|
|
| خط ۴۹: |
خط ۴۹: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| '''امیرحسین آریانپور''' (۱۳۰۳–۱۳۸۰ ش. / ۱۹۲۵–۲۰۰۱ م.) از نظریهپردازان برجسته و چهرههای مؤثر در شکلگیری علوم اجتماعی و جامعهشناسی دانشگاهی در ایران است. او افزون بر نقش آموزشی، از حیث تألیف، ترجمه، فرهنگنویسی و نیز کوشش در معرفی جریانهای نوین تفکر اجتماعی جایگاهی متمایز دارد. آریانپور در فضایی فرهنگی و ادبی رشد کرد و تحصیلاتش را در حوزهی فلسفه، جامعهشناسی و علوم انسانی در ایران، لبنان، انگلستان و آمریکا دنبال نمود. تنوع جغرافیایی و فکریِ تحصیلات او موجب شد که رویکردی ترکیبی و چندرشتهای به مباحث اجتماعی شکل گیرد؛ رویکردی که بر مطالعهی همزمان ساختارهای اجتماعی، تاریخ اندیشه، هنر و زبان استوار بود. | | '''فرانتس عمر فانون''' (۱۹۲۵–۱۹۶۱)، روانپزشک، فیلسوف سیاسی و مبارز ضداستعماری اهل مارتینیک (جزیرهای در کارائیب تحت سلطه فرانسه)، یکی از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم در حوزه مطالعات پسااستعماری، نظریه انتقادی و روانشناسی استعمار است. زادهشده در خانوادهای طبقه متوسط سیاهپوست، فانون در نوجوانی با نژادپرستی روبرو شد و در جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز ارتش آزاد فرانسه جنگید، تجربهای که او را به انتقاد از استعمار واداشت. پس از تحصیل پزشکی و روانپزشکی در دانشگاه لیون فرانسه، به الجزایر رفت و در بیمارستان بلیدا-ژوآنویل کار کرد، جایی که اثرات روانی خشونت استعماری را بر قربانیان مشاهده کرد. او به جنبش آزادیبخش الجزایر (جبهه آزادیبخش ملی، FLN) پیوست، روزنامه المجاهد را ویرایش کرد و سفیر دولت موقت الجزایر در غنا شد. آثار کلیدی او، از جمله ''پوست سیاه، ماسکهای سفید'' (۱۹۵۲) که به بررسی روانشناسی نژادپرستی میپردازد، ''استعمار در حال مرگ'' (۱۹۵۹) که تغییرات فرهنگی انقلاب الجزایر را توصیف میکند، و ''ملعونان زمین'' (۱۹۶۱) که خشونت را به عنوان ابزار رهایی توجیه میکند، پایهگذار نظریههای ضداستعماری هستند. فانون استعمار را نه تنها اقتصادی و سیاسی، بلکه روانی و فرهنگی میدانست و بر ضرورت ایجاد انسانیت جدیدی پس از استعمار تأکید داشت. او در ۳۶ سالگی بر اثر لوسمی درگذشت، اما میراثش جنبشهای آزادیبخش در آفریقا، فلسطین، آمریکای لاتین و جنبشهای حقوق مدنی سیاهپوستان را الهام بخشید. این مقاله زندگی، آثار، فلسفه و تأثیرات پایدار او را بررسی میکند، با تمرکز بر جنبههای روانشناختی و انقلابیاش. |
|
| |
|
| آریانپور از نظر نظری گرایشهای روشنی به ماتریالیسم تاریخی و جامعهشناسی مارکسیستی داشت، با اینحال آثارش لزوماً محدود به بازتولید آموزههای مارکسیستی نیست؛ بلکه نوعی «خوانش بومیشده» از نظریهی اجتماعی ارائه میدهد که در آن تلاش میکند مفاهیم غربی را با زمینهی تاریخی و فرهنگی ایران پیوند دهد. وی در دوران پهلوی با نظام سلطنتی مخالف بود و بههمین دلیل از شغل برکنار شدو فعالیتهای آموزشیاش چندبار با وقفه مواجه شد و او را به دانشکده الهیات تبعید کردند.
| | تصویر فرانتس فانون در جوانی ''فرانتس فانون در دهه ۱۹۵۰، در دوران فعالیت روانپزشکیاش در الجزایر. منبع: Wikimedia Commons.'' |
|
| |
|
| آریانپور در حوزهی آموزشی، یکی از مهمترین تدریسکنندگان جامعهشناسی در دانشگاه تهران طی دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ بود و نقش مهمی در تربیت نسل بعدی اساتید علوم اجتماعی ایفا کرد. آثار او -از جمله [[جامعهشناسی هنر]]، [[زمینه جامعهشناسی|زمینه جامعهشناسی]]، در آستانه رستاخیز و روانشناسی از دیدگاه واقعگرایی - به کرّات چاپ شده و نقشی پایدار در مطالعات فرهنگ، هنر و جامعه در ایران داشتهاند.
| | == زندگینامه اولیه == |
| | فرانتس عمر فانون در ۲۰ ژوئیه ۱۹۲۵ در فورت دو فرانس، پایتخت مارتینیک، متولد شد. مارتینیک در آن زمان مستعمره فرانسه بود و خانواده فانون، که از طبقه متوسط سیاهپوستان بودند، شامل پدرش کازیمیر فانون (بازرس گمرک) و مادرش الئانور مدلیس (صاحب فروشگاه سختافزار) میشد. او سومین فرزند از هشت فرزند بود و در خانوادهای با ریشههای آفریقایی-کارائیبی و الزاسی رشد کرد. فانون در دبیرستان ویکتور شولشر، یکی از معتبرترین مدارس مارتینیک، تحصیل کرد و تحت تأثیر معلمش، شاعر و سیاستمدار آیمه سزیر، قرار گرفت که بنیانگذار جنبش نگریتود (Negritude) بود. این جنبش بر هویت سیاهپوستانه و فرهنگی آفریقایی تأکید داشت و فانون را به تفکر در مورد هویت نژادی واداشت. او عاشق فوتبال بود و بعدها در بیمارستان بلیدا، مسابقات فوتبالی برای بیماران و کارکنان سازماندهی کرد. در دوران نوجوانی، فانون با نژادپرستی سیستماتیک در جامعه استعماری روبرو شد، که بعدها در آثارش بازتاب یافت. |
|
| |
|
| علاوه بر آثار منتشرشده، پروژهی فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی به چهار زبان نیز از تلاشهای ماندگار اوست که هرچند بهطور کامل منتشر نشد، اما حجم گستردهی یادداشتها و فیشهای باقیمانده نشاندهندهی دامنهی حیرتانگیز پژوهشهای اوست.
| | در سال ۱۹۴۳، پس از سقوط فرانسه به دست نازیها و کنترل رژیم ویشی بر مارتینیک، فانون که تنها ۱۸ ساله بود، از جزیره گریخت و به دومینیکا پناهنده شد. او پس از قیامی محلی به مارتینیک بازگشت و به گردان پیادهنظام آنتیلی پنجم در ارتش آزاد فرانسه پیوست. فانون در مراکش و الجزایر آموزش دید و در عملیات دراگون و نبرد آلزاس شرکت کرد، جایی که زخمی شد و نشان صلیب جنگ را دریافت کرد. با این حال، تجربیاتش از نژادپرستی، یهودستیزی و اسلامهراسی در ارتش فرانسه، او را دلسرد کرد؛ سربازان سیاهپوست اغلب از خطوط مقدم حذف میشدند. این تجربیات اولیه، بذرهای انتقاد فانون از استعمار را کاشتند و او را به عنوان یک مبارز ضداستعماری شکل دادند. |
|
| |
|
| == زندگینامه و زمینهی خانوادگی == | | == تحصیلات و حرفه روانپزشکی == |
| امیرحسین آریانپور در هشتم اسفند ۱۳۰۳ در تهران زاده شد. او در ۱۸ سالگی، یعنی در سال ۱۳۲۱، در مسابقات بوکس خراسان و در سال ۱۳۲۳ در مسابقات وزنهبرداری چندملیتی خاور نزدیک، اول شد.خانوادهی او فضایی فرهنگی داشتند و در برخی منابع آمده است که پیوندهای خانوادگی او با چهرههای شناختهشدهی ادبیات معاصر، از جمله [[سهراب سپهری]]، در شکلگیری ذوق ادبی و زبانی او بیتأثیر نبوده است. آریانپور از همان سالهای نوجوانی با ادبیات فارسی و زبانهای خارجی آشنا شد و بعدها که تحصیلات دانشگاهی را آغاز کرد، تواناییاش در زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و عربی مسیر پژوهشی او را بسیار گسترش داد.
| | پس از جنگ جهانی دوم، فانون در ۱۹۴۶ به فرانسه بازگشت و در دانشگاه لیون در رشته پزشکی و روانپزشکی تحصیل کرد. او در سال ۱۹۵۱ مدرک دکترای پزشکی خود را دریافت کرد و تحت تأثیر فیلسوفانی مانند ژانپل سارتر، موریس مرلو-پونتی و ژاک لاکان قرار گرفت. فانون سه نمایشنامه نوشت (دو تای آنها باقی مانده) و در سمینارهای مرلو-پونتی شرکت کرد. رساله دکترایش در ابتدا ''مقالهای در مورد بیگانگی سیاهپوستان'' بود که به دلیل محتوای سیاسیاش رد شد، و بعدها به ''تغییرات ذهنی در بیماری فریدریش'' تغییر یافت. در سال ۱۹۴۸، رابطهای با میشل وایر داشت که منجر به تولد دخترش میریل در ۱۹۵۳ شد. در ۱۹۵۲ با جوزی دوبله ازدواج کرد و پسری به نام اولیویه به دنیا آمد. |
|
| |
|
| تحصیل رسمی او در حوزهی فلسفه و علوم انسانی ابتدا در دانشگاه تهران آغاز شد. در دههی ۱۳۲۰ و اوایل دههی ۱۳۳۰، او در محیطی درس میخواند که در آن اندیشههای جدید غربی، از اگزیستانسیالیسم تا مارکسیسم، در ایران بهتدریج ترجمه و تدریس میشد. آریانپور در این سالها در کلاسهایی شرکت کرد که متفکرانی چون بدیعالزمان فروزانفر، محمود حسابی و برخی استادان خارجی در آن تدریس میکردند. همین تنوع آموزشی بعدها در رویکرد چندرشتهای او کاملاً مشهود است.<ref name=":0">[https://www.iranketab.ir/profile/31148-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%88%D8%B1 ایرانکتاب. معرفی «امیرحسین آریانپور»]</ref>
| | فانون در بیمارستان سنتآلبان-سور-لیمگنول تحت نظارت فرانسوا توسکل، بنیانگذار رواندرمانی نهادی، آموزش دید. این رویکرد بر ادغام بیماران در جامعه و فرهنگ تأکید داشت و فانون را به مدل روانشناسی جامعهای سوق داد. او باور داشت که بیماران روانی با ادغام در خانواده و جامعه بهبود مییابند، نه در انزوای نهادی. در ۱۹۵۳، به عنوان رئیس بخش روانپزشکی بیمارستان بلیدا-ژوآنویل در الجزایر منصوب شد، جایی که هم بیماران الجزایری و هم سربازان فرانسوی را درمان میکرد. او اثرات خشونت استعماری بر روان انسان را مشاهده کرد و درمانهای نوآورانهای مانند درمان اجتماعی-فرهنگی معرفی کرد، که بیماران را به ریشههای فرهنگیشان متصل میکرد. |
|
| |
|
| == تحصیلات دانشگاهی و شکلگیری دستگاه فکری ==
| | فرانتس فانون با تیم پزشکی در بلیدا ''فانون با تیم پزشکی در بیمارستان بلیدا، الجزایر، ۱۹۵۳–۱۹۵۶. منبع: Wikimedia Commons.'' |
| پس از پایان تحصیلات در ایران، آریانپور مدتی در دانشگاه آمریکایی بیروت به ادامهی تحصیل پرداخت و سپس برای دورههایی از آموزش تخصصی جامعهشناسی، فلسفه و زبانشناسی به انگلستان و ایالات متحده رفت. آشنایی او با فضای آکادمیک کمبریج و پرینستون باعث شد با جریانهای اصلی جامعهشناسی - از دورکیم و وبر تا مکتب فرانکفورت - از نزدیک آشنا شود. او در کنار مطالعات نظری، به روششناسی علوم اجتماعی علاقهی ویژهای نشان داد و همین گرایش بعدها در آثارش کاملاً نمود یافت.
| |
|
| |
|
| آریانپور اگرچه در جوانی گرایشهای مارکسیستی داشت، اما نگاهش به جامعهشناسی صرفاً در چارچوب ایدئولوژیک باقی نماند. او با وجود پایبندی به برخی مفاهیم ماتریالیستی، در آثارش کوشید به تحلیل اجتماعی ـ فرهنگی بافت ایران توجه کند و مفاهیم نظری را بهگونهای تفسیر کند که برای مطالعهی فرهنگ ایرانی سودمند باشد. بنابراین میتوان گفت دستگاه فکری او ترکیبی از نظریهی مارکسیستی، تحلیل تاریخی، روششناسی تطبیقی و توجه به ماهیت فرهنگی جوامع بود.<ref>[https://www.edub.ir/education/view/10900:%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86+%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86+%D9%BE%D9%88%D8%B1%D8%9B+%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C+%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C+%D9%88+%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%DA%AF%D8%B1+%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87+%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C امیرحسین آریانپور؛ جامعهشناسی نامی و احیاگر اندیشه اجتماعی]</ref>
| | == فعالیتهای سیاسی و انقلاب الجزایر == |
| | جنگ الجزایر (۱۹۵۴–۱۹۶۲) نقطه عطفی در زندگی فانون بود. از ۱۹۵۴، او با جبهه آزادیبخش ملی (FLN) همکاری کرد و قربانیان شکنجه و مبارزان را درمان نمود. در ۱۹۵۵ به طور کامل به FLN پیوست و تحقیقات فرهنگی در کابلی انجام داد. در ۱۹۵۶، نامه استعفا مشهورش را نوشت که در آن تبعیض نژادی در بیمارستان را محکوم کرد و اخراج شد. به تونس تبعید شد و ویراستار روزنامه المجاهد شد، جایی که مقالاتش در مورد استراتژیهای انقلابی منتشر میشد. فانون سفیر دولت موقت جمهوری الجزایر (GPRA) در غنا شد و در کنفرانسهای آکرا، کوناکری، آدیس آبابا و قاهره شرکت کرد. او خطوط تأمین و جبهههای جنگ را سازماندهی کرد و بر وحدت آفریقایی تأکید داشت. |
|
| |
|
| == رویکرد نظری ==
| | در این دوره، فانون با رهبرانی مانند گمال عبدالناصر و کوامه نکرومه ملاقات کرد و سفرهایش به آفریقای زیرصحرا تفکرش را غنی ساخت. او خشونت استعماری را به عنوان زبانی تحمیلی توصیف کرد و خشونت انقلابی را به عنوان پاسخی کاتارتیک و ضروری برای رهایی میدید. فعالیتهایش او را به عنوان استراتژیست انقلاب آفریقایی تثبیت کرد، هرچند بیماری لوسمیاش در ۱۹۶۰ تشخیص داده شد. |
| آریانپور بیش از هر چیز بهعنوان یک نظریهپرداز اجتماعی با گرایش ماتریالیستی شناخته میشود. او در درسگفتارها و نوشتههایش بر این اصل تأکید میکرد که برای فهم پدیدههای فرهنگی و هنری باید سازوکارهای اجتماعی، اقتصادی و تاریخی را شناخت. در همین چارچوب بود که کتاب مشهور «[[جامعهشناسی هنر]]» را نوشت؛ اثری که در آن هنر بهعنوان محصول شرایط اجتماعی بررسی میشود و هنرمند نه «نابغهی جدا از جامعه» بلکه «کنشگری در بستر تاریخی» تلقی میگردد.
| |
|
| |
|
| از نظر او تحلیل هنر، ادبیات و زبان باید از سطح زیباشناختی صرف فراتر میرفت و نیروهای اجتماعی مؤثر بر آنها آشکار میشد. این نگرش، او را در میان نخستین کسانی قرار داد که جامعهشناسی هنر را بهطور نظاممند در ایران طرح کردند. همین اثر بعدها در مدارس هنری و دانشگاهها بارها تدریس شد و همچنان در حوزهی جامعهشناسی هنر در ایران مرجعیت دارد.
| | == آثار عمده == |
| | فانون دو کتاب اصلی در زمان حیاتش منتشر کرد: ''پوست سیاه، ماسکهای سفید'' (۱۹۵۲) که بر اساس تجربیاتش در لیون نوشته شد و روانشناسی استعمار را بررسی میکند، و ''ملعونان زمین'' (۱۹۶۱) که دیکتهشده در بستر بیماری است و با مقدمه سارتر، خشونت را توجیه میکند. ''استعمار در حال مرگ'' (۱۹۵۹) تغییرات فرهنگی در انقلاب الجزایر را توصیف میکند، مانند نقش زنان بدون حجاب به عنوان نماد رهایی. ''به سوی انقلاب آفریقایی'' (۱۹۶۴، پس از مرگ) مجموعه مقالاتی از المجاهد است. در ۲۰۱۵، ''نوشتههای در مورد بیگانگی و آزادی'' منتشر شد که شامل نوشتههای منتشرنشده است. آثار فانون ترکیبی از روانکاوی، پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم و نگریتود است و توسط جوزی ویرایش میشد. |
|
| |
|
| در کنار این رویکرد، آریانپور در آثار دیگری همچون «در آستانهی رستاخیز» به تحلیل تاریخی و مفهوم «دینامیسم تاریخ» پرداخت. او تحولات جوامع را نتیجهی حرکتهای ساختاری میدانست و نقش نیروهای اجتماعی را فراتر از نقش افراد برجسته مینشاند. | | جلد کتاب ملعونان زمین ''جلد کتاب ملعونان زمین (۱۹۶۱)، اثر کلیدی فانون در دفاع از خشونت انقلابی. منبع: Wikimedia Commons.'' |
|
| |
|
| برخی منتقدان او را متأثر از مارکسیسم کلاسیک میدانستند و معتقد بودند که تحلیلهایش بیش از حد بر عوامل مادی و طبقاتی تکیه دارد؛ اما در مقابل، برخی پژوهشگران معاصر، استدلال کردهاند که آریانپور تلاش داشت دستگاهی نظری بسازد که برای تحلیل جامعهی ایران، و نه صرفاً بازتاب نظریههای اروپایی، مناسب باشد.<ref name=":1">[https://www.iranicaonline.org/articles/aryanpur/?utm_source=chatgpt.com Iranica Online. “ARYANPUR, AMIR-HOSAYN.” Encyclopaedia Iranica]</ref>
| | == فلسفه و ایدههای کلیدی == |
| | فلسفه فانون بر روانپاتولوژی استعمار، نژادپرستی و رهایی تمرکز دارد. او استعمار را سیستمی دانست که جهان بومیان را بازسازی میکند و خشونت را ابزار کنترل اجتماعی میبیند، اما خشونت انقلابی را کاتارتیک و ضروری برای بازسازی هویت انسانی میدانست. در ''پوست سیاه، ماسکهای سفید''، بیگانگی سیاهپوستان را توصیف میکند: احساس حقارت ناشی از وابستگی به زبان و فرهنگ سفید، که مانع شخصسازی کامل میشود. او بر نقش زبان در سرکوب تأکید داشت و هویت را دیالکتیکی میدید. |
|
| |
|
| == فعالیتهای دانشگاهی و نقش آموزشی ==
| | فانون منتقد دولتهای پسااستعماری بود و "پستاستعمار" را به عنوان ادامه وابستگی اقتصادی و فرهنگی نقد کرد. او بر ایجاد "انسانیت جدید" پس از انقلاب اصرار داشت، با تمرکز بر کرئولیزاسیون (ترکیب فرهنگی) و هومنیسم ضد نژادپرستانه. ایدههایش از هگل (ارباب-برده)، مارکس (طبقه و انقلاب) و سارتر (اگزیستانسیالیسم) الهام گرفته، اما به جنوب جهانی خطاب شده است. فانون رواندرمانی را با سیاست درهم آمیخت و بر اصلاح فرهنگی در انقلاب تأکید کرد. |
| بیتردید مهمترین عرصهی تأثیرگذاری آریانپور دانشگاه بود. او سالها در دانشگاه تهران به تدریس جامعهشناسی، فلسفه و روش تحقیق پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. گزارشهای مطبوعاتی و یادنامههای منتشرشده در رسانهها و نیز یادداشتهایی از شاگردانش نشان میدهد که شیوهی تدریس آریانپور بر پایهی گفتوگو، نقد و تحلیل و دعوت به مطالعهی گسترده بود.
| |
|
| |
|
| آریانپور یکی از نخستین استادانی بود که روششناسی پژوهش را بهصورت درس مستقل در ایران تدریس کرد. کتاب «آیین پژوهش» نیز از همین تجربهها برآمده است. او دانشجویان را تشویق میکرد که نهتنها نظریه بخوانند، بلکه از میدان اجتماعی نیز داده جمع کنند؛ گرچه در زمان او جامعهشناسی تجربی هنوز به شکل امروزینش در ایران رواج نیافته بود.
| | == مرگ و میراث == |
| | فانون در اکتبر ۱۹۶۱ با کمک CIA به ایالات متحده منتقل شد و در بتزدا، مریلند، از پنومونی دوطرفه بر اثر لوسمی درگذشت. طبق خواسته FLN، جسدش به الجزایر منتقل و در گورستان شهدای عین کرمه دفن شد. میراث فانون گسترده است: او الهامبخش جنبشهای آزادیبخش در فلسطین، سریلانکا، آفریقای جنوبی، و ایالات متحده (مانند بلک پنترها و مالکوم ایکس) شد. ایدههایش بر استیو بیکو، چه گوارا، و پائولو فریره تأثیر گذاشت و در ادبیات آفریقایی (مانند نگوگی وا تیونگو) بازتاب یافت. در نظریه کوئیر، ایدههایش در مورد جنسیت سیاه نقد میشود، اما در نظریه انتقادی سیاه (افروپسیمیسم) و مطالعات پسااستعماری، بنیادی است. جایزه فرانتس فانون توسط انجمن فلسفه کارائیب اعطا میشود و بنیاد فرانتس فانون توسط دخترش میریل اداره میشود. تا امروز، آثارش در جنبشهای ضد نژادپرستی و ضداستعماری زنده است. |
|
| |
|
| یکی از وجوه برجستهی نقش آموزشی او علاقهی فراوانش به زبانشناسی و فرهنگنویسی بود. آریانپور زبان را کلید فهم فرهنگ میدانست و پروژهی عظیم فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی به چهار زبان را آغاز کرد؛ پروژهای که هزاران فیش و یادداشت برای آن تهیه کرد. اگر این فرهنگنامه کامل میشد، به احتمال زیاد یکی از مهمترین فرهنگهای علوم اجتماعی در ایران محسوب میگشت.<ref>[https://www.theguardian.com/news/2001/aug/03/guardianobituaries.internationaleducationnews?utm_source=chatgpt.com Mohin, Baqer. “Obituary: Amir Hossein Aryanpour.” The Guardian, 3 August 2001]</ref>
| | فرانتس فانون در کنفرانس مطبوعاتی تونس ''فانون در کنفرانس مطبوعاتی کنگره نویسندگان در تونس، ۱۹۵۹. منبع: Wikimedia Commons.'' |
|
| |
|
| == مخالفت با نظام شاهنشاهی و جریانهای راست ارتجاعی == | | == منابع == |
| امیرحسین آریانپور پس از بازگشت از آمریکا به ایران، آریانپور در دانشکدههای مختلف به تدریس جامعهشناسی، فلسفهی اجتماعی و روش تحقیق پرداخت. ولی هربار به علت تندروی و «اهانت به شاه و آمریکاییها» از شغل برکنار شدفعالیتهای آموزشیاش چندبار در دوران دیکتاتوری پهلوی با وقفه مواجه شد؛ بههمین علت او را به دانشکده الهیات تبعید کردند. هدف این بود که هم دستش از دانشکده علوم اجتماعی و ادبیات کوتاه شود و هم همواره با روحانیانی مانند مرتضی مطهری درگیر باشد. در یکی از درگیریها دانشجویی متعصب با چاقو به او حمله برد و آریانپور با شجاعت ورزشکارانه چاقو را از چنگ مهاجم در آورد و او را از کلاس بیرون انداخت. آریانپور آشکارا میگفت که هدفش از تدریس گسترش «شور انقلابی» در میان جوانان است.
| |
| | |
| در ساختن و کاربرد واژههای تازه در زبان فارسی استاد بود و بسیاری از واژههای رایج در علوم نظری دستاورد اوست. ماندگارترین کارش گردآوری ۳۰۰ هزار واژه برابرنهاده برای یک «فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی» است.
| |
| | |
| در نظام سلطنتی زندانیان سیاسی بیت پایانی مثنوی معروف او را بر دیوار زندانها مینوشتند:
| |
| | |
| یکی از بزرگترین تلاشهای علمی او پروژهی «فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی» بود؛ اثری چندزبانه که بنا بر برآوردهای موجود، شامل حدود سیصد هزار مدخل و برابرنهاده میشد. این اثر عظیم هرچند بهصورت کامل منتشر نشد، اما یادداشتها و فیشهای بهجایمانده از آن نشاندهندهی دامنهی وسیع کار پژوهشی اوست و از آن بهعنوان یکی از بلندپروازانهترین طرحهای فرهنگنویسی در علوم انسانی ایران یاد میشود.
| |
|
| |
|
| آریانپور افزون بر آثار علمی، اشعار و نوشتههای ادبی نیز داشت. در میان آثار منظوم او، مثنویای با مطلع «آفتاب زندگی تابنده باد» شهرت یافت و در دورهی پیش از انقلاب، برخی زندانیان سیاسی بیت پایانی آن را بر دیوار سلولها مینوشتند:
| | === کتابها و بیوگرافیها === |
|
| |
|
| «آفتاب زندگی تابنده باد
| | # Cherki, Alice. ''Frantz Fanon: A Portrait''. Translated by Nadia Benabid. Ithaca, NY: Cornell University Press, 2006. <nowiki>https://archive.org/details/frantzfanonportr00cher</nowiki> |
| | # Macey, David. ''Frantz Fanon: A Biography''. 2nd ed. London: Verso, 2012. <nowiki>https://www.versobooks.com/products/2272-frantz-fanon</nowiki> |
| | # Williams, James S. ''Frantz Fanon''. London: Reaktion Books, 2021. <nowiki>https://press.uchicago.edu/ucp/books/book/distributed/F/bo208669969.html</nowiki> |
|
| |
|
| چشم ما بر طلعت آینده باد»<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA/a-54360512 استاد مارکسیست دانشکده الهیات]</ref>
| | === مقالات و دانشنامهها === |
|
| |
|
| == کتابها و آثار منتشرشده ==
| | # Khalfa, Jean, and Robert J. C. Young. "Frantz Fanon." In ''Stanford Encyclopedia of Philosophy'', edited by Edward N. Zalta. Spring 2019. Metaphysics Research Lab, Stanford University, 2019. <nowiki>https://plato.stanford.edu/entries/frantz-fanon/</nowiki> |
| فهرست آثار آریانپور گسترده است و نسخهی کامل آن تاکنون منتشر نشده، اما مهمترین آثار شناختهشدهی او عبارتاند از:
| | # Gordon, Lewis R. "Frantz Fanon." In ''Internet Encyclopedia of Philosophy''. <nowiki>https://iep.utm.edu/fanon/</nowiki> |
| | # "Frantz Fanon." ''Encyclopædia Britannica''. Last modified December 12, 2025. <nowiki>https://www.britannica.com/biography/Frantz-Fanon</nowiki> |
| | # "Frantz Fanon." ''Wikipedia''. Last modified November 26, 2025. <nowiki>https://en.wikipedia.org/wiki/Frantz_Fanon</nowiki> |
|
| |
|
| جامعهشناسی هنر
| | === آثار فانون (انتخابی) === |
|
| |
|
| زمینه جامعهشناسی[[پرونده:امیرحسین آریانپور ۲.jpg|جایگزین=امیرحسین آریانپور|بندانگشتی|300x300پیکسل|امیرحسین آریانپور]]روانشناسی از دیدگاه واقعگرایی
| | # Fanon, Frantz. ''Peau noire, masques blancs''. Paris: Éditions du Seuil, 1952. (Black Skin, White Masks, trans. Richard Philcox, New York: Grove Press, 2008.) |
| | # Fanon, Frantz. ''Les Damnés de la terre''. Paris: Éditions du Seuil, 1961. (The Wretched of the Earth, trans. Richard Philcox, New York: Grove Press, 2004.) |
| | # Fanon, Frantz. ''L’An V de la Révolution Algérienne''. Paris: Éditions du Seuil, 1959. (A Dying Colonialism, trans. Haakon Chevalier, New York: Grove Press, 1965.) |
| | # Fanon, Frantz. ''Pour la révolution africaine: Écrits politiques''. Paris: Éditions François Maspero, 1964. (Toward the African Revolution, trans. Haakon Chevalier, New York: Grove Press, 1967.) |
|
| |
|
| آیین پژوهش
| | === تحلیلهای فلسفی === |
|
| |
|
| پروژهی «فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی»
| | # Hudis, Peter. ''Frantz Fanon: Philosopher of the Barricades''. London: Pluto Press, 2015. <nowiki>https://www.plutobooks.com/9780745336251/frantz-fanon</nowiki> |
| | # "Frantz Fanon." LSE Africa Hub for African Thought. <nowiki>https://www.lse.ac.uk/africa/hub-for-african-thought/thinkers/frantz-fanon</nowiki> |
|
| |
|
| دشمن مردم و ایبسن آشوبگرای
| | === منابع تصویری === |
| | تصاویر از Wikimedia Commons انتخاب شدهاند، که در حوزه عمومی (public domain) یا تحت مجوز Creative Commons قرار دارند: |
|
| |
|
| بزرگ مردان تاریخ
| | * <nowiki>https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Frantz_Fanon</nowiki> |
| | |
| تاریخ تمدن ویل دورانت (جلد سوم، ترجمه)
| |
| | |
| دو منطق: ایستا و پویا
| |
| | |
| در آستانه رستاخیز ـ رساله ای در باب دینامیسم تاریخ
| |
| | |
| سیر فلسفه در ایران (ترجمه)
| |
| | |
| فرویدیسم: با اشاراتی به ادبیات و عرفان
| |
| | |
| فرهنگ چهار زبانه (فارسی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی)
| |
| | |
| طبیعت، حیات، منشاء و تکامل آن <ref name=":0" /> <ref>[https://hadgarie.blogspot.com/2011/09/1_19.html دایرة المعارف روشنگری]</ref>
| |
| | |
| == نسبت با سیاست و مناقشههای فکری ==
| |
| آریانپور بهطور کلی به جریانهای چپ و ادبیات مارکسیستی نزدیک بود، اما منابع مستقل تأکید میکنند که او را نمیتوان صرفاً یک فعال سیاسی دانست؛ بلکه او بیش از هر چیز یک متفکر و مدرس بود. با اینحال، فضای سیاسی دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ به گونهای بود که بسیاری از استادان دانشگاه در معرض برچسبگذاری ایدئولوژیک قرار میگرفتند و آریانپور نیز از این قاعده مستثنا نبود.
| |
| | |
| در دههی ۱۳۵۰ مباحثههای فکری بین او و برخی چهرههای دینی و یا روشنفکران غیردینی نیز ثبت شده است. این مجادلات خصوصاً دربارهی نقش ایدئولوژی، دین و طبقه در تحلیل اجتماعی شکل گرفتند. آریانپور در این مواجهات معمولاً از تحلیل طبقاتی و ماتریالیستی دفاع میکرد.
| |
| | |
| در عین حال، دیدگاههای او در سالهای بعد از انقلاب ضدسلطنتی کمتر مجال بروز عمومی یافت، اما آثارش همچنان در دانشگاهها تدریس میشدند و بسیاری از دانشجویان دههی ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ با متون او آشنا شدند.
| |
| | |
| == میراث علمی و جایگاه او در تاریخ جامعهشناسی ایران ==
| |
| میراث آریانپور را میتوان در سه محور بررسی کرد:
| |
| | |
| === ۱) نقش آموزشی ===
| |
| او از ستونهای اصلی نهادینهسازی رشتهی جامعهشناسی در ایران بود. نسل بزرگی از اساتید و پژوهشگران علوم اجتماعی شاگرد مستقیم یا غیرمستقیم او هستند.
| |
| | |
| === ۲) آثار نظری ===
| |
| کتابهایی مانند «جامعهشناسی هنر» و «زمینهی جامعهشناسی» همچنان از منابع مهم در دانشگاههای ایراناند. سبک تحلیل او - ترکیبی از جامعهشناسی تاریخی، فلسفهی اجتماعی و نقد فرهنگی - رویکردی خاص و متمایز ایجاد کرد.
| |
| | |
| === ۳) پروژههای پژوهشی بلندمدت ===
| |
| بهویژه فرهنگ علوم اجتماعیِ چندزبانه که اگرچه منتشر نشد، اما در تاریخ تفکر دانشگاهی ایران نمونهای کمنظیر از کوششِ فردی در تدوین دانش اجتماعی است.
| |
| | |
| در ارزیابی نهایی، آریانپور را میتوان یکی از مهمترین چهرههای «گذار» در علوم اجتماعی ایران دانست؛ کسی که بین سنت ادبی ـ فلسفی ایرانی و جامعهشناسی مدرن پیوند برقرار کرد.<ref name=":1" />
| |
| | |
| == منابع ==
| |