۸٬۴۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
داوود رحمانی معروف به حاج داوود (زاده ۱۳۲۴ در خیابان شهباز (هفده شهریور) در شرق تهران- مرگ ۲۸ مهر ۱۴۰۰) آهنگری بود که در حوالی همان محل تولد خود به آهنگری اشتغال داشت. حاج داوود از | داوود رحمانی معروف به حاج داوود (زاده ۱۳۲۴ در خیابان شهباز (هفده شهریور) در شرق تهران- مرگ ۲۸ مهر ۱۴۰۰) آهنگری بود که در حوالی همان محل تولد خود به آهنگری اشتغال داشت. حاج داوود از لاتهای محلهی خود بود. حاج داوود رحمانی پس از انقلاب وارد کمیته انقلاب شده و به دلیل روحیات [[لباس شخصی|لمپنی]] به عنوان بازجو و شکنجهگر کار خود را آغاز کرد. حاج داوود رحمانی به واسطه ارتباط با [[اسدالله لاجوردی]]، دادستان وقت تهران، به ریاست زندان قزلحصار رسید. <ref>مصاحبه داود رحمانی با نشریهی داخلی زندان بنام رجعت سال اول شماره اول سال ۱۳۶۰</ref>حاج داوود رحمانی در قتل و آزار و شکنجه زندانیان سیاسی سوابق بیشماری دارد و از مبدعین انواع شکنجه چون قفس، تابوت و ... در زندان بود. او همچنین در شکنجه زنان در واحدهای مسکونی زندان قزلحصار که شرح ماجراهای تکاندهنده آن در کتابهای خاطرات زنان و مردان زندانی مجاهد خلق و دیگر گروهها به تفصیل روایت شده است نقش فعالی داشت. دوران ریاست حاج داوود رحمانی در زندان قزل حصار به «دوران وحشت» معروف است. داوود رحمانی در فاصله تابستان ۱۳۶۰ تا تیر۱۳۶۳، با حکم «[[اسدالله لاجوردی]]»، رئیس سازمان زندانهای تهران، رئیس زندان قزلحصار بود و قدرت مطلقهای در اعمال شکنجه بر زندانیان سیاسی در این زندان داشت. وی در تابستان ۶۳ و پس از برکناری اسدالله لاجوردی در اثر فشارهای سیاسی مختلف برکنار شد و بعدها به کار سابق خود بازگشت. به گفته یکی از پدران شهدای مجاهدین خلق که در دههی هشتاد او را در خیابانی در تهران دیده بود، تعادل روانی نداشت و دائم با خود حرف میزد و بیهوده میخندید. داوود رحمانی یکی از متهمان اصلی قتلعام زندانیان سیاسی است که خانوادههای زندانی دادخواه پیگیر قرار گرفتن او در برابر عدالت بودند. | ||
== تاریخچه زندگی داوود رحمانی == | == تاریخچه زندگی داوود رحمانی == | ||
از جزئیات زندگی داوود رحمانی اطلاعات چندانی در دست نیست اما بر اساس دانستهها او در یک خانواده کم درآمد در محله سرآسیاب تهران زندگی میکرد. حاج داوود رحمانی در پی مرگ پدرش با ادارهی مغازهی آهنگری در محلهی شهباز تهران امور خانوادهی خود را به عهده گرفت. او پیش از انقلاب فردی لمپن بود به گفتهی شاهدان با دیگران با قلدری و زورگویی برخورد میکرد. او پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ مانند بسیاری از اراذل و | از جزئیات زندگی داوود رحمانی اطلاعات چندانی در دست نیست اما بر اساس دانستهها او در یک خانواده کم درآمد در محله سرآسیاب تهران زندگی میکرد. حاج داوود رحمانی در پی مرگ پدرش با ادارهی مغازهی آهنگری در محلهی شهباز تهران امور خانوادهی خود را به عهده گرفت. او پیش از انقلاب فردی لمپن بود به گفتهی شاهدان با دیگران با قلدری و زورگویی برخورد میکرد. او پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ مانند بسیاری از اراذل و لمپنهایی که جذب [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|کمیتههای]] حامی خمینی شده بودند به همکاری با دستگاه سرکوب رژیم حمهوری اسلامی پرداخت. حاج داوود رحمانی در همکاری با [[دادستانی انقلاب تهران]] و [[اسدالله لاجوردی|لاجوردی]] از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ ریاست زندان قزلحصار را برعهده گرفت. وی پس از برکناری لاجوردی از کار برکنار شد اما پس از مدتی دوباره در کار دفتری دادستانی اوین، دستهبندی زندانیان برای اعدام و شکنجه را انجام میداد. او در نهایت به کار سابق خود در خیابان شهباز بازگشت. خانوادههای زندانیانی که به دست او شکنجه و اعدام شده بودند همواره در پی کشاندن او به پای میز عدالت بودند، اما با مرگ او در ۲۸ مهر ۱۴۰۰ این کار میسر نشد. | ||
== سوابق داوود رحمانی در زندان == | == سوابق داوود رحمانی در زندان == |
ویرایش