آلخو ویدال کوادراس

آلخو ویدال کوادراس روکا، به انگلیسی: Alejo Vidal-Quadras Roca، (زاده‌ی ۱۹۴۵، بارسلونا) سیاستمدار سرشناس اسپانیایی، نایب‌رئیس پیشین پارلمان اروپا و رئیس انجمن در جستجوی عدالت کمیته بین‌المللی است. او در رشته علوم فیزیک تحصیل کرد و دکترای خود را با جایزه فوق‌العاده در دانشگاه خودمختار بارسلون گرفت و در این دانشگاه استاد فیزیک اتمی و هسته‌ای بود. بیش از هزار مقاله نظری و کنفرانس‌های آقای ویدال کوادراس، ​​در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی در رسانه‌های مختلف منتشر شده است. پرفسور آلخو ویدال کوادراس در طول فعالیت‌های سیاسی خود، منسب‌های مختلف و زیادی داشته است. او در سه دهه‌ی گذشته، بارها در گردهمایی سالانه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران شرکت و سخنرانی کرده است که همواره خشم رژیم ایران را به دنبال داشته است. آقای ویدال کوادراس بارها با حمایت از شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان جایگزین دموکراتیک رژیم ایران، به جامعه بین‌المللی فراخوان داده و خواهان پایان دادن به سیاست استمالت از رژیم ایران شده است. آلخو ویدال کوادراس در روز ۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۲، حدود ساعت یک و ۳۰ دقیقه بعدازظهر پنجشنبه به‌وقت محلی، در نزدیکی منزلش در مادرید مورد سوء قصد تروریستی قرار گرفت. او به بیمارستان منتقل شد و به صورت شگفت‌انگیزی از این ترور جان سالم به در برد. گلوله‌ای از یک سمت صورت او در ناحیه‌ی فک وارد شده و از سمت دیگر صورت خارج شده بود. آلخو ویدال کوادراس پیش از عمل جراحی، رژیم ایران را مسئول ترور خود معرفی کرد. انتشار خبر سوء قصد تروریستی علیه آقای ویدال کوادراس، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های خبری داشت و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و دولتی این عمل تروریستی را محکوم کردند. خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاوت ایران نیز این سوء قصد تروریستی را قویاً محکوم کرد و خواهان پیگرد عاملان و آمران این جنایت تروریستی و مجازات آن‌ها شد.

آلخو ویدال کوادراس
ویدال3.PNG
آلخو ویدال کوادراس
زادروز۱۹۴۵
بارسلونا
ملیتاسپانیایی
تابعیتاسپانیا
تحصیلاتدکترای فیزیک
از دانشگاهدانشگاه بارسلون
پیشهسیاستمدار
شناخته‌شده برایمردم اسپانیا و سیاستمداران جهان
نقش‌های برجستهنایب‌رئیس پیشین پارلمان اروپا، رئیس انجمن در جستجوی عدالت
حزب سیاسیحزب مردم اسپانیا
دینمسیحی

تحصیلات، تحقیقات و مقالات

 
پرفسور آلخو ویدال کوادراس

آلخو ویدال کوادراس روکا، متأهل و دارای سه فرزند است. او در رشته علوم فیزیک تحصیل کرد و دکترای خود را با جایزه فوق‌العاده در دانشگاه خودمختار بارسلون گرفت و در این دانشگاه استاد فیزیک اتمی و هسته‌ای بود. آلخو ویدال کوادراس، کار آموزشی و پژوهشی خود را در خود دانشگاه، در مرکز پژوهش‌های هسته‌ای در استراسبورگ و در دانشگاه کالج در دوبلین انجام داد. کارهای تحقیقاتی و آموزشی او بر روی اخترفیزیک هسته‌ای، فیزیک تابشی، رادیواکتیویته محیطی و حفاظت رادیویی با ۵۸ مقاله علمی متمرکز بود. بیش از هزار مقاله نظری و کنفرانس‌های آقای ویدال کوادراس، ​​در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی در رسانه‌های مختلف منتشر شده است. او هم‌چنین چندین کتاب نوشته و منتشر کرده است.

نشان‌ها

آقای آلخو، نشان‌هایی را نیز دریافت کرده است، از جمله: نشان لژیون افتخار جمهوری فرانسه در رده افسر، نشان دوستی جمهوری قزاقستان و نشان لیاقت جمهوری لهستان در رده فرمانده با ستاره[۱]

منسب‌ها

 
آقای ویدال کوادراس

پرفسور آلخو ویدال کوادراس در طول فعالیت‌های سیاسی خود، منسب‌های مختلف و زیادی داشته است که بخشی از آن عبارت است از:

مدیر خدمات فیزیک پرتو، دانشگاه خودمختار بارسلون (۱۹۸۴–۱۹۹۲)

مشاور شورای شهر بارسلونا (۱۹۹۱–۱۹۹۵)

معاون پارلمان کاتالونیا (۱۹۸۸–۱۹۹۹)

سناتور منطقه (۱۹۹۵–۱۹۹۹)

رئیس کمیسیون آموزش و فرهنگ سنا (۱۹۹۵–۱۹۹۹)

رئیس بنیاد کنکوردیا (از سال ۱۹۹۳)

هماهنگ‌کننده عمومی بنیاد تحلیل و مطالعات اجتماعی (۱۹۹۷–۱۹۹۹)

رئیس هم‌زیستی مدنی کاتالونیا (۱۹۹۸–۲۰۰۱)

عضو پارلمان اروپا (۱۹۹۹–۲۰۱۴)

نایب رئیس پارلمان اروپا (۱۹۹۹–۲۰۱۴)

رئیس انجمن در جستجوی عدالت کمیته بین‌المللی (از سال ۲۰۱۴)

عضو هیئت مشورتی تجارت خانوادگی اروپایی (از سال ۲۰۱۵)[۱]

حمایت از شورای ملی مقاومت ایران

 
ملاقات آلخو ویدال کوادراس با مریم رجوی

آلخو ویدال کوادراس، نایب‌رئیس پیشین پارلمان اروپا و رئیس انجمن در جستجوی عدالت کمیته بین‌المللی در فعالیت‌های سیاسی خود، برای ده‌ها سال با اپوزیسیون در تبعید رژیم ایران، یعنی شورای ملی مقاومت با محوریت سازمان مجاهدین خلق ایران، هم‌سو بوده است که مورد توجه حکومت اسلامی ایران قرار گرفت بود.[۲]

رژیم ایران در سال گذشته (۱۴۰۱)، آقای ویدال کوادراس را به خاطر ارتباط با مجاهدین خلق، تحریم و لیست‌گذاری کرده است. آقای ویدال در ماه دسامبر ۱۴۰۲، در یک کنفرانس بین‌المللی که توسط شورای ملی مقاومت در بروکسل برنامه‌ریزی شده بود، رهبران و مقامات اتحادیه اروپا را به خاطر ناتوانی در مخالفت با رژیم ایران و حمایت از اپوزیسیون ایران، مورد انتقاد قرار داده بود.

آلخو ویدال کوادراس در سه دهه‌ی گذشته، بارها در گردهمایی سالانه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران شرکت و سخنرانی کرده است که همواره خشم رژیم ایران را به دنبال داشته است.[۳]

آلخو ویدال کوادراس، چند سال پیش نیز با انتشار مقاله‌ای، ضمن فراخوان به جامعه بین‌المللی برای حمایت از مقاومت ایران به‌عنوان جایگزین دموکراتیک رژیم ایران، خواهان پایان دادن به سیاست استمالت از رژیم ایران شد. در بخشی از مقاله‌ی آقای ویدال کودراس آمده است:

«مدت‌هاست زمان آن فرا رسیده است که غرب سیاست خاورمیانه‌ای خود را تغییر دهد. زمان آن رسیده که به رفتن دنبال توهم میانه‌روی در درون رژیم پایان دهیم و سرمایه‌گذاری سیاسی را بر روی جایگزین رژیم آغاز کنیم… شرم‌آور است که سیاست‌گذاران روی خود را نسبت به نقض حقوق‌بشر که ۸۰ میلیون مردم ایران را در بر گرفته برمی‌گردانند، به‌ویژه هنگامی که بسیاری از مردم خطر دستگیری و شکنجه را با اعتراض به حکومت و تظاهرات در پشتیبانی از جنبش مقاومت پذیرا می‌شوند… کنفرانس در مجلس ملی فرانسه به‌عنوان نمادی از حمایت گسترده سیاست‌گذاران غربی از یک رویکرد متفاوت به مسائل خاورمیانه و روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم ایران بود. سیاست اروپا و آمریکا در برابر ایران در چند سال گذشته دارای اشتباه محاسبات شگرفی بوده است…»[۴]

سوء قصد تروریستی

 
صحنه‌ی سوء قصد تروریستی

آلخو ویدال کوادراس سیاسیتمدار سرشناس اسپانیایی، روز ۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۲، حدود ساعت یک و ۳۰ دقیقه بعدازظهر پنجشنبه به‌وقت محلی، در نزدیکی منزلش در مادرید مورد سوء قصد تروریستی قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد و به صورت شگفت‌انگیزی از این ترور جان سالم به در برد. گلوله‌ای از یک سمت صورت او در ناحیه‌ی فک وارد شده و از سمت دیگر صورت خارج شده بود.

تیرانداز با کلاه ایمنی مشکی، سوار بر موتور سیکلتی بود که توسط هم‌دست او هدایت می‌شد. او پس از شلیک گلوله به سر آقای ویدال کوادراس، متواری شد. هنوز هیچ دستگیری صورت نگرفته است و پلیس مشغول تحقیق و بررسی فیلم‌های نظارتی و اظهارات شاهدان عینی در صحنه است. آلخو ویدال کوادراس پیش از عمل جراحی، رژیم ایران را مسئول ترور خود معرفی کرد.[۲]

بازتاب رسانه‌ای

خبر سوء قصد تروریستی علیه دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های خبری داشت، از جمله خبرگزاری اسپانیا، تلگراف انگلستان، خبرگزاری ای. اف. ای اسپانیا، کانال یک تلویزیون ایتالیا، فرانکفورتر آلگماینه، خبرگزاری آسوشیتدپرس و…

موج محکومیت‌ها

به دنبال سوء قصد تروریستی علیه آلخو ویدال کوادراس، بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و دولت‌مردان این حمله‌ی تروریستی را محکوم کردند. شماری از شخصیت‌هایی که موضع گرفتند و این سوء قصد تروریستی را محکوم کردند، عبارتند از: روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا، پدرو سانچز نخست‌وزیر اسپانیا، جورجیا ملونی نخست‌وزیر ایتالیا، امانوئل پوتزولو عضو کمیسیون خارجی مجلس ایتالیا، یانس یانشا نخست‌وزیر پیشین اسلوونی و…

خانم جورجیا ملونی نخست‌وزیر ایتالیا، در رابطه با این سوء قصد تروریستی نوشت:

«من صمیمیت خود و دولت ایتالیا را با آلخو ویدال کوادراس و خانواده اش به خاطر حمله ناجوانمردانه ای که امروز قربانی آن شد، ابراز می کنم. با شنیدن این خبر که جانش در خطر نیست خیالم راحت شد و برایش آرزوی بهبودی عاجل و کامل دارم. نگرانی و محکومیت شدید اقدام خشونت‌آمیز غیرقابل قبولی که علیه یکی از نمایندگان سیاسی یک ملت مهم اروپایی انجام شده است، بدون تغییر باقی می‌ماند.»[۲]

سانتیاگو آباسکال رهبر حزب «وکس»، در یک کنفرانس مطبوعاتی، پس از تلاش ناموفق برای ترور آلخو ویدال کوادراس گفت:

«می‌خواهم شوک خود را از تلاش برای قتل دوستمان و رئیس‌جمهور پیشین وکس، آلخو ویدال کوادراس با شما در میان بگذارم. مردی که دقیقاً با دفاع از ملت، آزادی و نهادهای کاتالونیا شناخته می‌شود. مردی که در طول دوران سیاسی‌اش دفاع از آزادی در برابر رژیم‌های بنیادگرا بود.»[۵]

 
بیانیه شورای ملی مقاومت

بیانیه شورای ملی مقاومت

شورای ملی مقاومت ایران، طی بیانیه‌ای سوء قصد تروریستی به دکتر آلخو ویدال کوادراس را محکوم کرد و مضنون اصلی را رژی ایران دانست. در این بیانیه آمده است:

«بعدازظهر امروز دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت و نایب‌رئیس پارلمان اروپا (۱۹۹۹–۲۰۱۴) در مادرید هدف یک سوء قصد تروریستی قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. تروریست‌ها که سوار بر یک موتورسیکلت بودند او را از روبه‌رو هدف گلوله قرار دادند. خانم رجوی این جنایت تروریستی را قویاً محکوم کرد و ضمن آرزوی بهبود هر چه سریع‌تر آقای ویدال کوادراس و همبستگی عمیق با خانواده وی، خواهان پیگرد عاملان و آمران این جنایت تروریستی و مجازات آن‌ها شد. دکتر آلخو ویدال کوادراس سیاستمدار برجسته و سرشناس اسپانیایی رئیس سابق حزب مردم در کاتالانیا که به مدت ۱۵سال نایب‌رئیس پارلمان اروپا بود، طی ربع قرن گذشته همواره از مقاومت مردم ایران برای آزادی و حقوق‌بشر حمایت کرده است. او نقش کلیدی و فراموش نشدنی در خارج کردن نام مجاهدین از لیست تروریستی و حفاظت از مجاهدان در اشرف و انتقال امن و دسته‌جمعی آن‌ها به خارج از عراق ایفا کرد. دشمنی هیستری رژیم آخوندی با آلخو ویدال کوادراس بسیار شناخته شده است و از اولین کسانی است که رژیم او را در لیست تروریستی خود قرار داد. از دید مقاومت ایران، مظنون و متهم اول فاشیسم دینی حاکم بر ایران است که دکتر ویدال کوادراس بخش مهمی از زندگی خود را وقف مبارزه با آن کرده است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۱۸آبان ۱۴۰۲ (۹ نوامبر ۲۰۲۳)»[۶]

دستگیری ۳ مظنون

بر اساس گزارش رسانه‌های اسپانیایی، ۳ نفر مظنون به ارتباط با حمله تروریستی به دکتر آلخو ویدال کوادراس، دستگیر شدند. بنا بر گزارشات منتشر شده، پلیس اسپانیا رد پای مظنون این حمله به رژیم ایران می‌رسد، تأیید کرده است. حمله به آقای کوادراس به خاطر ارتباط او با اپوزسیون و مخالفان ایرانی بوده است.

یکی از دستگیرشدگان یک زن انگلیسی است که شریک او یک مسلمان شیعه افراطی است که در واقع یک قاتل را برای قتل آقای کوادراس اجیر و استخدام کرده است.

به دنبال دستگیری این ۳ مظنون، شورای ملی مقاومت ایران در اول آذرماه ۱۴۰۲، اطلاعیه‌ای صادر کرد که در بخشی از آن آمده است:

«پیگرد و محاکمه‌ی کلیه‌ی عاملان و آمران و مسئولان توطئه ترور دکتر ویدال کوادراس، هم‌چنین تعطیل سفارت رژیم و نامگذاری تروریستی سپاه و اطلاعات آخوندها برای امنیت اسپانیا و تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا بسیار ضروری است. او پیوسته تأکید می‌کرد، بستن سفارت‌ها و نمایندگی‌های رژیم ایران در اروپا، اخراج مأموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و مجازات مزدوران ضرورت مقابله با تروریسم افسارگسیخته فاشیسم دینی و ممانعت از گسترش آن است. مقاومت ایران از مقامات و ارگان‌های ذیربط در اسپانیا می‌خواهد در نخستین فرصت برای اطلاع افکار عمومی به انتشار همه‌ی اسناد و افشای همه‌ی جزئیات این پرونده مبادرت کنند. پرونده ترور نایب‌رئیس پیشین پارلمان اروپا که از افتخارات سیاسی تاریخ معاصر اسپانیاست و نقش رژیم ایران در این جنایت ضدانسانی و نفرت‌انگیز باید در دادگاه جنایی بین‌المللی و شورای امنیت ملل متحد مورد رسیدگی قرار بگیرد.»[۷]

سخنرانی آقای ویدال پس از سوءقصد تروریستی

 
کنفرانس مطبوعاتی آلخو ویدال کوادراس

آقای آلخو ودال کوادراس، روز ۴ اسفند ۱۴۰۲،در اولین کنفرانس مطبوعاتی پس از سوءقصد تروریستی در مادرید سخنرانی کرد. در این کنفرانس مطبوعاتی که در کلوپ مطبوعات مادرید برگزار شد، بسیاری از خبرنگاران اسپانیایی و بین‌المللی حضور داشتند و گزارش تهیه کردند. آقای ویدال کوادراس در بخشی از سخنرانی خود گفت:

هنوز از عواقب حمله و شلیکی که به من شده کامل بهبود نیافته‌ام و صحبت کردن برایم دشوار است. آن‌چه من امروز اینجا تلاش خواهم کرد، ارائه تصویری به شما در رابطه با شرایط حمله به خودم در موقعیت سیاسی فعلی است و این‌که چه چیزی انگیزه پشت این حمله تروریستی علیه شخص من بوده است. رژیم ایران، رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، از همان ابتدای تأسیسش بیش از ۴۰سال پیش، به‌طور فعال در تروریسم شرکت داشته است؛ چه علیه شهروندان ایرانی چه علیه مخالفان خارجی‌اش. این جدای از سرکوب شدید و به‌غایت وحشتناک در داخل کشور است. رژیم ایران تاریخچه‌ای از فعالیت‌های تروریستی در خارج از مرزهای خود دارد. طبعاً جزییات بیشتر وجود دارد که فرصت نیست اینجا به آن بپردازیم. شاید بشود گفت که قابل توجه‌ترین قتلی که رژیم ایران انجام داد مربوط به پروفسور کاظم رجوی بود که در آوریل ۱۹۹۰ در ژنو انجام شد. کاظم رجوی یک دیپلمات برجسته ایرانی و اولین سفیر ایران در سازمان ملل بعد از انقلاب ضدسلطنتی بود که از رژیم جدا شد و به مقاومت پیوست. سپس یک گروه کماندو ۱۳نفره که از تهران آمده بودند، همه با پاسپورت‌های دیپلماتیک، یعنی با پوشش دیپلماتیک، او را در خیابان به‌قتل رساندند. این قتل‌ها در طی دهه‌ی ۹۰ میلادی ادامه داشت، به‌عنوان مثال نخست‌وزیر سابق ایران، شاپور بختیار در پاریس در سال۱۹۹۱ به‌قتل رسید یا مخالف دیگر عبدالرحمان قاسملو در وین در سال۱۹۸۹ به‌قتل رسید و دیپلمات مخالف ایرانی و نماینده شورای ملی مقاومت ایران در ایتالیا، محمدحسین نقدی در سال۱۹۹۳ در روز روشن توسط یک موتورسوار در ۱۰۰متری دفترش در رم به‌قتل رسید. حمله وحشتناک به انجمن یهودیان (آمیا) در بوئنوس‌آیرس را به‌یاد دارید که ده‌ها قربانی بر جای گذاشت، در سال ۱۹۹۴، تمام این قتل‌هایی که نقش رژیم در آن ثابت شد.

خب حالا می‌پردازم به مورد خودم. خب من داشتم از پارک بر می‌گشتم و وقتی به نزدیکی خانه‌ام رسیدم، صدایی را از پشت سرم شنیدم که گفت: «سلام آقا». این صدا خیلی نزدیک پشت سر من بود، من هم سرم را حرکت دادم که بعداً همه‌جا در مطبوعات هم درباره‌اش نوشتند که باعث شد گلوله‌یی که قرار بود من را بکشد این کار را نکرد. یعنی در واقع یک معجزه بود. تصور کنید صدای یک نفر را شنیدم سرم را این‌طور کمی تکان دادم و باعث شد سرم به‌سمت راست کمی به پایین حرکت کند؛ نتیجه این‌که گلوله‌یی که قرار بود به سرم شلیک شود، از اینجا بالای فکم وارد شد و از پایین آن طرف صورت خارج شد. من دچار یک شوک آنی شدم، یک صدای مهیب انفجار در سرم پیچید که به‌خاطر آن الآن گوش سمت راستم خوب نمی‌شنود و بعد خون شروع به ریختن روی زمین کرد. خب این تجربه‌یی نبود که من هر روز با آن مواجه باشم و لذا بلافاصله فکر کردم که این کار رژیم ایران است. تقریباً خودکار این به ذهنم زد و بعد شروع به فکر کردم، چون نمی‌دانستم چه شده ولی متوجه شدم که زنده هستم. در بیمارستان من را عمل کردند و جراحی‌های زیادی کردند و خیلی چیزها را بازسازی کردند؛ طوری که الآن اینجا همه قطعات فلزی کار گذاشته‌اند و من ۲۶روز در بیمارستان بستری بودم که ۴ روز آن به‌طور کامل بی‌هوش بودم و وقتی بیدار شدم فکر کردم هنوز همان روز حمله است، در حالی‌که ۴ روز گذشته بود. خب حالا این سؤال که چرا رژیم ایران من را هدف قرار داد. من هیچ شکی ندارم که کار رژیم ایران بوده است؛ حال این‌که روند تحقیقات به‌طور محرمانه ادامه دارد، پلیس کارش را می‌کند، قضات و بقیهٔ دستگاه‌های امنیتی و حقوقی همه درگیر پیشبرد این موضوع هستند؛ ولی من از جانب خودم می‌توانم بگویم. از تجربه خودم و از برداشت‌های خودم. من شکی ندارم که این کار رژیم ایران بوده است. چرا که طی ۱۵سالی که نایب‌رئیس پارلمان اروپا بودم و بعد هم‌چنین به‌طور علنی و به‌طور خیلی فعال و آشکار از شورای ملی مقاومت ایران حمایت کردم که مخالف دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است. به‌طور علنی، آشکار، با علاقه بسیار و به این موضوع شناخته می‌شدم و شهرت پیدا کردم. از این‌رو اعتقاد کامل من این است که آخوندهای حاکم بر ایران تلاش کردند من را بکشند. برای من هیچ تردیدی وجود ندارد. حال این‌که پلیس و دستگاه قضایی تحقیق می‌کنند، یک موضوع دیگر است. من از جانب خودم صحبت می‌کنم. در پایان می‌خواستم چند موضوع را روشن بکنم: از بعد از حمله تمام وقایعی که بوده، از دستگیریهایی که شده، اسامی‌یی که درج شده، یک مراکشی، یک ونزوئلایی و یک اسپانیایی، خود ضارب هم شناسایی شده است. یک فرانسوی–تونسی بوده که تحت تعقیب است؛ تمام اینها بر نظریه‌ی من صحه می‌گذارد که از قاتلان و مجرمان حرفه‌ای برای قتل من استفاده کرده‌اند. برای تلاش به‌قتل من. این برنامه، بسیار با جزئیات طراحی شده بود، از ماهها قبل روی آن کار می‌شد و من را زیر نظر داشتند و از روش‌هایی که پیش‌تر توصیف کردم استفاده می‌کردند که به افراد حرفه‌یی واگذار شده بود. از این‌رو من قربانی هیچ گروه مجرم معمولی نبوده‌ام که تنها نقش اجرایی را به‌عهده داشته، بلکه قربانی یک رژیم دیکتاتوری مستبد خودکامه و جنایتکار بوده‌ام. یعنی قربانی یک رژیم سیاسی هستم. در پایان می‌خواهم به‌روشنی بگویم که اتحادیه اروپا می‌باید یک موضع قاطع علنی علیه دیکتاتوری مذهبی در ایران اتخاذ کند. مماشات، دیالوگ و توافق به‌جایی نمی‌رسد، چرا که آن‌ها با این کشتار وحشتناک که در داخل کشور به آن ادامه می‌دهند و در عین‌حال با فعالیت‌های تروریستی در عراق، سوریه، سومالی، یمن، با حزب‌الله، با حوثی‌ها که توسط آن‌ها تأمین مالی شده و آموزش می‌بینند و سازمان‌دهی می‌شوند. از این‌رو زمان، زمان تغییر سیاست است. باید تمامی سفارتهای رژیم ایران در اروپا بسته شوند. باید تمامی این دیپلمات‌های قلابی اخراج بشوند که کارشان طراحی اقدامات خصمانه علیه اروپا و اروپاییان است. باید تحریم‌ها را شدیدتر کرد و باید از اپوزیسیون دموکراتیک ایران، از شورای ملی مقاومت ایران، حمایت کرد و از مردم ایران که در داخل بسیاری یگانهای مقاومت را تشکیل و سازمان می‌دهند در تلاش برای تغییر رژیم و برقراری یک دموکراسی با برابری بین زن و مرد، با انتخابات آزاد، با احترام به همه‌ی گرایش‌ها و دیدگاه‌ها و رابطه دوستانه با غرب؛ و باید از آن‌ها حمایت کرد. باید از آن‌ها در مبارزه‌شان حمایت کرد. چرا که حتی در اعلامیه‌ی جهان‌شمول حقوق‌بشر سازمان ملل هم نوشته شده که خلقی که تحت سرکوب و استبداد است حق دارد در پی آزادی و دموکراسی قیام کند. هدف برای قتل ابتدا خلاص‌شدن از دست یک دشمن خیلی مزاحم مثل من بود و در قدم بعد ایجاد رعب و ترس در بین هزاران سیاست‌مدار و شخصیت اروپایی و آمریکایی که از مقاومت ایران حمایت می‌کنند. می‌خواهم سخنرانی‌ام را این‌طور به‌پایان ببرم، چرا که در تهران الآن دارند من را می‌شنوند: حال که به هدفشان نرسیدند و به‌طور معجزه‌آسایی نجات یافتم، قصد دارم این مبارزه را برای دموکراسی و آزادی و حقوق‌بشر در ایران تا پایان عمر ادامه بدهم، به‌خصوص این بار با انگیزه بیشتر، انرژی بیشتر و اراده بیشتر و تعهد بیشتر نسبت به آنچه تا الآن داشتم که البته کم هم نبوده است.[۸]

منابع