کاربر:Ehsan/صفحه تمرین
عبدالرحمان قاسملو | |
---|---|
پرونده:Rahman ghasemlu.jpg | |
زادروز | ۱ دی ۱۳۰۹ ۲۲ دسامبر ۱۹۳۰ شهر ارومیه، استان آذربایجان غربی، ایران |
درگذشت | ۲۲ تیر ۱۳۶۸
۱۳ ژوئیه ۱۹۸۹ میلادی (۵۸ سال) وین، اتریش |
علت مرگ | ترور و قتل |
آرامگاه | گورستان پر-لاشز، پاریس، فرانسه قطعه شماره ۳۴ |
محل زندگی | اروميه,پاريس,بوداپست،پراگ،چكسلواكي،كوهستان قنديل |
تحصیلات | دکترای اقتصاد |
از دانشگاه | سوربن، پراگ |
پیشه | استاد دانشگاه، مبارز سیاسی، |
شناختهشده برای | فعال سیاسی کرد |
نقشهای برجسته | دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران از ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۸ نمایندهٔ مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان قانون اساسی |
تأثیرگذاران | قاضی محمد، سمکو شکاک |
تأثیرپذیرفتگان | صادق شرفکندی |
لقب | پيامبر آشتي |
پس از | قاضی محمد |
پیش از | صادق شرفکندی |
حزب سیاسی | حزب دموکرات کردستان ایران |
مخالفان | جمهوری اسلامی ایران |
دین | اسلام |
مذهب | سنی |
منصب | دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران |
آثار | چهل سال مبارزه برای آزادی کرد و کردستان ملتي پژمرده و سرزميني پاره پاره |
همسر | Helen Krulich (نسرین قاسملو) |
فرزندان | مینا (۱۹۵۳) و هیوا (۱۹۵۵) |
دکتر عبدالرحمان بیگ وثوق قاسملو پسر آقا محمد خان وثوق قاسملو مالک محال درهی قاسملو مابین اشنویه و ارومیه، معروف به قاسملو الگو:به کردی (زادهٔ ۱ دی ۱۳۰۹ در ارومیه، ایران – درگذشتهٔ ۲۲ تیر ۱۳۶۸ در وین، اتریش) فعال سیاسی چپ و دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران و نمایندهٔ مردم استان آذربایجان غربی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
زندگی
کودکی
قاسملو ۲۲ دسامبر سال ۱۹۳۰ م برابر با ۱ دیماه ۱۳۰۹ خورشیدی در شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی متولد شد. پدر او، محمد خان قاسملو، از فئودالهای ناسیونالیست ایل شکاک بود. در انتهای سده ۱۹ میلادی، شاه به او لقب وثوقالدیوان داد. مادر او زن سوم پدرش بود و یک مسیحی آشوری بود که به اسلام تغییر دین داده بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را ابتدا در ارومیه و سپس در تهران به پایان رسانید[۱] و به کالج آمریکاییها در تهران رفت.[۲]
قاسملو علاوه بر زبان مادریش که کردی بود، زبانهای فارسی، عربی، ترکی آذری، ترکی استانبولی، آشوری، فرانسوی، انگلیسی، چکی و اسلواکی را نیز به روانی صحبت میکرد و به آلمانی نیز آشنایی داشت.[۳][۴][۵]
بزرگسالی
قاسملو در سال ۱۳۲۴ فعالیت سیاسی خود را با تشکیل اتحادیهٔ جوانان دمکرات کردستان در شهر ارومیه آغاز کرد. سال ۱۳۲۵ جمهوری مهاباد سقوط کرد. متعاقب آن وی نیز جهت تحصیل راهی تهران گشت و در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل به پاریس، پایتخت فرانسه رفت. رسیدن به پاریس مصادف با تیراندازی به سوی شاه در دانشگاه تهران (۱۵ بهمن ۱۳۲۷) بود. در همان مدت اقامت خود در فرانسه با همکاری چند تن دیگر از دانشجویان کرد انجمن دانشجویان کرد در اروپا را تأسیس کرد.
قاسملو به عنوان اولین بورسیه ایرانی «اتحادیه بینالمللی دانشجویان» به پراگ پایتخت چکسلواکی رفت.
طی مدتی که در پراگ مشغول تحصیل بود در فعالیتهای اتحادیهٔ بینالمللی دانشجویان نیز شرکت داشت. سال ۱۳۳۰ به نمایندگی از سوی دانشجویان ایرانی در دومین کنگرهٔ آن سازمان که در شهر پراگ برگزار گردید شرکت کرد. در همان مدت به عنوان نمایندهٔ ایران در بیشتر گردهماییها و کنفرانسهای فدراسیون جهانی جوانان در شهر بوداپست، پایتخت مجارستان شرکت میکرد.
در سال ۱۳۳۱ در زمان حکومت مصدق، قاسملو بعد از اینکه در دانشگاه پراگ موفق به اخذ لیسانس علوم اجتماعی و سیاسی شد، به ایران بازگشت. در آن موقع میان حزب دمکرات کردستان و حزب توده ایران وحدت تشکیلاتی وجود داشت. قاسملو پس از شش ماه فعالیت در تهران به مهاباد برگشت و در آنجا مسۆلیت کار حزبی را به عهده گرفت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ناچار شد به فعالیت مخفی روی آورده و مخفیانه در تهران و کردستان مشغول فعالیت حزبی شود. در این فاصله سرپرستی روزنامه «کردستان»، ارگان مرکزی حزب را بر عهده داشت که تنها پنج شماره آن مخفیانه به چاپ رسید و نیز در همین مدت بود که یک کمیته سراسری جهت فعالیتهای حزب دمکرات کردستان به سرپرستی وی تشکیل گردید.
بعد از شکست جمهوری مهاباد، سطح رشد و تنزل جنبش کردها، به سطح اختلاف میان روابط ایران و عراق بستگی پیدا کرد. در آن زمان مرکز حزب دمکرات کردستان ایران به عراق انتقال یافت. در زمان عبدالرحمان قاسملو روابط بین حزب دمکرات کردستان با حزب بعث عراق به سطح همکاری رسید.
عبدالرحمن قاسملو پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به ویژه در کردستان، سال ۱۳۳۶ بار دیگر به چکسلواکی رفت. در سال ۱۳۳۷(۱۹۵۸) پس از پیروزی انقلاب عراق همراه با تنی چند از اعضای مسئول حزبی کوشش نمودند با اقامت در خاک عراق، سازمانهای حزبی را در داخل کشور احیا نمایند.
سال ۱۳۴۱(۱۹۶۲) قاسملو در دانشگاه پراگ به اخذ درجه دکترا در رشته علوم اقتصادی نایل آمد و تا سال ۱۳۴۹ در آن دانشگاه درس «اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد سوسیالیستی و تئوری رشد اقتصادی» را تدریس میکرد.
در این فاصله قاسملو چند کتاب و جزوه را در رابطه با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به رشته تحریر درآورد که معروفترین آنها کتاب «کرد و کردستان» است . این کتاب که در اصل به زبان چکی به رشته تحریر درآمدهاست تاکنون به زبانهای انگلیسی، اسلواکی، لهستانی، عربی، کردی، فارسی و بخشهایی از آن نیز به فرانسه ترجمه و منتشر شدهاست. یکی از کارهای به یاد ماندنی وی نوشتن دیباچه دیوان هیمن است.[۶]
سال ۱۳۴۹ بعد از صدور بیانیهٔ ۱۱ مارس و توافق میان رهبری جنبش کردستان عراق با دولت آن کشور امکان فعالیت سیاسی در کردستان ایران بیشتر شد. در این فرصت قاسملو از اروپا بازگشت و به یاری چند نفر از یاران نزدیک خود مسئولیت احیای سازمانهای حزب دمکرات کردستان را به عهده گرفت.
در کنگره سوم حزب که در خردادماه سال ۱۳۵۰ برگزار شد، قاسملو به عضویت کمیتهٔ مرکزی و سپس در سال ۱۳۵۲ به دبیرکلی حزب دمکرات کردستان انتخاب شد و از آن به بعد در همهٔ کنگرههای حزبی به عنوان دبیرکل برگزیده شد.
قاسملو در سال ۱۳۶۰ (۱۹۸۱ میلادی) به شورای ملی مقاومت ایران پیوست.[۷]
قاسملو در سال ۱۳۶۵ پیغامی مبنی بر ترک مخاصمه به رهبران ایران داد.[۸]
ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمدهاست خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.[پاورقی ۱] حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نمودهاست. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی میمیرد. کمیته عملیات ویژه[۹] اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار میدهد.[پاورقی ۲] تصمیمگیری برای ترور او توسط کمیتهیی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.[۱۰]صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروههای کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ی مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بودهاست. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران[۱۱] شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت میگیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی میکند. ملاقات بدون نتیجه به پایان میرسد. ایرانیها سعی میکنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».[۱۲] در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع میشود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا میکند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع میشود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول[۱۳] از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز میکند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد میشوند: بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع میکنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستادهاست. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط میشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها بهجدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.[۱۴] بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده میشود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت میکند ولی او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلولههای داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نمودهاند».[۱۵] آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت میکنند».[۱۶] در دهانۀ صدا خفهکن یکی از اسلحهها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بستهبندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی میآورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت میکند. پزشک قانونی چنین توضیح میدهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شدهاست و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شدهاست. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت دادهاست».[۱۷] صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا میکند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفهکن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفهکن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفهکن برای مسلسل در آن پیدا میکند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بودهاست. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زبالهدانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر میشوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه میرساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شدهاست.[پاورقی ۳] این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشیهای زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپیها داشتهاست و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.[۱۸][۱۹]
ترور
عبدالرحمن قاسملو روز ۲۲ تیر ۱۳۶۸ به گفته منابع جمهوری اسلامی توسط گروه ناشناسی[۲۰] و به گفته مخالفان در حالی که برای رسیدن به راهحل مسالمت آمیز در ایران با تنی چند از نمایندگان حکومت جمهوری اسلامی در وین بر سر میز گفتگو برای مذاکرات صلح نشسته بود، به همراه عبدالله قادری آذر[۲۱] به دست نمایندگان دولت کشته شد.[۲۲] به گفته برخی اطرافیان وی، او در ماههای آخر معتقد بود که مسئله کردستان راه حل نظامی ندارد و همین میتوانست علت کشته شدن او باشد. بخصوص که در این مسیر در حال مذاکره و رسیدن به تفاهم با مقامات رسمی ایران بود.
به گفته مخالفان جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی از برخی چهرههای بینالمللی از جمله رئیسجمهور وقت الجزایر برای وساطت و برقراری ارتباط برای ملاقات استفاده کرده بود. به گفته این منابع، تروریستها با پوشش دیپلماتیک وارد اتریش شده و با همکاری سفارت ایران پس از ترور خاک اتریش را ترک کردند. به گفته همسر عبدالرحمن قاسملو، نسرین قاسملو، تروریستها دولت وقت اتریش را تهدید کرده بودند در صورت افشای ترور، از آنها به این دلیل که در جریان جنگ ایران و عراق اعلام بیطرفی کرده بودند ولی به هر دو طرف جنگ سلاح میفروختند (این امر بر خلاف منشور سازمان ملل متحد است) شکایت میکند. دولت وقت اتریش نیز به این دلیل در آن مورد ساکت ماند.[۲۳]
پس از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، برخی رسانههای اتریش از دست داشتن وی در ترور سخن گفتند، اما این احتمال هنوز از سوی منابع رسمی اتریش تأیید نشدهاست. دو دهه بعد پس از آن واقعه دستگیری برخی دیپلماتهای ایرانی در اربیل عراق توسط نظامیان آمریکا (به اتهام دست داشتن در انتقال تسلیحات و کمک به درگیریهای داخلی عراق) رسانههای اتریش احتمال دادند که یکی از دستگیرشدگان، از عوامل ترور قاسملو در اتریش است. گرچه این احتمال نیز از سوی دولتهای اتریش و آمریکا تأیید نشد.[۲۴]
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۸ خود این مسئله را تأیید میکند که قاسملو به هنگام ترور در جلسهای مشغول رایزنی با دیپلماتهای جمهوری اسلامی بودهاست. به گفته او ضاربان قاسملو، دیپلمات جمهوری اسلامی را نیز به قصد کشت هدف گلوله قرار داده بودند ولی از زدن تیر خلاص خودداری کرده بودند. این دیپلمات ابتدا توسط پلیس اتریش مورد بازجویی و سپس آزاد شد. بنا به نوشته مطبوعات اتریش دادگاه عمومی وین به علت فقدان دلیل و مدرک کافی حاضر نشده بود که حکم جلب وی را صادر کند. وزارت خارجه اتریش نیز با انتشار اعلامیهای خاطر نشان کرد در این قضیه دقیقاً بر حسب قانون عمل کرده و هیچ نوع فشاری بر پلیس یا مقامات قضایی وارد نکردهاست.[۲۵]
از جمله افرادی که به عنوان عامل ترور قاسملو یاد میشود فردی به نام محمد جعفری صحرارودی است.[۲۶]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «QĀSEMLU, ʿABD-AL-RAḤMĀN – Encyclopaedia Iranica». بازبینیشده در 2019-07-17.
- ↑ «دیار و نادیار». بازبینیشده در 2019-07-17.
- ↑ "Dr Abdul Rahman Ghassemlou". Sara Distribution. Retrieved 1 February 2013.
- ↑ Carol Prunhuber (26 May 2010). "I wrote the book to denounce the assassination by the Iranian regime and the complicity of the Austrian authorities". London, House of Lords. London, House of Lords. Archived from the original on ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳. Retrieved 1 February 2013. Check date values in:
|archive-date=
(help) - ↑ Prunhuber, Carol (2010). The Passion and Death of Rahman the Kurd: Dreaming Kurdistan. iUniverse. ISBN 978-1-4401-7816-0. Archived from the original on ۲۵ اوت ۲۰۱۳. Retrieved 1 February 2013. Check date values in:
|archive-date=
(help) - ↑ ویکیلیکس: قاسملو، صدام، طالبانی، رجوی، و آمریکا «Peshmergekan
- ↑ Sreberny-Mohammadi, Annabelle; Ali Mohammadi (January 1987). "Post-Revolutionary Iranian Exiles: A Study in Impotence". Third World Quarterly. 9 (1): 108–129. doi:10.1080/01436598708419964.
- ↑ .
- ↑ اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح میدهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم میگیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بودهاست. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره میزند به وضوح قابل رؤیت میباشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.
- ↑ این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)
- ↑ او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».
- ↑ «سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46
- ↑ نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشتهاست. او در جریان همین ترور به قتل میرسد.
- ↑ «بخش انتهایی صحبتهای ضبط شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمیدهند».
- ↑ گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.
- ↑ «سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.
- ↑ گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989
- ↑ حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رساندهاست. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نمودهاست: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.
- ↑ مشروح اتفاقات این پرونده را میتوان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمدهاست پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.
- ↑ «روزنامه کیهان (1385/07/01): آغاز بحران میکونوس». بازبینیشده در ۲۰۱۹-۰۷-۲۹.
- ↑ «ناگفتههایی در رابطه با پرونده ترور قاسملو». اخبار روز، ۲۳ تیر ۱۳۹۱.
- ↑ گل، ژیار. «صداهای ناشنیده از آخرین لحظات ترور رهبران کرد در وین» (fa). BBC Farsi، 2019-07-16.
- ↑ «چگونه هاشمی، قاسملو را به مذاکره دعوت کرد، اما جوخه ترور را به محل ملاقات فرستاد». گویا نیوز، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۴.
- ↑ ««یکی از عوامل ترور قاسملو در بین بازداشت شدگان اربیل؟»». رایو فردا، ۲۷ دی ۱۳۸۵.
- ↑ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۸، شنبه هفتم مرداد، متن و پاورقی صفحهٔ ۲۴۲
- ↑ «افشاگری علی دایی چه ارتباطی به قتل رهبر حزب دموکرات کردستان ایران دارد؟» (fa). BBC farsi، 2019-05-04.
پیوند به بیرون
- قاسملو در کنار مسعود رجوی برای تفاهمنامه پیوستن حزب دموکرات به شورای ملی مقاومت
- ترور قاسملو؛ صداهایی که شنیده نشده
الگو:قتلهای زنجیرهای ایران
خطای یادکرد: برچسب <ref>
برای گروهی به نام «پاورقی» وجود دارد، اما برچسب متناظر با <references group="پاورقی"/>
یافت نشد.
- صفحههای دارای تابع تجزیهگر آرایشعدد با آرگومان غیرعددی
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- اعضای حزب دموکرات کردستان ایران
- اعضای شورای ملی مقاومت ایران
- افراد ایرانی آشوریتبار
- اهالی ارومیه
- افراد کشتهشده در خارج از کشور اهل ایران
- ایرانیتبارهای مهاجرتکرده به فرانسه
- ترورشدگان اهل ایران
- درگذشتگان ۱۳۶۸
- درگذشتگان ۱۹۸۹ (میلادی)
- زادگان ۱۳۰۹
- زادگان ۱۹۳۰ (میلادی)
- سیاستمداران ترورشده اهل ایران
- سیاستمداران حزب دموکرات کردستان ایران
- سیاستمداران کرد ترورشده
- سیاستمداران کرد ترورشده اهل ایران
- سیاستمداران کرد
- فعالان سیاسی کشتهشده اهل ایران
- قربانیان تروریسم اهل ایران
- کردهای اهل ایران
- کشتهشدگان در اتریش
- مخالفان کرد ترورشده اهل ایران
- مرگها به وسیله اسلحه گرم در اتریش
- ملیگرایان کرد
- نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی
- ویکیسازی رباتیک
- صفحههای دارای خطا در ارجاع