کاربر:Poori/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== ورود به سپاه و نقش در جنگ ایران-عراق ==
== ورود به سپاه و نقش در جنگ ایران-عراق ==
[[پرونده:تهرانی مقدم همراه خامنه‌ای.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|تهرانی مقدم به همراه [[سید علی خامنه ای|علی خامنه‌ای]]]]
در تیرماه ۱۳۵۸ (ژوئیه ۱۹۷۹)، در سن ۲۱ سالگی، به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به عنوان افسر اطلاعات منطقه ۳ شمال تهران فعالیت کرد. با آغاز جنگ ایران و عراق در ۱۳۵۹ (۱۹۸۰)، بر نیاز به حمایت توپخانه‌ای قوی تأکید کرد، به ویژه در برابر ناآرامی‌های مرزی مانند فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در کردستان. پس از عملیات ثامن‌الائمه در ۱۳۶۰، که محاصره آبادان را شکست، پیشنهاد سازماندهی توپخانه سپاه را داد. در آذر ۱۳۵۹ (دسامبر ۱۹۸۰)، در عملیات طریق‌القدس، هماهنگی آتش خمپاره را بر عهده گرفت. در ۱۳۶۱ (۱۹۸۲)، پس از عملیات فتح‌المبین، سازماندهی توپخانه سپاه را با استفاده از تجهیزات غنیمتی عراقی آغاز کرد. در آبان ۱۳۶۲ (نوامبر ۱۹۸۳)، مأمور تشکیل فرماندهی موشک زمین به زمین سپاه شد. در ۱۳۶۳ (۱۹۸۴)، به همراه بیش از ده افسر سپاه برای آموزش موشک اسکاد-بی به سوریه اعزام شد. در اسفند ۱۳۶۳ (مارس ۱۹۸۵)، اولین موشک ایرانی را به سمت کرکوک عراق شلیک کرد. موشک‌های بعدی به ساختمان بانکی ۱۸ طبقه و باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد اصابت کرد و گزارش‌ها از کشته شدن حدود ۲۰۰ فرمانده بعثی حکایت دارد. در ۱۳۶۵ (۱۹۸۶)، به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد و واحد موشکی حزب‌الله لبنان را تأسیس کرد و مبارزان را آموزش داد. در دو سال آخر جنگ، نقش کلیدی در توسعه موشک نزعات (با برد ۸۰-۱۵۰ کیلومتر) و سیستم راکت اوغاب داشت. در عملیات مرصاد در مرداد ۱۳۶۷ (اوت ۱۹۸۸)، علیه نیروهای مجاهدین خلق و ارتش عراق فرماندهی کرد. تهرانی مقدم با همکاری حسن باقری، واحد توپخانه سپاه را از صفر بنا نهاد و در عملیات‌های کلیدی مانند والفجر ۸ و کربلای ۵ نقش داشت. او همچنین در آموزش نیروهای مقاومت لبنان مؤثر بود و این فعالیت‌ها پایه‌ای برای همکاری‌های بعدی ایران با گروه‌های منطقه‌ای شد. خاطرات همرزمانش نشان‌دهنده نبوغ او در استفاده از تجهیزات محدود است، مانند زمانی که با دست‌های خالی موشک‌ها را آماده شلیک می‌کرد.[6][7][8][9]
در تیرماه ۱۳۵۸ (ژوئیه ۱۹۷۹)، در سن ۲۱ سالگی، به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به عنوان افسر اطلاعات منطقه ۳ شمال تهران فعالیت کرد. با آغاز جنگ ایران و عراق در ۱۳۵۹ (۱۹۸۰)، بر نیاز به حمایت توپخانه‌ای قوی تأکید کرد، به ویژه در برابر ناآرامی‌های مرزی مانند فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در کردستان. پس از عملیات ثامن‌الائمه در ۱۳۶۰، که محاصره آبادان را شکست، پیشنهاد سازماندهی توپخانه سپاه را داد. در آذر ۱۳۵۹ (دسامبر ۱۹۸۰)، در عملیات طریق‌القدس، هماهنگی آتش خمپاره را بر عهده گرفت. در ۱۳۶۱ (۱۹۸۲)، پس از عملیات فتح‌المبین، سازماندهی توپخانه سپاه را با استفاده از تجهیزات غنیمتی عراقی آغاز کرد. در آبان ۱۳۶۲ (نوامبر ۱۹۸۳)، مأمور تشکیل فرماندهی موشک زمین به زمین سپاه شد. در ۱۳۶۳ (۱۹۸۴)، به همراه بیش از ده افسر سپاه برای آموزش موشک اسکاد-بی به سوریه اعزام شد. در اسفند ۱۳۶۳ (مارس ۱۹۸۵)، اولین موشک ایرانی را به سمت کرکوک عراق شلیک کرد. موشک‌های بعدی به ساختمان بانکی ۱۸ طبقه و باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد اصابت کرد و گزارش‌ها از کشته شدن حدود ۲۰۰ فرمانده بعثی حکایت دارد. در ۱۳۶۵ (۱۹۸۶)، به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد و واحد موشکی حزب‌الله لبنان را تأسیس کرد و مبارزان را آموزش داد. در دو سال آخر جنگ، نقش کلیدی در توسعه موشک نزعات (با برد ۸۰-۱۵۰ کیلومتر) و سیستم راکت اوغاب داشت. در عملیات مرصاد در مرداد ۱۳۶۷ (اوت ۱۹۸۸)، علیه نیروهای مجاهدین خلق و ارتش عراق فرماندهی کرد. تهرانی مقدم با همکاری حسن باقری، واحد توپخانه سپاه را از صفر بنا نهاد و در عملیات‌های کلیدی مانند والفجر ۸ و کربلای ۵ نقش داشت. او همچنین در آموزش نیروهای مقاومت لبنان مؤثر بود و این فعالیت‌ها پایه‌ای برای همکاری‌های بعدی ایران با گروه‌های منطقه‌ای شد. خاطرات همرزمانش نشان‌دهنده نبوغ او در استفاده از تجهیزات محدود است، مانند زمانی که با دست‌های خالی موشک‌ها را آماده شلیک می‌کرد.[6][7][8][9]


۴۸۰

ویرایش