کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX
مسعود جامعی، شهروند عرب ۴۸ ساله از اهواز، در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او که پیش از بازداشت معلم و کارمند شرکت ملی نفت بود، در زندان شیبان اهواز تحت شکنجههای جسمی و روانی، از جمله ضرب و شتم و محرومیت از خواب، قرار گرفت. (صدای بازداشتشدگان)۱ (حقوق بشر در ایران)۲
جامعی از بیماریهای جدی مانند سرطان معده، کبد چرب و فشار خون بالا رنج میبرد، اما از دسترسی به درمان پزشکی محروم بود، که این امر سلامت او را به شدت به خطر انداخت. او در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و محرومیت از تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ به مکان نامعلومی منتقل شد. (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی) (صدای مردم)
در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبیمهر، جامعی به اتهامات «افساد فیالارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» به دو بار اعدام و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. محاکمه او فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود و بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه انجام شد. درخواست تجدیدنظر او همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است. (کانون حقوق بشر ایران)۱ (ایران وایر)
همسر و سه فرزند جامعی نیز به اتهام «ارتباط با گروههای مخالف نظام» محاکمه شدند و خانواده با بیخبری طولانیمدت و فشارهای روانی مواجه بوده است. آنها در مقابل زندان اوین تجمعات اعتراضی برگزار کردند تا به احکام اعدام و شرایط زندان اعتراض کنند. (هرانا) (کانون حقوق بشر ایران)۳
سازمان عفو بینالملل در دیماه ۱۴۰۳ خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام شد و سازمانهای حقوق بشری مانند کانون حقوق بشر ایران و سازمان حقوق بشر کارون این پرونده را مصداق نقض حق حیات و منع شکنجه دانستند. کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، نیز خواستار توجه جهانی به وضعیت جامعی شد. (کانون حقوق بشر ایران)۱ (سیمای آزادی) (سازمان حقوق بشر کارون)
پرونده جامعی، همراه با دو همپروندهای دیگر، توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در ایران جلب کرده و رسانهها و فعالان حقوق بشر خواستار اقدام فوری برای نجات جان او شدهاند. (ایران اینترنشنال) (ایران افشاگر)
زندگی، شغل و فعالیتهای سیاسی
مسعود جامعی، متولد ۱۳۵۶، شهروند عرب ایرانی ساکن روستای شاخکوپال (الشاخه و البنه) از توابع اهواز در استان خوزستان است. او ۴۸ ساله، متأهل و دارای چهار فرزند است. پیش از بازداشت، جامعی به عنوان معلم مشغول به کار بود و همچنین در شرکت ملی نفت فعالیت داشت. (حقوق بشر در ایران)۲ (سازمان حقوق بشر کارون)
مسعود جامعی به دلیل فعالیتهای سیاسی و ارتباط با گروههای مخالف نظام، از جمله سازمان مجاهدین خلق، در سالهای اخیر مورد توجه نیروهای امنیتی قرار گرفت. فعالیتهای او شامل حمایت از گروههای مخالف و مشارکت در اقدامات اعتراضی بود که منجر به بازداشت و محاکمه او شد. این پیشینه سیاسی او را به یکی از اهداف سرکوب سیستماتیک رژیم تبدیل کرد. (ایران افشاگر) (ایران آزادی)
دستگیری، زندان و شکنجه
مسعود جامعی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در اهواز بازداشت شد. این دستگیری به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و فعالیتهای سیاسی علیه نظام صورت گرفت. او پس از بازداشت به زندان شیبان اهواز منتقل شد، جایی که تحت بازجوییهای شدید قرار گرفت. (حقوق بشر در ایران)۲ (صدای بازداشتشدگان)۱
در زندان شیبان، جامعی تحت شکنجههای جسمی و روانی شدید قرار گرفت. مأموران امنیتی با هدف اخذ اعترافات اجباری، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در شرایط غیرانسانی نگهداری کردند. این شکنجهها شامل محرومیت از خواب، بازجوییهای طولانیمدت و فشار روانی برای اعتراف به اتهامات بیاساس بود. (صدای بازداشتشدگان)۲ (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی)
مسعود جامعی در زندان شیبان اهواز تحت شکنجههای جسمی و روانی متعددی قرار گرفت. ضرب و شتم شدید با باتوم و کابل، محرومیت از خواب برای مدت طولانی، و بازجوییهای مکرر در شرایط استرسزا از جمله روشهایی بود که برای اخذ اعترافات اجباری به کار گرفته شد. همچنین، او در سلولهای انفرادی بدون نور و تهویه مناسب نگهداری شد که این شرایط به سلامت جسمی و روانی او آسیب جدی وارد کرد. این شکنجهها با هدف تضعیف روحیه او و اجبار به پذیرش اتهامات بیاساس انجام شد. (صدای بازداشتشدگان)۲ (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی)
زندان شیبان اهواز به دلیل شرایط غیرانسانی، از جمله کمبود امکانات بهداشتی، غذای نامناسب و نبود تهویه کافی، شناخته شده است. جامعی در این زندان در سلولهای تنگ و بدون امکانات اولیه نگهداری شد، که این شرایط سلامت جسمی و روانی او را به شدت تحت تأثیر قرار داد. (حقوق بشر در ایران)۱ (صدای بازداشتشدگان)۲
انتقال به مکان نامعلوم
در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، به دلیل اعتراض جامعی به محرومیت از تماس با خانواده و حمل پلاکاردهای اعتراضی در زندان، او به مکان نامعلومی منتقل شد. این انتقال به عنوان اقدامی تنبیهی انجام شد و نگرانیهایی درباره وضعیت سلامت و امنیت او ایجاد کرد. (صدای مردم) (کانون حقوق بشر ایران)۳
بخش سوم: مسائل بهداشتی و اعتصاب غذا
۳.۱: بیماریهای جدی و محرومیت از درمان
مسعود جامعی از بیماریهای متعددی از جمله سرطان معده، کبد چرب، فشار خون بالا و عفونتهای داخلی رنج میبرد. با وجود نیاز فوری به مراقبتهای پزشکی، مقامات زندان از اعزام او به بیمارستان یا ارائه درمان مناسب خودداری کردند. این محرومیتها وضعیت سلامتی او را به شدت وخیم کرد و خطر مرگ را افزایش داد. (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی) (سازمان حقوق بشر کارون)
۳.۲: اعتراض و اعتصاب غذا
جامعی در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، محرومیت از درمان و قطع تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد. او همچنین پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به وضعیت خود در زندان حمل کرد. این اقدامات منجر به انتقال تنبیهی او به مکان نامعلومی در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ شد. این اعتصاب نشاندهنده مقاومت او در برابر فشارهای زندان بود. (صدای مردم) (کانون حقوق بشر ایران)۳
۳.۳: تأثیر محرومیتهای پزشکی
محرومیت از درمان پزشکی نهتنها سلامت جسمی جامعی را به خطر انداخت، بلکه به عنوان ابزاری برای فشار روانی بر او استفاده شد. عدم دسترسی به دارو و مراقبتهای پزشکی تخصصی، بهویژه برای بیماری سرطان معده، وضعیت او را در زندان شیبان وخیمتر کرد. این شرایط نقض آشکار حق دسترسی به درمان پزشکی مطابق با استانداردهای بینالمللی حقوق بشر است. (حقوق بشر در ایران)۲ (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی)
۳.۴: تأثیر بیماریها بر وضعیت روانی
بیماریهای جدی مسعود جامعی، بهویژه سرطان معده و عفونتهای داخلی، همراه با محرومیت از درمان، فشار روانی شدیدی بر او وارد کرده است. عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی و نگرانی از وخامت وضعیت سلامتی، روحیه او را تضعیف کرده و اضطراب و افسردگی را تشدید کرده است. این شرایط، همراه با شکنجههای جسمی و روانی، به عنوان بخشی از فشارهای سیستماتیک برای درهم شکستن مقاومت او به کار گرفته شده است. (سازمان حقوق بشر کارون) (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی)
بخش چهارم: پروسه قضایی و اتهامات
۴.۱: تفهیم اتهام
مسعود جامعی پس از بازداشت در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به اتهامات متعددی تفهیم اتهام شد. این اتهامات شامل «افساد فیالارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، «تبلیغ علیه نظام» و «ارتباط با گروههای مخالف نظام» بود. این اتهامات عمدتاً بر اساس فعالیتهای سیاسی او و بدون ارائه مدارک معتبر مطرح شدند. (کانون حقوق بشر ایران)۱ (ایران افشاگر)
۴.۲: روند دادگاه
جلسه دادگاه جامعی در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبیمهر برگزار شد. این دادگاه او را به دو بار اعدام به اتهام «افساد فیالارض» و «محاربه» و یک سال حبس تعزیری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم کرد. روند دادرسی فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا جامعی از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود و اتهامات بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه مطرح شدند. (حقوق بشر در ایران)۱ (ایران وایر)
۴.۳: نقض حقوق در محاکمه
محاکمه جامعی با نقض آشکار حقوق اولیه او همراه بود. او و همپروندهایهایش اتهامات مربوط به فعالیتهای مسلحانه یا ارتباط با اسرائیل را رد کردند، اما دادگاه بدون توجه به دفاعیات و بدون ارائه شواهد معتبر، احکام سنگین صادر کرد. این روند نقض اصول دادرسی عادلانه، از جمله حق دسترسی به وکیل و محاکمه علنی، بود. (ایران آزادی) (کانون حقوق بشر ایران)۳
۴.۴: درخواست تجدیدنظر
پس از صدور حکم اعدام، درخواست تجدیدنظر برای پرونده جامعی ثبت شد. این درخواست همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است و نتیجه آن مشخص نیست. این وضعیت بلاتکلیفی قضایی، فشار روانی شدیدی بر جامعی و خانوادهاش وارد کرده است. (کانون حقوق بشر ایران)۱ (ایران اینترنشنال)
۴.۵: فشارهای قضایی بر همپروندهایها
جامعی به همراه دو زندانی سیاسی دیگر، فرشاد اعتمادیفر و علیرضا مرداسی، در پروندهای مشترک محاکمه شدند. این سه نفر به اتهامات مشابهی، از جمله «افساد فیالارض» و «محاربه»، به دو بار اعدام محکوم شدند. فشارهای قضایی و اتهامات سنگین علیه این افراد نشاندهنده استفاده از سیستم قضایی به عنوان ابزاری برای سرکوب فعالان سیاسی است. (کانون حقوق بشر ایران)۱ (ایران افشاگر)
بخش پنجم: وضعیت خانواده و بلاتکلیفی
۵.۱: محاکمه اعضای خانواده
همسر و سه فرزند مسعود جامعی به اتهام «ارتباط با گروههای مخالف نظام» و «کمک به فعالیتهای سیاسی او» محاکمه شدند. این محاکمات در دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد و خانواده او نیز با اتهامات سنگینی مواجه شدند. این اقدام بخشی از استراتژی رژیم برای فشار بر زندانیان سیاسی از طریق هدف قرار دادن خانوادههایشان بود. (هرانا) (کانون حقوق بشر ایران)۲
۵.۲: بیخبری و فشار روانی بر خانواده
خانواده جامعی از زمان بازداشت او در مرداد ۱۴۰۲ با بیخبری طولانیمدت مواجه بودهاند. تلاشهای آنها برای کسب اطلاعات از مراجع قضایی بینتیجه مانده و مقامات از ارائه اطلاعات دقیق درباره وضعیت او خودداری کردهاند. این بیخبری فشار روانی شدیدی بر خانواده، بهویژه فرزندان او، وارد کرده است. (حقوق بشر در ایران)۲ (ایران اینترنشنال)
۵.۳: تجمعات اعتراضی خانواده
خانوادههای زندانیان سیاسی، از جمله خانواده جامعی، چندین بار در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کردند. این تجمعات با هدف اعتراض به احکام اعدام، شرایط غیرانسانی زندان و بیخبری از وضعیت زندانیان برگزار شد. خانوادهها خواستار توقف اجرای احکام و آزادی فوری عزیزانشان شدند. (کانون حقوق بشر ایران)۳
۵.۴: بلاتکلیفی طولانیمدت
جامعی و همپروندهایهایش پس از بیش از ۵۰۰ روز حبس در زندان شیبان اهواز همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند. این بلاتکلیفی، همراه با عدم دسترسی به وکیل و محرومیت از حقوق اولیه، بخشی از استراتژی سرکوب سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی است. (ایران اینترنشنال) (حقوق بشر در ایران)۱
۵.۵: تأثیرات روانی و اجتماعی بر خانواده
بیخبری مداوم و محاکمه اعضای خانواده جامعی فشارهای روانی و اجتماعی شدیدی بر آنها وارد کرده است. فرزندان او با اضطراب و نگرانی دائمی درباره وضعیت پدرشان مواجه هستند. این فشارها، همراه با محدودیتهای مالی ناشی از پیگیریهای قضایی، زندگی روزمره خانواده را مختل کرده و آنها را در انزوای اجتماعی قرار داده است. (هرانا) (حقوق بشر در ایران)۲
بخش ششم: واکنشهای بینالمللی و حقوق بشری
۶.۱: بیانیه عفو بینالملل
سازمان عفو بینالملل در دیماه ۱۴۰۳ با صدور بیانیهای فوری خواستار توقف اجرای احکام اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر شد. این سازمان محاکمه را ناعادلانه و مبتنی بر اعترافات اجباری تحت شکنجه دانست و از جامعه جهانی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام کند. (کانون حقوق بشر ایران)۱
۶.۲: مواضع سازمانهای حقوق بشری
سازمان حقوق بشر کارون و کانون حقوق بشر ایران احکام اعدام جامعی را محکوم کردند و آن را نمونهای از نقض حق حیات و استانداردهای بینالمللی حقوق بشر دانستند. این سازمانها به شرایط غیرانسانی زندان شیبان، شکنجه و محرومیت از درمان اشاره کردند و خواستار فشار بینالمللی برای توقف این احکام شدند. (سازمان حقوق بشر کارون) (حقوق بشر در ایران)۱
۶.۳: واکنشهای بینالمللی
کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، در واکنش به موج جدید اعدامها در ایران، خواستار توجه جهانی به وضعیت زندانیان سیاسی، از جمله مسعود جامعی، شد. او تأکید کرد که جهان نباید از این نقض حقوق بشر غافل شود و از جامعه جهانی خواست تا برای جلوگیری از اجرای احکام اقدام کنند. (سیمای آزادی)
۶.۴: واکنشهای داخلی
فعالان حقوق بشر در ایران، با وجود محدودیتهای شدید، از طریق شبکههای اجتماعی به احکام اعدام جامعی و دیگر زندانیان سیاسی اعتراض کردند. این فعالان خواستار توقف اجرای احکام و رعایت حقوق بشر شدند. این واکنشها، اگرچه محدود، نشاندهنده تلاشهای داخلی برای جلب توجه به وضعیت زندانیان سیاسی بود. (ایران اینترنشنال) (کانون حقوق بشر ایران)۳
۶.۵: مواضع شورای ملی مقاومت
شورای ملی مقاومت ایران با صدور اطلاعیهای، حکم اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر را محکوم کرد و از جامعه بینالمللی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری انجام دهد. متن کامل اطلاعیه: "" [جای خالی برای ورود متن کامل توسط کاربر]. (ایران افشاگر)
بخش هفتم: تأثیر پرونده بر آگاهی عمومی
۷.۱: جلب توجه رسانهها
پرونده مسعود جامعی و احکام اعدام او توجه رسانههای بینالمللی مانند ایران اینترنشنال را جلب کرد. این رسانهها با انتشار گزارشهایی درباره شرایط غیرانسانی زندان، شکنجه و محاکمه ناعادلانه، به آگاهیرسانی درباره وضعیت او کمک کردند. این پوشش رسانهای فشار بر مقامات ایرانی را افزایش داد. (ایران اینترنشنال) (کانون حقوق بشر ایران)۱
۷.۲: تأثیر بر جنبشهای حقوق بشری
مقاومت جامعی در زندان، از جمله اعتصاب غذا و حمل پلاکاردهای اعتراضی، الهامبخش دیگر زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر شد. گزارشهای سازمانهای حقوق بشری نشان میدهد که این اقدامات به برجسته شدن وضعیت زندانیان سیاسی در ایران کمک کرد و توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در این کشور جلب نمود. (صدای بازداشتشدگان)۲ (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی)