کاربر:Abbas/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
| sidebox          =  
| sidebox          =  
}}
}}
'''مبارزه''' علم ایجاد تغییر در جامعه است. انسان در طول تاریخ خود همواره برای رسیدن به آزادی و زندگی بهتر مبارزه کرده است. تاریخ انسان از نخستین روزها شاهد مبارزه مستمر انسان‌ها برای نیل به آزادی بوده است. این مبارزه از زمان نظام‌های برده داری تا همین امروز ادامه داشته است.   
'''مبارزه''' علم ایجاد تغییر در جامعه است. انسان در طول تاریخ خود همواره برای رسیدن به آزادی و زندگی بهتر مبارزه کرده است. تاریخ انسان از نخستین روزها شاهد مبارزه مستمر انسان‌ها برای نیل به آزادی بوده است. این مبارزه از زمان نظام‌های برده داری تا کنون ادامه داشته است.   


مبارزات اقوام و ملیت‌های مختلف به اشکال مختلف ادامه داشته و شاهد پیروزی‌ها و شکست‌های متعددی بوده است. امروزه پیچیدگی جوامع انسانی و نظام‌های دیکتاتوری به شکلی درآمده است که ادامه مبارزه نیازمند برخورداری از دانش مبارزه است. در واقع مبارزه یک علم است که باید آن‌را آموخت و دارای قوانین و اصولی است که عدول از آنان مبارزات اجتماعی و سیاسی را دچار شکست می‌کند.   
مبارزات اقوام و ملیت‌های مختلف در طول تاریخ همواره شاهد پیروزی‌ها و شکست‌های متعددی بوده است. امروزه پیچیدگی جوامع انسانی و نظام‌های دیکتاتوری،‌مبارزه را به سطح یک دانش پیشرفته ارتقاء داده است. در واقع مبارزه یک علم است که باید آن‌را آموخت. مبارزه دارای قوانین و اصولی است که عدول از آنان هر جریان اجتماعی و سیاسی را دچار شکست می‌کند.   


این قوانین و اصول برآمده از قانون‌مندی‌های جامعه است و نیروی انقلابی که بر علیه دیکتاتوری مبارزه می‌کند باید این قوانین را کشف کرده و بر طبق آن عمل کند.   
این قوانین و اصول برآمده از قانون‌مندی‌های جامعه است و نیروی انقلابی که بر علیه دیکتاتوری مبارزه می‌کند، باید این قوانین را کشف کرده و بر طبق آن عمل کند.   


تسلط بر قوانین مبارزه مستلزم مطالعه عمیق و علمی تاریخ یک جامعه است که در سایه یک کار حرفه‌ای و شبانه روزی میسر می‌شود. به عبارت دیگر مبارزه نیازمند عناصر حرفه‌ای است که خود را وقف مبارزه کنند و کار و حرفه‌شان مبارزه باشد. پیچیدگی شرایط اجتماعی و سنگینی بار مبارزه انقلابی ایجاب می‌کند که افراد درگیر، مبارزه را به طور حرفه‌ای انتخاب کنند.  در ادامه تجمع افراد حرفه‌ای مبارزه ضرورت ایجاد یک تشکیلات انقلابی را الزام آور می‌کند. زیرا مناسبات درونی افراد حرفه‌ای درگیر در یک مبارزه باید تعریف شود. همچنین مناسبات و روابط آنان با نیروهای دیگر نیز باید تعریف شود. مبارزه حرفه‌ای باید استراتژی مشخص داشته باشد.   
تسلط بر قوانین مبارزه مستلزم مطالعه عمیق و علمی تاریخ یک جامعه است که در سایه یک کار حرفه‌ای و شبانه روزی میسر می‌شود. به عبارت دیگر مبارزه نیازمند عناصر حرفه‌ای است که خود را وقف مبارزه کنند و به صورت حرفه‌ای به مطالعه و تحقیق و سپس عمل بپردازند. پیچیدگی شرایط اجتماعی و سنگینی بار مبارزه انقلابی ایجاب می‌کند که افراد درگیر، مبارزه را به طور حرفه‌ای انتخاب کنند.  در ادامه تجمع افراد حرفه‌ای مبارزه ضرورت ایجاد یک تشکیلات انقلابی را الزام آور می‌کند. زیرا مناسبات درونی افراد حرفه‌ای درگیر در یک مبارزه، باید تعریف شود. همچنین مناسبات و روابط آنان با نیروهای دیگر نیز باید تعریف شود. مبارزه حرفه‌ای باید استراتژی مشخص داشته باشد.   


اشکال مبارزه در دوران‌های مختلف تفاوت دارد. در صورتی که در حکومت دیکتاتوری شکاف وجود داشته باشد  و دیکتاتور نتواند به صورت یک‌دست و بی‌شکاف دست به سرکوب بزند و امکان مبارزه سیاسی و پارلمانی از طریق مراجعه به آراء‌ عمومی وجود داشته باشد راه درست مبارزه تشکیل حزب و پیروزی در انتخابات است. نمونه‌ی این نوع مبارزات در تاریخ ایران مبارزه‌ی [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] در [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] بود.   
اشکال مبارزه در دوران‌های مختلف تفاوت دارد. در صورتی که در حکومت دیکتاتوری شکاف وجود داشته باشد  و دیکتاتور نتواند به صورت یک‌دست و بی‌شکاف دست به سرکوب بزند و امکان مبارزه سیاسی و پارلمانی از طریق مراجعه به آراء‌ عمومی وجود داشته باشد راه درست مبارزه تشکیل حزب و پیروزی در انتخابات است. نمونه‌ی این نوع مبارزات در تاریخ ایران مبارزه‌ی [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] در [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] بود.   


اما زمانی‌که دیکتاتوری حاکمیت خود را یک‌پایه کرد و تمام راه‌های مسالمت را بر روی مردم بست دیگر مبارزه مسالمت آمیز کارساز نخواهد بود و باید به مبارزه قهر آمیز روی آورد که در تاریخ ایران می‌توان به دو نمونه آن در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] و جمهوری اسلامی اشاره کرد. در سال ۴۲ شاه دیکتاتوری خود را یک‌پایه کرد و تمام راه‌های مسالمت را بست و پس از آن بود که سازمان‌های چریکی مسلحانه مانند [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] و  [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی خلق]] به وجود آمدند. در زمان جمهوری اسلامی نیز تا سرفصل ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مبارزه مسالمت آمیز میسر یود اما بعد از آن که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] حاکمیت خود را از عناصر لیبرال تصفیه نمود دیگر امکان مبارزه مسالمت آمیز میسر نبود  و مجاهدین خلق به [[مبارزه مسلحانه]] روی آوردند.  
اما زمانی‌که دیکتاتوری حاکمیت خود را یک‌پایه کرد و تمام راه‌های مسالمت را بر روی مردم بست، دیگر مبارزه مسالمت آمیز کارساز نخواهد بود و باید به مبارزه قهر آمیز روی آورد. در تاریخ ایران می‌توان به دو نمونه آن در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] و جمهوری اسلامی اشاره کرد. در سال ۱۳۴۲ شاه دیکتاتوری خود را یک‌پایه کرد و تمام راه‌های مسالمت را مسدود کرد. پس از آن بود که سازمان‌های چریکی مسلحانه مانند [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] و  [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی خلق]] به وجود آمدند. در زمان جمهوری اسلامی نیز تا سرفصل ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مبارزه مسالمت آمیز میسر یود، اما بعد از آن که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] حاکمیت خود را از عناصر لیبرال تصفیه نمود دیگر امکان مبارزه مسالمت آمیز میسر نبود  و مجاهدین خلق به [[مبارزه مسلحانه]] روی آوردند.  


== علم مبارزه ==
== علم مبارزه ==
در این بحث عنصر پایه‌ای این است که مبارزه قبل از هر چیز یک علم است. دانش تغییر سیاسی و اجتماعی است. باید آن را با قانونمندی‌هایش آموخت والا اظهارنظر کردن بی‌حساب و کتاب، موضع‌گیری دیمی یا عکس العملی راه به جایی نمی‌برد. مانند علم طب، که البته هر کسی می‌تواند در مورد هر بیماری و عارضه‌ای اظهارنظر کند. می‌تواند دارو و درمانی را تجویز کند. اما طبیب عمومی باید پس از دوره ابتدایی و متوسطه، هفت سال پزشکی بخواند. طبیب متخصص بسته به نوع تخصص، چند سال اضافه هم لازم دارد. بعد تازه نوبت تجربه اندوزی عملی است.
در این بحث عنصر پایه‌ای این است که مبارزه قبل از هر چیز یک علم است. دانش تغییر سیاسی و اجتماعی است. باید آن را با قانونمندی‌هایش آموخت و اگر نه اظهارنظر کردن بی‌حساب و کتاب، موضع‌گیری غیرعملی یا عکس العملی راه به جایی نمی‌برد. مانند علم طب، که البته هر کسی می‌تواند در مورد هر بیماری و عارضه‌ای اظهارنظر کند. می‌تواند دارو و درمانی را تجویز کند. اما طبیب عمومی باید پس از دوره ابتدایی و متوسطه، هفت سال پزشکی بخواند. طبیب متخصص بسته به نوع تخصص، چند سال اضافه هم لازم دارد. بعد تازه نوبت تجربه اندوزی عملی است.
[[پرونده:مبارزان مشروطه.JPG|جایگزین=ستارخان و باقرخان همراه با تعدادی از مجاهدان مشروطه درمبارزه مسلحانه با دیکتاتوری قاجار|بندانگشتی|ستارخان و باقرخان همراه با تعدادی از مجاهدان مشروطه درمبارزه مسلحانه با دیکتاتوری قاجار]]
[[پرونده:مبارزان مشروطه.JPG|جایگزین=ستارخان و باقرخان همراه با تعدادی از مجاهدان مشروطه درمبارزه مسلحانه با دیکتاتوری قاجار|بندانگشتی|ستارخان و باقرخان همراه با تعدادی از مجاهدان مشروطه درمبارزه مسلحانه با دیکتاتوری قاجار]]
کسی که پزشکی نخوانده و تخصص لازم را ندارد، چه بسا بیماری را تشخیص ندهد یا تشخیص او سراپا اشتباه باشد. چیزی را بزرگ کند و چیزی را که خطرناک است نادیده بگیرد. در هر قدم در معرض این است که دچار اشتباه شود و تشخیصی بدهد که مشابه او را دیده اما در واقع مشابه نیست و چیز دیگریست. پزشکان متخصص به تشخیص فردی خودشان هم اکتفا نمی‌کنند بلکه در موارد خطرناک شورای پزشکی است که تعیین تکلیف می‌کند.  
کسی که پزشکی نخوانده و تخصص لازم را ندارد، چه بسا بیماری را تشخیص ندهد یا تشخیص او سراپا اشتباه باشد. چیزی را بزرگ کند و چیزی را که خطرناک است نادیده بگیرد. یک پزشک در هر قدم در معرض این است که دچار اشتباه شود و تشخیصی بدهد که مشابه او را دیده اما در واقع مشابه نیست و چیز دیگری است. پزشکان متخصص به تشخیص فردی خودشان هم اکتفا نمی‌کنند بلکه در موارد خطرناک شورای پزشکی است که تعیین تکلیف می‌کند.  


جامعه انسانی بسیار پیچیده‌تر است و تغییر آن نیاز به داشتن تخصص دارد. مبارزه هم مثل علوم پزشکی، نفرات حرفه‌ای و سازمان کار تخصصی خود را می‌خواهد. همانطور که کسی بدون اینکه دانشجوی تخصصی پزشکی باشد نمی‌تواند پزشک متخصص شود. یک مبارز نیز نمی‌تواند بدون اینکه به طور حرفه‌ای مبارزه کند و تمام وقت خود را وقف مبارزه کند در تغییر جامعه شرکت کند.  
جامعه انسانی بسیار پیچیده‌تر از بدن انسان است و تغییر و درمان آن نیاز به داشتن تخصصی ویژه دارد. مبارزه هم مثل علوم پزشکی، افراد حرفه‌ای و سازمان کار تخصصی خود را می‌خواهد. همانطور که کسی بدون اینکه دانشجوی تخصصی پزشکی باشد نمی‌تواند پزشک متخصص شود. یک مبارز نیز نمی‌تواند بدون اینکه به طور حرفه‌ای مبارزه کند و تمام وقت خود را وقف مبارزه کند در تغییر جامعه شرکت کند.  


بنابراین مبارزه سیاسی، یک علم است، افراد حرفه‌ای و سازمان کار حرفه‌ای خودش را می‌خواهد تا به هدف مورد نظردست پیدا کند.  
بنابراین مبارزه سیاسی، یک علم است، افراد حرفه‌ای و سازمان کار حرفه‌ای خودش را می‌خواهد تا به هدف مورد نظردست پیدا کند.  


به عنوان مثال یک جریان یا فرد، فقط می‌خواهد یک مقاله انتقادی بنویسید، یا یک نشریه منتشر کند، یا در انتخاباتی در فضای دموکراتیک شرکت کند. اما وقتی می‌خواهد رژیم ولایت فقیه را سرنگون کند. دراین صورت همه چیز فرق می‌کند از افرادش تا آموزش و آماده‌سازی آن‌ها، از نوع و جنس تشکیلاتش تا مناسبات اعضای این تشکیلات با یکدیگر برای انجام این ماموریت، از شعارها و برنامه‌شان گرفته تا آلترناتیو و استراتژی و تاکتیک‌هایی که ارائه می‌دهند<ref name=":4">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل نهم</ref>
در شرایط کنونی تصور کنیم یک جریان یا فرد، فقط می‌خواهد یک مقاله انتقادی بنویسید، یا یک نشریه‌ای منتشر کند، یا در انتخاباتی در فضای دموکراتیک شرکت کند. اما وقتی همین جریان یا فرد بخواهد رژیم ولایت فقیه را سرنگون کند، همه چیز متفاوت خواهد بود. از افرادی که برای این‌کار نیاز دارد تا آموزش و آماده‌سازی آن‌ها، از نوع و جنس تشکیلات مورد نیاز تا مناسبات اعضای این تشکیلات با یکدیگر برای انجام این ماموریت، از شعارها و برنامه‌شان گرفته تا آلترناتیو و استراتژی و تاکتیک‌هایی که ارائه می‌دهند<ref name=":4">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل نهم</ref>  


در نیمه دوم قرن نوزدهم، مبارزه سوسیال دموکراسی سراسر اروپا را فراگرفته و به سوی انقلاب و ترقی رهنمون شده بود. در آن روزگار مرسوم بود که برای مبارزه عظیم سوسیال دموکراسی دو شکل سیاسی و اقتصادی قائل شوند. اما این انگلس بود که برای مبارزه با اپورتونیسم و انحراف، «مبارزه تئوریک» را هم در ردیف مبارزه سیاسی و اقتصادی زحمتکشان و سرکوب شدگان قرار داد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم، مبارزه سوسیال دموکراسی سراسر اروپا را فراگرفته و به سوی انقلاب و ترقی رهنمون شده بود. در آن روزگار مرسوم بود که برای مبارزه عظیم سوسیال دموکراسی دو شکل سیاسی و اقتصادی قائل شوند. اما این انگلس بود که برای مبارزه با اپورتونیسم و انحراف، «مبارزه تئوریک» را هم در ردیف مبارزه سیاسی و اقتصادی زحمتکشان و سرکوب شدگان قرار داد.


=== شناخت تاریخ ===
=== شناخت تاریخ ===
[[پرونده:دکتر مصدق در صحن مجلس شورای ملی.JPG|جایگزین=دکتر مصدق در مجلس شورای ملی و مبارزه پارلمانتاریستی با حکومت پهلوی|بندانگشتی|دکتر مصدق در مجلس شورای ملی و مبارزه پارلمانتاریستی با حکومت پهلوی]]
[[پرونده:دکتر مصدق در صحن مجلس شورای ملی.JPG|جایگزین=دکتر مصدق در مجلس شورای ملی و مبارزه پارلمانتاریستی با حکومت پهلوی|بندانگشتی|دکتر مصدق در مجلس شورای ملی و مبارزه پارلمانتاریستی در حکومت پهلوی]]
افرادی که می‌خواهند یک  جامعه را تغییر بدهند باید تاریخ آن‌را بشناسند. شناخت تاریخ یک جامعه صرفا یک اطلاع معمولی نیست. هر فردی ممکن است بنا به علاقه‌ای که به میهن خود دارد یا علاقه شخصی تاریخ را مطالعه کند. اما کسی که ‌می‌خواهد جامعه را تغییر دهد باید قوانین آن جامعه را بداند، بنابراین مستلزم مطالعه عمیق‌تر و علمی تاریخ است و باید تخصص و دانش مطالعه تاریخ را پیدا کند.  
افرادی که می‌خواهند یک  جامعه را تغییر دهند باید تاریخ آن‌را بشناسند. شناخت تاریخ یک جامعه صرفا یک اطلاع معمولی نیست. هر فرد ممکن است بنا به علاقه‌ای که به میهن خود دارد یا براساس علاقه شخصی، تاریخ را مطالعه کند. اما کسی که ‌می‌خواهد جامعه را تغییر دهد باید قوانین آن جامعه را بداند، بنابراین مستلزم مطالعه عمیق‌تر و علمی تاریخ است و باید تخصص و دانش مطالعه تاریخ را پیدا کند.  


در طی مطالعه‌ی تاریخ باید مشخص شود که چه دستاوردی برای نیروی مبارز دارد. اقشار مختلف و موقعیت طبقاتی جامعه را باید شناخت. اقوام مختلف و تاریخ هرکدام را که به ویژه در ایران کثرت بسیاری نیز دارند باید شناخت. به لحاظ سیاسی باید مطالعه کرد که یک کشور چه فراز و نشیب‌هایی داشته است. چه شکست‌ها و پیروزی‌هایی داشته است. به لحاظ اقتصادی باید اقتصاد جامعه را شناخت که اقتصاد آن بر چه پایه‌هایی استوار است. منبع در‌آمد کشور چیست و به لحاظ اقتصادی یک جامعه در چه نقطه‌ای قرار دارد.
در طی مطالعه‌ی تاریخ باید مشخص شود که چه دستاوردی برای نیروی مبارز دارد و نتایج این مطالعات جمع‌بندی و آنالیز شود. اقشار مختلف و موقعیت طبقاتی جامعه را باید شناخت. اقوام مختلف و تاریخ هرکدام را که به ویژه در ایران کثرت بسیاری نیز دارند باید شناخت. به لحاظ سیاسی باید مطالعه کرد که یک کشور چه فراز و نشیب‌هایی داشته است. چه شکست‌ها و پیروزی‌هایی داشته است. به لحاظ اقتصادی باید تشخیص داد که بر چه پایه‌هایی استوار است. منبع در‌آمد کشور چیست و به لحاظ اقتصادی یک جامعه در چه نقطه‌ای قرار دارد.


به عنوان مثال در مقایسه اقتصاد اروپا و ایران می‌توان دید که در جامعه آزاد اروپا با اقتصاد باز و آزاد روش پیگیری خواسته‌ها و مطالبات با ایران که اقتصادی بسته دارد فرق دارد. در ایران در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] یک طور باید مبارزه کرد زیرا رژيم شاه یک رژيم سرمایه‌داری وابسته بود. اما [[رژیم ولایت فقیه]] وابسته نیست. خود را نماینده خدا می‌داند و یک استبداد مذهبی را بر تمام کشور مستولی کرده است. [[رژیم ولایت فقیه]] زیر پرده دین و با حربه‌ی مخالفت با خدا تمامی مخالفان را قلع و قمع می‌کند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در سال ۶۷ سی هزار زندانی را [[قتل عام ۶۷|قتل عام]] کرد اما رژيم شاه این دست باز را در جنایت نداشت زیرا وابسته به دنیای سرمایه داری بود وحقوق بشری که در دنیای سرمایه داری در جریان است جلوی اورا می‌گرفت.
به عنوان مثال در مقایسه اقتصاد اروپا و ایران می‌توان دید که در جامعه آزاد اروپا با اقتصاد باز و آزاد روش پیگیری خواسته‌ها و مطالبات با ایران که اقتصادی بسته دارد فرق دارد. در ایران در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] یک طور باید مبارزه کرد زیرا رژيم شاه یک رژيم سرمایه‌داری وابسته بود. اما [[رژیم ولایت فقیه]] وابسته نیست. خود را نماینده خدا می‌داند و یک استبداد مذهبی را بر تمام کشور مستولی کرده است. [[رژیم ولایت فقیه]] زیر پرده دین و با حربه‌ی مخالفت با خدا تمامی مخالفان را قلع و قمع می‌کند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در سال ۶۷ سی هزار زندانی را [[قتل عام ۶۷|قتل عام]] کرد اما رژيم شاه این دست باز را در جنایت نداشت زیرا وابسته به دنیای سرمایه داری بود وحقوق بشری که در دنیای سرمایه داری در جریان است جلوی اورا می‌گرفت.