شکرالله پاکنژاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶۴: خط ۶۴:
واضعین قانون اساسی برای این که درتفسیرات سیاسی، دولت‌ها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاه‌های دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کرده‌ است. برای من و همه مردم آزادی‌خواه ایران و جهان که می‌دانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء تعبیر می‌شود روشن است که اصولاً حکومت ایران معتقد است که درایران هیچ‌کس به اتهام سیاسی نه بازداشت می‌شود و نه محاکمه می‌گردد. من و صدها جوان دیگر نظیر کسانی که دراین جلسه درردیف متهمین نشسته‌اند و مسلماً از نظر آزادی‌خواهان جهان باعث افتخار ملت ما هستند، به نظراین دستگاه‌ها جانیانی هستیم که به مجازات‌های جنائی محکوم می‌شویم.  
واضعین قانون اساسی برای این که درتفسیرات سیاسی، دولت‌ها نتوانند روی اقدامات غیرقانونی خود سرپوش گذاشته و روشنفکران را بدون اطلاع مردم دسته دسته بدون سروصدا در دادگاه‌های دربسته محاکمه و محکوم نمایند، درقانون اساسی و متمم آن تأکید خاص کرده‌ است. برای من و همه مردم آزادی‌خواه ایران و جهان که می‌دانند چگونه قانون اساسی درصورت لزوم سوء تعبیر می‌شود روشن است که اصولاً حکومت ایران معتقد است که درایران هیچ‌کس به اتهام سیاسی نه بازداشت می‌شود و نه محاکمه می‌گردد. من و صدها جوان دیگر نظیر کسانی که دراین جلسه درردیف متهمین نشسته‌اند و مسلماً از نظر آزادی‌خواهان جهان باعث افتخار ملت ما هستند، به نظراین دستگاه‌ها جانیانی هستیم که به مجازات‌های جنائی محکوم می‌شویم.  


این همه ظلم و ستم، این همه شکنجه و آزارها که درمورد تمام افراد این پرونده انجام شده، از صحه گذاشتن بصلاحیت محاکم نظامی برای رسیدگی باتهامات سیاسی یا اتهامات مربوط به طرز تفکر و اندیشه انسانی سرچشمه می‌گیرد. من اعلام می‌کنم که اگر تقصیری متوجه من باشد آن تقصیر سیاسی است و باید محاکمه با حضور هیات منصفه صورت بگیرد؛ ولی محاکم نظامی اساساً معتقدند که دراین مملکت هیچ‌کس به اتهام سیاسی دستگیر و محاکمه نمی‌شود. باید بگویم که قانون مجازات مقدمین علیه امنیت و استقلال مملکت که مورد استفاده مراجع نظامی است در ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ یعنی ۳۹ سال قبل تصویب شده‌ است.  
این همه ظلم و ستم، این همه شکنجه و آزارها که درمورد تمام افراد این پرونده انجام شده، از صحه گذاشتن به‌صلاحیت محاکم نظامی برای رسیدگی باتهامات سیاسی یا اتهامات مربوط به طرز تفکر و اندیشه انسانی سرچشمه می‌گیرد. من اعلام می‌کنم که اگر تقصیری متوجه من باشد آن تقصیر سیاسی است و باید محاکمه با حضور هیات منصفه صورت بگیرد؛ ولی محاکم نظامی اساساً معتقدند که دراین مملکت هیچ‌کس به اتهام سیاسی دستگیر و محاکمه نمی‌شود. باید بگویم که قانون مجازات مقدمین علیه امنیت و استقلال مملکت که مورد استفاده مراجع نظامی است در ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ یعنی ۳۹ سال قبل تصویب شده‌ است.  


اولین دسته کمونیست‌های ایران درسال ۱۳۱۶ مشهور به گروه ۵۳ نفربه موجب همین قانون مقدمین برضد امنیت کشور مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ محاکمه و محکوم شدند، ولی نه درمحکمه نظامی بلکه در محکمه جنائی عدلیه. حالا از آن تاریخ ۳۳ سال می‌گذرد و ما را به همان اتهام و بر طبق همان قانون به محاکمه کشانده‌اند ولی در زیر برق سرنیزه مأمورین نظامی در دادگاه نظامی- این است نتیجه و مفهوم پیشرفت مملکت درظرف ۳۳ سال در صیانت حقوق انسانی- دنیا باید بداند که ما در چه شرائط وحشتناکی زندگی می‌کنیم که قوه قضائیه مملکت زیر سر نیزه خرد شده‌ است و همه زندگی مردم بوسیله ارتش و قوه مسلح حل و فصل می‌شود و جز دعاوی مربوط به سفته و تعدیل مال‌الاجاره و اتهامات مربوط به کلاه‌برداری و چک بلامحل، عدلیه به کاری اشتغال ندارد. مایه اصلی مشروطیت عدالت است و مردم فکر کردند که با استقرار مشروطیت و با تفکیک قوای سه‌گانه: مقننه، قضائیه، و مجریه از سیستم حکومت که همیشه «جلاد» ازعناصر اولیه آن بود رهائی خواهند یافت و دیگرهیچ خونخواری نخواهد توانست با اراده شخصی دستور مجازات متهمی را صادر کند. اکنون محاکمه این جانبان دراین جا به معنی پایمال کردن قوه قضائیه و برهم زدن اصل تفکیک قوای ثلاثه است و این اقدامات مجازات دارد. درست است که شما پوزخند خواهید زد که چه کسی جرات مجازات ما را دارد؟ درست است که شما پیش خود خواهید گفت: «این، حکومت است که خودش می‌خواهد چنین بکنیم.» اما وظیفه من گفتن حقایق است تا مردم دنیا بدانند درایران که این همه صحبت ازحقوق بشر و قانون می‌شود چه می‌گذرد…
اولین دسته کمونیست‌های ایران درسال ۱۳۱۶ مشهور به گروه ۵۳ نفربه موجب همین قانون مقدمین برضد امنیت کشور مصوب ۲۲ خرداد ۱۳۱۰ محاکمه و محکوم شدند، ولی نه درمحکمه نظامی بلکه در محکمه جنائی عدلیه. حالا از آن تاریخ ۳۳ سال می‌گذرد و ما را به همان اتهام و بر طبق همان قانون به محاکمه کشانده‌اند ولی در زیر برق سرنیزه مأمورین نظامی در دادگاه نظامی- این است نتیجه و مفهوم پیشرفت مملکت درظرف ۳۳ سال در صیانت حقوق انسانی- دنیا باید بداند که ما در چه شرائط وحشتناکی زندگی می‌کنیم که قوه قضائیه مملکت زیر سر نیزه خرد شده‌ است و همه زندگی مردم بوسیله ارتش و قوه مسلح حل و فصل می‌شود و جز دعاوی مربوط به سفته و تعدیل مال‌الاجاره و اتهامات مربوط به کلاه‌برداری و چک بلامحل، عدلیه به کاری اشتغال ندارد. مایه اصلی مشروطیت عدالت است و مردم فکر کردند که با استقرار مشروطیت و با تفکیک قوای سه‌گانه: مقننه، قضائیه، و مجریه از سیستم حکومت که همیشه «جلاد» ازعناصر اولیه آن بود رهائی خواهند یافت و دیگرهیچ خونخواری نخواهد توانست با اراده شخصی دستور مجازات متهمی را صادر کند. اکنون محاکمه این جانبان دراین جا به معنی پایمال کردن قوه قضائیه و برهم زدن اصل تفکیک قوای ثلاثه است و این اقدامات مجازات دارد. درست است که شما پوزخند خواهید زد که چه کسی جرات مجازات ما را دارد؟ درست است که شما پیش خود خواهید گفت: «این، حکومت است که خودش می‌خواهد چنین بکنیم.» اما وظیفه من گفتن حقایق است تا مردم دنیا بدانند درایران که این همه صحبت ازحقوق بشر و قانون می‌شود چه می‌گذرد…
خط ۷۹: خط ۷۹:
ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورتر از آن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث‌خوار استعمار و بالاخره [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد]] که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیین‌کننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعمار بر دست و پای ملت ما هر روز بیشتر و بیشتر پیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود در پیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییر نام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیر آن، روزبه روز میهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتر به غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظر امپریالیست‌ها هنوز کافی نبود. مصلحت آنان حکم می‌کرد که از نظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظر اقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" />                                                                                                                                                                                                                                                                                             
ماجراهای نفتی دوره بیست ساله و سایرامتیازات استعماری آن دوره مشهورتر از آن است که احتیاجی به تشریح داشته باشد. افتضاح سوم شهریور ۱۳۲۰ نیزبه همین ترتیب، کوشش نیروهای مترقی دردهه ۱۳۲۰–۳۰ و مبارزات ضد استعماری مردم ایران منجربه تشکیل حکومت ملی دکترمصدق شد. مبارزات ملت ما در دوره حکومت دکترمصدق با استعمارانگلستان و مانورهای امپریالیسم آمریکا به عنوان میراث‌خوار استعمار و بالاخره [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد]] که به کمک دلارهای آمریکائی و سیاستمداران انگلیسی و دست نشاندگان ایرانی آنان انجام گرفت راه را برای ورود آمریکا به صحنه سیاست ایران به عنوان یک عامل تعیین‌کننده بازکرد. بعد از۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنجیرهای گران استعمار بر دست و پای ملت ما هر روز بیشتر و بیشتر پیچیده شد. قراردادهای نفت با کنسرسیوم، ورود در پیمان استعماری بغداد که بعد به سنتو تغییر نام داد، قراردادهای اقتصادی و سیاسی و استعماری متعدد با آمریکا و انگلستان، کاپیتولاسیون جدید و قراردادهائی نظیر آن، روزبه روز میهن ما را درجهت وابستگی هر چه بیشتر به غرب به خصوص به آمریکا پیش برد؛ ولی ازنظر امپریالیست‌ها هنوز کافی نبود. مصلحت آنان حکم می‌کرد که از نظرسیاسی ایران به یک قبرستان و با به اصطلاح خودشان به یک «جزیره آرامش» تبدیل شده و ازنظر اقتصادی وابستگی آن به حد کافی رسیده و خطرگسستن زنجیرهای استعمار برای مدتی طولانی ازبین برود.<ref name=":1" />                                                                                                                                                                                                                                                                                             


ما برای مبارزه با پلیدترین پدیده تاریخ بشری یعنی امپریالیسم آمریکا و سگ زنجیری آن اسرائیل، به فلسطین می‌رفتیم و من شخصاً می‌پذیرم که هدفم کسب تجربه بود تا در زمان مقتضی "با آمادگی کامل رزمی» که ساواک درگزارش عملی خود به دادرسی ارتش این همه درمورد آن تأکید کرده‌ است به ایران برگردم… ساواک ما را به جرم عملی که خود احتمال می‌دهد ممکن بوده درچند سال بعد درایران صورت بگیرد محاکمه می‌کند و در واقع ما به جرم داشتن فکر و عقیده محاکمه می‌شویم و این محاکمه هم طبق اعلامیه حقوق بشر و هم طبق قانون اساسی ایران عملی است غیرقانونی.
ما برای مبارزه با پلیدترین پدیده تاریخ بشری یعنی امپریالیسم آمریکا و سگ زنجیری آن اسرائیل، به فلسطین می‌رفتیم و من شخصاً می‌پذیرم که هدفم کسب تجربه بود تا در زمان مقتضی «با آمادگی کامل رزمی» که ساواک درگزارش عملی خود به دادرسی ارتش این همه درمورد آن تأکید کرده‌ است به ایران برگردم… ساواک ما را به جرم عملی که خود احتمال می‌دهد ممکن بوده درچند سال بعد درایران صورت بگیرد محاکمه می‌کند و در واقع ما به جرم داشتن فکر و عقیده محاکمه می‌شویم و این محاکمه هم طبق اعلامیه حقوق بشر و هم طبق قانون اساسی ایران عملی است غیرقانونی.


آزادی، این کلمه زیبا و دوست داشتنی را هیچ‌کس نمی‌تواند فراموش کند، آزادی انسان ازقید گرسنگی، جهل، دغدغه، هراس، بی‌عدالتی، زور و استبداد.
آزادی، این کلمه زیبا و دوست داشتنی را هیچ‌کس نمی‌تواند فراموش کند، آزادی انسان ازقید گرسنگی، جهل، دغدغه، هراس، بی‌عدالتی، زور و استبداد.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
چه به تصدیق رئیس بهداری زندان قصرامیدی به ادامه حیات او وجود ندارد. آقای رئیس دادگاه آقایان قضات انجام چنین شکنجه‌هایی در عصر فضا و قمر مصنوعی باعث خجالت نیست؟ شما آقایان رئیس و قضات و دادستان دادگاه ما را به جرم گفتن حقایق محکوم خواهید کرد. محکومیت ما چیزی از تلخی حقایقی که گفته شد و خود شما هم در باطن قطعاً آنها را قبول دارید نخواهد کاست. ما نه اولین هستیم که به جرم مبارزه با امپریالیسم و آزادی‌خواهی دردادگاهای ارتش ایران محاکمه و محکوم می‌شویم نه آخرین آنها. ارتشی که شما درجه‌های افسری‌اش را به دوش دارید وسیله سرکوبی آزادی‌خواهان و روشن‌فکران ایران بوده و به عنوان چماق استعمار بر علیه مردم ایران به‌کار رفته است. این ارتش همان ارتش قزاق است که به فرمان محمد علی شاه به رهبری لیاخوف و شاپشال روسی مجلس را به توپ بست و مشروطه خواهان را تارو مارکرد. همان ارتش است که درمحکمه باغ شاه افرادی نظیرملک‌المتکلمین و صوراسرافیل و ده‌ها آزادی‌خواه دیگررا محاکمه و اعدام کرد، همان ارتش است که به دستور انگلیسی‌ها درسال ۱۲۹۹ کودتای سوم اسفند را براه انداخت و دیکتاتوری بیست ساله را برقرارکرد، همان ارتش است که قیام‌های ضد استعماری خیابانی، کلنل محمدتقی‌خان و میرزا کوچک‌خان را سرکوب نموده، همان ارتش است که افتضاح شهریور۱۳۲۰ را به بار آورد، همان ارتش است که پس ازجنگ دوم قتل‌عام‌های آذربایجان و کردستان را انجام داد، همان ارتش است که [[قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱|قیام ملی ۳۰ تیر۱۳۳۱]] را به خون کشید، کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد را انجام داد و حکومت ملی دکترمصدق را ساقط کرد، همان ارتش است که همیشه میتینگ‌ها و تظاهرات و اجتماعات مسالمت‌آمیز دانشجویان را به خون کشیده‌ است. یاد روز۱۶ آذر۱۳۳۲، یاد قندچی، بزرگ‌نیا و شریعت رضوی شهدای دانشکده فنی و نیز یاد روز اول بهمن ۱۳۴۰، هیچ‌گاه ازخاطره‌ها نخواهد رفت.<ref name=":1" />
چه به تصدیق رئیس بهداری زندان قصرامیدی به ادامه حیات او وجود ندارد. آقای رئیس دادگاه آقایان قضات انجام چنین شکنجه‌هایی در عصر فضا و قمر مصنوعی باعث خجالت نیست؟ شما آقایان رئیس و قضات و دادستان دادگاه ما را به جرم گفتن حقایق محکوم خواهید کرد. محکومیت ما چیزی از تلخی حقایقی که گفته شد و خود شما هم در باطن قطعاً آنها را قبول دارید نخواهد کاست. ما نه اولین هستیم که به جرم مبارزه با امپریالیسم و آزادی‌خواهی دردادگاهای ارتش ایران محاکمه و محکوم می‌شویم نه آخرین آنها. ارتشی که شما درجه‌های افسری‌اش را به دوش دارید وسیله سرکوبی آزادی‌خواهان و روشن‌فکران ایران بوده و به عنوان چماق استعمار بر علیه مردم ایران به‌کار رفته است. این ارتش همان ارتش قزاق است که به فرمان محمد علی شاه به رهبری لیاخوف و شاپشال روسی مجلس را به توپ بست و مشروطه خواهان را تارو مارکرد. همان ارتش است که درمحکمه باغ شاه افرادی نظیرملک‌المتکلمین و صوراسرافیل و ده‌ها آزادی‌خواه دیگررا محاکمه و اعدام کرد، همان ارتش است که به دستور انگلیسی‌ها درسال ۱۲۹۹ کودتای سوم اسفند را براه انداخت و دیکتاتوری بیست ساله را برقرارکرد، همان ارتش است که قیام‌های ضد استعماری خیابانی، کلنل محمدتقی‌خان و میرزا کوچک‌خان را سرکوب نموده، همان ارتش است که افتضاح شهریور۱۳۲۰ را به بار آورد، همان ارتش است که پس ازجنگ دوم قتل‌عام‌های آذربایجان و کردستان را انجام داد، همان ارتش است که [[قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱|قیام ملی ۳۰ تیر۱۳۳۱]] را به خون کشید، کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد را انجام داد و حکومت ملی دکترمصدق را ساقط کرد، همان ارتش است که همیشه میتینگ‌ها و تظاهرات و اجتماعات مسالمت‌آمیز دانشجویان را به خون کشیده‌ است. یاد روز۱۶ آذر۱۳۳۲، یاد قندچی، بزرگ‌نیا و شریعت رضوی شهدای دانشکده فنی و نیز یاد روز اول بهمن ۱۳۴۰، هیچ‌گاه ازخاطره‌ها نخواهد رفت.<ref name=":1" />


این همان ارتشی است که روز۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هزاران نفرازمردم بی گناه را در شهرهای تهران، شیراز، قم، تبریز، مشهد و دیگرشهرهای ایران کشت. حضرت آیت‌الله خمینی پیشوای شیعیان جهان و دیگرعلمای بزرگ شیعه را پس ازمدت‌ها حبس و اعمال فشار آواره و تبعید کرد. همان ارتش است که حافظ پیمان استعماری سنتو و ده‌ها پیمان استعماری دیگر است. همان ارتش است که دکترمصدق رهبر نهضت ملی ایران را بیش از ۱۲ سال در زمان [[رضا شاه]] و بیش از۱۴ سال پس ازکودتای ۲۸ مرداد زندانی کرد و پس ازمرگ وی درزندان حتی ازتشییع جنازه او هم جلوگیری بعمل آورد. همان ارتش است که خسرو روزبه مظهر جنبش انقلابی ایران را تیرباران کرد… خون وارطان‌ها، سیامک‌ها، مبشری‌ها، فاطمی‌ها، کریم پورها، بخارائی‌ها، آیت اله سعیدی‌ها، نیک داودی‌ها و هزاران شهید دیگربه دستورامپریالیست‌ها و به حکم همین دادگاه‌های ارتش ریخته شده‌است. ارتش ایران به وسیله مستشاران آمریکائی و انگلیسی و اسرائیلی اداره می‌شود. افسران زبده ارتش دوره‌های تعلیمات عالیه خود را درپایگاه‌های نظامی آمریکا و انگلیس می‌گذرانند.  
این همان ارتشی است که روز۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هزاران نفرازمردم بی گناه را در شهرهای تهران، شیراز، قم، تبریز، مشهد و دیگرشهرهای ایران کشت. حضرت آیت‌الله خمینی پیشوای شیعیان جهان و دیگرعلمای بزرگ شیعه را پس ازمدت‌ها حبس و اعمال فشار آواره و تبعید کرد. همان ارتش است که حافظ پیمان استعماری سنتو و ده‌ها پیمان استعماری دیگر است. همان ارتش است که دکترمصدق رهبر نهضت ملی ایران را بیش از ۱۲ سال در زمان [[رضا شاه]] و بیش از۱۴ سال پس ازکودتای ۲۸ مرداد زندانی کرد و پس ازمرگ وی درزندان حتی ازتشییع جنازه او هم جلوگیری بعمل آورد. همان ارتش است که [[خسرو روزبه]] مظهر جنبش انقلابی ایران را تیرباران کرد… خون [[وارطان سالاخانیان|وارطان‌]]<nowiki/>ها، سیامک‌ها، مبشری‌ها، فاطمی‌ها، کریم پورها، بخارائی‌ها، آیت اله سعیدی‌ها، نیک داودی‌ها و هزاران شهید دیگربه دستورامپریالیست‌ها و به حکم همین دادگاه‌های ارتش ریخته شده‌است. ارتش ایران به وسیله مستشاران آمریکائی و انگلیسی و اسرائیلی اداره می‌شود. افسران زبده ارتش دوره‌های تعلیمات عالیه خود را درپایگاه‌های نظامی آمریکا و انگلیس می‌گذرانند.  


دستگاه ساواک و ضداطلاعات ارتش کلا به وسیله مستشاران آمریکائی اداره می‌شود. چنین ارتشی جز درهم کوبیدن قیام‌های آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه مردم، جزبه خون کشیدن هرگونه جنبش که هدف آن آزادی ایران ازیوغ امپریالیسم باشد، جز بازداشت، حبس، [[شکنجه]]، محاکمه و محکوم کردن آزادیخواهان ایران رسالتی ندارد. درچنین اوضاعی که دستگاه ساواک و رژیم دیکتاتوری فردی، ابتدائی‌ترین آزادی‌های مردم را ازبین برده و هیچ گونه خبری ازقانون و حقوق بشرنیست، مردم ایران برای حفظ حقوق خود هیچ راهی جزتوسل به زورندارند. اعلامیه جهانی حقوق بشر نیزصراحتا به انسان‌ها حق داده‌ است درمورد حکومت‌هائی که ازتامین امنیت روحی و جسمی و فضائل انسانی افراد جامعه خودداری می‌کنند، شک و تردید بخود راه نداده و اقدام به ایجاد نظمی بکنند که حیثیت و مقام انسانی افراد جامعه را تأمین کند. تاریخ، این واقعیت را به هزارصورت ثابت کرده‌ است که عدالت و حق همیشه به زور گرفته شده‌ است.  
دستگاه ساواک و ضداطلاعات ارتش کلا به وسیله مستشاران آمریکائی اداره می‌شود. چنین ارتشی جز درهم کوبیدن قیام‌های آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه مردم، جزبه خون کشیدن هرگونه جنبش که هدف آن آزادی ایران ازیوغ امپریالیسم باشد، جز بازداشت، حبس، [[شکنجه]]، محاکمه و محکوم کردن آزادیخواهان ایران رسالتی ندارد. درچنین اوضاعی که دستگاه ساواک و رژیم دیکتاتوری فردی، ابتدائی‌ترین آزادی‌های مردم را ازبین برده و هیچ گونه خبری ازقانون و حقوق بشرنیست، مردم ایران برای حفظ حقوق خود هیچ راهی جزتوسل به زورندارند. اعلامیه جهانی حقوق بشر نیزصراحتا به انسان‌ها حق داده‌ است درمورد حکومت‌هائی که ازتامین امنیت روحی و جسمی و فضائل انسانی افراد جامعه خودداری می‌کنند، شک و تردید بخود راه نداده و اقدام به ایجاد نظمی بکنند که حیثیت و مقام انسانی افراد جامعه را تأمین کند. تاریخ، این واقعیت را به هزارصورت ثابت کرده‌ است که عدالت و حق همیشه به زور گرفته شده‌ است.  
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
از سال۵۰ به بعد بود شکرالله ‍پاک‌نژاد به حمایت از مجاهدین برخاست و می‌توان از موضع‌گیری او در جریان [[اپورتونیستهای چپ‌نما]] یاد نمود. چرا که پاک‌نژاد قاطعانه آن را محکوم نمود و در زندان اوین به حمایت از مجاهدین قد برافراشت.<ref name=":2">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/4604/شکرالله-پاک-نژاد؛-از-رشیدترین-فرزندان-مبارز-ایران-به-شهادت-رسید شکرالله پاک‌نژاد؛ از رشیدترین فرزندان مبارز ایران به شهادت رسید]</ref>
از سال۵۰ به بعد بود شکرالله ‍پاک‌نژاد به حمایت از مجاهدین برخاست و می‌توان از موضع‌گیری او در جریان [[اپورتونیستهای چپ‌نما]] یاد نمود. چرا که پاک‌نژاد قاطعانه آن را محکوم نمود و در زندان اوین به حمایت از مجاهدین قد برافراشت.<ref name=":2">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/4604/شکرالله-پاک-نژاد؛-از-رشیدترین-فرزندان-مبارز-ایران-به-شهادت-رسید شکرالله پاک‌نژاد؛ از رشیدترین فرزندان مبارز ایران به شهادت رسید]</ref>


او در نخستین شمارهٌ [[نشریهٌ مجاهد|نشریه مجاهد]] که صفحه یی به‌نام «[[شورا]]» در آن بود (مجاهد شمارهٌ۱۱۸، ۱۰اردیبهشت۶۰)، با امضای «پ. شکوری» به ضرورت تشکیل چنین شورایی اشاره کرد: <blockquote>«انقلاب ایران در آستانه شکست است. مردم رنجدیده ما نگران بلیّاتی هستند که به یُمن حکومت انحصارطلبان دغلباز حزبی، به صورت بیکاری و فقر، جنگ و آوارگی، گرسنگی و فحشا و بالاخره دیکتاتوری و اختناق، گریبانشان را گرفته و دامنهٌ آنها هر روز گسترش بیشتری می‌یابد… اینک زحمتکشان میهن ما، دو سال پس از قیامی درخشان و یکپارچه، دست خود را خالی می‌یابند، بدون آن که در جبین حکومت نور رستگاری ببینند. آنان از قِبَل حاکمیت انحصارطلبان، نه نان در سفره دارند و نه امید در دل، و به زبانی دیگر، نه استقلال و نه آزادی… انقلاب امیدی به عوامفریبان حاکم ندارد، سهل است، آنها را به اعتبار عملکرد دوساله‌شان، عمله‌های ضدانقلاب می‌شناسد. انقلاب چه می‌خواهد؟ او  هم چنان‌که در آخرین روزهای حکومت شاه از حلقوم زحمتکشان فریاد می‌کرد «استقلال» و «آزادی» می‌خواهد. امّا، پس از دوسال تجربه مصمّم است دیگر به هیچ نیرنگ‌باز سَفسَطه‌گری اجازه ندهد که با جدا کردن این دو مفهوم از یکدیگر، هر کدام را به صورت اهرمی برای فریب و زنجیری برای دوباره بستن دست و پایش مورد استفاده قرار دهد. انقلاب اکنون دیگر می‌داند که «استقلال»، خود را در «آزادی» نشان می‌دهد. او خوب می‌داند که آزادی جوهر زندگی است». او در پایان مقاله نوشته بود: </blockquote><blockquote>«شورا، در این مرحله می‌خواهد زبان انقلاب باشد، بعد محوری برای تجمّع نیروهای انقلاب و آن گاه است که می‌تواند، در تناسب با ماهیّت خویش، نظامی حاکم، برخاسته از عمق دل و اندیشهٌ مردم و انقلاب آنان باشد».</blockquote>شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰تیر۶۰ به مثابه «محوری برای تجمّع نیروهای انقلاب» تأسیس شد. شکری که سالها در انتظار شکل‌گیری چنین شورایی در تب و تاب بود، [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به خارج از ایران منتقل شد. امّا، پیش از آن که تلاش شکری و کمک سازمان مجاهدین برای خروج او از کشور، به ثمر برسد، در شهریور۱۳۶۰ دستگیر شد، می‌شد حدس زد که شکری از این زندان جان به در نخواهد برد.
 
 
او در نخستین شمارهٌ [[نشریهٌ مجاهد|نشریه مجاهد]] که صفحه یی به‌نام «[[شورا]]» در آن بود (مجاهد شمارهٌ۱۱۸، ۱۰اردیبهشت۶۰)، با امضای «پ. شکوری» به ضرورت تشکیل چنین شورایی اشاره کرد: <blockquote>«انقلاب ایران در آستانه شکست است. مردم رنجدیده ما نگران بلیّاتی هستند که به یُمن حکومت انحصارطلبان دغلباز حزبی، به صورت بیکاری و فقر، جنگ و آوارگی، گرسنگی و فحشا و بالاخره دیکتاتوری و اختناق، گریبانشان را گرفته و دامنهٌ آنها هر روز گسترش بیشتری می‌یابد… اینک زحمتکشان میهن ما، دو سال پس از قیامی درخشان و یکپارچه، دست خود را خالی می‌یابند، بدون آن که در جبین حکومت نور رستگاری ببینند. آنان از قِبَل حاکمیت انحصارطلبان، نه نان در سفره دارند و نه امید در دل، و به زبانی دیگر، نه استقلال و نه آزادی… انقلاب امیدی به عوامفریبان حاکم ندارد، سهل است، آنها را به اعتبار عملکرد دوساله‌شان، عمله‌های ضدانقلاب می‌شناسد. انقلاب چه می‌خواهد؟ او  هم چنان‌که در آخرین روزهای حکومت شاه از حلقوم زحمتکشان فریاد می‌کرد «استقلال» و «آزادی» می‌خواهد. امّا، پس از دوسال تجربه مصمّم است دیگر به هیچ نیرنگ‌باز سَفسَطه‌گری اجازه ندهد که با جدا کردن این دو مفهوم از یکدیگر، هر کدام را به صورت اهرمی برای فریب و زنجیری برای دوباره بستن دست و پایش مورد استفاده قرار دهد. انقلاب اکنون دیگر می‌داند که «استقلال»، خود را در «آزادی» نشان می‌دهد. او خوب می‌داند که آزادی جوهر زندگی است.» </blockquote>او در پایان مقاله نوشته بود: <blockquote>«شورا، در این مرحله می‌خواهد زبان انقلاب باشد، بعد محوری برای تجمّع نیروهای انقلاب و آن گاه است که می‌تواند، در تناسب با ماهیّت خویش، نظامی حاکم، برخاسته از عمق دل و اندیشهٌ مردم و انقلاب آنان باشد.»</blockquote>شورای ملی مقاومت ایران در ۳۰تیر۶۰ به مثابه «محوری برای تجمّع نیروهای انقلاب» تأسیس شد. شکری سالها در انتظار شکل‌گیری چنین شورایی در تب و تاب بود. [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به خارج از ایران منتقل شد؛ امّا پیش از آن که تلاش شکری و کمک سازمان مجاهدین برای خروج او از کشور به ثمر برسد، در شهریور۱۳۶۰ دستگیر شد. می‌شد حدس زد که شکری از این زندان جان به در نخواهد برد.


=== تأکید بر تشکیل جبهه مردمی ===
=== تأکید بر تشکیل جبهه مردمی ===
پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی نیز، پاک‌نژاد که از مؤسسین [[جبهه دموکراتیک ملی ایران]] بود، مواضع خود را در زمینه حمایت از مجاهدین دنبال می‌نمود. در همین رابطه او به نقش تعیین‌کننده آقای [[مسعود رجوی]] در صحنه مبارزات سیاسی کشور تأکید بسیار می‌ورزید.<ref name=":2" />
پس از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی|قیام ضدسلطنتی]] نیز، پاک‌نژاد که از مؤسسین [[جبهه دموکراتیک ملی ایران]] بود، مواضع خود را در زمینه حمایت از مجاهدین دنبال می‌نمود. در همین رابطه او به نقش تعیین‌کننده آقای [[مسعود رجوی]] در صحنه مبارزات سیاسی کشور تأکید بسیار می‌ورزید.<ref name=":2" />


به‌دنبال انتشار مصاحبه‌های آقای مسعود رجوی در سال۵۹ دربارهٔ مسائل سیاسی روز و مواضع نیروهای مختلف سیاسی، شکری طی نامه‌ای به تأثیرات عمیق این مصاحبه‌ها در میان نیروهای مبارز و انقلابی پرداخت و بر نقش راه‌گشایانه آن در مسیر ایجاد جبهه مردمی که از همان زمان نام «شورا» بر آن نهاده شده بود تأکید نمود و خود نیز همین مسیر را تعقیب می‌نمود.
به‌دنبال انتشار مصاحبه‌های آقای مسعود رجوی در سال۵۹ دربارهٔ مسائل سیاسی روز و مواضع نیروهای مختلف سیاسی، شکری طی نامه‌ای به تأثیرات عمیق این مصاحبه‌ها در میان نیروهای مبارز و انقلابی پرداخت و بر نقش راه‌گشایانه آن در مسیر ایجاد جبهه مردمی که از همان زمان نام «شورا» بر آن نهاده شده بود تأکید نمود و خود نیز همین مسیر را تعقیب می‌نمود.


در سی خرداد سال ۶۰، حکومت ایران، دستور آتش گشودن به [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|تظاهرات مسالمت‌آمیز]] ۵۰۰هزار نفره مردم تهران را که به‌دعوت مجاهدین و برای آخرین اتمام حجت برگزار شد، صادرکرد و مبارزه مسلحانه مجاهدین آغاز شد. پس از آن، پاک‌نژاد درارتباط با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، به تلاشهای خود در جهت پیشبرد امور مربوط به شکل‌گیری [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ادامه می‌داد.<ref name=":2" />
در سی خرداد سال ۶۰، حکومت ایران، دستور آتش گشودن به [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|تظاهرات مسالمت‌آمیز ۵۰۰هزار نفره مردم تهران]] را که به‌دعوت مجاهدین و برای آخرین اتمام حجت برگزار شد، صادرکرد و مبارزه مسلحانه مجاهدین آغاز شد. پس از آن، پاک‌نژاد درارتباط با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، به تلاشهای خود در جهت پیشبرد امور مربوط به شکل‌گیری [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ادامه می‌داد.<ref name=":2" />


== مصاحبه فرد هالیدی با شکرالله پاک‌نژاد ==
== مصاحبه فرد هالیدی با شکرالله پاک‌نژاد ==
۴۸۰

ویرایش