تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تظاهرات سی خرداد سال ۱۳۶۰ یکی از رخداد‌هایی تاریخی و تعیین کننده‌‌ به‌شمار می‌رود که تاریخ معاصر ایران را به دو مقطع قبل و بعد از ۳۰ خرداد ۶۰ تقسیم کرد.

در جریان این تظاهرات مسالمت‌آمیز ده‌ها تن از مردم تهران و سایر شهرستان‌های ایران که در اعتراض به سرکوب آزادی‌ها به خیابان‌ها آمده بودند، توسط شلیک مستقیم مأموران حکومتی کشته شدند و ده‌ها هرار نفر دیگر دستگیر و زندانی شدند.

بهار زود گذر

ناتوانی حاکمیت وقت در قبال پاسخگویی به مطالبات آزادیخواهانه و حقوق اولیه‌ی شهروندی که مردم ایران پس از تحمل سالیان متمادی استبداد سلطنتی، خود را شایسته آن می‌دانستند، سردمداران حکومت جدید را بتدریج به سمت اعمال سرکوب و نقض حقوق سیاسی و اجتماعی اقشار مختلف مردم کشاند و دوره‌ی کوتاه آزادی که اصطلاحاً به «بهار آزادی» معروف شد، رفته‌رفته رو به پایان نهاد. دوره‌‌‌ای که با سقوط سلطنت در اواخر سال ۵۷ آغاز شد و تا ماه‌های ابتدای سال ۵۸ دوام یافت.[۱]

۳۰ خرداد نقطه عطف تاریخ معاصر

تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از آن جهت حائز اهمیت است که تنها دو و نیم سال از انقلاب و سقوط دیکتاتوری سلطنتی گذشته بود. در این روز میلیون‌ها تن از مردم نارضایتی خود را از استقرار دیکتاتوری مذهبی نشان داده و به پامال کردن دست‌آوردهای انقلاب ۲۲ بهمن توسط حاکمان مذهبی زبان به اعتراض گشودند. تظاهر کنندگان سرکوب آزادی‌ها را که هدف اصلی مردم از سرنگونی نظام استبدادی سلطنتی بود، محکوم کرده و ممانعت از آزادی بیان،‌ اجتماعات و مطبوعات را که به‌طور سیستماتیک مورد تعرض گرو‌ه‌های دولتی و نیمه دولتی حامی حکومت انجام می‌گرفت، مغایر با اهداف انقلاب ۲۲ بهمن خواندند و به وجود گروه‌های شبه نظامی حکومتی به مخالفت برخاستند. شمار بسیار زیادی از بانوان که نسبت به اعمال فشار و محدودیت‌های ارتجاعی حاکمیت جدید در مورد زنان به ستوه آمده بودند، در این تظاهرات شرکت داشته و نقش مهمی در ان ایفا کردند.

برگزار کننده‌ی اصلی تظاهرات سی خرداد

تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> طراحی و به مرحله‌ی اجرا در آمد. این سازمان از بزرگترین و دیرپاترین تشکل‌های سیاسی معاصر ایران بوده و به‌عنوان اصلی‌ترین اپوزيسیون و مخالف حاکمیت مذهبی ایران به‌شمار می‌رود. در پی ممنوعیت از هر گونه فعالیت سیاسی مدنی و مسالمت آمیز مانند برگزاری میتینگ‌های سیاسی، انتشار‌ آزادانه نشریات و داشتن مراکز و دفاتر علنی که عمدتاً توسط گروه‌های فشار وابسته به دولت موسوم به حزب‌‌الله و با حمله و هجوم و اعمال خشونت و کشتار همراه بود،مسعود رجوی رهبر مجاهدین تصمیم گرفت که با گردآوری هواداران خود و برگزاری یک راهپیمایی بزرگ به سوی مجلس در تهران و یا سایر مراکز دولتی در شهرستان‌ها از مسئولین دولت تظلم‌خواهی کند. مسعود رجوی بر این باور بود که «می‌بایست به هر ترتیب و با هر قیمت یک تظاهرات بزرگ توده ای را بار دیگر آزمایش نمود. آخرین تجربه مسالمت آمیز را نیز حتی به منظور اتمام حجت سیاسی و تاریخی باید از سر گذراند…[۲]

«این تصمیم‌گیری برای سازمان بعد از دو سال و نیم مبارزه افشاگرانه سیاسی، یک تصمیم‌گیری خطیر و بسیار بزرگ است. دیگر راهی جز اتمام حجت با جمهوری اسلامی برای سازمان باقی نمانده‌است».[۳]

اما شمار میلیونی تظاهر‌کنندگان حاکمان وقت به ويژه آیت‌الله خمیتی را که رهبر مذهبی حکومت (ولایت‌فقیه) محسوب می‌شد، به هراس انداخت و او را وادار کرد به هر شکل ممکن جلوی این حرکت را بگیرد. از این رو وی با اعلام حکومت نظامی، فرمان حمله به تظاهر کنندگان عادی و غیر مسلح را صادر کرد که در جریان این حمله‌ ده ها تن از جوانان کشته شدند و ده‌ها هزار نفر دیگر در تهران و سایر شهرستا‌ن‌ها دستگیر شدند.

روز ۳۰ خرداد ۶۰ چه گذشت

از ساعت ۴ بعداز ظهر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تجمع اصلی در خیابان مصدق (ولیعصر فعلی)، حد فاصل خیابان‌های انقلاب و طالقانی آغاز شد و انبوه مردم به حرکت در آمدند. تظاهرات از چهارراه مصدق شروع شد پس از ورود به خیابان‌ طالقانی و عبور از خیابان بهار، وارد خیابان انقلاب گشته و آنگاه در میدان فردوسی به اوج خود رسید. در طول مسیر طرفداران خمینی باسنگ پراکنی و حمله به صف مقدم تظاهرات مانع حرکت آن بشوند … ولی مردم مقاومت می‌کردند و لذا موفق نشدند. آنها از قبل آمادگی‌های لازم را انجام داده بودن.حمله به جمعیت ابتدا با تهاجم موتورسواران و چماقداران شروع شد… مهاجمین دولتی که با ۶ یا ۷ مینی بوس و اتوبوس برای حمله به تظاهرکنندگان آمده‌بودند، حمله‌ور شدند. آنها همگی به سلاح سرد و گرم مسلح بودند. اما تظاهر کنندگان مقاومت می‌کردند. درمیدان فردوسی یک جبپ آهو که پشتش مسلسل کالیبر ۵۰ بسته شده بود به تظاهرکنندگاه شلیک کرد. از بالای ساختمان کمیته عملیاتی شماره یک روبروی خیابان ایرانشهر به طرف تظاهر کنندگاه شلیک می‌کردند. تظاهرکنندگاه بهر سو می‌دویدند و مثل برگ بروی زمین می‌ریختند.[۴]

«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود.[۵]

کشته شدگان ۳۰ خرداد۱۳۶۰

روز ۳۱خرداد، روزنامه‌های رسمی جمهوری اسلامی، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دادستانی خمینی، آنها را با تیرباران کرده‌اند به‌منظور احراز هویت چاپ می‌کنند و از پدر و مادرهای آنان خواسته می‌شود که برای شناسایی و تحویل‌گیری فرزندانشان به‌اوین مراجعه کنند.[۶]

«تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰کشته، ۲۰۰زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند.»[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. مقاله سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخی از سایت مجاهد
  2. سی خرداد ۶۰ به روایت مجاهدین - مهدی ابریشم چی
  3. سی خرداد ۶۰ به روایت شاهدان - حوری سیدی
  4. سی خرداد شصت به روایت شاهدان
  5. سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - آبراهامیان
  6. سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - اطلاعات سوم تیر ۱۳۶۰
  7. سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - آبراهامیان