۵٬۷۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
=== سورا خواهد آمد === | === سورا خواهد آمد === | ||
شعر سوار خواهد آمد یکی دیگر از شعرهای معروف سیمین بهبهانی است ک توسط بانوی آواز ایران مرضیه خوانده شده است: | شعر سوار خواهد آمد یکی دیگر از شعرهای معروف سیمین بهبهانی است ک توسط بانوی آواز ایران مرضیه خوانده شده است: | ||
{{شعر}} | |||
سوار خواهد آمد. سرای رفت و رو کن | {{ب|سوار خواهد آمد. سرای رفت و رو کن| کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن}} | ||
{{ب|ز شستشوی باران، صفای گل فزون تر| کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن}} | |||
کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن | {{ب|جلیقۀ زری را ز جامه دان در آور| گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن}} | ||
{{ب|ز پول زر به گردن ببند طوقی اما|به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن}} | |||
ز شستشوی باران، صفای گل فزون تر | {{ب|به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای|ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن}} | ||
{{ب|ز گوشه خموشی، سه تار کهنه بر کش|سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن}} | |||
کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن | {{ب|چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد|ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن»}} | ||
{{ب|سکوت سهمگین را از این سرا بتاران|بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن}} | |||
جلیقۀ زری را ز جامه دان در آور | {{ب|سوار چون در آید در آستان خانه|گلی بچین و با دل نثار پای او کن}} | ||
{{ب|سوار در سرایت شبی به روز آرد|دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن}} | |||
گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن | {{ب|سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت|نماز عاشقی را به خون دل وضو کن}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
ز پول زر به گردن ببند طوقی اما | |||
به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن | |||
به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای | |||
ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن | |||
ز گوشه خموشی، سه تار کهنه بر کش | |||
سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن | |||
چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد | |||
ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن» | |||
سکوت سهمگین را از این سرا بتاران | |||
بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن | |||
سوار چون در آید در آستان خانه | |||
گلی بچین و با دل نثار پای او کن | |||
سوار در سرایت شبی به روز آرد | |||
دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن | |||
سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت | |||
نماز عاشقی را به خون دل وضو کن | |||
=== '''سنگ گور''' === | === '''سنگ گور''' === | ||
ای رفته ز دل رفته ز بر، رفته ز خاطر | {{شعر}} | ||
{{ب|ای رفته ز دل رفته ز بر، رفته ز خاطر|بر من منگر تاب نگاه تو ندارم}} | |||
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم | {{ب|بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه|در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم}} | ||
{{ب|ای رفته ز دل، راست بگو !بهر چه امشب|با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟}} | |||
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه | {{ب|گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه|من آن نیم او مرده و من سایه اویم}} | ||
{{ب|من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است|او در دل سودا زده از عشق شرر داشت}} | |||
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم | {{ب|او در همه جا، با همه کس، در همه احوال|سودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت}} | ||
{{ب|من آن نیم، این دیده ی من سرد و خموش است|در دیده او آن همه گفتار نهان بود}} | |||
ای رفته ز دل، راست بگو !بهر چه امشب | {{ب|وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ|مرموز تر از تیرگی شامگهان بود}} | ||
{{ب|من او نیم آری، لب من این لب بیرنگ|دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت}} | |||
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟ | {{ب|اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش|مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت}} | ||
{{ب|بر من منگر تاب نگاه تو ندارم|آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد}} | |||
گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه | {{ب|او در تن من بود و ندانم که به ناگاه|چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد}} | ||
{{ب|من گور ویم، گور ویم بر تن گرمش|افسردگی و سردی کافور نهادم}} | |||
من آن نیم او مرده و من سایه اویم | {{ب|او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر|سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است | |||
او در دل سودا زده از عشق شرر داشت | |||
او در همه جا، با همه کس، در همه احوال | |||
سودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت | |||
من آن نیم، این دیده ی من سرد و خموش است | |||
در دیده او آن همه گفتار نهان بود | |||
وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ | |||
مرموز تر از تیرگی شامگهان بود | |||
من او نیم آری، لب من این لب بیرنگ | |||
دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت | |||
اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش | |||
مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت | |||
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم | |||
آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد | |||
او در تن من بود و ندانم که به ناگاه | |||
چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد | |||
من گور ویم، گور ویم بر تن گرمش | |||
افسردگی و سردی کافور نهادم | |||
او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر | |||
سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم | |||
=== شلوار تا خورده === | === شلوار تا خورده === | ||
شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد | شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد |
ویرایش