کاربر:Omid/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
{{ب|دوش وقتِ سحر از غصه نجاتم دادند|وَاندر آن ظلمتِ شب آب حیاتم دادند}}
{{ب|دوش وقتِ سحر از غصه نجاتم دادند|وَاندر آن ظلمتِ شب آب حیاتم دادند}}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}چرا رشته ملک از هم گسست
<blockquote>«چرا رشته ملک از هم گسست</blockquote><blockquote>چرا هر كه آيد ز بيگانگان</blockquote><blockquote>پی قتل ايران ببندد ميان</blockquote><blockquote>چرا جان ايرانيان شد</blockquote><blockquote>چرا بر ندارد كسي تيغ تيز</blockquote><blockquote>برانيد دشمن ز ايران زمين</blockquote><blockquote>دنيا بود حلقه، ايران نگين</blockquote><blockquote>چو از خاتمی اين نگين كم شود</blockquote><blockquote>همه ديده‌ها پر ز شبنم شود»</blockquote>در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزل‌هایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود.
 
چرا هر كه آيد ز بيگانگان
 
پی قتل ايران ببندد ميان
 
چرا جان ايرانيان شد
 
چرا بر ندارد كسي تيغ تيز
 
برانيد دشمن ز ايران زمين
 
دنيا بود حلقه، ايران نگين
 
چو از خاتمی اين نگين كم شود
 
همه ديده‌ها پر ز شبنم شود
 
در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزل‌هایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود.


درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کم‌کم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه‌‌ طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و  محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی درباره‌ی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر می‌گفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بی‌اعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث می‌کردیم و بر آن تکیه می‌کردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا چندین سال هیچ اثری چاپ نكند.
درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کم‌کم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه‌‌ طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و  محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی درباره‌ی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر می‌گفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بی‌اعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث می‌کردیم و بر آن تکیه می‌کردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا چندین سال هیچ اثری چاپ نكند.
۱٬۶۵۱

ویرایش