ابوالحسن صبا

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۱۶ توسط Hadi19 (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابوالحسن صبا (۱۲۸۱ – ۱۳۳۶) استاد برجسته موسیقی ایرانی، آهنگ‌ساز و نوازنده سرشناس ایرانی بود. او از برجسته‌ترین چهره‌های موسیقی ایران در هفتاد سال گذشته ‌است. برخی از چهره‌های شاخص موسیقی معاصر در ایران از جمله شاگردان صبا بوده‌اند. بعد از مرگ و طبق وصیت او، خانه‌اش از سوی دانشکده هنرهای زیبا در ۲۹ آبان ۱۳۵۳ به موزه تبدیل شد.

زندگی و تحصیلات

ابوالحسن صبا در تهران و در خانواده‌ای اهل فرهنگ به‌دنیا آمد. خانواده‌ پدری او تا سه نسل با حرفه‌ پزشکی سر و کار داشتند، اما همه از دوست‌داران دانش و هنر بودند. او فرزند ابوالقاسم کمال‌السلطنه، پزشک، ادیب و عاشق موسیقی بود. پدرش سه‌تار می‌نواخت و اولین استاد ِ پسر، پدر بود. ابوالقاسم‌خان کما‌ل‌السلطنه، خود نوه‌ محمودخان صبا، ملک‌الشعرای دربار فتح‌علی‌شاه قاجار بود. وی در اصل از مردم آذربایجان و از خاندان امرای دنبلی است و در نسب‌نامه تا سی و یک پشت به خالد برمکی می‌رسد. به‌علت تسلط پدر صبا به ادبيات فارسي و عربی، به او لقب کمال‌السلطنه داده بودند. پدرش سه تار نیز می نواخت و اولین استاد پسر بود.

مادر صبا نقل کرده است که ابوالحسن از بچگي لب ايوان مي‌نشست و چند تار به انگشت خود مي‌بست و با دهان صداي سازهاي مختلف را در مي‌آورد. پدر، ابوالحسن را در سن شش سالگی به اساتید بزرگ موسیقی سپرد. ابوالحسن که لقب «صبا» را بعدها به‌عنوان نام خانوادگی خود برگزید، در همان نوجوانی نواختن ویولون و خواندن نت موسیقی را از حسین‌خان هنگ‌آفرین یاد گرفت . او نزد میرزا عبدالله فراهانی، درویش‌خان و علی‌نقی وزیری تار و سه‌تار، نزد حسین اسماعیل‌زاده کمانچه، نزد علی‌اکبر شاهی سنتور، نزد اکبرخان نی و نزد حاجی‌خان ضرب را آموخت.

ابوالحسن تحصيلات مقدماتي را در مدرسه علميه و سپس در کالج آمريکايي به پايان رسانيد و به زبان و ادبيات فارسي و انگليسي آشنايي يافت.

فتح‌الله دولتشاهی از دوستان و هم‌شاگردی‌های صبا در کالج آمریکایی‌ها به تاثیرگذاری دو زن بر زندگی صبا اشاره می‌کند: «از دیگر شرایط مساعد برای پیشرفت ابوالحسن خردسال، وجود کوکب‌الدوله، عمه‌ علاقمند به ساز و سرود او بوده است. این بانو ندیمه‌ای به اسم ربابه خانم (از منسوبان حبیب سماعی) داشته که تنبک‌نوازی چیره‌دست و خواننده‌ای بسیار خوش صدا بوده است. استاد صبا نواختن ساز بسیار مهم تنبک را از ربابه خانم فرا گرفت.» او همچنین در جوانی به مدرسه کمال‌الملک رفت و نقاشی را فرا گرفت. به علاوه در رشته‌هایی مانند سوهان‌کاری، نجاری، ریخته‌گری، معرق‌کاری و خاتم‌کاری مهارت کسب کرد. این مهارت‌ها بعدها در ساخت سازهای موسیقی به کارش آمد. صبا، آثار نیما و هدایت را می‌خواند و با نیما و شهریار روابط نزدیک داشت.

او در سال ۱۳۱۱ با یکی از شاگردان خود با نام منتخب اسفندیاری کوه نور، دختر عموی نیما یوشیج ازدواج کرد.

استاد ابوالحسن صبا در تاريخ ۲۹ آذر سال ۱۳۳۶ در سن ۵۵ سالگی به‌علت عارضه قلبی درگذشت. آرامگاه صبا در ظهيرالدوله شميران در خيابان دربند تهران واقع شده است. بعد از مرگ و بر طبق وصیت او، خانه‌اش توسط دانشکده هنرهای زیبا در ۲۹ آبان ۱۳۵۳ به موزه تبدیل شد. ساختمان خانه صبا بعد از مرگ او به‌وسیله وزارت فرهنگ و هنر از بازماندگان خریداری شد. این خانه که مربوط به دوره رضاشاه است و در تهران، خیابان جمهوری، خیابان ظهیرالاسلام، نبش کوچه صبا واقع شده دارای پنج اتاق، زیر زمین و حیاط کوچکی است ... به‌طور کلی، موزه صبا به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول شامل سازها، لوازم شخصی و آثار استاد از جمله ردیف‌های موسیقی است و بخش دوم اختصاص به کارهلی دستی خانم صبا، همسر استاد صبا، دارد که شامل مجموعه تندیس‌های مومی و لباس‌های محلی و سنتی ایران قدیم است. این موزه در سال ۱۳۸۳ به کوشش سبا خویی (فرزند رکسانا کوچکترین دختر استاد صبا و اسماعیل خویی)، مرمت شد.

فعالیت های هنری

ابوالحسن صبا در سال ۱۳۰۲ در مدرسه عالی موسیقی که توسط علی‌نقی وزیری بنیان گذاشته شده بود، مشغول به تحصیل شد. هرچند صبا از کودکي در نواختن انواع سازهاي اصيل ايراني مهارت داشت، اما شگفتي هنر او را بايد از زمان تأسيس این مدرسه عالي دانست. صبا در ۲۲ سالگی، دانشجوی ممتاز و تک‌نواز برنامه‌های مدرسه عالی موسیقی شد و مورد احترام و تشویق اساتید و دوستانش قرار گرفت. نخستین اثر ضبط‌شده صبا قطعه «زرد ملیجه» با ویولن بود که در میان دو بند سرود «ای وطن» از ساخته‌های استاد علینقی وزیری و با صدای روح‌انگیز در سال ۱۳۰۶ در قالب صفحه، تولید شد.

او در همین سال از طرف وزیری مأمور شد تا در رشت مدرسه‌ای مخصوص موسیقی تأسیس کند. او نزدیک ۲ سال در رشت ماند و در آنجا ضمن آموزش موسیقی، به روستاها و کوهپایه‌های شمال رفت و به جمع‌آوری آهنگ‌های محلی پرداخت و ارمغان‌هایی از این سفر به همراه آورد. آهنگ‌های دیلمان، رقص چوبی قاسم‌آبادی،کوهستانی و امیری مازندرانی محصول این دوره‌ پژوهش و وارسی صبا در موسیقی محلی آن نواحی است.

صبا در نواختن همه سازهای موسیقی ردیف، چیرگی پیدا کرد و تمام سازهای ایرانی همچون سنتور، تار، سه‌تار، تنبک، نی، کمانچه، ویولن و نیز پیانو را در حد استادی می‌نواخت ولی ویولن و سه‌تار را به عنوان سازهای تخصصی خود برگزید. سپس در مدرسه عالی موسیقی به شاگردی علی‌نقی وزیری درآمد و تکنواز ارکستر او شد. پس از برگشتن از گيلان نيز، در سال ١٣١٠، در دو اتاق از خانه‌ بزرگ پدريش کلاس موسيقی داير نمود و مشغول به تدريس شد.

در سال ۱۳۱۸ که رادیو تهران تأسیس شد، صبا در رادیو به کار نوازندگی پرداخت ولی همچنان در هنرستان موسیقی مشغول آموزش و پژوهش در زمینه موسیقی بود و در اواخر عمر نیز در منزلش کلاس موسیقی دایر کرده بود و به علاقهمندان آموزش می‌داد.

شاگردان صبا

از میان انبوه شاگردان او می‌توان به حسین تهرانی، حسن کسایی، داریوش صفوت، فرامرز پایور، غلامحسین بنان، لطف‌الله مفخم پایان، علی تجویدی، جهانگیر کامیان، همایون خرم، رحمت‌الله بدیعی، ساسان سپنتا، ابراهیم قنبری مهر، مهدی خالدی، عباس شاهپوری، مهدی مفتاح، محمدعلی بهارلو، حبیب‌الله بدیعی، محمد طغانيان دهكردی، سعید قراچورلو، و شهریار و بابک رادمنش اشاره کرد.

آثار

از آثار همیشه جاودان صبا می‌توان به "زنگ شتر"،"بهارمست "، "به زندان "، "زرد ملیجه "، بیاد گذشته "، "در قفس "، "رقص چوبی قاسم آبادى "، "کوهستانی " و چهارمضراب‌هاى مختلف اشاره کرد.

آثار مكتوب

رديف مجلسی برای ويولن، سنتور، تار و سه تار، نوشته‌های پراكنده و چاب نشده، كتابی تحقيقی درباره شناسايی سازهای ايرانی و تاريخچه آنها.

آثار غیر مستقل

سلوی ای وطن (دستور ويولن وزيری)، چهارمضراب سه‌گاه (دستور ويولن وزيري) ، رنگ بيات ترك (23 قطعه ضربی)، پيش درآمد ترك (18 قطعه پيش درآمد)، نويد بهار و چهار مضراب ساده در ماهور (كتاب اول ويولن). از ديگر خدمات صبا اين بود كه برای ساز تنبک نت مخصوصی تدوين كرد و درس‌های آن را روی كاغذ معمولی نوشت و در ضمن ملودی‌های مخصوص آهنگ‌ها را به نت تنبك درآورد و به شاگردان آموخت. 

نقل قول و خاطرات 

دکتر تقی تفضلی، نویسنده و موسیقی‌شناس:

صبا نگران بود که یک عده همیشه می‌گویند موسیقی ایرانی غم‌انگیز، پردرد و غم‌ناک است. می‌گفت اگر قرار باشد که برای عوض کردن آن، بگردند که یک موسیقی نشاط‌انگیز پیدا کنند و خدای ناکرده ریشه آن موسیقی، موسیقی ایرانی نباشد، این صدمه و آسیبی است که به موسیقی ایرانی می‌خورد و نوعی از موسیقی بوجود می‌آید که ایرانی نخواهد بود. زیرا می‌بینیم عده‌ای هستند که موسیقی اصیل ایرانی را فراموش کرده‌اند و موسیقی‌ای که تحویل جوان‌ها می‌دهند، چیزی که نیست، موسیقی اصیل ایرانی است! صبا از اشخاصی است که کاملاً سنت موسیقی ایرانی را حفظ کرده و باعث افتخار موسیقی ایرانی است.

استاد همایون خرم:

کلاس صبا فقط کلاس یادگیری ویولن نبود. او با رفتار و بیان و نگاه همیشه مهربان خود، علاوه بر تعلیم موسیقی، بذر محبت را نیز در دل شاگردان می‌کاشت.

استاد ابراهیم قنبری مهر:

رابطه من و استاد صبا رابطه شاگرد و استادی نبود؛ بلکه رابطه پدر فرزندی بود. رابطه مرید و مراد بود. من صبا را خیلی دوست داشتم. او یک دریا بود. نمی‌دانم او را به چه چیز تشبیه کنم .

استاد حسین ملک:

مقام صبا خیلی بالاتر از حد تصور ماست. به همین دلیل است که به نظر من تاکنون مطلب و مقاله‌ای در خور شخصیت او نگاشته نشده. چهره معصوم او همیشه -به‌ویژه سر کلاس- جلوی نظرم هست. او با شاگردانش مثل یک پدر رفتار می‌کرد. اما نه هر پدری، یک پدر مسئولیت‌پذیر و دلسوز، رقابت غلط نداشت. به کسی حسادت نمی‌کرد. کسی را زیر پا نمی‌گذاشت تا خودش را بالا ببرد .

استاد اسدالله ملک:

صبا یک مکتب کامل است. او با همه ویژگی‌های اخلاقی و هنری راهی را آغاز کرد که بی‌تردید قابل اعتماد‌ترین مکتب موسیقی ایران است .

جستارهای وابسته

منابع

سایت مسیر ایرانی

سایت توانا