کاربر:خراسانی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
کلیه مقالات شما به صفحات اصلی منتقل شد
از این به بعد در صفحات اصلی کار کنید
ویرایش صفحاتی که قبلاً تولید کرده‌اید را بهبود ببخشید
از لیست ۱۰۰۰ نوشتار حیاتی مقالات جدید را انتخاب و ایجاد کنید [[کاربر:Qubad|Qubad]] ([[بحث کاربر:Qubad|بحث]]) ‏۱۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۴ (CET)


::   
علی میهن دوست
 
بازرگان به صفحه اصلی منتقل شد
 
--------------------------------------------
 
طاهر احمد زاده به صفحه اصلی منتقل شد
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقاله باکری به صفحه اصلی منتقل شد
 
<nowiki>--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------</nowiki>
 
'''سرگرد علی محبی''' (زاده 1319 در زنجان -شهادت :سوم اسفند  1354  درگيري مسلحانه بانیروهای امنیتی شاه)
 
وی بعد از طي دوره  دبيرستان نظام در سال 1339 وارد دانشكده ي افسري شد<ref name=":3">نشریه اتحادیه شماره 27- 30بهمن 1360</ref>
 
علي محبی درسال 42 با درجه‌ی ستوان دومي ازدانشكده ي افسري فارع التحصيل شد وبعد از گذراندن 6 ماه دوره‌ی تخصصي مخابرات به تربت حيدريه اعزام شد.<ref name=":4">نشریه مجاهد شماره 110-30بهمن 1359</ref>
 
== آشنایی با سازمان مجاهدین ==
وی برای درک حقایق به مطالعه روی آورد و در جريان همين مطالعات بود كه با آثار شهيد شريعتي و سازمان مجاهدين آشنا شد . آشنائي با سازمان نيز ابتدائاً از طريق دفاعيات مجاهدين در بيدادگاههاي نظامي شاه شروع شد.<ref name=":3" />
 
علي محبي پيام مجاهدين راكه درحقيقت فرياد مظلوميت وعدالت خواهي خلق درزنجيرمان بود از درون بيدادگاههاو شكنجه گاه‌های رژيم شاه شنيد وعليرغم اختناق مضاعف حاكم بر محيط ارتش قهرمانانه به راه آنان گام نهاد.<ref name=":4" />
 
== فعالیت سیاسی ==
درسال 40 كه علی محبی تازه وارد دانشکده‌ی افسري شده بود ناگهان شايع شد كه ضد اطلاعات يك شبکه‌ی مخفي افسران انقلابي رادرنيروي هوايي كشف و تمام آن‌ها را اعدام كرده است، علي كه حمايت از اين مبارزين راوظيفه ي خودمي دانست با تمام خطراتي كه برايش وجود داشت اعلاميه اي درتاييد اين افسران نوشته وضمن آن فرماندهان  ارتش ونيز فرمانده‌ی دانشکده‌ی افسري را تهديد به مرگ كرده بود.
 
اين اولين تجربه‌ی سياسي _مخفي او بود، علي درسال 42 با درجه‌ی ستوان دومي ازدانشكده ي افسري فارع التحصيل شد وبعد از گذراندن 6 ماه دوره‌ی تخصصي مخابرات به تربت حيدريه اعزام شد.
 
به دليل مقاومت‌های گوناگوني كه از خود بروز می‌داد اورا به مناطق مختلفي می‌فرستادند:
 
-از تربت حيدريه به كرمانشاه
 
-از كرمانشاه به تهران
 
-بعد ازآن 2 سال درمركز آموزش كرمان
 
-وبعد هم به لشكر 64 رضاييه
 
-وسرانجام درتاريخ 1/مهر/54 به پادگان شاهپور منتقل ودرآنجا به عنوان فرمانده‌ی شبکه‌ی مخابرات پادگان به كار مشغول شد.<ref name=":4" />
 
== شروع زندگی مخفی ==
به دنبال ضربات  ساواك به سازمان در سال 54  ، وی به دلايل امنيتي و نيز براي فعاليت بيشتر ، به زندگی مخفی روی آورد.
 
وی  هيچگاه تسليم جريان انحرافي نشدو به دنبال اعلام موجوديت برادران ادامه دهنده ي راه مجاهدين ، رابطه ي خود را با جريان انحرافي كه در آن زمان  تحت نام سازمان مجاهدين عمل مي كرد ، قطع كرد .<ref name=":3" />
 
== شهادت ==
علي محبي در تاريخ سوم اسفند 54 طي يك درگيري مسلحانه با مزدوران شاه به شهادت رسيد<ref name=":3" /> 
 
== تأثیرات شهادت سرگرد علی محبی روی پرسنل ارتش ==
زندگي مبارزاتي و بويژه شهادت قهرمانانه ي مجاهد خلق سرگرد علي محبي تأثير بسزائي در پرسنل شريف وآزاده  ارتش بجاي گذاشت و او به عنوان يك مجاهد خلق ويك پيشتاز و سمبل انقلابي در قلب و روح پرسنل مردمي ارتش جاي گرفت
 
پرسنل مردمي ارتش بعد از انقلاب بهمن ماه 57 نيز با نامگذاري برخي پاداگانها و مراكز نظامي بنام مجاهد شهيد سرگرد علي محبي ياد او را گرامي داشته و با حركتهاي انقلابي خود به منظور تغيير مناسبات ارتجاعي حاكم بر ارتش و جايگزين كردن مناسبات انقلابي و مردمي در آن و با مقاومت ها و اعتراضات به خق خود در برابر مرتجعين تازه بدوران رسيده ، راه او را ادامه دادند .<ref name=":3" />
<references />
 
<nowiki>---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------</nowiki>
 
'''عبدالرسول مشکین فام''' ( زاده : 1325 شیراز-اعدام در4 خرداد 1351 در زندان شاه )دوران دبستان و دبيرستان را در شیراز سپري كرد
 
او سپس به‌تهران آمد و در دانشكده كشاورزي كرج مشغول تحصيل گرديد و از همين زمان توانست با سازمان مجاهدین ایران ارتباط برقرار كند و پس‌از مدتي به‌عضويت سازمان درآيد. در پايان تحصيلاتش به سربازي رفت<ref name=":0">نشریه مجاهد شماره 73-4خرداد 1359</ref>
 
== فعالیت های سیاسی ==
عبدالرسول مشکین فام همزمان با دوران مدرسه و دبيرستان  درشيراز، درانجمنها و محافل مختلفي فعاليت داشت. انجمنهاي ديني و اصلاح طلبانه و صوفي گري و غيره.. قيام و سركوبي عشاير فارس درسالهاي 42-40 را خود از نزديك شاهد بود. رنج مردم و قهرماني آنها و وحشيگري رژيم ضد خلقي شاه را ديد . رسول در آن هنگام با همه ي جواني خيلي اين در و آن در زده بود ، تا آنچه را واقعا بين عشاير مي گذرد دريابد و تا حد زيادي هم موفق شده بود . اطلاعات اوليه ي او نسبت به عشاير فارس و روستاييان آن ديار موجب شده بود كه به سرنوشت آنها علاقمند باشد  . رسول دوران خدمت وظيفه را در كردستان گذراند و درآنجا خوب با مردم جوش خورد آن دوران فرصت خوبي بود كه او از مبارزه ي مردم دلير كرد اطلاعاتي بدست آورد . او ستمهايي كه بر آنان مي رفت  و اوضاع اجتماعي – اقتصادي كردستان و سنتهاي انقلابي مردم آن ديار را  مطالعه كرد. رسول به زبان كردي آشنا بود و خوب بامردم گرم مي گرفت و به شناسايي جنبش مسلحانه ي كرد عليه رژيم شاه پرداخت. اطلاعات او دررشته ي كشاورزي منبع ديگري براي مطالعه ي روستاها و تعبيراتي كه پس از اصلاحات ارضي شاه حاكم گشته است بود . او از نزديك و با آگاهي توام با مسئوليت با دهقانان تماس مي گرفت . رسول درتهيه ي كتاب روستا و انقلاب سفيد و بررسي شرايط انقلابي روستاهاي ايران كه از طرف سازمان مجاهدين خلق منتشر شده، نقش عمده اي داشت .<ref name=":0" />
 
== آشنایی با سازمان ==
عبدالزسول مشکین فام بعد از آمدن به تهران  در دانشكده كشاورزي كرج مشغول تحصيل گرديد و از همين زمان توانست با سازمان ارتباط برقرار كند و پس‌از مدتي به‌عضويت سازمان درآيد.<ref name=":1">نشریه مجاهد شماره 390-5خرداد 1377</ref>
 
== اعزام به پایگاههای فلسطین ==
رسول مشگین فام از طرف سازمان مجاهدین  به مناطق خليج فرستاده شد تا كارهايي راكه درآن مناطق لازم بود انتجام  دهد ، و اين امر را با وجود خطراتي كه داشت با تيزهوشي و زيركي خوبي انجام  داد. بعد به انقلاب فلسطين پيوست .
 
رسول پس از اتمام تعليمات نظامي در پايگاه الفتح ، مخفيانه به ايران آمد .<ref name=":0" />
 
در فلسطين رسول از  محبوبيت زیاری در‌ميان رزمندگان و فرماندهان فلسطيني برخوردار بود و به او اسم فلسطيني «حسن سلامه» را داده بودند. <ref name=":1" />
 
== اجرای عملیات نجات 6 نفر از کادرهای دستگیر شده در دوبی ==
برادر مجاهد سيد محمد سادات‌دربندي درباره رسول مشگین فام مي‌گويد: <blockquote>در اوايل سال‌49 تعدادي از كادرهاي اعزامي به فلسطين، كه مسيرشان را از دوبی انتخاب كرده بودنددستگير شدند.  ساواك شاه در‌صدد بود كه در‌جريان ارتباطاتش  با مقامهاي آن كشور بچه‌ها را تحويل بگيرد. در‌مقابل، سازمان تصميم گرفت كه بر دشمن پيشدستي كند و اجازه ندهد كه اين تعداد از كادرهايش به چنگ ساواك بيفتند.  مسئوليت اجراي طرح نجات اين كادرها را شهيد عبدالرسول مشكين‌فام بر عهده داشت .رسول را از فلسطین براي اجراي اين طرح به دُبي فرستادند. رسول عمليات پيچيده و پر‌ريسكي را طراحي و فرماندهي كرد. چون قرار بود درست در همان شرايطي كه ساواك مي‌خواهد بچه‌ها را تحويل بگيرد، مسير هواپيما را منحرف كنيم. با تلاشها و امكاناتي كه سازمان به‌كار انداخت، ما موفق شديم در همان پروازي كه رژيم بچه‌ها را تحويل مي‌گرفت، سوار شويم  و تحت فرماندهي قاطع و بسيار جدي رسول بود كه مسير هواپيما را تغيير داديم و در بغداد به‌زمين نشستيم و پس‌از طي پروسه‌يي به لبنان و اردن و پايگاههاي الفتح رسيديم.<ref name=":1" /> </blockquote>
 
== دستگیری و شهادت  ==
رسول مشگین فام پس از اتمام تعليمات نظامي در پايگاه الفتح ، مخفيانه به ايران آمد و مدتي در سخت ترين شرايط برادران خود بود. پس از مدتي كه به انجام وظايف سازمانيش مشغول بود، همراه با مجاهد شهيد محمد حنيف نژاد به اسارت رژيم درآمد. رژيم حتي حاضر نشد از آنچه بر او در زندان و محاكمه گذشته چيزي بروزدهد. مقاومت و شهامت رسول در زندان هم نمونه بوده است . به طوري كه وقتي درزندان جلادان ساواك از او مي خواهند كه آدرس دوستان خارج از كشورش را دراختيار بگذارد و يا نامه بنويسد كه آنها به ايران بيايند او درجواب گفته بود نه نامه مي نويسم و نه آدرس مي دهم و همين كار را هم كرد. و سرانجام رسول در چهارم خرداد ماه سال 1351 با چند تن ديگر از برادران ، به شهادت رسيد<ref name=":0" />
 
'''وصیتنامه مجاهد شهید عبدالرسول مشگین فام'''
 
خدمت پدر و مادر و خانواده‌ي گراميم و اقوام و دوستان
 
 اکنون‌که لحظات آخر عمر خود را مي‌گذرانم، در كمال شور و اشتياق و جذبه براي پذيرفتن شهادت درراه خدا و مردم هستم. من راه انبياء و پيغمبر اكرم و حضرت علي و امام‌حسینی و راه ساير انقلابيون را ادامه مي‌دهم و تمام وجودم را در اين راه گذاشته‌ام، اكنون انتظاري كه از شما دارم اين است كه پس از مرگ من گريه و زاري نكنيد، بلكه افتخار كنيد. هر وقت به ياد من مي‌افتيد زيارت وارث را بخوانيد كه مفهوم اين زيارت اين است كه امام حسين را وارث راه حضرت آدم و حضرت نوح و حضرت ابراهيم و ساير پيغمبران و ائمه‌ي اطهار مي‌داند. زيرا من نيز وارث راه آنان هستم. البته اگر خدا و مردم شهادت مرا موردقبول و عنايت قرار دهند.
 
[و] لاتحسبن‌الذين قتلوا في‌سبيل‌الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون
 
 رسول مشكين‌فام
 
 4/3/51<ref name=":0" />
 
<nowiki>-----------------------------------------------------------------------------------------------</nowiki><references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۴۵

کلیه مقالات شما به صفحات اصلی منتقل شد از این به بعد در صفحات اصلی کار کنید ویرایش صفحاتی که قبلاً تولید کرده‌اید را بهبود ببخشید از لیست ۱۰۰۰ نوشتار حیاتی مقالات جدید را انتخاب و ایجاد کنید Qubad (بحث) ‏۱۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۴ (CET)

علی میهن دوست