شیخ محمد خیابانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
|data35    =
|data35    =
}}
}}
'''شیخ محمد خیابانی''' در سال ۱۲۹۷ هجری قمری مطابق با ۱۲۵۸ هجری شمسی و برابر با ۱۸۸۰ میلادی در خامنه از توابع شهرستان شبستر(۷۰ کیلومتری تبریز، مرکز استان آذربایجان‌شرقی) به دنیا آمد. او از نامدارترین مجاهدان عصر مشروطه و از پیشگامان آزادیخواهی در ایران است. قیام او که به مدت ۶ ماه طول کشید ادامه انقلاب مشروطیت و جنبش دفاع از آزادی و استقلال مردم ایران بود. او با نطقهای پرشور،‌  مردم آذربایجان  به مبارزه با حاکمان فاسد و خائن قاجار برمی‌انگیخت.  همزمان با استبداد صغیر و مقاومتی که در تبریز علیه نیروهای دولتی شکل گرفت، خیابانی حضور فعال داشت. در این دوره یکی از اعضای انجمن ایالتی بود که به همراه مجاهدین علیه نیروهای دولتی که تبریز را در محاصره داشتند مبارزه می کرد. او از سوی مردم تبریز به نمایندگی دور دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و از جمله‌ی برجسته‌ترین اقدامات او در این دوره مخالفتش با پذیرش اولتیماتوم روسیه بود. خیابانی در مقابل قرارداد ۱۹۱۹ موضع سرسخت و میهن‌پرستانه گرفت و به مبارزه با این قرارداد برخاست. او همچنین از مجاهدان جنبش تبریز به رهبری ستارخان بود. روز ۱۷فروردین سال ۱۲۹۹ نیروهای قزاق برای سرکوبی شیخ محمد خیابانی و یارانش همراه با اداره ‌‌‌‌‌‌‌نظیمه تبریز، پایگاه خیابانی را محاصره کردند، اما مردم به‌‌حمایت از شیخ محمد خیابانی برخاستند و نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریورماه ادامه یافت. در ۲۳شهریور ۱۲۹۹، خیابانی، به‌‌دست یکی از سران قزّاق به‌‌شهادت رسید.شیخ به سبب اقامتش در محله «خیابان» تبریز معروف به «خیابانی» شد.<ref>شیخ محمد خیابانی خروش حماسه‌ها، مصطفی قلیزاده،  ص 42.</ref>
'''شیخ محمد خیابانی''' در سال ۱۲۹۷ هجری قمری مطابق با ۱۲۵۸ هجری شمسی و برابر با ۱۸۸۰ میلادی در خامنه از توابع شهرستان شبستر(۷۰ کیلومتری تبریز، مرکز استان آذربایجان‌شرقی) به دنیا آمد. او از نامدارترین مجاهدان عصر مشروطه و از پیشگامان آزادیخواهی ایران است. قیام او که به مدت ۶ ماه طول کشید ادامه انقلاب مشروطیت و جنبش دفاع از آزادی و استقلال مردم ایران بود. او با نطقهای پرشور،‌  مردم آذربایجان  به مبارزه با حاکمان فاسد و خائن قاجار برمی‌انگیخت.  همزمان با استبداد صغیر و مقاومتی که در تبریز علیه نیروهای دولتی شکل گرفت، خیابانی حضور فعال داشت. در این دوره یکی از اعضای انجمن ایالتی بود که به همراه مجاهدین علیه نیروهای دولتی که تبریز را در محاصره داشتند مبارزه می کرد. او از سوی مردم تبریز به نمایندگی دور دوم مجلس شورای ملی انتخاب شد و از جمله‌ی برجسته‌ترین اقدامات او در این دوره مخالفتش با پذیرش اولتیماتوم روسیه بود. خیابانی در مقابل قرارداد ۱۹۱۹ موضع سرسخت و میهن‌پرستانه گرفت و به مبارزه با این قرارداد برخاست. او همچنین از مجاهدان جنبش تبریز به رهبری ستارخان بود. روز ۱۷فروردین سال ۱۲۹۹ نیروهای قزاق برای سرکوبی شیخ محمد خیابانی و یارانش همراه با اداره ‌‌‌‌‌‌‌نظیمه تبریز، پایگاه خیابانی را محاصره کردند، اما مردم به‌‌حمایت از شیخ محمد خیابانی برخاستند و نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریورماه ادامه یافت. در ۲۳شهریور ۱۲۹۹، خیابانی، به‌‌دست یکی از سران قزّاق به‌‌شهادت رسید.شیخ به سبب اقامتش در محله «خیابان» تبریز معروف به «خیابانی» شد.<ref>شیخ محمد خیابانی خروش حماسه‌ها، مصطفی قلیزاده،  ص 42.</ref>


== زندگی و تحصیلات ==
== زندگی و تحصیلات ==
شیخ محمد خیابانی  فرزند حاج عبدالحمید تاجر خامنه‌ای و بانو رقیه سلطان، در سال ۱۲۹۷ ق در شهرك «خامنه» واقع در ده كیلومتری شهرستان شبستر دیده به جهان گشود<ref>(شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی، حاج محمدعلی آقا بادامچی تبریزی، چاپ برلین، سال 1304 ش، ص 23)</ref>.  پدرش  از تجار  پتروفسک ـ مرکز داغستان ـ بود. دوران کودکی و نوجوانی خبابانی در گیرودار انقلاب  مشروطه سپری شد. شیخ محمد بعد از اتمام دوران تحصیلات  ابتدایی برای کار  به نزد پدر خود می‌رود و مشغول کار میشود. او بعد از مدتی مجددا به زادگاه  خود برمیگردد و به ادامه‌ی تحصیل می‌پردازد.  خیابانی دوره‌ی عالی فقه و اصول را نزد مرحوم آیت الله العظمی ‌سید ابوالحسن انگجی و هیئت و نجوم را در محضر منجم معروف مرحوم میرزا عبدالعلی فرا گرفت. <ref>(شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی، حاج محمدعلی آقا بادامچی تبریزی، چاپ برلین، سال 1304 ش، ص 23)</ref>  او تنها به فراگیری علوم دینی اکتفا نکرد و  ریاضیات، حکمت، طبیعیات، تاریخ و ادبیات را نیز آموخت و در اندک مدتی به مدارج علمی نائل شد و در مدرسه‌ی طالبیه‌ی تبریز به تدریس پرداخت. خیابانی در مسجد خاله‌اوغلی درس هیئت بطلمیوسی میداد و در همان زمان هم پیشنماز مسجد بود.  عموی او توسط قزاقهای تزاری کشته شده بود و او خود، روحانی مسجد جامع تبریز بوده‌ است.احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد که  وقتیمردم تبریز دو سردار خود را راهی تهران کردند شهرهای مسیر حرکت کاروان ستارخان و باقرخان جشن و سرور بپا کردند و مقدم این دو سردار را گرامی داشتند. « زنجانیان که در میهمان نوازی بنامند به پیشواز و پذیرایی بسیار با شکوهی برخاستند و سه روز میهمانیهای بزرگی دادند. پیدا بود ایرانیان ارج جانفشانیهای ستارخان را نیک میشناسند. در اینجا شادروانان نوبری و خیابانی از تهران رسیدند. دارالشوری اینان را برگزیده و به نمایندگی از سوی خود فرستاده بود. <ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ‌ صفحه‌ی ۱۱۳</ref>  
شیخ محمد خیابانی  فرزند حاج عبدالحمید تاجر خامنه‌ای و بانو رقیه سلطان، در سال ۱۲۹۷ ق در شهرك «خامنه» واقع در ده كیلومتری شهرستان شبستر دیده به جهان گشود<ref>(شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی، حاج محمدعلی آقا بادامچی تبریزی، چاپ برلین، سال 1304 ش، ص 23)</ref>.  پدرش  از تجار  پتروفسک ـ مرکز داغستان ـ بود. دوران کودکی و نوجوانی خبابانی در گیرودار انقلاب  مشروطه سپری شد. شیخ محمد بعد از اتمام دوران تحصیلات  ابتدایی برای کار  به نزد پدر خود می‌رود و مشغول کار میشود. او بعد از مدتی مجددا به زادگاه  خود برمیگردد و به ادامه‌ی تحصیل می‌پردازد.  خیابانی دوره‌ی عالی فقه و اصول را نزد مرحوم آیت الله العظمی ‌سید ابوالحسن انگجی و هیئت و نجوم را در محضر منجم معروف مرحوم میرزا عبدالعلی فرا گرفت. <ref>(شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی، حاج محمدعلی آقا بادامچی تبریزی، چاپ برلین، سال 1304 ش، ص 23)</ref>  او تنها به فراگیری علوم دینی اکتفا نکرد و  ریاضیات، حکمت، طبیعیات، تاریخ و ادبیات را نیز آموخت و در اندک مدتی به مدارج علمی نائل شد و در مدرسه‌ی طالبیه‌ی تبریز به تدریس پرداخت. خیابانی در مسجد خاله‌اوغلی درس هیئت بطلمیوسی میداد و در همان زمان هم پیشنماز مسجد بود.  عموی او توسط قزاقهای تزاری کشته شده بود و او خود، روحانی مسجد جامع تبریز بوده‌ است.احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد که  وقتیمردم تبریز دو سردار خود را راهی تهران کردند شهرهای مسیر حرکت کاروان ستارخان و باقرخان جشن و سرور بپا کردند و مقدم این دو سردار را گرامی داشتند. « زنجانیان که در میهمان نوازی بنامند به پیشواز و پذیرایی بسیار با شکوهی برخاستند و سه روز میهمانیهای بزرگی دادند. پیدا بود ایرانیان ارج جانفشانی‌های ستارخان را نیک میشناسند. در اینجا شادروانان نوبری و خیابانی از تهران رسیدند. دارالشوری اینان را برگزیده و به نمایندگی از سوی خود فرستاده بود. <ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ‌ صفحه‌ی ۱۱۳</ref>  


== قیام خیابانی ==
== قیام خیابانی ==
در فاصله‌ی انقلاب مشروطه تا برآمدن رضاخان، ایران شاهد جنبشها و مبارزات بسیاری برای کسب آزادی، استقلال، عدالت و ترقی بود. این جنبشها در ادامه‌ی جنبش مشروطه بود. احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد: «خبابانی همچون بسیار دیگران آرزومند نیکی ایران می‌بود و یگانه را آنرا بدست آوردن سررشته‌داری( حکومت) می‌شناخت که ادارات را به هم زند و از نو سازد و قانونها را دیگر گرداند. چنانکه در همان هنگام میرزا کوچک‌خان در جنگل به همین آرزو می‌کوشید. آنان نیکی ایران را  جز از این راه نمی‌دانستند.»<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ‌احمد کسروی ـ صفحه‌ی۸۶۵</ref> از این رو بود که خیابانی به قیام دست زد و با تأسیس حزب دموکرات توانست آزادیخواهان را گرد هم آورد. در ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ شمسی دمکرات‌های تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی ادارات شهر و مراکز حکومتی را متصرف شدند و مأموران حکومت مرکزی را اخراج نمودند.<ref>فرزاد (عباس زاده)،‌حسین؛ نطق های شیخ محمد خیابانی، (بخش اول)،‌انتشارات محمد علی علمی، تهران، 1323</ref> روز بعد عده ای از مجاهدین قدیمی به خیابانی پیوستند و دانش آموزان مدارس به بازارها ریخته دکان ها و مغازه ها را به تعطیلی کشاندند و چون سربازان و پاسبانان بلدیه چند ماه حقوق نگرفته بودند، آنان را برای دریافت حقوق خود به مرکز قیام (اداره روزنامه تجدد) دعوت نمودند و بدین ترتیب پاسبانان را با خود همراه کردند. خیابانی و یارانش بعد از تصرف کامل شهر، در روز ۱۹ فروردین ۱۲۹۹ شمسی بیان نامه ای از طرف «هیأت مدیره اجتماعات» به دو زبان فارسی و فرانسه صادر کردند.<ref>شمیم، علی اصغر؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، زریاب، تهران، 1379</ref>در این بیان نامه آمده بود: «آزادیخواهان شهر تبریز به واسطه تمایلات ارتجاعی که در یک سلسله از اقدامات ضد مشروطیت حکومت محلی تجلی می نمود و در مرکز ایالت آذربایجان با یک طرز اندیشه قطعیت گرفته بود، به هیجان آمده با قصد اعتراض و پروتست شدید و متین قیام نموده اند. آزادی خواهان تبریز اعلام می دارند که تمامت پروگرام [=برنامه و هدف] آنان عبارت است از تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مأمورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را که چگونگی آن را معین می نماید به طور صادقانه مرعی و مجرا دارند. آزادی خواهان کیفیت فوق العاده باریک وضعیت حاضره را تقدیر [=ارزیابی] کرده مصمم هستند که نظم و آسایش را به هر وسیله باشد برقرار دارند. در دو کلمه پروگرام آزادی خواهان عبارت از این است: برقرار داشتن آسایش عمومی، از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت.»<ref>آذری، علی؛ شیخ محمدخیابانی، ‌بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، تهران، 1354</ref>  
در فاصله‌ی انقلاب مشروطه تا برآمدن رضاخان، ایران شاهد جنبشها و مبارزات بسیاری برای کسب آزادی، استقلال، عدالت و ترقی بود. این جنبشها در ادامه‌ی جنبش مشروطه بود. احمد کسروی در تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان می‌نویسد: «خبابانی همچون بسیار دیگران آرزومند نیکی ایران می‌بود و یگانه راه آنرا بدست آوردن سررشته‌داری( حکومت) می‌شناخت که ادارات را به هم زند و از نو سازد و قانون‌ها را دیگر گرداند. چنانکه در همان هنگام میرزا کوچک‌خان در جنگل به همین آرزو می‌کوشید.»<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ‌احمد کسروی ـ صفحه‌ی۸۶۵</ref> از این رو بود که خیابانی به قیام دست زد و با تأسیس حزب دموکرات توانست آزادیخواهان را گرد هم آورد. در ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ شمسی دمکرات‌های تبریز به رهبری شیخ محمد خیابانی ادارات شهر و مراکز حکومتی را متصرف شدند و مأموران حکومت مرکزی را اخراج نمودند.<ref>فرزاد (عباس زاده)،‌حسین؛ نطق های شیخ محمد خیابانی، (بخش اول)،‌انتشارات محمد علی علمی، تهران، 1323</ref> روز بعد عده ای از مجاهدین قدیمی به خیابانی پیوستند و دانش آموزان مدارس به بازارها ریخته دکان ها و مغازه ها را به تعطیلی کشاندند و چون سربازان و پاسبانان بلدیه چند ماه حقوق نگرفته بودند، آنان را برای دریافت حقوق خود به مرکز قیام (اداره روزنامه تجدد) دعوت نمودند و بدین ترتیب پاسبانان را با خود همراه کردند. خیابانی و یارانش بعد از تصرف کامل شهر، در روز ۱۹ فروردین ۱۲۹۹ شمسی بیان نامه ای از طرف «هیأت مدیره اجتماعات» به دو زبان فارسی و فرانسه صادر کردند.<ref>شمیم، علی اصغر؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، زریاب، تهران، 1379</ref>در این بیان نامه آمده بود: «آزادیخواهان شهر تبریز به واسطه تمایلات ارتجاعی که در یک سلسله از اقدامات ضد مشروطیت حکومت محلی تجلی می نمود و در مرکز ایالت آذربایجان با یک طرز اندیشه قطعیت گرفته بود، به هیجان آمده با قصد اعتراض و پروتست شدید و متین قیام نموده اند. آزادی خواهان تبریز اعلام می دارند که تمامت پروگرام [=برنامه و هدف] آنان عبارت است از تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مأمورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را که چگونگی آن را معین می نماید به طور صادقانه مرعی و مجرا دارند. آزادی خواهان کیفیت فوق العاده باریک وضعیت حاضره را تقدیر [=ارزیابی] کرده مصمم هستند که نظم و آسایش را به هر وسیله باشد برقرار دارند. در دو کلمه پروگرام آزادی خواهان عبارت از این است: برقرار داشتن آسایش عمومی، از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت.»<ref>آذری، علی؛ شیخ محمدخیابانی، ‌بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، تهران، 1354</ref>  


== تأسیس کمیته‌ی دمکراتیک ==
== تأسیس کمیته‌ی دمکراتیک ==
خط ۹۲: خط ۹۲:
به دستور رئیس نظمیّه ساختمان «تجدّد» محاصره شد و به دنبال آن اعتراضهای مردم علیه محاصره دموکراتها شدّت یافت، به طوری که رئیس نظمیّه و معاون او، که هر دو سوئدی بودند، از ترس جان شهر را ترک کردند. بعد از رفتن آن دو، نظمیّه به «هیئت مدیره اجتماعات»، که خیابانی در رأس آن بود، تسلیم شد و شهر، به دست دموکراتها افتاد. قیام تبریز پس از دو روز به پیروزی رسید.
به دستور رئیس نظمیّه ساختمان «تجدّد» محاصره شد و به دنبال آن اعتراضهای مردم علیه محاصره دموکراتها شدّت یافت، به طوری که رئیس نظمیّه و معاون او، که هر دو سوئدی بودند، از ترس جان شهر را ترک کردند. بعد از رفتن آن دو، نظمیّه به «هیئت مدیره اجتماعات»، که خیابانی در رأس آن بود، تسلیم شد و شهر، به دست دموکراتها افتاد. قیام تبریز پس از دو روز به پیروزی رسید.


روز ۱۹ فروردین «هیئت مدیره اجتماعات»، که روز قبل انتخاب شده و اداره امور شهر را عهده‌دار بود، بیانیة یی به زبانهای فارسی و فرانسه انتشار داد.
روز ۱۹ فروردین «هیئت مدیره اجتماعات»، که روز قبل انتخاب شده و اداره امور شهر را عهده‌دار بود، بیانیه‌یی به زبانهای فارسی و فرانسه انتشار داد.


در این بیانیه، علت قیام «وجود تمایلات ارتجاعی»، «اقدامات ضدّ مشروطیّت حکومات محلّی» و تلاش برای «تحصیل یک اطمینان تامّ و کامل از این حیث که مأمورین حکومت رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیّه را… به طور صادقانه، مرعی و مُجری دارند»، اعلام شده بود. در پایان بیانیه، بر دو هدف اصلی تکیه شده بود: «برقرارداشتن آسایش عمومی» و «از قوّه به فعل درآوردن رژیم مشروطیّت».
در این بیانیه، علت قیام «وجود تمایلات ارتجاعی»، «اقدامات ضدّ مشروطیّت حکومات محلّی» و تلاش برای «تحصیل یک اطمینان تامّ و کامل از این حیث که مأمورین حکومت رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیّه را… به طور صادقانه، مرعی و مُجری دارند»، اعلام شده بود. در پایان بیانیه، بر دو هدف اصلی تکیه شده بود: «برقرارداشتن آسایش عمومی» و «از قوّه به فعل درآوردن رژیم مشروطیّت».
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


برای تأمین هزینه‌های عمومی، «کمیسیون اِعانه» به وجود آمد که از توانگران، به دلخواه یا به زور، پول میگرفت. «کمیسیون اعانه»، هزینه دو بنیاد دیگر با نامهای «دارالمساکین» (=خانه بینوایان) و «دارالعَجَزه» (=خانه ناتوانان) را تأمین میکرد.<ref name=":0" />
برای تأمین هزینه‌های عمومی، «کمیسیون اِعانه» به وجود آمد که از توانگران، به دلخواه یا به زور، پول میگرفت. «کمیسیون اعانه»، هزینه دو بنیاد دیگر با نامهای «دارالمساکین» (=خانه بینوایان) و «دارالعَجَزه» (=خانه ناتوانان) را تأمین میکرد.<ref name=":0" />
== خیابانی دشمن «تجزیه طلبی» ==
خیابانی در سخنرانیش در روز ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۹ اعلام کرد که از این پس، نام آذربایجان به «آزادیستان» تبدیل میشود.
[[پرونده:شیخ محمد خیابانی و یارانش.jpg|جایگزین=شیخ محمد خیابانی و یارانش|بندانگشتی|شیخ محمد خیابانی و یارانش]]
کسروی در «تاریخ هیجده ساله آذربایجان» دربارهٔ این نام گذاری مینویسد: «در همان روزهای نخست خیزش حاجی اسماعیل آقا امیرخیزی که از آزادیخواهان کهن و این زمان از نزدیکان خیابانی می‌یود پیشنهاد کرد که آذربایجان چون در راه مشروطه کوشش ها کرده و آزادی را برای ایران او گرفته نامش را «آزادیسِتان» بگذاریم. در این هنگام، نام آذربایجان یک دشواری پیدا کرده بود، زیرا، پس از به هم خوردن امپراتوری روس، ترکی زبانان قفقاز در باکو و در آن پیرامون ها جمهوری کوچکی پدیدآورده، آن را «جمهوری آذربایجان» نامیده بودند. آن سو، بنیانگذاران جمهوری امید و آرزوشان چنین می بود که با آذربایجان یکی گردند، از این رو، نام را برای سرزمین و جمهوری خود برگزیده بودند. آذربایجانیان که به چنان یگانگی خرسندی نداشته و از ایرانی گری چشم پوشی نمی خواستند، از نام گذاری قفقاز، سخت رنجیدند… کسانی می گفتند بهتر است ما نام استان خود را دیگر گردانیم. همان پیشنهاد «آزادیسِتان» از این راه بوده‌است».<ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان ـ احمد کسروی ـ صفحه‌ی ۸۷۳</ref>
خیابانی بارها بر این که «آذربایجان، جزء اِنفِکاک ناپذیر ایران است»، پافشاری کرده و آن را ایالتی از ایالت های ایران شمرده‌است. او برای ترمیم خرابی های ناشی از جنگ اول جهانی در آن ایالت، از دولت مرکزی کمک طلب می کرد (ازجمله، در سخنرانی ۱۷خرداد۱۲۹۹).<ref name=":0" />
خیابانی برای پاسداشت شهیدان تبریز که در انقلاب  مشروطه‌ خون خود را فدای انقلاب کرده بودند دست به اقدام جالبی زد. احمد کسروی می‌نویسد: یکی از کارهای نیکی که در آن روزها رخداد این بود که با دستور خیابانی یک «گاردن پارتی» برپا نمود که از درآمد آن خاکهای کشتگان راه مشروطه را بالا آوردند و در آن میان یادی از باسکرویل جوان آمریکایی کرده شد و خیابانی و دیگران گفتارهایی راندند. و چون نهاده شد که یک فرش گرانبهای ارجداری که دارای پیکره باسکرویل باشد ببافانند و برای مادر آن جوان به آمریکا فرستند. <ref>تاریخ هیجده ساله‌ی آذربایجان‌ ـ احمد کسروی ـ صفحه ۸۸۱</ref>


== کشمکش با دولت مرکزی ==
== کشمکش با دولت مرکزی ==
خط ۱۲۱: خط ۱۱۲:


== گارد تجدد ==
== گارد تجدد ==
[[پرونده:شیخ محمد خیابانی و یارانش.jpg|جایگزین=شیخ محمد خیابانی و یارانش|بندانگشتی|شیخ محمد خیابانی و یارانش]]
خیابانی از همان آغاز پیروزی قیام پی برده بود که برای حفظ دستاوردهای جنبش در کنار کار آگاهی بخش برای تربیت نفوس، خشونت هم لازم است: و «ترحّم بر غاصبین حقوق جماعت، خیانت بر جماعت است». او در روز ۱۸ اردیبهشت گفت: «ما اصلاحات جذریّه (رادیکال) را در داخل مملکت خواهیم نمود، ایران را آزاد خواهیم کرد؛ ما نمیترسیم، ما را همیشه در صف اوّل جنگ دیده اند. وقتی که به نام خود و رفقای خود اعلام میکنم که ما حاضر برای مردن در راه آزادی و استقلال هستیم، هم‌معنی "حاضربودن", هم‌معنی "مردن" و هم‌معنی "آزادی و استقلال" را خوب میدانیم. ما دموکراتها مصمّم هستیم که دیگر نگذاریم شارلاتانهای دولتی و ملّتی بر جان دموکراسی مسلّط شوند. برای وصول بر این مقصود بزرگ شدّت به خرج خواهیم داد».
خیابانی از همان آغاز پیروزی قیام پی برده بود که برای حفظ دستاوردهای جنبش در کنار کار آگاهی بخش برای تربیت نفوس، خشونت هم لازم است: و «ترحّم بر غاصبین حقوق جماعت، خیانت بر جماعت است». او در روز ۱۸ اردیبهشت گفت: «ما اصلاحات جذریّه (رادیکال) را در داخل مملکت خواهیم نمود، ایران را آزاد خواهیم کرد؛ ما نمیترسیم، ما را همیشه در صف اوّل جنگ دیده اند. وقتی که به نام خود و رفقای خود اعلام میکنم که ما حاضر برای مردن در راه آزادی و استقلال هستیم، هم‌معنی "حاضربودن", هم‌معنی "مردن" و هم‌معنی "آزادی و استقلال" را خوب میدانیم. ما دموکراتها مصمّم هستیم که دیگر نگذاریم شارلاتانهای دولتی و ملّتی بر جان دموکراسی مسلّط شوند. برای وصول بر این مقصود بزرگ شدّت به خرج خواهیم داد».


خط ۱۶۶: خط ۱۵۸:
در همین سخنرانی، خطاب به مردم گفت: «... امروز وحشیان سیاهپوست آفریقا معنی آزادی و استقلال را بهتر از ما فهمیده اند و بهتر از ما این دو نعمت بشری را نگهداری مینمایند. شما همیشه طالب یک شبان ستم پیشه هستید که شما را از چنگال گرگان نجات دهد و بالاخره، کارد بر حلقتان نهد… بی‌شرفها را به حاکمیّت قبول کرده اید. یک ملّت شرافتمند نمیگذارد اولّین شخصی که از در درآمد خود را حاکم قرار دهد، وزیر بشود و از پیش خود قانون نوشته بر گردن او تحمیل نماید. از شما نمیتوان منتظر یک حرکتی شد که باعث فیروزی شما و انهدام دشمنان شما گردد. قبلاً باید یک عدّه فداکار دیوانه، ژنیهای مجنون، پیش افتاده با یک امید و یک اطمینان بی‌دلیل به زور و اجبار ملّت را به طرف آزادی سوق دهند و عنان حاکمیّت را به دست او سپرده، در کف او استوار سازند و او را وادارند بر این که نگذارد حقوق او را غصب کنند و به تاراج ببرند».<ref name=":0" />
در همین سخنرانی، خطاب به مردم گفت: «... امروز وحشیان سیاهپوست آفریقا معنی آزادی و استقلال را بهتر از ما فهمیده اند و بهتر از ما این دو نعمت بشری را نگهداری مینمایند. شما همیشه طالب یک شبان ستم پیشه هستید که شما را از چنگال گرگان نجات دهد و بالاخره، کارد بر حلقتان نهد… بی‌شرفها را به حاکمیّت قبول کرده اید. یک ملّت شرافتمند نمیگذارد اولّین شخصی که از در درآمد خود را حاکم قرار دهد، وزیر بشود و از پیش خود قانون نوشته بر گردن او تحمیل نماید. از شما نمیتوان منتظر یک حرکتی شد که باعث فیروزی شما و انهدام دشمنان شما گردد. قبلاً باید یک عدّه فداکار دیوانه، ژنیهای مجنون، پیش افتاده با یک امید و یک اطمینان بی‌دلیل به زور و اجبار ملّت را به طرف آزادی سوق دهند و عنان حاکمیّت را به دست او سپرده، در کف او استوار سازند و او را وادارند بر این که نگذارد حقوق او را غصب کنند و به تاراج ببرند».<ref name=":0" />


در آخرین نطق خیابانی چنین آمده‌است:<blockquote>«تبریز می‌خواهد حاکمیت بدست ملت باشد. تمام ایران. فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را می‌نماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما می‌گوئیم حاکمیت دموکراسی باید در سراسر ایران جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بی‌شرمانه ترجیح می‌دهیم.»<ref>[https://psri.ir/?id=6rvqhjqc قیام شیخ محمد خیابانی]</ref></blockquote>
در آخرین نطق خیابانی چنین آمده‌است:<blockquote>«تبریز می‌خواهد حاکمیت بدست ملت باشد فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را می‌نماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما می‌گوئیم حاکمیت دموکراسی باید جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بی‌شرمانه ترجیح می‌دهیم.»<ref>[https://psri.ir/?id=6rvqhjqc قیام شیخ محمد خیابانی]</ref></blockquote>


== پایان کار قیام و شهادت ==
== پایان کار قیام و شهادت ==