کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:


==== وزارت اطلاعات ====
==== وزارت اطلاعات ====
در سال63 وزارت اطلاعات تأسيس شد. وزارت اطلاعات محور اصلي شناسايي، طراحي و اجراي ترورهاي جمهوری اسلامی در خارج و قتلهاي سياسي در داخل كشور است. اين وزارتخانه از يك‌سو در شوراي عالي امنيت ملي در تصميمگيري سياسي در مورد ترورها شركت مي‌كند و از سوي ديگر با كميتهٌ ويژهٌ عملياتي دفتر خامنه‌اي با ارگانهاي تروريستي ديگر هماهنگ مي‌شود. معاونت امنيت وزارت اطلاعات در داخل و خارج كشور به‌دنبال ترور مخالفین نظام ‌است. سعيد امامي رياست معاونت داخلي وزارت اطلاعات در زمان رفسنجاني قتلهاي زنجيره‌يي در داخل و ترورهاي وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگي كامل با حجازي دفتر ويژهٌ خامنه‌اي دنبال مي‌كرد. از جمله طرحهايي كه مستقيماً توسط سعيد امامي به‌اجرا درآمد، طرح دكتر كاظم رجوي و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل كشيشان مي‌باشد.
در پائيز1358، شوراي انقلاب رژيم طرحي براي سازمان دادن يك تشكيلات اطلاعاتي تصويب كرد و بر اساس اين طرح دفتر اطلاعات نخست‌وزيري به‌رياست خسرو تهراني تشكيل شد.


معاونت خارجي وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسي عليه دولتهاي خارجي، استخدام خارجيان و به‌كار‌گرفتن آنها در كارهاي تروريستي نيز مي‌پردازد. آخوند حجازي در زمان ريشهري معاونت خارجي را بر‌عهده داشت و تلاش نمود كه براي ترور مسعود رجوی و دكتر كاظم رجوي مقامات پليس فرانسه و سوييس را به استخدام در‌آورد. و با استفاده از همين امكانات در موضع رياست دفتر ويژهٌ خامنه‌اي ترور دكتر كاظم رجوي را دنبال كرد. آخوند محمد حجازي هم‌چنين در جريان مراسم دورتموند مجاهدين در سال74 مسئول طراحي ترور مریم رجوی در آلمان بود كه به همين منظور همراه تقوي رئيس ادارهٌ تروريسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود كه با افشاگري مجاهدين خنثي گرديد.<ref>نمونه: اظهارات هاشم علوي معاونت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در «همايش كوثر» در شهريور78:
 در سال 60 به‌دنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشكيل وزارت اطلاعات در تاريخ 15ارديبهشت1361 در مجلس رژيم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت مي‌كرد ولي نهایتا در جلسهٌ روز پنجشنبه 27مرداد1362 در مجلس رژيم ‌تصويب شد و در تاريخ 3شهريور1362 به تأييد شوراي نگهبان رسيد. محمدي ريشهري به‌عنوان اولين وزير اطلاعات به مجلس معرفي شد.<ref>وي از اوايل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههاي انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرم‌آباد، بروجرد و رشت به جنايت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهي دادسراهاي ارتش شد. وي در اين سمت شمار زيادي از پرسنل مردمي و ناراضي ارتش را تصفيه يا دستگير و اعدام نمود.</ref> ريشهري با همكاري يك اكيپ 40نفره كه به به‌عنوان مؤسسين وزارت اطلاعات شناخته مي‌شوند به سازماندهي وزارت اطلاعات اقدام كرد.<ref>از جملهٌ اين 40نفر مي‌توان از سعيد حجاريان، خسرو تهراني، محمد هاشمي (برادر رفسنجاني)، حسين شريعتمداري، علي فلاحيان و آخوند حجازي نام برد. ريشهري به‌مدت يك‌سال با استفاده از كادرهاي اطلاعات نخست‌وزيري، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستاني، كميتهٌ شهرباني و باقيمانده‌هاي ساواك شاه وزارت اطلاعات را سازماندهي كرد.</ref> و در 10مهر سال1363 آمادگي وزارت اطلاعات را اعلام كرد. وزارت اطلاعات محور اصلي شناسايي، طراحي و اجراي ترورهاي جمهوری اسلامی در خارج و قتلهاي سياسي در داخل كشور است. اين وزارتخانه از يك‌سو در شوراي عالي امنيت ملي در تصميمگيري سياسي در مورد ترورها شركت مي‌كند و از سوي ديگر با كميتهٌ ويژهٌ عملياتي دفتر خامنه‌اي با ارگانهاي تروريستي ديگر هماهنگ مي‌شود.
«جهت پاسخ جدي به اقدامات آنها (مجاهدين) و ايجاد روحيه در سيستم امنيتي كشور خصوصاً وزارت اطلاعات... يكي از آنها كيس انفجار اتوبوس بوده كه به‌هرحال من نمي‌خواهم به جزئياتش بپردازم كه مرحلهٌ دوم آن عمليات موشكي بوده كه با برادران بزرگوارمان در سپاه پاسداران طراحي كرديم . كار انفجار از راه دور انجام شده كه به‌كمك  مجموعهٌ بردارانمان در ستاد و در استانها، قويترين ضربه را در هفت هشت سال اخير همين انفجار اتوبوس به سازمان وارد كرد…
 
 ما پيش‌بيني مي‌كرديم كه منافقين براي ايجاد روحيه، به‌رغم اين‌كه از نظر امنيتي مي‌دانستند كه خيلي كار به‌جايي نيست قطعاً در جهت بزرگداشت اين معدوم‌شدگان تجمع جدي داشته باشند. به‌همين دليل از همان ابتداي كار، با دوستان سپاه طراحي عمليات موشكي را پي‌ريزي كرديم و (سپاه) موشك را براي اين جاهاي فرضي از قبل تعيين شده مستقر كردند…
سازمان كار وزارت اطلاعات براي ترور و سركوب
 
وزارت اطلاعات از 16معاونت، 2سازمان، 5ادارهٌ مستقل و 27ادارهٌ كل براي هر استان تشكيل مي‌شود. از 16معاونت وزارت اطلاعات 3 معاونت كه از مهمترين آنها هستند تماماً و مستقيماً درگير صدور تروريسم مي‌باشند.
 
 معاونت برون‌مرزي به مسئوليت فردي به‌نام محمد حسين  تقوي است كه شعبه‌هاي وزارت اطلاعات در خارج كشور را كنترل مي‌كند و سازماندهي اقدامات تروريستي و به‌طور خاص توطئه عليه مجاهدين و مقاومت ايران را بر‌عهده دارد. نمايندگيهاي وزارت اطلاعات در خارج كشور اساساً تحت كنترل اين معاونت قرار دارند.
 
اين معاونت داراي پايگاههاي مرزي مي‌باشد كه اصلي‌ترين پايگاههاي آن در استانهاي خوزستان، كرمانشاه، ايلام، آذربايجان‌غربي و كردستان هستند.
 
معاونت اطلاعات خارجي و امور نهضتها
 
 وظيفهٌ عملهٌ اين معاونت جمع‌آوري اطلاعات و جاسوسي در كشورهاي خارجي و هم‌چنين به‌كارگيري تروريستها و مزدوران غير‌ايراني است. هم‌چنين اين معاونت نقش فعالي در اقدامات سياسي و بين‌اللملي عليه سازمان مجاهدين دارد . معاونت امنيت اين وزارتخانه يكي از مهمترين معاونتهاي آن مي‌باشد كه تحت عنوان امنيت داخلي به ترور در خارج مي‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجي وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسي عليه دولتهاي خارجي، استخدام خارجيان و به‌كار‌گرفتن آنها در كارهاي تروريستي نيز مي‌پردازد. آخوند حجازي در زمان ريشهري معاونت خارجي را بر‌عهده داشت و تلاش نمود كه براي ترور مسعود رجوی و دكتر كاظم رجوي مقامات پليس فرانسه و سوييس را به استخدام در‌آورد.<ref>و با استفاده از همين امكانات در موضع رياست دفتر ويژهٌ خامنه‌اي ترور دكتر كاظم رجوي را دنبال كرد. آخوند محمد حجازي هم‌چنين در جريان مراسم دورتموند مجاهدين در سال74 مسئول طراحي ترور مریم رجوی در آلمان بود كه به همين منظور همراه تقوي رئيس ادارهٌ تروريسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود كه با افشاگري مجاهدين خنثي گرديد.</ref> سعيد امامي به‌عنوان مدير كل در اجراي اين ترور با حجازي كار مي‌كرد. سعيد امامي سالها معاونت امنيت اين وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعيد امامي هاشمي‌علوي اين معاونت را عهده‌دار شده است.<ref>وي در همايش كوثر در سال78 تصريح كرد معاونت امنيت را در5 ادارهٌ كل سازماندهي كرده‌ايم و تمام تلاش ما براي تقويت جدي مجموعهٌ ادارهٌ كل نفاق (مبارزه با مجاهدين) مي‌باشد. وي در همين همايش تصريح كرد كه انفجار اتوبوس مجاهدين در بغداد و موشك‌باران قرارگاه مجاهدين در خرداد 78 را اين معاونت طراحي و اجرا كرده است.</ref>
 
معاونت اطلاعات مردمي وزارت اطلاعات به مسئوليت آخوند محمد شفيعي نيز وظيفه‌اش مقابله با نارضايتيهاي اجتماعي و سركوب آنهاست.
 
معاونتهاي ديگر اين وزارتخانه نيز اساساً در خدمت حل و فصل امور مربوط به معاونتهاي فوق‌الذكر مي‌باشند. ساير معاونتهاي وزارت اطلاعات به‌شرح زير است:
 
-معاونت ضد‌جاسوسي با‌ مسئوليت سجادي.
 
 -معاونت فني با مسئوليت فيروزآبادي
 
 كليهٌ فعاليتهاي فني و تكنيكي جاسوسي از جمله پارازيت روي تلويزيون ملي ايران و راديو صداي مجاهد بر عهدهٌ اين معاونت مي‌باشد.
 
- معاونت آموزش با مسئوليت بخشي
 
-معاونت ويژهٌ روحانيت با مسئوليت آخوند باقريان
 
-معاونت طرح و برنامه با مسئوليت طالبي
 
- معاونت پشتيباني و امور مجلس با مسئوليت امير تهراني
 
-معاونت تحقيقات و مطالعات استراتژيك با مسئوليت آخوند كمالي
 
- معاونت اداري و مالي با مسئوليت كمالي
 
- معاونت حفاظت اطلاعات
 
-معاونت بازرسي و نظارت
 
-‌معاونت فرهنگي
 
-معاونت اقتصادي
 
 علاوه بر‌اين، چندين ادارهٌ كل اطلاعات در مناطق مرزي، نقش جدي در پشتيباني صدور تروريسم دارند. از جمله ادارهٌ كل اطلاعات آذربايجان شرقي به‌منظور دخالت در آذربايجان، ادارهٌ اطلاعات كل آذربايجان غربي با ‌مديريت حميد رضايي، براي دخالت در تركيه و عراق، اداره اطلاعات كردستان با مديريت مجيدي و كرمانشاه با مديريت تهراني و ايلام با مديريت حاج ناصر كريمي و خوزستان با مديريت حاجي‌پور براي اقدامات تروريستي در عراق، ادارهٌ كل اطلاعات خراسان براي دخالت در افغانستان و كشورهاي آسياي ميانه و ادارهٌ كل سيستان و بلوچستان براي پاكستان و ادارهٌ كل اطلاعات فارس و هرمزگان براي دخالت در كشورهاي عربي حاشيهٌ جنوبي خليج فارس كار مي‌كنند.
 
در سال64 دانشكدهٌ وزارت اطلاعات موسوم به دانشكدهٌ امام باقر تأسيس شد و از مهر65 كار خود را رسماً شروع كرد. اين دانشگاه مركز تعليم بازجويان و شكنجه‌گران و تروريستهاي جمهوری اسلامی است.
 
بودجهٌ محرمانه
 
بودجهٌ وزارت اطلاعات سري و خارج از كنترل سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كل كشور است. براساس مادهٌ15 اساسنامهٌ وزارت اطلاعات مصوب مجلس شورا مورخ 26مرداد1362، اعتبارات اين وزارتخانه ‌از شمول قانون محاسبات عمومي مستثني و تابع آيين‌نامه‌يي است كه به‌وسيلهٌ وزارت اطلاعات و اقتصاد و دارايي تهيه و به‌تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. طبق مصوبهٌ دي‌ماه73 مجلس رژيم، معادل 50درصد بهاي املاكي كه وزارت اطلاعات در راستاي انجام مأموريتهاي قانوني خود ضبط مي‌كند، تا سقف 5ميليارد ريال در اختيار اين وزارتخانه قرار مي‌گيرد. طبق مصوبهٌ بهمن74 مجلس، فروش اموال و دارايي مخالفان رژيم در اختيار وزارت اطلاعات است.
 
فعاليتهاي انتفاعي و شركتهاي تجاري
 
وزارت اطلاعات در زمان وزارت فلاحيان حدود 100شركت در جاهاي مختلف دنيا داير كرد كه حداقل 20شركت بزرگ آن در كشورهاي يمن، زيمبابوه، سوريه، سودان، ايتاليا و... قرار دارد. هدف از آن پوش و محمل تردد و فعاليتهاي مزودران و تروريستهاي اين وزارتخانه به خارج و تأمين و انتقال پول به خارج كشور است. اين شركتها با استفاده از اطلاعاتي كه در اختيار دارند، تجارت بسياري از اقلام را در انحصار خود در‌مي‌آورند و سودهاي ميليوني به جيب مي‌زنند.  
 
پوشهاي وزارت اطلاعات براي اقدامات جاسوسي و تروريستي
 
 1) مراكز ديپلوماتيك رژيم در خارج كشور كه مهمترين خصوصيت آن مصونيت ديپلوماتيك است.
 
2) شركتهاي تجاري و اقتصادي كه مهمترين ويژگي آنها مخفي بودن و عادي بودن مي‌باشد.
 
مشخصات برخي از اين شركتها ذيلاً آمده است:
 
- شركتWPT در كلن آلمان: مدير اين شركت فردي به‌نام شرقي است. اين شركت در ارتباط با شركت يك ويك كار مي‌كند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پيكر 320ميليمتري که به‌طور ويژه براي وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروريستي عليه مجاهدين، ساخته شده بود به آنتورپ بلژيك از پوش اين شركت استفاده كرده بود. شرقي به همراه دو برادر خود اين شركت را اداره مي‌كند و با شركتهاي مختلف آلماني قرارداد دارد و محصولات ايراني و مواد غذايي را در هماهنگي با وزارت بازرگاني رژيم به آلمان آورده و به‌فروش مي‌رساند. تقي‌پور از مديران وزارت بازرگاني با او در ارتباط مي‌باشد.
 
آدرس و شماره‌تلفن اين شركت به‌شرح زير است:
 
WPTIMUNDEXPARTGMBH
 
MARKT STR10
 
50968 KOLN GERMANY
 
TEL 0221 382258
 
FAX 3761728
 
- شركت حمل و نقل سيروس در هلند: مدير آن سيروس اجاقي است.
 
 آدرس شركت:
 
SEROOS
 
SCHAGKENBOSDREEF 42
 
3421VE OUDWATER
 
TEL 0031651702353
 
FAX 00313458564421
 
EMIL SOJAGHI@NL PACKADBELL ORG
 
 شركت واردات و صادرات هومن در دوسلدروف آلمان: مدير شركت فردي به‌نام يحيي درم گزين است و دوتن از كاركنان آن صادقي و جورابچي نام دارند.
 
آدرس شركت:
 
HOMAN IM UND EXPORT GMBH
 
BISMARK STR 89
 
40210
 
PH 0211 369159
 
FAX 369576
 
- شركت تجاري چاپ و كاغذ در دوسلدورف آلمان: رئيس شركت عماالدين طاهرپور است. اين شركت سرپل ارتباطي وزارت اطلاعات است. آدرس شركت :‌
 
SCHTZEN STR 35
 
DUSSELDOF GERMANI
 
TEL 1649482
 
- خانهٌ مسكوني در دوسلدورف آلمان متعلق به فردي به‌نام بني‌جاهد: از اين خانه براي سكونت و مخفي‌كردن عناصر وزارت اطلاعات استفاده مي‌شود. آدرس خانه:
 
PRIENSGEGRG STR 87
 
GERMANI
 
TEL 0049211445063
 
- lبلانش اينترناسيونال : اين شركت در آمريكا و رئيس آن الياس‌نيا نام دارد. او 21سال آمريكا بوده است. براي مدتي امتياز فروش محصولات مواد غذايي يك و يك را در آلمان گرفت و تحت آن پوش فعاليتهايي براي وزارت اطلاعات انجام داد. الياس‌نيا با رازقي يكي از مديران وقت وزارت بازرگاني براي پيشبرد طرح و برنامه‌هايش هماهنگ كرده و امكانات وزارت بازرگاني از طريق رازقي در اختيار او قرار مي‌گرفت. خانم قجري ساكن آمريكا معاون الياس‌نيا در فروش محصولات مي‌باشد. تلفن الياس‌نيا در آمريكا به قرار زير است:
 
TEL 0014082798444
 
FAX 0014082972325
 
 اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور
 
ترور وزارت اطلاعات از اولين ماههاي تأسيس‌ آن در سال63 به‌كار افتاد:
 
ترور اعضا و فعالان مقاومت در برابر جمهوری اسلامی در كشورهاي مختلف جهان از جمله كاظم رجوي (ژنو ارديبهشت69)، محمد حسين نقدي نمايندهٌ شوراي ملي مقاومت در ايتاليا (رم اسفند71)، زهرا رجبي عضو شوراي رهبري مجاهدين و عضو شوراي ملي مقاومت (استانبول اسفند74)، علي‌اكبر قرباني نمايندهٌ مجاهدين در استانبول و....
 
كشتار رستوران ميكونوس و بسياري ديگر از قتلهاي جنايتكارانهٌ مخالفان در خارج كشور
 
اقدامات تروريستي در خاك عراق عليه مجاهدين و مقاومت ايران
 
اقدامات تروريستي عليه پناهندگان و گروههاي كرد ايراني در كردستان عراق
 
ايجاد شبكه‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي در خارج كشور و به‌راه انداختن دسته‌هايي تحت نام «اعضاي سابق مجاهدين» وبکارگیری آنها عليه مجاهدين و مقاومت ايران و زمينه‌سازي اقدامات تروريستي
 
از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج كشور است
 
'''نقش معاونت خارجي وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه'''
 
يكي از مهمترين اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسيس ترور مسعود رجوي بود. در ابتداي تأسيس تا سال68 آخوند محمد حجازي معاونت خارجي وزارت اطلاعات مسئوليت اين ترور را بر‌عهده داشت. سعيد امامي<ref>سعيد امامي رياست معاونت داخلي وزارت اطلاعات در زمان رفسنجاني قتلهاي زنجيره‌يي در داخل و ترورهاي وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگي كامل با حجازي دفتر ويژهٌ خامنه‌اي دنبال مي‌كرد. از جمله طرحهايي كه مستقيماً توسط سعيد امامي به‌اجرا درآمد، طرح ترور دكتر كاظم رجوي و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل كشيشان مي‌باشد.</ref> به‌عنوان مدير كل در اجراي اين طرح با حجازي كار مي‌كرد. يكي از افسران عملياتي حجازي در فرانسه و سوئيس كه دست‌اندركار اين طرح بود محمود رجبي<ref>محمود رجبي همان كسي است كه در سالهاي بعد در جريان قتلهاي سياسي و زنجيره‌يي دست داشت و از او با نام مستعار محمدي نيز اسم برده مي‌شود. وي كه در جريان اين قتلها دستگير شده بود، به‌خاطر شركتش در ترورهاي خارج كشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در اين ترورها سريعاً آزاد شد.</ref> نام داشت كه در ارتباط با سعيد امامي بود. محمود رجبي قبل از تشكيل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعاليت مي‌كرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتي ديگري به‌نام رضا طباطبائي در سال1361 با پاسپورت ديپلوماتيك به فرانسه رفته بود. مأموريت اين دو نفر از طرف سپاه طراحي و اجراي ترور مسعود رجوي بود. ابوالقاسم مصباحي يكي از پايه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضايي آلمان و سوئيس تصريح مي‌كند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبايي و محمود رجبي با پاسپورت ديپلوماتيك به پاريس رفتند. استفاده از پاسپورت ديپلوماتيك به‌اين منظور بود كه به آنها اجازه دهد كه از موقعيت مصونيت ديپلوماتيك برخوردار باشند. مأموريت اين دو نفر اين بود كه مسعود رجوي را به قتل برسانند اما به‌دليل اقدامات حفاظتي طرح سوء‌قصد در آن زمان تغيير كرد و طباطبايي و رجبي سال84 به ايران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبي به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجي سازماندهي شد. وي بار ديگر از طرف معاونت خارجي اطلاعات با پاسپورت عادي به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجويي كرد كه با اقامت او موافقت شد. شاهدC مي‌گويد «مأموريت رجبي اين بود كه تمامي فعاليتهاي مجاهدين خلق حول برادر رجوي را كشف كند. او تمامي افراد با نفوذ حول رجوي را شناسايي كرد و طرحي از مكانها و جلسات تهيه كرد تا نهايتاً به تهران بدهد».
يك دانشجوي ايراني مقيم فرانسه به‌نام مجيد صفايي كه او را پرويز نيز صدا مي‌زدند در ارتباط با محمود رجبي فعاليت جاسوسي مي‌كرد. شاهدC مي‌گويد: «پرويز صفايي دو منبع خارجي داشت اولين منبع يحيي گوآسمي و دومين آن ژاك سوتلو<ref>گوآسمي يك فرانسوي الجزايري‌الاصل بود و سوتلو نمايندهٌ گروه آكسيون ديركت (عمل مستقيم) فرانسه». چنان‌كه در گزارشهاي رجبي آمده به‌علت عدم امكان نفوذ در مجاهدين و هشياري آنها طرحهايش عليه مسعود رجوی موفق نمي‌شود.</ref> بود. 
 
'''طرح ترور مسعود رجوي در سوئيس'''
 
در بهار 65محمود رجبي كه در آن زمان در ژنو بود، از طريق سوتلو مطلع شد كه مسعود رجوی احتمالاً از طريق سوئيس به عراق خواهد رفت. اين اطلاعات از طريق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفير وقت جمهوری اسلامی در سوئيس با ملاقاتهاي متعدد خواهان اين شد كه در صورت مسافرت مسعود رجوي به سوئيس انترپل اقدام به دستگيري وي نمايد.
 
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبي را مأمور كرد تا ترور مسعود رجوی در سوئيس را طراحي كند. رجبي به تهران گزارش داده بود كه در صورت مسافرت رجوي به سوئيس اجراي اين طرح عملي‌تر از اجراي آن در فرانسه است. شاهدC در اين زمينه مي‌گويد: «محمود رجبي به‌نوعي دريافته بود كه فعاليتهاي سياسي مسعود رجوي در سوئيس جريان دارد و قرار است جريان داشته باشد. به اين منظور از سوتلو خواست كه در مورد مكان مسعود رجوي اطلاع كسب كند به‌خصوص كه فكر مي‌كرد حذف رجوي در سوئيس ساده‌تر از فرانسه كه در آن‌جا مقيم است و بيشتر هم تحت حفاظت است مي‌باشد. سوتلو امكانات و منابعش را به‌كار گرفت تا به ايرانيها اطلاعاتي در مورد آمدن مسعود رجوي به سوئيس بدهد. آنها قصد داشتند كه طرح ترور را در سوئيس اجرا كنند. وقتي كه سوتلو به رجبي اطلاع داد كه منبعي نزد پليس سوئيس دارد، وزارت اطلاعات ارزيابي كرد كه بايد مستقيماً با اين منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات اين منبع را به مبلغ 100000دلار آمريكايي از سوتلو خريد.  منبع يك كارمند زن پليس<ref>نقش جاسوس پليس در ترور كاظم رجوي روزنامهٌ تريبيون دوژنو 17مرداد 76: «يك پليس زن اهل ژنو همراه همسر ايراني خود، در 30ژوئن به‌دستور كارلا دل پونته، دادستان كنفدراسيون، به‌اتهام جاسوسي دستگير شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوي، قاضي شاتلن به اين نتيجه رسيد: امكان زيادي دارد كه يك شبكهٌ جاسوسي در سوئيس وجود داشته باشد. او وزارت عمومي كنفدراسيون را كه تنها نهاد ذيصلاح در اين امور است مطلع ساخت. سپس خانم كارلا دل پونته تحقيقات خود را آغاز كرد. در تاريخ سوم ژوييه وزارت عمومي اين خبر را اعلام كرد: اين ظن وجود دارد كه مخالفان رژيم ايران در سوئيس مورد جاسوسي قرار گرفتند.… اكنون مي‌دانيم كه تنها دو‌نفر دستگير شده‌اند: آن پليس زن و همسرش. اين دستگيريها در بامداد 30ژوئن (9 تير 76) در منزل اين زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتي كه در آلمان و سوئيس داده گفت: من يقين دارم كه اطلاعات بسياري در ارتباط با جاسوسي در مورد (كاظم) رجوي از طريق اين كارمند پليس در ژنو (به رژيم) رسيده است.  من اين اطلاعات را ابتدا از محمود رجبي به‌دست آوردم. در سال1991 زماني كه او رئيس دفتر رياست جمهوري در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت كه اطلاعات مشروحي در رابطه با كاظم رجوي از منبع نزد پليس سوئيس به‌دست آورده است. او از اين منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام مي‌برد. هم‌چنين در دفتر شركت سمساكالا با هادوي و كمالي صحبت داشتيم، كمالي گفت "ما رجوي را شكست داديم". و اضافه كرد "حاج خانم" در اين رابطه به‌ما كمك كرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوي. در سال 1992 (71)، من براي ديداري به ساختمان 15 واواك رفته بودم. چون بايستي هرازگاهي خودم را به واواك معرفي مي‌كردم، از اين فرصت استفاده كردم براي اين‌كه با دوستان قديمي‌ام در واواك در ساختمان15 درخواست صحبت كنم. وقتي كه نزد دوستم رسيدم، متوجه شدم كه كمالي نزد اوست از كمالي پرسيدم با ژاك سوتلو كه من رابطه با او برقرار كرده بودم، چه كرده است؟ (ژاك سوتلو از اعضاي گروه فرانسوي آكسيون ديركت بوده كه با رژيم رابطه داشته است). كمالي (قاتل دكتر كاظم كه فرانسه او را به رژيم پس داد) پاسخ داد كه يك منبع نزد پليس فرانسه داشته، كه از طريق او، ما (واواك) در ارتباط با يك منبع در پليس سوئيس قرار گرفته‌ايم و مي‌خواست نشان دهد كه ما با اين منبع تا به كجا رسيده‌ايم. براي اثبات حرفهايش، او از يك پرونده عكسي درآورد كه از فاصلهٌ نزديك گرفته شده بود و كاظم رجوي را در آشپزخانه منزلش نشان مي‌داد در حالي كه يك فنجان چاي در دست داشت.  آن يك عكس رنگي بود كه در آن نيمي از يك سماور نيز ديده مي‌شد. اين عكس را از پشت يكي از درهاي آشپزخانه از بيرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم اين بود كه عكاس در بيرون ساختمان بوده، شايد در يك حياط يا در خيابان و يا جاي ديگر.  من يكبار عكسي از يك زن در دفتر سعيد اسلامي (امامي)  يكي از جانشينان فلاحيان، ديدم. در اين رابطه گفته شد كه او منبعي در پليس سوئيس است. ولي توضيح داده نشد كه آن زن در كيس كاظم رجوي شركت داشته است.</ref> ژنو بود كه سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جريان ترور دكتر كاظم رجوي نيز نقش مهمي ايفا كرد.
 
'''ترور دکتر کاظم رجوی'''
 
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خميني فتواي قتل دكتر كاظم رجوي را در سال65 صادر كرده بود.  از اوايل سال1366 اجراي اين ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجراي اين ترور در دستور كار واحد اطلاعات سپاه به رياست پاسدار احمد وحيدي قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پيشنهاد ريشهري وزير اطلاعات وقت و موافقت رفسنجاني، اين مسئوليت به وزارت اطلاعات سپرده شد. كميتهٌ امور ويژه مركب از خامنه‌اي، رفسنجاني، ولايتي، ريشهري، فلاحيان و پاسدار محسن رضايي طرح ترور را تصويب كرد و بودجهٌ كلاني به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ريشهري در اسفند سال67  طي نامه‌يي 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را كه جهت اين عمليات در نظر گرفته بود، براي تكميل آموزش به "سرهنگ مسعود مزيني‌راد" مربي آموزشي مدرسهٌ ضدجاسوسي واقع در پادگان لويزان معرفي نمود.<ref>آموزش تروريستها در مدرسهٌ ضدجاسوسي در پادگان لويزان و مركز آموزشي آبيك  در مدرسهٌ لويزان آموزش تئوريك اطلاعات و ضداطلاعات توسط سركردگان ارتش به جاسوسان و تروريستها داده مي‌شود. دورهٌ كامل آموزشي جاسوسي ـ تروريستي مدرسهٌ ضدجاسوسي واقع در پادگان لويزان شامل 5قسمت مي‌باشد كه سومين قسمت آن مربوط به كاربُرد دقيق سلاح در عمليات تروريستي است. اين 12نفر آموزشهاي تئوريك را همراه ساير شاگردان اين مدرسه به‌مدت دو ماه زير نظر مستقيم سرهنگ مسعود مزيني گذراندند. اما مراحل پراتيك را به‌طور مستقل در "مركز آموزش آبيك" واقع در جادهٌ قديم كرج- قزوين، نرسيده به نيروگاه برق رجايي، طي كردند. در آبيك قزوين پادگاني تأسيس شده كه مانند يك شهر نيمه‌ساخته داراي مغازه، منزل و… مي‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهاي اين شهر كاذب‌اند و فقط نماي ظاهري يك شهر در آن پادگان وجود دارد. در اين شهر، مرحلهٌ نهايي انجام يك ترور مانور مي‌شود. در اين مانورها، سوژهٌ مورد‌نظر از اجساد بي‌صاحب انتخاب مي‌شود و شليك به‌طور واقعي روي سوژه انجام مي‌گيرد. در مانور، عيناً صحنهٌ ترور، چندين‌بار به اجرا گذارده مي‌شود. مثلاً اگر شرايط منطقهٌ اصلي ترور، باراني يا يخ‌بندان يا… تشخيص داده ‌شود، مانور نيز در همان شرايط انجام مي‌شود. به اين‌ترتيب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزديك شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور مي‌شود. 12نفر معرفي شده به مزيني‌راد در اين مركز براي تمرينات به 3تيم تقسيم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرينات اين 12نفر با موتور انجام مي‌شد ولي بعداً موتور از ريل تمرينات حذف و به‌جاي آن به‌وسيلهٌ خودرو تمرينات را ادامه دادند. هر كدام از تيمها در يك خودرو سازماندهي شد. اين 3ماشين روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح يوزي در خيابانهاي اين پادگان با آرايش مشخصي حركت كرده و هدف تعيين‌شده‌يي را به رگبار بسته و متواري مي‌شدند. نحوهٌ آرايش بدين شكل بوده كه ابتدا يك ماشين 3نفره از پيِ سوژه مي‌آمد و بعد از رسيدن به سوژه آن‌را به رگبار مي‌بست و عبور مي‌كرد. سپس ماشين دوم با يك تركيب دونفره از كنار سوژه عبور كرده و موفقيت عمل را چك و از انجام موفقيت‌آميز عمل مطمئن مي‌شد و تير خلاص شليك مي‌كرد. با اندكي فاصله، ماشين سوم از اين دو ماشين حركت مي‌كرد و از صحنهٌ عمليات فيلم مي‌گرفت. با توجه به فضاي بارندگي در اروپا تمرينات تروريستها زيرِ باران و بر روي جادهٌ لغزنده انجام مي شد. تمرينات دوماه به طول انجاميد و در اين مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شليك تروريستها قرار گرفت و همهٌ اين اجساد در اثر كثرت شليك كاملاً متلاشي شدند.</ref> ريشهري طي اين نامه نوشته بود كه: به آقايان دانش، عراقي، فاضلي، كمالي، سجاديان و… آموزش كامل بدهيد! در نظر داشته باشيد كه اين 12تَن پس از آموزش بايد به آقاي عمادالدين طاهرپور041 <ref>عمادالدين طاهرپور041 كيست؟ در دفترچهٌ كُد مدرسهٌ لويزان، كُد041 به‌معناي دوسلدورف آلمان است. طاهرپور يك عامل وزارت اطلاعات است كه در ظاهر يك استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره مي‌كند. اما اين استراحتگاه در واقع سرپل تروريستهاي اعزامي وزارت اطلاعات است. در مواقعي كه وزارت اطلاعات نمي‌خواهد ردي از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمي‌كند و از يكسري سرپلها براي اين‌كار استفاده مي‌نمايد كه يكي از اين مراكز استراحتگاهي است كه توسط عمادالدين طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان داير شده است. ريل استفاده از اين استراحتگاه اين‌است كه از سفارت و يا كنسولگريهاي جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضي وقتها از ايران يا سفارتخانهٌ كشورهاي ديگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع مي‌دهند كه ميهمان داريم و او از افراد معرفي شده كارت شناسايي نمي‌خواهد. آدرس اين سرپل ارتباطي به‌شرح زير مي‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر كار عمادالدين طاهرپور در طبقهٌ پايين اين ساختمان است. اين مركز هيچ تابلو و علامت مشخصه‌يي ندارد. در طبقهٌ دوم اين ساختمان نيز دفتري وجود داشت كه كارهاي پشتيباني و استقرار ميهمانان را برنامه‌ريزي مي‌كرد و مسئول آن فردي به‌نام بني‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات كه به اين استراحتگاه مراجعه مي‌كردند، توسط بني‌جاهد در يك خانهٌ مسكوني مخفي اسكان داده مي‌شدند. آدرس يكي از اين منازل مخفي به‌شرح زير است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه كنند، لذا نهايت همكاري را با اين افراد بكنيد…
در ارديبهشت68 اكيپ ويژه‌يي از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئيس آمدند و مرحلهٌ اول شناسايي را انجام دادند. اما به‌دليل مرگ خميني در خرداد همان سال پيگيري اين طرح چندي به تعويق افتاد. چند هفته پس از مرگ خميني طرح ترور دكتر كاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلايل زيادي براي ترور كاظم رجوي داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمينهٌ افشاي نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولين سالهاي حكومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نيويورك و در ديگر مجامع حقوق بشري او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همكاران و شاگردان او بيشترين کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحي (شاهدC) در اين باره مي‌گويد: «هدف از حذف رجوي اين بود كه در ابتداي رياست جمهوري رفسنجاني، مي‌خواستند ثابت كنند كه قدرتمنديم و همهٌ امكانات را در دست داريم».
سه طرح آلترناتيو
 
متعاقباً به‌دستور رفسنجاني (كه هنوز در پست رئيس مجلس بود)، جلسه‌يي با تركيب زير براي ارزيابي شناساييها و طرح ترور تشكيل شد:
 
- سرتيپ پاسدار احمد وحيدي (معاونت وقت اطلاعات سپاه)
 
- فلاحيان (قائم‌مقام وقت ريشهري وزير اطلاعات)
 
- محمدمهدي آخوند‌زاده بسطي ديپلومات (مديركل روابط سياسي و بين‌المللي وقت وزارت خارجه)
 
- سعيد شاهسوندي عضو بریده مجاهدین به‌عنوان مطلع از وضعيت سوژه
 
- محمد آزادي از عناصر با تجربه در ترور (كه بعداً در طرح ترور بختيار شركت كرد)
 
- محمد دانش (جزو تيم ترور)
 
- محمد عراقي (جزو تيم ترور)
 
- كاظم دارابي (از عناصر وزارت اطلاعات در آلمان كه بعداً در طرح ترور شرفكندي شركت كرد)
 
- محسن شريفيان از عناصر با سابقه در ترور
 
- سرمدي (از مسئولان وزارت اطلاعات و معاونت امنيت وزارت اطلاعات در دورهٌ وزارت دري نجف‌آبادي بود)
 
در اين جلسه براساس شناساييهاي اوليه سه طرح اوليه براي ترور كاظم رجوي مورد بحث قرار گرفت.
 
طرح اول: دكتر رجوي را با تمام اعضاي خانواده در خانه قتل‌عام كنند.
 
طرح دوم: نصب بمب به خودرو دكتر رجوي. اين بمب با بالا‌رفتن سرعت ماشين (در سرعت بيش از 40 كيلومتر) منفجر مي‌شد. طبق اين طرح بمب يا به ترمز و يا به سوييچ ماشين وصل مي‌شد.
 
طرح سوم: ترور دكتر در حين تردد به خانه و يا از خانه.
 
تصميم‌گيري نهايي و تخصيص بودجه
 
پس از برگزاري جلسهٌ فوق، طرحهاي اوليهٌ ترور در كميتهٌ امور ويژه با تركيبي از خامنه‌اي (ولي فقيه)، رفسنجاني (رئيس جمهور)، ولايتي (وزير خارجه) و ريشهري (وزير سابق اطلاعات) و فلاحيان (وزير جديد اطلاعات كه به‌تازگي به اين سمت منصوب شده بود) و محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسي قرار گرفت و تصويب شد. براي اجراي اين طرح  بودجهٌ كلان اختصاص يافت.
 
متعاقباً در 8شهريور سال68 يك اكيپ به‌رياست  محمد مهدي آخوندزاده بسطي ديپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت ديپلوماتيك به‌همراه سعيد همتي (يكي از قاتلين كاظم رجوی) براي بررسي عملي طرح به ژنو رفتند. براساس ارزيابي اين اكيپ طرح دوم منتفي شد و قرار شد روي طرح اول و سوم كار كنند. 
 
اعزام تيمهاي ترور
 
پس از بازگشت اكيپ آخوندزاده بسطي تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تيمهاي ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. كه در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.
 
اولين تيم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. اين تيم از جمله شامل يدالله صمدي، صادق بابايي، محمود سجاديان و علي كمالي بود. اين تيم قصد اجراي طرح اول يعني قتل‌عام تمام اعضاي خانوادهٌ كاظم رجوی را داشت، اما اين طرح سوم با سفر كاظم رجوي به پاريس در روز 30مهر ناكام ماند و تروريستها به تهران بازگشتند.
 
دومين تيم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. اين تيم از جمله شامل صمدي، بابايي، محمود سجاديان، محمدرضا جزايري و هادوي مي‌شد كه با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسايي و ارزيابي مجدد كردند. اين تيم در قدم اول به ارزيابي پرداخت كه ضريب موفقيت طرح اول يا سوم كدام بيشتر است. بين اعضاي اين تيم اختلاف پيش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از اين‌كه عمل كنند به تهران بازگردند.
 
سومين تيم ترور
 
روز 21فروردين1369، شش نفر از تروريستها با نامهاي پاسپورتي محمد سعيد رضواني، يدالله صمدي، سعيد همتي، محسن پورشفيعي، عليرضا بياني همداني، ناصر پورميرزايي و سعيد دانش با پرواز تهران - ژنو ايران اير با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.
 
- محمدعلي هادي نجف‌آبادي سفير ايران در امارات عربي با پاسپورت ديپلوماتيك ايراني شماره006646، در 28فروردين69 به ژنو رفت و  در هتل انتركنتينانتال اتاق625 مستقر شد.
 
- محمدمهدي آخوند‌زاده بسطي 28فروردين با پرواز ايران اير به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.
 
آخوندزاده و هادي نجف‌آبادي نظارت بر عمليات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگي پيشرفت طرح را مرتباً با تهران در ميان مي‌گذاشتند و مواردي كه نياز به تصميم‌گيري داشت با تهران مشورت مي‌كردند. هادي نجف‌آبادي بعداز هر بار تماس با تهران با سيروس ناصري (نمايندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمايندگي سازمان ملل در ژنو) تماس مي‌گرفت.
 
- تروريستهاي ديگري به‌نامهاي دارابي، علي كمالي، محمود سجاديان، علي هادوي، علي مصلحي‌عراقي، محمدرضا جزايري با پروازهاي ديگر وارد ژنو شدند.
 
و بالاخره در روز 4ارديبهشت1369 ساعت11و 50دقيقه كاظم رجوي در حالي كه جهت كارهاي بانكي از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروريستها واقع شده و به قتل رسید.
 
عصر همان روز آخوندزاده و هادي نجف‌آبادي و شماري ديگر از تروريستها، با پرواز ايران اير به تهران بازگشتند.
وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref>گزارش به رفسنجاني تروريستها بعداز بازگشت به تهران يك گزارش 40صفحه‌يي از اين ترور براي رفسنجاني تهيه كردند. طبق اين گزارش فرماندهٌ نظامي عمليات از ابتدا دارابي  و معاون او علي مصلحي عراقي بود. ابتدا آنها مي‌خواستند براساس طرح اول يعني تهاجم به خانه عمل كنند. اما در عمل در بين آنها اختلاف بروز كرد و دارابي در نامه‌يي به تهران نوشت: «به‌علت اصولي نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام كار نمي‌باشم، آقاي عراقي به‌هيچ‌وجه رعايت اصول اطلاعاتي را نمي‌نمايد و با افراد بومي رابطه برقرار مي‌كند…». وي در اين نامه خواهان بازگشت تيم به تهران مي‌شود. هم‌زمان علي مصلحي به تهران اعلام مي‌كند از نظر او طرح بدون اشكال است و مي‌گويد: «گويا آقاي دارابي فكر مي‌كنند با نبود ايشان كار انجام نمي‌شود». عراقي در گزارشي كه به مسئول برون مرزي وزارت اطلاعات در مورد اشكالي كه دارابي به ارتباطات او با افراد محلي گرفته بود نوشت: «طرح دوستي من با خانم مسئول كرايهٌ وسايل نقليه و خرج كردن 10هزار دلار اجباري بوده است». به‌دنبال كنسل كردن طرح توسط دارابي، آخوندزاده بسطي با تهران براي تعيين تكليف تماس مي‌گيرد. مسئولين وزارت اطلاعات در تهران تأكيد مي‌كنند كه رفسنجاني خواهان اجراي اين طرح است و روي انجام آن تأكيد مي‌كند. آخوندزاده بسطي، دارابي را از دور عملياتي خارج كرده و مسئوليت ترور را به تيم مصلحي واگذار نمود. وي ضمن بررسي مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشكالاتي كه دارابي گرفته بود منتفي كرده و طرح سوم را به اجرا در مي‌آورد. از اين پس تروريستها به‌مدت يك‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوي را به‌طور فشرده زير نظر گرفته و مقدمات عملي كار را فراهم مي‌كنند. طبق طرح، عمليات ترور توسط 3ماشين طراحي شده بود. - يك اتومبيل به فرماندهي شخص مصلحي كه فرماندهي كل عمليات را نيز به‌عهده داشت. اين تيم كه از خودرو گلف استفاده مي‌كرد، تيم آتش را تشكيل مي‌داد. - اتومبيل دوم به فرماندهي سعيد دانش كه تيم پشتيبان را به‌عهده داشت. - اتومبيل سوم كه قرار بود از صحنه فيلم تهيه كند. تروريستها در روز 4ارديبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ كاظم رجوی را زير نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقيقه دكتر براي مراجعه به بانك از خانهٌ خارج مي‌شود ولي از خودرو معمول خودش استفاده نمي‌كند و از اتومبيل ديگري استفاده مي‌كند. مصلحي با ماشين گلف، اين اتومبيل را از خانه تعقيب مي‌كند. وقتي رجوی براي مراجعه به بانك پياده مي‌شود، تروريستها مطمئن مي‌شوند كه سرنشين اين خودرو دكتر کاظم رجوي است. مصلحي با بي‌سيم‌ بقيه ماشينها را هماهنگ مي‌كند. دكتر پس از خروج از بانك در يك مغازه مدتي متوقف مي‌شود، مصلحي تصور مي‌كند كه تعقيب آنها لو رفته و به‌همين خاطر دكتر از مغازه خارج نشده است. به‌طوري‌كه ابتدا تصميم مي‌گيرد عقب‌نشيني كنند، اما در همين حين كاظم رجوی از مغازه خارج مي‌شود و تروريستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرايش خودروهاي تروريستها ‌ در بازگشت كاظم رجوی به خانه، خودرو تيم سعيد دانش در پشت ماشين كاظم رجوی قرار مي‌گيرد و دو گلوله به طرف اتومبيل او شليك مي‌كند، گلولهٌ اول به انحراف مي‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت كرده منحرف مي‌شود، سومين ماشين تروريستها به‌سرعت به خودرو كاظم رجوی مي‌كوبد. هم‌زمان خودرو مصلحي و سميعي به سمت كاظم رجوی مي‌آيند، او  به سمت چپ مي‌پيچد و با يك درخت برخورد مي‌كند، در تمام اين مدت دست دكتر روي بوق ماشين بوده است. سپس دو تروريست از ماشين دانش پياده شده و از دو طرف خودرو كاظم رجوی را به رگبار مي‌بندند. با اندكي فاصله ماشين سوم از پشت كاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشين اول و دوم به حركت ادامه مي‌دهد. سلاح دشمن يوزي كاليبر9 با صداخفه‌كُن بوده است. كروكي زير از صحنهٌ عمليات در گزارش 40صفحه‌يي به رفسنجاني آمده است:    معرفي تروريستها الف. ديپلومات تروريستها 1) آخونده‌زاده بسطي:  محمد مهدي آخوندزاده بسطي متولد1334 از ديپلومات تروريستهاي وزارت خارجه، مديركل سياسي و روابط بين‌المللي وقت وزارت خارجه بود، كه مدتي نيز در كشورهاي مختلف سمت سفير داشته است. وي با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئيس مسافرت مي‌كرد. آخوندزاده بسطي كه فرماندهي و هماهنگي ارگانهاي مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهريور1368 براي ارزيابي طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردين1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ايران‌اير با بليت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در اين پرواز سعيد دانش و ناصر پورميرزايي نيز حضور داشتند. وي به همراه هادي نجف‌آبادي در هتل اينتركنتينانتال كه از قبل توسط كنسول رژيم در ژنو محمد ملائك رزو شده بود، مستقر شد. وي چند ساعت پس از عمليات با پرواز ايران‌اير737 همراه هادي نجف‌آبادي به تهران بازگشتند. 2) محمدعلي هادي نجف‌آبادي: متولد1327 سفير وقت رژيم در امارت متحدهٌ عربي با پاسپورت ديپلوماتيك006646 چند روز قبل از 4ارديبهشت، از ابوظبي به ژنو آمد و در همان هتل اينتركنتينانتال به آخوندزاده بسطي پيوست. وي در فاصلهٌ31 فروردين تا 4ارديبهشت تماسهاي تلفني متعددي با تهران داشته است و بعداز هر تماس با سيروس ناصري نمايندهٌ رژيم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط مي‌گرفته است.  3) سيروس ناصري:متولد1334 تهران ، نمايندهٌ  رژيم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور كاظم. سيروس ناصري شخصاً كينهٌ عميقي از دكتر رجوي به‌دل داشت. چرا كه همهٌ دجالگريهاي رژيم را در سازمان ملل ژنو خنثي مي‌كرد و ماهيت ديپلومات تروريستهاي رژيم از جمله سيروس ناصري را بر‌ملا مي‌كرد. اين مزدور به‌دنبال محكوم شدن رژيم در كميسيون حقوق بشر، دكتر كاظم را علناً‌تهديد كرد و گفت "خواهي ديد! مي‌كشيمت".   4) كريم آبادي: كنسول وقت رژيم در ژنو، سلاح تروريستها را با استفاده از محموله‌هاي ديپلوماتيك تأمين كرده بود و بليتهاي آنها را براي بازگشت به تهران رزرو كرده بود. قابل توجه اين‌كه مقاومت ايران در همان زمان نوار مكالمهٌ كريم آبادي با يكي از تروريستها راجع به شهادت دكتر كاظم را افشا نمود. ب- تروريستها: اسامي تروريستها، اسامي است كه با آن نام پاسپورت برايشان صادر و به ژنو مسافرت كرده‌اند. 1) علي مصلح عراقي فرماندهٌ نظامي ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت كرد. وي كه ابتدا معاون عمليات بود بعداز مخالفت دارابي با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عمليات مشخص شد و روز قبل‌از عمليات (3ارديبهشت) به هتلي كه محمد رضواني از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساكن شد. در ساعت13.50 روز 4ارديبهشت69 بلافاصله بعداز جنايت، وي با پرواز سوئيس‌اير شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضواني، عليرضا همداني بياني و ناصر پورميرزايي، به‌قصد وين پرواز كرده‌اند.  2) سعيد دانش متولد سال1333 تهران است. وي با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 كه در تاريخ 20فروردين69 صادر شده بود در روز 21فروردين69 با پرواز ايران‌اير و همراه با صمدي، رضواني، بياني همداني، پورشفيعي و پورميرزايي به ژنو وارد شد. شماره بليت هواپيمايي وي 8919604261096 بود. جالب است كه اكثر پاسپورتهاي خدمت در يك روز يعني 20فروردين69صادر شده بود. دانش بعداز عمليات با پرواز734 ايران‌اير به تهران بازگشت. در پرواز سوئيس‌اير به وين هم يك صندلي براي وي رزرو شده بود كه از آن استفاده نكرد. 3) عليرضا بياني همداني متولد1337 تهران كه پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بليت0964261960890 در روز 21فروردين با پرواز ايران‌اير وارد ژنو شد. وي بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وين پرواز كرد.  4) محسن پورشفيعي متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 كه در 13تيرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردين وارد ژنو شد. شمارهٌ بليت  پورشفيعي (889 960 4261 096) بود. وي همراه پورميرزايي اتاق شمارهٌ16 هتل لارزيدانس دوسالو در ويريهٌ ژنو را براي 29فروردين تا 8ارديبهشت رزو كرد. روز 31فروردين، ميرزايي به هتل اطلاع مي‌دهد كه پورشفيعي امروز هتل را به قصد برن ترك كرده است. شفيعي در 11ارديبهشت به هتل زنگ مي‌زند و مي‌گويد به اشتباه كليد اتاق هتل را با خودش برده است براي دادن آن و تصفيهٌ حساب مي‌آيد. اما ديگر بر نمي‌گردد و بعداز 24آوريل در اتاق آنها همان غذايي بود كه در اتومبيل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور كشف شده بود. 5) ناصر پورميرزايي متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردين69. وي در روز 21فروردين69 همراه با صمدي، رضواني، بياني همداني، پورشفيعي و دانش به ژنو وارد شده است. شمارهٌ بليت هواپيما (887 960 4261 096) بوده است. وي بعداز جنايت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئيس‌اير433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وين پرواز كرد.  6) يدالله صمدي متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئيس سفر مي‌كرد. وي به‌محض دريافت پاسپورت در 68/7/24 براي شناسايي به ژنو سفر كرده بود. سفر بعدي صمدي در 11بهمن69 به‌همراه سعيد همتي، صادق بابايي، محمود سجاديان، محمودرضا جزايري، و علي هادوي بود كه توطئهٌ ترور ناكام ماند. سفر سوم وي به ژنو در روز 21فروردين69 با ايران اير و با شمارهٌ بليت هواپيما (892 960 4261 096) بوده است. مسئوليت صمدي تهيهٌ امكانات ترور از جمله كرايهٌ ماشينها بوده است. 7) محمد سعيد رضواني تاريخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردين69 با پرواز تهران - ژنو ايران‌اير 21فروردين69 و با بليت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وي نيز مانند شماري ديگر از تروريستها همان روز عمليات ژنو را به قصد وين ترك كرد. خودرو دوم تروريستها توسط رضواني كرايه شده بوده است. 8) سعيد همتي متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاريخ 8شهريور68  وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 با پرواز ايران‌اير به ژنو رفت. 9) صادق بابايي متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27ارديبهشت68 بابائي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علي هادوي متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علي هادوي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزايري متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تير64. وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجاديان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاريخ 2آبان 1368 وي جزو تيم ترور بهمن68 بود كه در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علي كمالي متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاريخ 26ارديبهشت68 تهران. وي در 26مهر68 دو روز بعداز يدالله صمدي با پرواز مستقيم ايران‌اير وارد ژنو شد و به صمدي پيوست و تا 30مهر68 در هتل آدريس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>
 
دستگيري دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران
 
سرويسهاي مخفي آلمان در تاريخ 14نوامبر92 (23آبان 71)‌به فرانسه اطلاع دادند كه دو مأمور مخفي ايران از مرز استراسبورگ عبور كرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانيها در اين اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلي اين دو نفر محمود سجاديان و علي كمالي است كه از طرف قاضي شاتلن در سوئيس در رابطه با قتل يك ايراني مخالف تحت تعقيب هستند.
 
اين دو نفر با هويتهايي به‌نام احمد طاهري با پاسپورت ايراني به شماره3049434 و محسن شريفي اصفهاني با پاسپورت ايراني به شمارهٌ 3798086 به‌وسيله يك مرسدس بنز با پلاك آلمانيHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.
 
در تاريخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه اين دو نفر را دستگير كرد. البته دستگير شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علي آهني سفير وقت رژيم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولي به درخواست شاتلن، قاضي تحقيق سوئيس براي علي كمالي (با نام پاسپورتي شريف اصفهاني) و محمود سجاديان (با نام پاسپورتي احمد طاهري)، حكم بازداشت صادر شد.<ref>اين افراد طي هفته‌هاي قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با يك شركت ايراني هومن  به‌نام يحيي درم‌گزين در آخن بودند. يحيي درم‌گزين متولد ديماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود كه از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضي سوئيسي مسئول تحقيق در سال 1376رسماً «يك مقام بلندپايهٌ دولت ايران» را در پشت اين عمليات تروريستي معرفي كرد. دوماه بعد‌از ترور، پليس سوئيس در يك گزارش 52صفحه‌يي پيرامون اين جنايت اعلام كرد: «ما عميقاً يقين داريم كه يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً در قتل آقاي كاظم رجوي دست داشته‌اند»<ref>اطلاعيهٌ مطبوعاتي قاضي تحقيق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پليس مسئول پيگيري تحقيقات، شواهد و مداركي جمع‌آوري نموده‌اند كه اجازه مي‌دهد دست داشتن يك يا چند سرويس رسمي ايران در ترور آقاي كاظم رجوي تأييد گردد».  گزارش 52 صفحه‌يي پليس سوئيس، ژوئن1990 «در اين مرحله از تحقيقات و با توجه به وقايع فوق كه نه به تصادف بلكه به معجزه بستگي دارند، ما عميقاً‌يقين داريم كه يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً‌در قتل آقاي كاظم رجوي دخالت داشته‌اند».  احضار ديپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئيس خبرگزاري فرانسه 22ژوئن90:‌ قاضي رولان شاتلن اعلام كرد كه "يك يا چند سرويس رسمي ايران مستقيماً در قتل كاظم رجوي نمايندهٌ مقاومت ايران در اروپا دست داشته‌اند". وي مي‌نويسد كه تحقيقات به اين نتيجه رسيد كه سيزده نفر "كه همگي با پاسپورتهاي سرويس ايران كه عنوان "در حال مأموريت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگي در اين قضيه شركت داشته‌اند. نمايندهٌ وزارت امور خارجه سوئيس ضمن احضار يك ديپلومات ايراني به او گفت كه دولت سوئيس اتهاماتي كه متوجه برخي از سرويسهاي رسمي ايران شده‌اند را تجزيه و تحليل خواهد كرد و در صورت لزوم اقداماتي كه در چنين مواردي اجباري است، را اتخاذ خواهد كرد. وي منتفي نمي‌داند كه "در صورتي كه برايش مسلم شود كه ديپلوماتهايي كه اعتبارنامه گرفته‌اند و يا كاركنان ايراني كه در سوئيس به كار اشتغال دارند، در اين قضيه دست داشته‌اند، به نتيجه‌گيري مناسب بپردازد". وي افزود: "از 10 تا 24آوريل "كماندوهايي" وارد سوئيس شدند" و در خلال آن عاملين قتل، قربانيشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود كه تحقيقاتي كه با همكاري پليسهاي خارجي انجام گرفته است، ثابت نموده كه روابط تنگاتنگي بين قضيه كوپه و قتلهاي ديگر كه در سالهاي اخير در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>
 
آزادي تروريستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی
 
شاتلن قاضي سوئيسي پروندهٌ کاظم رجوي چندين بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلين کاظم رجوي را براي محاكمه در سوئيس به اين كشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملي» از این کار سر باز زد. در آخرين روزهاي سال1993 (ديماه1372) يك هيأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به رياست حجازي رئيس عمليات ويژهٌ دفتر خامنه‌اي (بالاترين نفر هماهنگ‌كنندهٌ ترروها و قتلهاي زنجيره‌‌يي)، حسين تقوي معاونت برون‌مرزي اطلاعات و عليرضا معيري مشاور سياسي رفسنجاني (سفير كنوني جمهوری اسلامی در فرانسه) از تهران به پاريس آمدند و بعداز يك معامله در 8ديماه72 اين دو تروريست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دي)، وزارت خارجه طي يادداشتي به سوئيس اطلاع داد كه به‌دليل منافع عالي كشور فرانسه دو ايراني به سوئيس<ref>ماهنامهٌ آلماني تروريسموس، ارگان بنياد تحقيق در مورد تروريسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئيس به‌عنوان "سرپل" اروپايي براي سرويسهاي اطلاعاتي ايران به‌شمار مي‌رود. تشكيل اين سرپل به زمان امام خميني بر‌مي‌گردد. اين سرپل طي سالها هم‌چنان گسترش يافته و امروز يك مركز لجستيكي قابل توجه دراختيار دارد. يك ساختمان بدون نام در ژنو در خيابان شماپتي‌ساكنكس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اينتركنتينتال كه سرويس اطلاعاتي ايران واواك (مخفف وزارت اطلاعات و امنيت كشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خليج مقامهاي آمريكايي اين محل را يك مركز محوري واقعي كه مهمترين محل تصميم‌گيري براي اعمال سوءقصد و اعدام مخالفين است تلقي كردند. آمريكاييها  چندين بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعي كردند از قبول‌كردن استوارنامهٌ سيد محمود ملائك به‌عنوان سفير ايران در برن جلوگيري كنند. اين فرد ضمناً يكي از عوامل گروگانگيري ديپلوماتهاي آمريكايي در سال1979 در تهران مي‌باشد. سال گذشته ايالات متحده به صورت ديپلوماتيك نارضايتي خود از عدم تمايل سوئيس مبني بر محكوميت ايران بعد از ترور كاظم رجوي، برادر و سخنگوي رهبر مجاهدين خلق مسعود رجوي در ژنو را ابراز كرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضي تحقيقاتي سوئيسي كه با پروندهٌ كاظم رجوي به‌عنوان فشاري بر مقامات دولتي ايران محسوب مي‌شود. بعد از دو ماه فعاليت براي كشف جريان، قاضي كانتون‌وود توانست ثابت كند كه اين مخالف ايراني چگونه به‌قتل رسيده است. مجموعاً 13نفر در عمليات شركت داشته‌اند كه اولين مأموريتشان را به‌نام مأموريت "شناسايي" در سال1989 شروع كرده بودند. تمام اشخاص شركت‌كننده در آن، پاسپورت خدمت ايراني با علامت: "مأمورين ويژه" در اختيار داشتند كه اغلب آنان در هتلهاي ژنو زندگي مي‌كردند.</ref>مسترد نخواهند شد.
 
سوئيس به اين اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوي پاريزين 18دي72:  گزارش پليس امنيت استان وود اطمينان مي‌دهد كه يك يا چند سرويس رسمي (رژيم ايران) به‌طور غيرمستقيم در قتل كاظم رجوي دست دارند. پليس كه مطئمن است سرويسهاي مخفي ايران در اين جريان عمل كرده‌اند به كيس يك ديپلومات ايراني كه در امارات متحده عربي خدمت مي‌كرد، توجه خاص نشان مي‌دهد. اين مرد در روزهاي قبل از سوءقصد عليه رجوي در ژنو به‌سر مي‌برد. هادي نجف‌آبادي از هتل اينتركنتينانتال يك سري تلفن به تهران و بعد به هيأت نمايندگي ايران در سازمان ملل يا مستقيماً به سفير سيروس ناصري زده بود.</ref>اعتراض كرد و به دادگاه عالي فرانسه براي اين نقض حقوق بين‌المللي شكايت كرد. دادگاه عالي فرانسه به اين درخواست در 2آذر73 رسيدگي و اعلام كرد كه فرانسه<ref>خبرگزاري فرانسه 14دي72:  «امروز قاضي تحقيق مسئول پرونده قتل كاظم رجوي فاش كرد، كه سوئيس در سه نوبت خود را براي انتقال دو ايراني آماده كرده بود، اما هر بار پاريس در آخرين لحظات استرداد اعلام شده را لغو كرده بود. آخرين تدارك در اين زمينه، بنا‌به توضيح رولان شاتلن به 7دي بر‌مي‌گردد.  هر بار، مقامات سوئيسي نيروهاي امنيتي قابل توجهي را در مرز ژنو كه قرار بود در آن جا تحويلگيري اين دو نفر صورت بگيرد، مستقر كرده بودند. مترجمين استخدام شده و سلولهاي زندان آماده شده بودند.  وي ضمن ابراز تأسف از تصميم فرانسه مبني بر خودداري از استرداد به خبرگزاري سوئيس گفت: "با گذشت عمر، آدم فيلسوف مي‌شود".  در همین رابطه شوراي كشور فرانسه اقدام دولت اين كشور را تقبيح كرد روزنامهٌ ليبراسيون 29آذر 1373، در‌مقاله‌يي تحت عنوان «بي‌غيرتي و ديپلوماسي موازي» نوشت: شوراي كشور چنين نتيجه گرفت كه «منافع عالي دولت»‌ كه از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هيچ منطقي استوار نبوده است و دقيقاً به‌همين خاطر كادوي نوئل كه با تحويل دو تبعه‌اش به ايران داده شد،‌ بيشتر شبيه يك تداخل ديپلوماسي موازي پاسكوا با سرويسهاي پليس او و يا ملغمه‌يي از عملكردهاي مدل پاسكوا بود.‌</ref>نمي‌بايست تروريستهاي متهم به قتل كاظم رجوي را به ايران مي‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تايم 21مارس1994:‌ تحقيقگران سوئيسي اكنون ترديدي ندارند كه تعدادي از اعضاي جوخهٌ ترور و هم‌چنين دو ديپلومات ايراني كه مظنون به شركت در اين قتل هستند، در اين هواپيما بودند. چك‌ليست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پليس سرانجام به اين منجر شد كه 13نفر كه گمان مي‌رود در اين قتل شركت داشته باشند، احراز هويت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهاي جديد خاص كارمندان دولت به سوئيس آمده بودند و بسياري از اين پاسپورتها در يك تاريخ در تهران صادر شده بود.  اكثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خيابان كريم‌خان داده بودند كه يك ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهاي ايران‌اير به سوئيس آمدند و بليطشان در يك روز و با شماره‌هاي مسلسل صادر شده بود. سوئيس براي آنها در تاريخ 15ژوئن1990 حكم جلب بين‌المللي صادر كرد.
 
 فراخوان اكثريت اعضاي پارلمان سوئيس خبرگزاري آسوشيتدپرس 12ژوئن97:‌ دستگاه قضايي سوئيس بايستي به‌نحوي مناسب و شايسته قاتلان مخالف ايراني كاظم رجوي را ولو به صورت غيابي محاكمه نمايد و در زمينهٌ سياسي، سوئيس بايستي رفتار سختگيرانه‌تري در قبال ايران داشته باشد. اين خواستهٌ 116عضو مجلس شوراي ملي است كه در بيانيه‌يي كه امروز علني كردند، عنوان شده است.  روز قبل، قاضي تحقيق استان وو، رولان شاتلن اشاره كرده بود كه قضيهٌ «ميكونوس» در آلمان باعث راه‌اندازي مجدد تحقيقات در مورد قتل كاظم رجوي كه 7سال پيش در كوپه رخ داد، شده است. اين بيانيه كه توسط 116پارلمانتر امضا شده است، طي يك كنفرانس مطبوعاتي مشترك در برن ارائه گرديد. برگزار‌كنندگان «نمايندگي شوراي ملي مقاومت ايران در سوئيس» و نمايندگان مجلس ملي ويكتور روفي (سوسياليست استان وو)، اوژن داويد (دمكرات مسيحي استان سن كرانه) و لوتزي اشتام (راديكال استان آرگاو) بودند.  
</ref>
</ref>
بازگشايي پروندهٌ قتل كاظم رجوي
روزنامهٌ لوكوريه (سوئيس) 4ژوييهٌ97: تحولات جديد در ادامه تحقيقات در قضيهٌ مرگ كاظم رجوي در كوپه انجام مي‌گيرد. يك قضيهٌ جديد جاسوسي مي‌تواند روابط بين سوئيس و تهران را تيره كند. وزير امور عامهٌ سوئيس يك تحقيق براي سرويس اطلاعات سياسي را آغاز كرد. اين تصميم به‌وسيله آخرين تحولات در تحقيق مربوط به مرگ كاظم رجوي فراهم شد. در طي تحقيقاتشان، مقامات قضايي سوئيس فقط اطلاعات دربارهٌ 13مظنون به‌ويژه دو ايراني كه به‌وسيله فرانسه در سال93 به ايران فرستاده شدند، به‌دست نياوردند، بلكه هم‌چنين به شواهد جديدي رسيدند كه دادستان كل، كارلا دل پونته را به بازگشايي يك تحقيق براي جاسوسي واداشت.
شاتلن: ما قاتلان را مي‌شناسيم و مي‌دانيم در كشورشان چه مشاغلي دارند
خبرگزاري آسوشيتدپرس 11ژوئن97: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را مي‌شناسيم و مي‌دانيم چه شغل‌هايي در كشور خود دارند". پاسپورتهاي قاتلان جعلي بوده‌اند و "ما مي‌دانيم از كجا آمده‌اند".
شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالايي در حكومت ايران دارند
خبرگزاري سوئيس 12ژوئن97:‌قاضي شاتلن كاملاً قانع شده است كه دستور براي كشتن كاظم رجوي از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفري كه توسط سوئيس مورد تعقيب قرار دارند و از فرانسه به ايران تحويل داده شدند به‌عنوان مظنونين اصلي بودند كه امروز مقام بالايي در حكومت ايران دارند.
شاتلن:‌دستور قتل كاظم رجوي از يك وزارتخانه آمده است
روزنامهٌ 24ساعت 13ژوئن97:‌ رولان شاتلن قاضي تحقيق گفت: با كمك اطلاعاتي كه ما توانستيم در آلمان به‌دست بياوريم دقيقاً مي‌دانيم كه اعضاي كماندويي كه رجوي را كشته است، چه كساني بوده‌اند. هم‌چنين مي‌دانيم نقشي كه هركدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر اين ما عكسهاي آنها را در اختيار داريم. اغلب اين 13مظنون كه در تحقيق ما زير سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامي مستعار عمل مي‌كرده‌اند. ازاين به بعد ما اسامي جديد آنها را در ايران مي‌دانيم و مي‌دانيم كه در كدام سرويس كار مي‌كنند.
 قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهاي زنجيره‌يي سياسي
بسياري از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند كه در سالهاي بعد در جريان قتلهاي زنجيره‌يي دست داشتند. سعيد امامي در زمان ريشهري در معاونت خارجي وزارت اطلاعات با حجازي كار مي‌كرد و چنان‌كه شاهدC مي‌گويد گزارشهاي «حاج خانم» يعني همان جاسوس سوئيسي به‌دست او مي‌رسيد و طرح ترور دكتر كاظم را دنبال مي‌كرد. در زمان فلاحيان هم در معاونت امنيت، هم‌چنان ترورهاي خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دكتر را  هدايت مي‌كرد.
كورش فولادي نمايندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروريستي كه در انگليس در انفجاربمب دستگير شد و زنداني بود) از جناح دوم خرداديها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاريخ7تير 78 به‌دنبال خودكشي سعيد امامي گفته بود: «… اين‌كه مي‌گويند آرسنيك خورده و خودكشي كرده واقعي نيست… يك آدم مهمي كه حتي در توالت هم او را زير نظر دارند چگونه اين‌كار را كرده است؟ حالا بايد تكليف اين روشن بشود كه چطوري شده؟ آدمي است كه اين‌همه قتل كرده. اين كسي است كه مسئول كشتن كاظم رجوي بوده است. چطوري شده كه خود كشي كند؟»
در ميان قاتلان کاظم رجوی محمود رجبي در جريان قتلهاي زنجيره‌يي تحت نام محمدي دستگير شد ولي به‌علت اطلاعاتش از ترورهاي رژيم در خارج و امكانات جاسوسي رژيم سريعاً او را آزاد كردند.
 سعيد رضواني از قاتلين كاظم رجوي نيز جزو دستگير شدگان قتلهاي زنجيره‌يي است كه او را هم سريعاً آزاد كردند.
يدالله صمدي كه از فعالان ترور كاظم رجوي است نيز جزو قاتلين قتلهاي زنجيره‌يي و در ارتباط نزديك با سعيد امامي است كه در بهمن78 براي فرار از دستگيري مدتي به مسكو رفته بود.
'''دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی'''
ربودن ابوالحسن مجتهد‌زاده در تركيه
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عمليات مجاهدین که به فروغ جاويدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت كه چرا از برنامهٌ عمليات مجاهدين به‌موقع مطلع نبوده است و از اين وزارتخانه مي‌خواستند كه گزارشي از وضعيت مجاهدين بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از ديپلوماتهایش در تركيه در تاريخ 19آذر1367 اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول كرد. دراين طرح 11عضو وزارت اطلاعات شركت داشتند كه 4نفر آنها داراي پاسپورت ديپلوماتيك بودند. تروريستها به‌مدت چند روز مجتهد‌زاده را در كنسولگري رژيم در استانبول زنداني كرده و تحت بازجويي قرار دادند.
 آنها با تدابير ويژه و با استفاده از خودرو ديپلوماتيك، در صدد انتقال وي به ايران بر‌آمدند. مجتهدزاده در مسير انتقال به ايران در حالي‌كه در صندوق عقب خودرو طناب پيچ شده بود، توانست از دست ربايندگان بگريزد.
'''انفجارهاي پاريس'''
در دي و بهمن65 موجي از سوءقصد و انفجار پاريس را در بر گرفت. يكي از مسئولين اين انفجارها به‌نام فؤادعلي صالح در حين حمل مواد منفجره دستگير شد و لطفي‌بن خلاء يكي ديگر از آنها خود را به پليس فرانسه تسليم كرد. آنها فاش ساختند كه طرح بمب‌گذاريهاي فرانسه را ريشهري وزير اطلاعات با رفيق دوست وزير سپاه به رفسنجاني و خامنه‌اي داده‌اند تا به اين ترتيب فرانسه را مجبور كنند كه تسليم خواستهاي جمهوری اسلامی بر سر ميز مذاكره بشود. اين طرح توسط شخص خميني مورد تصويب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.
فؤادعلي صالح و لطفي‌بن خلاء در يك مصاحبهٌ تلويزيوني تصريح كردند طرح كشتن شيراك نخست وزير وقت فرانسه، ميشل دُبره وزير كشور فرانسه و لوران فابيوس نخست وزير سابق اين كشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنين در نظر داشتند مـركز هسته‌يي پاريس را منفجر كنند كه طبق ارزيابي خودشان 10هزار كشته به همراه مي‌داشت.
'''ترور دو خلبان ايراني'''
علي‌اكبر محمدي خلبان سابق رفسنجاني كه در آلمان پناهنده شده بود صبح روز جمعه 26دي سال 65 در شهر هامبورك آلمان با اصابت 6گلوله از نزديك ترور شد. گفته می‌شود رفسنجاني بوسیله وزارت اطلاعات از خلبان فراري خود انتقام گرفت.
سال بعد در 19مرداد سال66 احمد طالبي خلبان F14 كه در سوئيس پناهندهٌ سياسي بود، به‌وسيلهٌ دو مرد ناشناس در مقابل هتل ادلويس در محله ده‌پاكي ژنو به‌ضرب گلوله به‌قتل رسيد.
پليس در كنار جسد وي يك كلاه كاسكت پيدا كرد. بعداز ترور دكتر كاظم رجوي در ژنو نيز تروريستها كلاه كاسكت مشابه از خو‌د به‌جاي گذاشتند.
'''دخالت در امور داخلي كشورهاي عرب و مسلمان'''
 تلاش براي بي‌ثبات كردن كشورهای عربی و مسلمان و انجام عمليات تروريستي عليه آنها بخش ديگري از كارهای وزارت اطلاعات در زمينهٌ صدور تروريسم است.
''' مذاكره حول گروگانها'''
مذاكره و چانه‌زني حول گروگانهاي خارجي در لبنان يكي از كارهاي وزارت اطلاعات بود. يكي از مسئولان اين مذاكرات سعيد امامي است.
1- در بهمن66 سعيد امامي با رونالد دوما وزير خارجهٌ سابق فرانسه كه آن‌موقع مشاور رئيس جمهور بود در ژنو ملاقات مي‌كند. شاهد C تصريح مي‌كند در فوريه88 (بهمن66) به اتفاق سعيد امامي با دوما در ژنو ملاقات كرديم موضوع مذاكرات آزادي گروگانهاي فرانسوي در لبنان بود…
2- مذاكرات سعيد امامي با مقامات آلماني در مورد گروگانهاي اين كشور در لبنان در مرداد ماه67 .
شاهدC مي‌گويد به‌همراه امامي به آلمان مسافرت كرده و با سياستمداران (حزب سوسيال دموكرات) به نامهاي ويگل و اپلر ملاقات كرده است. 


==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ====
==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ====
۱٬۰۳۱

ویرایش

منوی ناوبری