کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین
مشروطهٔ مشروعه، اصطلاحی است که در جریان انقلاب مشروطه توسط شیخ فضلالله نوری و پیروانش مطرح شد. این اصطلاح بیانگر نوعی نظام مشروطه بود که مشروعیت خود را از شریعت اسلامی میگرفت و قوانین آن میبایست مطابق با احکام شرع باشد. به تعبیر دیگر، مشروطهٔ مشروعه تلاشی بود برای سازگار کردن اندیشهٔ نوین قانونگذاری با سنت فقهی آخوندی. احمد کسروی در تاریخ مشروطهٔ ایران (۱۳۲۵ش) این جریان را یکی از اصلیترین مخالفتها با مشروطهٔ پارلمانی میداند. پژوهشگرانی چون آدمیت، ناطق و آجودانی نیز «مشروطهٔ مشروعه» را یکی از گرههای نظری و سیاسی در تاریخ انقلاب مشروطه تحلیل کردهاند.
خاستگاه اصطلاح
پس از صدور فرمان مشروطه (۱۲۸۵ش) و تأسیس مجلس شورای ملی، اختلافی اساسی بر سر حدود و مبانی قانونگذاری پدید آمد. گروهی از علما به رهبری شیخ فضلالله نوری بر این باور بودند که مجلس تنها زمانی مشروعیت دارد که قوانین آن با شریعت اسلامی مطابقت داشته باشد. از همینرو، آنان اصطلاح «مشروطهٔ مشروعه» را در برابر «مشروطهٔ مطلقه» یا «مشروطهٔ کفرآمیز» به کار بردند (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
آموزهها و مبانی
مشروطهٔ مشروعه مبتنی بر چند اصل کلیدی بود:
- نظارت فقها بر قوانین مصوب مجلس.
- تقدم شریعت بر قانون اساسی و مصوبات پارلمان.
- محدودیت در آزادیهای مدنی، بهویژه در مطبوعات و اجتماعات، به دلیل ملاحظات شرعی.
شیخ فضلالله نوری در نوشتهها و اعلامیههای خود بارها تأکید میکرد که «قانون باید همان شرع مقدس باشد» (آدمیت، فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).
مخالفتها و کشمکشها
این دیدگاه با مخالفت گستردهٔ مشروطهخواهان سکولار و حتی بسیاری از علمای آزادیخواه مانند آیتالله طباطبایی و بهبهانی روبهرو شد. به گفتهٔ کسروی، نزاع میان «مشروطهٔ مشروعه» و «مشروطهٔ مطلقه» به شکافهای عمیق سیاسی و حتی خونریزی در پایتخت انجامید (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
فرجام شیخ فضلالله نوری
پس از پیروزی مشروطهخواهان و فتح تهران (۱۲۸۸ش)، شیخ فضلالله نوری به جرم همکاری با محمدعلیشاه و مخالفت با مجلس دستگیر و اعدام شد. این رخداد نمادی از شکست عملی جریان «مشروطهٔ مشروعه» بود، گرچه مباحث نظری آن بعدها در قالب اندیشهٔ «ولایت فقیه» و نظریههای حکومت اسلامی دوباره زنده شد (آجودانی، مشروطه ایرانی، ۱۳۷۷).
تحلیل تاریخی
- کسروی «مشروطهٔ مشروعه» را مانعی در برابر تحقق کامل آزادی و قانون میدانست (کسروی، ۱۳۲۵).
- آدمیت این جریان را «کوششی واپسگرایانه برای حفظ استبداد دینی» تحلیل میکند (آدمیت، ۱۳۵۶).
- هما ناطق بر آن است که طرح مشروطهٔ مشروعه نشانهای از جدال سنت و تجدد بود (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷).
- آبراهامیان و آجودانی نیز این مفهوم را یکی از مهمترین گرهگاههای نظری تاریخ مشروطه در ایران میدانند.
جمعبندی
«مشروطهٔ مشروعه» بازتاب تلاشی تاریخی برای پیوند زدن اندیشهٔ مشروطیت با شریعت اسلامی بود. هرچند این جریان در صحنهٔ سیاسی شکست خورد، اما آثار نظری و جدلهای آن در تاریخ اندیشهٔ سیاسی ایران ماندگار شد و در قرن بیستم در قالب نظریههای دیگر بازتولید گردید.
منابع
- کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
- آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
- ناطق، هما. ایرانیان و اندیشهٔ تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
- آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.
- آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.