کاربر:Khosro/صفحه تمرین سیمین بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷۰: خط ۲۷۰:
=== سورا خواهد آمد ===
=== سورا خواهد آمد ===
شعر سوار  خواهد آمد یکی دیگر از شعرهای معروف سیمین بهبهانی است ک توسط بانوی آواز ایران مرضیه خوانده  شده است:
شعر سوار  خواهد آمد یکی دیگر از شعرهای معروف سیمین بهبهانی است ک توسط بانوی آواز ایران مرضیه خوانده  شده است:
 
{{شعر}}
سوار خواهد آمد. سرای رفت و رو کن  
{{ب|سوار خواهد آمد. سرای رفت و رو کن| کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن}}
 
{{ب|ز شستشوی باران، صفای گل فزون تر| کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن}}
کلوچه بر سبد نه، شراب در سبو کن
{{ب|جلیقۀ زری را ز جامه دان در آور| گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن}}
 
{{ب|ز پول زر به گردن ببند طوقی اما|به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن}}
ز شستشوی باران، صفای گل فزون تر  
{{ب|به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای|ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن}}
 
{{ب|ز گوشه خموشی، سه تار کهنه بر کش|سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن}}
کنار چشمه بنشین، نشاط و شستشو کن
{{ب|چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد|ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن»}}
 
{{ب|سکوت سهمگین را از این سرا بتاران|بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن}}
جلیقۀ زری را ز جامه دان در آور  
{{ب|سوار چون در آید در آستان خانه|گلی بچین و با دل نثار پای او کن}}
 
{{ب|سوار در سرایت شبی به روز آرد|دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن}}
گرش رسیده زخمی، به چیرگی رفو کن
{{ب|سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت|نماز عاشقی را به خون دل وضو کن}}
 
{{پایان شعر}}
ز پول زر به گردن ببند طوقی اما  
 
به سیم تو نیارزد، قیاس با گلو کن
 
به هفت رنگ شایان، یکی پری بیارای
 
ز چارقد نمایان، دو زلف از دو سو کن
 
ز گوشه خموشی، سه تار کهنه بر کش
 
سرودی از جوانی، به پرده جستجو کن
 
چه بود آن ترانه؟ بلی، به یادم آمد
 
ترانۀ «ز دستم گلی بگیر و بو کن»  
 
سکوت سهمگین را از این سرا بتاران
 
بخوان، برقص، آری، بخند و های و هو کن
 
سوار چون در آید در آستان خانه
 
گلی بچین و با دل نثار پای او کن
 
سوار در سرایت شبی به روز آرد
 
دهت به هرچه فرمان، سر از ادب فرو کن
 
سحر که حکم قاضی رود به سنگسارت
 
نماز عاشقی را به خون دل وضو کن
=== '''سنگ گور''' ===
=== '''سنگ گور''' ===
ای رفته ز دل رفته ز بر، رفته ز خاطر
{{شعر}}
 
{{ب|ای رفته ز دل رفته ز بر، رفته ز خاطر|بر من منگر تاب نگاه تو ندارم}}
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
{{ب|بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه|در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم}}
 
{{ب|ای رفته ز دل، راست بگو !بهر چه امشب|با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟}}
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
{{ب|گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه|من آن نیم او مرده و من سایه اویم}}
 
{{ب|من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است|او در دل سودا زده از عشق شرر داشت}}
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
{{ب|او در همه جا، با همه کس، در همه احوال|سودای تو را ای بت بی مهر به  سر داشت}}
 
{{ب|من آن نیم، این دیده ی من سرد و خموش است|در دیده او آن همه گفتار نهان بود}}
ای رفته ز دل، راست بگو !بهر چه امشب
{{ب|وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ|مرموز تر از تیرگی شامگهان بود}}
 
{{ب|من او نیم آری، لب من این لب بی‌رنگ|دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت}}
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟
{{ب|اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش|مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت}}
 
{{ب|بر من منگر تاب نگاه تو ندارم|آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد}}
گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه
{{ب|او در تن من بود و ندانم که به ناگاه|چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد}}
 
{{ب|من گور ویم، گور ویم بر تن گرمش|افسردگی و سردی کافور نهادم}}
من آن نیم او مرده و من سایه اویم
{{ب|او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر|سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم}}
 
{{پایان شعر}}
من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است
 
او در دل سودا زده از عشق شرر داشت
 
او در همه جا، با همه کس، در همه احوال
 
سودای تو را ای بت بی مهر به  سر داشت
 
من آن نیم، این دیده ی من سرد و خموش است
 
در دیده او آن همه گفتار نهان بود
 
وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ
 
مرموز تر از تیرگی شامگهان بود
 
من او نیم آری، لب من این لب بی‌رنگ
 
دیریست که با خنده یی از عشق نشکفت
 
اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش
 
مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت
 
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
 
آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد
 
او در تن من بود و ندانم که به ناگاه
 
چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد
 
من گور ویم، گور ویم بر تن گرمش
 
افسردگی و سردی کافور نهادم
 
او مرده و در سینه ی من، این دل بی مهر
 
سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم
 
=== شلوار تا خورده ===
=== شلوار تا خورده ===
شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد
شلوار تا خورده دارد، مردی که یک پا ندارد
۵٬۷۸۴

ویرایش