کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(جایگزینی صفحه با 'وسط|بندانگشتی|991x991px')
برچسب: جایگزین شد
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]'''بابک علیپور'''، متولد سال ۱۳۶۳ در شهر رشت، استان گیلان، یکی از برجسته‌ترین فعالان مدنی و سیاسی ایران است که به دلیل فعالیت‌هایش در دفاع از حقوق بشر و اعتراض به سیاست‌های سرکوبگرانه دولت جمهوری اسلامی، با حکم اعدام مواجه شده است. او در خانواده‌ای با پیشینه سیاسی و مبارزاتی بزرگ شده و از جوانی به مسائل اجتماعی و عدالت‌خواهی علاقه‌مند بود، که این مسیر او را به فعالیت‌های گسترده‌ای در سازمان‌دهی تجمعات و حمایت از حقوق اقشار محروم سوق داد. علیپور در سال‌های ۱۳۹۷، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به دلیل مشارکت فعال در اعتراضات خیابانی و تلاش برای سازمان‌دهی گروه‌های مدنی دستگیر شد و هم‌اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت شرایطی غیرانسانی و با محرومیت از حقوق اولیه، در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برد. اتهامات او شامل «بغی» (قیام مسلحانه علیه نظام)، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» است که بر اساس گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری مانند ''هرانا'' و ''کانون حقوق بشر ایران''، این اتهامات بر پایه اعترافات اجباری تحت شکنجه و بدون رعایت اصول محاکمه عادلانه به او نسبت داده شده‌اند.
 
فرآیند دادگاهی او در سال ۱۴۰۳ به‌صورت مخفیانه و بدون حضور وکیل برگزار شد و دیوان عالی کشور نیز حکم اعدام را تأیید کرد، که این امر واکنش‌های گسترده‌ای را در پی داشت. خانواده‌اش پس از بیش از سه ماه بلاتکلیفی و بی‌خبری، با برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل زندان اوین، تلاش کردند صدای بابک را به گوش جهانیان برسانند، اما این اقدامات با سرکوب شدید مواجه شد. سازمان‌های حقوق بشری مانند ''کانون حقوق بشر ایران''، ''هرانا'' و رسانه‌هایی چون ''دویچه‌وله'' و ''ایران اینترنشنال'' این حکم را محکوم کرده و خواستار لغو فوری آن شده‌اند. فعالان خارج از کشور نیز با تظاهرات در شهرهای بزرگ، از جمله لندن و پاریس، و کمپین‌های آنلاین، فشار بر دولت ایران را افزایش داده‌اند. وضعیت فعلی بابک بسیار وخیم گزارش شده؛ او از مراقبت‌های پزشکی محروم است و آسیب‌های جسمی ناشی از شکنجه، از جمله مشکلات تنفسی و شکستگی استخوان‌ها، زندگی‌اش را در خطر جدی قرار داده است. این مقاله با تکیه بر منابع معتبر، زندگی، دستگیری‌ها، شکنجه‌ها، اتهامات، بلاتکلیفی، واکنش‌ها و وضعیت کنونی او را به‌صورت جامع بررسی می‌کند.
 
'''منابع:''' ''هرانا''، ''کانون حقوق بشر ایران''، ''دویچه‌وله''، ''ایران اینترنشنال''
 
== زندگی اولیه و تحصیلات ==
بابک علیپور در سال ۱۳۶۳ در شهر ساحلی و سرسبز رشت، مرکز استان گیلان، به دنیا آمد. خانواده او از نظر سیاسی پیشینه‌ای غنی داشتند؛ پدرش در دهه ۱۳۶۰ به دلیل مخالفت با سیاست‌های رژیم وقت دستگیر و برای مدتی زندانی شده بود و مادرش نیز از حامیان حقوق زنان و فعالان اجتماعی محلی بود. این فضای خانوادگی، از همان کودکی بابک را با مفاهیمی چون عدالت، آزادی و مبارزه با ظلم آشنا کرد. او در دوران کودکی اغلب شاهد بحث‌های داغ سیاسی در خانه بود و از سنین پایین کتاب‌هایی درباره تاریخ مبارزات مردمی و حقوق بشر مطالعه می‌کرد. این علاقه‌مندی در دوران نوجوانی او عمیق‌تر شد و او را به سمت فعالیت‌های اجتماعی سوق داد.
 
پس از اتمام تحصیلات متوسطه با نمرات عالی، بابک وارد دانشگاه گیلان شد و در رشته مهندسی برق تحصیل کرد. دانشگاه گیلان، که یکی از مراکز مهم آموزشی در شمال ایران است، به دلیل سابقه طولانی در فعالیت‌های دانشجویی و سیاسی شناخته شده بود. بابک در این محیط به سرعت به انجمن‌های دانشجویی پیوست و در جلسات بحث و گفتگو درباره مسائل روز کشور، از جمله سرکوب آزادی بیان و مشکلات اقتصادی، مشارکت فعال داشت. او همچنین در سازمان‌دهی چندین تجمع دانشجویی نقش داشت که اغلب با هدف اعتراض به سیاست‌های دولت برگزار می‌شدند. این فعالیت‌ها، اگرچه در ابتدا مسالمت‌آمیز بودند، توجه نهادهای امنیتی را به او جلب کردند و نام او به‌عنوان یک دانشجوی فعال و منتقد در لیست‌های نظارتی ثبت شد. بابک در سال‌های پایانی تحصیلش، پایان‌نامه‌ای درباره بهینه‌سازی سیستم‌های برقی ارائه داد که نشان‌دهنده استعداد بالای او در زمینه فنی بود، اما علاقه اصلی او همچنان به مسائل اجتماعی و سیاسی معطوف باقی ماند.
 
'''منابع:''' ''کانون حقوق بشر ایران''، ''بالاترین''
 
== دستگیری‌ها و شکنجه‌ها ==
مسیر زندگی بابک علیپور با دستگیری‌های متعدد و فشارهای شدید امنیتی گره خورده است. اولین دستگیری او در سال ۱۳۹۷ رخ داد، زمانی که در جریان اعتراضات سراسری علیه سیاست‌های اقتصادی دولت و افزایش قیمت‌ها، به خیابان‌های رشت آمد و در کنار دیگر معترضان شعارهایی در دفاع از حقوق مردم سر داد. این تجمعات با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجه شد و بابک پس از دستگیری به بازداشتگاهی در رشت منتقل شد. در آنجا، او برای چندین هفته تحت بازجویی‌های طولانی و فشارهای روانی قرار گرفت. مأموران امنیتی با تهدید خانواده او و محرومیت از خواب، سعی داشتند او را وادار به امضای اعتراف‌نامه‌ای کنند که فعالیت‌هایش را «اقدام علیه امنیت ملی» جلوه دهد. با این حال، او پس از چند ماه با قید وثیقه آزاد شد، اما این تجربه او را مصمم‌تر کرد تا به فعالیت‌هایش ادامه دهد.
 
دومین دستگیری بابک در سال ۱۴۰۲ اتفاق افتاد، زمانی که موج جدیدی از اعتراضات در ایران به دلیل سرکوب معترضان و وضعیت وخیم اقتصادی شکل گرفت. او که این بار در سازمان‌دهی گروه‌های کوچک محلی نقش داشت، بار دیگر به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد و به زندان رشت منتقل گردید. در این دوره، شرایط زندان به مراتب سخت‌تر بود؛ او در سلولی تنگ و بدون نور کافی نگه داشته شد و از ملاقات با خانواده‌اش محروم ماند. گزارش‌هایی از ضرب و شتم او با شلاق و باتوم نیز در این زمان منتشر شد که نگرانی‌هایی درباره سلامت جسمانی‌اش به وجود آورد.
 
آخرین و شدیدترین دستگیری او در سال ۱۴۰۳ در تهران رخ داد. بابک که برای دیدار با فعالان دیگر به پایتخت سفر کرده بود، توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین، یکی از بدنام‌ترین بخش‌های این زندان که تحت نظارت مستقیم وزارت اطلاعات است، منتقل گردید. در این بند، او با شکنجه‌های جسمی و روانی وحشتناکی روبه‌رو شد. ضرب و شتم با کابل و باتوم، محرومیت از خواب برای روزها، و تهدید به آزار خانواده‌اش تنها بخشی از این فشارها بود. گزارش‌های تأییدشده نشان می‌دهد که او دچار شکستگی در دنده‌ها و مشکلات تنفسی شده است. همچنین، مأموران با پخش صداهای ضبط‌شده از فریادهای ساختگی که به خانواده‌اش نسبت داده می‌شد، سعی داشتند او را به اعتراف اجباری وادار کنند. این شکنجه‌ها به حدی شدید بود که سازمان‌های حقوق بشری خواستار مداخله فوری پزشکی شدند، اما مقامات زندان تاکنون هیچ اقدامی نکرده‌اند.
 
'''منابع:''' ''ایران وایر''، ''هرانا''، ''صدای بازداشت‌شدگان''، ''ایران اینترنشنال''، ''دویچه‌وله''، ''صدای آمریکا''
 
== اتهامات و پروسه دادگاهی ==
اتهامات وارده به بابک علیپور شامل موارد سنگینی چون «بغی» (قیام مسلحانه علیه نظام)، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» است. این اتهامات در دادگاهی که در سال ۱۴۰۳ برگزار شد، به او تفهیم گردید. اما این دادگاه، که به‌صورت کاملاً مخفیانه و بدون حضور وکیل برگزار شد، با نقض آشکار استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر همراه بود. بابک از حق داشتن وکیل انتخابی محروم شد و هیچ مدرک مستقل و معتبری برای اثبات اتهامات ارائه نشد. تنها شواهد مورد استناد قاضی، اعترافاتی بود که تحت شکنجه‌های شدید از او گرفته شده بود. این اعترافات اجباری، که در شرایط غیرانسانی ضبط شده بودند، به‌عنوان مدرک اصلی در پرونده او استفاده شد.
 
دادگاه تنها در چند جلسه کوتاه برگزار شد و خانواده بابک حتی از زمان دقیق آن مطلع نشدند. پس از صدور حکم اعدام، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد و این نهاد نیز بدون بررسی دقیق و با تأیید حکم، روند قضایی را به پایان رساند. سازمان‌های حقوق بشری این پروسه را «نمایش قضایی» توصیف کرده‌اند و تأکید دارند که هیچ‌یک از اصول اولیه محاکمه عادلانه، از جمله حق دفاع، شفافیت و دسترسی به مدارک اتهام، رعایت نشده است.
 
'''منابع:''' ''کانون حقوق بشر ایران''، ''دویچه‌وله''، ''هرانا''، ''همبستگی ملی''
 
== بلاتکلیفی و بی‌خبری خانواده ==
پس از دستگیری در سال ۱۴۰۳، بابک برای بیش از سه ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین در وضعیت بلاتکلیفی کامل نگه داشته شد. در این مدت، خانواده‌اش هیچ اطلاعی از وضعیت او نداشتند و بارها با مراجعه به زندان اوین و دیگر نهادهای قضایی، خواستار ملاقات یا حداقل دریافت خبری از او شدند. اما مقامات زندان و وزارت اطلاعات از ارائه هرگونه اطلاعات خودداری کردند و حتی در مواردی خانواده را تهدید به بازداشت کردند. این بی‌خبری فشار روانی عظیمی بر مادر و خواهر بابک وارد کرد که هر دو از فعالان محلی در رشت بودند.
 
در بهار ۱۴۰۳، خانواده تصمیم گرفتند دست به اقدامی جسورانه بزنند و با برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل زندان اوین، صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این تجمعات با حضور ده‌ها نفر از حامیان و فعالان حقوق بشر برگزار شد و شعارهایی مانند «بابک را آزاد کنید» و «اعدام را متوقف کنید» در آن سر داده شد. اما نیروهای امنیتی به سرعت وارد عمل شدند و با استفاده از گاز اشک‌آور و باتوم، معترضان را متفرق کردند. چندین نفر از جمله یکی از بستگان نزدیک بابک به‌طور موقت بازداشت شدند و پس از چند روز با قید وثیقه آزاد شدند. این سرکوب، خانواده را وادار کرد تا از فعالان حقوق بشر و رسانه‌های خارج از کشور کمک بخواهند تا وضعیت بابک را به اطلاع جهانیان برسانند.
 
'''منابع:''' ''ایران وایر''، ''صدای بازداشت‌شدگان''، ''زنان نیروی تغییر''، ''هرانا''، ''بالاترین''
 
== واکنش‌ها و تلاش‌های بین‌المللی ==
حکم اعدام بابک علیپور موجی از واکنش‌های جهانی را به دنبال داشت. ''کانون حقوق بشر ایران'' با انتشار گزارشی مفصل، جزئیات دستگیری‌ها و شکنجه‌های او را مستند کرد و از سازمان ملل متحد خواست تا با اعمال فشار دیپلماتیک، مانع اجرای این حکم شود. ''دویچه‌وله'' نیز در گزارشی، این حکم را نقض حقوق بشر خواند و از جامعه جهانی خواست تا وارد عمل شود. ''ایران اینترنشنال'' گزارش داد که این حکم با اعتراض گسترده فعالان روبه‌رو شده است.
 
فعالان ایرانی در خارج از کشور نیز بیکار نماندند و با برگزاری تظاهرات در شهرهایی مانند لندن، پاریس و نیویورک، توجه رسانه‌های بین‌المللی را به این موضوع جلب کردند. ''صدای بازداشت‌شدگان'' گزارش داد که در یکی از این تظاهرات، بیش از ۵۰۰ نفر شرکت کردند و خواستار آزادی فوری بابک شدند. ''سازمان مجاهدین خلق'' نیز کمپینی جهانی راه‌اندازی کرد و با ارسال نامه‌هایی به مقامات سازمان ملل، از آن‌ها خواست تا با وضع تحریم‌های هدفمند علیه مقامات قضایی ایران، فشار را بر رژیم افزایش دهند. ''صدای آمریکا'' اعلام کرد که این کمپین‌ها با حمایت برخی سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی همراه شده است. رسانه‌هایی مانند ''ایران وایر'' نیز با انتشار مصاحبه‌هایی با خانواده بابک، ابعاد انسانی این پرونده را برجسته کردند. ''مانیتورینگ حقوق بشر ایران'' نیز در گزارشی، وضعیت کلی زندانیان سیاسی محکوم به اعدام را بررسی کرد و بابک را یکی از نمونه‌های بارز این وضعیت دانست.
 
'''منابع:''' ''کانون حقوق بشر ایران''، ''دویچه‌وله''، ''صدای بازداشت‌شدگان''، ''سازمان مجاهدین خلق''، ''ایران اینترنشنال''، ''صدای آمریکا''، ''ایران وایر''، ''مانیتورینگ حقوق بشر ایران''
 
== وضعیت فعلی ==
بابک علیپور هم‌اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین در شرایطی بسیار دشوار به سر می‌برد. او از دسترسی به وکیل، ملاقات با خانواده و حتی مراقبت‌های پزشکی اولیه محروم است. گزارش‌های اخیر از ''هرانا'' نشان می‌دهد که وضعیت جسمانی او به دلیل شکنجه‌های مداوم و عدم رسیدگی پزشکی به شدت وخیم شده است و او با مشکلات تنفسی شدید و شکستگی‌های درمان‌نشده دست به گریبان است. ''ایران وایر'' گزارش داد که او به دلیل وخامت حالش چندین بار به سلول انفرادی منتقل شده، اما هیچ درمان جدی دریافت نکرده است. خانواده‌اش نگرانند که او در معرض خطر مرگ قرار داشته باشد. تلاش‌های خانواده و سازمان‌های حقوق بشری برای لغو حکم اعدام همچنان ادامه دارد. آن‌ها با ارسال نامه‌هایی به نهادهای بین‌المللی و برگزاری کمپین‌های آنلاین، سعی دارند فشار را بر مقامات ایران افزایش دهند، اما تاکنون هیچ پاسخ روشنی از سوی قوه قضاییه یا دولت ایران دریافت نشده است و این سکوت، نگرانی‌ها را بیش از پیش افزایش داده است. ''ایران آزادی'' نیز به نقل از فعالان، از احتمال انتقال او به زندان قزل‌حصار به‌عنوان یک تهدید جدید خبر داده است.
 
'''منابع:''' ''هرانا''، ''ایران وایر''، ''بالاترین''، ''ایران آزادی''
 
== منابع ==
 
* '''کانون حقوق بشر ایران''': لینک
* '''صدای بازداشت‌شدگان''': لینک
* '''هرانا''': لینک
* '''بالاترین''': لینک
* '''دویچه‌وله''': لینک
* '''ایران اینترنشنال''': لینک
* '''صدای آمریکا''': لینک
* '''سازمان مجاهدین خلق''': لینک
* '''ایران وایر''': لینک
* '''زنان نیروی تغییر''': لینک
* '''مانیتورینگ حقوق بشر ایران''': لینک
* '''همبستگی ملی''': لینک
* '''ایران آزادی''': لینک
۸٬۸۲۸

ویرایش