محسن دگمه‌چی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محسن دگمه‌چی
محسن-دگمه‌چي.jpg
زادروز۱۳۳۷
درگذشت۹ فروردین ۱۳۹۰
زندان رجایی‌شهر(گوهردشت) کرج
محل زندگیتهران
ملیتایرانی
تابعیتایرانی
پیشهبازاری
نقش‌های برجستهکمک مالی به سازمان مجاهدین خلق ایران-زندانی سیاسی به مدت ۹ سال
حزب سیاسیهوادار سازمان مجاهدین خلق ایران
دیناسلام
مذهبشیعه

محسن دگمه‌چی (زاده‌ی ۱۳۳۷- درگذشته در ۹ فروردین۱۳۹۰) یکی از بازاریان شناخته شده در بازار تهران بود. محسن دگمه‌چی به دلیل کمک به خانواده زندانیان سیاسی توسط وزارت اطلاعات در شهریور سال ۱۳۸۸دستگیر شد. ابتدا او را به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس زندان رجایی‌شهر کرج منتقل کردند. محسن دگمه‌چی به بیماری سرطان پانکراس مبتلا بود، به همین دلیل باید تحت مراقبت ویژه قرار می‌گرفت. محسن دگمه‌چی با ۹ سال سابقه زندان بر اثر ممانعت از رسیدگی پزشکی،‌ سرانجام در زندان جان باخت.[۱]

سابقه محسن دگمه‌چی

محسن دگمه‌چی از بازاریان خوش‌نام تهران بود. او از سال ۶۰ تا ۶۷ به مدت هفت سال به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بود و به همین دلیل نیز تحت شکنجه‌های جسمی و روحی بسیاری قرار گرفته بود. محسن دگمه‌چی مجدداً در شهریورماه ۱۳۸۸ به‌ خاطر کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی، دستگیر و به ۱۰سال زندان و تبعید محکوم شد.

آخرین وضعیت محسن دگمه‌چی

از تابستان ۱۳۸۹ وضعیت جسمی محسن دگمه‌چی رو به وخامت نهاد و پزشکان تنها راه درمان او را شیمی درمانی تجویز کردند، اما به دستور مستقیم جعفری دولت‌آبادی، دادستان وقت تهران از درمان او جلوگیری شد. محسن دگمه‌چی از ماه‌ها قبل در زندان با بیماری سرطان درگیر بود و ممانعت ماموران وزارت اطلاعات از درمان در بیمارستان حالش را وخیم‌تر کرد به حدی که دیگر حتی توان حرکت و خوردن و آشامیدن نداشت.

در آخرین روزها که محسن دگمه‌چی بر اثر وخامت شدید حالش به بیمارستان منتقل شد، محدودیت‌ها و فشارها را بیشتر کردند و چند مأمور وزارت اطلاعات به صورت شبانه‌روزی او را تحت نظر داشتند. از ملاقات بستگانش جلوگیری کردند تا وی را تحت فشار قرار بگذارند. به نقل از زندانیانی که با وی هم‌بند بوده‌اند، آمده است:

«محسن دگمه‌چی در روزهای آخر زندگی خود در زندان دچار ضعف شديدی شده بود و قادر به نشستن بر روی تختخوابش نبود. وی نزديک به چهار هفته قادر به خوردن غذا نبود و در روزهای آخر حتی نمی‌توانست مايعاتی مانند شير و آب ميوه بنوشد و هنگام نوشيدن آب با دردهای شديدی روبه‌رو می‌شد.»

سرانجام محسن دگمه‌چی که باید بدلیل مبتلا بودن به سرطان پانکراس تحت مراقبت ویژه قرار می‌گرفت بر اثر اعمال ممانعت از رسیدگی و درمان پزشکی توسط ماموران وزارت اطلاعات، در زندان جان باخت.

پیش از او علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد‌علی حاج آقایی نیز در زندان به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین اعدام شده بودند.

آخرین پیام محسن دگمه‌چی از زندان

محسن دگمه‌چی در زندان
محسن دگمه‌چی در زندان

محسن دگمه‌چی در ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ در زندان، در جواب این که آیا پیامی برای مردم و خانواده خود دارد، درحالی که توان خوردن و آشامیدن نداشت، گفت: «۱-مقاومت ۲-برایم دعا کنید. مقاومت کنید... »[۲]

تحصن مقابل بیمارستان مدرس بعد از مرگ محسن دگمه‌چی

پس از درگذشت محسن دگمه‌چی، زندانی سياسی در ايران، خانواده وی با تحصن در مقابل بيمارستان مدرس تهران خواستار دريافت پيکر وی شدند.

آقای دگمه‌چی به دليل حضور دخترش در قرارگاه اشرف، مقر سازمان مجاهدین خلق در عراق به اتهام هواداری از اين سازمان محکوم شده بود. اتهام مهم ديگر وی، پشتيبانی مالی از خانواده‌های زندانيان سياسی بود. 

گزارش کانون حمایت از خانواده جانباختگان و بازداشتیها درباره محسن دگمه‌چی

به گزارش کانون حمايت از خانواده جان‌باختگان و بازداشتی‌ها، خانواده دگمه‌چی ضمن درخواست دريافت پيکر وی، همچنين شکايت دارند که اين زندانی سياسی هنگام ورود به زندان از سلامت برخوردار بوده، اما در زندان دچار بيماری گرديده است.

جسد محسن دگمه‌چی برای شناسايی علت مرگ هم‌اکنون در اختيار پزشکی قانونی است.

مقام‌های قضايی ايران و منابع خبری رسمی در اين کشور هنوز در مورد علت مرگ اين زندانی سياسی واکنشی نشان نداده‌اند[۳].

وضعیت وخیم محسن دگمه‌چی در زندان
وضعیت وخیم محسن دگمه‌چی در زندان

روایتی از مریم النگی، همسر محسن دگمه‌چی

یکی از هم‌بندی‌های سابق همسرتان اعلام کرده وقتی درباره وضعیت او با دادستان تهران سخن گفته، آقای دادستان گفته “قرار نیست همه اینها با اعدام بمیرند”. آیا عمدا به وضعیت همسر شما رسیدگی نکردند؟

می توانست با جریان رسیدگی پزشکی اصلا چنین فاجعه ای رخ ندهد. بارها رفتم و گفتم با هر میزان وثیقه ای که میخواهید فقط چند روز مرخصی بدهید؛ مرخصی روی تخت بیمارستان تا تحت مداوا قرار گیرد و باز او را به زندان ببرید، اما تا این حد را هم موافقت نکردند. خودتان از همین می توانید بفهمید چه اتفاقی افتاده. همسر من تنها 6 ماه دوره شیمی درمانی داشت، اگر انجام می شد این اتفاق نمی افتاد….[۴].

برای حفظ زندگی پسر جوانم!

همسر مرحوم حسین دگمه‌چی گفت: « هیچ کس از سرباز و پزشک به من نگفت که چه اتفاقی برایم همسرم افتاد و او چطور تمام کرد. هنوز نمی دانم چه اتفاقی افتاده است ... وقتی برای گرفتن مراسم همسرم تحت فشار بودم و من را تهدید کردند تا مراسمی نگیرم و چند ساعتی بازداشت بودم و حتی گفتند برایم قرار بازداشت صادر می کنند »[۵]

منابع