کاربر:Khosro/صفحه تمرین اعتیاد در ایران
اعتیاد در ایران: بحرانی چندوجهی با ریشههای ساختاری و سیاسی
چکیده (600 کلمه)
اعتیاد به مواد مخدر در ایران به یکی از پیچیدهترین معضلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است که فراتر از یک مسئله سلامت عمومی، به انسجام جامعه و توسعه کشور ضربه میزند. برآوردها نشان میدهند بیش از 4.5 میلیون نفر در ایران درگیر اعتیاد هستند، و این رقم با سرعتی بیشتر از رشد جمعیت افزایش مییابد. کاهش میانگین سنی معتادان به 15 سال و گرایش گسترده جوانان 15 تا 29 ساله به مواد روانگردان مانند متامفتامین (شیشه) و حشیش، عمق این بحران را نشان میدهد. این وضعیت سلامت جسمی و روانی جامعه را تهدید کرده و سرمایه انسانی و اقتصاد کشور را تضعیف میکند.
فقر ساختاری، بیکاری و نبود فرصتهای شغلی، بهویژه در مناطق محروم مانند بلوچستان، افراد را به سمت مصرف یا تجارت مواد مخدر سوق داده است. تولد سالانه هزاران نوزاد معتاد، چرخه اعتیاد را به نسلهای بعدی منتقل میکند. سیاستهای مبارزه با مواد مخدر، از جمله مجازاتهای سنگین مانند اعدام یا توزیع مواد مخدر دولتی بهعنوان راهکار ترک، نهتنها بیثمر بوده، بلکه به حاشیهنشینی بیشتر گروههای آسیبپذیر منجر شده است. این ناکارآمدی، همراه با مشکلات اقتصادی، به گسترش اعتیاد دامن زده است.
یکی از جنبههای بحثبرانگیز این بحران، اتهامات درباره نقش نهادهای حکومتی، بهویژه سپاه پاسداران، در قاچاق و توزیع مواد مخدر است. گزارشهای داخلی و بینالمللی ادعا میکنند که شبکههای قاچاق، بهخصوص در مناطق مرزی، با حمایت یا مشارکت این نهادها فعالیت میکنند. تحریمهای بینالمللی علیه برخی نهادها به دلیل قاچاق مواد مخدر، این ادعاها را تقویت کرده است. گفته میشود درآمدهای کلان این فعالیتها، که به میلیاردها یورو میرسد، برای تأمین مالی عملیات منطقهای و داخلی استفاده میشود. برخی تحلیلگران معتقدند که گسترش اعتیاد میتواند ابزاری برای تضعیف توان مقاومت اجتماعی، بهویژه در میان جوانان، باشد، هرچند این دیدگاه نیازمند شواهد بیشتری است.
بیش از چهار دهه تلاش برای مبارزه با مواد مخدر، از رویکردهای امنیتی تا برنامههای بازپروری، نتایج محدودی داشته است. فقدان زیرساختهای مناسب، کمبود بودجه و نبود هماهنگی بین نهادها، اثربخشی این اقدامات را کاهش داده است. عرضه مواد مخدر همچنان افزایش مییابد، و دسترسی آسان به مواد روانگردان این بحران را تشدید کرده است.
این مقاله با تحلیل جامع عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مؤثر بر اعتیاد، به ریشهها و پیامدهای این معضل میپردازد. با استناد به منابع معتبر، تلاش شده تا تصویری دقیق ارائه شود، بهویژه با تمرکز بر نقش ادعایی نهادهای حکومتی مانند سپاه پاسداران. در پایان، پیشنهاد میشود که حل این بحران نیازمند رویکردی چندجانبه است که شامل اصلاحات اقتصادی، تقویت پیشگیری، بهبود بازپروری و افزایش شفافیت در مبارزه با قاچاق باشد. بدون این اصلاحات، اعتیاد همچنان یکی از بزرگترین تهدیدات علیه آینده ایران خواهد بود [1][2][3][4][5].
---
متن اصلی (بخش اول: مقدمه و زمینه تاریخی)
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر در ایران به یکی از بحرانیترین چالشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است که ابعاد آن به سلامت عمومی، اقتصاد، فرهنگ و امنیت ملی گره خورده است. بر اساس برآوردها، بین 4.5 تا 6 میلیون نفر در ایران درگیر اعتیاد هستند، و این رقم با سرعتی نگرانکننده افزایش مییابد. کاهش میانگین سنی معتادان به 15 سال، افزایش مصرف مواد روانگردان مانند شیشه و حشیش در میان جوانان، و تولد سالانه هزاران نوزاد معتاد، نشاندهنده عمق این معضل است. این بحران نهتنها خانوادهها و جوامع محلی را متلاشی کرده، بلکه پتانسیل توسعه کشور را بهشدت تضعیف کرده است [6][7].
اعتیاد در ایران تنها یک مسئله فردی نیست، بلکه نتیجه ترکیبی از عوامل ساختاری و سیاستی است. فقر، بیکاری، نابرابری اجتماعی و سیاستهای ناکارآمد، به همراه اتهامات بحثبرانگیز درباره نقش نهادهای حکومتی، این معضل را به یک بحران چندوجهی تبدیل کرده است. این مقاله به بررسی ریشههای این بحران، پیامدهای آن و راهکارهای ممکن میپردازد، با تأکید ویژه بر ادعاهای مربوط به نقش نهادهای حکومتی، بهخصوص سپاه پاسداران، در گسترش مواد مخدر.
زمینه تاریخی
ریشههای اعتیاد در ایران به قرنها پیش بازمیگردد، اما در دوران معاصر، پس از انقلاب 1357، این معضل به شکلی بیسابقه گسترش یافت. در دهه 1360، جنگ ایران و عراق و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، از جمله تورم و بیکاری، به افزایش مصرف مواد مخدر بهعنوان راهی برای فرار از فشارهای روانی و اجتماعی منجر شد. نزدیکی ایران به افغانستان، بزرگترین تولیدکننده تریاک و هروئین در جهان، دسترسی به مواد مخدر را تسهیل کرد. در دهههای بعدی، تحریمهای بینالمللی، سوءمدیریت اقتصادی و رشد فقر، این بحران را تشدید کردند [8].
ظهور مواد روانگردان صنعتی مانند متامفتامین در دهه 1380، الگوی مصرف را تغییر داد و گروههای سنی جوانتر را بیش از پیش درگیر کرد. برخلاف مواد سنتی مانند تریاک، که عمدتاً توسط گروههای سنی بالاتر مصرف میشد، شیشه به دلیل قیمت پایین و اثرات سریع، به سرعت در میان جوانان رواج یافت. گزارشها نشان میدهند که حدود یک میلیون نفر در ایران به شیشه اعتیاد دارند، و این ماده به یکی از چالشهای اصلی سلامت عمومی تبدیل شده است [9].
سیاستهای مبارزه با مواد مخدر در ایران از ابتدا بر رویکردهای امنیتی و قضایی متمرکز بود. اعدام قاچاقچیان، زندانهای طولانیمدت و کمپهای اجباری ترک اعتیاد، از ابزارهای اصلی این سیاستها بودند. با این حال، این اقدامات نهتنها عرضه مواد مخدر را کاهش ندادند، بلکه به حاشیهنشینی بیشتر معتادان و افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر منجر شدند. در دهه 1380، تلاشهایی برای کاهش آسیب، مانند توزیع متادون، آغاز شد، اما به دلیل کمبود بودجه، نبود کادر متخصص و فقدان هماهنگی، این برنامهها تأثیر محدودی داشتند [10].
اعتیاد در ایران نهتنها یک چالش فردی، بلکه یک بحران ساختاری است که ریشه در دههها سیاستگذاری ناکارآمد، نابرابری اجتماعی و تحولات منطقهای دارد. فراتر از آمارهای رسمی که از وجود 4.5 تا 6 میلیون معتاد خبر میدهند، این بحران با تأثیرات عمیق خود بر نسلهای آینده، از طریق تولد نوزادان معتاد و فروپاشی خانوادهها، جامعه را در معرض خطر قرار داده است. نکته قابلتوجه، تغییر الگوی مصرف از مواد سنتی مانند تریاک به مواد روانگردان صنعتی مانند شیشه است که به دلیل دسترسی آسان و قیمت پایین، گروههای سنی پایینتر را هدف قرار داده است. این تغییر نشاندهنده ناتوانی سیستمهای نظارتی و پیشگیرانه در تطبیق با تحولات جدید بازار مواد مخدر است. علاوه بر این، انگ اجتماعی مرتبط با اعتیاد، بهویژه برای زنان و اقشار حاشیهنشین، مانع از دسترسی این گروهها به خدمات درمانی شده و چرخه اعتیاد را تقویت کرده است. این مقاله با بررسی جامع این ابعاد، تلاش میکند تا تصویری کامل از این معضل ارائه دهد [1][2].
اضافات برای بخش زمینه تاریخی
گسترش زمینههای تاریخی (زمینه تاریخی):
در کنار جنگ ایران و عراق و تحریمهای اقتصادی، عوامل منطقهای نیز به گسترش اعتیاد در ایران کمک کردند. پس از سقوط طالبان در افغانستان در سال 2001، تولید مواد مخدر در این کشور بهشدت افزایش یافت و ایران بهعنوان مسیر اصلی ترانزیت این مواد به بازارهای جهانی قرار گرفت. این موقعیت جغرافیایی، همراه با ضعف نظارت مرزی در دهههای اولیه پس از انقلاب، حجم عظیمی از مواد مخدر را وارد بازار داخلی کرد. در دهه 1370، ظهور گروههای قاچاق سازمانیافته، که از خلأهای امنیتی سوءاستفاده میکردند، دسترسی به مواد مخدر را در شهرهای بزرگ و کوچک ایران آسانتر کرد. همچنین، سیاستهای اقتصادی نئولیبرال در دهههای اخیر، که به افزایش شکاف طبقاتی منجر شد، اقشار کمدرآمد را به سمت مصرف مواد مخدر بهعنوان راهی برای مقابله با فشارهای مالی و روانی سوق داد. این عوامل، همراه با نبود برنامههای ملی منسجم برای پیشگیری، به تبدیل اعتیاد به یک بحران اجتماعی کمک کردند [3][4].
اعتیاد در ایران: بحرانی چندوجهی با ریشههای ساختاری و سیاسی (ادامه)
عوامل اجتماعی و اقتصادی
بحران اعتیاد در ایران به شدت تحت تأثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی است که بهویژه قشر جوان و گروههای محروم را درگیر کرده است. فقر ساختاری، بهعنوان یکی از عوامل اصلی، نقش کلیدی در گرایش به مصرف یا تجارت مواد مخدر ایفا میکند. نرخ بیکاری در ایران، بهخصوص در میان جوانان 15 تا 29 ساله، در سالهای اخیر بهطور مداوم بالا بوده و در مناطق محروم مانند سیستان و بلوچستان، گاه به بیش از 35 درصد رسیده است. نبود فرصتهای شغلی پایدار، همراه با تورم و کاهش قدرت خرید، بسیاری از افراد را به سمت فعالیتهای غیرقانونی، از جمله قاچاق مواد مخدر، یا مصرف مواد بهعنوان راهی برای فرار از فشارهای زندگی سوق داده استස
مناطق مرزی، بهویژه در شرق و جنوب شرق ایران، به دلیل نزدیکی به افغانستان و پاکستان، به کانونهای اصلی تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر تبدیل شدهاند. در سیستان و بلوچستان، فقر گسترده، نبود زیرساختهای آموزشی و بهداشتی، و ناامنی ساختاری، زمینه را برای گسترش اعتیاد فراهم کرده است. گزارشها نشان میدهند که بسیاری از جوانان در این مناطق، به دلیل نبود گزینههای اقتصادی دیگر، بهعنوان حامل یا توزیعکننده مواد مخدر فعالیت میکنند. این وضعیت نهتنها به افزایش مصرف مواد در میان جوامع محلی منجر شده، بلکه چرخهای از خشونت و ناامنی را تقویت کرده است. برای مثال، برخی خانوادهها در این مناطق به دلیل فقر شدید، فرزندان خود را بهعنوان حامل مواد مخدر به کار میگیرند، که این امر خطر اعتیاد و آسیبهای اجتماعی را برای نسلهای جوان افزایش میدهد [11][12].
یکی از پیامدهای تکاندهنده این بحران، تولد سالانه هزاران نوزاد معتاد است. مادران معتاد، که اغلب خود قربانی فقر و شرایط اجتماعی نامناسب هستند، اعتیاد را به فرزندانشان منتقل میکنند. این پدیده نهتنها بار سنگینی بر سیستم بهداشت عمومی تحمیل میکند، بلکه چرخهای معیوب از اعتیاد را در نسلهای آینده تداوم میبخشد. فقدان برنامههای جامع برای حمایت از این مادران و نوزادان، از جمله مراکز درمانی تخصصی و خدمات اجتماعی، این مشکل را تشدید کرده است. گزارشها نشان میدهند که بسیاری از این نوزادان با مشکلات جسمی و روانی مادامالعمر مواجه میشوند، که این امر هزینههای اجتماعی و اقتصادی سنگینی به دنبال دارد [13].
عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در گسترش اعتیاد نقش دارند. کاهش اعتماد به نهادهای دولتی، افزایش فشارهای روانی ناشی از محدودیتهای اجتماعی، و نبود فضاهای سالم برای تفریح و رشد فردی، جوانان را به سمت مواد مخدر سوق داده است. جوانان ایرانی، که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند، اغلب با احساس ناامیدی، سرخوردگی و انزوای اجتماعی مواجهاند. در غیاب برنامههای فرهنگی و ورزشی مؤثر، مواد مخدر بهعنوان راهی آسان برای پر کردن خلأهای عاطفی و اجتماعی ظاهر شده است. مصرف مواد روانگردان مانند شیشه، که اثرات سریع و شدیدی دارد، بهویژه در میان این گروه سنی رواج یافته است. گزارشها نشان میدهند که حدود یک میلیون نفر در ایران به شیشه اعتیاد دارند، و این ماده به دلیل قیمت پایین و دسترسی آسان، به یکی از چالشهای اصلی سلامت عمومی تبدیل شده است [14].
نابرابریهای جنسیتی نیز به تشدید این بحران کمک کرده است. زنان معتاد در ایران با انگ اجتماعی شدیدتری مواجهاند و دسترسی کمتری به خدمات درمانی و بازپروری دارند. بسیاری از این زنان به دلیل فقر، خشونت خانگی یا اجبار شوهرانشان به مصرف مواد مخدر روی میآورند. فقدان حمایتهای اجتماعی برای این گروه، از جمله سرپناههای امن و برنامههای بازپروری ویژه زنان، آنها را در چرخه اعتیاد و آسیبپذیری نگه میدارد [15].
برنامههای پیشگیری از اعتیاد در ایران نیز با چالشهای جدی مواجهاند. آموزشهای ارائهشده در مدارس و رسانهها اغلب فاقد پشتوانه علمی و جذابیت لازم برای نسل جوان هستند. این برنامهها به جای تمرکز بر مهارتهای زندگی و تابآوری، معمولاً بر ترساندن افراد از عواقب مصرف مواد مخدر تأکید دارند، که اثربخشی محدودی دارد. همچنین، کمبود بودجه و نبود هماهنگی بین نهادهای مسئول، مانع اجرای برنامههای پیشگیری مؤثر در سطح ملی شده است [16].
اضافات برای بخش عوامل اجتماعی و اقتصادی
عمقبخشی به عوامل اجتماعی و اقتصادی (عوامل اجتماعی و اقتصادی):
فراتر از فقر و بیکاری، فروپاشی ساختارهای سنتی خانواده در ایران نیز به گسترش اعتیاد دامن زده است. در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، مهاجرت گسترده به شهرهای بزرگ، همراه با فشارهای اقتصادی، پیوندهای خانوادگی را تضعیف کرده و جوانان را در معرض آسیبهای اجتماعی قرار داده است. نبود حمایتهای خانوادگی، بهویژه برای نوجوانان، آنها را به سمت گروههای همسالان سوق داده که گاه مصرف مواد مخدر را تشویق میکنند. علاوه بر این، افزایش استرسهای روانی ناشی از محدودیتهای فرهنگی و سیاسی، بهویژه برای زنان و جوانان، به گرایش به مواد مخدر بهعنوان راهی برای تسکین موقت منجر شده است. در مناطق محروم، مانند کردستان و خوزستان، تبعیضهای قومی و مذهبی نیز به احساس محرومیت افزوده و افراد را به سمت فعالیتهای غیرقانونی، از جمله قاچاق مواد مخدر، کشانده است. این عوامل نشان میدهند که اعتیاد در ایران نتیجه یک شبکه پیچیده از فشارهای اجتماعی و اقتصادی است [5][6].
اعتیاد در ایران: بحرانی چندوجهی با ریشههای ساختاری و سیاسی (ادامه)
نقش سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر
یکی از حساسترین و بحثبرانگیزترین جنبههای بحران اعتیاد در ایران، اتهامات مربوط به نقش سپاه پاسداران در قاچاق و توزیع مواد مخدر است. گزارشهای متعدد داخلی و بینالمللی، از جمله اظهارات مقامات سابق و تحلیلهای رسانههای معتبر، ادعا میکنند که این نهاد نظامی در شبکههای قاچاق مواد مخدر، بهویژه در مناطق مرزی ایران، نقش کلیدی دارد. این اتهامات، اگرچه فاقد شواهد قطعی و غیرقابلانکار هستند، با توجه به تحریمهای بینالمللی، گزارشهای رسانهای و شواهد غیرمستقیم، به موضوعی داغ در تحلیل بحران اعتیاد تبدیل شدهاند [17].
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، بهعنوان یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به اروپا و سایر نقاط جهان شناخته میشود. مناطق مرزی شرق و جنوب شرق، بهویژه سیستان و بلوچستان، به دلیل نزدیکی به مراکز تولید مواد مخدر در افغانستان و پاکستان، کانونهای اصلی این فعالیتها هستند. گزارشها ادعا میکنند که سپاه پاسداران، که کنترل امنیتی و نظامی گستردهای بر این مناطق دارد، نهتنها در نظارت بر این مسیرها دخیل است، بلکه در برخی موارد از شبکههای قاچاق حمایت کرده یا از آنها سود مالی میبرد. برای مثال، برخی منابع مدعیاند که درآمدهای کلان حاصل از قاچاق مواد مخدر، که به میلیاردها یورو تخمین زده شده، برای تأمین مالی عملیات منطقهای، از جمله حمایت از گروههای نیابتی در خاورمیانه، استفاده میشود [18][19].
تحریمهای بینالمللی، بهویژه از سوی ایالات متحده، علیه نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران، این ادعاها را تقویت کرده است. در سالهای اخیر، وزارت خزانهداری آمریکا چندین فرد و نهاد مرتبط با سپاه را به اتهام قاچاق مواد مخدر تحریم کرده و آنها را متهم به استفاده از این درآمدها برای فعالیتهای غیرقانونی کرده است. گزارشهایی مانند مقاله دی ولت در سال 2011 ادعا کردهاند که سپاه از قاچاق مواد مخدر به اروپا سالانه میلیاردها یورو درآمد کسب میکند. این منابع مدعیاند که این نهاد از زیرساختهای نظامی و لجستیکی خود برای تسهیل انتقال مواد مخدر استفاده میکند، از جمله از طریق بنادر و مسیرهای زمینی تحت کنترل خود [20][21].
اظهارات برخی مقامات سابق نیز به این اتهامات دامن زده است. برای مثال، گزارشهایی از اعترافات فرماندهان پیشین سپاه منتشر شده که ادعا میکنند قاچاق مواد مخدر با آگاهی یا مشارکت برخی بخشهای این نهاد انجام میشود. این افراد مدعیاند که بخشی از این فعالیتها برای تأمین مالی پروژههای نظامی و سیاسی انجام میشود، در حالی که بخش دیگر به فساد مالی در سطوح مختلف منجر شده است. با این حال، این اظهارات اغلب به دلیل فقدان شواهد مستند و انگیزههای سیاسی احتمالی، با تردید مواجه شدهاند [22].
برخی تحلیلگران معتقدند که گسترش مواد مخدر در داخل ایران، بهویژه مواد روانگردان ارزانقیمت مانند شیشه، میتواند بخشی از استراتژی غیررسمی برای کنترل اجتماعی باشد. این دیدگاه ادعا میکند که اعتیاد گسترده، بهویژه در میان جوانان که پتانسیل بالایی برای اعتراضات اجتماعی دارند، میتواند انگیزههای سیاسی و مقاومت اجتماعی را تضعیف کند. گزارشها نشان میدهند که 52 درصد مصرفکنندگان حشیش در ایران بین 15 تا 29 سال سن دارند، گروهی که در دهههای اخیر نقش مهمی در ناآرامیهای اجتماعی ایفا کرده است. این دیدگاه، اگرچه فاقد مدارک قطعی است، با افزایش دسترسی به مواد مخدر و کاهش میانگین سنی معتادان همخوانی دارد [23].
منتقدان این اتهامات استدلال میکنند که سپاه پاسداران، بهعنوان نهادی که در خط مقدم مبارزه با قاچاق مواد مخدر در مرزها فعالیت میکند، خود قربانی این شبکههای پیچیده است. مقامات رسمی ایران تأکید دارند که این کشور سالانه هزینههای انسانی و مالی سنگینی برای جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر از افغانستان متحمل میشود، و صدها نفر از نیروهای نظامی در این درگیریها کشته شدهاند. با این حال، منتقدان پاسخ میدهند که این تلاشها اغلب بر قاچاقچیان خرد متمرکز است و شبکههای بزرگتر، که احتمالاً از حمایتهای نهادی برخوردارند، کمتر هدف قرار میگیرند [24].
فقدان شفافیت در ساختارهای حکومتی و محدودیتهای رسانهای در ایران، بررسی دقیق این اتهامات را دشوار کرده است. نبود تحقیقات مستقل و دسترسی محدود به اطلاعات، باعث شده که بسیاری از این ادعاها در حد گزارشهای غیررسمی یا تحلیلهای رسانهای باقی بمانند. با این حال، حجم بالای مواد مخدر عبوری از ایران، همراه با گزارشهای بینالمللی و شواهد غیرمستقیم، پرسشهای جدی درباره نقش نهادهای قدرتمند در این بحران ایجاد کرده است [25].
اضافات برای بخش نقش سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر
گسترش نقش سپاه پاسداران (نقش سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر):
اتهامات علیه سپاه پاسداران فراتر از قاچاق صرف، به نقش این نهاد در شکلدهی به اقتصاد غیررسمی مواد مخدر در منطقه اشاره دارند. برخی منابع ادعا میکنند که سپاه از نفوذ خود در بنادر جنوبی ایران، مانند بندرعباس، و همچنین مسیرهای زمینی در مرزهای شرقی، برای تسهیل انتقال مواد مخدر استفاده میکند. این فعالیتها، به گفته تحلیلگران، نهتنها به تأمین مالی پروژههای نظامی و سیاسی کمک کرده، بلکه به ایجاد شبکههای فساد مالی در سطوح مختلف منجر شده است. گزارشهایی از ارتباط سپاه با گروههای قاچاق در کشورهای همسایه، مانند پاکستان و عراق، نیز مطرح شده که نشاندهنده ابعاد بینالمللی این فعالیتهاست. علاوه بر این، برخی تحلیلگران معتقدند که گسترش مواد روانگردان صنعتی، مانند شیشه، که تولید آن در داخل ایران افزایش یافته، بدون نوعی هماهنگی یا چشمپوشی نهادی امکانپذیر نبوده است. این ادعاها، اگرچه با محدودیت شواهد مستقیم مواجهاند، با افزایش دسترسی به مواد مخدر در داخل ایران و گزارشهای بینالمللی همخوانی دارند. برای مثال، گزارشهایی از کشف آزمایشگاههای تولید شیشه در مناطق تحت نظارت نظامی، این گمانهزنیها را تقویت کرده است. در مقابل، مقامات سپاه این اتهامات را بخشی از جنگ روانی علیه ایران میدانند و تأکید دارند که این نهاد در خط مقدم مبارزه با قاچاق مواد مخدر قرار دارد [7][8][9][10]. اعتیاد در ایران: بحرانی چندوجهی با ریشههای ساختاری و سیاسی (ادامه)
ناکارآمدی سیاستهای مبارزه با اعتیاد
بیش از چهار دهه تلاش برای مبارزه با مواد مخدر در ایران، از رویکردهای امنیتی و قضایی گرفته تا برنامههای کاهش آسیب، نتوانسته این بحران را مهار کند. از ابتدای انقلاب 1357، سیاستهای مقابله با اعتیاد بر مجازاتهای سنگین متمرکز بود. اعدام قاچاقچیان، زندانهای طولانیمدت و کمپهای اجباری ترک اعتیاد، ابزارهای اصلی این استراتژی بودند. با این حال، این رویکرد نهتنها عرضه مواد مخدر را کاهش نداد، بلکه به حاشیهنشینی بیشتر معتادان، افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر و تشدید چرخه فقر و اعتیاد منجر شد. گزارشها نشان میدهند که ایران سالانه صدها نفر را به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر اعدام میکند، اما این مجازاتها تأثیر چندانی بر کاهش ترانزیت یا مصرف مواد نداشته است [26].
در دهه 1380، تلاشهایی برای اصلاح این سیاستها از طریق برنامههای کاهش آسیب آغاز شد. توزیع متادون، ایجاد مراکز ترک اعتیاد دولتی و ارائه خدمات مشاورهای، بخشی از این اقدامات بودند. اما این برنامهها با مشکلات ساختاری متعددی مواجه شدند. کمبود بودجه، نبود کادر متخصص، فساد در برخی مراکز و فقدان نظارت کافی، باعث شد که بسیاری از این مراکز به جای کمک به معتادان، به محلی برای توزیع غیرقانونی مواد یا سوءاستفاده مالی تبدیل شوند. یکی از سیاستهای بحثبرانگیز، توزیع مواد مخدر دولتی به معتادان بهعنوان راهکاری برای ترک بود که نهتنها نتیجهای مثبت نداشت، بلکه به افزایش وابستگی و بدبینی عمومی به این برنامهها منجر شد [27].
برنامههای پیشگیری از اعتیاد نیز در ایران با چالشهای جدی مواجهاند. آموزشهای ارائهشده در مدارس و رسانهها اغلب فاقد پشتوانه علمی، جذابیت و تناسب با نیازهای نسل جوان هستند. این برنامهها به جای تمرکز بر مهارتهای زندگی، تابآوری و آگاهیبخشی، معمولاً بر ترساندن افراد از عواقب مصرف مواد مخدر تأکید دارند که اثربخشی محدودی دارد. برای مثال، فقدان آموزشهای تعاملی و مبتنی بر تجربه، باعث شده که بسیاری از جوانان این برنامهها را غیرمرتبط و غیرجذاب تلقی کنند. همچنین، نبود فضاهای سالم برای تفریح، ورزش و رشد فرهنگی، بهویژه در مناطق محروم، جوانان را به سمت مواد مخدر بهعنوان راهی برای پر کردن خلأهای زندگی سوق داده است [28].
کمبود مراکز بازپروری مجهز و حرفهای، یکی دیگر از موانع اصلی است. بسیاری از معتادان پس از ترک، به دلیل نبود حمایتهای اجتماعی و اقتصادی، مانند مشاوره مداوم، آموزش مهارتهای شغلی یا فرصتهای استخدام، بار دیگر به مصرف مواد بازمیگردند. گزارشها نشان میدهند که نرخ بازگشت به اعتیاد در ایران بیش از 80 درصد است، آماری که نشاندهنده ضعف زیرساختهای بازپروری و نبود برنامههای جامع برای ادغام مجدد این افراد در جامعه است. کمپهای اجباری ترک اعتیاد، که اغلب شرایط غیرانسانی دارند، نهتنها به بهبودی معتادان کمکی نمیکنند، بلکه به دلیل خشونت و فقدان مراقبتهای پزشکی، به آسیبهای جسمی و روانی آنها دامن میزنند [29].
نبود هماهنگی بین نهادهای مسئول نیز این مشکلات را تشدید کرده است. در حالی که ستاد مبارزه با مواد مخدر وظیفه هماهنگی این تلاشها را بر عهده دارد، گزارشها نشان میدهند که رقابتهای بینسازمانی، فساد و سوءمدیریت، مانع اجرای سیاستهای مؤثر شده است. برای مثال، بودجههای کلان اختصاصیافته به مبارزه با مواد مخدر اغلب بهدرستی هزینه نمیشوند، و برنامههای پیشگیری و درمان در بسیاری از مناطق کشور بهطور کامل اجرا نمیشوند [30].
اضافات برای بخش ناکارآمدی سیاستهای مبارزه با اعتیاد
تکمیل ناکارآمدی سیاستها (ناکارآمدی سیاستهای مبارزه با اعتیاد):
یکی از جنبههای کمتر مورد توجه در سیاستهای مبارزه با اعتیاد، تمرکز بیش از حد بر عرضه مواد مخدر به جای کاهش تقاضاست. در حالی که ایران سالانه حجم عظیمی از مواد مخدر را در مرزها ضبط میکند، برنامههای کاهش تقاضا، مانند مشاورههای روانشناختی و حمایتهای اجتماعی، به دلیل کمبود منابع و اولویتهای نادرست، به حاشیه رانده شدهاند. همچنین، سیاستهای قضایی سختگیرانه، مانند زندانی کردن معتادان به جای درمان آنها، نهتنها به بهبودی آنها کمکی نکرده، بلکه به افزایش جمعیت زندانها و تشدید مشکلات اجتماعی منجر شده است. برای مثال، بسیاری از معتادان پس از آزادی از زندان، به دلیل نبود شغل و حمایت، به سرعت به اعتیاد بازمیگردند. علاوه بر این، فقدان دادههای دقیق و بهروز درباره الگوهای مصرف مواد مخدر، برنامهریزی مؤثر را دشوار کرده است. نبود ارزیابیهای منظم از سیاستهای کنونی نیز باعث شده که نقاط ضعف این برنامهها شناسایی و اصلاح نشوند [11][12].
پیامدهای بحران اعتیاد
بحران اعتیاد در ایران پیامدهای گستردهای بر جنبههای مختلف جامعه داشته است. از منظر سلامت عمومی، افزایش بیماریهای مرتبط با مصرف مواد مخدر، مانند HIV، هپاتیت C و سل، بار سنگینی بر سیستم بهداشتی کشور تحمیل کرده است. تزریق مواد مخدر با سرنگهای مشترک، بهویژه در دهههای گذشته، به شیوع این بیماریها دامن زده و فقدان برنامههای کافی برای توزیع سرنگهای استریل یا آموزش کاهش آسیب، این مشکل را تشدید کرده است. برای مثال، گزارشها نشان میدهند که حدود 15 درصد از معتادان تزریقی در ایران به HIV مبتلا هستند، که این امر هزینههای درمانی و اجتماعی قابلتوجهی به دنبال دارد [31].
از نظر اقتصادی، اعتیاد سرمایه انسانی کشور را بهشدت تضعیف کرده است. میلیونها نفر از نیروی کار به دلیل اعتیاد از چرخه تولید خارج شدهاند، و هزینههای مستقیم و غیرمستقیم این بحران، از جمله درمان، زندان، و کاهش بهرهوری، سالانه میلیاردها دلار به اقتصاد ایران خسارت وارد میکند. تولد نوزادان معتاد و مشکلات خانوادگی ناشی از اعتیاد، به افزایش فقر و نابرابری اجتماعی منجر شده است. گزارشها تخمین میزنند که هزینههای مرتبط با اعتیاد سالانه بیش از 10 درصد تولید ناخالص داخلی ایران را تحت تأثیر قرار میدهد [32].
از منظر اجتماعی، اعتیاد به افزایش جرایم، خشونت خانگی و فروپاشی خانوادهها دامن زده است. بخش قابلتوجهی از زندانیان در ایران به جرایم مرتبط با مواد مخدر محکوم شدهاند، که این امر به چرخهای از جرم و اعتیاد منجر میشود. برای مثال، بیش از 60 درصد زندانیان در ایران به اتهامات مرتبط با مواد مخدر در حبس هستند، که این موضوع هزینههای قضایی و زندان را بهشدت افزایش داده است. همچنین، انگ اجتماعی مرتبط با اعتیاد، بهویژه برای زنان معتاد، باعث شده که بسیاری از این افراد از جستجوی کمک اجتناب کنند، که شانس بهبودی آنها را کاهش میدهد [33].
اعتیاد همچنین به افزایش آسیبهای اجتماعی، مانند بیخانمانی، کار کودکان و فحشا، منجر شده است. بسیاری از معتادان، بهویژه در شهرهای بزرگ، به دلیل فقدان حمایتهای اجتماعی به خیابانها رانده شدهاند، که این امر به مشکلات بهداشتی و امنیتی دامن زده است. کودکان معتاد یا فرزندان والدین معتاد نیز در معرض خطر ترک تحصیل، سوءاستفاده و ورود به چرخه جرم قرار دارند [34].
اضافات برای بخش پیامدهای بحران اعتیاد
گسترش پیامدها (پیامدهای بحران اعتیاد):
اعتیاد در ایران به افزایش آسیبهای اجتماعی پنهان، مانند بهرهکشی از کودکان و زنان معتاد، منجر شده است. در شهرهای بزرگ، مانند تهران و مشهد، گروههای سازمانیافته از معتادان بیخانمان برای فعالیتهای غیرقانونی، از جمله توزیع مواد مخدر و سرقت، سوءاستفاده میکنند. این وضعیت به تشدید ناامنی شهری و کاهش اعتماد عمومی به نهادهای امنیتی دامن زده است. همچنین، اعتیاد به کاهش مشارکت مدنی و سیاسی در میان جوانان منجر شده است، زیرا بسیاری از آنها به دلیل وابستگی به مواد مخدر، از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی کنارهگیری میکنند. این موضوع میتواند به تضعیف پویایی اجتماعی و کاهش فشار برای اصلاحات ساختاری منجر شود. از منظر فرهنگی، اعتیاد به کاهش اعتماد بین نسلی کمک کرده، زیرا خانوادهها اغلب فرزندان معتاد خود را طرد میکنند، که این امر به انزوای بیشتر این افراد منجر میشود [13][14].
اعتیاد در ایران: بحرانی چندوجهی با ریشههای ساختاری و سیاسی (پایان)
راهکارهای پیشنهادی
مقابله با بحران اعتیاد در ایران نیازمند رویکردی چندجانبه، هماهنگ و مبتنی بر شواهد است که فراتر از سیاستهای امنیتی و قضایی کنونی عمل کند. این راهکارها باید ریشههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این معضل را هدف قرار دهند و بهطور خاص به گروههای آسیبپذیر، از جمله جوانان، زنان و ساکنان مناطق محروم، توجه کنند.
1. اصلاحات اقتصادی و کاهش نابرابری: فقر و بیکاری از عوامل اصلی گرایش به اعتیاد و قاچاق مواد مخدر هستند. دولت باید با سرمایهگذاری در مناطق محروم، بهویژه سیستان و بلوچستان، زیرساختهای اقتصادی را تقویت کند. ایجاد فرصتهای شغلی پایدار، توسعه صنایع محلی و بهبود دسترسی به آموزش و بهداشت میتواند وابستگی جوامع مرزی به تجارت غیرقانونی مواد مخدر را کاهش دهد. برای مثال، برنامههای توسعه کشاورزی و گردشگری در این مناطق میتوانند جایگزینهای اقتصادی جذابی برای قاچاق فراهم کنند. همچنین، کاهش نابرابریهای منطقهای و جنسیتی، از طریق سیاستهای توزیع عادلانه منابع، میتواند انگیزههای اقتصادی برای ورود به چرخه اعتیاد را کم کند [35].
2. تقویت پیشگیری و آموزش: برنامههای پیشگیری از اعتیاد باید از رویکردهای ترسمحور به سمت آموزشهای مبتنی بر علم و مهارتهای زندگی حرکت کنند. این برنامهها باید در مدارس، دانشگاهها و رسانهها اجرا شوند و بهگونهای طراحی شوند که برای نسل جوان جذاب و مرتبط باشند. آموزش تابآوری، مدیریت استرس و مهارتهای تصمیمگیری میتواند جوانان را در برابر فشارهای اجتماعی برای مصرف مواد مخدر مقاومتر کند. استفاده از شبکههای اجتماعی و فناوریهای دیجیتال، که نفوذ بالایی در میان جوانان دارند، میتواند پیامهای پیشگیرانه را به شکلی مؤثرتر منتقل کند. همکاری با سازمانهای مردمنهاد و فعالان اجتماعی نیز میتواند این تلاشها را تقویت کند [36].
3. بهبود زیرساختهای بازپروری: مراکز ترک اعتیاد باید به امکانات مدرن، کادر متخصص و نظارت دقیق مجهز شوند تا از سوءاستفادههای مالی و انسانی جلوگیری شود. ارائه خدمات مشاورهای مداوم، آموزش مهارتهای شغلی و برنامههای ادغام مجدد در جامعه، نرخ بازگشت به اعتیاد را کاهش میدهد. تجربههای موفق بینالمللی، مانند مدل پرتغال که بر درمان به جای مجازات تأکید دارد، میتواند بهعنوان الگویی برای ایران بررسی شود. در این مدل، معتادان به جای زندان، به مراکز درمانی هدایت میشوند و از حمایتهای اجتماعی و اقتصادی برخوردار میشوند. همچنین، ایجاد مراکز بازپروری ویژه زنان و مادران معتاد، با توجه به نیازهای خاص این گروه، ضروری است [37].
4. شفافیت و پاسخگویی در مبارزه با قاچاق: اتهامات مربوط به نقش نهادهای حکومتی، بهویژه سپاه پاسداران، در قاچاق مواد مخدر، نیازمند تحقیقات مستقل و بیطرفانه است. ایجاد مکانیزمهای نظارتی قوی، همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC)، و تمرکز بر انهدام شبکههای بزرگ قاچاق به جای قاچاقچیان خرد، میتواند اثربخشی مبارزه با مواد مخدر را افزایش دهد. شفافیت در تخصیص بودجههای مبارزه با مواد مخدر و گزارشدهی منظم درباره نتایج این تلاشها، اعتماد عمومی را تقویت میکند [38].
5. حمایت از گروههای آسیبپذیر: مادران معتاد و نوزادان آنها نیازمند برنامههای جامع درمانی و اجتماعی هستند. ایجاد سرپناههای امن، مراکز درمانی تخصصی و خدمات مشاورهای برای این مادران، همراه با مراقبتهای پزشکی و روانی برای نوزادان معتاد، میتواند چرخه انتقال اعتیاد به نسلهای بعدی را متوقف کند. همچنین، کودکان در معرض خطر، مانند فرزندان والدین معتاد، باید از طریق برنامههای آموزشی و حمایتی محافظت شوند تا از ورود آنها به چرخه اعتیاد و جرم جلوگیری شود [39].
6. همکاری منطقهای و بینالمللی: با توجه به نقش ایران بهعنوان مسیر ترانزیت مواد مخدر، همکاری با کشورهای همسایه، بهویژه افغانستان و پاکستان، برای کنترل تولید و قاچاق مواد مخدر ضروری است. تقویت مرزها، تبادل اطلاعات و اجرای برنامههای مشترک کاهش تولید مواد مخدر میتواند عرضه این مواد را کاهش دهد. همچنین، استفاده از تجربیات جهانی در زمینه کاهش آسیب و پیشگیری میتواند به بهبود سیاستهای داخلی کمک کند [40].
اضافات برای بخش راهکارهای پیشنهادی
تکمیل راهکارها (راهکارهای پیشنهادی):
علاوه بر اصلاحات اقتصادی و پیشگیری، ایجاد یک پایگاه داده ملی برای رصد الگوهای اعتیاد و اثربخشی سیاستهای کنونی ضروری است. این پایگاه میتواند به شناسایی مناطق پرخطر، گروههای آسیبپذیر و روندهای جدید در مصرف مواد مخدر کمک کند. همچنین، تقویت نقش سازمانهای مردمنهاد در پیشگیری و بازپروری میتواند خلأهای موجود در سیستم دولتی را پر کند. این سازمانها، با دسترسی به جوامع محلی و اعتماد عمومی بالاتر، میتوانند برنامههای کاهش آسیب و آگاهیبخشی را به شکلی مؤثرتر اجرا کنند. در نهایت، جرمزدایی از مصرف مواد مخدر، بهویژه برای معتادان غیرتجاری، میتواند بار سیستم قضایی را کاهش دهد و منابع را به سمت درمان و بازپروری هدایت کند. این رویکرد، که در کشورهایی مانند هلند موفقیتآمیز بوده، میتواند به کاهش انگ اجتماعی و افزایش شانس بهبودی معتادان کمک کند [15][16].
نتیجهگیری
بحران اعتیاد در ایران نتیجه تلاقی عوامل پیچیده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که در طول دههها تشدید شده است. فقر ساختاری، بیکاری و نبود فرصتهای رشد، بهویژه در مناطق محروم، افراد را به سمت مصرف یا تجارت مواد مخدر سوق داده است. اتهامات مربوط به نقش نهادهای حکومتی، بهخصوص سپاه پاسداران، در قاچاق مواد مخدر، پرسشهای جدی درباره مدیریت این بحران ایجاد کرده است، هرچند این ادعاها نیازمند تحقیقات مستقل بیشتری هستند. ناکارآمدی سیاستهای کنونی، از تمرکز بیش از حد بر مجازات گرفته تا ضعف برنامههای پیشگیری و بازپروری، این معضل را به یکی از بزرگترین تهدیدات علیه سلامت، اقتصاد و انسجام اجتماعی ایران تبدیل کرده است.
پیامدهای این بحران، از افزایش بیماریهای عفونی و جرایم گرفته تا فروپاشی خانوادهها و تضعیف سرمایه انسانی، ضرورت اقدام فوری را نشان میدهد. راهکارهای پیشنهادی، شامل اصلاحات اقتصادی، تقویت پیشگیری، بهبود بازپروری، افزایش شفافیت در مبارزه با قاچاق و حمایت از گروههای آسیبپذیر، میتوانند مسیری به سوی کاهش این بحران هموار کنند. با این حال، موفقیت این اقدامات نیازمند اراده سیاسی قوی، همکاری بینالمللی و مشارکت فعال جامعه مدنی است.
ایران، با پتانسیل عظیم انسانی و فرهنگی خود، میتواند با اتخاذ رویکردی جامع و آیندهنگر، این چالش را به فرصتی برای بازسازی اجتماعی تبدیل کند. بدون اصلاحات ساختاری و تعهد به تغییر، اعتیاد همچنان بهعنوان یک چرخه معیوب عمل خواهد کرد و نسلهای آینده را در معرض خطر قرار خواهد داد. اکنون زمان آن است که این بحران نه بهعنوان یک مشکل لاینحل، بلکه بهعنوان یک اولویت ملی مورد توجه قرار گیرد تا جامعهای سالمتر و پویاتر برای آینده ایران ساخته شود [41].
منابع
- آرمان امروز، "چالش سرمایه انسانی دولت با ۴.۵ میلیون معتاد" https://armandaily.ir/چالش-سرمایه-انسانی-دولت-با-۴-۵-میلیون-معتاد
- عصر ایران، "آمار تکاندهنده مصرف روانگردان در ایران" https://www.asriran.com/fa/news/913176
- رادیو فردا، "تحریمهای جدید آمریکا علیه نیروی قدس سپاه پاسداران و شبکه قاچاق مواد مخدر در سوریه" https://www.radiofarda.com/a/32878601.html
- دویچهوله، "نگاهی به آمار اعتیاد در ایران: تولد هزاران نوزاد معتاد" https://www.dw.com/fa-ir/نگاهی-به-آمار-اعتیاد-در-ایران-تولد-هزاران-نوزاد-معتاد/a-42724911
- ایندیپندنت، "رشد اعتیاد از رشد جمعیت در ایران بیشتر است" https://www.independentpersian.com/node/67871
- فردای اقتصاد، "میانگین سن اعتیاد در ایران چند سال است؟" https://www.fardayeeghtesad.com/news/10579
- تجارت نیوز، "سالانه مواد مخدر چند ایرانی را به کام مرگ میکشاند؟" https://tejaratnews.com/قربانیان-سالیانه-مواد-مخدر-در-ایران
- بیبیسی، "درمان اعتیاد در ایران؛ از اعدام معتاد تا اهدا موادمخدر" https://www.bbc.com/persian/iran/2010/10/100923_l07_iran89_drugs_addiction
- فرهیختگان، "۳ میلیون معتاد؛ یکمیلیون اعتیاد به شیشه" https://farhikhtegandaily.com/page/58181/
- رادیو زمانه، "جمهوری اسلامی اردوگاهها: برشهایی از چهار دهه نبرد مقدس علیه اعتیاد" https://www.radiozamaneh.com/252989
- دویچهوله، "علل شیوع اعتیاد به مواد مخدر در میان ایرانیان، از نگاه اکونومیست" https://www.dw.com/fa-ir/علل-شیوع-اعتیاد-به-مواد-مخدر-در-میان-ایرانیان-از-نگاه-اکونومیست/a-17026224
- ایران وایر، "ناامنی در بلوچستان؛ فقر ساختاری و منفعت سپاه از قاچاق مواد مخدر" https://iranwire.com/fa/society/137560
- دویچهوله، "نگاهی به آمار اعتیاد در ایران: تولد هزاران نوزاد معتاد" https://www.dw.com/fa-ir/نگاهی-به-آمار-اعتیاد-در-ایران-تولد-هزاران-نوزاد-معتاد/a-42724911
- مجله اعتیاد، "اعتیاد در ایران؛ سایه سنگین مواد مخدر بر جامعه" https://etiad.org/post/addiction-in-iran/
- هرانا، "چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان" https://www.hra-news.org/articles/a-802/
- ایندیپندنت، "بیش از چهار دهه مبارزه بیحاصل با مواد مخدر در جمهوری اسلامی ایران" https://www.independentpersian.com/node/160206
- همبستگی ملی، "دی ولت: درآمد سپاه پاسداران از قاچاق مواد مخدر به اروپا بالغ بر چندین میلیارد یورو است" https://hambastegimeli.com/22811_2011-05-14-07-32-31
- ایران اینترنشنال، "باندهای قاچاق سپاه، اهرم بینالمللی جمهوری اسلامی برای ترانزیت مواد مخدر و ترور مخالفان" https://www.iranintl.com/202303199922
- آزادی بیان، "مافیای سپاه پاسداران و گسترش اعتیاد" https://www.azadi-b.com/?p=3086
- رادیو فردا، "تحریمهای جدید آمریکا علیه نیروی قدس سپاه پاسداران و شبکه قاچاق مواد مخدر در سوریه" https://www.radiofarda.com/a/32878601.html
- رفی، "نقش مرکزی سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر در ایران" https://www.rfi.fr/fa/نقش-مرکزی-سپاه-پاسداران-در-قاچاق-مواد-مخدر-در-ایران-20111117/ایران
- گوناز تیوی، "اعتراف فرمانده سابق سپاه پاسداران به نقش حکومت ایران در قاچاق مواد مخدر" https://gunaz.tv/fa/post/63176
- عصر ایران، "آمار تکاندهنده مصرف روانگردان در ایران" https://www.asriran.com/fa/news/913176
- کوموله، "جمهوری اسلامی عامل اصلی گسترش مواد مخدر در ایران و در کل منطقه" https://komalah.org/جمهوری-اسلامی-عامل-اصلی-گسترش-مواد-مخدر
- ایران آزادی، "سپاه پاسداران بزرگترین قاچاقی مواد مخدر در منطقه" https://iranfreedom.net/سپاه-پاسداران-بزرگترین-قاچاقی-مواد-مخدر
- رادیو زمانه، "جمهوری اسلامی اردوگاهها: برشهایی از چهار دهه نبرد مقدس علیه اعتیاد" https://www.radiozamaneh.com/252989
- بیبیسی، "درمان اعتیاد در ایران؛ از اعدام معتاد تا اهدا موادمخدر" https://www.bbc.com/persian/iran/2010/10/100923_l07_iran89_drugs_addiction
- هرانا، "چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان" https://www.hra-news.org/articles/a-802/
- مجله اعتیاد، "اعتیاد در ایران؛ سایه سنگین مواد مخدر بر جامعه" https://etiad.org/post/addiction-in-iran/
- ایندیپندنت، "اعتیاد در ایران به ۱۵ سالگی رسیده است" https://www.independentpersian.com/node/19696
- دویچهوله، "نگاهی به آمار اعتیاد در ایران: تولد هزاران نوزاد معتاد" https://www.dw.com/fa-ir/نگاهی-به-آمار-اعتیاد-در-ایران-تولد-هزاران-نوزاد-معتاد/a-42724911
- آرمان امروز، "چالش سرمایه انسانی دولت با ۴.۵ میلیون معتاد" https://armandaily.ir/چالش-سرمایه-انسانی-دولت-با-۴-۵-میلیون-معتاد
- تجارت نیوز، "سالانه مواد مخدر چند ایرانی را به کام مرگ میکشاند؟" https://tejaratnews.com/قربانیان-سالیانه-مواد-مخدر-در-ایران
- ایران وایر، "ناامنی در بلوچستان؛ فقر ساختاری و منفعت سپاه از قاچاق مواد مخدر" https://iranwire.com/fa/society/137560
- دویچهوله، "علل شیوع اعتیاد به مواد مخدر در میان ایرانیان، از نگاه اکونومیست" https://www.dw.com/fa-ir/علل-شیوع-اعتیاد-به-مواد-مخدر-در-میان-ایرانیان-از-نگاه-اکونومیست/a-17026224
- عصر ایران، "آمار تکاندهنده مصرف روانگردان در ایران" https://www.asriran.com/fa/news/913176
- ایندیپندنت، "بیش از چهار دهه مبارزه بیحاصل با مواد مخدر در جمهوری اسلامی ایران" https://www.independentpersian.com/node/160206
- رادیو فردا، "تحریمهای جدید آمریکا علیه نیروی قدس سپاه پاسداران و شبکه قاچاق مواد مخدر در سوریه" https://www.radiofarda.com/a/32878601.html
- دویچهوله، "نگاهی به آمار اعتیاد در ایران: تولد هزاران نوزاد معتاد" https://www.dw.com/fa-ir/نگاهی-به-آمار-اعتیاد-در-ایران-تولد-هزاران-نوزاد-معتاد/a-42724911
- ایران وایر، "ناامنی در بلوچستان؛ فقر ساختاری و منفعت سپاه از قاچاق مواد مخدر" https://iranwire.com/fa/society/137560
- هرانا، "چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان" https://www.hra-news.org/articles/a-802/
ــــــــــــــــــــــــــــ