فریدون ژورک
فریدون ژورک با نام هنری مهدی ژورک زادهی ۳۱ اردیبهشتماه ۱۳۲۰ - تهران، نام فریدون را دایی او، احمد قدکچیان که یکی ازهنرپیشگان مطرح آن زمان بود برایش انتخاب کرد؛ ولی شناسنامه او با نام مهدی صادر شد. فریدون ژورک، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، تدوینگر، فیلمبردار، صدابردار، صداگذار، ترانهسرا و بازیگر ایرانی است. وی همسر مرجان خواننده معروف ایرانی و هماکنون ساکن آمریکا است.[۱]
دوران کودکی و نوجوانی
فریدون ژورک، درمحله عباسی، واقع درخیابان قزوین تهران، به دنیا آمد. او دوران ابتدائی را دردبستان های صائب ونظامی ودوران دبیرستان را تا مرحله نهایی، در دبیرستانهای ابومسلم و ایران گذراند. فریدون ژورک تا ده سالگی تعطیلات تابستانی مدارس را در حجره فرش فروشی پدربزرگش، حاج ابولقاسم قدکچی واقع دربازارعباس آباد تهران منتهی به میدان اعدام وخیابان شوش با عنوان شاگرد، به فراگیری راه و رسم کاسبی گذراند، بعد ازمرگ پدربزرگ، دو سه سالی تعطیلات را درباغ گلستان تازه تاسیس که مرکزی تفریحی درغرب تهران آن زمان بود، با عنوان دستیار آپاراتچی، نمایش دهنده فیلم های سینمایی، مشغول به کارشد.
فعالیتهای هنری
فریدون ژورک تابستان سال ۱۳۳۴، به توصیه مادرش، بانوخدیجه قدکچی، جهت کسب آموزشهای فنی درامور سینمائی توسط دائیاش، به آقای محمود نوذری کارگردان، فیلمبردار و مدیرفنی استودیوکاروان فیلم معرفی میشود.
تابستان سال ۱۳۳۸، فریدون ژورک دراین چهارسال ( ۱۳۳۸- ۱۳۳۴ ) با ادامه تحصیل تا پایان بردن دوران دبیرستان علاوه براینکه دررشته بوکس باشگاه تاج واقع در بنای بهجا مانده از نمایشگاه صنعتی چکوسلواکی در پارک سنگلج تهران، به تمرین و خودسازی مشغول بود، آنچنان که تا مرحله کسب مقام سومی، در وزن اول بازیهای بوکس انتخابی تیم ملی، برگ زیتون طلائی که درسالن محمد رضاشاه آنزمان، برگذار میشد، پیشرفت کرده بود، او همزمان تعطیلات تابستانی مدارس را دراستودیو کاروان فیلم، زیرنظر استادش محمود نوذری به فراگیری صدابرداری و تدوین فیلم سپری کرد.
تابستان ۱۳۳۸. علاوه بردستیاری تدوین، صداگذاری فیلم مرفین را نیز عهده دارشد و این اولین کار مستقل او در زمینه صداگذاری و تدوین نگاتیو فیلم هم است که برای اولین بار توانست از این بابت دستمزد قابل ملاحظهای دریافت کند، فیلم مرفین توسط محمد علی جعفری، کارگردان، نویسنده و بازیگر تاتر و سینما تهیه شده بود که از فیلمهای مطرح آنزمان بود.
سال ۱۳۳۹، با پایان فیلمبرداری فیلم لاله آتشین، محمود نوذری کارگردان و نویسند فیلم بر اثر سرطان خون چشم از جهان فرو بست، دراین فیلم پوران شاپوری که در اوج شهرت و محبوبیت خود قرارداشت، نقش زن اول فیلم را عهدهدار بود، فریدون ژورک که درصحنههای مربوط به فیلمبرداری این فیلم، یکی از عناصر فعال بود، بنا به شرایط ایجاد شده، عهدهدار بخش مهمی از آمادهسازی فیلم تا مرحله نمایش گردید.
در همین سال از طرف صاحبان استودیو مهرگان فیلم، آقایان رضاکریمی، نعمتالله رفیعی و مجید محسنی برای نظارت بر امور فنی در زمینه دوبله فیلمهای خارجی و تدوین و صداگذاری فیلمهای ایرانی، تولید شده در این استودیو، از فریدون ژورک جهت همکاری دعوت به عمل آمد، که تا سال ۱۳۴۳ علاوه بر دوبله دهها فیلم خارجی امثال، شب ژنرالها...، صدا گذاری و تدوین چندین فیلم ایرانی را نیز عهدهدار بود، عروس فرنگی به کارگردانی و بازی نصرتالله وحدت و پوری بنایی، قهرمان قهرمانان به کارگردانی و بازی محمدعلی فردین و ویدا قهرمانی، پرستوها به لانه بازمی گردند با بازی درخشان وکارگردانی مجید محسنی از آن جمله اند.
تهیه کننده و فیلمبردار
فریدون ژورک در سال ۱۳۴۴، براساس فیلمنامهای نوشتهی مهدی رئیسفیروز، تصمیم به تولید فیلمی گرفت به نام دختر کدخدا، با توجه به تجربیات قبلی خود علاوه برفیلمبرداری، تهیه کنندگی فیلم را نیز شخصاً بهعهده گرفت. در این فیلم مهدی رئیسفیروز، کارگردان فیلم و منوچهر وثوق که اولین کار جدی و بلندش درسینما بود، فریبا خاتمی، داریوش طلایی، جواد تقدسی و داریوش اسدزاده، ایفای نقش کردند.
در پایان فیلمبرداری، فریدون ژورک به خاطر ضعف مالی، به ناچار از آقایان رضا نورستهفر و محمود زریباف که از مشتاقان مشارکت در زمینه سرمایه گذاری فیلم بودند، دعوت به همکاری کرد؛ و به جبران این همیاری، موافقت شد تا به خواست ایشان در تیتراژ فیلم، عنوان تهیه کننده به نام ایشان نوشته شود و این برای ژورک سنتی شد در تمامی طول حضورش در سینمای ایران، او جهت پرهیز از تکرار نامش در تیتراژ فیلمهای تولید شده توسط خود و یا کمپانیهای وابسته به او، چنین روشی را پیشه کرد. فریدون ژورک اکثر امور تولیدی و فنی فیلمها را شخصا به عهده داشت.
تأسیس شرکتهای تولید فیلم
اولین شرکتی که توسط فریدون ژورک با مشارکت و همیاری رضا نورستهفر، و محمود زریباف، تأسیس گردید، اسکارفیلم نام داشت، این کمپانی بعد از نمایش فیلم دختر کدخدا راه اندازی شد، که اولین محصول آن فیلمی بود به نام خوشگل و قهرمان، این فیلم براساس فیلمنامهای از فریدون ژورک ساخته شد، که اولین کار مستقل او در زمینه کارگردانی و فیلمبرداری بود؛ و نمایش آن با اقبال نسبی زمان خود مواجه گردید. بنا به توافق قبلی، در تیتراژ تمامی تولیدات بعدی این کمپانی هم، نام رضا نورستهفر و محمود زریباف بهعنوان تهیه کننده و به جای سرمایه گذار از عنوان «اسکارفیلم تقدیم می کند» استفاده میشد. پس از موفقیت چشمگیر و جنجالی فیلم تکخال که پنجمین کار مستقل فریدون ژورک در این کمپانی بود، و در نوروز سال ۱۳۴۸ در سراسر سینماهای ایران به نمایش گذارده شد، ژورک اقدام به تأسیس کمپانی دیگری کرد به نام سازمان سینمائی ژورک، که کل سهام آن متعلق به خودش بود، این کمپانی علاوه بر تولید فیلمهای متعددی که تا قبل از ملاخور شدن انقلاب توسط آخوندها به تولید آنها مشغول بود، مرکز پخشی نیز جهت توزیع فیلم در سینماهای سراسر کشور ایجاد کرد. دراین کمپانی نیز، بنا به سیاق گذشته، جهت پرهیز از تکرار نام ژورک با عناوین مختلف در تیتراژ فیلمها، عنوان تهیه کننده، با موافقت آقای احمد قدکچیان که علاوه بر ایفای نقش دربعضی از فیلمها، سرپرستی دفتری کمپانی را نیز عهدهداربود، به ایشان اختصاص داده شد و عنوان «سازمان سینمائی ژورک تقدیم می کند»، جایگزین تولید کننده، فیلمهای تولیدی این کمپانی گردید.
تاسیس شرکت پاناسیت
فریدون ژورک با حفظ استقلال تولید سازمان سینمائی ژورک، به پیشنهاد نصرت الله وحدت مدیرعامل شرکت فیلمسازی نقش جهان و مشارکت رضا نورستهفر و محمود زریباف ( اسکارفیلم ) و رضا شیبانی مدیرعامل تینا فیلم، در سال ۱۳۵۴، اقدام به ایجاد شرکت جدیدی کردند، بهنام پاناسیت، که عمده ترین مرکز پخش فیلم ایران تا آنزمان بود. ۵۰ درصد سهام این شرکت متعلق به فریدون ژورک و پ۵۰ درصد دیگر بر طبق توافق قبلی در مالکیت رضا نورستهفر و محمود زریباف قرارگرفت، ولی امتیاز نصرتالله وحدت و رضا شیبانی در پاگیری چنین شرکتی، تأمین منافع ایشان از طریق پخش صحیح فیلمهای تولیدی این شرکتها بود، که در گذشته، همواره با مافیای صاحبان سینماهای نمایش دهنده، به ویژه در استانها و شهرستانهای دورافتاده سراسر کشور درگیر بودند. گستردگی این کمپانی و حجم فیلمهایی که جهت پخش در اختیار داشت، هیأت مدیره را برآن داشت تا برای ایجاد امکانات و فضایی مستقل جهت تولید بیشتر، اقدام به تأسیس یک استودیوی فیلمسازی و صداگذاری نمایند. البته با توجه به اینکه، سهامدار عمده این کمپانی، فریدون ژورک، در رشتههای مختلف فنی امور سینمائی از تخصص قابل ملاحظهای برخوردار بود، در پی چنین تصمیمی، استودیو دماوند را که سالها در زمینه دوبلهی فیلمهای خارجی فعال بود و به تازگی به خاطر رکود این حرفه، به صورتی محدود ناچار به صداگذاری چند فیلم ایرانی شده بود، طی مذاکراتی برای شرکت پاناسیت خریداری کردند.
شرکت پاناسیت تا فبل ازپیروزی انقلاب ضد سلطنتی، با توجه به توان و امکان فراوانی که پیدا کرده بود، توانست طی سه سال چندین فیلم تولید کند، که مطرح ترین آنها، فیلم فریاد زیرآب بود، تصمیم برای تهیه این فیلم را با سرمایه گذاری شرکت پاناسیت، از پیش تولید تا پایان فیلمبرداری، تدوین، اجرای کلیه امور فنی، صداگذاری و چاپ کپیه های اصلی، توسط فریدون ژورک گرفته شد، این فیلم اولین کار نمایشی از هنرمند آوازخوان، داریوش اقبالی بود، که پس از رهائی از زندان رژیم ستم شاهی، دراوج شهرت و محبوبیت قرارداشت و این مهم، یکی ازدلایل اقبال چشم گیرعمومی ازفیلم شد.
دراین فیلم هم برسیاق گذشته، نام رضا نورسته فر و محمود زریباف به عنوان تهیه کننده و به جای سرمایه گذار، عنوان شرکت پاناسیت تقدیم می کند، نوشته شد.
اعتصابات و تظاهرات سراسری انقلاب، به خصوص آتش زدن سینماهای کشور، که به دستور آخوندها انجام می گرفت، باعث رکود شدیدی در تولید و نمایش فیلم های سینمایی و مشکل مالی شرکت شد که به ناچار بنا به درخواست نورسته فر و زریباف، به ادامه فعالیت های شرکت پاناسیت پایان داده شد.
در تقسیم بندی اموال شرکت، استودیوی خریداری شده به فریدون ژورک واگذارگردید که این استودیو، تا چندین سال بعد از پیروزی انقلاب با نام استودیو ژورک به کارخود ادامه می داد.
انحلال سازمان سینمائی ژورک
دو فیلم تکیه برباد ونفس بریده که تولید آنها، توسط سازمان سینمائی ژورک، در اواخر سال ۱۳۵۶ شروع و فیلمبرداریشان تا اوایل سال ۱۳۵۷ طول کشیده بود، به خاطر مسائل انقلاب، امور فنی و آماده سازی آنها تا پایان اغتشاشات و دائر شدن مجدد سینما ها به تعویق افتاد. بعد ازپیروزی انقلاب، ابتدا فیلم تکیه برباد و چندی بعد نفس بریده، توسط فریدون ژورک تدوین و با سپری شدن مراحل امور فنی آماده نمایش گردید. این دو فیلم، به ویژه فیلم تکیه برباد، جزء معدود تولیدهای سینمایی قبل از انقلاب بودند که درسال ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ در سینماهای درجه یک شمال شهر، به نمایش گذاشته شدند. سینماهایی که تا آن زمان مطلقا دراختیار فیلم های دوبله شده خارجی قرارداشت. استقبال عمومی از این دو فیلم، عاملی شد تا رژیم نوپای آخوندها نمایش آن ها را در سراسر کشور ممنوع اعلام کند و این ممنوعیت، سرفصلی شد برای توقیف و سانسور. نه تنها فیلم های سینمایی، هرنوع اثر دیگر هنری و ادبی که درخدمت اهداف وسیاست ایدئولوژیکی حاکمیت آخوندی نباشد.
وی در دوران فعالیت هنری خود با بسیاری از چهرههای سرشناس دیگر سینمای ایران مثل همسرش مرجان و فردین و بهروز وثوقی و بیکایمانوردی همکاری داشتهاست.
فعالیتهای سیاسی
دراین مورد، ترجیحا اشاره ای خواهیم داشت، به بخشی ازسخنان فریدون ژورک که در چندین مصاحبه با رسانه های خارج ازکشور، به روشنی توضیح داده است.
فریدون ژورک: علیرغم اهدافی که ملت به پا خاسته ایران، برای تحقق آن، از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲بهمن۱۳۵۷ به قیمت خون هزاران فرزند برومندش بها داده بود، می رفت تا گرفتار حاکمیتی شود که این بار با تزویر و نیرنگ آخوندی، به نام شریعت و دین و مذهب، با چماق تکفیر، قصد جان آزادیخواهانی را کرده بودند که سالیان درازی، برای آزادی و رهایی از تحجر و واپسگرائی در مبارزه بودند. هنوز در گوشم طنین اندازاست، صدای بانوانی، که درتظاهرات سال ۱۳۵۸، علیه حجاب اجباری، فریاد می زدند و، درآن مقطع زمانی، تنها مورد حمایت سازمان مجاهدین خلق، واقع شدند.
به یاد دارم، مخالفت رهبری سازمان مجاهدین خلق را، با قانون اساسی خود ساخته خمینی و اصل ولایت فقیه، که در حقیقت استمرار یک حکومت خونریز مذهبی بود. به یاد دارم سرکوب وحشیانه راهپیمایی مسالمت آمیز هزاران مجاهد و هواداران این جریان آزادیخواه را که توسط مزدوران خمینی، در کف خیابان های تهران به خاک وخون کشیده شد.
به یاد دارم، اعدام های گروهی جوانان دختر و پسری را، که حتی در شکنجه گاههای رژیم، لب بازنکردند و حتی حاضر به افشای نامشان هم نشدند.
چرا نبایستی من و یا هر انسان آزادهای، از چنین جریانی هواداری نکند، من با هواداری ازسازمان مجاهدین خلق ایران، برای کسب آزادی به سرقت رفته ملتی که سالیان درازی است، برای رسیدن به آزادی و تجدد می جنگد، مشارکتی فعال داشتم و دارم.
فریدون ژورک، درسحرگاه سیام اردیبهشت ماه۱۳۶۱، به دلیل هواداری و همیاری با سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیر و پس ازبازجوییهای آن چنانی درشعبه هفت اوین، زندانی شد.
سال ۱۳۶۵ ، فریدون ژورک بعد از آزادی از زندان اوین، با نوشتن فیلمنامه ای به نام تشکیلات، قصد ساختن فیلمی داشت،که با مخالفت معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد مواجه شد و رسما به او ابلاغ گردید که تنها به لحاظ تخصص و استودیوی مجهزی که دارد، تنها مجاز به فعالیت در بخش تکنیکی سینما است. بدون دخالت در امور فرهنگی، البته با نام مهدی ژورک نه فریدون. در پایان، با حذف نام فریدون ژورک و معرفی منوچهر مصیری به عنوان کارگردان و فریدون ربیعی در مقام تهیه کننده، هیأت تصمیم گیرنده در بخش صدور پروانه ساخت، با دخالت معاونت امور سینمایی، حاضر به صدور مجوز پروانه ساخت شد،(قبلا منوچهر مصیری در پرونده ارسالی جهت صدور پروانه ساخت به عنوان دستیار کارگردان و فریدون ربیعی، به عنوان مدیر تولید، معرفی شده بودند و سازمان سینمایی ژورک را معاونت امور سینمایی رسما منحل شده اعلام کرده بود.)
این اولین کارفریدون ژورک بود که بعد از پیروزی انقلاب، تولید شد و د رسینماهای کشور بدون ذکری از نام سازندهی واقعی آن، به نمایش درآمد.
بعد از آزادی از زندان مجدداً در صنعت فیلمسازی مشغول میشود تا اینکه در سال ۱۳۶۵ از طرف وزارت ارشاد به استودیوی وی حمله شده و همه فیلمهای وی را برده و آتش میزنند.[۲]
خروج از ایران و ادامه هواداری از مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران
فریدون ژورک در سال ۲۰۰۲، ناچار به جلای وطن شد. که در این سفر ناخواسته همسرش مرجان همراه او بود. اولین کار سینمایی او در آمریکا، تولید فیلم مستند داستانی حمل ونقل درایران بود ( قیاس دو جریان تراک رانی(کامیون رانی) در جاده های ایران و آمریکا و برخورد حکومتگران رژیم با سندیکا ورانندگان کامیون) این فیلم در سال ۲۰۰۶ از طریق دو تلویزیون آمریکایی و چندین رسانهی تصویری درلس آنجلس، بارها پخش گردید.
از دیگرکارهای فریدون ژورک درغربت، فیلمی بود به نام فرزانه، که در سال ۲۰۰۹، علاوه بر دریافت دو جایزه از فستیوال فیلم نیویورک برای فیلمنامه و تدوین، در زمینه تولید و دکوپاژ(پلان بندی) نیز، نقشی مؤثر در یاری رسانی به کارگردان فیلم، شهرام بروخیم داشت.
فریدون ژورک در سال ۲۰۱۰، تصمیم به تهیهی فیلمی گرفت، بر اساس فاجعهی قتل عام زندانیان سیاسی، که به فرمان خمینی در تابستان سال۱۳۶۷، درزندان های سراسر ایران، پنهان از دید جهانیان اعدام شدند. جنایتی که رژیم آخوندی جهت پنهان کردن آن، طی بیست سال، نهایت تلاش خود را کرده بود، فاجعه ای که مشابه آن تنها درجنگ جهانی دوم، به نام هولوکاست اتفاق افتاده است، ننگی که علاوه بر فاشسیت هیتلری، بر پیشانی بشریت متمدن قرن بیستم نشسته.
در تهیهی این فیلم، تعدادی از زندانیان سیاسی پناهنده در سراسر جهان، به ویژه بازماندگان، و وابستگان قربانیان این جنایت ضد بشری، مشارکتی درحد توان مالی محدود خود داشتند.
فریدون ژورک در جمع تماشاگران فیلم، دراولین نمایش آن، گفت: اگر نبود کمک بازیگرانی از کشور آمریکا، که در زمینه حقوق بشر فعال هستند، در به پایان بردن این فیلم، که بیشتر جنبهی گزارشی، ازیک جنایت ضد بشری است به مشکل بر میخوردم. این فیلم فریادی است، از فریاد بی صدای سی هزار از گلهای پرپرشده ای، که در فاجعهی تابستان ۶۷ سرفرازانه مقابل دژخیم ایستادند.
ژورک سپس به آمریکا رفت و در آنجا با هواداران سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ارتباط مستقیم پیدا کرد و در بسیاری از مراسم آنان شرکت کرده و به حمایت علنی از آنان پرداخت.
او در سال ۱۳۹۱ در گردهمایی مجاهدین در اروپا سرپرستی دوربین سیار برای فیلمبرداری از این مراسم را بر عهده داشت.[۳]
فریدون ژورک در سال ۱۳۹۶ همراه با همسرش مرجان در پیامی به زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج گفت:
«درود به شما شکوه آفرینان که نماد مظلومیت ملتی دربند هستید، سلام به شما سرداران مقاومت و پایداری در سیاهچال جهل و تزویر آخوندی، سلام به شما که با لبان بسته، رهایی و آزادی ملتی دربند را فریاد میزنید… این دلاوران که تنها بخاطر دگراندیشی و آزادیخواهی در قلعه رژیم ولایت فقیه به بند کشیده شدند، بنا به جهت خشونتهای سرکوبگرانه مزدوران و دژخیمان رژیم جهل و جنایت بر زندانیان سیاسی، با تنها سلاحی که در اختیار دارند (جان خود) رویاروی ارتجاع آخوندی ایستادهاند.»[۴]
آثار[۵]
کارگردان: (۱۷)مورد
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۲ - تنها حامی (۱۳۵۵)
۳ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۴ - آقا مهدی وارد میشود (۱۳۵۳)
۵ - جوانمرد (۱۳۵۳)
۶ - هرجایی (۱۳۵۳)
۷ - سالومه (۱۳۵۲)
۸ - سراب (۱۳۵۲)
۹ - مرد (۱۳۵۱)
۱۰ - ایوب (۱۳۵۰)
۱۱ - حیدر (۱۳۵۰)
۱۲ - سوگلی (۱۳۴۹)
۱۳ - تک خال (۱۳۴۸)
۱۴ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
۱۵ - تحفه هند (۱۳۴۷)
۱۶ - دختر عشوه گر (۱۳۴۷)
۱۷ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
نویسنده: (۵)مورد
۱ - حرفه ای (۱۳۷۵)
۲ - تشکیلات (۱۳۶۵)
۳ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۴ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۵ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
بازیگر: (۳)مورد
۱ - روز شیطان (۱۳۷۳)
۲ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۳ - تنها حامی (۱۳۵۵)
تهیهکننده: (۸)مورد
۱ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۲ - نفس بریده (۱۳۵۷)
۳ - پرستوهای عاشق (۱۳۵۶)
۴ - شب آفتابی (۱۳۵۶)
۵ - تنها حامی (۱۳۵۵)
۶ - زیبای پررو (۱۳۵۴)
۷ - آقا مهدی وارد میشود (۱۳۵۳)
۸ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
مدیر تولید: (۲)مورد
۱ - حرفه ای (۱۳۷۵)
۲ - بازیچه (۱۳۷۱)
فیلمبردار: (۹)مورد
۱ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۲ - جوانمرد (۱۳۵۳)
۳ - سوگلی (۱۳۴۹)
۴ - تک خال (۱۳۴۸)
۵ - شهر آشوب (۱۳۴۸)
۶ - تحفه هند (۱۳۴۷)
۷ - دختر عشوه گر (۱۳۴۷)
۸ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
۹ - دختر کدخدا (۱۳۴۵)
تدوین: (۱۶)مورد
۱ - مارال (۱۳۷۹)
۲ - چشم عقاب (۱۳۷۷)
۳ - باد و شقایق (۱۳۷۶)
۴ - یاغی (۱۳۷۶)
۵ - حرفه ای (۱۳۷۵)
۶ - عقرب (۱۳۷۵)
۷ - روز شیطان (۱۳۷۳)
۸ - مجازات (۱۳۷۳)
۹ - تکیه بر باد (۱۳۵۷)
۱۰ - تنها حامی (۱۳۵۵)
۱۱ - چشم انتظار (۱۳۵۴)
۱۲ - آقا مهدی وارد میشود (۱۳۵۳)
۱۳ - سالومه (۱۳۵۲)
۱۴ - سراب (۱۳۵۲)
۱۵ - حیدر (۱۳۵۰)
۱۶ - خوشگل و قهرمان (۱۳۴۶)
صدابردار: (۳)مورد
۱ - دیپلمات (۱۳۷۴)
۲ - قربانی (۱۳۷۰)
۳ - افسون (۱۳۶۷)
صداگذار: (۶)مورد
۱ - صدای سخن عشق (۱۳۷۹)
۲ - نیمه گمشده (۱۳۷۸)
۳ - یک شب، یک غریبه (۱۳۷۳)
۴ - روز فرشته (۱۳۷۲)
۵ - زیر آسمان (۱۳۷۱)
۶ - قربانی (۱۳۷۰)
جوایز و جشنوارهها
در سال ۱۳۳۸ برای صدا برداری و صدا گذاری یک فیلم بهعنوان بهترین تکنیسین سینما معرفی شده و جایزه دریافت کرد.[۲]
کاندیدای بهترین نمونه فیلم (آنونس) برای فیلم خواهران غریب در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۵
کاندیدای بهترین نمونه فیلم (آنونس) برای فیلم روز شیطان در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۳
کاندیدای بهترین صداگذاری برای فیلم روز شیطان در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۷۳
کاندیدای بهترین صداگذاری برای فیلم عروس در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر[۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فریاد بی صدا – گفتگو با مرجان و فریدون ژورک
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ بهار ایران - فریدون ژورک
- ↑ یوتوب - گفتگو با فریدون ژورک
- ↑ همبستگی ملی - همبستگی مرجان و ژورک با زندانیان سیاسی اعتصابی در زندان گوهردشت کرج
- ↑ بانک جامع اطلاعات سینمای ایران - فریدون
- ↑ عکس و بیوگرافی - بیوگرافی مهدی ژورک