کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخهها
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (جایگزینی صفحه با 'وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل') برچسبها: جایگزین شد واگردانی دستی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]] | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]'''وحید بنی عامریان'''، (متولد ۱۳۷۱، سنقر، استان کرمانشاه) فارغالتحصیل رشته مدیریت از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران است. او به دلیل فعالیتهای سیاسی و انتقادی علیه سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی بارها مورد آزار و بازداشت قرار گرفته است. نخستین بازداشت او در سال ۱۳۹۶ به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی رخ داد و در سال ۱۳۹۷ نیز به دلیل فعالیتهای مشابه دوباره دستگیر شد. پس از آزادی موقت در سال ۱۴۰۱، به منطقه بشاگرد در استان هرمزگان تبعید شد، اما این تبعید مانع ادامه فشارها بر او نشد. آخرین بازداشت وحید در ۲۰ دی ۱۴۰۲ در تهران صورت گرفت و او به اتهامات سنگینی چون «بغی»، «عضویت در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]»، و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» در مهر ۱۴۰۳ محاکمه شد. دادگاه در نهایت در آذر ۱۴۰۳ او را به اعدام محکوم کرد. گزارشهای متعدد از منابع معتبر، از جمله کانون حقوق بشر ایران و صدای بازداشتشدگان، حاکی از شکنجههای شدید جسمی و روانی او در بند ۲۰۹ [[زندان اوین]] است که شامل ضرب و شتم، محرومیت از خواب، و فشار برای اعتراف اجباری بوده. این وضعیت نگرانیهای گستردهای در میان فعالان حقوق بشر، خانواده، و همکلاسیهای او ایجاد کرده است. سازمان حقوق بشر ایران و دیگر نهادها خواستار لغو فوری حکم اعدام و انجام تحقیقات مستقل درباره اتهامات و شرایط بازداشت او شدهاند. خانوادهاش با برگزاری تجمعات و انتشار بیانیههایی حمایت خود را از او اعلام کردهاند. | ||
== زندگی و تحصیلات == | |||
وحید بنی عامریان در سال ۱۳۷۱ در شهر سنقر، واقع در استان کرمانشاه، در خانوادهای با پیشینه فعالیت سیاسی به دنیا آمد. پدرش در دهه ۱۳۶۰ به دلیل مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی دستگیر شده بود و این سابقه، تأثیر عمیقی بر شکلگیری دیدگاههای سیاسی وحید گذاشت. او تحصیلات خود را در رشته مدیریت در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با موفقیت به پایان رساند. در دوران دانشجویی، به دلیل حضور فعال در انجمنهای دانشجویی و بحثهای سیاسی، مورد توجه نهادهای امنیتی قرار گرفت. این فعالیتها نشاندهنده تعهد او به مسائل اجتماعی بود. دانشگاه خواجه نصیر، بهعنوان یکی از مراکز علمی معتبر ایران، به او بستری برای توسعه مهارتهای تفکر انتقادی و سازماندهی فراهم کرد که بعدها در مسیر سیاسیاش نقش مهمی ایفا نمود. '''(کانون حقوق بشر ایران).''' '''(صدای بازداشتشدگان).''' | |||
== دستگیریها و شکنجهها == | |||
نخستین بازداشت وحید بنی عامریان در سال ۱۳۹۶ به دلیل مشارکت در تظاهرات دانشجویی رخ داد که منجر به بازجوییهای طولانی شد. در سال ۱۳۹۷ نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد و پس از تحمل چند ماه حبس، در اسفند ۱۴۰۱ به منطقه دورافتاده بشاگرد تبعید گردید. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).''' آخرین دستگیری او در ۲۰ دی ۱۴۰۲ در تهران انجام شد و او را به بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت نظارت وزارت اطلاعات، منتقل کردند. در این بند، وحید تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت که شامل ضرب و شتم، محرومیت از خواب، و تهدید اعضای خانواده بود تا او را وادار به اعتراف کنند (صدای بازداشتشدگان). این شکنجهها آسیبهای جدی مانند شکستگی دندهها و وخامت وضعیت جسمانی او را به دنبال داشت (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی). شکنجهها تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روانی و جسمی او داشتهاند، که گزارشهای حقوق بشری بر لزوم رسیدگی فوری پزشکی تأکید کردهاند (سازمان حقوق بشر ایران). | |||
== تبعید به بشاگرد و شرایط زندگی == | |||
در اسفند ۱۴۰۱، وحید به بشاگرد، یکی از مناطق محروم و دورافتاده ایران در استان هرمزگان، تبعید شد. این تبعید بهعنوان بخشی از مجازات او در نظر گرفته شد و شرایط زندگی در این منطقه، با کمبود امکانات بهداشتی، آموزشی، و زیرساختهای ارتباطی، فشارهای روانی و اجتماعی زیادی را بر او تحمیل کرد (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). وحید در این دوره مجبور به زندگی در شرایط سخت و انزوا شد، که این امر بر روحیه و سلامت او تأثیر منفی گذاشت. تبعید به بشاگرد، که از نظر جغرافیایی و اقتصادی محروم است، نشاندهنده تلاش رژیم برای تضعیف اراده و فعالیتهای سیاسی او بود (صدای بازداشتشدگان). | |||
== اتهامات و پروسه دادگاهی == | |||
وحید به اتهامات سنگینی از جمله «بغی» (قیام مسلحانه علیه نظام)، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» متهم شد. دادگاه او در مهر ۱۴۰۳ بهصورت مخفیانه و بدون حضور وکیل برگزار گردید و اعترافات اجباری که تحت شکنجه گرفته شده بود، بهعنوان مدرک اصلی ارائه شد. در آذر ۱۴۰۳، قاضی حکم اعدام او را صادر کرد (حقوق بشر در ایران). این روند قضایی با نقض آشکار استانداردهای بینالمللی حقوق بشر، از جمله حق دفاع و محاکمه عادلانه، همراه بود (سازمان حقوق بشر ایران). حکم اعدام او سپس در دیوان عالی کشور تأیید شد و اکنون در انتظار اجرا قرار دارد، که این امر موجی از نگرانی و اعتراض را به دنبال داشته است (کانون حقوق بشر ایران). | |||
== بلاتکلیفی و بیخبری خانواده == | |||
پس از بازداشت در ۲۰ دی ۱۴۰۲، وحید برای مدت طولانی در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی نگه داشته شد و خانوادهاش از وضعیت او بیاطلاع ماندند. در سال ۱۴۰۳، خانواده او بارها به زندان اوین مراجعه کردند تا خبری از او بگیرند، اما مقامات از ارائه اطلاعات دقیق خودداری کردند (صدای مردم). این عدم شفافیت، نگرانیها درباره سلامت و امنیت وحید را تشدید کرد. در تیر ۱۴۰۳، خانوادهاش با تجمع مسالمتآمیز در مقابل زندان اوین، خواستار ملاقات با او و اطلاع از وضعیتش شدند، اما این درخواستها بیپاسخ ماند و حتی با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شد (صدای بازداشتشدگان). | |||
== واکنشها و حمایتها == | |||
سازمانهای حقوق بشری از جمله کانون حقوق بشر ایران، سازمان حقوق بشر ایران، و عفو بینالملل با انتشار بیانیههای جداگانه، خواستار لغو فوری حکم اعدام وحید شدهاند. آنها استفاده از شکنجه برای گرفتن اعتراف و محاکمه غیرعادلانه را محکوم کرده و از جامعه جهانی خواستهاند برای نجات جان او فشار بیاورند (صدای آمریکا). همکلاسیهای وحید در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز بیانیهای منتشر کردند و با توصیف او بهعنوان دانشجویی متعهد و شجاع، خواستار آزادیاش شدند (صدای بازداشتشدگان). خانواده او با تجمعات مکرر در مقابل زندان اوین، تلاش کردهاند توجه رسانهها و افکار عمومی را به وضعیت وخیم او جلب کنند (صدای مردم). گروههای فعالان سیاسی در ایران و خارج از کشور نیز کمپینهایی برای حمایت از وحید راهاندازی کردهاند، که این حمایتها نشاندهنده نگرانی گسترده جامعه مدنی است (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی). | |||
== وضعیت فعلی == | |||
وحید بنی عامریان هماکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در انتظار اجرای حکم اعدام به سر میبرد. او از دسترسی به وکیل، ملاقات منظم با خانواده، و مراقبتهای پزشکی محروم است (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی). سازمانهای حقوق بشری گزارش دادهاند که وضعیت سلامتی او به دلیل شکنجههای مداوم و عدم درمان، به شدت وخیم است و نیاز فوری به رسیدگی پزشکی دارد (سازمان حقوق بشر ایران). تلاشهای خانواده، فعالان، و سازمانها برای لغو حکم اعدام او ادامه دارد، اما مقامات قضایی تاکنون هیچ پاسخ روشنی ندادهاند و این موضوع، آینده او را در هالهای از ابهام قرار داده است (کانون حقوق بشر ایران). | |||
== منابع == | |||
* کانون حقوق بشر ایران: لینک | |||
* صدای بازداشتشدگان: لینک | |||
* مانیتورینگ حقوق بشر ایران: لینک | |||
* کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی: لینک | |||
* صدای آمریکا: لینک | |||
* صدای مردم: لینک | |||
* سازمان حقوق بشر ایران: لینک |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۸
وحید بنی عامریان، (متولد ۱۳۷۱، سنقر، استان کرمانشاه) فارغالتحصیل رشته مدیریت از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران است. او به دلیل فعالیتهای سیاسی و انتقادی علیه سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی بارها مورد آزار و بازداشت قرار گرفته است. نخستین بازداشت او در سال ۱۳۹۶ به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی رخ داد و در سال ۱۳۹۷ نیز به دلیل فعالیتهای مشابه دوباره دستگیر شد. پس از آزادی موقت در سال ۱۴۰۱، به منطقه بشاگرد در استان هرمزگان تبعید شد، اما این تبعید مانع ادامه فشارها بر او نشد. آخرین بازداشت وحید در ۲۰ دی ۱۴۰۲ در تهران صورت گرفت و او به اتهامات سنگینی چون «بغی»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران»، و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» در مهر ۱۴۰۳ محاکمه شد. دادگاه در نهایت در آذر ۱۴۰۳ او را به اعدام محکوم کرد. گزارشهای متعدد از منابع معتبر، از جمله کانون حقوق بشر ایران و صدای بازداشتشدگان، حاکی از شکنجههای شدید جسمی و روانی او در بند ۲۰۹ زندان اوین است که شامل ضرب و شتم، محرومیت از خواب، و فشار برای اعتراف اجباری بوده. این وضعیت نگرانیهای گستردهای در میان فعالان حقوق بشر، خانواده، و همکلاسیهای او ایجاد کرده است. سازمان حقوق بشر ایران و دیگر نهادها خواستار لغو فوری حکم اعدام و انجام تحقیقات مستقل درباره اتهامات و شرایط بازداشت او شدهاند. خانوادهاش با برگزاری تجمعات و انتشار بیانیههایی حمایت خود را از او اعلام کردهاند.
زندگی و تحصیلات
وحید بنی عامریان در سال ۱۳۷۱ در شهر سنقر، واقع در استان کرمانشاه، در خانوادهای با پیشینه فعالیت سیاسی به دنیا آمد. پدرش در دهه ۱۳۶۰ به دلیل مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی دستگیر شده بود و این سابقه، تأثیر عمیقی بر شکلگیری دیدگاههای سیاسی وحید گذاشت. او تحصیلات خود را در رشته مدیریت در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با موفقیت به پایان رساند. در دوران دانشجویی، به دلیل حضور فعال در انجمنهای دانشجویی و بحثهای سیاسی، مورد توجه نهادهای امنیتی قرار گرفت. این فعالیتها نشاندهنده تعهد او به مسائل اجتماعی بود. دانشگاه خواجه نصیر، بهعنوان یکی از مراکز علمی معتبر ایران، به او بستری برای توسعه مهارتهای تفکر انتقادی و سازماندهی فراهم کرد که بعدها در مسیر سیاسیاش نقش مهمی ایفا نمود. (کانون حقوق بشر ایران). (صدای بازداشتشدگان).
دستگیریها و شکنجهها
نخستین بازداشت وحید بنی عامریان در سال ۱۳۹۶ به دلیل مشارکت در تظاهرات دانشجویی رخ داد که منجر به بازجوییهای طولانی شد. در سال ۱۳۹۷ نیز به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد و پس از تحمل چند ماه حبس، در اسفند ۱۴۰۱ به منطقه دورافتاده بشاگرد تبعید گردید. (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). آخرین دستگیری او در ۲۰ دی ۱۴۰۲ در تهران انجام شد و او را به بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت نظارت وزارت اطلاعات، منتقل کردند. در این بند، وحید تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت که شامل ضرب و شتم، محرومیت از خواب، و تهدید اعضای خانواده بود تا او را وادار به اعتراف کنند (صدای بازداشتشدگان). این شکنجهها آسیبهای جدی مانند شکستگی دندهها و وخامت وضعیت جسمانی او را به دنبال داشت (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی). شکنجهها تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روانی و جسمی او داشتهاند، که گزارشهای حقوق بشری بر لزوم رسیدگی فوری پزشکی تأکید کردهاند (سازمان حقوق بشر ایران).
تبعید به بشاگرد و شرایط زندگی
در اسفند ۱۴۰۱، وحید به بشاگرد، یکی از مناطق محروم و دورافتاده ایران در استان هرمزگان، تبعید شد. این تبعید بهعنوان بخشی از مجازات او در نظر گرفته شد و شرایط زندگی در این منطقه، با کمبود امکانات بهداشتی، آموزشی، و زیرساختهای ارتباطی، فشارهای روانی و اجتماعی زیادی را بر او تحمیل کرد (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). وحید در این دوره مجبور به زندگی در شرایط سخت و انزوا شد، که این امر بر روحیه و سلامت او تأثیر منفی گذاشت. تبعید به بشاگرد، که از نظر جغرافیایی و اقتصادی محروم است، نشاندهنده تلاش رژیم برای تضعیف اراده و فعالیتهای سیاسی او بود (صدای بازداشتشدگان).
اتهامات و پروسه دادگاهی
وحید به اتهامات سنگینی از جمله «بغی» (قیام مسلحانه علیه نظام)، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» متهم شد. دادگاه او در مهر ۱۴۰۳ بهصورت مخفیانه و بدون حضور وکیل برگزار گردید و اعترافات اجباری که تحت شکنجه گرفته شده بود، بهعنوان مدرک اصلی ارائه شد. در آذر ۱۴۰۳، قاضی حکم اعدام او را صادر کرد (حقوق بشر در ایران). این روند قضایی با نقض آشکار استانداردهای بینالمللی حقوق بشر، از جمله حق دفاع و محاکمه عادلانه، همراه بود (سازمان حقوق بشر ایران). حکم اعدام او سپس در دیوان عالی کشور تأیید شد و اکنون در انتظار اجرا قرار دارد، که این امر موجی از نگرانی و اعتراض را به دنبال داشته است (کانون حقوق بشر ایران).
بلاتکلیفی و بیخبری خانواده
پس از بازداشت در ۲۰ دی ۱۴۰۲، وحید برای مدت طولانی در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی نگه داشته شد و خانوادهاش از وضعیت او بیاطلاع ماندند. در سال ۱۴۰۳، خانواده او بارها به زندان اوین مراجعه کردند تا خبری از او بگیرند، اما مقامات از ارائه اطلاعات دقیق خودداری کردند (صدای مردم). این عدم شفافیت، نگرانیها درباره سلامت و امنیت وحید را تشدید کرد. در تیر ۱۴۰۳، خانوادهاش با تجمع مسالمتآمیز در مقابل زندان اوین، خواستار ملاقات با او و اطلاع از وضعیتش شدند، اما این درخواستها بیپاسخ ماند و حتی با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شد (صدای بازداشتشدگان).
واکنشها و حمایتها
سازمانهای حقوق بشری از جمله کانون حقوق بشر ایران، سازمان حقوق بشر ایران، و عفو بینالملل با انتشار بیانیههای جداگانه، خواستار لغو فوری حکم اعدام وحید شدهاند. آنها استفاده از شکنجه برای گرفتن اعتراف و محاکمه غیرعادلانه را محکوم کرده و از جامعه جهانی خواستهاند برای نجات جان او فشار بیاورند (صدای آمریکا). همکلاسیهای وحید در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز بیانیهای منتشر کردند و با توصیف او بهعنوان دانشجویی متعهد و شجاع، خواستار آزادیاش شدند (صدای بازداشتشدگان). خانواده او با تجمعات مکرر در مقابل زندان اوین، تلاش کردهاند توجه رسانهها و افکار عمومی را به وضعیت وخیم او جلب کنند (صدای مردم). گروههای فعالان سیاسی در ایران و خارج از کشور نیز کمپینهایی برای حمایت از وحید راهاندازی کردهاند، که این حمایتها نشاندهنده نگرانی گسترده جامعه مدنی است (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی).
وضعیت فعلی
وحید بنی عامریان هماکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در انتظار اجرای حکم اعدام به سر میبرد. او از دسترسی به وکیل، ملاقات منظم با خانواده، و مراقبتهای پزشکی محروم است (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی). سازمانهای حقوق بشری گزارش دادهاند که وضعیت سلامتی او به دلیل شکنجههای مداوم و عدم درمان، به شدت وخیم است و نیاز فوری به رسیدگی پزشکی دارد (سازمان حقوق بشر ایران). تلاشهای خانواده، فعالان، و سازمانها برای لغو حکم اعدام او ادامه دارد، اما مقامات قضایی تاکنون هیچ پاسخ روشنی ندادهاند و این موضوع، آینده او را در هالهای از ابهام قرار داده است (کانون حقوق بشر ایران).
منابع
- کانون حقوق بشر ایران: لینک
- صدای بازداشتشدگان: لینک
- مانیتورینگ حقوق بشر ایران: لینک
- کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی: لینک
- صدای آمریکا: لینک
- صدای مردم: لینک
- سازمان حقوق بشر ایران: لینک