سمیه رشیدی
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ به دلیل فعالیتهای اعتراضی در محله جوادیه تهران بازداشت شد. نیروهای امنیتی با خشونت او را ضرب و شتم کردند، سرش را به دیوار کوبیدند و به صورت، شکم و پاهایش ضربه زدند، که منجر به کبودی و خونریزی شد. او ابتدا دو روز در بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد بازجویی شد و در ۶ اردیبهشت به بند زنان زندان اوین منتقل گردید. اتهامش «تبلیغ علیه نظام» است، اما بدون دادگاه و دسترسی به وکیل، پروندهاش بلاتکلیف مانده. در ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ به بند ۲۰۹ اوین و پس از حمله موشکی اسرائیل به اوین در تیر ۱۴۰۴، به زندان قرچک تبعید شد. سمیه رشیدی به بیماری صرع مبتلا بود که با تشنجهای ناگهانی و افت هوشیاری همراه است. از ابتدای بازداشت، از سردردهای شدید و تشدید بیماری شکایت داشت، اما بهداری زندان علائم را «تمارض» دانست و داروهای نامناسب تجویز کرد. شرایط غیربهداشتی، تراکم جمعیت، و کمبود دارو در زندان قرچک وضعیت او را وخیمتر کرد. او برای کارهای روزانه به کمک همبندیها وابسته بود. در ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، پس از تشنجهای مکرر، با تأخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شد و در ۲۹ شهریور به کما رفت. سطح هوشیاریاش به ۵ رسید و پزشکان وضعیت را «بحرانی و ناپایدار» توصیف کردند و از نجات جانش قطع امید نمودند. خانوادهاش از ملاقات و اطلاعات درمانی محروم بود و نهادهای امنیتی وضعیت را به «خودکشی» نسبت میدهند تا مسئولیت را انکار کنند. این محرومیت از درمان، نقض مواد ۵ و ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و قواعد نلسون ماندلا است. پرونده سمیه رشیدی با موارد مشابهی مانند بکتاش آبتین مقایسه شده است. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران خواستار آزادی فوری، درمان و بازدید هیئت حقیقتیاب از زندانهای زنان شده بود. سمیه رشیدی در تاریخ ۳مهر ۱۴۰۴ بهعلت فقدان رسیدگی درمانی درگذشت. قوه قضاییه گفته است این زندانی سیاسی با سازمان مجاهدین خلق ایران در ارتباط بوده است. در روز ۴ مهرماه، زندانیان سیاسی در زندان قرچک و اوین با سر دادن شعارهای ضدحکومتی یاد سمیه رشیدی را گرامی داشتند.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱]
بازداشت و مراحل اولیه
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، در جریان شعارنویسی اعتراضی در محله جوادیه تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. مأموران با خشونت شدید او را مورد ضرب و شتم قرار دادند، سرش را به دیوار کوبیدند، روی سینهاش نشستند و به صورت، شکم و پاهایش ضربه زدند. این ضربات باعث کبودی شدید، خونریزی از ناحیه سر و جراحتهای متعدد شد که آثار آن تا مدتها باقی ماند. رشیدی از رفتار خشونتآمیز مأموران شکایت کرد، اما به دلیل نبود نظارت قضایی مؤثر، این شکایت پیگیری نشد. او به مدت دو روز در بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد تحت بازجوییهای فشرده قرار گرفت. در این مدت، بازجوییها بدون حضور وکیل انجام شد و شرایط بازداشتگاه فشار روانی و جسمی زیادی بر او وارد کرد. در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، به بند زنان زندان اوین منتقل شد. اتهام رسمی او «تبلیغ علیه نظام» اعلام شده، اما هیچ دادگاهی برای رسیدگی به پروندهاش برگزار نشده و او از دسترسی به وکیل محروم بود. این بلاتکلیفی قضایی بهعنوان روشی برای تشدید فشار بر زندانیان سیاسی شناخته میشود و نشاندهنده سرکوب سیستماتیک فعالان در ایران است. بازداشت خانم رشیدی در بحبوحه اعتراضات خیابانی رخ داد و توجه سازمانهای حقوق بشری را جلب کرد.[۱][۳][۵][۶][۷]
مراحل بعدی بازداشت
انتقال به بند ۲۰۹ و شکنجه
در ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، سمیه رشیدی از بند زنان زندان اوین به بند ۲۰۹، که تحت کنترل وزارت اطلاعات و برای بازجوییهای امنیتی و اعترافگیری اجباری استفاده میشود، منتقل شد. مقامات زندان به او و خانوادهاش اعلام کردند که این انتقال برای پیگیری درمان بیماریاش است، اما در واقع او به سلولهای انفرادی این بند برده شد. بند ۲۰۹ به دلیل شرایط سخت، از جمله انزوای کامل و فشارهای روانی شدید، بهعنوان ابزاری برای شکنجه شناخته میشود. سمیه رشیدی در این بند تحت بازجوییهای مداوم بدون حضور وکیل قرار گرفت. این بازجوییها با هدف اجبار به اعترافات ساختگی انجام شد و فشارهای روانی و جسمی شدیدی بر او وارد کرد. وضعیت جسمی او، بهویژه به دلیل بیماری صرع که نیاز به مراقبت مداوم داشت، در این دوره به شدت وخیم شد. نبود امکانات پزشکی مناسب و استرس بازجوییها، سلامت او را به خطر انداخت. این انتقال و شرایط بند ۲۰۹ بهعنوان نقض آشکار استانداردهای حقوق بشری، از جمله ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (ممنوعیت شکنجه)، تلقی میشود. گزارشهای حقوق بشری این اقدام را بخشی از الگوی سرکوب فعالان سیاسی در ایران میدانند.
تبعید به زندان قرچک ورامین
در تیر ۱۴۰۴، پس از حمله موشکی اسرائیل به زندان اوین که باعث اختلال در ساختار زندان شد، سمیه رشیدی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندان به دلیل شرایط غیرانسانی، از جمله تراکم بالای جمعیت، فقدان امکانات بهداشتی، کمبود آب آشامیدنی سالم، غذای نامناسب، و خشونت کارکنان و زندانیان عادی علیه زندانیان سیاسی، بدنامترین زندان زنان ایران است. انتقال خانم رشیدی به زندان قرچک بهعنوان اقدامی تنبیهی برای تشدید فشار بر او تلقی شد. شرایط این زندان برای زندانیان با بیماریهای زمینهای مانند صرع به شدت خطرناک است. سمیه رشیدی در این محیط با محدودیتهای شدید در دسترسی به امکانات اولیه مواجه شد و گزارشها حاکی از تهدیدات مکرر توسط کارکنان زندان است. این تبعید، سلامت جسمی و روانی او را به خطر انداخت و بهعنوان بخشی از سرکوب هدفمند فعالان سیاسی ارزیابی میشود. سازمانهای حقوق بشری این انتقال را محکوم کردند و آن را نقض استانداردهای بینالمللی زندانها دانستند.[۱][۵][۶][۲][۳][۴][۷][۹]
شرایط زندان قرچک ورامین
زندان قرچک ورامین، که سمیه رشیدی در تیر ۱۴۰۴ به آن تبعید شد، به دلیل شرایط غیرانسانیاش بدنامترین زندان زنان ایران است. این زندان با تراکم بالای جمعیت، فقدان امکانات بهداشتی، کمبود آب آشامیدنی سالم، و غذای نامناسب و غیربهداشتی شناخته میشود. زندانیان از دسترسی به امکانات اولیه مانند حمام منظم و تهویه مناسب محروماند. گزارشها حاکی از شیوع بیماریهای عفونی به دلیل نبود بهداشت و حضور حشرات موذی در بندها است. کارکنان زندان و برخی زندانیان عادی، که تحت فشار مأموران عمل میکنند، بهطور مکرر علیه زندانیان سیاسی مانند سمیه رشیدی خشونت کلامی و فیزیکی اعمال میکنند. این شرایط برای زندانیان با بیماریهای زمینهای مانند صرع، که خانم رشیدی به آن مبتلاست، به شدت خطرناک است. سمیه رشیدی برای انجام کارهای روزانه، مانند غذا خوردن و جابهجایی، به کمک همبندیهایش وابسته بود، زیرا بیماریاش او را ناتوان کرده بود. این محیط غیرانسانی، سلامت جسمی و روانی او را به شدت تحت تأثیر قرار داد و بهعنوان ابزاری برای تنبیه مضاعف زندانیان سیاسی تلقی میشود. سازمانهای حقوق بشری، از جمله ههنگاو، این شرایط را نقض استانداردهای بینالمللی زندانها، از جمله قواعد نلسون ماندلا، میدانند و خواستار اصلاح فوری آن شدهاند.
نقش همبندیها در حمایت از سمیه رشیدی
در زندان قرچک، همبندیهای سمیه رشیدی نقش مهمی در حمایت از او ایفا کردند. به دلیل شدت بیماری صرع و ناتوانی جسمی ناشی از تشنجهای مکرر، او برای انجام کارهای روزمره، مانند غذا خوردن، نظافت شخصی، و جابهجایی در بند، به کمک دیگر زندانیان سیاسی وابسته بود. همبندیها با مشاهده تشنجهای ناگهانی او، که با افت هوشیاری و زمین خوردن همراه بود، تلاش کردند از او مراقبت کنند. آنها در مواقع بحرانی، مانند حملات تشنجی شدید، او را نگه داشتند تا از آسیب بیشتر جلوگیری کنند. این حمایتها در نبود امکانات پزشکی و بیتوجهی کارکنان زندان، تنها عامل حفظ حیات خانم رشیدی در ماههای اولیه حضور در قرچک بود. همبندیها همچنین سعی کردند با اعتراض به مسئولان زندان، توجه به وضعیت وخیم او جلب کنند، اما این اعتراضها بینتیجه ماند. این همبستگی میان زندانیان سیاسی نشاندهنده روحیه مقاومتی در برابر شرایط غیرانسانی زندان بود. با این حال، شدت بیماری رشیدی و فقدان درمان مناسب، تلاشهای همبندیها را ناکافی کرد و وضعیت او بهتدریج وخیمتر شد.[۲][۳][۴][۷][۹][۸]
وضعیت سلامتی و وخامت حال
سمیه رشیدی سالها به بیماری صرع مبتلا بود که با حملات ناگهانی تشنج، افت هوشیاری، و گاهی زمین خوردن همراه است. پیش از بازداشت در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، بیماری او تحت کنترل بود و با داروهای مناسب مدیریت میشد. اما از ابتدای بازداشت، او از سردردهای شدید، سرگیجه، و تشدید حملات صرع شکایت کرد. ضرب و شتم شدید هنگام بازداشت، که شامل ضربه به سر و کوبیدن سرش به دیوار بود، احتمالاً باعث تشدید علائم شد. در بند ۲۰۹ اوین و سپس در زندان قرچک، استرس روانی، نبود داروهای ضد صرع، و شرایط غیربهداشتی، بیماری را به مرحله بحرانی رساند. گزارشها نشان میدهد که او چندین بار در بند دچار تشنج شد و در مواردی به زمین خورد، اما بهداری زندان هیچ اقدام مؤثری انجام نداد. این بیتوجهی، سلامت او را به خطر انداخت و نشانههای واضحی از وخامت حال، مانند کاهش توانایی حرکتی و ضعف عمومی، در او مشاهده شد. سازمانهای حقوق بشری این وضعیت را نتیجه مستقیم محرومیت از درمان و شرایط غیرانسانی زندان میدانند.
انکار درمان و اتهام تمارض
مسئولان بهداری زندان قرچک شکایات سمیه رشیدی از سردرد و تشنج را «تمارض» دانستند و از ارائه داروهای ضد صرع خودداری کردند. به جای درمان مناسب، تنها آرامبخش و داروهای اعصاب تجویز شد که نهتنها برای صرع بیفایده بود، بلکه عوارض جانبی مانند خوابآلودگی و ضعف بیشتر ایجاد کرد. پزشک زندان در پاسخ به اعتراضات خانم رشیدی و همبندیهایش، مدعی شد که او برای جلب توجه تمارض میکند. این انکار درمان، که نقض آشکار حق سلامت (ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر) است، وضعیت این زندانی سیاسی را به مرحله خطرناک رساند. بر اساس گزارشات، او در چندین مورد به دلیل تشنجهای شدید در بند زمین خورد و دچار آسیبهای جسمی شد، اما هیچ اقدام پزشکی فوری انجام نشد. این بیتوجهی عمدی، بخشی از الگوی سرکوب زندانیان سیاسی در ایران است که سازمانهای حقوق بشری آن را محکوم کردهاند. محرومیت از درمان مناسب، بهویژه برای بیماریهای مزمن مانند صرع، جان سمیه رشیدی را در معرض خطر جدی قرار داد و به وخامت سریع حال او منجر شده است.
تشنجهای مکرر و انتقال به بیمارستان
در ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، سمیه رشیدی پس از چندین تشنج پیاپی و شدید، که با افت کامل هوشیاری همراه بود، با تأخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شد. همبندیهای او در بند تلاش کردند با نگه داشتن او در هنگام تشنج، از آسیب بیشتر جلوگیری کنند، اما شدت حملات و بیهوشی مکرر، انتقال فوری را ضروری کرد. تأخیر در اعزام به بیمارستان به دلیل بیتوجهی عمدی کارکنان زندان بود که اعتراضات همبندیها را نادیده گرفتند. در بیمارستان، سطح هوشیاری خانم رشیدی به ۵ (در مقیاس کمای گلاسکو) رسید و پزشکان وضعیت او را «بحرانی و ناپایدار» توصیف کردند. در ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، او به کما رفت و پزشکان اعلام کردند که به دلیل شدت حملات صرع و تأخیر در درمان، امیدی به نجات جانش نیست. این وضعیت نتیجه مستقیم محرومیت طولانیمدت از داروهای ضد صرع و مراقبتهای پزشکی بود. گزارشهای حقوق بشری تأکید دارند که این تأخیر عمدی، جان سمیه رشیدی را به خطر انداخته و نمونهای از نقض حقوق زندانیان بیمار در ایران است. سازمانهای حقوق بشری همچنین خواستار تحقیقات بینالمللی درباره این پرونده شدند.[۲][۳][۵][۶][۷][۸][۹][۴]
نقض حقوق بشر و واکنشهای حقوق بشری
محرومیت سمیه رشیدی از درمان مناسب برای بیماری صرع، نقض آشکار ماده ۵ (منع شکنجه و رفتارهای غیرانسانی) و ماده ۲۵ (حق دسترسی به سلامت) اعلامیه جهانی حقوق بشر است. همچنین، این محرومیت با قواعد نلسون ماندلا (استانداردهای حداقل برای رفتار با زندانیان) مغایرت دارد، که بر لزوم ارائه مراقبتهای پزشکی فوری به زندانیان تأکید دارد. ضرب و شتم شدید هنگام بازداشت در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، که منجر به کبودی و خونریزی شد، بهعنوان شکنجه جسمی تلقی میشود. انتقال خانم رشیدی به بند ۲۰۹ اوین در ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ و سپس تبعید به زندان قرچک در تیر ۱۴۰۴، با هدف تشدید فشار روانی و جسمی انجام شد. نبود دادگاه عادلانه، محرومیت از وکیل، و بلاتکلیفی قضایی نیز نقض حق دادرسی عادلانه (ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر) است. شرایط غیرانسانی زندان قرچک، از جمله کمبود دارو، غذای نامناسب، و خشونت کارکنان، سلامت سمیه رشیدی را به خطر انداخت و به تشنجهای مکرر و کما در ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ منجر شد. این الگو در ایران سیستماتیک است و سازمانهای حقوق بشری آن را محکوم کردهاند. پرونده سمیه رشیدی نشاندهنده نقض گسترده حقوق زندانیان سیاسی در ایران است.
مقایسه با موارد مشابه
پرونده سمیه رشیدی با موارد مشابهی از مرگ تدریجی زندانیان سیاسی در ایران مقایسه شده است. بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز، در سال ۱۴۰۰ به دلیل محرومیت از درمان در زندان اوین جان باخت. جواد روحی، فعال سیاسی، در سال ۱۴۰۲ در زندان نوشهر به دلیل تأخیر در درمان فوت کرد. وحید صیادی نصیری، شاهرخ زمانی، و بهنام محجوبی نیز به دلیل محرومیت از مراقبتهای پزشکی در زندانهای ایران جان خود را از دست دادند. در همه این موارد، مقامات زندان بیماریهای زندانیان را «تمارض» دانستند و از ارائه دارو یا انتقال به بیمارستان خودداری کردند. در مورد سمیه رشیدی، انکار درمان صرع و تجویز داروهای نامناسب (آرامبخش به جای ضد صرع) وضعیت او را به کما و آستانه مرگ رساند. این الگو نشاندهنده سیاست عمدی نظام برای حذف فیزیکی مخالفان از طریق محرومیت از درمان است. منابع حقوق بشری این موارد را مصداق «قتل عمد تدریجی» میدانند و خواستار پاسخگویی مقامات ایرانی شدهاند. پرونده خانم رشیدی، مانند موارد قبلی، توجه بینالمللی را به نقض حقوق بشر در زندانهای ایران جلب کرده و سازمانهای حقوق بشری آن را نمونهای از سرکوب سیستماتیک فعالان سیاسی میدانند.
فراخوانهای سازمانهای حقوق بشری
سازمانهای حقوق بشری متعددی به وضعیت وخیم سمیه رشیدی واکنش نشان دادند. کانون حقوق بشر ایران خواستار آزادی فوری رشیدی، دسترسی به درمان مناسب، و برگزاری دادگاه عادلانه شد. این سازمان تأکید کرد که محرومیت از درمان و شرایط غیرانسانی زندان قرچک، جان رشیدی را در معرض خطر جدی قرار داده است. مانیتورینگ حقوق بشر ایران نیز از سازمان ملل خواست تا هیأتی برای بررسی وضعیت زندانهای زنان در ایران اعزام کند. سازمان زنان نیروی تغییر، پرونده رشیدی را نمونهای از نقض حقوق زنان زندانی دانست و خواستار فشار بینالمللی برای آزادی او شد. ههنگاو، سازمان حقوق بشری کرد، شرایط غیرانسانی قرچک و تأخیر در انتقال سمیه رشیدی به بیمارستان را محکوم کرد و آن را نقض قواعد نلسون ماندلا دانست. ایران اینترنشنال و صدای بازداشتشدگان گزارش دادند که نهادهای امنیتی با نسبت دادن وضعیت سمیه رشیدی به «خودکشی»، سعی در انکار مسئولیت دارند. این فراخوانها بر لزوم مداخله فوری سازمانهای بینالمللی، از جمله گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، تأکید کردند تا از مرگ سمیه رشیدی جلوگیری شود.[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۹][۱۰][۱]
اطلاعیه شورای ملی مقاومت
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیهای به تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، درباره وضعیت وخیم سمیه رشیدی هشدار داد و از مراجع بینالمللی خواست تا برای نجات جان او مداخله کنند. این اطلاعیه شرایط غیرانسانی زندان قرچک، محرومیت از درمان، و خطر مرگ رشیدی را برجسته کرد و خواستار اعزام هیئت حقیقتیاب به زندانهای زنان ایران شد. متن کامل اطلاعیه به شرح زیر است:
«زندگی زندانی سیاسی سمیه رشیدی در خطر است.
جان باختن دو زندانی زن در زندان قرچک ورامین و پردیس کرج بهدلیل عدم انتقال به بیمارستان
فراخوان به بازدید هیئت تحقیق بینالمللی از زندانهای زنان از جمله زندان مخوف قرچک ورامین
روز سهشنبه ۲۵شهریور ۱۴۰۴، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، در پی چندین بار تشنج با تأخیر زیاد به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شد. پزشکان سطح هوشیاری او را بسیار پایین و وضعیت جسمیاش را «بحرانی» توصیف کردهاند. سمیه بارها در بند زمین خورده و دچار تشنج شده بود، اما مزدوری به نام «میرزا باقی» که در زندان نقش پزشک ایفا میکند، هر بار میگفت سمیه رشیدی تمارض میکند. در حال حاضر سطح هوشیاریش زیر ۵ است و پزشکان بهشدت نگران وضعیت او هستند.
روز جمعه ۲۸شهریورماه، جمیله عزیزی، زندانی به اتهام جرایم مالی و مادر دو بچه، در زندان قرچک ورامین، جان باخت. این زندانی پس از بروز علائم سکته قلبی با تأخیر به بهداری زندان منتقل شد، اما او را از بهداری به بند بازگرداندند. پس از بازگشت به بند، جمیله عزیزی حالش وخیم شد و جان خود را از دست داد.
پیش از این در ۲۱شهریور ۱۴۰۴ مریم شهرکی، زندانی جرایم مالی در زندان فردیس کرج، در پی درد شدید قفسه سینه به بهداری زندان مراجعه کرد ولی بهداری زندان با دادن چند قرص او را به بند بازگرداند و پس از چند ساعت حال او به وخامت گرایید و پیش از انتقال به بیمارستان جان باخت.
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ضمن هشدار نسبت به جان زندانیان زن و بهخصوص وضعیت سمیه رشیدی از کلیه مراجع بینالمللی مدافع حقوقبشر و حقوق زنان خواهان مداخله و اقدام فوری برای آزادی زندانیان زن بیمار و فراهم کردن دسترسیهای پزشکی و رسیدگیهای درمانی به آنان شده و بر ضرورت بازدید هیئت حقیقتیاب بینالمللی از وضعیت زنان زندانی بهخصوص در زندان مخوف قرچک تأکید دارد.
شورای ملی مقاومت ایران - کمیسیون زنان
۳۰ شهریور ۱۴۰۴ (۲۱سپتامبر ۲۰۲۵).»[۱۲]
تأثیر پرونده سمیه رشیدی بر آگاهیبخشی جهانی
سازمانهای حقوق بشری تأکید دارند که شرایط غیرانسانی زندان قرچک، از جمله تراکم جمعیت، کمبود دارو، و خشونت علیه زندانیان سیاسی، عاملی کلیدی در وخامت حال سمیه رشیدی بوده است. این پرونده آگاهیبخشی جهانی درباره وضعیت زنان زندانی در ایران را تقویت کرد و توجه نهادهای بینالمللی، از جمله گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، را به خود جلب نمود. گزارشها نشان میدهد که تلاش نهادهای امنیتی برای نسبت دادن وضعیت خانم رشیدی به «خودکشی» با هدف انکار مسئولیت، به افزایش انتقادات بینالمللی منجر شده است. این پرونده همچنین همبستگی میان زندانیان سیاسی، بهویژه زنان، را برجسته کرد، زیرا همبندیهای رشیدی با حمایت از او در برابر تشنجهای شدید، نمونهای از مقاومت جمعی را نشان دادند. سازمانهای حقوق بشری خواستار تحقیقات مستقل درباره پرونده رشیدی و دیگر زندانیان بیمار شدهاند تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود. این آگاهیبخشی، فشار بر مقامات ایرانی برای پاسخگویی را افزایش داده است.[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۹][۱۰]
درگذشت سمیه رشیدی
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، سرانجام در ۳ مهر ۱۴۰۴ در بیمارستان مفتح ورامین درگذشت. خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، اعلام کرد که وی در ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ با علائم تهوع و تشنج به بهداری زندان منتقل شد و سپس برای درمان به بیمارستان اعزام گردید. گزارشها حاکی از کمای چندروزه او پیش از درگذشت است. قوه قضاییه گفته است این زندانی سیاسی با سازمان مجاهدین خلق ایران در ارتباط بوده است. رسانههای حکومتی پیشتر خانواده او را متهم به خودداری از ارائه وثیقه کرده بودند. تأخیر در انتقال به بیمارستان، الگویی رایج نظام جمهوری اسلامی در برخورد با زندانیان سیاسی است که به مرگ زندانیان سیاسی از جمله سیمه رشیدی منجر شده است.[۱۳]
گرامیداشت سمیه رشیدی در زندان قرچک و اوین
اطلاعیه شورای ملی مقاومت
گرامیداشت سمیه رشیدی توسط زندانیان سیاسی در قرچک و اوین
شماری از زندانیان با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای، لعنت بر خمینی» سرود خواندند و میخروشیدند
«سمیه بیمار، اون هم شده سربدار»
خبرگزاری به اصطلاح دانشجو متعلق به بسیج سپاه خامنهای با انتشار یک کلیپ از سمیه رشیدی که در آن شعار میدهد«مرگ بر خامنهای، درود بر مریم رجوی» تلاش کرده است بر «ضرب و شتم» و «عدم رسیدگی پزشکی» و دیگر جنایتهای دژخیمان اوین و قرچک در مورد این زندانی سیاسی را که به شهادت وی منجر شده است، بپوشاند و با بلاهت بسیار با برچسب همکاری مجاهدین با «رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه» تراز کند(۳ مهر ۱۴۰۴).
بسیج خامنهای همچنین مدعی «مصرف برخی داروهای غیرقانونی» توسط سمیه شده و میخواهد چنین القا کند که گویا اقدامات درمانیاش به همین خاطر«نتیجهبخش نبوده است». معلوم نیست که باید ۳ نوبت دستگیری و شکنجة او از سال ۱۴۰۱ و ۱۰ عملیاتی را که قضائیه جلادان به او نسبت داده، باید باور کرد یا ادعای «اعتیاد به مواد مخدر صنعتی» را (میزان، 3 مهر ۱۴۰۴).
شماری از زندانیان سیاسی جهت اطلاع افکار عمومی و همچنین برای اقدام گزارشگر ویژه ملل متحد از جمله نوشتهاند:
«سمیه رشیدی روز ۱۲ اردیبهشت ١٤٠٤، به هنگام نوشتن شعار ” کارگر بیدار است از شیخ و شاه بیزار است“ ، توسط نیروهای وزارت اطلاعاتی دستگیر و بعد از سپری کردن ۲۴ ساعت در بازداشتگاهی نامعلوم و شکنجههای روحی و روانی در روز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، وارد بند زنان اوین شد. سمیه بیماری صرع داشت و داروی این بیماری را میخورد ... در حالی که رسانههای شیاد و دروغپرداز رژیم، سمیه را معتاد معرفی کردند تا در سایه اعتیاد رد جنایت را پاک کنند. حال آنکه سمیه و امثال او نه به علت اعتیاد، بلکه به علت روحیه مبارز و سازش ناپذیرشان در چشم این دژخیمان، محکوم به مرگ هستند.
واقعیت، که زندانیان در اوین و قرچک میتوانند در مورد آن گواهی بدهند، اینست که بیماری سمیه پس از انتقال از اوین به قرچک، به علت شرایط بد و عدم رسیدگی پزشکی تشدید شده و هر گاه به بهداری میرفت، درآنجا میگفتند که تمارض میکند و او را به بند برمیگرداندند. سپس در زمانی که او به حال مرگ افتاد او را بردند و دیگر معلوم نیست چه بر سرش آمد.
داستان سمیه شاید داستان آن تیهویی باشد که شهادت به کشته شدن بسیاری از زنان و دخترکان معصوم در بند عمومی زنان در این زندان و دیگر زندانهای رژیم آخوندی میدهد. سمیه نه اولین نفر و نه آخرین نفر است که در زندانهای این میهن، اسیر و قتل عام میشوند. همان رژیمی که در سال ۶۷ سی هزار زندانی را قتلعام کرد...».
ذیلاً کلیپهای صوتی مراسم گرامیداشت سمیه توسط زندانیان سیاسی در اوین و قرچک در سوم مهر را به اطلاع هموطنان میرسانیم.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۴ مهر ۱۴۰۴ (۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵ ).»[۱۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ تشدید فشارها بر سمیه رشیدی؛ انتقال به بند ۲۰۹ اوین - کانون حقوق بشر ایران 1
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ وضعیت وخیم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک - کانون حقوق بشر ایران 2
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ وضعیت وخیم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک - مانیتورینگ حقوق بشر
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ زندانی سیاسی سمیه رشیدی در شرف مرگ به دلیل چندماه تأخیر در اعزام به بیمارستان - زنان نیروی تغییر
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ پزشکان از نجات جان سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، قطع امید کردهاند - ایران اینترنشنال
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ قطعی امید پزشکان از نجات جان سمیه رشیدی زندانی سیاسی زندان قرچک ورامین - صدای بازداشتشدگان
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ وضعیت وخیم سمیه رشیدی؛ زندانی سیاسی در آستانه مرگ در زندان قرچک - ایران آزادی
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ سمیه رشیدی؛ زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک به کما رفت - خبرگزاری زن
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ زندان قرچک ورامین، وخامت حال سمیە رشیدی، زندانی سیاسی و انتقال وی بە بیمارستان - سازمان حقوق بشری ههنگاو
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ از بکتاش آبتین تا سمیه رشیدی؛ مرگ تدریجی زندانیان سیاسی - ایران امروز
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ گرامیداشت سمیه رشیدی توسط زندانیان سیاسی در قرچک و اوین - همبستگی ملی
- ↑ زندگی زندانی سیاسی سمیه رشیدی در خطر است - همبستگی ملی
- ↑ قوه قضاییه: سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، «در بیمارستان» جان باخت - رادیو فردا