کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۲۶: خط ۹۲۶:


دميرل رئيس جمهور وقت تركيه در 21بهمن71 در پارلمان اين كشور گفت: «تركيه از جمهوري اسلامي خواسته است در برابر شواهد و مدارك به‌دست‌آمده حاكي از اين‌كه مسلمانان تندرو براي اجراي قتلهاي سياسي در تركيه در ايران آموزش ديده‌اند واكنش نشان دهد. طي پيامي براي رفسنجاني اين تقاضا را مطرح كردم كه ايران بايد با اطلاعات كافي بتواند دولت و ملت تركيه را در مورد اين مسأله متقاعد كند». دميرل مي‌افزايد: «صرفاً تكذيب مداخلهٌ ايران در ماجرا كه از سوي رفسنجاني به‌عمل آمده است كفايت نمي‌كند».  
دميرل رئيس جمهور وقت تركيه در 21بهمن71 در پارلمان اين كشور گفت: «تركيه از جمهوري اسلامي خواسته است در برابر شواهد و مدارك به‌دست‌آمده حاكي از اين‌كه مسلمانان تندرو براي اجراي قتلهاي سياسي در تركيه در ايران آموزش ديده‌اند واكنش نشان دهد. طي پيامي براي رفسنجاني اين تقاضا را مطرح كردم كه ايران بايد با اطلاعات كافي بتواند دولت و ملت تركيه را در مورد اين مسأله متقاعد كند». دميرل مي‌افزايد: «صرفاً تكذيب مداخلهٌ ايران در ماجرا كه از سوي رفسنجاني به‌عمل آمده است كفايت نمي‌كند».  
'''ترور محمدحسين نقدي نمايندهٌ شوراي‌ملي مقاومت در ايتاليا'''
محمد‌حسين نقدي عضو و نمايندهٌ شوراي ملي مقاومت در ايتاليا در ساعت9.30 روز 25اسفند71 در حالي‌كه عازم محل كارش بود در ميدان البارم توسط دو تروريست جمهوری اسلامی كه سوار بر يك موتور بودند مورد سوء‌قصد قرار گرفت و به شهادت رسيد.
محمد‌حسين نقدي تيرماه1360 به‌عنوان كاردار سفارت رژيم در ايتاليا منصوب شد، اما 8ماه بعد يعني در اسفند1360 وي سفارت را ترك كرد و به صفوف مقاومت ايران پيوست و عضو هيأت نمايندگي شوراي‌ملي مقاومت در ايتاليا و سپس از سال63 نمايندهٌ مسئول شورا در اين كشور شد.
فتواي ترور
بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی از طرف شخص خمینی صادر شد. آنها می‌گویند اين موضوع در پروندهٌ قضايي نقدي از سوي مقامات امنيتي ايتاليا نيز مورد تأييد قرار گرفته است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزيري مسئوليت اجراي اين ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشكيل وزارت اطلاعات، معاونت خارجي اين وزارتخانه به رياست حجازي براي اجراي اين ترور مأمور شد. در سال61 شماري از عناصر اطلاعاتي سفارت از جمله فردي به‌نام مهدي مقدم سامان در خيابان به نقدي حمله‌ور شدند كه با عكس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد بر‌می‌گردد<ref>منابع مقاومت آن را به شكست جمهوری اسلامی در عمليات نصر‌يك ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش براي اجراي ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشكيل ارتش آزاديبخش که آنرا آغازی برای شكست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شكست در حملهٌ موسوم به نصر‌يك عليه مجاهدين در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی يك بار ديگر تصميم به ترور فعالان مقاومت در خارج كشور بگیرد و يكي از هدفهاي اين عمليات محمد‌حسين نقدي بود. مجاهدين با پي بردن به‌موقع به اين موضوع توانستند با اقدامات امنيتي و حفاظتي و با اطلاع به مقامات پليس از وقوع آن جلوگيري كنند. در گزارش مقامات امنيتي ايتاليا به‌تاريخ 9ارديبهشت66 آمده است «سرويسهاي ايران قصد انجام سوء‌قصد عليه مقامات سازمان مجاهدين خلق در اروپا را دارند كه هدف در ايتاليا نقدي خواهد بود. اين طرح به‌دنبال شكست عمليات نصر‌يك كه توسط نيروهاي ايراني در چهارچوب جنگ ايران و عراق عليه پايگاههاي مخالفين انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصميم گرفتند عمليات را به‌جاي متمركز كردن روي پايگاهها، روي افراد مخالف به صورت فيزيكي شروع كنند».</ref>
اعزام تيم ترور
منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال66 حجازي و معاون او سعيد امامي طرح ترور را تهيه و چندين بار اقدام به شناسايي كردند ولي با كشف به‌موقع اين تصميمات توسط مقاومت، طرح با شكست مواجه شد. يك بار ديگر در اسفند سال67 وزارت اطلاعات در صدد اجراي اين طرح بر آمد و به اين منظور براي تروريستي به‌نام حميد پرنده (متولد سال1340 در تهران) به‌عنوان ديپلومات از دولت ايتاليا تقاضاي پذيرش كردند. اما مقامات امنيتي ايتاليا به‌رغم اصرار سفير جمهوری اسلامی با تقاضاي ويزاي او موافقت نكردند. از اين رو اجراي طرح بار ديگر به تعويق افتاد. بعداز مرگ خميني شوراي عالي امنيت جمهوری اسلامی ، ليستي از اين مخالفين را براي ترور مشخص كرد. در اين ليستها اسامي افراي مانند دكتر صالح رجوي، محمدحسين نقدي، هادي مهابادي، محمد محدثين، جلال گنجه‌اي، منوچهر هزارخاني، عباس داوري، پرويز خزايي، ابوالقاسم رضايي به چشم مي‌خورد. طرح ترور نقدي بعداز ترور دكتر كاظم رجوي در دستور قرار داشت. روز 4خرداد سال69 يك نفر ناشناس با منزل آقاي نقدي تماس گرفت و با زبان ايتاليايي ولي با لهجهٌ خارجي گفت كه مي‌خواهد با خانم نقدي صحبت كند. آقاي نقدي خود گوشي را بر مي‌دارد. تلفن‌كننده كه متوجه مي‌شود جواب دهنده خود آقاي نقدي است به فارسي مي‌گويد: «مي‌خواستم به همسرت بگويم كه حكم صادره از جانب خميني مورخ ژوئن1982 فعال شده است و به‌زودي به اجرا گذاشته خواهد شد» . وزارت اطلاعات در خرداد69 ديپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطي<ref>او برادر مهدي آخوندزاده بسطي است كه فرماندهي ترور دكتر كاظم رجوي در 4ارديبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدي خبر انتصاب اين مزدور را به مقامات امنيتي ايتاليا اطلاع داد. آن‌چنان‌كه در پرونده منعكس شده است مقامات امنيتي اين تهديد را جدي ارزيابي مي‌كنند.</ref> را با سمت معاون كنسول ميلان به‌منظور شناساييهاي ضروري براي اجراي اين طرح، به ايتاليا فرستاد.
این منابع می‌گویند در ديماه70 محمد‌حسين نجفي تحت عنوان مشاور ولايتي وزير خارجهٌ جمهوری اسلامی در امور افاغنه به ‌اتفاق يكي از مسئولين وزارت اطلاعات به‌نام جواد ( بعنوان محافظ نجفي) در يك سفر غير‌رسمي به آلمان، سوئيس، اطريش و ايتاليا براي مدتي در رم در هتل مونديان به‌طور ناشناس اقامت كرد. هتل مونديان نزديك منزل محمد‌حسين نقدي قرار داشت و هدف نجفي و نفر همراهش كسب اطلاعات در مورد نقدي بود.
در فروردين سال71 اكبر خوشكوش<ref>اكبر خوشكوش مشاور عملياتي سرمدي معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات (جانشين سعيد امامي) در زمان دري نجف‌آبادي بود. وي از لمپنهاي ياخچي‌آباد تهران و از دوستان سعيد حجاريان و عباس عبدي است. از بهمن سال57 با سعيد حجاريان در كميته‌ به‌فعاليت پرداخت و از سال58 از كساني بود كه حملات چماقداران عليه مجاهدين را در تهران سازمان مي‌داد. از بهمن59 در كميتهٌ نازي‌آباد شكنجه و بازجويي از هواداران مجاهدين را شروع كرد و بعد‌از 30خرداد از شكنجه‌گران زندان اوين شد. به توصيهٌ لاجوردي بعداز تشكيل وزارت اطلاعات خوشكوش به اين وزارتخانه منتقل شد و در تيمهاي ضربت (تروريستي) معاونت خارجي قرار گرفت. در قتلهاي زنجيره‌يي فاش شد: «اكبر خوشكوش از ‌جمله كساني است كه در وزارت اطلاعات به ‌«فرنگي كاري» معرو ف هستند و در ترورهاي خارج كشور دست دارد».</ref>از  تروريستهاي وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهني<ref>منصور آهني عضو تيمهاي ترور وزارت اطلاعات است كه در سال70 به كانادا فرستاده شد و متقاضي پناهندگي شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امكانات پناهندگي براي كارهاي تروريستي خود در خارج استفاده كند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندميل كانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پيش منصور آهني، تلفني از مربي سابقش رئيس جوخهٌ آدمكشي اىران دریافت كرد. تماس تلفني از ایران درست چند هفته پس از این كه منصور آهني رسماً در دادگاهي در تورنتو درخواست پناهندگي كرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقاي آهني كه توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران براي كشتن آموزش دىده بود در آپارتماني در دان ميلز با همسرش و دو مردي كه در مركز پناهندگان ملاقات كرده بود، مستقر شده بود. او در برگركينگز در مركز تورنتو همبرگر درست مي‌كرد.  تلفن كننده فارسي حرف مي‌زد. او گفت جاي آقاي آهني خالي است و مي‌خواهد او را دوباره در اروپا در جاىي دنج ببيند. تلفن‌كننده نيازي نداشت خود را معرفي كند.  او صدا را مي‌شناخت. او علي‌اكبر بود كه براي سروىسهاي اطلاعاتي غربي تحت نام اكبر خوشكوش شناخته مي‌شود. آقاي خوشكوش در اىران معروف بود. او رئيس جوخه‌هاي قتل در خارج بود.  هفت سال پيش در تهران او به آقاي آهني آموزش داده بود كه چگونه از موشك‌انداز دستي استفاده كند و چگونه از ىك اتومبيل در حال حركت بيرون بپرد و چهار گلوله به قلب و ىكي به مغز ىك مرد خالي كند و بعد دوباره سوار اتومبيل شود. آقاي آهني كه پنج ماه قبل از آن در اكتبر1991 به كانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقاي خوشكوش گفت كه براىش پول مي‌فرستد تا ىك پاسپورت تقلبي بخرد. بنابراىن آقاي آهني طرحهاي ملاقات مخفيانه در اروپا را شروع كرد».</ref>كه براي ترور محمد‌حسين نقدي به ايتاليا آمده بودند با 30هزار دلار اسكناس تقلبي و يك‌سري مدارك توسط پليس دستگير شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشكوش كه پاسپورت ديپلوماتيك داشت به تهران رفت و آهني به كانادا رفت كه توسط پليس اين كشور دستگير شد.
 تلاش مجدد براي وارد كردن پرنده
بعداز شكست تيم، خوشكوش، تصميم گرفت به‌رغم اين‌كه وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اسفند67 با دادن ويزاي ديپلوماتيك به حميد پرنده مخالف كرده بود، مجدداً براي او در خواست ويزا كند. پرنده از ژانويهٌ1988 تا ژوئن1990 به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت كرده بود.
 مقامات آلماني او را در طول مقطع ياد شده يك مقام مهم سرويسهاي اطلاعاتي جمهوری اسلامی ارزيابي كرده و در رابطه با فعاليتهاي تروريستي به او مظنون بودند. در 23تير71 وزارت‌خارجهٌ ايتاليا درخواست ويزاي ديپلوماتيك پرنده را به‌عنوان ديپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد كرد. ارگانهاي امنيتي به‌دليل «ظن مشاركت در فعاليتهاي تروريستي و تهديداتي كه براي امنيت كشور مي‌تواند داشته باشد» با اعطاي ويزا به او مخالفت كردند. وزارت‌خارجهٌ ايتاليا در اواخر شهريور71  يك بار ديگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاك ايتاليا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاريخ 3آذر71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك به شمارهٌ 008625 براي يك مأموريت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت23.45 از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولايتي خواست به فشار ديپلوماتيك براي دريافت ويزا براي پرنده متوسل شود. اين‌بار براي پرنده به‌عنوان يكي از نفرات نزديك و مورد اعتماد ولايتي از دولت ايتاليا تقاضاي ويزاي ديپلوماتيك شد و به سفير ايتاليا در تهران گوشزد كردند كه ولايتي عدم موافقت با اين ويزا را به عدم اعتماد به خودش تفسير خواهد كرد و ناچار به‌عمل متقابل مي‌شود.
به‌رغم اين اصرار ارگانهاي ذيربط امنيتي در ايتاليا هم‌چنان با ورود پرنده به ايتاليا مخالفت كردند. اما وزارت‌خارجهٌ ايتاليا با طرح اين موضوع كه ندادن ويزا به پرنده به روابط دو كشور ضربه مي‌زند خواهان تجديد‌نظر در تصميم ارگانهاي امنيتي شد.  بالاخره در اوايل ديماه71 با ويزاي ورود براي وي موافقت كردند. در روز 18ديماه71 حميد پرنده با پاسپورت ديپلوماتيك شمارهٌ010236 وارد رم شد، او به مقامات ايتاليا آدرس «سفارت جمهوري اسلامي ايران» را به‌عنوان محل سكونت خودش داد. ولي چنان‌كه در پرونده منعكس است تا 27اسفند يعني دو روز بعداز ترور، ارگانهاي امنيتي ايتاليا هيچ اطلاعي از وي نداشتند. پرنده در حالي‌كه شغل رسمي او مسئول رمز سفارت بود ولي از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصميم‌گيري و اعتبار بالايي حتي نسبت به  شخص سفير برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات كه بعنوان ديپلومات وارد ايتاليا مي‌شدند بدون مراجعه به سفیر ، به‌طور مستقيم به او مراجعه مي‌كردند. در همین رابطه سفير جمهوری اسلامی در ايتاليا در هفتهٌ اول اسفند براي توجيه طرح ترور به تهران احضار شد و بعد‌از توجيه به ايتاليا باز‌گشت. در 11اسفند71 خامنه‌اي طي حكمي سرهنگ محمدرضا نقدي (پسر عموي محمد حسين نقدي) را با اعطاي درجهٌ سرتيپي (سرتيپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نيروي انتظامي منصوب كرد.
تكميل تيم ترور
در 18اسفند71 دو تروريست به‌نامهاي حسين نيسوي (حسين نيسوي 35 - 40 ساله، متولد اصفهان و از شكنجه‌گران اوين  و نفر مورد اعتماد محسن رضايي است.) و احمد كلامي و هجابادي وارد رم شدند و مستقيماً به نزد پرنده رفتند. اين دو نفر در تاريخ 27اسفند71 يعني 2روز بعداز ترور، رم را ترك كردند.
 ورود هيأت 7نفره براي اجراي طرح فريب
در 19اسفند71 يك هيأت 7نفره بعنوان مسئولين وزارت راه و ترابري جمهوری اسلامی براي يك بازديد آموزشي از امنيت سيستمهاي گمركي فرودگاه رم، وارد ايتاليا شدند. اين بازديدها در روزهاي 20 و 21اسفند بود و اين هفت‌نفر در هتل «سات ليت» شهرك اوستيا در نزديكي رم تا روز 25اسفند جا رزرو كرده بودند. اما عملاً به جز يك نفر از آنان بقيه تا سه روز پس از ترور نقدي يعني 28اسفند در رم ماندند. تحقيقات بعدي مقاومت ايران نشان داد كه 5نفر از اعضاي اين هيأت از كادرهاي وزارت اطلاعات بوده‌اند كه براي اجراي يك طرح فريب به ايتاليا آمده بودند. اسامي اين هيأت عبارت بود از:
1- محسن منتظريان، متولد 1330باختران، از وزارت اطلاعات
2- يحيي‌محمود سياه‌بازي‌راشكان از وزارت اطلاعات
3- غلامحسين سركيل، متولد 1332زرند، از وزارت اطلاعات
4- سرگرد قدرت‌الله رضايي متولد1327 قزوين، از وزارت اطلاعات
5- سرهنگ حسن‌اشرف محمد خوزاني متولد 1331نجف‌آباد، از وزارت اطلاعات
6- محمد رضا خداشناس دستجردي
7- منصور نامور
اين 7نفر روز 25اسفند، بين ساعت 8 تا 9صبح ساعتي قبل از ترور نقدي، پیاده از هتل بيرون آمده و هر‌كدام به يك سمت شهر رفتند تا توجهات پليس ايتاليا را به‌خود جلب كنند و در نتيجه انرژي كمتري متوجه حفاظت نقدي بشود.
فرماندهي ترور
مهدي اهري مصطفوي<ref>اهري مصطفوي متولد1332، در سالهاي1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمريكا بود. وي در سالهاي بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفير رژيم در آلمان شد. وي در بسياري از ترورهاي رژيم در خارج كشور دست داشته است.</ref>كه در آن زمان در مادريد به‌سر مي‌برد، فرماندهي اين ترور را به‌عهده داشت. وي تحت عنوان مشاور رفسنجاني قرار بود روز 24اسفند از مادريد وارد رم شود و از نزديك عمليات را فرماندهي كند كه در آخرين مرحله اين سفر را بر‌هم زدند. به‌رغم اين‌كه مستقبلين وي به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند كه سفر لغو شده است. وي قرار بود روز 25اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترك كند. 
آخرين شناساييها در مقابل منزل مسكوني نقدي
خانم موروني (همسر نقدي) بعداز قتل نقدي گزارش كرد كه در 22اسفند71 همراه نقدي در كوچهٌ محل اقامتشان متوجه مي‌شوند كه دو نفر كه خيلي شبيه به ايرانيها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. يكي از آنها كه ريش داشت يك دوربين به گردنش آويزان بود. تحقيقات بعدي نشان داد كه اين فرد حميد پرنده بود.
ترور در 25اسفند71
روز 25اسفند71 حوالي ساعت9.30 در ميدان «البا» دو فرد كه لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر يك موتور بودند به ماشين محمدحسين نقدي نزديك مي‌شوند و به‌طرف او شليك مي‌كنند و نقدي قبل از رسيدن به بيمارستان به قتل مي‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در يك سطل آشغال در خيابان مونته روكتا پيدا شد. سلاح يك اسكورپيون كاليبر7.65، مجهز به صدا خفه كن بود و شماره سريالش پاك شده بود.
شناسايي حميد پرنده به‌عنوان قاتل اصلي
 بعداز ترور نقدي، وقتي پليس يك آلبوم عكس را كه شامل 140عكس بود به خانم موروني نشان داد، وي عكس شماره30 را به‌عنوان فردي كه  در 22اسفند به‌همراه يك نفر ديگر او و آقاي نقدي را تحت‌نظر داشت، شناسايي كرد. عكس شماره30 به حميد پرنده تعلق داشت. بر اساس توضيحات رانندهٌ ماشين آقاي نقدي و ساير شهود، چهرهٌ قاتل ترسيم شد. خانم موروني تأييد كرد كه اين چهره همان كسي است كه سه روز قبل از ترور، او را  در نزديكي منزلشان ديده است. اين همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروي آقاي نقدي نيز در آلبوم عكسهاي پليس روي عكس پرنده به‌عنوان كسي كه بيشترين شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.
در احضاريهٌ دادستان آمده است: ... اگر پرنده شخصي باشد كه توسط خانم موروني در 13مارس93 (22اسفند 71) با دروبين عكاسي ديده شده و اگر تصوير نقاشي شده قاتل به او شباهت داشته باشد وظيفهٌ پرنده روشن بوده است، اول شناسايي، بعد تعقيب و مراقبت و سپس اجراي قتل به‌كمك افراد مؤمن. به‌رغم اين‌كه براي مقامات امنيتي و قضايي ايتاليا نقش حميد پرنده در اين ترور مشخص بود، اما جمهوری اسلامی با استفاده از مصونيت ديپلوماتيك او را به تهران برد و به‌عنوان دفتر ولايتي مشغول به‌كار شد.
بعهده گیری تلویحی قتل نقدی توسط جمهوری اسلامی
در گزارش بخش عمليات ويژهٌ ژاندارمري - بخش خرابكاري -مندرج در نامهٌ دادستاني ایتالیا آمده است: «در رابطه با قتل نقدي، روز7 فروردين72 (27مارس1993) رژيم تهران از طريق آژانس خبري ايرنا مي‌گويد كه طبق منابع اطلاعاتي، قتل نمايندهٌ مقاومت ايران در ايتاليا را بايد تسويه حساب دروني سازمان مجاهدين تلقي كرد. اين تئوري را از آن‌جا مي‌توان «كلاسيك» در نظر گرفت كه هر بار كه مقامات اپوزيسيون رژيم آيت‌الله‌ها هدف قرار گرفته‌اند، مطرح شده است. در هرحال اين نكته خيلي معني‌دار است. زيرا يك نوع مسئوليت به‌عهده گرفتن «برعكس» از جانب ملاتاريسم ايران را به نمايش مي‌گذارد».
  اعتراف عبدالله نوري وزير كشور رفسنجاني به ترور محمد حسين نقدي
روزنامهٌ نيويورك تايمز اول تيرماه72 (22ژوئن93) در مقاله‌يي تحت‌عنوان "ايزولاسيون و ناآرامي واقعي مزاحم ايران است"، كه توسط خبرنگار اعزامي اين روزنامه، كريس هجز به تهران نوشته شده، مي‌نويسد: «از عبدالله نوري وزير كشور در حالي‌كه در يك اتاق مجلل و با پرده‌يي توري و منظره‌يي از تمامي تهران نشسته بود، راجع به قتل ناراضيان ايراني در خارج كشور سئوال شد. او كشته‌شدگان را محكوم كرد و نه زنده‌ها را. وزير با اشاره به رهبران اپوزيسيون نظير محمدحسين نقدي سفير سابق ايران در ايتاليا كه در رم با اسلحه به قتل رسيد، سئوال كرد، آيا اين‌گونه افراد تروريست هستند يا نه؟ و اگر كساني عليه اين‌گونه تروريستها دست به‌عمل بزنند، آيا آنها تروريست هستند؟ من فكر نمي‌كنم اين‌طور باشد».
علت ترور محمدحسين نقدي در درون جمهوری اسلامی
صراف معاونت بين‌المللي وزارت پست و تلگراف در تاريخ 1فروردين72 در يك صحبت خصوصي در مورد ترور محمدحسين نقدي مي‌گويد، با محمد غرضي (وزير پست و تلگراف رفسنجاني) در مورد اين ترور صحبت مي‌كردم، غرضي مي‌گفت: اين بابا (نقدي) در ايتاليا دبدبه و كبكبه راه انداخته بود و تقريباً‌داشت جاي آن كاظم (دكتر كاظم رجوي) را مي‌گرفت. به‌هر‌صورت اگر نقدي مؤثر نشده بود اين سرمايه‌گذاري برايش نمي‌شد. اين‌كه 35نفر از پارلمانترهاي ايتاليا خواهان قطع رابطه با ايران شدند، خودش نشان مي‌دهد كه نقدي چقدر در بين آنها تأثير داشته است».
موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور محمدحسین نقدی
تلگرام مسئول شوراي‌ملي مقاومت به رئيس جمهور و نخست‌وزير ايتاليا
ساعتي پيش ديكتاتوري مذهبي و تروريستي حاكم در ايران، آقاي محمد‌حسين نقدي، عضو شوراي‌ملي مقاومت ايران و نمايندهٌ شورا در ايتاليا، را در رم ترور نمود. آقاي نقدي در آخرين تماس خود به من اطلاع داد كه پليس ايتاليا، كه رسماْ مسئوليت حفظ جان او را بنا‌به تقاضاي مقاومت ايران عهده‌دار بود، بر‌اساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌هاي تروريستي رژيم خميني عليه جان او ابراز نگراني نموده است.
سه‌شنبه گذشته، 9مارس (18اسفند)، نيز آقاي نقدي به من اطلاع داد كه افسران پليس او را در همان روز مطلع نمودند كه وزارت كشور ايتاليا، بر‌اساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پليس خواسته است چگونگي حفاظت از نقدي را بررسي و در صورت لزوم آن‌را تقويت نمايد.
با كمال تأسف، به‌سبب ناكافي بودن مراقبتهاي امنيتي، اكنون نقدي - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادي ايران كه بيش از يك دهه نمايندگي اين مقاومت را در كشور شما بر‌عهده داشت و از آن پيشتر نيز كاردار ايران در ايتاليا بود - به‌شهادت رسيده است. ديپلومات - تروريستها و تروريستهاي اعزام شده از سوي حكومت رفسنجاني و رژيم ملايان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانين بين‌المللي و حق حاكميت ايتاليا و با سوء‌استفاده از امكانات و مصونيتهاي ديپلوماتيك، خون نقدي را در رم بر‌زمين ريختند.
از اين پيشتر، در آوريل90 نيز سفارت رژيم آخوندي در سوييس و نمايندگي آن در ژنو، ترور  پرفسور كاظم رجوي، نمايندهٌ شوراي‌ملي مقاومت ايران در سوييس، را تدارك ديده بود. از شما مي‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امكانات خود را براي دستگيري تروريستها و همدستانشان به‌كار گرفته و اجازه ندهيد جنايتكاران از دست عدالت بگريزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ايران براي دموكراسي و صلح قوياً از دولت ايتاليا خواهان تعطيل لانه‌هاي ترور و جاسوسي رژيم خميني و محاكمه و مجازات دست‌اندركاران اين جنايت، به‌ويژه ديپلومات- تروريستهاي ملايان مي‌باشند.
يادآوري مي‌كنم در 19نوامبر گذشته دولت ايتاليا طرح پيشنهادي نمايندگان پارلمان مبني بر شناسايي شوراي‌ملي مقاومت ايران را، كه ضميمهٌ لايحهٌ بودجهٌ كشورتان تقديم شده بود، به‌عنوان توصيه پذيرفت. اين طرح «دولت ايتاليا را متعهد مي‌سازد كه به‌هيج اقدامي كه كمك غير‌مستقيم به رژيم حاكم بر ايران تعبير مي‌شود، دست نزند» و علاوه بر اين «به‌طور مستقيم و نيز در تمام ارگانهاي بين‌المللي با هر‌نوع رفتار رژيم حاكم بر ايران آرامش منطقه را بر‌هم مي‌زند، مبارزه كند و براي تضمين دموكراسي و حقوق‌بشر در ايران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».
آقاي نقدي كه براي اغلب سياسيون و اعضاي مجلس و احزاب سياسي كشورتان شخصيتي كاملاً شناخته شده بود، تصويب همين طرح، و قبل از آن بيانيهٌ 377تن نمايندگان پارلمان ايتاليا مبني بر محكوميت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروريسم ملايان در ايران و حمايت از مقاومت ايران (ژوئيه 92)، را پيگيري مي‌كرد و بنا‌براين آخوندها به‌شدت نسبت به او كينه داشتند.
از آن‌جا كه ديكتاتوري تروريستي و مذهبي حاكم بر ايران نخستين نقض‌كنندهٌ حقوق‌بشر و صادر‌كنندهٌ تروريسم در دنياي امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ايران و منطقه، بلكه با صدور وحشي‌ترين نوع بنيادگرايي و تروريسم در رم و نيويورك و ژنو و بمبئي و در سراسر جهان برهم مي‌زند، از مقامات ايتاليا مي‌خواهم در طرح موضوع تروريسم و صدور تروريسم و صدور ارتجاع و بنيادگرايي از سوي ملايان در شوراي امنيت، و ضرورت مجازات بين‌المللي رژيمي كه 18بار در كميسيون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومي ملل‌متحد محكوم گرديده، اما با بي‌اعتنايي كامل به همهٌ قوانين بين‌المللي به جنايات خود ادامه مي‌دهد، با مقاومت ايران همگام شوند.
در انتظار دستگيري و محاكمهٌ جنايتكاران و ديپلومات- تروريستها.
با احترام -مسئول شوراي ملي مقاومت ايران مسعود رجوي
  25 اسفند 1371 (16 مارس 1992)


'''انفجارهاي پاريس'''  
'''انفجارهاي پاريس'''  
۱٬۰۵۰

ویرایش