کاربر:Hossein/صفحه تمرین

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۷ توسط Hossein (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شوراهای مردمی

شوراهای مردمی، شوراهایی هستند که توسط مردم و بدون وابستگی به حکومت‌ها تشکیل می‌شوند و هدف آنها کمک‌رسانی به مردم، به‌ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و.. می‌باشد. اما تاریخ شاهد این بوده است که در تحولات سیاسی-اجتماعی قرون گذشته نیز انجمن‌ها و شوراهای مردمی نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات سیاسی و ایجاد حکومت‌های مردمی داشته‌اند.

در جامعه‌های مدرن یا سنتی،‌ همبستگی اجتماعی از الزامات یک جامعه به‌حساب می‌آید و به‌واسطه آن در ابعاد و جنبه‌های مختلف، می‌توان یک جامعه را در کنار جوامع دیگر هویت داده و آنرا خود بسنده کرد. جمهوری‌های دموکراتیک که محصول اراده اکثریت مردم هستند عموماً هم محصول همبستگی اجتماعی‌اند و هم از ظرفیت‌های این خصلت جامعه در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند. اما دیکتاتوری‌های (توتالیتارین) همانند نظام ولایت فقیه در ایران، همبستگی اجتماعی را تهدیدی برای خود محسوب می‌کنند و از شکل‌گیری و گسترش آن حمایت نمی‌کنند. علت آن است که هرگونه نهاد قدرتی خارج از کنترل نظام دیکتاتوری باعث کاهش تسلط هژمونیک این نظامها شده و آن را به مثابه تهدیدی برای بقای خویش می‌بینند. به بیانی دیگر در نظام‌های خودکامه و دیکتاتوری، ساختار قدرت برپایه معیارهای شناخته شده دموکراتیک شکل نگرفته است، لذاست که این حکومت‌ها، پیوسته جامعه و شکل‌گیری تجمع‌های مردمی را تهدیدی برای خود به‌حساب می‌آورند و تلاش می‌کنند به روشهای مختلف پیوندهای میان مردم و گروه‌های اجتماعی را که مبنای اتحاد گروه‌های مختلف اجتماعی است را از هم بگسلد و آنها را بصورت ذرات پراکنده به حکومت مرتبط کند.

سازمان‌دهی در شوراهای مردمی

از ویژگیهای برجسته و مهم شوراهای مردمی، سازمان‌دهی نیروهای مؤثر اجتماعی و افزودن نرخ اعتماد اجتماعی است. دراینجا، این توضیح ضروری است که تمامی شاخص‌های اجتماعی اعم از مشارکت، همبستگی و اعتماد اجتماعی، شاخص‌هایی عینی هستند که در یک واقعیت عینی تحقق پیدا می‌کنند. در غیراین صورت مفاهیمی ذهنی هستند که به‌معنای واقعی موجودیت نخواهند یافت. در حقیقت سخن گفتن از شوراهای مردمی، یعنی تحقق عینی همین شاخص‌های اجتماعی از طریق سازمان دهی آنها. به این معنی که اگر در یک فاجعه طبیعی مردم بخواهند به هموطنان خود کمک کنند ناگزیر از شکل دادن ساختاری هستند که تقسیم کارها، استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای بسیج افکار عمومی حول فاجعه پیش آمده، جمع‌آوری کمک‌ها و رساندن آنها بدست نیازمندان در آن شکل بگیرد. این ساختار همان شورای مردمی است که در صورت عدم وجود آن، مردم یا باید کمک‌ها را به نهادهای دولتی واگذار کنند که در حکومت‌های غیرمردمی درصد رسیدن آن بدست نیازمندان بسیار پایین است و یا اینکه باید بصورت فردی اقدام کنند که امکان مشارکت و کانالیزه کردن کمک‌ها را بسیار کاهش می‌دهد.

اما اگر این احساس همبستگی مردمی در یک شورای مردمی که قابلیت هم‌افزایی توانها را نیز دارد ضرب بشود، آنگاه خصلت سازمان‌دهی کننده پیدا می‌کند و این شوراهای مردمی، ضمن ایجاد راه‌های نو و جدید، ابتکارعمل را نیز برای خدمات رسانی هرچه بهتر در دست می‌گیرد.

نقش شوراهای مردمی در انقلاب‌ها

در تاریخ انقلاب‌های مردمی که برای ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه‌های دیکتاتوری شکل گرفتند، شوراهای مردمی توانایی سازمان دهی مقاومتهای مردمی را نیز به عهده گرفتند.

می‌توان گفت که درحقیقت شوراهای مردمی دارای همان ساختار شوراهای مقاومت در ابعاد اجتماعی‌تر هستند. ساختاری که توان بالایی در سازمان دهی مقاومت در مقابل نهاد‌های سرکوب وابسته به حکومت‌ها را دارا هستند.

تجربه‌های تاریخی

درژوئن ۱۹۱۷ كنگره اتحاديه ها با شركت ۹۶۷سنديكا به نمايندگي از ۵/۱ميليون كارگر تشكيل گرديد. كارگران آگاه و مبارز به كمك سوسياليست‌های انقلابي دست به ايجاد كميته هاي كارخانه (شورا) براي كنترل توليد و دستمزد ونظارت بر فعاليت هاي كارفرما زدند.كميته هاي كارخانه كه درتمامي شهرها تشكيل شده بود درجريان انقلاب اكتبرنقش بسزايي دراين پيروزي داشتند. پس از انقلاب اكتبر، تشكيلات اتحاديه اي شكل جديدي يافت. در رأس همه شوراهاي كارگري، كميته مركزي اتحاديه صنعت مربوطه قرارگرفت. اتحاديه ها پس از پيروزي انقلاب ۱۹۱۷ به مثابه نيروي متشكل كارگري درساخت ارتش، كميته، قيمت ها شركت هاي تعاوني، پياده كردن و ساخت اقتصاد ملي و اعمال مديريت شورايي فعاليت چشمگيري ازخود نشان دادند.                              

یکی دیگر از مثال‌های برجسته در این خصوص، دستاوردهای شوراهای مردمی در انقلاب فوریه برعلیه روسیه تزاری بود. به تجاربی در این خصوص توجه کنید:

«طی چند ماه بلشویک‌ها توانستند رهبری را در دو شورای بانفوذ پتروگراد و مسکو به دست گیرند. اقدامات دولت موقت به رهبری الکساندر کرنسکی برای رویارویی با اقدامات لنین و بلشویک‌ها ناکام ماند. کمونیست‌ها (حزب بلشویک) پرشمار نبودند، اما با تکیه بر شبکه فعالی از اعضای با ایمان، که لنین آنها را "انقلابیون حرفه‌ای" می‌خواند، قادر بودند تا ۲۵هزار نفر را در پتروگراد مسلح کنند.

در شامگاه ۲۴ اکتبر بلشویک‌ها در پتروگراد قیام مسلحانه اعلام کردند. "گاردهای سرخ"، دسته‌های مسلح کارگران، سربازان و روشنفکران به پادگان‌ها و اداره‌های دولتی حمله بردند، مراکز حساس را به تصرف درآوردند و وزرای دولت موقت را در "کاخ زمستانی" دستگیر کردند.

در پاسخ به فراخوان لنین و بلشویک‌ها که شعار "تمام قدرت به شوراها" را طرح کرده بودند، "کنگره سراسری شوراهای روسیه" با بلشویک‌ها اعلام همبستگی کرد...»

ضرورت تشکیل شوراهای مردمی در مبارزات سیاسی

وقتی به تاریخ شکل‌گیری و تکامل شوراهای مردمی نگاه می‌کنیم، یکی از مناسبترين اشکال مبارزه با شرایط خفقان ناشی از دیکتاتوری‌ها نیز تشکیل شوراهای مردمی است. اگر جو خفقان و سرکوب را نیز یک فاجعه اجتماعی که بنیان‌های دموکراتیک و آزادی‌های اجتماعی را ویران می‌کند در نظر بگیریم، ضرورت همکاری مردمی که خواهان آزادی هستند و از جو خفقان رنج می‌برند،‌ ایجاب می‌کند که با هم در مقابل ارگان‌های سرکوب متحد شوند. این اتحاد می‌تواند در شوراهای مردمی نهادینه شود تا بتواند روابط ومناسبات شورايي رابين گروه‌های اجتماعی برقرار کند وهمه نيروها را متشكل سازد . در واقع باید از خود بپرسیم که آیا بدون مشارکت مردم در شکل دهی حکومت و نهادهای آن می‌توان حاکمیت مردمی را تضمین کرد؟‌

قطعا پاسخ منفی است. چون در غیر اینصورت ناچار از پذیرفتن گروهی از جامعه هستیم که در بهترین حالت مدعی حاکمیت برای مردم هستند و نه حکومت مردم بر مردم! به‌عبارت ديگرشوراهای مردمی مناسبترين شكل، براي تضمين استمرار دموکراسی و حق حاکمیت مردم هستند.

تاریخچه تشکل‌ها و شوراهای مردمی در ایران

تاریخچه ایجاد شوراها و تشکل‌های مردمی به انقلاب‌های گذشته برمی‌گردد و در تاریخ ایران نیز می‌توانیم در «انقلاب مشروطه» شاهد آن باشیم که با نام «مراکز غیبی» و یا «انجمن‌های ایالتی ولایتی» فعالیت می‌کردند. در اواخر دوره ناصرالدین شاه و اوایل حکومت مظفرالدین شاه عده‌ای از روشنفکران و گروهی از کارگزاران حکومتی که با کشورهای اروپایی در ارتباط بودند و علل واپسماندگی سیاسی و اجتماعی ایران را در نبود قانون و محترم نشمردن آزادی‌های فردی می‌دانستند، بتدریج زمزمه اصلاحات را شروع کردند. این اصلاحات بر سه پایه اصلاح قانون مدنی، اصلاح ساختار حکومتٍ دربار و جلوگیری از دخالت بیگانگان بنا شده بود.

می‌توان میرزا ملکم ناظم‌الدوله که موسس فراموشخانه و سپس تشکیل «مجمع‌آدمیت» بود را، از بنیان‌گذاران هسته‌های اولیه انجمن‌ها در ایران محسوب می‌شود.

در واقعه قرارداد رژی و تحریم تنباکو نیز شاهد خیزش‌های مردمی و تشکیل هسته‌های اولیه انجمن‌ها (شوراهای مردمی) هستیم. قرارداد انحصار تنباکو یکی از موارد بمیان کشیدن مردم و کمک به ایجاد تشکّل‌های مردمی بود.

شوراهای مردمی در ایران پس از انقلاب ضد سلطنتی

شورا و کار شورایی از جمله اصطلاح‌ها و عبارت‌هایی است که پس از انقلاب ضد سلطنتی و همگام با پیشرفت فرهنگ انقلاب در کشور ما رایج شد. حل کردن و گشایش بسیاری از امور به صورت خودجوش در میان مردم رایج شده بود. در خیلی از محلات عده‌ای از جوانان حفاظت محله خویش را به عهده گرفتند. عده‌ای دیگر در نقطه مناسبی از محلات با برپایی چادر خیمه‌ای یا مانند آن اقدام به فروش اجناس مورد نیاز مردم تهیدست به قیمت ارزان بدون در نظر گرفتن سود می‌نمودند.

اردوهای سازندگی مجاهدین را هم باید به عنوان نمونه‌ای از کارکردهای مشابه شوراهای مردمی به حساب آورد. هواداران جوان مجاهدین به صورت جمعی و شورایی به روستاهای مختلف در مناطق مختلف ایران رفته و کمک‌ نیرویی خود را به مردم ساکن آن مناطق عرضه می‌داشتند. در نقاط شمالی کشور دوشادوش مردم کشاورز به کمک مردم روستاها در کاشت یا برداشت مزارع برنج روی آوردند. در نقاطی و بر اساس نیاز مناطق مورد مراجعه به ساخت حمام، مسجد، مدرسه و... اقدام می‌کردند. مردم مناطق با استقبال از آنها مکان سکونت موقت آنها را فراهم می‌ساختند.

شکل‌گیری شوراهای مردمی در دهه اخیر (۱۳۹۰ تاکنون)

پس از فاجعه سیل سال ۱۳۹۸ در ایران، مردم به طور خودجوش اقدام به برپایی شوراهای مردمی کردند و کمک‌های خود را بدون کمک دولت، خودشان به دست مردم سیل‌زده رساندند.

بطور معمول جبران خسارت‌های مادی ناشی از فجایع طبیعی در کشورهای پیشرفته و دموکراتیک نیز زمان‌بر است. این جدای از خسارت‌های جانی است که آسیب‌های اجتماعی آن غیر قابل جبران است. به همین‌ دلیل نقش شوراهای مردمی در کمک‌رسانی بسیار مهم است و در اغلب کشورهای دموکراتیک این شوراها نقش قابل توجه‌ای ایفا می‌کنند و دولت‌ها نیز از این نهادها استقبال کرده و آنها را ارج می‌نهند.

در فجایع چند دهه گذشته در ایران، از زلزله رودبار تا زلزله بم وکرمانشاه و سرپل ذهاب، شاهد کمک‌های گسترده مردمی از سوی شوراهای مردمی که بطور خودجوش شکل گرفتند بوده‌ایم. بطوری که بسیاری از شاهدین در شبکه‌های اجتماعی اذعان می‌کردند که اگر کمک‌های مردمی نبود سرنوشت آنها نیز مشخص نبود، چون تا ماه‌ها از طرف حکومت هیچ‌گونه کمکی دریافت نکردند. ویرانی خانه‌های «مسکن مهر» در زلزله کرمانشاه و انبوهی خانه‌های مردم در مناطق مختلف استان و زندگی آنها در زیر چادر و بدون داشتن امکانات اولیه زندگی، آنهم پس از گذشت نزدیک به ۲سال از حادثه، بر ضرورت شکل‌گیری و نقش شوراهای مردمی می‌افزود.

عدم واکنش سریع حکومت در مقابل شرایط اسفناک آسیب‌دیدگان در فجایع طبیعی ۲سال گذشته در ایران (از زلزله سرپل ذهاب تا سیل‌های گسترده در سراسر کشور) بطور خاص بیان‌گر این است که شکل‌گیری شوراهای مردمی، ناشی از گسست پیوند‌های حاکمیت و مردم است، مردمی که با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و فراخوان‌های گسترده در این شبکه‌ها اقدام به کمک رسانی به مناطق آسیب دیده کردند و از طرفی نهادهای حکومتی را مورد انتقاد شدید قرار دادند.