۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== آغاز فعالیت ادبی == | == آغاز فعالیت ادبی == | ||
فریدون مشیری حدودا از ۱۵ سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. اولین شعری که مشیری سروده است تحت تاثیر شاهنامهخوانی پدر و انگیزهاش واقعه شهریور ۱۳۲۰ بود: | فریدون مشیری حدودا از ۱۵ سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. اولین شعری که مشیری سروده است تحت تاثیر شاهنامهخوانی پدر و انگیزهاش واقعه شهریور ۱۳۲۰ بود:<blockquote>«چرا رشته ملک از هم گسست</blockquote><blockquote>چرا هر كه آيد ز بيگانگان</blockquote><blockquote>پی قتل ايران ببندد ميان</blockquote><blockquote>چرا جان ايرانيان شد</blockquote><blockquote>چرا بر ندارد كسي تيغ تيز</blockquote><blockquote>برانيد دشمن ز ايران زمين</blockquote><blockquote>دنيا بود حلقه، ايران نگين</blockquote><blockquote>چو از خاتمی اين نگين كم شود</blockquote><blockquote>همه ديدهها پر ز شبنم شود»</blockquote>در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود. | ||
درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آن ها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا چندین سال هیچ اثری چاپ نكند. | |||
قسمتی از شعر گناه دریا:<blockquote>«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم</blockquote><blockquote>اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم</blockquote><blockquote>بر این سرای ماتم و در این دیار رنج</blockquote><blockquote>بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم</blockquote><blockquote>ما را غم خزان و نشاط بهار نیست</blockquote><blockquote>آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»</blockquote>«کوچه» معروفترین شعر فریدون مشیری است که در اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شد. همچنین مجموعهای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر را با عنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمهای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر کرد.<blockquote>«بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم</blockquote><blockquote>همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم</blockquote><blockquote>شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم</blockquote><blockquote>شدم آن عاشق دیوانه كه بودم»</blockquote> | |||
«کوچه» معروفترین شعر فریدون مشیری است که در اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شد. همچنین مجموعهای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر را با عنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمهای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر کرد. | |||
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم | |||
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم | |||
شدم آن عاشق دیوانه كه | |||
== آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == | == آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == |
ویرایش