آریا باشد آریایی، آرین یا آریان می‌نامند.
تنها مورد کاربرد مجاز اصطلاح آریایی دربارهٔ اقوامی است که در ازمنه باستانی خود، خویشتن را آریا می‌نامیدند. هندیان و ایرانیان و مادها و اسکیتها و آلانها و اقوام ایرانی زبان آسیای میانه خود را آریا می‌خواندند.  


تنها مورد کاربرد مجاز اصطلاح آریایی دربارهٔ اقوامی است که در ازمنه باستانی خود، خویشتن را آریا می‌نامیدند. هندیان و ایرانیان و مادها و اسکیتها و آلانها و اقوام ایرانی زبان آسیای میانه خود را آریا می‌خواندند. .م. دیاکونوف: تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰، ص ۱۴۲.
نام ایران نیز از این ریشه مشتق شده‌است. نمونهٔ این اشاره‌ها را می‌توان در اوستا، سنگ‌نبشته‌های [[شاهنشاهی هخامنشی|هخامنشی]] و متنهای کهن هندو (مانند ریگودا) دید. مورخان قدیم از آن نام برده و هرودوت و بطلمیوس چند قوم را به نام آریایی یاد کردهاند. پژوهش‌های گسترده‌ای در پیرامون این واژه انجام شده و اختلافات بسیاری به میان آمده‌است.<ref name=":4">ایران ناز - [http://www.irannaz.com/news_detail_3012.html همه چیز درباره ی اقوام آریایی]</ref>


نام ایران نیز از این ریشه مشتق شده‌است. نمونهٔ این اشاره‌ها را می‌توان در اوستا، سنگ‌نبشته‌های هخامنشی و متنهای کهن هندو (مانند ریگودا) دید. مورخان قدیم از آن نام برده و هرودوت و بطلمیوس چند قوم را به نام آریایی یاد کردهاند. پژوهش گسترده در پیرامون این واژه انجام شده و اختلافات بسیاری به میان آمدهاست.
== پیدایش قوم آریایی ==
 
کهن‌ترین سند تاریخی در مورد مهاجرت و پیدایش اقوام آریایی، کتاب مقدس اوستاست که به شرح مندرج در آغاز کتاب حاضر، قریب ۶۵۰۰ سال پیش از میلاد به وسیلهٔ زرتشت پیامبر ایرانی و با الهام از اهورامزدا آورده شده‌است. بنا به روایت آغاز وندیداد اوستا، اهورا مزدا سرزمین آریاویج (Arya Vej) را در بهترین مکانها آفرید. اما اهریمن بر ضد او قیام کرده سرمای سختی در آن سرزمین پدیدآورد و چون به سبب سرمای شدید و انبوهی جمعیت سکونت در آن دیار سخت و ناگوار بود، شهرها و مکانهای زیبای دیگری پدیدآورد.<ref>فارس فیس - [http://www.iran-forum.ir/thread-73364.html?highlight=آريايي‌ خداوند، سرزمین آریا را بهترین سرزمینها آفرید]</ref>
در اواخر سدهٔ ۱۸ شناسای دو شاخهٔ زبان آسیایی یعنی سانسکریت و اوستایی آغاز شد، دانشمندان به شباهت تام زبان سانسکریت با زبانهای یونانی و لاتینی و کلتی و آلمانی پی بردند و این شباهت آشکار کرد که تمام این زبانها دارای یک نیای مشترک هستند.
 
در سدهٔ نوزدهم، پس از آنکه زبانشناسان زبانهای هندوایرانی و اروپایی را همریشه یافتند، برخی از اروپاییان واژهٔ آریایی را به معنای کسی که به زبانی هندواروپایی سخن می‌گوید به کار بردند. در سالهای پایانی سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم، در آلمان و انگلیس، برخی این واژه را برای توصیف مردم شمال اروپا و اقوام ژرمن به کار می‌بردند.<ref name=":4">ایران ناز - [http://www.irannaz.com/news_detail_3012.html همه چیز درباره ی اقوام آریایی]</ref>


== ویژگی‌های مشترک قوم آریایی ==
== ویژگی‌های مشترک قوم آریایی ==
خط ۲۱: خط ۱۸:
# زبان: تمام اقوام هندواروپایی (از جمله، هندوایرانیان) دارای زبانی با ریشه و ساختار مشترک هستند که به گروه زبان‌های «پیوندی» تعلق دارد؛ زبان‌های گوناگون هندواروپایی دارای انبوه واژگان مشترک و همانند هستند که نشانهٔ اصل و منشأ واحد همهٔ این زبان‌ها می‌باشد
# زبان: تمام اقوام هندواروپایی (از جمله، هندوایرانیان) دارای زبانی با ریشه و ساختار مشترک هستند که به گروه زبان‌های «پیوندی» تعلق دارد؛ زبان‌های گوناگون هندواروپایی دارای انبوه واژگان مشترک و همانند هستند که نشانهٔ اصل و منشأ واحد همهٔ این زبان‌ها می‌باشد
# جنگ‌جویی و سوارکاری: این اقوام عمدتاً جنگ‌جویانی اسب‌سوار بودند که که نیروی سوار و ارابه‌های‌شان ضامن پیروزی و فتوح آنان بود و از این لحاظ در دوره‌هایی، به عنوان نیروی نظامی و رزمی به خدمت اقوام بومی منطقه درآمدند
# جنگ‌جویی و سوارکاری: این اقوام عمدتاً جنگ‌جویانی اسب‌سوار بودند که که نیروی سوار و ارابه‌های‌شان ضامن پیروزی و فتوح آنان بود و از این لحاظ در دوره‌هایی، به عنوان نیروی نظامی و رزمی به خدمت اقوام بومی منطقه درآمدند
۵. دین: کیهان‌شناسی، یزدان‌شناسی و اندیشه‌های دینی ــ اسطوره‌ای اقوام هندواروپایی هم‌سان و مشترک است. در میان همهٔ اقوام هندواروپایی اعتقادی واحد و کهن به خدای آسمان وجود دارد و نیز خدایانی با کارکرد شهریاری ـ دین‌یاری، جنگ‌جویی، و کشاورزی ـ باروری در یزدان‌شناسی اغلب این اقوام موجود است<ref name=":1" />
# دین: کیهان‌شناسی، یزدان‌شناسی و اندیشه‌های دینی ــ اسطوره‌ای اقوام هندواروپایی هم‌سان و مشترک است. در میان همهٔ اقوام هندواروپایی اعتقادی واحد و کهن به خدای آسمان وجود دارد و نیز خدایانی با کارکرد شهریاری ـ دین‌یاری، جنگ‌جویی، و کشاورزی ـ باروری در یزدان‌شناسی اغلب این اقوام موجود است<ref name=":1" />


== اقوام ساکن در ایران قبل از ورود آریایی‌ها ==
== اقوام ساکن در ایران قبل از ورود آریایی‌ها ==
خط ۳۱: خط ۲۸:


== مهاجرت قوم آریایی ==
== مهاجرت قوم آریایی ==
آریایی‌ها در حدود چهار هزار سال پیش از سرزمین اولیهٔ خود به دلایل: ۱- افزایش جمعیت -۲- کمبود چراگاه -۳- هجوم اقوام همسایه ((حملات و تجاوزات اقوام ساکن (ایلیری) و شبه جزیره بالکان)) -۴-سردشدن ناگهانی هوا (شرایط بد آب و هوایی و افزایش روزافزون برودت هوا و یخ بندان) که باعث از بین رفتن چراگاه‌ها، انسان‌ها و دام‌ها شد مهاجرت کردند و در هزارهٔ دوم پیش از میلاد شاخه ای از آریایی‌ها وارد سرزمینی شدند که امروزه هندوستان نامیده می‌شود و شاخه ای دیگر از طرف مغرب وارد فلات مرتفعی به نام ایران شدند. البته بعد از این مهاجرت سرزمینهای دیگر نیز از ورود آریایی‌ها استقبال کردند که از جملهٔ این سرزمینها می‌توان به سرزمینهای زیر اشاره کرد:
آریایی‌ها در حدود چهار هزار سال پیش از سرزمین اولیهٔ خود به دلایل: ۱- افزایش جمعیت ۲- کمبود چراگاه ۳- هجوم اقوام همسایه (حملات و تجاوزات اقوام ساکن ایلیری و شبه‌جزیره بالکان) ۴- سرد شدن ناگهانی هوا (شرایط بد آب و هوایی و افزایش روزافزون برودت هوا و یخ‌بندان) که باعث از بین رفتن چراگاه‌ها، انسان‌ها و دام‌ها شد مهاجرت کردند و در هزارهٔ دوم پیش از میلاد شاخه ای از آریایی‌ها وارد سرزمینی شدند که امروزه هندوستان نامیده می‌شود و شاخه‌ای دیگر از طرف مغرب وارد فلات مرتفعی به نام ایران شدند. البته بعد از این مهاجرت سرزمینهای دیگر نیز از ورود آریایی‌ها استقبال کردند که از جملهٔ این سرزمینها می‌توان به سرزمینهای زیر اشاره کرد:


سه شبه جزیره بزرگ واقع در دریای مدیترانه فرانسه و جزایر بریتانیا، سرزمینهای شمالی اسکاندیناوی و نیمه شمالی روسیه، بخشهایی از آسیای صغیر و آسیای مرکزی. البته تحقیقات نشان می‌دهد که بعدها جنوب روسیه نیز شامل این مهاجرت شد.<ref name=":0" />
سه شبه جزیره بزرگ واقع در دریای مدیترانه فرانسه و جزایر بریتانیا، سرزمینهای شمالی اسکاندیناوی و نیمه شمالی روسیه، بخشهایی از آسیای صغیر و آسیای مرکزی. البته تحقیقات نشان می‌دهد که بعدها جنوب روسیه نیز شامل این مهاجرت شد.<ref name=":0" />


یکی از این دیدگاه‌ها می‌گوید که آریاییان نزدیک به هشتهزار سال پیش در جنوب سیبری و در اطراف دریاچهٔ آرال می‌زیستند که با مهاجرتی که به سوی جنوب داشتند بخشی به هند و افغانستان و بخشی نیز به طرف کوه‌های قفقاز حرکت کردهاند که قومهای ماد و از کوه‌ها گذشتند و در اطراف دریاچهٔ ارومیه ماندگار شدند و بخش دیگری به سمت اروپا حرکت کردند. دیگر دیدگاه‌ها آناتولی؛ آذرآبادگان؛ قفقاز و… را خاستگاه نخست این قوم می‌داند. تازهترین دیدگاه را در این باره جهانشاه درخشانی طرح کردهاست. وی خاستگاه این قوم را بستر کنونی خلیج فارس می‌داند که در دوران یخبندان بی آب بوده و پس از بالا آمدن آبهای دریای آزاد آریاییان، به تدریج به فلات ایران و پهنه‌های میانرودان تا فلسطین کوچ کردهاند و تمدنهای آغازین آن سرزمینها را بنیاد گذاردهاند. بر پایهٔ همین دیدگاه پهنه‌های شمالی نمی‌توانستهاند خاستگاه آریاییان بوده باشند زیرا هوای سرد دوران یخبندان امکان زیست در آن مناطق را نمی‌داده‌است.<ref name=":4" />
دیدگاه دیگری می‌گوید که آریاییان نزدیک به هشت هزار سال پیش در جنوب سیبری و در اطراف دریاچهٔ آرال می‌زیستند که با مهاجرتی که به سوی جنوب داشتند بخشی به هند و افغانستان و بخشی نیز به طرف کوه‌های قفقاز حرکت کردهاند که قومهای ماد و از کوه‌ها گذشتند و در اطراف دریاچهٔ ارومیه ماندگار شدند و بخش دیگری به سمت اروپا حرکت کردند. دیگر دیدگاه‌ها آناتولی، آذرآبادگان، قفقاز و… را خاستگاه نخست این قوم می‌داند.  
 
تازه‌ترین دیدگاه را در این باره جهانشاه درخشانی طرح کرده‌است. وی خاستگاه این قوم را بستر کنونی خلیج فارس می‌داند که در دوران یخبندان بی آب بوده و پس از بالا آمدن آبهای دریای آزاد آریاییان، به تدریج به فلات ایران و پهنه‌های میانرودان تا فلسطین کوچ کردهاند و تمدنهای آغازین آن سرزمینها را بنیاد گذاردهاند. بر پایهٔ همین دیدگاه پهنه‌های شمالی نمی‌توانستهاند خاستگاه آریاییان بوده باشند زیرا هوای سرد دوران یخبندان امکان زیست در آن مناطق را نمی‌داده‌است.<ref name=":4" />


ولی بطور کلی آریایی‌ها در هزارهٔ سوم پیش از میلاد که اوج زمان مهاجرت آنها به گوشه و کنار جهان است به دو شاخه تقسیم می‌شوند. دستهٔ اول که به اروپا مهاجرت کردند به چهار گروه تقسیم شده که عبارتند از :[[پرونده:گسترش اقوام آریایی‌ طبق یکی از نظریه‌ها.jpg|بندانگشتی|گسترش اقوام آریایی طبق یکی از نظریه‌ها]]گروه اول عبارتند از (سلت‌ها)، (ایرلندی‌ها)، (گل‌ها) و دومین گروه: (گلواها)، (اسکاتلندی‌ها)، (برتن‌ها) که به سمت غرب و شمال و جنوب اروپا رفتند؛ و دیگری اسلاوها که شامل (روس‌ها)، (بلغاری‌ها)، (لهستانی‌ها) هستند که راه شمال اروپا را در پیش گرفتند؛ و سومین گروه: (لاتینی‌ها) که در کرانهٔ دریای مدیترانه در کشور یونان و سرزمین روم باستان ساکن شدند؛ و چهارمین گروه: (ژرمن‌ها) که مسیری در سمت راست رودخانه راین تا شبه جزیرهٔ (اسکاندیناوی) را طی کردند؛ که البته دانمارکی‌ها، نروژی‌ها آلمان، گونیک از این دسته و جزو شاخهٔ غربی ژرمن‌ها به حساب آمده که در کنار آنها باید (لیتوانی) ها و (استونی) ها را به شاخهٔ شرقی ژرمن‌ها دانست؛ و دستهٔ دوم که به آسیا مهاجرت کرده که البته مهاجرین آسیایی نیز به چند دسته تقسیم شده که عبارتند از: (هندی‌ها)، (سکاها)، (هیتی‌ها)، (میتانی‌ها) از آن جمله هستند و البته شاخهٔ آسیایی هند و اروپائیان شامل: کیمریان، اشکانیان، موسیان، لوکیان، فلسطینیان، مینانیان، اورارتوئیان، سکوتیان (سکاها) و فریژی‌ها (فریگیان، فروگیان) هستند که میتانی‌ها از کهن‌ترین قوم هند و اروپائیان هستند
ولی بطور کلی آریایی‌ها در هزارهٔ سوم پیش از میلاد که اوج زمان مهاجرت آنها به گوشه و کنار جهان است به دو شاخه تقسیم می‌شوند. دستهٔ اول که به اروپا مهاجرت کردند به چهار گروه تقسیم شده که عبارتند از :[[پرونده:گسترش اقوام آریایی‌ طبق یکی از نظریه‌ها.jpg|بندانگشتی|گسترش اقوام آریایی طبق یکی از نظریه‌ها]]گروه اول عبارتند از (سلت‌ها)، (ایرلندی‌ها)، (گل‌ها) و دومین گروه: (گلواها)، (اسکاتلندی‌ها)، (برتن‌ها) که به سمت غرب و شمال و جنوب اروپا رفتند؛ و دیگری اسلاوها که شامل (روس‌ها)، (بلغاری‌ها)، (لهستانی‌ها) هستند که راه شمال اروپا را در پیش گرفتند؛ و سومین گروه: (لاتینی‌ها) که در کرانهٔ دریای مدیترانه در کشور یونان و سرزمین روم باستان ساکن شدند؛ و چهارمین گروه: (ژرمن‌ها) که مسیری در سمت راست رودخانه راین تا شبه جزیرهٔ (اسکاندیناوی) را طی کردند؛ که البته دانمارکی‌ها، نروژی‌ها آلمان، گونیک از این دسته و جزو شاخهٔ غربی ژرمن‌ها به حساب آمده که در کنار آنها باید (لیتوانی) ها و (استونی) ها را به شاخهٔ شرقی ژرمن‌ها دانست؛ و دستهٔ دوم که به آسیا مهاجرت کرده که البته مهاجرین آسیایی نیز به چند دسته تقسیم شده که عبارتند از: (هندی‌ها)، (سکاها)، (هیتی‌ها)، (میتانی‌ها) از آن جمله هستند و البته شاخهٔ آسیایی هند و اروپائیان شامل: کیمریان، اشکانیان، موسیان، لوکیان، فلسطینیان، مینانیان، اورارتوئیان، سکوتیان (سکاها) و فریژی‌ها (فریگیان، فروگیان) هستند که میتانی‌ها از کهن‌ترین قوم هند و اروپائیان هستند
خط ۸۱: خط ۸۰:


قوم سوم در جنوب و به خطّه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می‌برند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت. پارس‌ها در اواسط سدهٔ هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیان نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش دوّم فرمانبردار مادها بودند که با از پای درآوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاگ آخرین شاه ماد، امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه ای مستمر به قلمرو آنان افزوده می‌گشت و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در آفریقا را در بر می‌گرفت.<ref name=":0" />
قوم سوم در جنوب و به خطّه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می‌برند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت. پارس‌ها در اواسط سدهٔ هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیان نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش دوّم فرمانبردار مادها بودند که با از پای درآوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاگ آخرین شاه ماد، امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه ای مستمر به قلمرو آنان افزوده می‌گشت و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در آفریقا را در بر می‌گرفت.<ref name=":0" />
== مظاهر مورد احترام قوم آریایی ==
آریایی‌ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می‌کردند و پرستش و احترام به آب، آتش، باد و خاک در میان آریایی‌ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تأثیرات آن در حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می‌دانستند. البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه‌های فروزه و مهره‌های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می‌آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می‌دادند. آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می‌کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیهٔ فارس یافت شده‌است. علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده‌است که بیانگر اعتقاد آریایی‌ها به زندگی بعد از مرگ است.
آریایی‌های باستان خورشید و ماه را به عنوان معبود خود ستایش نمی‌کردند ولی تأثیرات آنها را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری حیات خود مؤثر می‌دانستند. آریایی‌ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام‌های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران آفات و بیماری‌های دامها و انسانها را دور می‌کند.
آریایی‌ها نیز مانند بسیاری از ملل کهن به ارواح و نیروهای زیان آور و سودمند باور داشتند و معتقد بودند که گنج‌ها و ذخایر طبیعت، نعمتها، محصولات خوب و تندرستی و شادی و مانند آن را نیروهای خیر و خوب به آدمی ارزانی می‌دارند؛ که از جمله این نعمتها می‌توان به باران و روشنایی اشاره کرد. آنان همچنین به پیکار میان نیروهای خوب و بد اعتقاد داشتند که به عنوان مثال می‌توان به تیرگی شب (تاریکی، ظلمت)، زمستان، خشک سالی، قحطی، بیماری‌ها و سایر آفات را از جانب نیروهای بد و زیانکار و پیروزی نیروهای زیانکار بر نیروهای خوب و خیر می‌دانستند. آنان نیروهای سودمند را دوست داشته و آنان را مورد پرستش و احترم قرار می‌دادند و نیروهای زیانکار را دشمن خود می‌دانستند و برای در امان ماندن از آنان به ورد و افسانه‌ها متوّسل می‌شدند؛ که بعدها با تکامل آنان بصورت جادوگری درآمد. پرستش میترا خدای آفتاب عهد باستان بی تردید متعلق به این مقطح زمانی توسط آریایی‌ها است.
آریایی‌ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی‌ها و یا کوه‌ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می‌کردند.
انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می‌گرفت. آراﺀ الهی و ادارهٔ جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان‌پذیر بود. آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند.<ref name=":0" />


== دین و مذهب اقوام آریایی ==
== دین و مذهب اقوام آریایی ==
خط ۱۰۷: خط ۹۵:


البته زمان کاسته شدن از شمار ارباب انواع مورد پرستش آریایی‌های ایرانی، زودتر از آریایی‌های هندی باید دانست. ، آریایی‌های که تازه به فلات ایران وارد شدند از نظر تمدن در درجهٔ پایین‌تری از بابلیان، آشوریان و سومریان که فرهنگ و تمدن پیشرفته تری داشتند برخوردار بودند. البته مدت‌ها بعد آریایی‌های ایرانی بسیاری از تمدن این اقوام را در قیاس با خودشان به شکل پیشرفته تری تقلید کرده و به تمدن پیشرفته تری نسبت به این اقوام دست یافتند.<ref name=":0" />
البته زمان کاسته شدن از شمار ارباب انواع مورد پرستش آریایی‌های ایرانی، زودتر از آریایی‌های هندی باید دانست. ، آریایی‌های که تازه به فلات ایران وارد شدند از نظر تمدن در درجهٔ پایین‌تری از بابلیان، آشوریان و سومریان که فرهنگ و تمدن پیشرفته تری داشتند برخوردار بودند. البته مدت‌ها بعد آریایی‌های ایرانی بسیاری از تمدن این اقوام را در قیاس با خودشان به شکل پیشرفته تری تقلید کرده و به تمدن پیشرفته تری نسبت به این اقوام دست یافتند.<ref name=":0" />
== مظاهر مورد احترام قوم آریایی ==
آریایی‌ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می‌کردند و پرستش و احترام به آب، آتش، باد و خاک در میان آریایی‌ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تأثیرات آن در حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می‌دانستند. البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه‌های فروزه و مهره‌های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می‌آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می‌دادند. آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می‌کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیهٔ فارس یافت شده‌است. علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده‌است که بیانگر اعتقاد آریایی‌ها به زندگی بعد از مرگ است.
آریایی‌های باستان خورشید و ماه را به عنوان معبود خود ستایش نمی‌کردند ولی تأثیرات آنها را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری حیات خود مؤثر می‌دانستند. آریایی‌ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام‌های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران آفات و بیماری‌های دامها و انسانها را دور می‌کند.
آریایی‌ها نیز مانند بسیاری از ملل کهن به ارواح و نیروهای زیان آور و سودمند باور داشتند و معتقد بودند که گنج‌ها و ذخایر طبیعت، نعمتها، محصولات خوب و تندرستی و شادی و مانند آن را نیروهای خیر و خوب به آدمی ارزانی می‌دارند؛ که از جمله این نعمتها می‌توان به باران و روشنایی اشاره کرد. آنان همچنین به پیکار میان نیروهای خوب و بد اعتقاد داشتند که به عنوان مثال می‌توان به تیرگی شب (تاریکی، ظلمت)، زمستان، خشک سالی، قحطی، بیماری‌ها و سایر آفات را از جانب نیروهای بد و زیانکار و پیروزی نیروهای زیانکار بر نیروهای خوب و خیر می‌دانستند. آنان نیروهای سودمند را دوست داشته و آنان را مورد پرستش و احترم قرار می‌دادند و نیروهای زیانکار را دشمن خود می‌دانستند و برای در امان ماندن از آنان به ورد و افسانه‌ها متوّسل می‌شدند؛ که بعدها با تکامل آنان بصورت جادوگری درآمد. پرستش میترا خدای آفتاب عهد باستان بی تردید متعلق به این مقطح زمانی توسط آریایی‌ها است.
آریایی‌ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی‌ها و یا کوه‌ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می‌کردند.
انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می‌گرفت. آراﺀ الهی و ادارهٔ جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان‌پذیر بود. آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند.<ref name=":0" />


== زبان ==
== زبان ==
خط ۱۲۰: خط ۱۱۹:


می‌توانیم  نتیجه بگیریم که آریایی‌ها هم از نظر زبان (زبانشناسی) و سیستم خدایان و دیانت به هم نزدیک و خویشاوند و از یک تبار هستند<ref name=":0" />
می‌توانیم  نتیجه بگیریم که آریایی‌ها هم از نظر زبان (زبانشناسی) و سیستم خدایان و دیانت به هم نزدیک و خویشاوند و از یک تبار هستند<ref name=":0" />
در اواخر سدهٔ ۱۸ شناسای دو شاخهٔ زبان آسیایی یعنی سانسکریت و اوستایی آغاز شد، دانشمندان به شباهت تام زبان سانسکریت با زبانهای یونانی و لاتینی و کلتی و آلمانی پی بردند و این شباهت آشکار کرد که تمام این زبانها دارای یک نیای مشترک هستند.
در سدهٔ نوزدهم، پس از آنکه زبانشناسان زبانهای هندوایرانی و اروپایی را همریشه یافتند، برخی از اروپاییان واژهٔ آریایی را به معنای کسی که به زبانی هندواروپایی سخن می‌گوید به کار بردند. در سالهای پایانی سدهٔ نوزدهم و آغاز سدهٔ بیستم، در آلمان و انگلیس، برخی این واژه را برای توصیف مردم شمال اروپا و اقوام ژرمن به کار می‌بردند.<ref name=":4" />


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ تمدنهای ایرانی]]
[[رده:تاریخ جهان]]
۱٬۰۴۴

ویرایش