فرخ نگهدار
فرخ نگهدار، (متولد سال ۱۳۲۵، تهران) از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود که پس از انشعاب در این سازمان، در سال ۱۳۶۰ رهبری سازمان فداییان خلق (اکثریت) را بر عهده گرفت. فرخ نگهدار که ابتدا در مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی نقش داشت، پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ رویکرد خود را تغییر داد و نهتنها مبارزه مسلحانه را رد کرد، بلکه اصطلاح «چریک» را نیز از نام سازمانش حذف نمود. او خود را بهعنوان بخشی از جناح اصلاحطلب رژیم معرفی کرده و در سالیان متمادی مواضعی در دفاع از سیاستهای جمهوری اسلامی، از جمله حمایت از خمینی و رهبران بعدی، اتخاذ کرده است. این مواضع، بهویژه اظهاراتش درباره عملیات ۷ اکتبر حماس و مقایسه آن با رستاخیز سیاهکل، انتقادات شدیدی از سوی گروههای سیاسی مختلف، از جمله منشعبشدگان فداییان و جناحهای اپوزیسیون، به دنبال داشته است. مقاله با استفاده از منابع معتبر، به بررسی بیطرفانه این تحولات میپردازد و نشان میدهد که چگونه نگهدار از یک فعال چپ رادیکال به حامی جمهوری اسلامی تبدیل شد، که این تغییر مسیر او را به شخصیتی بحثبرانگیز در میان مخالفان رژیم و حتی برخی حامیان سابقش تبدیل کرده است. بخشهای اصلی شامل پیشینه زندگی، نقش او در فداییان (اکثریت)، مواضع سیاسی و انتقادات وارده است. این بررسی نشان میدهد که حمایت نگهدار از جمهوری اسلامی، بهویژه در مسائل منطقهای و داخلی، او را از بسیاری از همفکران اولیهاش جدا کرده و به منبعی مداوم برای مناقشات سیاسی در میان ایرانیان تبدیل کرده است.
پیشینه و آغاز فعالیتهای سیاسی
زادگاه و تحصیلات اولیه
فرخ نگهدار در سال ۱۳۲۵ در تهران متولد شد و در خانوادهای با پیشینه کارمندی بزرگ شد. این خانواده، با وجود وضعیت متوسط اقتصادی، محیطی را فراهم کرد که نگهدار از کودکی با مفاهیم اجتماعی و سیاسی آشنا شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدارس تهران گذراند و در اوایل دهه ۱۳۴۰ وارد دانشگاه تهران شد. در این دانشگاه، او رشته علوم اجتماعی را انتخاب کرد و با مطالعه آثار مارکسیستی و چپگرایانه، پایههای فکری خود را شکل داد. این دوره، که با فعالیتهای دانشجویی همراه بود، او را به سوی جنبشهای اعتراضی علیه رژیم پهلوی سوق داد.
پیوستن به چریکهای فدایی خلق و دستگیریها
فعالیت سیاسی نگهدار از سال ۱۳۴۲ با پیوستن به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران آغاز شد، که در آن زمان بهعنوان گروهی مسلح برای مبارزه با رژیم پهلوی شناخته میشد. او بهسرعت به دلیل تواناییهای نظری و سازمانی به عضویت فعال درآمد و در جلسات مخفیانه نقش مهمی ایفا کرد. در سال ۱۳۴۶، به دلیل توزیع اعلامیههای سیاسی و سازماندهی تظاهرات، توسط ساواک دستگیر شد. این دستگیری، که بیش از یک سال به طول انجامید، او را به یکی از چهرههای شناختهشده در میان فعالان چپ تبدیل کرد. پس از آزادی در سال ۱۳۴۷، با وجود نظارت شدید، فعالیتهایش را ادامه داد و در سال ۱۳۵۰ بار دیگر به دلیل ارتباط با عملیات مسلحانه بازداشت شد. این بار، او تا سال ۱۳۵۶ در زندان بود، جایی که با بیژن جزنی آشنا شد و بهعنوان شاگرد او در توسعه ایدئولوژی سازمان فعالیت کرد. پس از آزادی، به کادر مرکزی سازمان راه یافت و بهعنوان نظریهپرداز در کنار جزنی به کار پرداخت.
نقش در عملیات مسلحانه
نگهدار در این دوره، بهویژه پس از آزادی در ۱۳۵۶، نقش فعالتری در عملیات مسلحانه سازمان داشت. او در برنامهریزی حملات به پایگاههای نظامی و بانکها مشارکت کرد، که هدف آن جمعآوری منابع مالی برای جنبش بود. این فعالیتها، با تلفات و دستگیریهای گسترده همراه بود. با این حال، این دوره از زندگی او با شدتگیری سرکوبها پایان یافت و او را به سوی تغییر مسیر سیاسی سوق داد، که بعدها در انشعاب از سازمان نمود یافت.
تأسیس سازمان فداییان خلق (اکثریت)
در سال ۱۹۸۱، نگهدار پس از اختلافات ایدئولوژیک با گروههای دیگر، سازمان فداییان خلق (اکثریت) را تأسیس کرد. این سازمان که ابتدا ریشه در ایدئولوژی مارکسیستی داشت، بهتدریج از مبارزه مسلحانه فاصله گرفت و نگهدار اصطلاح «چریک» را از نام آن حذف کرد (سازمان اتحاد فدائیان کمونیست). او در این دوره، حمایت خود را از رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرد و این موضع بهعنوان نقطه عطفی در مسیر سیاسیاش شناخته میشود. نگهدار استدلال کرد که همکاری با نظام نوپا میتواند به اصلاحات داخلی منجر شود، اما این تصمیم با مخالفت شدید گروههای چپ و اپوزیسیون مواجه شد. او در کادر رهبری این سازمان باقی ماند و بهعنوان دبیرکل در سال ۱۳۶۱ انتخاب شد، که نشاندهنده نفوذ او در این جریان بود.[۱]
مواضع سیاسی و حمایت از جمهوری اسلامی
حمایت اولیه از خمینی و اصلاحطلبی
فرخ نگهدار از همان آغاز کار رژیم جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸، مواضع علنی در حمایت از روحالله خمینی اتخاذ کرد. او این حمایت را بهعنوان بخشی از استراتژی همکاری با نظام نوپا توجیه کرد و معتقد بود که این رویکرد میتواند به اصلاحات داخلی منجر شود.[۲]
یکی از جنجالیترین مواضع او، دفاع از اشغال سفارت آمریکا در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ بود که آن را «گامی در جهت اعتماد بیشتر به رهبری» توصیف کرد. این اظهارنظر در مقالهای در روزنامه هممیهن منتشر شد و نشاندهنده همسویی او با سیاستهای اولیه رژیم بود.[۳]
فرخ نگهدار در سالهای بعد، خود را بهعنوان بخشی از جناح اصلاحطلب معرفی کرد و از سیاستهایی مانند برجام و حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۶ دفاع نمود، با استدلال که این اقدامات به «مهار فقر و بیکاری» کمک میکند.[۴]
مواضع جنجالی منطقهای
مواضع فرخ نگهدار در سالهای اخیر نیز بحثبرانگیز باقی مانده است. او در مقالهای، عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گروه حماس را با رستاخیز سیاهکل مقایسه کرد و آن را «بخشی از مقاومت legítimo» نامید، که این اظهارنظر بهعنوان حمایت از سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی تفسیر شد.[۵]
این مقایسه به گفته منتقدان، نشاندهنده فاصله او از آرمانهای اولیه چپ است (سیاهکل). نگهدار همچنین در دفاع از رژیم، به دفاع از نهادهای اطلاعاتی و حزباللهی پرداخته و این مواضع را بهعنوان تلاش برای «تقویت اصلاحات» توجیه کرده است.[۶]
این حمایتها، او را به شخصیتی طردشده در میان اپوزیسیون و حتی برخی حامیان سابقش تبدیل کرده است.
انتقادات و واکنشها
اتهامات منشعبشدگان و اپوزیسیون
مواضع فرخ نگهدار با واکنشهای تندی از سوی جناحهای مختلف سیاسی روبهرو شده است. منشعبشدگان سازمان چریکهای فدایی خلق او را به «خیانت به آرمانهای چپ» متهم کردهاند و معتقدند که او با حمایت از رژیم، از اصول اولیه سازمان فاصله گرفته است. آنها نوشتهاند که:
«در دامن رژیم نشسته و از آن دفاع میکند».[۷]
گروههای اپوزیسیون نیز او را «مهره سوخته» و «کاسه داغتر از آش» نامیدهاند و استدلال کردهاند که این حمایتها به دلیل منافع شخصی است.این انتقادات بهویژه پس از اظهارات او درباره حماس و اشغال سفارت شدت گرفت.[۸]
انزوای سیاسی و واکنش اصلاحطلبان
انتقادات از فرخ نگهدار فراتر از اپوزیسیون به اصلاحطلبان نیز کشیده شده است. برخی از این گروهها، به دلیل نزدیکی بیش از حد او به اصولگرایان، از او فاصله گرفتهاند و نوشتهاند که «او هیچچیز نیاموخته است».[۹]
برخیها نیز به تحلیل این انزوا پرداختهاند و تأکید کردهاند که مواضع او حتی در میان حامیان سابقش نیز مناقشهبرانگیز است. این اجماع گسترده علیه او، جایگاهش را در میان همفکران اولیهاش به شدت تضعیف کرده است. این واکنشها نشاندهنده شکاف عمیق میان نگهدار و جنبش چپ است.[۱۰][۱۱]
بررسی جایگاه و تأثیرات سیاسی
تحول سیاسی و انزوای اولیه
فرخ نگهدار بهعنوان یکی از چهرههای کلیدی جنبش چپ ایران، از جایگاه اولیه خود بهعنوان فعال رادیکال به حامی نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد، که این تحول مسیر سیاسی او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. تحلیل مواضع او نشان میدهد که او از سال ۱۳۵۸ با پذیرش نظام، از مبارزه مسلحانه به سوی اصلاحطلبی تغییر جهت داد، که این تغییر با تأسیس فداییان (اکثریت) همراه بود.[۱۲]
این جابجایی، او را از ایدئولوژی اولیه چپ جدا کرد و به شخصیتی مناقشهبرانگیز تبدیل نمود. تأثیر این تغییر، بهویژه در میان منشعبشدگان فداییان، به انزوای سیاسی او منجر شد، زیرا آنها او را به «بازنشستگی سیاسی» متهم کردند.[۱۳]
تأثیرات منطقهای و مواضع جنجالی
تأثیرات سیاسی فرخ نگهدار فراتر از ایران به مسائل منطقهای نیز کشیده شده است. اظهارات او درباره حماس و مقایسه آن با سیاهکل، نهتنها در میان اپوزیسیون، بلکه در میان تحلیلگران نیز بهعنوان نشانهای از همسویی با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی دیده شده است.[۵]
این مواضع، او را به منبعی مداوم برای بحث و جدل تبدیل کرده و جایگاهش را در میان جنبش چپ تضعیف کرده است. با این حال، نگهدار همچنان به دفاع از این مواضع ادامه میدهد و آنها را بهعنوان بخشی از دیدگاه اصلاحطلبانه خود توجیه میکند، که این امر نشاندهنده تداوم نفوذ محدود اما موجود او در برخی محافل است.[۱۴]
کاهش نفوذ در نسل جدید
تأثیرات فرخ نگهدار بر جنبش چپ ایران بهویژه در میان نسلهای جدید کاهش یافته است. منتقدان معتقدند که حمایت او از رژیم، بهویژه در زمانهای که جنبشهای اعتراضی علیه دیکتاتوری اوج گرفتهاند، او را از جریان اصلی مبارزه جدا کرده است.[۱۵]
این انزوا بهگونهای است که حتی برخی تحلیلها او را به «پریشانگویی سیاسی» متهم کردهاند، که نشاندهنده ناسازگاری مواضع او با واقعیتهای جاری است. با این حال، نگهدار همچنان در برخی محافل محدود، بهعنوان صدای اصلاحطلبانه شنیده میشود، هرچند این نفوذ به دلیل انتقادات گسترده، به حاشیه رانده شده است.[۱۴]
روابط احتمالی با نهادهای اطلاعاتی
یکی از جنبههای بحثبرانگیز فعالیتهای فرخ نگهدار، روابط احتمالی او با نهادهای اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی است. برخی منابع ادعا کردهاند که او با مأموران اطلاعات جمهوری اسلامی همکاری نزدیکی داشته و مواضعش بهعنوان «خوشرقصی» برای این نهادها تفسیر شده است. این اتهامات، که در میان منتقدان او بهویژه پس از حمایتهای مکررش از سیاستهای رژیم مطرح شده، نشاندهنده تلاشی برای نفوذ در ساختار قدرت است. با این حال، نگهدار بهطور مستقیم این ادعاها را رد نکرده و آنها را بخشی از «توطئه علیه اصلاحطلبی» نامیده است.[۶]
منابع:
- ↑ چگونه فرخ نگهدار درسازمان چریکهای فدایی خلق ایران بقدرت رسید - سازمان چریکهای فدایی ایران 1
- ↑ مبارزه با حکومت اسلامی از دیدگاه آقای فرخ نگهدار - ایران گلوبال 1
- ↑ مقاله فرخ نگهدار در روزنامه هممیهن: اشغال سفارت و اعتماد بیشتر به رهبری - ایرانیان انگلستان
- ↑ به روحانی رای می دهم؛ برای دوام برجام، برای مهار فقر و بیکاری - زیتون
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ فرخ نگهدار و مقایسه بی شرمانه رستاخیز سیاهکل با عملیات ۷ اکتبر سازمان تروریستی حماس - سازمان چریکهای فدایی ایران 2
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ فرخ نگهدار، خوش رقصی برای برادران اطلاعاتی و حزبالهی! - عصر نو
- ↑ در دامن رژیم نشسته، از کوتاه کردن فاصله سخن می گوید - همبستگی ملی
- ↑ فرخ نگهدار،مهره سوخته،کاسه داغ ترازآش! - جهان تلگراف
- ↑ آقای نگهدار، اشتباه می کنید، شما هیچ نیاموخته اید! - راه کارگر
- ↑ درباره فرخ نگهدار - رادیو فردا
- ↑ فرخ نگهدار کیست؟ با یک جنایتکار سیاسی آشنا شوید - بالاترین
- ↑ روایت فرخ نگهداروعذربدترازگناه - سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
- ↑ در باره بازنشستگی سیاسی آقای فرخ نگهدار و محاکمه او - ورد پرس
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ توهم زدگی آقای فرخ نگهدار - ایران گلوبال 2
- ↑ فرخ نگهدار، از آشفتگی فکری تا پریشان گویی سیاسی - تیف