حدیث نجفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=نیکا شاه‌کرمی
|نام_شخص=حدیث نجفی
|تصویر=نیکا ش...3.JPG
|تصویر=حدیث نجفی ۲ .JPG
|عرض_تصویر=260px
|عرض_تصویر=260px
|توضیح_تصویر=
|توضیح_تصویر=
|تاریخ_تولد=۱۰ مهر ۱۳۸۴
|تاریخ_تولد=۱۵ دی ۱۳۷۸
|محل_تولد=لرستان
|محل_تولد=کرج
|تاریخ_مرگ=بین ۲۹ شهریور تا ۹ مهر ۱۴۰۱  
|تاریخ_مرگ=۳۰ شهریور ۱۴۰۱  
|ملیت= ایرانی
|ملیت= ایرانی
|محل_مرگ= تهران
|محل_مرگ= بلوار ارم مهرشهر کرج
|مدفن= روستای ویسیان، خرم‌آباد
|مدفن= آرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵
|علت مرگ= ضربات باتوم نیروهای امنیتی
|علت مرگ= گلوله‌های جنگی نیروهای امنیتی
|شناخته‌شده برای    =
|شناخته‌شده برای    =
|همسر=
|همسر=
|والدین= }}
|والدین= }}
'''حدیث نجفی،''' (۱۵ دی ۱۳۷۸ – ۳۰ شهریور ۱۴۰۱) دختر جوانی که صندوقدار رستورانی در مهر شهر کرج بود و در اعتراض به مرگ مهسا امینی به خیابان آمد. در شب ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۰ در بلوار ارم مهرشهر کرج توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی از ناحیه‌ی صورت، گردن، و قفسه سینه هدف چندین گلوله ساچمه‌ای قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر او شبانه و مخفیانه به خاک سپرده شد اما بازتاب وسیعی در رسانه‌های بین‌المللی و افکار عمومی بجا گذاشت و شهادت او نماد مقاومت زنان و مردم ایران علیه استبداد مذهبی حاکم بر ایران شد.
'''حدیث نجفی،''' (۱۵ دی ۱۳۷۸ – ۳۰ شهریور ۱۴۰۱) از شهدای قیام ۱۴۰۱ در ایران است. او صندوقدار رستورانی در مهر شهر کرج بود. حدیث نجفی در اعتراض به مرگ [[مهسا امینی]] به خیابان آمده بود و در اعتراضات شرکت کرد. وی در شب ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۰ در بلوار ارم مهرشهر کرج توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی از ناحیه‌ی صورت، گردن، و قفسه سینه هدف چندین گلوله جنگی قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر حدیث نجفی توسط خانواده‌اش به خاک سپرده شد اما این قتل بازتاب وسیعی در رسانه‌های بین‌المللی و افکار عمومی بجا گذاشت.  


==پیشینه زندگی حدیث نجفی==
==پیشینه زندگی حدیث نجفی==
حدیث نجفی سه خواهر بزرگتر از خود و یک برادر کوچکتر از خود دارد. او علاوه بر کار در رستوران، طراحی دوخت نیز می‌خواند و دیپلم طراحی داشت.
حدیث نجفی سه خواهر بزرگتر از خود و یک برادر کوچکتر از خود داشت. او علاوه بر کار در رستوران، طراحی دوخت نیز می‌خواند و دیپلم طراحی داشت.
 
مادر حدیث نجفی، می‌گوید:
 
«دخترم روز ۳۰ شهریور از سرکار به خانه آمد و گفت گرسنه‌ام اما قبل از اینکه غذا بخورد، به خاطر [[مهسا امینی]] رفت تظاهرات، او گرسنه رفت».
 
در روزهای تظاهرات ویدیویی ۶ ثانیه‌ای از خانمی که موهای خود را بسته و ماسک دارد در شبکه اجتماعی وایرال شد. این ویدیو بنام حدیث نجفی منتشر شد اما بی بی سی فارسی پیامی از خانمی منتشر کرد که می‌گفت: او حدیث نجفی نیست اما برای حدیث‌ها و مهساها می‌جنگد. به بهانه همین ویدیو ماموران جمهوری اسلامی منکر قتل حدیث شدند. <ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/iran-protests-victems-hadisnajafi/32055773.html سایت رادیو فردا]</ref>
 
پس از قتل حدیث نجفی خانواده‌اش از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار رفتند. مأموران پدر حدیث نجفی را کتک زدند.<ref name=":0" /> مادر حدیث در ویدیویی که در اینستاگرام از طرف شیرین نجفی خواهر حدیث منتشر شد می‌گوید: <blockquote>«پدر حدیث را هر روز می‌برند دادگاه. روزی که جنازه دخترمان را نشان دادند پدرش را کتک زدند. یک کاری می‌خواستند بکنند پدرش هم بمیرد چون گفته بود چرا دختر مرا زدید».»</blockquote>همان روز ۳۰ شهریور پس از اطلاع از تیر خوردن حدیث به بیمارستان مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها توهین کردند و گفتند که دخترشان از بیمارستان فرار کرده است. نهایتا در بیمارستان کسی به آنها می‌گوید: « دختر شما کشته شده و جسدش در سردخانه است. شما را اینجا نگاه داشته‌اند که دستگیر کنند.»
[[پرونده:مادر حدیث نجفی.JPG|بندانگشتی|مادر حدیث نجفی]]
جمعه اول مهر خانواده از طریق یک آشنا موفق به گرفتن پیکر حدیث نجفی شدند. هنگامی که در مراسم ختم حدیث خانواده‌اش عکسی با حجاب از حدیث روی مزار او گذاشتند برخی به این کار حمله کردند اما مادر حدیث نجفی گفت <blockquote>«ما از نظام نیستیم. ما سکوت نکردیم. ما داغداریم. مهسا هم مانند حدیث من است. دختران دیگر که کشته شدند هم مانند دختر من هستند.»
 
</blockquote>او همچنین اضافه کرد:<blockquote>«من داغدارم و بچه‌ام را از دست دادم. همین حالا (یک هفته بعد از کشته شدن حدیث) با دارو و آمپول سرپا هستم. عکسی که از بچم در خانه داشتیم گذاشتیم آنجا. اصلا این موضوعات در ذهن من مطرح نبود.»<ref>[https://www.bbc.com/persian/articles/c9x10xx9rzwo سایت بی بی سی فارسی]</ref></blockquote>
 
در برگه گواهی فوت حدیث نجفی، علت مرگ را عملکرد وسایل جنگی در خارج از جنگ و اصابت گلوله اعلام کردند.
 
== مراسم چهلم ==
[[پرونده:سنگربندی در چهلم حدیث.JPG|بندانگشتی|سنگربندی در چهلم حدیث نجفی در خیابانهای کرج]]
روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ انبوه جمعیت برای گرامیداشت و مراسم چهلم حدیث نجفی به بهشت سکینه رفتند. در کرج مردم با بلوک‌های سیمانی برای درگیری با نیروهای انتظامی سنگربندی کردند. شورشگران آزادراه کرج – قزوین را مسدود کردند و در درگیری با نیروهای سرکوبگر یک بسیجی کشته و شماری از نیروهای انتظامی مصدوم و مجروح شدند. [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروی انتظامی]] برای انتقال مجروحان بدلیل مسدود بودن راه‌ها مجبور به استفاده از هلی‌کوپتر شد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%86%D8%AC%D9%81%DB%8C-%D9%82%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D9%88%D9%86-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86/a-63636127 سایت دویچه وله فارسی]</ref>
 
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۰

حدیث نجفی
حدیث نجفی ۲ .JPG
زادروز۱۵ دی ۱۳۷۸
کرج
درگذشت۳۰ شهریور ۱۴۰۱
بلوار ارم مهرشهر کرج
علت مرگگلوله‌های جنگی نیروهای امنیتی
آرامگاهآرامستان بهشت سکینه کرج، قطعه ۲۹ ردیف ۲۵
ملیتایرانی

حدیث نجفی، (۱۵ دی ۱۳۷۸ – ۳۰ شهریور ۱۴۰۱) از شهدای قیام ۱۴۰۱ در ایران است. او صندوقدار رستورانی در مهر شهر کرج بود. حدیث نجفی در اعتراض به مرگ مهسا امینی به خیابان آمده بود و در اعتراضات شرکت کرد. وی در شب ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۰ در بلوار ارم مهرشهر کرج توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی از ناحیه‌ی صورت، گردن، و قفسه سینه هدف چندین گلوله جنگی قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر حدیث نجفی توسط خانواده‌اش به خاک سپرده شد اما این قتل بازتاب وسیعی در رسانه‌های بین‌المللی و افکار عمومی بجا گذاشت.

پیشینه زندگی حدیث نجفی

حدیث نجفی سه خواهر بزرگتر از خود و یک برادر کوچکتر از خود داشت. او علاوه بر کار در رستوران، طراحی دوخت نیز می‌خواند و دیپلم طراحی داشت.

مادر حدیث نجفی، می‌گوید:

«دخترم روز ۳۰ شهریور از سرکار به خانه آمد و گفت گرسنه‌ام اما قبل از اینکه غذا بخورد، به خاطر مهسا امینی رفت تظاهرات، او گرسنه رفت».

در روزهای تظاهرات ویدیویی ۶ ثانیه‌ای از خانمی که موهای خود را بسته و ماسک دارد در شبکه اجتماعی وایرال شد. این ویدیو بنام حدیث نجفی منتشر شد اما بی بی سی فارسی پیامی از خانمی منتشر کرد که می‌گفت: او حدیث نجفی نیست اما برای حدیث‌ها و مهساها می‌جنگد. به بهانه همین ویدیو ماموران جمهوری اسلامی منکر قتل حدیث شدند. [۱]

پس از قتل حدیث نجفی خانواده‌اش از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار رفتند. مأموران پدر حدیث نجفی را کتک زدند.[۱] مادر حدیث در ویدیویی که در اینستاگرام از طرف شیرین نجفی خواهر حدیث منتشر شد می‌گوید:

«پدر حدیث را هر روز می‌برند دادگاه. روزی که جنازه دخترمان را نشان دادند پدرش را کتک زدند. یک کاری می‌خواستند بکنند پدرش هم بمیرد چون گفته بود چرا دختر مرا زدید».»

همان روز ۳۰ شهریور پس از اطلاع از تیر خوردن حدیث به بیمارستان مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها توهین کردند و گفتند که دخترشان از بیمارستان فرار کرده است. نهایتا در بیمارستان کسی به آنها می‌گوید: « دختر شما کشته شده و جسدش در سردخانه است. شما را اینجا نگاه داشته‌اند که دستگیر کنند.»

مادر حدیث نجفی

جمعه اول مهر خانواده از طریق یک آشنا موفق به گرفتن پیکر حدیث نجفی شدند. هنگامی که در مراسم ختم حدیث خانواده‌اش عکسی با حجاب از حدیث روی مزار او گذاشتند برخی به این کار حمله کردند اما مادر حدیث نجفی گفت

«ما از نظام نیستیم. ما سکوت نکردیم. ما داغداریم. مهسا هم مانند حدیث من است. دختران دیگر که کشته شدند هم مانند دختر من هستند.»

او همچنین اضافه کرد:

«من داغدارم و بچه‌ام را از دست دادم. همین حالا (یک هفته بعد از کشته شدن حدیث) با دارو و آمپول سرپا هستم. عکسی که از بچم در خانه داشتیم گذاشتیم آنجا. اصلا این موضوعات در ذهن من مطرح نبود.»[۲]

در برگه گواهی فوت حدیث نجفی، علت مرگ را عملکرد وسایل جنگی در خارج از جنگ و اصابت گلوله اعلام کردند.

مراسم چهلم

سنگربندی در چهلم حدیث نجفی در خیابانهای کرج

روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ انبوه جمعیت برای گرامیداشت و مراسم چهلم حدیث نجفی به بهشت سکینه رفتند. در کرج مردم با بلوک‌های سیمانی برای درگیری با نیروهای انتظامی سنگربندی کردند. شورشگران آزادراه کرج – قزوین را مسدود کردند و در درگیری با نیروهای سرکوبگر یک بسیجی کشته و شماری از نیروهای انتظامی مصدوم و مجروح شدند. نیروی انتظامی برای انتقال مجروحان بدلیل مسدود بودن راه‌ها مجبور به استفاده از هلی‌کوپتر شد.[۳]

منابع