کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(جایگزینی صفحه با 'وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل')
برچسب: جایگزین شد
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|887x887پیکسل]]
= چکیده =
شهلا حائری مطلق، متولد ۱۳۳۴ در تهران، یکی از فعالان سیاسی و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در دهه ۱۳۶۰ به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران اعدام شد. او که از سال ۱۳۵۸ به سازمان مجاهدین پیوسته بود، به اتهام هواداری از این سازمان دستگیر و تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. شهلا در زندان اوین، با وجود فشارهای طاقت‌فرسا، مقاومت و ایستادگی قابل‌توجهی از خود نشان داد و به یکی از نمونه‌های برجسته پایداری در برابر ظلم تبدیل شد. او در ۸ مهر ۱۳۶۰ همراه با معصومه قجرعضدانلو، نادیا کاویانی، مریم پروین و ده‌ها تن دیگر در زندان اوین تیرباران شد. شهلا پیش از اعدام نیز با شجاعت در برابر بازجویان ایستادگی کرد و حتی در وصیت‌نامه‌اش بر ادامه راه مبارزه تأکید ورزید. فعالیت‌های او پیش از دستگیری شامل پخش اعلامیه و نشریات سازمان بود. شهلا حائری مطلق به‌عنوان یکی از زنان مبارز برجسته در تاریخ معاصر ایران، نمادی از مقاومت و فداکاری در برابر سرکوب سیاسی است.
== اطلاعات اولیه و پیشینه زندگی ==
شهلا حائری مطلق در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. او از جوانی به فعالیت‌های سیاسی علاقه‌مند شد و در سال ۱۳۵۸ به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. پیش از پیوستن به این سازمان، شهلا به‌عنوان یک فرد فعال در زمینه‌های اجتماعی شناخته می‌شد و در پخش اعلامیه‌ها و نشریات سازمان مجاهدین خلق نقش داشت. این فعالیت‌ها در شرایطی انجام می‌شد که رژیم جمهوری اسلامی ایران سرکوب شدیدی علیه مخالفان سیاسی خود اعمال می‌کرد. شهلا با آگاهی از خطرات این فعالیت‌ها، با شجاعت و تعهد به مبارزه برای آرمان‌هایش ادامه داد. او متأهل و دو فرزند (یک دختر و یک پسر) داشت و همسرش، هوشنگ فاضل، نیز از مقامات جمهوری اسلامی بود. (بنیاد عبدالرحمن برومند).
== دستگیری، زندان و شکنجه ==
شهلا حائری مطلق در سال ۱۳۶۰ به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد. او پس از دستگیری به زندان اوین منتقل شد، جایی که تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. با وجود فشارهای طاقت‌فرسا، شهلا مقاومت قابل‌توجهی از خود نشان داد و حاضر به همکاری با بازجویان نشد. گزارش‌ها حاکی از آن است که او در برابر شکنجه‌گران با شجاعت ایستادگی کرد و از آرمان‌های خود دفاع نمود. یکی از هم‌بندی‌های او نقل کرده است: «شهلا با وجود شکنجه‌های سنگین، هرگز روحیه‌اش را نباخت و همواره به دیگران امید می‌داد» (بنیاد عبدالرحمن برومند). این پایداری او در زندان، شهلا را به نمادی از استقامت در میان زندانیان سیاسی تبدیل کرد (زنان نیروی تغییر).
یک زندانی از بند رسته در مورد شقاوت دژخیمان خمینی و شکنجه‌های آنها روی شهلا نوشته است: "شهلا حریری مطلق توسط مزدوران سپاه به شکل وحشیانه‌ای شکنجه‌شده و هر بار که بر روی تخت شکنجه بی‌هوش می‌شد، او را با تخت زیر دوش حمام می‌بردند و آب را رویش باز می‌کردند تا بهوش آید و باز ادامه می‌دادند؛ و همین‌طور با آفتابه در بینی او آب می‌ریختند و لوله‌ٔ آن را در بینی‌اش فرومی‌کردند." (مجاهدین)
هم زنجيران شهلا از اين شيرزن قهرمان خاطرات زيادي نقل ميكنند؛ ازجمله مجاهد شهيد ربابه بوداغي در خاطرات خود نوشته است: «شهلا به قدري شكنجه شده بود كه به ناچار پاهايش را عمل كردند. زماني كه از شكنجهٌ جسمي طرفي نبستند براي اين كه او را سست كنند، دست روي عواطف مادريش گذاشتند. شهلا مادر دو بچه بود، به او گفتند بيا برو ملاقات بچه هايت، حاضر نشد. (زنان نیروی تغییر)
=== تأثیر شخصیتی در زندان ===
شهلا حائری مطلق در زندان اوین نه‌تنها در برابر شکنجه‌ها مقاومت کرد، بلکه با رفتار خود به‌عنوان یک نیروی الهام‌بخش برای دیگر زندانیان عمل کرد. او با حفظ روحیه قوی و مثبت، به هم‌بندی‌هایش انگیزه می‌داد و در ایجاد حس همبستگی میان زندانیان نقش مهمی ایفا کرد. یکی از زندانیان هم‌بند نقل کرده است: «شهلا با کلام و رفتارش به ما یادآوری می‌کرد که مبارزه ما ارزش این سختی‌ها را دارد» (سازمان مجاهدین خلق ایران). این ویژگی او، حتی در شرایط غیرانسانی زندان، تأثیر عمیقی بر دیگران گذاشت و او را به چهره‌ای برجسته در میان زندانیان سیاسی تبدیل کرد (بنیاد عبدالرحمن برومند).
== فعالیت‌های سیاسی ==
شهلا حائری مطلق از سال ۱۳۵۸ با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق ایران، فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. او در پخش اعلامیه‌ها و نشریات سازمان نقش داشت و در جلسات مخفی این سازمان شرکت می‌کرد. در جریان کاندیداتوری مسعود رجوی برای اولین انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸، شهلا نقش فعالی ایفا کرد و به دلیل اعتراض به تقلب و تخلفات در انتخابات، مورد حمله و ضرب و شتم عوامل رژیم قرار گرفت و مجروح شد. این واقعه در نشریه مجاهد در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۵۸ گزارش شد و آمده است: «ملاقات برادر مجاهد مسعود رجوی با خواهر مسلمان انقلابی» (سازمان مجاهدین خلق ایران). شهلا همچنین در فاز نظامی فعالیت‌هایش با اتهامات نادرستی از سوی رژیم مواجه شد، اما این فشارها خللی در تعهد او ایجاد نکرد. او بارها با تهدیدات رژیم روبه‌رو شد، اما با شجاعت به سازماندهی فعالیت‌های زیرزمینی ادامه داد (مجله خبری هفته).
== فعالیت‌های سیاسی و مقاومت در برابر رژیم ==
شهلا حائری مطلق در جریان کاندیداتوری مسعود رجوی برای اولین انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸ نقش فعالی ایفا کرد. او به دلیل اعتراض به تقلب و تخلفات در انتخابات، مورد حمله و ضرب و شتم عوامل رژیم قرار گرفت و مجروح شد. این واقعه در نشریه مجاهد در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۵۸ گزارش شد و بازتاب گسترده‌ای داشت. در این گزارش آمده است: «ملاقات برادر مجاهد مسعود رجوی با خواهر مسلمان انقلابی» که به دیدار مسعود رجوی با شهلا اشاره داشت (سازمان مجاهدین خلق ایران). شهلا همچنین در فاز نظامی فعالیت‌هایش، با اتهامات نادرستی از سوی رژیم مواجه شد که فشار زیادی بر او وارد کرد، اما این اتهامات نتوانست خللی در تعهد و پاکبازی او نسبت به آرمان‌هایش ایجاد کند. او در لحظه اعدام نیز شجاعت بی‌نظیری از خود نشان داد و خطاب به جلادان گفت: «می‌خواهم وقتی شلیک کردید، با چشمانی باز در برابر خلقم زانو بزنم» (مجله خبری هفته).
== جزئیات بیشتر از فعالیت‌ها و شهادت ==
شهلا حائری مطلق در جریان فعالیت‌های سیاسی خود، بارها با تهدید و فشار رژیم جمهوری اسلامی مواجه شد، اما این موانع او را از ادامه مسیر بازنداشت. او در کنار فعالیت‌های علنی مانند پخش نشریات و اعلامیه‌های سازمان مجاهدین خلق، در جلسات مخفی این سازمان نیز شرکت داشت و نقش مهمی در سازماندهی فعالیت‌های زیرزمینی ایفا کرد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که شهلا حتی در زندان اوین، با وجود شرایط غیرانسانی، به دیگر زندانیان روحیه می‌داد و در حفظ همبستگی میان آن‌ها نقش داشت (سازمان مجاهدین خلق ایران).
== محاکمه و اعدام ==
شهلا حائری مطلق در مهر ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. محاکمه او در دادگاهی برگزار شد که فاقد استانداردهای قضایی عادلانه بود و فرصت دفاع مناسب به او داده نشد. پس از محاکمه، شهلا به اعدام محکوم شد. او در تاریخ ۸ مهر ۱۳۶۰ همراه با معصومه قجرعضدانلو، نادیا کاویانی، مریم پروین و ده‌ها تن دیگر در زندان اوین تیرباران شد. پیش از اعدام، شهلا وصیت‌نامه‌ای نوشت که در آن بر ادامه راه مبارزه تأکید کرد. یکی از نزدیکان او نقل کرده است: «شهلا در وصیت‌نامه‌اش نوشت که مرگ او پایان راه نیست، بلکه آغازی برای مبارزه‌ای بزرگ‌تر است» (سازمان مجاهدین خلق ایران). این وصیت‌نامه نشان‌دهنده تعهد عمیق او به آرمان‌هایش بود، حتی در لحظات پایانی زندگی (مجله خبری هفته).
=== لحظات پایانی و وصیت‌نامه ===
شهلا در لحظات پایانی زندگی‌اش شجاعت بی‌نظیری از خود نشان داد. او با آرامش و وقار در برابر جوخه اعدام ایستاد و به گفته یکی از شاهدان، «با لبخندی بر لب، آخرین پیامش را به همرزمانش منتقل کرد» (مجله خبری هفته). او خطاب به جلادان گفت: «می‌خواهم وقتی شلیک کردید، با چشمانی باز در برابر خلقم زانو بزنم» (مجله خبری هفته). پیش از اعدام، شهلا وصیت‌نامه‌ای نوشت که در آن بر ادامه راه مبارزه تأکید کرد. یکی از نزدیکان او نقل کرده است: «شهلا در وصیت‌نامه‌اش نوشت که مرگ او پایان راه نیست، بلکه آغازی برای مبارزه‌ای بزرگ‌تر است» (سازمان مجاهدین خلق ایران).
شهلا حائری مطلق واپسين لحظهٌ تيرباران گفت:
«در زير خاك، جسد و تك تك سلولهايم شما را تابه ابد لعنت و نفرين خواهد كرد. شما جلادان به خاطر برخوردهايي كه با گوشت و پوست و استخوان من داشته ايد فرداي قيامت بايد جواب تك تك اعضاي من را بدهيد. شهلاي قهرمان را وقتي به تيرك تيرباران بستند، اجازه نداد چشمهايش را ببندند. و خطاب به مزدوران گفت: ميخواهم وقتي شليك كرديد، با چشماني باز در برابر خلقم زانو بزنم.» (زنان نیروی تغییر)
یکی از جلادان خمینی در تشریح صحنه پرشور و حماسی که این قهرمانان مجاهد خلق در آخرین لحظه حیات آفریدند، بعداً گفته بود: "این‌ها آن شب شعبه را به هم ریختند تا پایشان به آنجا رسید و فهمیدند اعدامشان حتمی است، همه شروع کردند به سرود خواندن و مرگ بر خمینی گفتن و تا پای جوخه هم که بردندنشان، ساکت نشدند...". (مجاهدین)
== تأثیر و میراث ==
شهلا حائری مطلق به‌عنوان یکی از زنان مبارز برجسته در تاریخ معاصر ایران شناخته می‌شود. مقاومت او در برابر شکنجه‌های زندان اوین و شجاعتش در لحظات پایانی زندگی، او را به نمادی از پایداری و فداکاری در برابر سرکوب سیاسی تبدیل کرد. نام و داستان زندگی شهلا در میان فعالان سیاسی و به‌ویژه زنان مبارز، الهام‌بخش بوده و به‌عنوان نمونه‌ای از مبارزه برای آزادی و عدالت مطرح شده است. یکی از همرزمان او نقل کرده است: «شهلا با ایستادگی‌اش به ما آموخت که حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌توان با عزت و سربلندی ایستاد» (زنان نیروی تغییر). داستان زندگی و شهادت او در گزارش‌ها و خاطرات متعددی ثبت شده و همچنان به‌عنوان بخشی از تاریخ مبارزه علیه سرکوب در ایران مورد توجه قرار دارد (بنیاد عبدالرحمن برومند).

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۸

برای صفحه تمرین.jpg

چکیده

شهلا حائری مطلق، متولد ۱۳۳۴ در تهران، یکی از فعالان سیاسی و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در دهه ۱۳۶۰ به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران اعدام شد. او که از سال ۱۳۵۸ به سازمان مجاهدین پیوسته بود، به اتهام هواداری از این سازمان دستگیر و تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. شهلا در زندان اوین، با وجود فشارهای طاقت‌فرسا، مقاومت و ایستادگی قابل‌توجهی از خود نشان داد و به یکی از نمونه‌های برجسته پایداری در برابر ظلم تبدیل شد. او در ۸ مهر ۱۳۶۰ همراه با معصومه قجرعضدانلو، نادیا کاویانی، مریم پروین و ده‌ها تن دیگر در زندان اوین تیرباران شد. شهلا پیش از اعدام نیز با شجاعت در برابر بازجویان ایستادگی کرد و حتی در وصیت‌نامه‌اش بر ادامه راه مبارزه تأکید ورزید. فعالیت‌های او پیش از دستگیری شامل پخش اعلامیه و نشریات سازمان بود. شهلا حائری مطلق به‌عنوان یکی از زنان مبارز برجسته در تاریخ معاصر ایران، نمادی از مقاومت و فداکاری در برابر سرکوب سیاسی است.

اطلاعات اولیه و پیشینه زندگی

شهلا حائری مطلق در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد. او از جوانی به فعالیت‌های سیاسی علاقه‌مند شد و در سال ۱۳۵۸ به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. پیش از پیوستن به این سازمان، شهلا به‌عنوان یک فرد فعال در زمینه‌های اجتماعی شناخته می‌شد و در پخش اعلامیه‌ها و نشریات سازمان مجاهدین خلق نقش داشت. این فعالیت‌ها در شرایطی انجام می‌شد که رژیم جمهوری اسلامی ایران سرکوب شدیدی علیه مخالفان سیاسی خود اعمال می‌کرد. شهلا با آگاهی از خطرات این فعالیت‌ها، با شجاعت و تعهد به مبارزه برای آرمان‌هایش ادامه داد. او متأهل و دو فرزند (یک دختر و یک پسر) داشت و همسرش، هوشنگ فاضل، نیز از مقامات جمهوری اسلامی بود. (بنیاد عبدالرحمن برومند).

دستگیری، زندان و شکنجه

شهلا حائری مطلق در سال ۱۳۶۰ به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد. او پس از دستگیری به زندان اوین منتقل شد، جایی که تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. با وجود فشارهای طاقت‌فرسا، شهلا مقاومت قابل‌توجهی از خود نشان داد و حاضر به همکاری با بازجویان نشد. گزارش‌ها حاکی از آن است که او در برابر شکنجه‌گران با شجاعت ایستادگی کرد و از آرمان‌های خود دفاع نمود. یکی از هم‌بندی‌های او نقل کرده است: «شهلا با وجود شکنجه‌های سنگین، هرگز روحیه‌اش را نباخت و همواره به دیگران امید می‌داد» (بنیاد عبدالرحمن برومند). این پایداری او در زندان، شهلا را به نمادی از استقامت در میان زندانیان سیاسی تبدیل کرد (زنان نیروی تغییر).

یک زندانی از بند رسته در مورد شقاوت دژخیمان خمینی و شکنجه‌های آنها روی شهلا نوشته است: "شهلا حریری مطلق توسط مزدوران سپاه به شکل وحشیانه‌ای شکنجه‌شده و هر بار که بر روی تخت شکنجه بی‌هوش می‌شد، او را با تخت زیر دوش حمام می‌بردند و آب را رویش باز می‌کردند تا بهوش آید و باز ادامه می‌دادند؛ و همین‌طور با آفتابه در بینی او آب می‌ریختند و لوله‌ٔ آن را در بینی‌اش فرومی‌کردند." (مجاهدین)

هم زنجيران شهلا از اين شيرزن قهرمان خاطرات زيادي نقل ميكنند؛ ازجمله مجاهد شهيد ربابه بوداغي در خاطرات خود نوشته است: «شهلا به قدري شكنجه شده بود كه به ناچار پاهايش را عمل كردند. زماني كه از شكنجهٌ جسمي طرفي نبستند براي اين كه او را سست كنند، دست روي عواطف مادريش گذاشتند. شهلا مادر دو بچه بود، به او گفتند بيا برو ملاقات بچه هايت، حاضر نشد. (زنان نیروی تغییر)

تأثیر شخصیتی در زندان

شهلا حائری مطلق در زندان اوین نه‌تنها در برابر شکنجه‌ها مقاومت کرد، بلکه با رفتار خود به‌عنوان یک نیروی الهام‌بخش برای دیگر زندانیان عمل کرد. او با حفظ روحیه قوی و مثبت، به هم‌بندی‌هایش انگیزه می‌داد و در ایجاد حس همبستگی میان زندانیان نقش مهمی ایفا کرد. یکی از زندانیان هم‌بند نقل کرده است: «شهلا با کلام و رفتارش به ما یادآوری می‌کرد که مبارزه ما ارزش این سختی‌ها را دارد» (سازمان مجاهدین خلق ایران). این ویژگی او، حتی در شرایط غیرانسانی زندان، تأثیر عمیقی بر دیگران گذاشت و او را به چهره‌ای برجسته در میان زندانیان سیاسی تبدیل کرد (بنیاد عبدالرحمن برومند).

فعالیت‌های سیاسی

شهلا حائری مطلق از سال ۱۳۵۸ با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق ایران، فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. او در پخش اعلامیه‌ها و نشریات سازمان نقش داشت و در جلسات مخفی این سازمان شرکت می‌کرد. در جریان کاندیداتوری مسعود رجوی برای اولین انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸، شهلا نقش فعالی ایفا کرد و به دلیل اعتراض به تقلب و تخلفات در انتخابات، مورد حمله و ضرب و شتم عوامل رژیم قرار گرفت و مجروح شد. این واقعه در نشریه مجاهد در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۵۸ گزارش شد و آمده است: «ملاقات برادر مجاهد مسعود رجوی با خواهر مسلمان انقلابی» (سازمان مجاهدین خلق ایران). شهلا همچنین در فاز نظامی فعالیت‌هایش با اتهامات نادرستی از سوی رژیم مواجه شد، اما این فشارها خللی در تعهد او ایجاد نکرد. او بارها با تهدیدات رژیم روبه‌رو شد، اما با شجاعت به سازماندهی فعالیت‌های زیرزمینی ادامه داد (مجله خبری هفته).

فعالیت‌های سیاسی و مقاومت در برابر رژیم

شهلا حائری مطلق در جریان کاندیداتوری مسعود رجوی برای اولین انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸ نقش فعالی ایفا کرد. او به دلیل اعتراض به تقلب و تخلفات در انتخابات، مورد حمله و ضرب و شتم عوامل رژیم قرار گرفت و مجروح شد. این واقعه در نشریه مجاهد در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۵۸ گزارش شد و بازتاب گسترده‌ای داشت. در این گزارش آمده است: «ملاقات برادر مجاهد مسعود رجوی با خواهر مسلمان انقلابی» که به دیدار مسعود رجوی با شهلا اشاره داشت (سازمان مجاهدین خلق ایران). شهلا همچنین در فاز نظامی فعالیت‌هایش، با اتهامات نادرستی از سوی رژیم مواجه شد که فشار زیادی بر او وارد کرد، اما این اتهامات نتوانست خللی در تعهد و پاکبازی او نسبت به آرمان‌هایش ایجاد کند. او در لحظه اعدام نیز شجاعت بی‌نظیری از خود نشان داد و خطاب به جلادان گفت: «می‌خواهم وقتی شلیک کردید، با چشمانی باز در برابر خلقم زانو بزنم» (مجله خبری هفته).

جزئیات بیشتر از فعالیت‌ها و شهادت

شهلا حائری مطلق در جریان فعالیت‌های سیاسی خود، بارها با تهدید و فشار رژیم جمهوری اسلامی مواجه شد، اما این موانع او را از ادامه مسیر بازنداشت. او در کنار فعالیت‌های علنی مانند پخش نشریات و اعلامیه‌های سازمان مجاهدین خلق، در جلسات مخفی این سازمان نیز شرکت داشت و نقش مهمی در سازماندهی فعالیت‌های زیرزمینی ایفا کرد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که شهلا حتی در زندان اوین، با وجود شرایط غیرانسانی، به دیگر زندانیان روحیه می‌داد و در حفظ همبستگی میان آن‌ها نقش داشت (سازمان مجاهدین خلق ایران).

محاکمه و اعدام

شهلا حائری مطلق در مهر ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. محاکمه او در دادگاهی برگزار شد که فاقد استانداردهای قضایی عادلانه بود و فرصت دفاع مناسب به او داده نشد. پس از محاکمه، شهلا به اعدام محکوم شد. او در تاریخ ۸ مهر ۱۳۶۰ همراه با معصومه قجرعضدانلو، نادیا کاویانی، مریم پروین و ده‌ها تن دیگر در زندان اوین تیرباران شد. پیش از اعدام، شهلا وصیت‌نامه‌ای نوشت که در آن بر ادامه راه مبارزه تأکید کرد. یکی از نزدیکان او نقل کرده است: «شهلا در وصیت‌نامه‌اش نوشت که مرگ او پایان راه نیست، بلکه آغازی برای مبارزه‌ای بزرگ‌تر است» (سازمان مجاهدین خلق ایران). این وصیت‌نامه نشان‌دهنده تعهد عمیق او به آرمان‌هایش بود، حتی در لحظات پایانی زندگی (مجله خبری هفته).

لحظات پایانی و وصیت‌نامه

شهلا در لحظات پایانی زندگی‌اش شجاعت بی‌نظیری از خود نشان داد. او با آرامش و وقار در برابر جوخه اعدام ایستاد و به گفته یکی از شاهدان، «با لبخندی بر لب، آخرین پیامش را به همرزمانش منتقل کرد» (مجله خبری هفته). او خطاب به جلادان گفت: «می‌خواهم وقتی شلیک کردید، با چشمانی باز در برابر خلقم زانو بزنم» (مجله خبری هفته). پیش از اعدام، شهلا وصیت‌نامه‌ای نوشت که در آن بر ادامه راه مبارزه تأکید کرد. یکی از نزدیکان او نقل کرده است: «شهلا در وصیت‌نامه‌اش نوشت که مرگ او پایان راه نیست، بلکه آغازی برای مبارزه‌ای بزرگ‌تر است» (سازمان مجاهدین خلق ایران).

شهلا حائری مطلق واپسين لحظهٌ تيرباران گفت:

«در زير خاك، جسد و تك تك سلولهايم شما را تابه ابد لعنت و نفرين خواهد كرد. شما جلادان به خاطر برخوردهايي كه با گوشت و پوست و استخوان من داشته ايد فرداي قيامت بايد جواب تك تك اعضاي من را بدهيد. شهلاي قهرمان را وقتي به تيرك تيرباران بستند، اجازه نداد چشمهايش را ببندند. و خطاب به مزدوران گفت: ميخواهم وقتي شليك كرديد، با چشماني باز در برابر خلقم زانو بزنم.» (زنان نیروی تغییر)

یکی از جلادان خمینی در تشریح صحنه پرشور و حماسی که این قهرمانان مجاهد خلق در آخرین لحظه حیات آفریدند، بعداً گفته بود: "این‌ها آن شب شعبه را به هم ریختند تا پایشان به آنجا رسید و فهمیدند اعدامشان حتمی است، همه شروع کردند به سرود خواندن و مرگ بر خمینی گفتن و تا پای جوخه هم که بردندنشان، ساکت نشدند...". (مجاهدین)

تأثیر و میراث

شهلا حائری مطلق به‌عنوان یکی از زنان مبارز برجسته در تاریخ معاصر ایران شناخته می‌شود. مقاومت او در برابر شکنجه‌های زندان اوین و شجاعتش در لحظات پایانی زندگی، او را به نمادی از پایداری و فداکاری در برابر سرکوب سیاسی تبدیل کرد. نام و داستان زندگی شهلا در میان فعالان سیاسی و به‌ویژه زنان مبارز، الهام‌بخش بوده و به‌عنوان نمونه‌ای از مبارزه برای آزادی و عدالت مطرح شده است. یکی از همرزمان او نقل کرده است: «شهلا با ایستادگی‌اش به ما آموخت که حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌توان با عزت و سربلندی ایستاد» (زنان نیروی تغییر). داستان زندگی و شهادت او در گزارش‌ها و خاطرات متعددی ثبت شده و همچنان به‌عنوان بخشی از تاریخ مبارزه علیه سرکوب در ایران مورد توجه قرار دارد (بنیاد عبدالرحمن برومند).