کاربر:Ehsan/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سازمان مجاهدنی هنوز در ایران به صورت مسالمت آمیز فعالیت داشت. اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز برای دفاع از خاک ایران به جبههها رفتند و حملهی عراق را تجاوزکارانه توصیف کردند. همچنین تعدادی از مجاهدین در جنگ ایران و عراق جانباختند. | با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سازمان مجاهدنی هنوز در ایران به صورت مسالمت آمیز فعالیت داشت. اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز برای دفاع از خاک ایران به جبههها رفتند و حملهی عراق را تجاوزکارانه توصیف کردند. همچنین تعدادی از مجاهدین در جنگ ایران و عراق جانباختند. | ||
[[پرونده:شهادت مجاهدین در جنگ ایران و عراق.JPG|جایگزین=جانباختن ۹ تن از مجاهدین در دفاع از ایران در مقابل تجاوز نیروهای عراقی|وسط|بندانگشتی|جانباختن ۹ تن از مجاهدین در دفاع از ایران در مقابل تجاوز نیروهای عراقی - نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹]] | [[پرونده:شهادت مجاهدین در جنگ ایران و عراق.JPG|جایگزین=جانباختن ۹ تن از مجاهدین در دفاع از ایران در مقابل تجاوز نیروهای عراقی|وسط|بندانگشتی|جانباختن ۹ تن از مجاهدین در دفاع از ایران در مقابل تجاوز نیروهای عراقی - نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹]] | ||
گزارشات ارائه شده حاکی بود که برخی از هواداران مجاهدین از پشت توسط نیروهای سپاه مورد هدف قرار گرفتند و برخی دیگر دستگیر شدند. | گزارشات ارائه شده حاکی از این بود که برخی از هواداران مجاهدین از پشت توسط نیروهای سپاه مورد هدف قرار گرفتند و برخی دیگر دستگیر شدند. | ||
[[پرونده:مجاهدینی که پس از شرکت در جنگ دستگیر شدهاند.JPG|جایگزین=مجاهدین و هواداران آنها که برای دفاع در مقابل حمله عراق رفته بودند دستگیر شدند.|بندانگشتی|مجاهدین و هواداران آنها که برای دفاع در مقابل حمله عراق رفته بودند دستگیر شدند. نشریه مجاهد فوقالعاده- ۲۵ آبان ماه ۱۳۵۹]] | [[پرونده:مجاهدینی که پس از شرکت در جنگ دستگیر شدهاند.JPG|جایگزین=مجاهدین و هواداران آنها که برای دفاع در مقابل حمله عراق رفته بودند دستگیر شدند.|بندانگشتی|مجاهدین و هواداران آنها که برای دفاع در مقابل حمله عراق رفته بودند دستگیر شدند. نشریه مجاهد فوقالعاده- ۲۵ آبان ماه ۱۳۵۹]] | ||
یک گزارش درج شده در نشریه مجاهد | در یک گزارش درج شده در نشریه مجاهد مورخ ۲۵ آبان ۱۳۵۹ آمده است:<blockquote>«دو تن از رزمندگان سنگر مجاهدین مستقر در انتهای پل معروف خرمشهر-آبادان به اسامی عبدالزهرا ولفی و محمود قبالی که با ایستادگی در برابر نیروهای مهاجم عراقی آمادهی دفع آنها هستند.</blockquote><blockquote>نیروهای عراقی سعی میکنند با عبور ازاین پل به شهر آبادان نفوذ کنند. جالب توجه اینکه برادر مجاهد محمود قبالی (نفرسمت چپ) پس از روزها مقاومت قهرمانانه در سنگر مقدم جبهه، به دنبال تهاجم عناصر سپاه به سنگر مجاهدین به همراه عدهای دیگر از برادران خلع سلاح و دستگیر شدهاند. این برادر هماکنون در زندان آبادان در کنار سایر همرزمانش بسر میبرد.»</blockquote>در همین زمان مردم اهواز و آبادان به حمایت از هوداران مجاهدین که در جنگ علیه عراق شرکت کرده بودند پرداختند و بیانیههایی امضا کردند. | ||
[[پرونده:حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق-نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹.JPG|جایگزین=حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق|وسط|بندانگشتی|حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق-نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹]] | [[پرونده:حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق-نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹.JPG|جایگزین=حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق|وسط|بندانگشتی|حمایت مردم از مجاهدین شرکت کننده در جنگ علیه عراق-نشریه مجاهد فوقالعاده- دهم آبان ماه ۱۳۵۹]] | ||
موضع مجاهدین در مورد جنگ ایران | ==== موضع مجاهدین در جنگ ایران و عراق ==== | ||
[[پرونده:بیانیه مجاهدین.JPG|جایگزین=بیانیه مجاهدین خلق در مورد جنگ ایران و عراق | موضع مجاهدین در مورد جنگ ایران و عراق این بود که این جنگ با حمله عراق اما به تحریک خمینی آغاز شده است و قابل پیشگیری بود. در نشریه مجاهد فوق العاده به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۹ آمده است: | ||
[[پرونده:بیانیه مجاهدین.JPG|جایگزین=بیانیه مجاهدین خلق در مورد جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|بیانیه مجاهدین خلق در مورد جنگ ایران و عراق]]اینک یک ماه از جنگ تمام عیار ایران و عراق میگذرد. جنگی که بر اساس پارهای اختلافها و تضادها و در ادامهی یک سری تحریکات و برخوردهای موضعی و مقطعی اینک ابعاد گسترده و پیآمدهای خطرناک به خود گرفته است. نفس جنگ و ارزیابی این مساله که این جنگ تا چه حد اجتناب ناپذیر یا قابل اجتناب بود فعلا مسالهی مبرم ما نیست و از آن میگذریم. اگرچه این سوال خود باقی است که ایا اختلافات ایران و عراق نمیتواست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین و با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بینالمللی به سرانجامی جز جنگ منتهی شود؟ و به خصوص جدا باید سوال نمود که آیا ایران نمیتوانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام این که تحت هیچعنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور دیگران را ندارد، بهانه به دست عراق ندهد؟ | |||
سالها بعد آیتالله منتظری در مورد جنگ گفت: <blockquote>«واقعیت مسأله جنگ این است که آن اول که انقلاب شد، ما شعارهای تند هم دادیم… من گفتم ما که نمیتوانیم دور کشور مان دیوار بکشیم؛ بالاخره میخواهیم با کشورهای همسایه روابط داشته باشیم. ایشان (خمینی) فرمودند نخیر، ما میخواهیم دور کشور مان دیوار بکشیم».<ref>خاطرات حسینعلی منتظری، انتشارات انقلاب اسلامی، ۲۰۰۱، آلمان، صفحات ۲۷۱-۲۷۲</ref></blockquote>دعایی سفیر ایران در عراق در مورد تحریکات علیه این دولت میگوید:<blockquote>«من به دلیل موضعی که وزارت خارجه ایران گرفت قبل از عید نوروز در سال ۱۳۵۸به ایران فراخوانده شدم. روزی یکی از مقامات بالای وزارت امور خارجه قبل از حمله عراق به ایران میگفت: من در وزارت امورخارجه اطلاع پیدا کردم به یکی از اطاقها کارتنهای بسته بندی وارد و خارج میشود... از سر کنجکاوی و با توجه به مسؤولیتی که به عهده داشتم روزی به این اطاق رفتم و یکی از کارتنها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و اسلحه خفه کن و فشنگ است. اینها را به عراق میفرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفین صدام قرار گیرد. متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب عده ای بخصوص در مورد عراق دست به اعمالی میزدند که تحریک کننده بود و همین اعمال بهانه شد به دست صدام تا به ایران حمله کند».<ref>کتاب خاطرات سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق</ref></blockquote>همچنین خمینی شش ماه پیش از آغاز جنگ ارتش عراق را دعوت به جنگ علیه و کودتا علیه صدام حسین کرد. | |||
مجاهدین | ==== نامشروع بودن جنگ پس از عقب نشینی عراق ==== | ||
سازمان مجاهدین معتقد است خمینی خود خواهان ادامه جنگ بود. به ویژه پس از فتح خرمشهر عراق رسما خواهان پایان دادن به جنگ میان دو کشور شد. در نتیجه دیگر هیچ دلیلی برای ادامه جنگ وجود نداشت و شرکت در آن نه دفاع از خاک بلکه بازی کردن در میز خمینی بود. مجاهدین از این پس جنگ ایران و عراق را یک جنگ ضدمیهنی نامیدند. | |||
در اساس هر حاکمیتی هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد وگرنه فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند. به عبارت دیگر پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و ... بدست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی بود. از نظر مجاهدین خلق خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده | ==== جنگ با عراق؛ منشاء قدرت و سرپوش اختناق ==== | ||
سازمان مجاهدین خلق معتقد است خمینی برای حفظ بقای خود به جنگ ایران و عراق ادامه داد. مجاهدین خلق معتقدند رژیم ایران بر دو پایهی سرکوب داخلی و [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] استوار است. در ادبیات درونی رژیم ایران از صدور بحران با نام صدور انقلاب نام میبرند. خمینی از ابتدای انقلاب با شعار تشکیل هلال شیعی و صدور انقلاب بر سرکار آمد. این شعارها نه شعارهایی اعتقادی بلکه تنها راه بقای رژیم ایران و سرپوشی بر اختناق داخلی بودند. ماهیت قدرت سیاسی در رژیم ایران متشکل از نیروی برآمده از جنگ است. | |||
در اساس هر حاکمیتی هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد وگرنه فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند. به عبارت دیگر پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و ... بدست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی بود. از نظر مجاهدین خلق خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده خواستههایشان برای او مشکلآفرین میشدند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد و این پتانسیل را در مسیر انحرافی کانالیزه نمود. | |||
جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید: | جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۸: | ||
<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»<ref>[http://efshakonandeh97.blogspot.com/2018/08/blog-post_19.html تلویزیون حکومتی «آستان رضوی» درتاریخ ۱۵مهر۹۶]</ref></blockquote> | <blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»<ref>[http://efshakonandeh97.blogspot.com/2018/08/blog-post_19.html تلویزیون حکومتی «آستان رضوی» درتاریخ ۱۵مهر۹۶]</ref></blockquote> | ||
مجاهدین | === علت حضور مجاهدین در عراق === | ||
مجاهدین ۹ ماه پس از آغاز جنگ ایران و عراق در [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|۳۰ خرداد ۱۳۶۰]] هنگامی که تظاهرات مسالمتآمیز آنها به رگبار بسته شد وارد فاز مسلحانه شدند. کشتارهای دههی ۶۰ از همین تاریخ آغاز شدند. بسیاری از هواداران مجاهدین که پیش از این به جرم فروش نشریه یا تبلیغ برای مجاهدین دستگیر شده بودند به جوخههای اعدام سپرده شدند. مجاهدین از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به عملیات چریک شهری روی آوردند. در سال ۱۳۶۱ بخشی از نیروهای آنها به کردستان رفتند و در کوههای کردستان در مرز ایران و عراق مستقر شدند. آنها تا سال ۱۳۶۵ در مناطق کردی بودند. این مناطق، جزو مناطقی بود که جنگ ایران و عراق در آنها جریان نداشت و کنترل آن به طور نسبی در دست نیروهای کردی بود. | |||
به این ترتیب همکاری مجاهدین با ارتش عراق درطول جنگ ایران و عراق دستکم تا سال ۱۳۶۵ نمیتواند درست باشد زیرا مجاهدین در مناطق مرزی کردستان حضور داشتند که جنگ در آنها وجود نداشت. | |||
(داستان جایزه صلح هندوستان) | |||
اول باید بدانیم چرا جنگ شروع شد | اول باید بدانیم چرا جنگ شروع شد | ||
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۳
شرکت مجاهدین در جنگ ایران و عراق
یکی از مهمترین اتهاماتی که رژیم ایران نسبت به سازمان مجاهدین خلق مطرح میکند، اتهام همکاری با عراق و صدام حسین در طول جنگ هشت ساله است. با توجه به جریان داشتن یک جنگ طولانی میان دو کشور و حضور مجاهدین خلق در عراق، این سخن دارای باورپذیری بیشتری نسبت به اتهامات دیگر بوده است.
مضامین کلی اتهامات
اتهاماتی که رژیم ایران در این رابطه به سازمان مجاهدین خلق می زند گزارههای زیر یا مشابه آن است.
* مجاهدین در طول جنگ هشتساله با ارتش عراق همکاری کردند.
*تصویر مسعود رجوی با صدام حسین و طارق عزیز نشانهی همکاری این دو با یکدیگر است.
*مجاهدین به حکومت عراق اطلاعات میدادند و نقش ستون پنجم را ایفا میکردند.
* مجاهدین از حکومت عراق پول میگرفتند و تسلیح میشدند.
این اتهامات بخشی از شیطان سازی علیه مجاهدین حول موضوع جنگ ایران و عراق است. تنها پشتوانهی منطقی و حقوقی گزارههای فوق، حضور مجاهدین در عراق است، در حالی که به لحاظ قانونی و حقوقی، از حضور مجاهدین در عراق نمیتوان به چنین گزارهها و نتیجهگیریهایی دست یافت. به عبارت دیگر گزارهی شرطی « چون مجاهدین در عراق حضور داشتند،پس با صدام همکاری کردند» یک گزارهی صحیح حقوقی نیست و مقدم آن (جمله اول) به تالی (جمله دوم) منجر نمیشود.
از سویی هیچ سند دیگری که اتهامات بالا را اثبات کند از طرف رژیم ایران ارائه نشده است. پس از سقوط دولت عراق تمامی اسناد سری ارتش عراق مربوط به هشت سال جنگ به دست حکومت جدید عراق افتاد که رابطهی بسیار خوبی با رژیم ایران دارد، با اینهمه تا کنون سندی مبنی بر همکاری مجاهدین خلق با ارتش عراق منتشر نشده است.
علاوه بر آن گزارشگران و خبرنگاران بینالمللی که از عملیات مجاهدین به تهیه ی گزارش میپرداختند، از توانایی و استقلال عمل مجاهدین سخن گفتهاند. در عملیات چلچراغ که توسط مجاهدین خلق انجام شد نزدیک به ۴۰ خبرنگار از سراسر جهان به تهیهی گزارش پرداختند.
کما اینکه تصویر مشترک مسعود رجوی و صدام حسین رئیس جمهور سابق و تصویر او با طارق عزیز توسط خود مجاهدین منتشر شدهاست. این تصویر مربوط به یک ملاقات برای مذاکره در مورد صلح و پایان دادن به جنگ ایران و عراق است که توسط مجاهدین خلق دنبال میشد.
همچنین سازمان مجاهدین تمامی اسناد خرید سلاح و مهمات و کالاهای تدارکاتی خود را منتشر کرده است. این اسناد که مورد تأیید مراجع قضایی هستند نشان میدهد که سازمان مجاهدین برای خرید اقلامی چون ماشین، پوتین نظامی، لباس، سلاح و ... پول پرداخت کرده است.
شرکت مجاهدین در جنگ علیه عراق
با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سازمان مجاهدنی هنوز در ایران به صورت مسالمت آمیز فعالیت داشت. اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز برای دفاع از خاک ایران به جبههها رفتند و حملهی عراق را تجاوزکارانه توصیف کردند. همچنین تعدادی از مجاهدین در جنگ ایران و عراق جانباختند.
گزارشات ارائه شده حاکی از این بود که برخی از هواداران مجاهدین از پشت توسط نیروهای سپاه مورد هدف قرار گرفتند و برخی دیگر دستگیر شدند.
در یک گزارش درج شده در نشریه مجاهد مورخ ۲۵ آبان ۱۳۵۹ آمده است:
«دو تن از رزمندگان سنگر مجاهدین مستقر در انتهای پل معروف خرمشهر-آبادان به اسامی عبدالزهرا ولفی و محمود قبالی که با ایستادگی در برابر نیروهای مهاجم عراقی آمادهی دفع آنها هستند.
نیروهای عراقی سعی میکنند با عبور ازاین پل به شهر آبادان نفوذ کنند. جالب توجه اینکه برادر مجاهد محمود قبالی (نفرسمت چپ) پس از روزها مقاومت قهرمانانه در سنگر مقدم جبهه، به دنبال تهاجم عناصر سپاه به سنگر مجاهدین به همراه عدهای دیگر از برادران خلع سلاح و دستگیر شدهاند. این برادر هماکنون در زندان آبادان در کنار سایر همرزمانش بسر میبرد.»
در همین زمان مردم اهواز و آبادان به حمایت از هوداران مجاهدین که در جنگ علیه عراق شرکت کرده بودند پرداختند و بیانیههایی امضا کردند.
موضع مجاهدین در جنگ ایران و عراق
موضع مجاهدین در مورد جنگ ایران و عراق این بود که این جنگ با حمله عراق اما به تحریک خمینی آغاز شده است و قابل پیشگیری بود. در نشریه مجاهد فوق العاده به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۹ آمده است:
اینک یک ماه از جنگ تمام عیار ایران و عراق میگذرد. جنگی که بر اساس پارهای اختلافها و تضادها و در ادامهی یک سری تحریکات و برخوردهای موضعی و مقطعی اینک ابعاد گسترده و پیآمدهای خطرناک به خود گرفته است. نفس جنگ و ارزیابی این مساله که این جنگ تا چه حد اجتناب ناپذیر یا قابل اجتناب بود فعلا مسالهی مبرم ما نیست و از آن میگذریم. اگرچه این سوال خود باقی است که ایا اختلافات ایران و عراق نمیتواست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین و با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بینالمللی به سرانجامی جز جنگ منتهی شود؟ و به خصوص جدا باید سوال نمود که آیا ایران نمیتوانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام این که تحت هیچعنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور دیگران را ندارد، بهانه به دست عراق ندهد؟ سالها بعد آیتالله منتظری در مورد جنگ گفت:
«واقعیت مسأله جنگ این است که آن اول که انقلاب شد، ما شعارهای تند هم دادیم… من گفتم ما که نمیتوانیم دور کشور مان دیوار بکشیم؛ بالاخره میخواهیم با کشورهای همسایه روابط داشته باشیم. ایشان (خمینی) فرمودند نخیر، ما میخواهیم دور کشور مان دیوار بکشیم».[۱]
دعایی سفیر ایران در عراق در مورد تحریکات علیه این دولت میگوید:
«من به دلیل موضعی که وزارت خارجه ایران گرفت قبل از عید نوروز در سال ۱۳۵۸به ایران فراخوانده شدم. روزی یکی از مقامات بالای وزارت امور خارجه قبل از حمله عراق به ایران میگفت: من در وزارت امورخارجه اطلاع پیدا کردم به یکی از اطاقها کارتنهای بسته بندی وارد و خارج میشود... از سر کنجکاوی و با توجه به مسؤولیتی که به عهده داشتم روزی به این اطاق رفتم و یکی از کارتنها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و اسلحه خفه کن و فشنگ است. اینها را به عراق میفرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفین صدام قرار گیرد. متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب عده ای بخصوص در مورد عراق دست به اعمالی میزدند که تحریک کننده بود و همین اعمال بهانه شد به دست صدام تا به ایران حمله کند».[۲]
همچنین خمینی شش ماه پیش از آغاز جنگ ارتش عراق را دعوت به جنگ علیه و کودتا علیه صدام حسین کرد.
نامشروع بودن جنگ پس از عقب نشینی عراق
سازمان مجاهدین معتقد است خمینی خود خواهان ادامه جنگ بود. به ویژه پس از فتح خرمشهر عراق رسما خواهان پایان دادن به جنگ میان دو کشور شد. در نتیجه دیگر هیچ دلیلی برای ادامه جنگ وجود نداشت و شرکت در آن نه دفاع از خاک بلکه بازی کردن در میز خمینی بود. مجاهدین از این پس جنگ ایران و عراق را یک جنگ ضدمیهنی نامیدند.
جنگ با عراق؛ منشاء قدرت و سرپوش اختناق
سازمان مجاهدین خلق معتقد است خمینی برای حفظ بقای خود به جنگ ایران و عراق ادامه داد. مجاهدین خلق معتقدند رژیم ایران بر دو پایهی سرکوب داخلی و صدور بحران استوار است. در ادبیات درونی رژیم ایران از صدور بحران با نام صدور انقلاب نام میبرند. خمینی از ابتدای انقلاب با شعار تشکیل هلال شیعی و صدور انقلاب بر سرکار آمد. این شعارها نه شعارهایی اعتقادی بلکه تنها راه بقای رژیم ایران و سرپوشی بر اختناق داخلی بودند. ماهیت قدرت سیاسی در رژیم ایران متشکل از نیروی برآمده از جنگ است.
در اساس هر حاکمیتی هر حاکمیتی نیاز به قدرت سیاسی دارد وگرنه فرو میریزد. در حکومتهای توتالیتر، سرکوبگر با تکیه به قدرت سیاسی سرکوب میکند. به عبارت دیگر پول انگیزهی ثانویه است. قدرت سیاسی در حاکمیتهای مردمی ناشی از پایگاه اجتماعی است اما در حاکمیتهای غیرمردمی باید از جای دیگری تأمین شود. بسیاری از دیکتاتورها این قدرت را با وابستگی به دولتهای بیگانه تأمین میکنند. رژیم خمینی که اساسا در زمرهی حکومتهای وابسته به شمار نمیرود این قدرت را از طریق جنگافروزی و پرورش ایدههای آپوکالپتیکی تحت عنوان جبههی مقاومت شیعه، تشکیل هلال شیعی و ... بدست میآورد. جنگ خارجی تحت عنوان جنگ حق علیه باطل (اسلام علیه کفر) تضمین کننده بقای رژیم خمینی بود. از نظر مجاهدین خلق خمینی با یک پتانسیل عظیم آزادی شده در انقلاب ۵۷ روبرو بود که در صورت برآورده خواستههایشان برای او مشکلآفرین میشدند. جنگ ایران و عراق امکان سرکوب را برای این رژیم فراهم کرد و این پتانسیل را در مسیر انحرافی کانالیزه نمود.
جواد منصوری فرمانده سابق سپاه پاسداران پر مصاحبهای در تلویزیون ایران میگوید:
«اگر جنگ نشده بود من فكر ميكنم انقلاب اسلامي از بين رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامي رو سازمان داد، ...، خيلي ما نتايج جنگ برامون عالي بود، عالي بود، با جنگ بود توانستيم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنيم، گروهكها رو سركوب كنيم./ خلخالي بمن گفت دوستان شما رفتن آنجا[گنبد] اينها رو سركوب كردن، 4تا از رهبران شون رو گرفتن، اينها بايد اعدام بشن... پاشد رفت، همانجا رفت گنبد، ساعت 12 شب تو گنبد آنها رو محكمه كرد و همان شب اعدامش كرد وفردا صبح آمد.»[۳]
علت حضور مجاهدین در عراق
مجاهدین ۹ ماه پس از آغاز جنگ ایران و عراق در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ هنگامی که تظاهرات مسالمتآمیز آنها به رگبار بسته شد وارد فاز مسلحانه شدند. کشتارهای دههی ۶۰ از همین تاریخ آغاز شدند. بسیاری از هواداران مجاهدین که پیش از این به جرم فروش نشریه یا تبلیغ برای مجاهدین دستگیر شده بودند به جوخههای اعدام سپرده شدند. مجاهدین از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به عملیات چریک شهری روی آوردند. در سال ۱۳۶۱ بخشی از نیروهای آنها به کردستان رفتند و در کوههای کردستان در مرز ایران و عراق مستقر شدند. آنها تا سال ۱۳۶۵ در مناطق کردی بودند. این مناطق، جزو مناطقی بود که جنگ ایران و عراق در آنها جریان نداشت و کنترل آن به طور نسبی در دست نیروهای کردی بود.
به این ترتیب همکاری مجاهدین با ارتش عراق درطول جنگ ایران و عراق دستکم تا سال ۱۳۶۵ نمیتواند درست باشد زیرا مجاهدین در مناطق مرزی کردستان حضور داشتند که جنگ در آنها وجود نداشت.
(داستان جایزه صلح هندوستان)
اول باید بدانیم چرا جنگ شروع شد
سیاست جنگ افروزی رژیم. بهش نیاز داشت.
پس جنگ یک جنگ میهنی نبود. جنگ تضمین بقا بود.
صلح در دسترس بود
مردم جنگ نمیخواستند
به همین دلیل مجاهدین صلح کردند
حمایت ها از صلح
از صلح نمی شود فقط حرف زد. مجاهدین باید عملا رژیم را وادار به صلح میکردند.
عملیات مستقل ارتش آزادیبخش از ۳۰ خرداد ۶۶ تا ۲۸ خرداد۶۷(چلچراغ) برای درهم شکستن ماشین جنگی خمینی شروع شد. اولا مجاهدین همه اسرا رو آزاد میکردند. در تمام مناطق عملیاتی با بلندگو اعلام میکردند که ما مجاهدین هستیم.
پس از یک سال جنگ در اثر عملیات مجاهدین متوقف شد. خمینی مجبور شد زهر اتش بس بخورد. چون چلچراغ تا مهران رفت و از ارتش رژیم چیزی نمانده بود.
اگه جنگ ادامه داشت.
(فاکتهای رژیمی ها که گفتند اگر امام نمیپذیرفت اینها تا طهران می امدند)
- ↑ خاطرات حسینعلی منتظری، انتشارات انقلاب اسلامی، ۲۰۰۱، آلمان، صفحات ۲۷۱-۲۷۲
- ↑ کتاب خاطرات سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق
- ↑ تلویزیون حکومتی «آستان رضوی» درتاریخ ۱۵مهر۹۶