نیما نوری
نیما نوری | |
---|---|
زادروز | فروردین ۱۳۸۳ کرج |
درگذشت | ۱۲ آبان ۱۴۰۱ کرج |
علت مرگ | شلیک مستقیم نیروهای حکومتی |
آرامگاه | آرامستان بهشت علی ماهدشت کرج |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | مردم کرج و ایران |
نیما نوری (زاده ۲۷ فروردین ۱۳۸۳، کرج – درگذشته ۱۲ آبان ۱۴۰۱، کرج) جوان ۱۸ سالهای بود که در جریان برگزاری مراسم چهلم حدیث نجفی با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جان خود را از دست داد. در روز ۱۲ آبانماه، جمعیت انبوهی با پای پیاده راهی مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج بودند. مردم در حین راهپیمایی به سمت بهشت سکینه شعار میدادند: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه». مأموران امنیتی و نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی راه مردم را بستند و به سوی آنها آتش گشودند. شماری از مردم با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی کشته و زخمی شدند. یکی از این جانباختگان نیما نوری بود. مأموران سرکوبگر دو گلوله به پا و سینهی او شلیک کردهبودند. نهادهای امنیتی تا ۴۸ ساعت پیکر نیما نوری را به خانوادهاش تحویل ندادند. آنها خانوادهی نوری را تهدید کردهبودند که دربارهی کشته شدن فرزندشان با هیچ رسانهای مصاحبه نکنند؛ اگرنه ا بازداشت خواهند شد. نیما نوری پیش از جانباختنش در حساب اینستاگرامی خود نوشته بود: «من هستم و بهعنوان یک جوان حاضرم جانم را در این راه بگذارم.»
روز جمعه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۱، مراسم چهلم نیما نوری در آرامستان بهشت علی، واقع در ماهدشت کرج برگزار شد. با وجود جو شدید امنیتی و استقرار نیروهای سرکوبگر در اطراف آرامستان بهشت علی، جمعی از مردم در مراسم چهلم نیما نوری شرکت کردند. پدر و مادر نیما نوری در یک اقدام نمادین ۲ کبوتر را بر سر مزار فرزندشان آزاد کردند.
۱۲ آبانماه ۱۴۰۱
پنجشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۱، روز برگزاری مراسم چهلم حدیث نجفی، مهسا موگویی، غزاله چلابی، سارینا اسماعیلزاده و پارسا رضادوست بود که همهی آنها در جریان اعتراضات سراسری اخیر به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شدهبودند.[۱]
شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی
نیما نوری از آغاز اعتراضات سراسری مردم ایران که پس از قتل مهسا امینی شروع شده بود، بارها تلاش کرد تا برای ابراز اعتراض خود، به تظاهرات مردمی بپیوندد. سرانجام در روز ۱۲ آبان همزمان با برگزاری مراسم چهلمین روز کشتهشدن حدیث نجفی، از پدرش خواست که او را به کمالشهر کرج برساند. پدر و مادر نیما نوری از او خواستند که در تظاهرات شرکت نکند، اما نیما در جواب به پدر و مادرش گفت: اگر من شرکت نکنم پس چهکسی شرکت کند؟ پدرش ناچار او را به بهشت سکینه و محل مراسم چهلم حدیث نجفی رساند.
در این روز جمعیت انبوهی با پای پیاده راهی مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج بودند. مردم در حین راهپیمایی به سمت بهشت سکینه شعار میدادند: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه»
هلیکوپتر از بالا به سوی معترضان بمب ساعتی و گاز اشکآور پرتاب کرد؛ و مأموران امنیتی نیز با قمه و اسلحهی شاتگان و گاز اشکآور به مردم معترض یورش بردند. در این روز در بسیاری از مناطق کرج تظاهرات و درگیری جریان داشت و نیما نیز به جمعیت معترضان پیوست.[۲]
اما مأموران امنیتی و نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی راه مردم را بستند؛ و به سوی آنها آتش گشودند. شماری از مردم با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی کشته و زخمی شدند که یکی از این جانباختگان نیما نوری بود.[۳]
کشته شدن با شلیک مستقیم
عصر همان روز فردی با پدر نیما نوری تماس گرفته و میگوید که فرزندش گلوله خورده است؛ و او را به درمانگاه وصال بردهاند. این در حالی بود که به دلیل خونریزی شدید، نیما را به بیمارستان مدنی منتقل کرده بودند. خانواده نیما نوری خود را به بیمارستان رسانده و متوجه شدند که لباسشخصیها هم در آنجا حضور دارند. در ساعت ۱۲ شب به خانوادهی نیما اطلاع دادند که فرزندشان جان باخته است. فقط پدر نیما اجازه یافت که از جسد فرزندش در سردخانه دیدار کند. او در اینباره میگوید: «پسرم را درحالی دیدم که شکم او را تا بالای سینه پاره کرده و بخیه زده بودند.». نهادهای امنیتی پیکر نیما نوری را تا ۴۸ ساعت تحویل خانوادهاش ندادند.[۲]
مأموران به نیما نوری که در گوشهی خیابانی گیر افتاده بود، دو گلوله شلیک کرده بودند؛ یکی به پا و دیگری به سینه. یکی از معترضان که خودش شاهد نحوهی جانباختن نیما نوری بوده است، میگوید:
«در رابطه با پسری که چهلم حدیث نجفی، جلوی بیبی سکینه کرج کشته شد به نام نیما نوری. این جوان به خاطر جلوگیری از تیراندازی لباس شخصی که به مردم شلیک میکرد، با اون درگیر شد و اسلحهاش را گرفت که در همین موقع از پشت پا مورد هدف گلوله قرار گرفت؛ و بعد مأمورها مانع رسیدگی فوری به او شدند و مردمی که قصد کمک داشتن را مورد حمله قرار دادند…»
نیما نوری پیش از جانباختنش در حساب اینستاگرامی خود نوشته بود: من هستم و بهعنوان یک جوان حاضرم جانم را در این راه بگذارم.[۳]
نیما نوری متولد ۲۷ فروردینماه ۱۳۸۳ بود؛ و هنگام جان باختن فقط ۱۸ سال و شش ماه سن داشت. او تکفرزند خانواده و دارای مدرک دیپلم بود که قصد داشت دو روز دیگر برای پایان خدمت سربازی درخواست بدهد.[۱]
تهدید کردن خانوادهی نوری
به نقل از یکی از نزدیکان خانواده نوری، پدر و مادر نیما نوری توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تهدید شدهبودند که در رابطه با کشتهشدن فرزندشان به هیچ رسانهای مصاحبه نکنند؛ اگرنه بازداشت خواهند شد. همچنین خانوادههای کشتهشدگان اعتراضات سراسری نیز تحت فشارهای شدیدی از طرف نهادهای امنیتی هستند.[۲]
مراسم چهلم نیما نوری
روز جمعه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۱، مراسم چهلم نیما نوری در آرامستان بهشت علی، واقع در ماهدشت کرج برگزار شد. با وجود جو شدید امنیتی و استقرار نیروهای سرکوبگر در اطراف آرامستان بهشت علی، جمعی از مردم در مراسم چهلم نیما نوری شرکت کردند. پدر و مادر نیما نوری در یک اقدام نمادین ۲ کبوتر را بر سر مزار فرزندشان آزاد کردند.[۴]