۴۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
=== نقش نهضت آزادی در دوران خمینی از زبان بازرگان === | === نقش نهضت آزادی در دوران خمینی از زبان بازرگان === | ||
در سال ۶۷ آقای مهندس بازرگان، رهبر «نهضت آزادی ایران» که در اذهان، «استحالهطلب» تلقی میشد، در نامه سرگشادة مفصلی به خمینی، برای شکایت از فشارهایی که بر او و همکارانش وارد میآمد، نوشت که «مدعیان [یعنی همان اوباش هوادار خمینی] او را مخیر کردهاند که میان حیات خفیف خائنانه یا توقف داوطلبانه و تعطیل شرافتمندانة فعالیت سیاسی، یکی را انتخاب کند». او انگیزه «مدعیان» را چنین بیان کرده بود که «اولاً نهضت آزادی با فلجشدن از داخل و لکهدار شدن در خارج اسماً در صحنه سیاست و خدمت باقی بماند ولی عملاً منشأ اثر مثبتی نبوده حیات و حرکت چندانی جز در زیر ذرهبین اطلاعاتی آنها نداشته باشد، ثانیاً با تظاهر به این که در جمهوری اسلامی ایران، حزب قانونی مخالف... حضور و فعالیت و امنیت دارد، بتوانند به تبلیغات نادرست سیاسی و انتخاباتی و خلافکاریهای اقتصادی و سیاسی خود جامهی حق بهجانب بپوشانند و نهضت آزادی وسیلهیی برای فریبهای سیاسی و خیانت بشود». او هشدار داده بود که اگر این وضع ادامه یابد، نهضت آزادی فعالیتش را متوقف خواهد کرد؛ اما در عمل چنین نکرد و به همان حیات خفیف خائنانه تن داد. بعدها شایع شد که او در ایام آخر عمر، با نتیجهگیری از تجربهی شخصی خود، بهفکر جدایی دین از دولت تمایل پیدا کرده بود.<ref>[ | در سال ۶۷ آقای مهندس بازرگان، رهبر «نهضت آزادی ایران» که در اذهان، «استحالهطلب» تلقی میشد، در نامه سرگشادة مفصلی به خمینی، برای شکایت از فشارهایی که بر او و همکارانش وارد میآمد، نوشت که «مدعیان [یعنی همان اوباش هوادار خمینی] او را مخیر کردهاند که میان حیات خفیف خائنانه یا توقف داوطلبانه و تعطیل شرافتمندانة فعالیت سیاسی، یکی را انتخاب کند». او انگیزه «مدعیان» را چنین بیان کرده بود که «اولاً نهضت آزادی با فلجشدن از داخل و لکهدار شدن در خارج اسماً در صحنه سیاست و خدمت باقی بماند ولی عملاً منشأ اثر مثبتی نبوده حیات و حرکت چندانی جز در زیر ذرهبین اطلاعاتی آنها نداشته باشد، ثانیاً با تظاهر به این که در جمهوری اسلامی ایران، حزب قانونی مخالف... حضور و فعالیت و امنیت دارد، بتوانند به تبلیغات نادرست سیاسی و انتخاباتی و خلافکاریهای اقتصادی و سیاسی خود جامهی حق بهجانب بپوشانند و نهضت آزادی وسیلهیی برای فریبهای سیاسی و خیانت بشود». او هشدار داده بود که اگر این وضع ادامه یابد، نهضت آزادی فعالیتش را متوقف خواهد کرد؛ اما در عمل چنین نکرد و به همان حیات خفیف خائنانه تن داد. بعدها شایع شد که او در ایام آخر عمر، با نتیجهگیری از تجربهی شخصی خود، بهفکر جدایی دین از دولت تمایل پیدا کرده بود.<ref>[https://hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/64695-%D9%85%D9%86%D9%88%DA%86%D9%87%D8%B1-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86-%C2%AB%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D9%81%DB%8C%D9%81-%D8%AE%D8%A7%D8%A6%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87%C2%BB منوچهر هزار خانی: مقاومت و انواع گوناگون حیات خفیف خائنانه]</ref> | ||
==== نامه محرمانهی خمینی ==== | ==== نامه محرمانهی خمینی ==== |
ویرایش